[ کانال برهان ]
11.2K subscribers
23.1K photos
1.85K videos
742 files
13.1K links
مرکز نشر دروس اعتقادی اهل بیت علیهم‌السلام
+ مباحث نقد فرق ضاله

👤پرسش و پاسخ @EDborrhan


کانالهای زیرمجموعه:
@fariadras
@borrhan2
@borrhanlibrary
@borrhanmedia
@dinclass

اینستا:
https://t.me/pageborhan
Download Telegram
#سخنرانی
#صوتی

سلسله مباحث
#فرازهای_وحیانی

شرحی بر زیارت جامعه کبیره

📣 سخنران : استاد سید محسن هندی

زیارت جامعه کبیره یکی از کاملترین زیارت نامه های اهل بیت سلام الله علیهم اجمعین است که در مشاهد نورانی اهل بیت علیهم السلام و غیر آن توسط شیعیان خوانده می شود و میراثی است گرانبها که از وجود مقدس حضرت امام هادی سلام الله علیه صادر شده است .متن این زیارت در طول تاریخ همیشه مورد توجه علمای شیعه و دوستداران معارف وحیانی بوده است و شیعیان و محبّین رسم داشته اند بر خواندن آن هم به جهت اقامه ی زیارت آل الله و هم به جهت تصحیح عقاید و باور نسبت به جایگاه حضرات معصومین علیهم السلام مداومت ورزیده و به نسل های آینده برسانند لذا بر آن شدیم طی پست های صوتی مجزا به بررسی و شرحی پیرامون این فرازهای مقدس و عظیم که به تبیین شئون خاصه ی آل الله می انجامد بنشینیم ... ان شاء الله .

🎴قسمت یازدهم ۱۱ :

السَّلاَمُ عَلَى أَئِمَّةِ الْهُدَى

🔸▪️🔸▪️🔸▪️🔸
کانال برهان :
مرکز نشر و تدریس مباحث اعتقادی شیعی
@borrhan
www.borhangram.com
#از_برهان_بپرس(۱۵)
#سفیان_ثوری

جایگاه امامت در روایات

سفیان ثوری را بشناسید!

▪️▪️

همانگونه که از منابع مخالفین بیان داشتیم،
پیامبر رحمت صلی الله علیه و آله بعد از خودشان، برای مسلمانان امام هائی را می‌شناخته اند؛ كه مسلمانها را موظف فرموده اند كه نسبت به آنها #ناصح باشند؛ مانند ناصح بودن نسبت به خدا و كتاب خدا و رسول خدا،
مسلمان ها باید نسبت به آنها نیز ناصح باشند.

روایتی در کتاب شریف کافی هم در این‌باره آمده است.

🔖 «باب ما امر النبی صلی الله علیه و آله با لنصیحة لائمة المسلمین و لزوم جما عتهم»

بابی است در کتاب شریف كافی نوشتۀ ثقه الاسلام کلینی اعلی الله مقامه الشریف، که در آن احادیثی در بارۀ نصیحت آمده است.
مضمون همۀ روایاتی که ما از کتب غیر شیعی بیان کردیم، در روایات ما هم آمده است؛
که به مناسبت این حدیث را می‌خوانیم.

راوی می گوید ما در مكه بودیم؛ سفیان ثوری خدمت امام صادق علیه‌السلام رسید.
(سفیان بن سعید ثوری از بزرگان محدثین غیر شیعی است؛ که خیلی معروف به زهد و تقوی بوده است. البته از متن حدیث معلوم می شود كه زهد وتقوای ایشان و نیز حد دیانت او چه مقدار بود!)

دقت کنید::

💠 «محمد بن الحسن، عن بعض أصحابنا، عن علي بن الحكم، عن الحكم ابن مسكين، عن رجل من قريش من أهل مكة قال: قال سفيان الثوري: اذهب بنا إلى جعفر بن محمد. قال: فذهبت معه إليه فوجدناه قد ركب دابته، فقال له سفيان:
يا أبا عبد الله حدثنا بحديث خطبة رسول الله صلى الله عليه وآله في مسجد الخيف، قال: دعني حتى أذهب في حاجتي فإني قد ركبت، فإذا جئت حدثتك. فقال: أسألك بقرابتك من رسول الله صلى الله عليه وآله لما حدثتني، قال: فنزل، فقال له سفيان: مر لي بدواة وقرطاس حتى أثبته. فدعا به ثم قال: اكتب: بسم الله الرحمن الرحيم خطبة رسول الله صلى الله عليه وآله في مسجد الخيف:
« نضّر الله عبدا سمع مقالتي فوعاها، وبلغها من لم تبلغه يا أيها الناس ليبلغ الشاهد الغائب، فرب حامل فقه ليس بفقيه ورب حامل فقه إلى من هو أفقه منه، ثلاث لا يغل عليهن قلب امرئ مسلم: إخلاص العمل لله والنصيحة لائمة المسلمين واللزوم لجماعتهم، فإن دعوتهم محيطة من ورائهم، المؤمنون إخوة تتكافى دماؤهم وهم يد على من سواهم يسعى بذمتهم أدناهم» فكتبه سفيان ثم عرضه عليه وركب أبو عبد الله عليه السلام وجئت أنا وسفيان فلما كنا في بعض الطريق قال لي كما أنت حتى أنظر في هذا الحديث، قلت له: قد والله ألزم أبو عبد الله رقبتك شيئا لا يذهب من رقبتك أبدا فقال: وأي شئ ذلك؟ فقلت له: ثلاث لا يغل عليهن قلب امرئ مسلم: إخلاص العمل لله قد عرفناه والنصيحة لائمة المسلمين، من هؤلاء الأئمة الذين يجب علينا نصيحتهم؟ معاوية بن أبي سفيان ويزيد بن معاوية ومروان بن الحكم، وكل من لا تجوز الصلاة خلفهم؟ وقوله: واللزوم لجماعتهم فأي الجماعة؟ مرجئ يقول: من لم يصل ولم يصم ولم يغتسل من جنابة وهدم الكعبة ونكح أمه فهو على إيمان جبرئيل وميكائيل، أو قدري يقول: لا يكون ما شاء الله عز وجل ويكون ما شاء إبليس، أو حروري يتبرأ من علي بن أبي طالب وشهد عليه بالكفر أو جهمي يقول: إنما هي معرفة الله وحده ليس الايمان شئ غيرها؟!! قال: ويحك وأي شئ يقولون؟ فقلت: يقولون: إن علي بن أبي طالب عليه السلام والله الامام الذي وجب علينا نصيحته، ولزوم جماعتهم: أهل بيته، قال: فأخذ الكتاب فخرقه ثم: قال لا تخبر بها أحدا.»

《1》
«مردی قریشی از اهل مکه نقل می کند که همراه سفیان ثوری بودم. او گفت مرا نزد جعفربن محمد علیهما السلام ببر. مرد مکی می گويد: من با سفیان خدمت امام علیه‌السلام شرفیاب شدیم. وقتى رسيديم كه حضرت بر مركب خود سوار شده بودند.
سفيان به امام صادق علیه السلام عرض كرد: يا ابا عبد الله حديث خطبۀ رسول اکرم صلی الله علیه و آله را در مسجد خيف براى ما بازگو فرمائید.

امام علیه‌السلام فرمودند:
اكنون بگذار به دنبال كار خودم بروم؛ [می بینی که] سوار شده ام؛ وقتی برگشتم حدیث را براى تو خواهم گ‏فت.
سفیان عرض كرد: شما را به خویشاوندیتان با رسول خدا سوگند می‌دهم كه اين حديث را برای من بفرمائيد. امام ع [به ناچار،] پياده شدند.
سفيان عرض كرد:
دستور بفرمائيد تا دوات و كاغذی براى من بياورند تا حدیث را بنويسم.
امام فرمان آوردن دوات و كاغذ را به اطرافیان خود دادند؛
سپس فرمودند:

بنويس بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ، اين خطبۀ رسول خداست در مسجد خيف:

💠 «خداوند شاد گرداند بنده‏‌اى را كه گفتار مرا بشنود و آن را آویزۀ گوش خویش قرار دهد؛ و به هر كس که آن را نشنيده است برساند. ای مردم بايد که حاضران به غائبان برسانند؛ ای بسا كسى كه حامل دانائی است، اما دانا نمی باشد؛ و ای بسا كسى كه دانائی را به فردی دانا تر از خود می رساند. سه چيز است كه قلب هر مسلمانی در آنها ناراستی را روا نمی دارد [یعنی هیچ کس نمی تواند خود را فریب بدهد؛ و هر کس از درون خویش آگاه است.] پاکی نیت در عمل براى خدا، #خير_خواهی_براى_ائمۀ مسلمين و #همراهی_با_جماعت_مسلمانان.
زيرا دین آنان همۀ آنها را فرا گرفته است.
#مؤمنان_برادرند؛ چنان که خون هر یک از ایشان با دیگران برابر است؛ و آنان در مقابل دشمنانشان یک دست واحد هستند؛ و عهد فرودست ترین ایشان بر عهدۀ همۀ آنان است [یعنی اگر هر مسلمانی به کافری امان دهد، همۀ مسلمین موظفند که آن عهد را محترم بشمرند.]»

سفيان حدیث را نوشت و بر حضرت باز خواند. امام صادق علیه السلام سوار شدند و حرکت کردند.
من و سفيان باز گشتیم. در ميانۀ راه سفیان به من گفت:
کمی صبر کن و بگذار نگاهی به اين حديث بیندازم. [منظور اینست که سفیان خواست تقدس به خرج دهد؛ لذا گفت صبر کن تا این حدیث را نگاه کنم؛ بلکه خوب آن را حفظ کنم.]
به وی گفتم: به خدا قسم ابا عبد الله باری بر گردنت گذاشتند كه هرگز نخواهی توانست از زیر آن شانه خالی کنی.
گفت: چه باری؟
گفتم: از آن سه چيزی كه دل هیچ مسلمانی در آنها خيانت روا ندارد، معنای اخلاص عمل براى خدا را كه همۀ ما می‌دانیم؛ اما در مورد خير خواهی براى ائمۀ مسلمين،
اين امامانی كه خير خواهی برای آنها بر همگان واجب است كیانند؟
آیا آنان #معاويه بن ابى سفيان و #يزيد بن‏ معاويه و مروان بن الحكم و همۀ آن افرادی هستند كه نمی توان پشت سرشان نماز خواند؟
اما همراهی با جماعت آنها، مقصود كدام جماعت است؟
آیا مقصود از جماعت، مرجئه هستند كه می‌گويند هر كسی حتی اگر #نماز هم نخواند، و #روزه هم نگيرد، و غسل جنابت هم نكند، و خانۀ كعبه را هم خراب كند، و با مادر خود هم فجور کند، به مجرد آن که نام مسلمان بر خود نهاد، در ايمان هم درجۀ جبرئيل و ميكائيل است؟
یا مقصود از جماعت، قدری‌ها هستند؟ كه می‌گويند: آنچه خدا خواسته است نمی شود؛ ولی آنچه ابليس خواسته است می‌شود؟ یا مقصود از جماعت، حروری‌ها و خوارج هستند؟ كه از على بن ابى طالب بيزاری می جویند و ایشان را والعیاذ بالله، كافر می‌دانند؟
یا مقصود جهمیه هستند؟ كه می‌گويند ايمان تنها عبارت است از معرفت خدای واحد؛ و چيز ديگرى جز آن نيست؟

سفيان گفت: واى بر تو! پس نظر اینان [در مورد ائمۀ مسلمین] چیست؟

👈👈 گفتم: می‌گويند سوگند به خدا آن امامى كه خير خواهی براى او بر ما واجب است، فقط علی بن ابی طالب علیه السلام است؛ و آن کسانی كه همراهی جماعتشان واجب است خاندان او هستند.
راوی گفت: سفیان آن حدیث را گرفت و پاره کرد؛ و سپس به من گفت: دربارۀ آن به هیچ کس چیزی نگو.»

_______________

🕌 مسجد خیف مسجدی است در مِنا كه فضل خاصی دارد.
خاتم انبیاء صلی الله علیه و آله در #حجة_الوداع ، در مسجد خیف، خطبه ای خوانده اند؛ جبر ابن مطعم، انس بن مالك وابو درداء این خطبه را از پیغمبر اكرم صلی الله علیه و آله نقل می‌كنند.

《2》
به این مطلب از کتاب «تتمة المنتهی» متعلق به مرحوم حاج شیخ عباس قمی دقت بفرمائید:

▪️«قال‌ المحدِّث‌ القمّی فی‌ كتاب‌ «تتمّة‌ المنتهی‌ فی‌ أیام‌ الخلفاء» ص‌ص 211-212، الطبعة‌ الثالثة‌، ما تعریبه‌: توفّی‌ سفیان‌ بن‌ سعید الثوری (بفتح‌ المثلّثة‌) المنسوب‌ إلی‌ «ثور تمیم‌» بالبصرة‌ فی‌ أوّل‌ سنة‌ 161. قال‌ الدمیری: كان‌ سفیان‌ من‌ أهل‌ الكوفة‌. سئل‌ مرّة‌ عن‌ عثمان‌ وعلی، فقال‌: أهل‌ البصرة‌ یفضّلون‌ عثمان‌، وأهل‌ الكوفة‌ یفضّلون‌ علیاً علیه‌ السلام‌. فقیل‌ له‌: وأنت‌؟! قال‌: أنا من‌ أهل‌ الكوفة‌. أی‌: أقول‌ بتفضیل‌ علی علیه‌ السلام‌ ـ انتهی‌... ووردت‌ أحادیث‌ كثیرة‌ عن‌ الإمامیة‌ فی‌ ذمّه.»

«مرحوم محدث قمی در کتاب تتمة المنتهی در صفحه های 211 و 212، چاپ سوم، می فرماید که سفیان بن سعید ثَوَری،
منسوب به «ثور تمیم» بصره، در اوائل سال 161 در گذشت. دمیری گفته است که سفیان اهل کوفه بود. یک با از او در بارۀ عثمان و امیر مؤمنان علیه السلام سؤال شد.
اهل بصره عثمان را برتر می دانند؛ درحالی که کوفیان حضرت امیر علیه السلام را بالا تر می دانند.
به او گفتند خود تو چطور؟ گفت من اهل کوفه هستم.
یعنی امام علیه‌السلام را برتر می دانم. پایان سخن دمیری... شیعیان احادیث زیادی در مذمت سفیان نقل کرده اند.»

سپس مرحوم محدث قمی همین حدیث کتاب شریف کافی را در بارۀ نفاق سفیان ثوری نقل می کند.
بعد می فرماید:

«وحكی‌ هذا الحدیث‌ مفصّلاً المحقّق‌ العظیم‌ السید علی‌ خان‌ المدنی الشیرازی فی‌ «شرح‌ الصحیفة‌ الكاملة‌ السجّادیة‌». ونحن‌ نذكره‌ هنا عن‌ الجزء الثانی‌ من‌ «تلخیص‌ الریاض‌» ص‌ 111 إلی‌ 113»

«مرحوم سید علی خان شیرازی نیز این حدیث را در شرح صحیفۀ سجادیۀ خود آورده است؛ و ما آن را از بخش دوم کتاب «تلخیص الریاض» صص 111 تا 113 نقل می کنیم.»

این نمونه ای‌ است از اخلاص یکی از سرآمدان زهاد آن عصر که بیان شد!!!

《3》
حال بازگردیم به حدیث،

حدیث فوق صحیح است؛
و مسلّم است که خاتم انبیاء صلی الله علیه و آله فرموده اند.

⁉️این «ائمۀ مسلمین» چه كسانی هستند؟

ما از لحاظ تاریخی، بیان كردیم كه بعد از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله ، آن كسی كه عملاً به قدرت رسید، خود را #امام #نمی‌دانست.
عامۀ مسلمین می گویند ما جز اینها امامی نداشتیم.
پس پیغمبر صلی الله علیه و آله از چه كسانی خبر داده اند؟
یا والعیاذ بالله، پیامبر شوخی فرموده اند؟
معلوم است که نمی توان گفت که آنهایی که در مسجد خیف در منا، این خطبه را شنیدند، و آن جمعیت کثیر، این گفته را به شوخی گرفتند.

لامحاله از پیامبر صلی الله علیه و آله سؤال كرده اند كه اینها چه كسانی هستند؛ یا حضرت قبلاً فرموده اند كه بعد از من امام هایی هستند؛ كه شما باید نسبت به آنها ناصح باشید.

از طرفی می دانیم که آنهایی كه به قدرت رسیدند، نام امام بر خود نمی‌نهادند؛ تا بگویند شما باید نسبت به ما ناصح باشید.

پس «ائمة المسلمین» چه كسانی هستند؟؟

بدون شك می توان گفت که این مدخل یعنی كلمۀ «امام» به معنای قرآنی آن، در میان آثار اسلامی، آمده است.
از این روست که کلمۀ «امام»، تقسیم به « #امام_عادل» و « #امام_جائر » شده است.

سؤال اینست كه اگر ما بخواهیم امام را تشخیص بدهیم باید چه كار بكنیم؟

⬇️⬇️ اینجاست که این مطلب آغاز می‌شود.
در مجموع متون اسلامی، آن بحث هائی كه مربوط به میزان تشخیص امام است، به دو گروه منقسم می شود؛ که به دو نحوه بیان می نماید.

👈 یك قسم از متون است كه ابتداءاً امام را معرفی می كند. یعنی مطلب مربوط به امام است؛
و این كه امام كیست. این متون مختلف هستند.
گاهی می گویند که #امام علیه‌السلام چه كسی است. امام بعد از من یعنی رسول الله ص، چه كسی است؛
و امثال اینها.
گاهی به صورت «ولی» و «مولی» است. اما #الفاظ دال بر معنای «امام»، منحصر به شخص معین نیست؛ و از امیر المؤمنین كه امام اوّل هستند، تا امام دوازدهم یعنی ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف ، را شامل می شود.

تنها یك لفظ منحصر به مولای متقیان، امیر المؤمنین علیه السلام است؛ که آن هم كلمۀ «امیر» یا «امیر المؤمنین» است. این كلمه نزد ما منحصراً به خود مولی امیرالمؤمنین علیه السلام اطلاق می شود.
حتی به امام صادق علیه السلام گفته نمی‌شود.
روایات قطعی داریم كه هر كسی به ناحق مدعی این لقب برای خود باشد، یعنی هر کس جز شخص وجود مقدس مولی امیرالمؤمنین علیه‌السلام، حرامزاده است؛
و از ائمۀ شیعه علیهم السلام، احدی مدعی این مقام نبوده است.
لذا باید دقت داشته باشیم که این تعبیر خاص، منحصر به امیر المؤمنین علیه‌السلام است. پس شیعه نمی گوید امیر المؤمنین حسن بن علی، و از این قبیل. این لفظ مقدس را شیعه جز برای امام اول خود ، نمی گوید؛
اما غیر شیعه آن را می گویند.

👈 برخی از الفاظ دال بر امامت است؛ كه ابتداءاً و به نحو مستقیم، به امامت كاری ندارد؛ بلکه به ما دربارۀ #كسی سخنی می گوید كه ما از این سخن،
#می‌فهمیم كه او امام است.
مثلاً «هذا اخی؛ فاسمعوا له و اطیعوا»: «این برادر من است؛ به اوامر او گوش بدهید و فرمان ببرید.» حضرت رسول ص مستقیماً نفرموده اند که این امام است؛ اما از این که به ما گفته اند «فاسمعوا له و اطیعوا»، ما می فهمیم که این شخص علیه‌السلام امام هستند.


🔚 نتیجتاً‌ می شود گفت كه متونی كه ما با آنها مواجه هستیم دو دسته هستند:

• یك دسته متونی كه «امامت» و «امام» را مستقیماً معرفی می كند؛

• دسته دوّم آن متن هایی كه «امام» را مستقیماً معرفی نمی كند؛ بلکه نسبت به مردم، جهات و تكالیفی را بیان می كند كه از آن تكالیف ما می فهمیم كه آن شخص كه این تكلیف وابسته به اوست، «امام» است.



©کانال برهان و طرح مباحث ناب #معرفت_امام

@borrhan
#نقد_مدعی_یمانی

اینفوگرافی نظر مراجع عظام شیعه درباره احمدالحسن بصری

@borrhan
💠 حدیث #قرطاس در منابع شیعه

#حدیث_منزلت
▪️▪️

🔻حدیث قرطاس یکی از اشکالات مهم و اساسی است که بر عمر بن خطاب وارد است، این روایت ثابت می‌کند که او رسول خدا را متهم به هذیان‌گویی کرده و اجازه نداده است که وصیت خود را مکتوب نماید. این حدیث در منابع اهل‌سنت ذکر شده است در این پست قصد داریم از منابع شیعه این قضیه را نقل کنیم؛
👤سلیم بن قیس که از تابعین رسول خداصلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم بوده نقل می‌کند::

ابن عباس يحكى قضية الكتف أبان بن أبي عياش عن سليم، قال: إني كنت عند عبد الله بن عباس في بيته وعنده رهط من الشيعة. قال: فذكروا رسول الله صلى الله عليه وآله وموته، فبكى ابن عباس، وقال: قال رسول الله صلى الله عليه وآله يوم الاثنين - وهو اليوم الذي قبض فيه - وحوله أهل بيته وثلاثون رجلا من أصحابه: ايتوني بكتف أكتب لكم فيه كتابا لن تضلوا بعدي ولن تختلفوا بعدي. فمنعهم فرعون هذه الامة فقال: (إن رسول الله يهجر) فغضب رسول الله صلى الله عليه وآله وقال: (إني أراكم تخالفوني وأنا حي، فكيف بعد موتي) ؟ فترك الكتف. قال سليم: ثم أقبل علي ابن عباس فقال: يا سليم، لو لا ما قال ذلك الرجل لكتب لنا كتابا لا يضل أحد ولا يختلف. فقال رجل من القوم: ومن ذلك الرجل ؟ فقال: ليس إلى ذلك سبيل. فخلوت بابن عباس بعد ما قام القوم، فقال: هو عمر. فقلت: صدقت، قد سمعت عليا عليه السلام وسلمان وأبا ذر والمقداد يقولون: (إنه عمر). فقال: يا سليم، اكتم إلا ممن تثق بهم من إخوانك، فإن قلوب هذه الامة أشربت حب هذين الرجلين كما أشربت قلوب بني إسرائيل حب العجل والسامري.

🔸 ابان بن ابی‌عیاش از سلیم نقل می‌کند: به اتفاق جمعی از شیعیان در خانه عبدالله بن عبّاس بودیم که یادی از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم و هنگام وفات آن حضرت شد که به این جهت ابن‌عبّاس به گریه افتاد و گفت: رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم در روز دوشنبه‌ای که جان به جانم آفرین تسلیم کرد در حالی که اهل بیتش و سی نفر از اصحابش نزد او حاضر بودند فرمود: برایم کتف [گوسفندی] بیاورید تا برایتان چیزی بنویسم که بعد از آن گمراه نشده و با هم اختلاف نکنید.در این حال بود که فرعون این امّت آنها را از این کار بازداشت و گفت: رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم هذیان می‌گوید.این جا بود که حضرت غضبناک گردید و فرمود: شما را می‌بینم که در حالی که من هنوز زنده هستم و در میان شمایم با من مخالفت می‌کنید معلوم است که بعد از من چگونه خواهید بود. این بود که آوردن کتف به فراموشی سپرده شد. سلیم گفت: ابن‌عبّاس به من روی کرد و گفت:
ای سلیم! اگر این سخن از آن شخص صادر نشده بود آن حضرت برای ما مطلبی نوشته بود که هیچ کس گمراه نمی‌شد و به اختلاف نمی‌افتاد.شخصی از حاضران گفت: شخصی که از این اقدام رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم ممانعت نمود چه کسی بود؟
ابن‌عبّاس گفت: راهی برای افشاء این سرّ وجود ندارد.اما چون بعد از رفتن دیگران با ابن‌عباس خلوت نمودم و از او در باره آن شخص سوال نمودم گفت: آن شخص عمر بود.
ومن به او گفتم: راست می‌گوئی چون از علی علیه‌السّلام و سلمان و اباذر و مقداد شنیدم که آنها نیز می‌گفتند:
آن شخص عمر بود. آنگاه ابن‌عباس گفت: ‌ای سلیم! این راز را نزد کسی باز گو نکن مگر ابن‌که به او اطمینان داشته باشی، چون دل‌های مردم از محبت این دو نفر[ابوبکر و عمر] سیراب گشته همان طور که قلوب بنی‌اسرائیل از محبت گوساله و سامری سیراب گشته.

📗📔 نام کتاب : بحار الأنوار - ط دارالاحیاء التراث نویسنده : العلامة المجلسي جلد : 36  صفحه : 277
▫️اسکن کیفیت اصلی:
🌐 https://bit.ly/341epkL

📗📔نام کتاب : كتاب سليم بن قيس الهلالي نویسنده : سليم بن قيس الهلالي جلد : 2  صفحه : 794
▫️اسکن کیفیت اصلی:
🌐 https://bit.ly/2JisnXJ

📗📔 نام کتاب : بحار الأنوار - ط مؤسسةالوفاء نویسنده : العلامة المجلسي جلد : 22  صفحه : 498
▫️اسکن کیفیت اصلی:
🌐 https://bit.ly/2W7meTo

=============
@borrhan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#روز_شمار_شهادت_رسولخدا صلی الله علیه و آله《19》

📢📢📢...در روز شنبه ۲۶ صفر سال ۱۱ هجری قمری ، ۹ خرداد سال ۱۱ هجری شمسی ،
۲۵ می سال ۶۳۲ میلادی چه اتفاقی افتاد؟؟

▪️🌑🔶🌑

🕜🕕🕓...با وجود آنکه بسیاری از توطئه گران به اصرار پیامبر صلی الله علیه و آله و با دستور مستقیم آن حضرت ،
در محل استقرار سپاه اسامه حاضرند ،
اما از حرکت این لشکر خبری نیست!!

⚠️ بار دیگر در لشکرگاه جُرف - محل استقرار سپاه - اعتراض و سر و صدا به پا خاسته است :

⛔️ چگونه این جوان را فرماندهء مهاجران اول و پیشتاز در اسلام قرار داده اند؟!

برخی به اعتراض صدا را بلند می کنند و عده ای دیگر به دفاع از اسامه سخن می‌گویند ..

◀️ روشن است که اعتراض کنندگان اصلی و بعضاً برخی از پاسخ دهندگان ، همانا مهاجرین پیشتاز در اسلام هستند!!

در بین اعتراض کنندگان نام 🗣 عیّاش بن ابی رَبیعه که از انصار است ، به چشم می خورد ؛ او از هم پیمانان صحیفهء دوم (*) است ؛
پس از رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله نام این فرد را بین حمله کنندگان به خانهء حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها می‌بینیم...

و کسی که در برابر عیّاش بن ابی رَبیعه می ایستد و از اسامه دفاع می کند ، عمر بن خطاب است...🤔....

به هر روی این جنگ زرگری ، توقف سپاه را به همراه دارد ؛

👈👈 سپاهیان - که در عمل همان اهل سقیفه هستند - برای تعیین تکلیف از سپاه خارج شده ، به نزد پیامبر بر می‌گردند.


¤¤خبر به پیشگاه رسول خدا صلی الله علیه و آله می‌رسد ؛
تاریخ حکایت می کند که پیامبر بسیار آزرده می‌شوند ؛
در حالی که از شدت درد دستمالی بر سر بسته و قطیف ای بر دوش افکنده بودند ، بر می‌خیزند ،
به کمک دیگران و به سختی خود را به مسجد می‌رسانند ؛

....پس از حمد و ثنای الهی ، از فرماندهی اسامه دفاع می‌کنند و در انتها متخلفان از سپاه اسامه را از رحمت الهی دور می‌دانند و آنان را با عبارت زیر لعنت می‌کنند:


💠 لَعَنَ اللّهُ مَن تَخَلَّفَ عَن جَيشِ اسامة.
💠 لعنت خدا است بر هر کس که از شرکت در سپاه اسامه سرباز زند .

آن گاه رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمان به حرکت سپاه می‌دهند ؛ این فرمان چند بار تکرار می‌شود (۱)....

کسانی که قرار بود با اسامه حرکت کنند ، گروه گروه با پیامبر وداع کردند و در جُرف به دیگرِ سپاهیان ملحق شدند

نهایتاً این سپاه امروز نیز حرکت نخواهد کرد...‼️...

در همین ایام - و شاید در همین روز - داستانی شگرف تحقق می‌یابد:

📝 رسول خدا صلی الله علیه و آله که حالشان مساعد نیست , به صورتی که گویا قصد وصیتی خاص دارند ؛ به اطرافیان می‌فرمایند:

💠 " برادرم را فرا خوانید! "

⚠️ عایشه ، همسر پیامبر صلی الله علیه و آله که می‌پندارد رسول خدا صلی الله علیه و آله آخرین لحظات عمر خویش را می‌گذرانند ،
پدر خویش ابوبكر بن ابی قحافه را - که هم اینک باید در سپاه اسامه باشد - فرا میخواند‼️

پیامبر با دیدن ابوبکر روی بر می تابانند و می‌فرمایند:

💠 "برادرم را فراخوانید! "

⚠️ بار دیگر علیرغم آگاهی کامل از مقصود ایشان ، حفصه ، فرزند عمر بن خطاب ، پدر خویش را صدا میزند‼️


پیامبر این بار نیز از حضور عمَر اظهار نارضایتی می‌کنند و با ناراحتی کامل می فرمایند:

💠 " برادرم را بخوانید! "

ام سلمه همسر نیکوکار پیامبر صلی الله علیه و آله در اعتراض به این رفتار می‌گوید:

برادر رسول خدا ، علی را فراخوانید که پیامبر جز او کس دیگری را نمی‌خواهد .(۲)

عایشه نیز به صدا در می آید:

وای بر شما !! آری , او جز علی را نمی خواهد . (۳)


▪️امیرمومنان علیه السلام به نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله می آیند؛

… در همین مجلس ، هزار هزار باب علم بر امیر مومنان گشوده می‌شود و سینهء علوی پذیرای دانشهای بی پایان نبوی می‌گردد؛

📌 در پی این ماجرا امیرالمؤمنین علیه السلام از نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله خارج می‌شوند ؛
مردم که متوجه شرایط ویژه این حضور گشته اند ، نگران به سراغ امیر مومنان علیه السلام می‌روند و در این میان , ابوبکر و عمر نیز که حوادث را زیر نظر دارند ، می پرسند:

رفیق تو به تو چه گفت ؟!

پاسخ می شنوند که:

💠 هزار هزار باب علم بر من گشوده شد .

……نگاه پر ابهام آن دو بر امیرمؤمنان علیه السلام دوخته شده است . (۴)

▪️

(*) برای آشنایی با صحیفهء اول و دوم و مفاد آن به پست《3》از همین عنوان رجوع کنید.
1⃣ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ۵۲/۶ (از منابع اهل تسنن)
2⃣ جواهر المطالب ۱۷۵/۱ ؛ ینابیع الموده ۱۶۳/۲ (از منابع اهل تسنن)
3⃣ مناقب خوارزمی ص۶۸ ؛ الدر النظیم ص۱۹۴ (از منابع اهل تسنن)
4⃣ بحارالانوار ۴۶۳/۲۲

👁‍🗨 کانال برهان و مروری مستند بر فرازهای حساس تاریخ مسلمانان

@borrhan
در چنین روزی رسولخدا صلی الله علیه و آله پس از عدم تمکین فرمان مکرر ایشان در به حرکت درآمدن سپاه‌اسامه، تخلف کنندگان و کارشکنان را لعن‌ می‌فرمایند؛
در این ایام رسولخدا هزار هزار باب علم را بر #وصی خویش می‌گشایند‌.
@borrhan
سرپیچی #عایشه و #حفصه از فرمان رسول خدا صلی الله علیه و آله در روزهای پایانی عمر ایشان در خبر کردن امیرالمومنین علی علیه السلام

@borrhan
#اهل_سنت_لطفا_تامل_کنند

⚠️ ‌#عایشه و نقل حکایتی از روزهای پایانی عمر رسول خدا صلی الله علیه و آله و اثبات شدت دشمنی او با امیرالمؤمنین علیه السلام
👈 #عایشه حتی از بردن نام علی علیه السلام هم بدش می آمد!

▪️⛔️

👈در صحیح بخارى و دیگر صحاح اهل سنت آمده است که عائشه، حتى دوست نداشت که نام امیرمؤمنان علیه السلام را ببرد!!

دقت کنید ⬇️⬇️

📝2588- حَدَّثَنَا إِبْرَاهِیمُ بْنُ مُوسَى قَالَ أَخْبَرَنَا هِشَامُ بْنُ یُوسُفَ عَنْ مَعْمَرٍ عَنِ الزُّهْرِىِّ قَالَ أَخْبَرَنِى عُبَیْدُ اللَّهِ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ قَالَتْ عَائِشَةُ لَمَّا ثَقُلَ النَّبِىُّ - صلى الله علیه وسلم - وَاشْتَدَّ وَجَعُهُ اسْتَأْذَنَ أَزْوَاجَهُ أَنْ یُمَرَّضَ فِى بَیْتِى فَأَذِنَّ لَهُ، فَخَرَجَ بَیْنَ رَجُلَیْنِ تَخُطُّ رِجْلاَهُ الأَرْضَ، وَکَانَ بَیْنَ الْعَبَّاسِ وَرَجُلٍ آخَرَ. قَالَ عُبَیْدُ اللَّهِ فَذَکَرْتُ ذَلِکَ لاِبْنِ عَبَّاسٍ مَا قَالَتْ عَائِشَةُ فَقَالَ لِى وَهَلْ تَدْرِى مَنِ الرَّجُلُ الَّذِى لَمْ تُسَمِّ عَائِشَةُ قُلْتُ لاَ. قَالَ هُوَ عَلِىُّ بْنُ أَبِى طَالِبٍ.

عبید الله بن عباس از عائشه نقل کرده است که: وقتى بیمارى رسول خدا صلی الله علیه و آله شدت گرفت، از همسرانش اجازه گرفت که در خانه من(*) دوران نقاهت را بگذراند و آن‌ها اجازه دادند؛ پس در حالى که پاهاى حضرت بر زمین کشیده مى‌شد، و با دو مرد که یکى از آن‌ها عباس و دیگرى مردى دیگرى بود، خارج شد..
عبید الله گفت: من سخن عائشه را براى ابن عباس نقل کردم؛ پس ابن عباس گفت: آیا مى‌دانى آن مردى که عائشه نامش را نبرد چه کسى بود؟ گفتم خیر. گفت: او على بن أبى طالب بود.

📒صحیح بخاری ج2 ص234 المطبعه السلفیه

📒صحیح مسلم، ج 1 ص 312، ح418، کِتَاب الصَّلَاةِ، بَاب اسْتِخْلَافِ الْإِمَامِ إذا عَرَضَ له عُذْرٌ من مَرَضٍ وَسَفَرٍ، دار إحیاء التراث العربی و...

==================

به این‌ اعتراف عایشه نیز توجه کنید :

کینه و نفرت شدید عایشه از امیرمومنان علی علیه السلام

در منابع متعدد اهل سنت چنین آمده که:

👈 عایشه می گفت: به خدا قسم همچون زنى که از هووى خویش نفرت دارد، از على نفرت داشتم.

📝«واللّه‏ ما کان بینی و بین علیّ فی القدیم إلاّ ما یکون بین المرأة و أحمائها».

📙ابن‏ کثیر، البدایة و النهایة: ج 10 ص 472،مرکز البحوث و الداراسات العربیه حوادث سال 36 هجرى قمرى، مسیر علی بن أبیطالب من المدینة إلى البصرة بدلاً من الشام.

http://s5.picofile.com/file/8137740076/alb.gif

دیگر منابع اهل سنت که این مطلب را نقل کرده اند:

📚طبرى، تاریخ الأمم و الملوک: ج 3، ص 60 ـ 61، حوادث سال 36 هجرى قمرى، تجهیز علیّ رضى‏الله‏عنه عائشة من البصرة؛ و ابن‏ اثیر جزرى، الکامل فی التاریخ: ج 2، ص 348، حوادث سال 36 هجرى قمرى، ذکر مسیر علیّ إلى البصرة و الوقعة و .....

▪️¤¤

(*) لازم به ذکر است رسول خدا صلی الله علیه و آله در حجره شخصی خویش رحلت فرمودند ؛
(به این موضوع در روز شمار ها خواهیم پرداخت.)

🅾 قـــــــــــــــضاوت باشـــــــــــــــــما

👁‍🗨 کانال برهان و نقل نکات ناب از کتب مخالفین

@borrhan
#اربعین
#ثواب_عظیم_را_از_دست_ندهیم
#زائر_امام_حسین

⚫️اگر در این ایامی که گذشت توفیق زیارت پیدا نکردید ❗️👇

عَنْ مُعَلَّى بْنِ خُنَيْسٍ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللّه علیه السلام يَقُولُ: إِذَا انْصَرَفَ الرَّجُلُ مِنْ إِخْوَانِكُمْ مِنْ زِيَارَتِنَا أَوْ زِيَارَةِ قُبُورِنَا فَاسْتَقْبِلُوهُ ، وَ سَلِّمُوا عَلَيْهِ ، وَ هَنِّئُوهُ بِمَا وَهَبَ اللهُ لَهُ ، فَإِنَّ لَكُمْ مِثْلَ ثَوَابِهِ وَ يَغْشَاكُمْ ثَوَابٌ مِثْلُ ثَوَابِهِ مِنْ رَحْمَةِ اللهِ ، وَ إِنَّهُ مَا مِنْ رَجُلٍ يَزُورُنَا أَوْ يَزُورُ قُبُورَنَا إِلَّا غَشِيَتْهُ الرَّحْمَةُ وَ غُفِرَتْ لَهُ ذُنُوبُهُ.

👈🏻معلّی بن خنیس می گوید: از حضرت صادق علیه السلام شنیدم که می فرمودند: هنگامی که فردی از برادران شما از زیارت ما یا زیارت قبور ما باز می گردد، به استقبال او روید، بر او سلام دهید، و به وی به خاطر آنچه خداوند به او عطا فرموده است بگویید گوارایت باد.
با این عمل، #ثوابی مثل ثواب او برای شما منظور خواهد شد، و به واسطه رحمت الهی ثوابی مثل ثواب او شما را در بر خواهد گرفت؛ زیرا فردی به زیارت ما یا به زیارت قبور ما نمی آید مگر آنکه رحمت(الهی) او را در بر گرفته و گناهانش آمرزیده می شود.


📚بحارالأنوار، ج 102، ص302

کانال برهان :
@borrhan
#از_برهان_بپرس (۱۶)
#شفاعت
#نقد_وهابیت

شفاعت

▪️▪️

در ادامه بحث امامت ، لازم است که به بحث شفاعت بپردازیم.

اهمیت بحث به لحاظ مشکلاتی است که در ذهن افراد ایجاد می شود؛ و نقطه های حمله به لحاظ ضعف ذهنی افراد است نه به لحاظ خود موضوع بحث. رابطه موضوع بحث با اصل مبانی اعتقادی است.
بحث ما شفاعت و توابع شفاعت است.

✌️ در بحث شفاعت با دو مطلب مواجه هستیم.

1- سخنان آنهایی که در صف مقابل هستند و سخنی برای گفتن دارند؛

2- سخنان بی ریشه ای که از افراد خلق الساعه و مجهول الهویه پخش می شود.


⬇️⬇️ بحث #شفاعت به بحث #فدک می‌ماند که عنوانی است برای مطلبی که خیلی وسیعتر است از مدلول لفظی کلمه شفاعت.
کما اینکه بحث فدک یک بحثی است خیلی مفصل تر از مدلول لفظی آن روستا در آن روز و در سطح زراعت آن دوران که این کلمه فدک اسم آن ده بوده است.

در بحث شفاعت مرکز اصلی حرفهای #ابن_تیمیّه و دنبالش #محمد_بن_عبدالوهاب و آنهایی که این حرف را تعقیب کردند اساساً از نقطه #توحید شروع می شود .
آنها یک نوع توحیدی را می سازند و به تناسب آن توحید، یک نوع نبی و نبوّتی را می سازند؛ و ، نتیجه این می شود که این گونه نبی به تعبیر آن افراطیون، چه در حال حیات و چه پس از ارتحال با دیگران تفاوتی نداشته و بعد از مرگ هم فنای مطلق است وچوب دستی آن بدوی به تعبیر خودش، انفع از مرده است.

به دنبال این سخن خیلی حرفهاست از قبیل بناء قبور که می گویند شرک است، #توسل شرک است،. #زیارت ، نداء، دعا، چیز خواستن شرک است، امید داشتن و بیم داشتن شرک است.

______________

📍اولین بحث

توحیدی که قرآن مجید می فرماید چیست؟

خود این بحث از جهاتی برای ما مفید است:

1- با اصل توحید قرآن مجید آشنا می‌شویم. اگر خدا لطف بکند و ولی عصر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف عنایت بفرماید آیات توحید قرآن مجید دسته بندی شده و بیان می شود که توحید قرآن مجید چیست.
به حساب قرآن مجید چه چیزی توحید است و چه چیزی شرک است و چه چیزی نه منافات با این دارد و نه منافات با آن.

باید توجه کرد که در بحث #توحید دو موضوع مطرح است:

الف- در کل قرآن مجید توحید چیست؟
ب – آن آیاتی که اینها، مانند همه منافقان و همه ملحدان وهمه دشمنان یک فکر و مطلبی، می گردند از آنچه که به زعم خود می پندارند که به مدعایشان سود می رساند انتخاب می کنند. آن دو، سه آیه ای که در مجموع آیات قرآن مجید بدانها استدلال می کنند معنای آن آیات چیست؟

فقط دو سه آیه است و بیش از این مقدار نیست.

سپس به این خواهیم پرداخت که سخن وهابیون چیست؟

پس از توحید و شرک شروع می کنیم.

بعداً که پایه، ضابطه و حد و مرز مطلب معلوم شد آنگاه به تک تک این مطالب خواهیم رسید که مثلاً اگر کسی عقیده‌اش این باشد که خدای متعال به کسی قدرت انجام کاری را داده است که من نمی توانم،
آیا اگر بگوید این قدرت را #خدا_داده شرک است یا قائل بودن به قدرت آن شخص جدا از خدا شرک است؟؟

و وقتی این مطلب حل شد بعد به اینجا می آئیم که اگر من معتقد باشم که موجودی هست که به #اذن_خدا درباره من برخی از آنچه خدا می تواند بکند او هم می تواند بکند این شرک است یا اینکه معتقد باشم که این جدای از خدا می‌تواند بکند، شرک است.

و اگر نتیجه توحید قطعی قرآن مجید بشود اینکه آنچه ما می گوئیم و مستند به ماست ، عین توحید است.
آنچه که شما عقیده تان هست جدای از ما کسی دارد و لو قدرت یک بله گفتن، این عین شرک است.

اگر این معلوم شد سر مقام اثبات آن می‌رسیم.

آن وقت در ضمن بحث ، #دعا می آید؛ و ضابطه دعا و اینکه آیا خداوند متعال وعده #استجابت_دعا را به همه یکسان داده است؟
یا اینکه متفاوت است؟

بحث مقام #نبی و معنای #شاهد_بودن نبی یعنی چه؟
و اینکه در سوره احزاب آیه 45 می‌فرماید:

📖 " يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِيرًا"

اولین چیزی که جزء متعلق رسالت است اینست شاهد بودن؛ شاهد بودن یعنی چه؟
و پیغمبر شاهد بر تمامی امتش است معنایش چیست؟
لازمۀ شهادت چیست؟

این مباحث که مطرح شد آخرین کارش، آسان ترین مرحله اش، عبارت خواهد بود ورود به بحث زیارت کردن ها، قبه (گنبد) ساختنها، #توسل کردنها ، #نذر کردن و از این قبیل کارها که اینها از آسانترین مباحث است.

《1》
برای ورود به بحث، و یافتن #ریشه_تاریخی عقاید وهابیت،
به روایتی از کتاب مسند احمد بن حنبل می‌پردازیم


در ابتدا شرح کوتاهی بر کتاب #مسند_احمد_بن_حنبل می‌دهیم:::

کتابهای حدیث پیش دیگران دو گونه است:

1- یک قسم از آنها را بر اساس موضوعات ترتیب داده اند؛ در نتیجه حدیث باید ترتیب داشته باشد.

2- یک قسم از آن ها بر اساس اشخاص ترتیب داده شده است.


♦️آنهایی که بر مبنای #موضوعات مرتب شده است شبیه کتابهای حدیثی ما است؛

مانند ثقة الاسلام کلینی اعلی الله مقامه الشریف که یک مجموعه کامل کتاب حدیث بنام #کافی دارد که روی موضوعات است.
👈 اول از احادیث مربوط به #اعتقادیات آغاز می کند چون مهمتر از سایر مباحث است. جزء اعتقادیات ایمان و کفر را بر می شمارد و
👈 سپس تمامی #قضایای_اخلاقی را هم #مقدم بر احادیث #احکام مطرح می‌کند.
این یک نوع ترتیب احادیث است که طبق موضوعات است.

♦️یک نوع دیگر ترتیب حدیث است که بر طبق #اشخاص است.
در این روش اشخاص حدیث سُنی باید چنان مرتب شوند که حدیث منتهی به خاتم انبیاء (صلی الله علیه و آله) بشود.
لامحاله این منتهی شدن به کسی است که او این سخن را از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) شنیده است و نقل می‌کند.
به این نحوۀ ترتیب #مسند اشخاص می‌گویند.
بنا بر این ترتیب حدیث طبق مسند اشخاص است.
فرض کنید مسند احمد بن حنبل که می‌گویند 36 هزار حدیث دارد.
البته بماند که مکررش چه مقدار است .

حدیث از ابوبکر شروع می شود که اولین خلیفه است و افضل صحابه، به زعم مذهب سازان!!
و بعد از او احادیثِ عمر و احادیث عثمان است بعد از آن احادیث مولی امیرالمؤمنین (علیه السلام) و بعد از آن احادیث اهل بیت (علیهم السلام) است از عباس و ابن عباس شروع می شود،
بعداً احادیث اهل مدینه از قبیل #ابوهریره و بعد شامیین و کوفیین و بصریین،
تا می رسد به آخرش که نساء است....

《2》
به این روایت از منابع مخالفین ما توجه کنید::

#ریشه_افکار_وهابیت_در_بنی‌امیه


این روایت در کتاب #مسند_احمد_بن_حنبل احمد ، در مسند #ابی‌ایوب_انصاری_خالد_بن_زید است.

🌿 ابی ایوب از آن کسانی است که هیچ مسلمانی نمی تواند مقام او را منکر شود. در شرافتش همین کافی است که خاتم انبیاء (صلی الله علیه و آله) که به مدینه منوره تشریف آوردند.
مردم آمدند و حضرت را دعوت کردند. حضرت فرمود خدا به شتر من فرمان داده است " دعوها فانّها مأموره" خودش به فرمان خدا هر جا رفت و آنجا خوابید جای من است. و آن شتر آمد و به صریح فرمایش خاتم انبیاء (صلی الله علیه و آله) مقابل خانه ابو ایوب ایستاد. ابوایوب جوان و خیلی فقیر بود.
حضرت آنجا تشریف آوردند.
ابوایوب جزء شیعیان خاص امیر المؤمنین (علیه‌السلام) است در جنگ #جمل ، #صفین ، نهروان حاضر بوده است.


📜 در مسند ابوایوب الانصاری ج 5/345 رضی الله تعالی عنه که سندش صحیح است، راوی می گوید :

یک روزی در مسجد النبی بودم در وقتی که مروان بن الحکم امیر مدینه بود؛ و دیدم یک نفری آمد و رفت و خودش را بر قبر انداخت
{"فوقع علی القبرِ یُقّبله و یبکی"} آن را می بوسید و گریه می کرد.
قبر مقصود قبر خاتم انبیاء (صلی الله علیه و آله) است. در این اثناء مروان در مسجد بود چشمش افتاد و رفت و به خشونت او را کشید و گفت:
"یا هذا ماذا تَصنَع" این چه کاری است که می کنی؟
سرش را بالا برد و دید #خالد_بن_ولید است. خود مروان هم جا خورد.

[[👈 معنایش این است که طرز فکر #ابن_تیمیه از مروان و بنی امیه به او ارث رسیده است که در جایش شواهدش ذکر می شود، که عرب جاهلی برای انسان اساساً ارزشی جزء همین زندگی و در سطح سایر موجودات و در سطح نبات قائل نبود. سطح فکر آنان بیش از این نبوده است، لذا قرآن میفرماید:
📖 و قالوا ما هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَا نَمُوتُ وَنَحْيَا وَمَا نَحْنُ بِمَبْعُوثِينَ

حد ارزش آنها برای انسانیت این بود و و حتی "زنده یاد" را هم حاضر نبودند که بپذیرند؛ و این آراء وهابی ها و اتباعشان از آنجا آمده است.]]

و می گوید از ابوایوب انصاری است و گفت: خالد برگشت به مروان گفت:
انی ما اَتَیتُ القبر ولکنی جئتُ صاحب القبر – من پیش قبر نیامدم پیش صاحب قبر آمدم.

[[👈👈این روایت معنایش این است که ابوایوب که صحابی است عقیده اش این است که صاحب قبر مانند حال حیاتش است ،
همه ادراکاتی که خدا به او در حال حیات عنایت کرده و در ممات هم این گونه است.]]

بعد می گوید من از صاحب قبر خودم شنیدم:
انی سمعتُه یقول لا تبکوا علی الدّین اذا وُلِیُه اهله لکن اِبُکُوا علیه اذا وَلِیَهُ غیرُ اهله ـ
که فرمود که بر دین گریه نکنید اگر آنهایی که اهل دین هستند و دین وابسته به آنهاست آنها متصدی امر دین بشوند، آن وقت گریه کنید که آنهایی که رابطه ای با دین ندارند متصدی امر دین بشوند.

[[👈👈 معنایش این است که تویی که چون رابطه با دین نداری، حرصت در توحید این است،
غم در این نیست که من قبر را می بوسم غم در این است که تو امیر مدینه هستی.]]


این هم از احادیثی نیست که بگویند احمد بن حنبل رافضی بوده است!!
احمد بن حنبل شیخ مشایخ آنهاست و تمامی عقاید خود را مستند به او می‌دانند.



🔹روایت مشابه این روایت از ابوایوب انصاری در:::

https://t.me/borrhan/33534
https://t.me/borrhan/26174

@borrhan
سلسله مباحث ناب #از_برهان_بپرس با عنوان #شفاعت را پیگیری فرمائید!

@borrhan
#قرطاس

حدیث قرطاس در منابع شیعه

▪️▪️▪️

🔻جناب نعمانی در کتاب الغیبه قضیه حدیث قرطاس را با همان سندی که در پست قبل تقدیم کردیم [کتاب سلیم و بحارالانوار ] با اختلاف‌ اندکی این گونه آورده است::

11 - وبإسناده، عن عبد الرزاق، قال: حدثنا معمر بن راشد، عن أبان بن أبي عياش، عن سليم بن قيس أن عليا عليه السلام قال لطلحة في حديث طويل عند ذكر تفاخر المهاجرين والانصار بمناقبهم وفضائلهم: " يا طلحة أليس قد شهدت رسول الله صلى الله عليه وآله حين دعانا بالكتف ليكتب فيها مالا تضل الامة بعده ولا تختلف، فقال صاحبك ما قال " إن رسول الله يهجر " فغضب رسول الله صلى الله عليه وآله وتركها ؟ قال:بلى قد شهدته، قال: فإنكم لما خرجتم أخبرني رسول الله صلى الله عليه وآله بالذى أراد أن يكتب فيها ويشهد عليه العامة، وأن جبرئيل أخبره بأن الله تعالى قد علم أن الامة ستختلف وتفترق، ثم دعا بصحيفة فأملى علي ما أراد أن يكتب في الكتف، وأشهد على ذلك ثلاثة رهط: سلمان الفارسي وأبا ذر والمقداد، وسمى من يكون من أئمة الهدى الذين أمر المؤمنين بطاعتهم إلى يوم القيامة، فسماني أولهم، ثم ابني هذا حسن، ثم ابني هذا حسين، ثم تسعة من ولد ابني هذا حسين، كذلك يا أبا ذر وأنت يا مقداد ؟، قالا: نشهد بذلك على رسول الله صلى الله عليه وآله، فقال طلحة: والله لقد سمعت من رسول الله صلى الله عليه وآله يقول لابي ذر: " ما أقلت الغبراء، ولا أظلت الخضراء ذا لهجة أصدق ولا أبر من أبى ذر " أشهد أنهما لم يشهدا إلا بالحق، وأنت أصدق وأبر عندي منهما ".

🔸[مولاامیرالمومنین] علی علیه‌السّلام در حدیثی طولانی که در آن مهاجرین و انصار با یکدیگر به فضایل و مناقب خویش افتخار و مباهات می‌نمودند به طلحه فرمود: ‌ای طلحه! آیا تو شاهد نبودی که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم از ما خواست که برایش کتف گوسفندی بیاوریم یا مطلبی بنویسد که امّت گمراه نشده و به اختلاف مبتلا نشود؟ امّا دوست و همنشینت[عُمَر] گفت آنچه را که گفت: که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم هذیان می‌گوید. و این سخن موجب ناراحتی آن حضرت شد و از خواسته خود منصرف گردید. طلحه گفت: آری من شاهد بودم.آنگاه علی علیه‌السّلام فرمود: امّا چون شما اصحاب از نزد آن حضرت خارج گشتید رسول خداصلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم مرا نسبت به آن مطلبی که قصد نموده بود که بنویسد و گروهی از مردم نیز بر آن شهادت دهند با خبر ساخت. و این مطلبی بودکه جبرئیل آن حضرت را از آْن با خبر ساخته بود چون او به خوبی می‌دانست که این امّت به زودی به اختلاف و گمراهی مبتلا خواهند شد.
لذا از من صحیفه‌ای در خواست نمود و بر روی کتف مطالبی را برای من املاء نمود و بر این مطلب گروهی از جمله: سلمان فارسی و ابوذر و مقداد شاهد بودند. و در آن صحیفه از امامانی که مؤمنان را بر اطاعت از آنها امر نموده نام آورد که من اوّلین آنها و بعد از من فرزندم حسن و بعد از او حسین و سپس نه فرزندان اویند.‌
ای اباذر و تو‌ ای مقداد آیا شما دو نفر بر این مطلب شاهد نبودید؟ آنها گفتند: آری ما این مطلب را از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم شاهد بودیم.
طلحه گفت: به خدا سوگند که من از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم شنیدم که به ابوذر فرمود: آسمان بر کسی سایه نیافکند و زمین به زیر پای کسی گسترده نشد که صادق تر و صریح الهجه تر از ابوذر باشد.
من نیز شهادت می‌دهم که آن دو نفر به حقّ شهادت داده‌اند. و تو یا علی از آن دو نفر نیز صادق تری!

📗📔 نام کتاب : كتاب الغيبة نویسنده : النعماني، محمد بن إبراهيم جلد : 1  صفحه : 84

▫️اسکن کیفیت اصلی:
🌐 https://bit.ly/2oXBCWt
▫️لینک از فقاهت:
🌐 https://bit.ly/2od7hmb



@borrhan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM