[ کانال برهان ]
11.1K subscribers
22.9K photos
1.8K videos
741 files
13K links
مرکز نشر دروس اعتقادی اهل بیت علیهم‌السلام
+ مباحث نقد فرق ضاله

👤پرسش و پاسخ @EDborrhan


کانالهای زیرمجموعه:
@fariadras
@borrhan2
@borrhanlibrary
@borrhanmedia
@dinclass

اینستا:
https://t.me/pageborhan
Download Telegram
#عزاداری

دیدگاه‏هاى افراطى و دور از احساس و عاطفه که با #گریه کردن مخالفت می‌کردند در نزد پیامبر خدا جایگاهى نداشت و آن حضرت در برابر آن موضع‏گیرى می‌فرمود؛

============▪️💠

به این نمونه های تاریخی به اعتراف کتب مورد قبول وهابیت دقت کنید:


🅾 اسامه بن زید می‌گوید:

روزى فرزند دختر(*)پیامبر درگذشت،
دختر غم دیده آن حضرت، این واقعه را به پدر خبر داد و از ایشان درخواست حضور نمود. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نیز به همراه سعد بن عباده، معاذ بن جبل، ابى بن کعب، زید بن ثابت و جمعى از یاران به منزل دختر غم دیده خویش رفت،
پیامبر مهربان کودک را در بغل گرفت و بشدت گریست و اشک مبارک آن حضرت سرازیر گشت؛
سعد با مشاهده گریه پیامبر، با تعجب پرسید: چرا گریه می‌کنید؟!
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در پاسخ چنین فرمود:

💠« رحمة یجعلها فى قلوب عباده، انما یرحم اللَّه من عبادة الرحماء؛
💠ترحم بر این کودک است که خداوند در دل بندگان خود رحمت قرار می‌دهد، و خداوند بندگان رحیم خود را مورد رحمت قرار می‌دهد. »

((*)منظور دختر خواندگان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است؛ یعنی دو خواهرزادهء حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها.)

📓سنن النسائى، ج 4، ص 22،
📓صحیح بخارى، ج 1، ص 223.


🅾 به گفته مورخان: روزى رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در تشییع جنازه یکى از مسلمانان حضور یافتند و عمر نیز به همراه ایشان حرکت کرد.
عمر تا صداى گریه زنان را شنید برآشفت و آنان را از گریستن نهى کرد!!!!

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم رو به عمر کرده، چنین فرمود:

💠 یا عمر! دعهُنَّ، فان العین دامعة و النفس مصابة و العهد قریب
💠 اى عمر! کارى به آنان نداشته باش، بگذار بگریند، همانا که چشم گریان است و نفس مصیبت زده است و پیوند با تازه درگذشته بسیار نزدیک. »

📓 مستدرک حاکم، ج 1، ص 381؛
📓 مسند احمد، ج 2، ص 323،
📓 کنز العمال، ج 15، ص 621.



(🤔اعتراض افراد وابسته به سقیفه،
هم به شخص رسول خدا و هم به گریه در مصائب ، که حاکی از عدم ایمان و عدم رقت قلب است، در نوع خود جالب است:
اسامه و ابن خطاب!!)

©کانال برهان و نقل نکات ناب تاریخی در اثبات حقایق مکتب تشیع از کتب مخالفین
@borrhan
تاکید پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بر #عزاداری بر حضرت حمزه علیه‌السلام

بیشتر بخوانید:
👈 امر رسول خدا صلی الله علیه و آله بر #عزاداری بر حضرت حمزه و جناب جعفر طیار
https://t.me/borrhan/28932

@borrhan
Forwarded from اتچ بات
#نقد_زرتشتی_گری
#نقد_وهابیت

‼️تشابه زرتشتیان با وهابیون!!

▪️▪️

⬅️ #گريه و و #عزاداری از منظر زرتشتیان

👤دکتر جهانگیر اوشیدری ـ رئیس سابق انجمن موبدان تهران ـ گریه بر مردگان را از نظر دین زرتشتی،
نادرست خوانده است:

‼️«در آئین مزدیسنا شیون و زاری و سوگواری برای درگذشتگان روا نیست و آن را از کرده های اهریمنی می دانند زیرا روان، جاودانی است و پس از مرگ از تن جدا شده به سوی جهان مینوی گراید، به ویژه روان مردم پاک و پرهیزگار پس از سپری شدن زندگی در بارگاه ایزدی همواره شاد و خرم است و از بخشایش دادار مهربان برخوردار.
باید به یاد داشت، مردمی که مانند ایرانیان به زندگانی خوش اعتقاد داشتند نبایستی خود را در پیشامدهای ناخوش زندگی ببازند و در گریه و زاری خود را بیزار از جهان و روگردان از هستی نشان دهند. ماتم، کرده ی اهریمنی است.»

📙📗(دانشنامه ی مزدیسنا، ص 353، ذیل «شیون و مویه»)
(اسکن مدرک دیگری پیوست خواهد شد)

=================

... همان طور كه مي دانيد نزد اهل تسنن و وهابیت هم #گريه و #عزاداری مورد ذم و نفی است و آنرا كفر و شرك می‌دانند!!

👤محمد بن عبد الوهاب در کتاب رسالة فی الرد علی الرافضة در صفحه 46 إلی 49 می نویسد:

‼️و من قبائح هؤلاء الرافضة، أنهم یتخذون یوم موت الحسین مأتماً، فأما النیاحة فمن أعظم منکرات الجاهلیة، یترتب علی ما یفعلون من المنکرات و المحرمات کما لا یحصی و کل ذلک بدعة و منکر. کلهم مشارکون فی البدعة، فاللازم علی کل مؤمن منع هؤلاء المبتدعه من هذه البدعة القبیحة.

‼️یکی ازکارهای قبیح شیعیان، این است که شهادت امام حسین (علیه السلام) را، ایام عزا اعلام می کنند در حالی که نوحه کردن و #عزاداری کردن از بزرگترین منکرات دوران جاهلیت است. بر عزاداری آنان هم محرمات و هم منکرات مترتب است. اگر کسی عزاداری کند یا راضی به عزاداری باشد یا کمک به عزاداری کند یا اجیر برای عزاداری شود، همه در بدعت شریکند و بر همه مؤمنین واجب است که این شیعیان
را از آن بدعت قبیح، نهی از منکر کنند.

▪️

♻️ جالب است که علم روز دنیا صریحا اعلام میکند در هنگام ناراحتی و غم و مصائب و حزن و اندوه ،
گریه کنید و جلوی گریه را نگیرید!
ولی اینان ، آن را نه تنها نهی میکنند که گریستن را مصداق کار اهریمنی و بدعت می‌دانند!!!

🅾 قـــــــــــــــضاوت باشـــــــــــــــــما


کانال برهان و نقد ادیان و فرق ضاله

@borrhan
#نقد_وهابیت

صحیح بخاری: همانا مرده با #گریه کردن دیگران بر او عذاب می‌شود!!
@borrhan
#نقد_وهابیت

پیامبر در مرگ فرزند خود گریه می‌کنند.
و در همین کتاب از #گریه کردن منع شده !

سوال : بالاخره به کدام یکی عمل کنیم ؟؟
قضاوت با شما !!!
@borrhan
#نقد_مولوی
#نقد_شمس_تبریزی

#تلاش_برای_ساخت_فیلم_شمس

🖐 نشر فرهنگ صوفیانه و بت سازی از چهره ی صوفیان در میان شیعیان و ایتام ال محمد صلی الله علیه و اله و سلم یک خطر بزرگ است


این‌ها که بودند ؟


🔴 مولوی پسر خود را تقدیم شمس می‌کند!!

روزی شمس الدین، از مولانا شاهدی زیباروی التماس کرد. مولانا حرم خود را در دست گرفته در میان آورد و فرمود که: او خواهر جانی من است. [شمس]گفت: نازنین پسری می‌خواهم. [مولوی]فی الحال فرزند خود سلطان ولد را پیش آورد [و] فرمود که: وی فرزند من است. [شمس گفت]: حالیا اگر قدری شراب دست می‌داد ذوقی می‌کردم. مولانا بیرون آمد و سبویی از محله جهودان پر کرده بر گردن خود بیاورد.

نفحات الانس جامی، ص۴۶۶؛ (با تصحیح مهدی توحیدی‌پور)

http://bit.ly/2kyZdpV

💠صدا و سیما بنا دارد برای این جرثومه‌های فساد و فحشا سریال بسازد و با تحریف کتب و اسناد تاریخی آنان را افرادی بزرگ و عارف معرفی کند.

@borrhan
#نقد_تصوف
#نقد_مولوی

🌲قصه ی موسی و شبان در مثنوی 🐑🐐

🔸آرش : محمود جان امروز داشتم مثنوی مولانا رو ورق میزدم رسیدم به اون حکایت معروف، گفتم بد نباشه راجع به نکات عرفانیش صحبت کنیم .

🔹محمود : مولانا ؟ منظورت ملّای رومی یا همون جلال الدین محمّد بلخی شاعر ایرانیه ؟

🔸آرش : بله منظورم همون ملای رومی یا همون مولوی خودمونه.

🔹محمود : پس چرا میگی مولانا ؟ مولانا به زبان عربی یعنی مولای ما ، یعنی کسی که او را اینگونه نام می بره و خطاب میکنه در واقع مولوی را مولا و سرپرست خودش می داند ! در حالیکه مولانا نزد ما امام زمان علیه السلام هستند که ولی نعمت ما و سرپرست ما و همه چیز ما هستند و شایسته نیست که چنین لفظی را برای یک شاعر سنّی و صوفی به کار ببریم .

🔸آرش : یعنی تو میگی مولوی سنّی بوده و شیعه نبوده ؟
🔹محمود : بله قطعاً او شیعه نبوده ، او یک سنّی حنفی بود و در فقه پیرو ابوحنیفه نعمان بن ثابت و در عقیده و مشی اشعری بود ، و بعدها طی آشنایی با شمس تبریزی به طور کامل به تصوف و صوفی گری پای نهاد و از بزرگان صوفیه شد ،مدارک در این زمینه بسیار زیاده که جایی برای شکّ و شبهه باقی نمی گذاره.
🔸آرش :عجیبه !! من این رو نمیدونستم ، پس اجازه بده در یک جلسه ی جداگانه با هم در رابطه با این مسئله بحث و گفتگو کنیم تا مدارک سنّی بودن مولوی رو بررسی کنیم .

🔹محمود : من آمادگی کامل دارم تا دلایل محکم رو از کتاب های خود مولوی بر سنّی و صوفی بودن او به تو نشون بدم .

🔸آرش : راستش بحث من که بهت گفتم نظرمو جلب کرد حکایت موسی و شبان بود .

🔹محمود :خب سراپا گوشم .چه چیزش نظر تو رو جلب کرده ؟

🔸آرش : به نظرم این داستان خیلی آموزنده بود ، اتفاقاتی که بین موسی و شبان (چوپان) میفته جالبه ، حتما این داستان رو شنیدی تو کتاب های مدرسمون هم بود ، به نظر من لازمه آدم از داستان موسی و شبان درس بگیره و بدونه که یا نباید نهی از منکر کرد یا اگر نهی از منکر میکنی دل کسی رو نشکونی !!
حتما می دونی حضرت موسی به چوپانی که داشت با خدا صحبت می کرد
🌀و می گفت :
تو کجایی تا شوم من چاکرت
چارقت دوزم کنم شانه سرت
جامه‌ات شویم شپشهاات کشم
شیر پیشت آورم ای محتشم
دستکت بوسم بمالم پایکت
وقت خواب آید بروبم جایکت
ای فدای تو همه بزهای من
ای بیادت هیهی و هیهای من
این نمط بیهوده می‌گفت آن شبان
گفت موسی با کی است این ای فلان

🌀سپس حضرت موسی او را عتاب کرد :
گند کفر تو جهان را گنده کرد
کفر تو دیبای دین را ژنده کرد
🌀و خدا در آخر به موسی وحی می کند و می فرماید :
وحی آمد سوی موسی از خدا
بندهٔ ما را ز ما کردی جدا
تو برای وصل کردن آمدی
یا برای فصل کردن آمدی
تا توانی پا منه اندر فراق
ابغض الاشیاء عندی الطلاق

🔹محمود : نمیدونم باید بهت چی بگم آرش جان ، باید گریه کرد و تاسّف خورد برای کسانی که از نادانی چنین حکایت دروغین و کذبی رو به پیغمبر اولوالعزم و معصوم خدا نسبت می دهند .لازمه در ابتدا بدونی این ماجرا در هیچ یک از منابع روایی یا تاریخی نیامده و از ساخته های ذهنی ملای رومی است.

🔸آرش : یعنی مولوی داستان رو خیالی ساخته ؟ ایرادش چیه این داستان ؟

🔹محمود : دقیقا خیالیه و دلیل هم داریم ، بهتره بگی ایرادش چی نیست ؟
🔸آرش : پس لطف کن توضیح بده . چون حرفت برام سنگینه .

🔹محمود : تو این داستان در ابتدا حضرت موسی علی نبینا و اله و علیه السلام با چوپانی مواجه میشه که به زعم خودش داشت با خدا صحبت می کرد . اما کدوم خدا ؟ چیزی که چوپان به عنوان خدا قبول داشت خدای واقعی و حقیقی ما نبود ، چوپان یک خدای ذهنی (مخلوق) برای خودش درست کرده بود که دارای این صفات و ویژگی ها بود:
۱.دست و پا داره !!
۲.مو و گیسو داره !!
۳. لباس میپوشه !!
۴. میخوابه !!
و خلاصه یک موجود خیالی ، نیازمند و ذلیل رو به عنوان خدا قبول داشت و عبارت دیگرش اینه که خدایی که چوپان قائل بود کاملا شبیه مخلوقات بود و چوپان خدا رو کاملا تشبیه به خلق کرده بود که این عین شرک و کفر چوپان رو میرسونه ، خوب حضرت موسی علیه السلام که پیغمبر خداست و از جانب خدا ماموریت داره که کجی ها رو صاف و گمراهی ها را به حقیقت برگردونه بر حسب وظیفه او را عتاب می کند و با آوردن دلایل محکم به چوپان نشان می ده که چیزی که او به عنوان خدا گرفته جز یک مخلوق نیازمند بی چیز نیست !! و راهی که او می رود راه کفر و شرک است .
بد نیست بدانی که نصف دین خدا توحید است
در حدیث داریم :التوحید نصف الدین
و باز باید تذکراً روایتی از وجود نازنین امام صادق علیه السلام بیان کنم که ایشان می فرمایند : من شبّه الله بخلقه فهو مشرک
کسی که خدا را به خلقش تشبیه کند پس او مشرک است .
پس ثابت شد واقعا چوپان یک فرد مشرک بوده و حضرت موسی بر حسب ماموریت الهی که پایه و اساس آن دعوت به توحید است با آوردن دلیل برای چوپان و نهی از شرک نهی از منکر نمود .
《۱》 ادامه در پست بعد
《 ۲》

حالا ماجرای اصلی داستان که نشان دهنده ی دروغی و خیالی بودن این حکایته از اینجا به بعد شروع می شه .
بعد از اینکه چوپان مورد نهی از منکر حضرت موسی قرار می گیره و واقعا متوجه میشه که اون موجودی که به عنوان خدای ذهنی خودش درست کرده بود خدای حقیقی نیست متنبه میشه و میگه :
گفت ای موسی دهانم دوختی
وز پشیمانی تو جانم سوختی
جامه را بدرید و آهی کرد تفت
سر نهاد اندر بیابانی و رفت

امّا بعد از این ماجرا با کمال تعجّب خدا به پیغمبرش که معصوم از خطا و اشتباهه و اگر معصوم نباشه خود خدا نقض غرض کرده وحی می کنه :
وحی آمد سوی موسی از خدا
بندهٔ ما را ز ما کردی جدا
تو برای وصل کردن آمدی
یا برای فصل کردن آمدی

بزار سوال رو از خودت بپرسم آرش جان به نظرت مشکل این قسمت چیه که باعث میشه بگیم این داستان دروغیه ؟

🔸آرش : مشکلش اینه که خدا با پیغمبرش هماهنگ نیست !! یا بر عکس پیغمبر خدا با خدا هماهنگ نیست !!

🔹محمود : دقیقا یعنی العیاذ بالله پیغمبر خدا تو این حکایت سرخود و از روی هوا و هوس کاری انجام داده که مورد رضای خدا نبوده 😡 در حالیکه قرآن و روایات و عقل بر معصوم بودن پیغمبران خدا از هر گونه خطا و اشتباه چه در خلوت و چه در آشکارا شهادت می دهند .ضمن اینکه نکته ی بعدی و نقد بعدی اینه که خدا پیغمبرش رو از اینکه یک مشرک رو از شرک که بزرگترین گناه کبیره است نهی کرده نهی میکنه !!😄 و دروغین و خیالی بودن این داستان ملای رومی اینجا خیلی خوب برملامیشه .

🔸آرش : فکر نمیکنم دیگه برام جای هیچ شکّ و شبهه های باقی گذاشته باشی .

🔹محمود : خدا رو شکر که پس از شنیدن دلیل جبهه نگرفتی . اما اجازه میدی یک نکته ی دیگه تو تکمیل بحثمون برات بگم .

🔸آرش : در خدمتم برادر جان

🔹محمود : در قرآن کریم وقتی خداوند متعال قصّه ی حضرت موسی و هارون علیهما السلام را بیان می کند می فرماید : به آن دو گفتیم :
"فقولا له قولاً لیّنا لعلّه یتذکر او یخشی "
یعنی با نرمی با فرعون سخن بگویید باشد که متذکّر شود یا آنکه بترسد .

یعنی دستورالعمل حضرت موسی علیه السلام سخن گفتن با نرمی است اون هم با کسی مثل فرعون که می گفت : (( انا ربکم الاعلی )) و ادّعای خدایی می کرد ، پس وقتی دستورالعمل ایشان در رابطه با فرعون ملعون اینه سخن گفتن حضرت موسی علیه السلام با جاهل قاصری مثل شبانِ داستان مثنوی چگونه خواهد بود ؟

🔸آرش : کاملا متوجّه منظورت شدم برادر جان پیغمبران خدا الگوی رفتار و کردار هستند پس علاوه بر مشکلات بزرگ این داستان باید باور داشته باشیم که به دور از شان و منزلت یک پیغمبر است که با جاهلان برخوردی تند و غیرهدایتگر داشته باشه .

🔹محمود : احسنت برادر عزیزم خیلی خوب واقعیت رو وجدان کردی .

🏮توجه : نشر این پست آزاد است با نام کانال و گروه خود نشر دهید .

🎴کانال برهان : نقد عرفان بشری و تصوف

💠 @borrhan
#عاشورا در منابع مخالفین (۲۴)

زبان حال حضرت زینب سلام الله علیها در مواجهه با پیکر غرق به خون سالار شهیدان
دوست و دشمن بر احوال زینب کبری گریستند!

بیشتر بخوانید:
https://t.me/borrhan/28945

@borrhan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#عاشورا (۲۳)

⁉️ هدف سیدالشهداء علیه ‌السلام از #خروج چه بود؟؟



... پس از آنکه امام حسین علیه السلام از بیعت با یزید امتناع فرمود، ماندن در مدینه دیگر به صلاح ایشان نبود؛
خطر جدی حضرت را تهدید می‌کرد و ایشان #مجبور بودند برای حفظ جان خویش از #مدینه خارج شوند.

چرا که آنها یا حضرت را مجبور به بیعت می‌کردند و یا ایشان را به قتل می‌رساندند، و چون حضرت حاضر به بیعت نبودند،
#چاره‌ای #جز خروج از مدینه #نداشتند ؛

یزید به حاکم مدینه نوشته بود:

هر چه زودتر پاسخ نامه را همراه با سر بریدهء حسین بن علی به من برسان؛
(امالی صدوق/۱۵۱- مقتل خوارزمی۱۸۵/۱)

لذا امام مصمم شدند که از مدینه خارج شوند.

این ظاهر قضیه بود، اما #باطن آن مربوط می‌شود به انجام امر الهی؛

لذا سیدالشهداء سلام الله علیه طلوع فجرِ ۲۸ رجب از مدینه ، از #شاهراه اصلی و #جاده_عمومی به همراه #خانواده خود خارج گردیدند و به سمت مکه به راه افتادند.

📌 پ.ن :

👈 جالب است بدانید عبدالله بن زبیر لع ، که او نیز از بیعت با یزید امتناع نمود، از مدینه خارج شد ولی از طریق راههای فرعی از مدینه گریخت و حتی به امام حسین علیه السلام توصیه نمود که ایشان نیز از طریق راههای فرعی خود را به مکه برسانند؛
اما امام با نظر عبدالله بن زیبر - فرزند شوم زبیر - مخالفت فرمودند.

👈👈 همین رویکرد حضرت ، راهنمای ماست در تشخیص انگیزهء خروج ایشان،
اگر امام قصد انجام کارهای غافلگیرانه برای خلافت #یزید را داشتند و قصد گرفتن قدرت، عاقلانه آن بود که #مخفیانه عمل فرمایند.
__________

⬇️ برای بررسی دقیقتر علل #خروج آن حضرت از مدینه، به مدلول برخی از آثار تاریخی و کلمات آن حضرت در این زمینه توجه کنید:

- قرائت آیهء شریفهء ۲۱/قصص، در هنگام خروج از مدینه و ورود به مکه،
و اشاره به حضرت موسی علی نبینا و آله و علیه‌السلام و خوف و هراس او از فرعونیان که به روشنی دلالت دارد بر خطر جدی که حضرت را تهدید می‌کرده، که ناچار برای حفظ جان از مدینه خارج شده اند.
(مناقب۲۴۱/۳-فتوح ابن اعثم۲۲/۵)

- حضرت به ابن عباس فرمودند:
چه می‌گویی دربارهء کسانی که فرزند دختر پیامبر را از خانه و آشیانه و زادگاهش ، از حرم پیامبر بیرون کرده، آسایش و امنیت را از او سلب نموده، می‌خواهند خونش را بریزند و او را به قتل برسانند؟
(فتوح ابن اعثم۲۴/۵)

- از حضرت پرسیدند چرا به مکه آمدید؟ فرمودند: به خدا و خانهء خدا پناهنده شدم.
(تذکرة الخواص٢١٤)

-------------------------

👈 امام سوم شعبان وارد مکه شدند، در مدت اقامت چند ماهه حضرت در مکه، پیشنهاد افرادی مانند محمد حنفیه و ابن عباس این بود که ماندن در مکه باعث حفظ احترام آن حضرت می‌شود؛
اما حضرت به آنان از توطئهء دشمنان خبر دادند ،
حضرت می‌دانستند که نقشهء عوامل یزید این است که ایشان را در مناسک حج به قتل برسانند،
لذا برای #حفظ جان خویش و محفوظ ماندن #حرمت خانه خدا از مکه خارج شدند و
اینجا نیز پیامبر رحمت صلی الله علیه و آله در رویا به آن حضرت دستور فرمود تا از مکه خارج شوند.

⬇️ در ادامه به مدلول برخی دیگر از آثار تاریخی مرتبط با این مطلب دقت فرمایید:

- امام حسین علیه السلام به محمد حنفیه فرمودند:
خوف آن دارم که [ماموران] یزید مرا غافلگیر کرده، به قتل برسانند و حرمت حرم به کشته شدن من در آن شکسته شود....
(لهوف۳۹ و..)

- فرزدق پرسید: چرا برای مراسم حج در مکه نمانید و بار سفر‌ بسته‌اید؟
حضرت فرمودند: زیرا می‌خواستند مرا دستگیر کنند.
(ارشاد۶۶/۲ و...)
و بنا به نقلی فرمودند: من از شر آنان در امان نبودم.
(ترجمة الامام الحسين من طبقات ابن سعد٦٣)

- ابن عباس در نامه‌ای به یزید متذکر شد که: تو باعث شدی امام حسین از مدینه به مکه برود و افرادی را فرستادی تا ایشان را در مکه به قتل برسانند و چنان در کار خویش پایداری نمودی که ایشان مجبور شد مکه را به قصد عراق ترک نماید و ایشان با خوف و هراس از مکه بیرون رفت.
(بحارالانوار ۳۲۳/۴۵ و...)

- یزید لشکری عظیم ترتیب داده بود که بین حاجیان باشد و اگر توانستند امام حسین علیه السلام را در مکه دستگیر کنند و گرنه او را غافلگیر کرده و به قتل برسانند.
حتی او جداگانه ۳۰ نفر از شیاطین بنی‌امیه را بین حجاج فرستاده بود تا به هر کیفیتی شده حضرت را ترور کنند.
(بحارالانوار ۹۹/۴۵)

- عمرو بن سعید با لشکری انبوه ۱ روز قبل از عرفه به مکه رفت، او از طرف یزید به قتال و مبارزه با امام حسین علیه السلام مامور شده بود، حضرت همان روز از مکه خارج شدند.
(بحارالانوار۹۹/۴۵ و...)



⁉️‼️اهل انصاف پاسخ دهند:

به راستی با توجه به مشی سالار شهیدان و این همه دلایل واضح و روشن، صرفنظر از علم قطعی حضرتش به شهادت در سرزمین کربلا،
ادعا و اصرار امثال نویسنده کتاب شهید جاوید - صالحی نجف آبادی -
مبنی بر انگیزه #قیام و #تشکیل_حکومت ، برای #خروج آن حضرت
چگونه توجیه می‌شود؟؟🤔🤔

@borrhan
#یزید در منابع مخالفین (۲۲)


🔻 ذهبي و برخي ديگر از بزرگان اهل سنت در باره يزيدلعین نجس اين گونه آورده اند که یزید فردی مابون (مخنث مفعول همجنس باز ملوط) بوده است :::

خَطَبَهُمْ عَبْدُ الْمَلِكِ بِمَكَّةَ لَمَّا حَجَّ، فَحَدَّثَ أَبُو عَاصِمٍ، عَنِ ابْنِ جُرَيْجٍ، عَنْ أَبِيهِ قَالَ: خَطَبَنَا عَبْدُ الْمَلِكِ بْنُ مَرْوَانَ بِمَكَّةَ، ثُمَّ قَالَ: أَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّهُ كَانَ مَنْ قَبْلِي مِنَ الْخُلَفَاءِ يَأْكُلُونَ مِنْ هَذَا الْمَالِ وَيُؤْكَلُونَ، وَإِنِّي وَاللَّهِ لا أُدَاوِي أَدْوَاءَ هَذِهِ الأُمَّةِ إِلا بِالسَّيْفِ، وَلَسْتُ بِالْخَلِيفَةِ الْمُسْتَضْعَفِ- يَعْنِي عُثْمَانَ- وَلا الْخَلِيفَةِ الْمُدَاهِنِ- يَعْنِي مُعَاوِيَةَ- وَلا الْخَلِيفَةِ الْمَأْبُونِ - يَعْنِي يَزِيدَ- وَإِنَّمَا نَحْتَمِلُ لَكُمْ مَا لَمْ يَكُنْ عَقْدَ رَايَةٍ. أو وثوب عَلَى مِنْبَرٍ، هَذَا عَمْرُو بْنُ سَعِيدٍ حَقَّهُ حَقَّهُ وَقَرَابَتَهُ قَرَابَتَهُ، قَالَ بِرَأْسِهِ هَكَذَا، فَقُلْنَا بسيفنا هكذا، ألا فليبلّغ الشاهد الغائب .

🔸 عبد الملك در مكه به هنگام حج براي مردم خطبه اي خواند و در آن براي مردم اين گونه سخن گفت: اما بعد، اي مردم! كساني كه قبل از من به خلافت رسيدند هم خود مال مردم را خوردند و هم به ديگران دادند تا بخورند، به خدا سوگند! مشكلات اين امت را مداوا نخواهم كرد مگر با شمشير؛ چرا كه من مانند: عثمان خليفه اي مستضعف و مفلوك نيستم. و نيز خليفه اي سهل گير و مسامحه گر هم چون معاويه نيستم. و خليفه اي أبنه اي هم چون #يزيد نيستم. شما را تا زماني تحمل مي كنم كه رايت و حكومت و منبر و تخت و تاجم در خطر نباشد. و ما نسبت به عمرو بن سعيد با تمام قرابت و حقي كه داشت اين گونه كرديم و او با سرش اين چنين كرد و ما نيز با شمشيرمان اين چنين مي كنيم. اين خبر را حاضرين به غائبين برسانند.

📗📔 نام کتاب : تاريخ الاسلام - ت تدمري نویسنده : الذهبي، شمس الدين جلد : 5  صفحه : 325
https://bit.ly/32e8wzZ

📗📔 نام کتاب : تاريخ مدينة دمشق نویسنده : ابن عساكر جلد : 37  صفحه : 135
https://bit.ly/34f9r59

📗📔 نام کتاب : البيان و التبيين نویسنده : الجاحظ جلد : 2  صفحه : 245
https://bit.ly/2Ld7RsI

@borrhan
#فرازی_از_تاریخ

بنا بر نقل مشهور امام زین العابدین علیه‌السلام در۲۵ محرم سال۹۴ یا ۹۵ ھ۔ق در سن ۵۷سالگی با زهری که ولید بن عبدالملک یا هشام ، به ایشان دادند ، ۳۴یا۳۵ سال بعد از واقعه کربلا به شهادت رسیدند.
کافی ۴۶۶/۱

▪️آجرك‌الله يا بقيةالله
@borrhan
#طرح_مشترک

بسم الله الرحمن الرحیم

با عنایت حضرت زهرا سلام الله علیها میخواهیم ۱۳۵ نفر سفر اولی بی بضاعت را به نیابت از امام حسن مجتبی علیه السلام به قصد تعجیل در فرج امام عصر روحی فداه راهی زیارت اربعین بشوند. برای راهی شدن این عزیزان به کمک های شما عزیزان نیازمندیم. عزیزانی که بعد از اربابشان چشم به شما دارند تا رویای همیشگی خود را تعبیر شده ببینند. به شما چشم دارند تا با کمکتان چشمشان گنبد اربابشان را ببینند. هر که میخواهد نامش در میان تجهیز کنندگان قرار گیرد. هر چه قدر که توان دارد بسم الله و کمک کند. شما عزیزان در سه سال گذشته سنگ تمام گذاشته و ۸۰۰ نفر را راهی کردید. امسال چه میکنید ؟

هشام بن سالم: از امام صادق علیه السلام پرسیدم :
کسی که خودش به واسطۀ بیماری یا مشکلی نتواند به زیارت امام حسین علیه السلام برود و در عوض شخصی ديگر را روانه کند(هزینه‌هایش را بدهد)، چه اجری دارد؟

امام صادق علیه السلام فرمودند:
1. به ازای هر درهمى كه خرج کند، خداوند همانند كوه اُحد برایش حسنه می‌نویسد
2. چندین برابر آنچه هزینه کرده را در همین دنیا به او برمی‌گرداند!
3. بلاهايى را که فرود آمده تا به او برسد، از او می‌گردانَد و از وى دور می‌كند و مالش حفظ می‌‏شود

هشَامُ بْنُ سَالِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع: ... قُلْتُ: فَمَا لِمَنْ يُجَهِّزَ إِلَيْهِ وَ لَمْ يَخْرُجْ لَعَلَّهُ تُصِيبُهُ لِقِلَّةِ نَصِيبِهِ‏ قَالَ: يُعْطِيهِ اللَّهُ بِكُلِّ دِرْهَمٍ أَنْفَقَهُ- مِثْلَ أُحُدٍ مِنَ الْحَسَنَاتِ وَ يُخْلِفُ عَلَيْهِ أَضْعَافَ مَا أَنْفَقَهُ وَ يُصْرَفُ عَنْهُ مِنَ الْبَلَاءِ مِمَّا قَدْ نَزَلَ لِيُصِيبَهُ وَ يُدْفَعُ عَنْهُ وَ يُحْفَظُ فِي مَالِهِ

📚کامل الزیارت، ص129

11 روز بیشتر زمان نداریم.

هدایای خود را به شماره کارت:

5022 2910 6278 4192

شماره شبا:

IR600570039880013110372101

شماره حساب:

398.8000.13110372.1

به نام امین شریفی_بانک پاسارگاد واریز نمایید.

و به ایدی زیر اطلاع دهید تا از تعداد کم کند:

@Ya_hussein2

تعدادسهم: 1905
مبلغ هر سهم: 20 هزار تومان

لینک واریزی های سال گذشته
https://t.me/Khaierin_alaba/110?single
[ کانال برهان ] pinned «#طرح_مشترک بسم الله الرحمن الرحیم با عنایت حضرت زهرا سلام الله علیها میخواهیم ۱۳۵ نفر سفر اولی بی بضاعت را به نیابت از امام حسن مجتبی علیه السلام به قصد تعجیل در فرج امام عصر روحی فداه راهی زیارت اربعین بشوند. برای راهی شدن این عزیزان به کمک های شما عزیزان…»
اعتراف علمای بزرگ عامه به عظمت مقام امام سجاد علیه السلام
https://t.me/borrhan/28958
https://t.me/borrhan/28959
https://t.me/borrhan/28960
https://t.me/borrhan/28961
https://t.me/borrhan/28962
https://t.me/borrhan/28963
https://t.me/borrhan/28964
https://t.me/borrhan/28965

#معجزات_الائمه
تکلم حجر الاسود و اقرار به امامت امام سجاد علیه السلام
https://t.me/borrhan/28966
امام سجاد علیه السلام و ضمانت آهو
https://t.me/borrhan/28957
معجزه ای از امام سجاد علیه السلام به اعتراف مخالفین
https://t.me/borrhan/24531

@borrhan
#شبهات_محرم (۲۶)
#شهربانو
#اسلام_و_ایرانیان (۲۴)
#پیشگویی

نحوهء ازدواج شهربانو همسر مکرمه امام حسین علیه السلام و مادر امام سجاد سلام الله علیه؛
به روایت کلینی و مجلسی

👈👈 با آگاهی از نحوه ازدواج امام حسین علیه السلام با والده ماجده حضرت زین‌العابدین علیه‌السلام ،
به سلاح علم برای پاسخ به شبهات مرتبط که از سوی ملحدین و وهابیت مطرح می‌شود،
مجهز شوید!

▪️💠▪️

الْحُسَيْنُ بْنُ الْحَسَنِ الْحَسَنِيُّ  ـ رَحِمَهُ اللهُ ـ وعَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللهِ جَمِيعاً ، عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ إِسْحَاقَ الْأَحْمَرِ ، عَنْ عَبْدِ الرَّحْمنِ بْنِ عَبْدِ اللهِ الْخُزَاعِيِّ ، عَنْ نَصْرِ بْنِ مُزَاحِمٍ ، عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ ، عَنْ جَابِرٍ :
عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عليه‌السلام ، قَالَ : « لَمَّا أُقْدِمَتْ بِنْتُ يَزْدَجَرْدَ عَلى عُمَرَ ، أَشْرَفَ لَهَا عَذَارَى الْمَدِينَةِ ، وأَشْرَقَ الْمَسْجِدُ بِضَوْئِهَا لَمَّا دَخَلَتْهُ ، فَلَمَّا نَظَرَ إِلَيْهَا عُمَرُ ، غَطَّتْ وجْهَهَا ، وَقَالَتْ : أُفٍّ بِيرُوجْ بَادَا هُرْمُزْ ، فَقَالَ عُمَرُ : أَتَشْتِمُنِي هذِهِ؟ وهَمَّ بِهَا ، فَقَالَ لَهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عليه‌السلام : لَيْسَ ذلِكَ لَكَ ، خَيِّرْهَا رَجُلاً مِنَ الْمُسْلِمِينَ واحْسُبْهَا بِفَيْئِهِ، فَخَيَّرَهَا ، فَجَاءَتْ حَتّى وضَعَتْ يَدَهَا عَلى رَأْسِ الْحُسَيْنِ عليه‌السلام ، فَقَالَ لَهَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عليه‌السلام : مَا اسْمُكِ؟ فَقَالَتْ: جَهَانْ شَاهُ ، فَقَالَ لَهَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عليه‌السلام : بَلْ شَهْرَبَانُوَيْهِ ، ثُمَّ قَالَ‌ لِلْحُسَيْنِ عليه‌السلام : يَا أَبَا عَبْدِ اللهِ ، لَتَلِدَنَّ لَكَ مِنْهَا خَيْرَ أَهْلِ الْأَرْضِ ، فَوَلَدَتْ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ عليه‌السلام ، وكَانَ يُقَالُ لِعَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عليه‌السلام : ابْنُ الْخِيَرَتَيْنِ ، فَخِيَرَةُ اللهِ مِنَ الْعَرَبِ هَاشِمٌ ، ومِنَ الْعَجَمِ فَارِسُ ».  ‌
ورُوِيَ : أَنَّ أَبَا الْأَسْوَدِ الدُّؤَلِيَّ قَالَ فِيهِ :
وَإِنَّ غُلَاماً بَيْنَ كِسْرى وهَاشِمٍ لَأَكْرَمُ مَنْ نِيطَتْ عَلَيْهِ التَّمَائِمُ.

♦️علی بن الحسین علیهماالسلام در سال 38 متولد شد و در سال 95 در گذشت و 57 سال داشت و مادرش سلامه دختر یزدگرد پسر شهریار پسر شیرویه پسر خسرو پرویز است.
و یزدگرد آخرین سلطان فارس است
(قبل از اسلام).

امام باقر علیه السلام فرمود:
چون دختر یزدگرد نزد عمر آوردند، دوشیزگان مدینه برای تماشای او سر می کشیدند، و چون وارد مسجد شد، مسجد از پرتوش درخشان گشت (کنایه از اینکه اهل مسجد از قیافه و جمال آن دختر شادمان و متعجب گشتند) عمر به او نگریست،
دختر رخسار خود را پوشید و گفت: اق بیروج یادا هرمز (وای، روزگار هرمز سیاه شد) عمر گفت:
این دختر مرا ناسزا می گوید؟!
و بدو متوجه شد.
امیرالمؤمنین علیه السلام به عمر فرمود: تو این حق را نداری، به او اختیار ده که خودش مردی از مسلمین را انتخاب کند و در سهم غنیمتش حساب کن.
(مهرش را از سهم بیت المال آن مرد حساب کن)
عمر به او اختیار داد، دختر بیامد و دست خود را روی سر حسین علیه السلام گذاشت ، امیرالمؤمنین علیه السلام به او فرمود: نام تو چیست؟ گفت:
جهانشاه، حضرت فرمود، بلکه شهربانویه باشد؛
امیرالمؤمنین علیه السلام با این جمله اسم او را تغییر داده و یا انتخاب این اسم را به او تلقین فرموده و یا به او فرموده که تو دو نام داری و شهربانویه از جهانشاه بهتر است.
سپس به حسین فرمود: ای اباعبداللّه! از این دختر بهترین شخص روی زمین برای تو متولد شود و علی بن الحسین از او متولد گشت، و علی بن الحسین علیهماالسلام را ابن الخیرتین (پسر دو برگزیده) می گفتند،
زیرا برگزیده خدا از عرب هاشم بود و از عجم فارس و روایت شده که ابوالاسود دئلی درباره آن حضرت شعری بدین مضمون سروده است:
پسری که از یک سو به هاشم و یک سو به شاه کسری می رسد گرامیترین فرزندی است که بدو بازوبند بسته اند.


📗📔نام کتاب : الکافی- ط دار الحدیث نویسنده : الشيخ الكليني جلد : 2  صفحه : 513

《1》
2⃣ أخبرني أبو الحسين محمد بن هارون بن موسى، قال: حدثني أبي، قال: حدثنا أبو الحسين محمد بن أحمد بن محمد بن مخزوم المقرئ مولى بني هاشم قال: حدثنا أبو سعيد عبيد بن كثير بن عبد الواحد العامري التمار بالكوفة، قال: حدثنا يحيى بن الحسن بن الفرات، قال: حدثنا عمرو بن أبي المقدام، عن سلمة بن كهيل، عن المسيب بن نجبة، قال: لما ورد سبي الفرس إلى المدينة أراد عمر بن الخطاب بيع النساء، وأن يجعل الرجال عبيدا للعرب، وأن يرسم عليهم، أن يحملوا العليل والضعيف والشيخ الكبير في الطواف على ظهورهم حول الكعبة، فقال أمير المؤمنين (عليه السلام): إن رسول الله (صلى الله عليه وآله) قال: أكرموا كريم كل قوم. فقال عمر: قد سمعته يقول: إذا أتاكم كريم قوم فأكرموه وإن خالفكم. فقال له أمير المؤمنين (عليه السلام): فمن أين لك أن تفعل بقوم كرماء ما ذكرت، إن هؤلاء قوم قد ألقوا إليكم السلم، ورغبوا في إلاسلام والسلام ، ولابد من أن يكون لي منهم ذرية، وأنا اشهد الله واشهدكم أني قد أعتقت نصيبي منهم لوجه الله.....


✍️هنگامی که اسیران فارس را به مدینه آوردند، از یک سو عمر قصد داشت که زنان اسیر را بفروشد و مردان آنها را غلام عرب قرار دهد و از سوی دیگر این فکر را نیز در سر داشت که اسیران فارس، افراد علیل و ضعیف و پیران عرب را در موقع طواف کعبه به دوش بگیرند و طواف دهند ولی امیر المومنین علیه السلام به او متذکر شدند که پیغمبر بزرگوار فرموده است:
*افراد شریف و بزرگوار هر ملتی را محترم بدارید، اگر چه با شما یک سو نباشند* فارس (ایرانیها) مردمانی دانا وبزرگوارند، بنابراین سهم خود و سهم بنی هاشم را که از این اسیران داریم در راه خدا آزاد می‌کنیم.

سپس مهاجرین و انصار گفتند: ای برادر رسول خدا! ما نیز سهم خود را به تو بخشیدیم. امیرالمومنین علیه السلام عرض کرد: پروردگارا! اینان سهم خود را بخشیدند و من هم قبول کردم و اسیران را آزاد کردم. عمر لع گفت: علی بن ابی طالب علیه السلام پیشی گرفت و تصمیمی که درباره مردم عجم داشتم در هم شکست.
بعضی از آن جمع هم بر آن شدند که با دختران پادشاهان که اسیر شده بودند. ازدواج نمایند. حضرت علی علیه السلام در این رابطه به عمر فرمود:
این دختران شاهان را در ازدواج آزاد بگذار و آنان را مجبور نکن.

يكى از بزرگان عرب به شهربانو دختر يزدگرد (پادشاه ايران) اشاره كرد ولى او صورت خود را پوشاند و نپذيرفت .
به شهربانو گفتند:
تو كدام يك از اين خواستگاران را انتخاب مى كنى ؟ آيا راضى هستى ازدواج كنى ؟
آن بانو سكوت اختيار كرد.
اميرالمؤ منين عليه السلام فرمود: او به ازدواج راضى است و بعدا همسر انتخاب خواهد كرد زيرا سكوت وى علامت رضايت اوست .
وقتى كه بار ديگر پيشنهاد كردند شهربانو گفت : اگر در ازدواج آزاد باشم، غير از حسين كه چون نورى است پرتوافكن و مهتابى است درخشان ، كسى را انتخاب نمى كنم .

حضرت على عليه السلام فرمود:
تو چه كسى را براى انجام كارهايت به وكالت مى پذيرى ؟ شهربانو آن حضرت را وكيل قرار داد. اميرالمؤمنين عليه السلام به حذيفه يمانى دستور داد خطبه نكاح را بخواند.
او نيز خطبه را خواند.
بدين طريق شهربانو به ازدواج امام حسين درآمد و امام زين العابدين عليه السلام از اين بانوى مكرمه متولد شد و نسل امام حسين عليه السلام بوسيله او ادامه يافت .

📗📕العلامه مجلسی ، بحارالانوار، ج46 ، ص15.
http://lib.eshia.ir/71860/46/15

===============

نتیجه آنکه: حضرت امیر علیه‌السلام ، ضمن تکریم ایرانیان ، به غاصب دوم فرمودند که در دین اسلام کسی نمی تواند شاهزادگان را به اسارت بگیرد؛ و این عمل حرام است.
لذا فرزندان یزدگرد آزاد شدند. سپس سیدالشهداء علیه‌السلام شهربانو را خواستگاری فرمودند.
_____________

روایت دلنشین بشارت یزدگرد سوم ، پدر حضرت شهربانو به موعود آخرالزمان در :
https://t.me/borrhan/32898

روایت دلنشین تکلم امیرالمومنین به #زبان_فارسی با حضرت شهربانو و اثبات #افضلیت صدیقه کبری سلام الله علیها در :
https://t.me/borrhan/35859



🌐کانال برهان
@borrhan
ازدواج حضرت شهربانو والده ماجده امام سجاد علیه السلام با سیدالشهداء سلام الله علیه به روایت ثقةالإسلام كليني
@borrhan