[ کانال برهان ]
11.3K subscribers
23.5K photos
1.93K videos
745 files
13.5K links
مرکز نشر دروس اعتقادی اهل بیت علیهم‌السلام
+ مباحث نقد فرق ضاله

👤پرسش و پاسخ:
@EDborrhan

کانالهای زیرمجموعه:
@fariadras
@borrhan2
@borrhanlibrary
@borrhanmedia
@dinclass

اینستا:
https://t.me/pageborhan
Download Telegram
#فدک (۳۵)

⬅️⬅️⬅️ فحاشی اولين ناصبی عالم ابوبكر ، به حضرت صديقه طاهره سلام الله عليها

⬇️ جسارت ابوبکر به ساحت علوی و فاطمی در جریان ایراد خطابه فدکیه

⛔️

🗣 ابوهلال می‌نویسد:

1017 - قولهم شاهد الثعلب ذنبه :

📝وهو مثل مبتذل فی العامة وقد جاء فی الكلام لأبی بكر رضی الله عنه خطب فقال أیها الناس ما هذه الرعة مع كل قالة أین كانت هذه الأمانی فی عهد رسول الله صلى الله علیه وسلم ألا من سمع فلیقل ومن شهد فلیتكلم إنما هو ثعالة شاهده ذنبه مرب لكل فتنة هو الذی یقول كروها جذعة بهد ان هرمت یستعینون بالضعفة ویستنصرون النساء كأم طحال احوط أهلها الیها البغی الأولق إن شئت ان أقول لقلت ولو قلت لبحت وإنی ساكت ما تركت .

ضرب المثل شماره 1017:
این سخن مردم كه روباه دمش را شاهد آورده است. این مثل مبتذلی در میان مردم است و در كلام ابوبكر آمده است كه خطبه خواند و این گونه گفت:

اى مردم، گوش‌دادن به سخن هر زن سخنگو چه معنى دارد؟! این ادعاها در زمان رسول خدا (ص) كجا بود؟ هركس كه مى‌شنود باید بگوید، و هركس كه حاضر است، باید مطرح كند كه:
«او روباهى است كه شاهدش دم او است»!!! پرورش دهنده تمام فتنه‌ها او است؛‌ او است كه مى‌گوید «شتر ما بعد از پیرى دوباره جوان شده است»!
از ضعیفان كمك مى‌خواهد و از زنان یارى مى‌طلبد!
مانند ام طحال (از زنان پرچم‌دار زمان جاهلیت)‌كه محبوب‌ترین نزدیكان او، شایسته‌ترین فرد برای زنا بود ...

📙📗العسكری ، أبو هلال الحسن بن عبد الله بن سهل بن سعید بن یحیى بن مهران (متوفای395هـ)، جمهرة الأمثال ، ج 1 ص 553 ـ 554، ناشر : دار الفكر ـ بیروت ، 1408هـ ـ 1988م.

👈👈ابن أبی الحدید معتزلی همین مطلب را نقل و سپس به روشنی می‌گوید كه مراد ابوبكر از روباه و دم او، امیرمؤمنان و صدیقه شهیده سلام الله علیهما بوده است :

⬇️ فلما سمع أبو بكر خطبتها شق علیه مقالتها فصعد المنبر وقال: أیها الناس، ما هذه الرعة إلى كل قالة أین كانت هذه الأمانی فی عهد رسول الله صلى الله علیه وسلم ألا من سمع فلیقل، ومن شهد فلیتكفم، إنما هو ثعالة شهیده ذنبه، مرب لكل فتنة، هو الذی یقول: كروها جذعة بعدما هرمت، یستعینون بالضعفة، ویستنصرون بالنساء، كأم طحال أحب أهلها إلیها البغی... .
ثم نزل، فانصرفت فاطمة علیها السلام إلى منزلها.

قلت: قرأت هذا الكلام على النقیب أبی یحیى جعفر بن یحیى بن أبی زید البصری وقلت له: بمن یعرض، فقال: بل یصرح. قلت: لوصرح لم أسألك. فضحك وقال: بعلی بن أبی طالب علیه السلام، قلت: هذا الكلام كله لعلی یقوله قال: نعم، إنه الملك یا بنی

▪️وقتى ابوبكر، خطبه فاطمه را شنید،‌ سخنان فاطمه بر او سنگین آمده بر منبر رفت و گفت: اى مردم، این گوش‌دادن به سخن هر زن سخنگو چه معنى دارد؟!
این ادعاها در زمان رسول خدا (صلى الله علیه وآله) كجا بود؟
هركس كه مى‌شنود باید بگوید، و هركس كه حاضر است، باید مطرح كند كه «او روباهى است كه شاهدش دم او است»!!! پرورش دهنده تمام فتنه‌ها او است؛‌ او است كه مى‌گوید «شتر ما بعد از پیرى دوباره جوان شده است»! از ضعیفان كمك مى‌خواهد و از زنان یارى مى‌طلبد! مانند ام طحال (از ذوات اعلام در جاهلیت)‌كه محبوب‌ترین نزدیكان او، شایسته‌ترین فرد برای زنا بود ... .
سپس از منبر پایین آمده و فاطمه زهرا (علیها ‌السلام)‌ به منزلش رفت.

👈👈این روایت را براى نقیب ابى یحیى جعفر بن یحیى خواندم و پرسیدم، به چه كسى كنایه مى‌زد‌؟

گفت: كنایه نمى‌زد، صریح صحبت مى‌كرد!

گفتم اگر صریح گفته بود، از تو نمى‌پرسیدم!

خندید و گفت: به على بن ابى طالب!

به او گفتم: تمام این سخنان به على بود؟

در پاسخ گفت آرى اى فرزندم، بحث در مورد حكومت است!!

📙📘إبن أبی‌الحدید المدائنی المعتزلی، ابوحامد عز الدین بن هبة الله بن محمد بن محمد (متوفای655 هـ)، شرح نهج البلاغة، ج 16 ص 126، تحقیق محمد عبد الكریم النمری، ناشر: دار الكتب العلمیة - بیروت / لبنان، الطبعة: الأولى، 1418هـ - 1998م.



بزرگواران برای مطالعه بیشتر درباره این فرار تلخ تاریخ به هشتک و یا لینک زیر مراجعه فرمایید:

#روز_شمار_تشکیل_سقیفه_تا_شهادت_ صدیقه کبری سلام الله علیها 《9》

https://t.me/borrhan/30101

@borrhan
#آیه_تطهیر (۲۴)

بیت یا بیوت؟؟
ادات حصر

▪️

خداوند در آیه تطهیر(۳۳/احزاب) میفرمایند :

📖 إنَّمَا یرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا (۳۳)

📖خداوند فقط می‌خواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد.

در آیه تدبر کنید:

یعنی خداوند میخواهد بگوید :
حصرا اذهاب رجس (هرپلیدی رجس میباشد) مختص اهل این خانه میباشد و سخن از يك بيت ميباشد؛

اگر به کتب اهل عامه رجوع کنیم ، آنان کلمه بیت را برای ازواج اطلاق نمیکنند بله بیوت (جمع بیت) را اطلاق میکنند

پس اگر بخواهیم آیه مبارکه را به ازواج نسبت دهیم وجود ادات حصر
👈انما👉عبث خواهد بود؛
زیرا که نمیتوان همزمان هم حصر باشد هم مختص جمیع بیوت نساء پیامبر (صلی الله علیه و آله) ؛
پس از این طریق ثابت میشود که آیه مبارکه خطاب به ازواج نمیباشد‌.

به عنوان صحیح بخاری دقت کنید:

📙الجامع الصحيح المختصر ، اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256 ، دار النشر : دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987 ، الطبعة : الثالثة ، تحقيق : د. مصطفى ديب البغا
4 بَاب ما جاء في
👈بُيُوتِ أَزْوَاجِ النبي👉
📚صحيح البخاري ج 3 ص 1949

ترجمه : باب آنچه که درباره بیوت ازواج پیامبر نازل شده گردیده است

دقت فرمایید که ابتدای آیه مبارکه، با إِنَّمَا اغاز می‌شود.
و مدلول إِنَّمَا در زبان عربی برای حصر میباشد و این مطلب مورد اجماع لغویون است.

انما كلمه حصر است و يريد يعنی اراده كردن ، يعنی خداوند می‌خواهد و اراده کرده است.
و خداوند در قرآن هم می‌فرمايد
وقتی ما خواستيم كاری را انجام دهيم ، آنرا انجام خواهيم داد:
📖 إنّما أَمره إِذا أَراد شَيئاً أَن يَقول لَه كُن فَيكون.
لذا خداوند اراده كرده بر عصمت
"اهل بيت" ، پس آنها را معصوم قرار داده است.

در آیه ی فوق دو کلمه ی
"إنّما و عنکم" آمده است که دلیل بر حصر حکم آیه در حق آل عبا(اهل بیت) دارد.

🗣 ابن منظور لغت شناس درباره ی کلمه ی انّما می گوید:

ومعنى إنما إثبات لما يذكر بعدها ونفي لما سواه كقوله : وإنما يدافع عن أحسابهم أنا أو مثلي المعنى : ما يدافع عن أحسابهم إلا أنا أو من هو مثلي.

👈 كلمه انّما مفهومي را براي آنچه كه بعد از او آمده است اثبات مي كند مانند: اين سخن كه كسي به گويد: من و مانند من از شرف و حيثيّتم دفاع می‌كنم يعني در واقع می‌گويد: فقط من و مثل من چنين هستيم نه فردی ديگر .

لسان العرب - حرف الألف - أنن - ج 1 ص 179
http://library.islamweb.net/newlibrary/display_book.php?idfrom=249&idto=249&bk_no=122&ID=250

دقت فرمایید که كلمه «عنكم» هم تاكيد بر انحصار بيشتر است،
زيرا مفعول فعل «ليُذهب» كه الرجس است ، بايد در پی فعل و پس از آن قرار گيرد ولی اين چنين نشده و کلمه ی «عنكم» بين آن دو فاصله شده است كه بدون حكمت و علت نيست.
چون به قول اهل فن:
«تقديم ما هو حقه التاخير يفيد الحصر»
يعنی كلمه ای كه جايگاه آن در آخر يك جمله است وقتی كه جلوتر می آيد و مقدم می‌شود بيانگر انحصار مفهوم وحكم در آن جمله است.

شرح العقيده الواسطيه للعثيمين - ج 1 ص 21

http://shamela.baharsound.ir/41520/1/21


در کتاب أضواء البيان في إيضاح القرآن بالقرآن ، اسم المؤلف: محمد الأمين بن محمد بن المختار الجكني الشنقيطي. الوفاة: 1393هـ. ، دار النشر : دار الفكر للطباعة والنشر. - بيروت. - 1415هـ - 1995م. ، تحقيق : مكتب البحوث والدراسات.
نیز به ادات حصر بودن کلمه "انما" اشاره شده است:

) إنما ( أداة حصر عند الجمهور👉🏻

أضواء البيان ج 1 ص 521

الشنقيطي میگوید : انما (قطعا) ادات حصر نزد جمهور است.



پس با وجود دو کلمه
"انما" و "عنکم" و کلمه "بیت" نه بیوت، در آیه شریفه،
مشخص می‌شود مصادیق این آیه منحصرا اهل ۱ خانه هستند و لذا ازواج نبی که در مورد خانه های آنان واژه بیوت استفاده می‌شود
در مصادیق این آیه به هیچ عنوان نمی‌گنجند.



🔮کانال برهان و اثبات حقایق مکتب تشیع از کتب مخالفین

@borrhan
#کمی_تأمل

#اجماع اهل بیت (علیهم السلام) نزد مخالفین 👈حجت نیست👉
اما اجماع خلفا (ابوبکر و عمر و عثمان) حجت است!!!

بنا بر حدیث #ثقلین و #آیه_تطهیر نتیجه‌گیری با شما!
@borrhan
#نقد_حلاج

کتاب شیخ مفید رضوان الله علیه بر ضد حلاج و اصحابش !!!

⛔️

جالب است بدانید که کفر حلاج و خطر اعتقادات او آنقدر زیاد بود که مرحوم شیخ مفید در رد عقائد باطل او کتابی نیز نوشته است:

محمد بن محمد بن النعمان. له كتب‏: ... كتاب الرد على أصحاب الحلاج‏.

رجال‏ النجاشي، صفحه ۴۰۱، رقم ۱۰۶۷

اسکن کتاب:
http://l1l.ir/1nb0
پوستر:
http://l1l.ir/1nb2

امروزه نیز خطر نفوذ اعتقادات صوفیان از جمله حلاج به شدت شیعه را تهدید می کند و
جامعه نیازمند بیداری علما است که متاسفانه کم هستند چنین علمایی.



©کانال برهان و نقد بزرگان تصوف

@borrhan
#بررسی_روایات_مدح_خلفا (۱۴)

بسم الله الرحمن الرحیم

بررسی طریق پنجم روایت مکذوبه #اقتدوا بالذین من بعدی....از کتب اهل تسنن

▪️▪️

🔴 در این مکذوبه به رسول خدا صلوات الله علیه و آله نسبت داده اند که فرموده: به ابوبکر و عمر بعد از من اقتدا کنید

حال ببینیم این مکذوبه نزد خود اهلسنت ، سند صحیح دارد یا خیر؟😏

👥👥👥ابن حبان در کتاب «الثقات» و چند محدث دیگر اهلسنت این طریق را اینچنین نقل کردند:


ثَنَا يُوسُفُ بْنُ سَعِيدِ بْنِ مُسْلِمٍ ثَنَا هَارُونُ بْنُ زِيَادٍ الْحِنَّائِيُّ ثَنَا الْحَارِثُ بْنُ عُمَيْرِ عَنْ 👈حمَيْدٍ 👈عنْ أَنَسٍ قَالَ قَالَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ اقْتَدُوا بِاللَّذَيْنِ مِنْ بعدِي أَبى بكر وَعمر

📚 نام کتاب : الثقات لابن حبان نویسنده : ابن حبان جلد : 2 صفحه : 190

!!!!!!!!!!!!!!!

↩️ این سند نیز مانند اسناد قبلی دچار ضعف های بسیار زیادی است/

در سند این روایت همانطور که ملاحظه میکنید راوی با نام "حمید بن تیرویه" واقع شده است که ابن حجر نام او را در زمره مدلسین طبقه سوم ذکر کرده است:


(71) ع حميد الطويل صاحب أنس مشهور كثير التدليس عنه حتى قيل ان معظم حديثه عنه بواسطة ثابت وقتادة ووصفه بالتدليس النسائي وغيره وقد وقع تصريحه عن أنس بالسماع وبالتحديث في أحاديث كثيرة في البخاري وغيره


📚 طبقات المدلسین / جلد 1 / صفحه 38

🌐 لینک کتاب:
http://shamela.ws/browse.php/book-1186/page-36


فلذا طبق آنچه قبلا نیز در مورد مدلسین گفتیم ، راویان طبقه سوم تدلیس ، زمانیکه در سند روایت تصریح به سماع نکنند ، روایاتشون نزد علمای اهلسنت مردود است.


بنابراین ، این طریق روایت #اقتدوا نیز ، بدلیل مدلس بودن حمید بن تیرویه باطل میشود.

و لله الحمد


به خاطر داشته باشید حدیث #اقتدوا بالذین .... حتی یک سند صحیح حتی در کتب خود اهلسنت ندارد.😏



ادامه دارد...‌

©کانال برهان و اثبات حقایق مکتب تشیع از کتب مخالفین

@borrhan
#بررسی_روایات_مدح_خلفا (۱۵)

جعل روایت «أنا مدينة العلم وعلي بابها» برای خلفای غاصب توسط علمای سقیفه!!!

پیامبر ص فرمود: من شهر علم هستم و ابوبکر اساس آن، عمر دیوار آن، عثمان سقف آن و علی (علیه‌السلام) دروازه آن است!!!👇👇👇
@borrhan
💢 صالحی شامی (عالم بزرگ اهل تسنن) : درست این است که روایت «أنا مدينة العلم وعلي بابها» معتبر است.
@borrhan
💢 حافظ ابوسعید الغلامی (عالم بزرگ اهل تسنن) : درست این است که روایت «أنا مدينة العلم وعلي بابها» معتبر است.
@borrhan
💢احمدبن محمد بن صدیق غماری (از علمای بزرگ اهل تسنن) کتابی در اثبات صحت روایت «أنا مدينة العلم وعلي بابها» تالیف میکند.
@borrhan
💢 حاکم ، ابن حجر عسقلانی و حافظ العلائي (علمای بزرگ عمریه) : تصریح بر معتبر بودن روایت «أنا مدينة العلم وعلي بابها»
@borrhan
#قرآن_و_اهل_بیت
#کمی_تأمل


جمعی از شیعیان از کوفه به مدینه نزد امام صادق علیه السلام آمدند

امام از آن ها پرسید:

آیا آزادانه می نشینید و حدیث می‌گویید و نسبت به هرکس اراده کنید ابراز دوستی می کنید؟
و از هر که می خواهید بیزاری می‌جویید؟
عرض کردند: آری یابن الرسول الله!

امام فرمودند: آیا زندگانی جز این است؟

📚روضه کافی ج ۲ ص ۴۶

@borrhan
جمعه یعنی دلم از غصه بگیرد اما
به همین بودنت از دور قناعت بکنم

....این جمعه هم گذشت....
@borrhan
#علم_زندگی (۱۹)

💡سبک زندگی، سبک زندگی، چگونه بودن در سایه سار کلام معصومین علیهم السلام

▪️◽️🌅

دین و قدرت!

شاید کمتر کسی باشد که این جمله و توصیه معروف نیکولوماکیاولی، سیاست‌مدار و فیلسوف و نمایشنامه‌نویس ایتالیایی را در اتمسفر و فضای تفکر مادی قدرت‌مدار، نشنیده باشد:

هدف، وسیله را توجیه می‌کند❗️



یعنی برای رسیدن به هدف، استفاده از هر وسیله‌ای مجاز است؛
مثلا برای رسیدن به قدرت و حکومت یا حفظ آن، هر جنایت و تهمت و دروغ و خیانتی رواست!
این سخن ماکیاولی در طول تاریخ بشر، سرمشق بسیاری از حاکمان بوده و هست؛
در این مسیر، بازی با دین و مفاهیم دینی نیز وسیله و ابزار مناسبی برای رسیدن به قدرت و باقی ماندن در آن بوده و هست؛
کافی است به تاریخ قرون وسطی و سلطه کشیشان در اروپا یا تاریخ بنی‌امیه و بنی‌عباس در کشورهای اسلامی نگاهی بیندازید؛
تا ببینید چگونه برای رسیدن به هدف قدرت و حکومت، بازی با دین و سوء استفاده از آن توجیه شده است.

ماکیاولی در کتاب شهریارش که برای حاکمان فلورانس نگاشته شده، چنین توصیه می‌کند:

پس برای فرمانروا، داشتن صفات خوب، چندان مهم نیست! مهم این است که او فن تظاهر به داشتن این صفات را خوب بلد باشد....به طوری که انسان وقتی او را ببیند، یا گفتارش را بشنود، کوچک‌ترین تردید برایش باقی نماند که این شهریار، مظهر دل‌سوزی و وفا و درستی و
اعتقاد به مذهب است....!

ماکیاولی در این کتاب، به صراحت، هدف عمل سیاسی را دست‌یابی به قدرت می‌داند و بنابراین، آن را محدود به هیچ حکم اخلاقی نمی‌‌داند و در نتیجه، به کار بردن هر وسیله‌ای برای پیشبرد اهداف مجاز شمرده می‌شود و
بدین‌گونه سیاست را به کلی از دین و اخلاق جدا می‌داند.

برخی ماکیاولیست‌های صدر اسلام(!) به امیر المومنین علیه السلام طعنه می‌زدند که :

ببینید معاویه چقدر هوشمند و زیرک است...چرا شما رعایت سیاست را نمی‌کنید...چرا فلانی را از امارت برداشتید، کمی صبر می‌کردید، او دشمن می‌شود و ....

و حضرت مظلومانه می‌فرمودند:

💠 وَالله ما معاوِيةُ بأدهى مِنّي وَلكِنَّهُ يَغدِرُ وَ يَفجُرُ وَ لَو لا كَراهِيةُ الغَدرِ لَكُنتُ مِن أدهى النّاسِ.
(نهج‌البلاغه خ۲۰۰)

💠 به خدا سوگند معاویه از من سیاست‌مدارتر نیست، ولی او نیرنگ می‌زند و مرتکب گناه می‌شود. اگر نیرنگ و پیمان شکنی ناپسند و ناشایسته نبود، من از سیاست‌مدارترین و زیرک‌ترین مردم بودم.

در جنگ #صفین، قبل از آنکه امیرالمومنین علی علیه السلام به منطقه جنگ برسند، اصحاب معاویه، جلوی آب فرات را بستند تا لشکر امام علیه‌السلام را تحت فشار قرار دهند.
جنگ درگرفت و کنترل آب به دست امام علیه‌السلام افتاد.
اصحاب گفتند: مقابله به مثل کنید! نگذارید آب بردارند تا تسلیم شوند.

👈 امیرالمومنین بار و ننگ ملامت‌ها و تمسخرهای نزدیکان را به جان خریدند،
ولی زیر بار مکر نرفتند؛
حتی در جنگ نیز انسانیت را رعایت می‌کردند‌.

آری، در دین، سیاست و قدرت، وسیله‌ای برای بندگی خداست، نه ابزاری برای ارضای خود و خود پرستی...


اگر قرار بود برای دنیاپرستان مطلبی با عنوان علم زندگی نگاشته می‌شد، یکی از دروس بزرگ و کلیدی و مهم آن، جمله معروف ماکیاولی بود؛
پس به مصداق داستان "ادب از که آموختی" باید این توصیه را در زندگی به خاطر سپرد که:


هدف، وسیله را توجیه نمی‌کند.

_______________

اگر این رفتار امامان ما بوده است،
اگر آنها با خون سر و خون دل کوشیدند به ما این درس بزرگ زندگی را بیاموزند؛
و معنای بلند و رفیع آن را سیدالشهداء علیه السلام در کربلا سرود که:

💠 الموتُ خَيرٌ مِن رُكوبِ العارِ.
(بحارالانوار ۳۶۶/۴۴)
💠 مُردن بهتر از آن است که آدمی تن به ننگ و پستی دهد.

آیا بی‌انصافی نیست که به خاطر حرف و سرزنش چند بچه،
چادر از سر برداریم، دست به لقمه حرام زنیم، لقمه خود را شبهه ناک کنیم و ...نمک به زخم موالیان بپاشیم؟

عارِ ترس از سخن مردم را به ترس سخط خدا ترجیح دهیم؛
و خود را گرفتار نار الهی کنیم؟؟

مگر دین معنایی جز این دارد که در راه رضای خداوند، ثابت قدم باشیم،
حتی به قیمت سرزنش این و آن و حتی به قیمت از دست دادن آبرو...

آیا کسی که به خاطر خداوند، رنج سرزنش یا بی‌آبرویی ، نزد این و آن را تحمل می‌کند ، انسانی ضعیف و ذلیل و با رفتاری ننگین است؟
قطعا خیر؛ و اگر عزت و بزرگی و پاکی معنایی داشته باشد،
در چنین رفتاری نهفته است.


🤔.... به زبان ساده است؛ به راستی پای امتحان که پیش بیاید ، عار را امتحان می‌کنید یا نار را؟؟
کدام گزینه را برمی‌گزینید؟؟

برای هر کس چنین آزمون هایی پیش خواهد آمد!
از خدا بخواهید دستتان را بگیرد و دانش کافی ، توان تشخیص و توفیق عمل به آن را به شما ارزانی دارد.



🔝کانال برهان

@borrhan
#علم_زندگی

یکی از دروس بزرگ و کلیدی و مهم:

هدف، وسیله را توجیه نمی‌کند؛
و کسی که به خاطر خداوند، رنج سرزنش‌‌ها را تحمل می‌کند، عزتمند و بزرگ است.
@borrhan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
متن زیارت امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف بعد از اقامه نماز صبح:

https://t.me/borrhan/31552

@borrhan
متن زیارت روز شنبه‌ ، روز زیارت رسول مکرم خدا حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله
https://t.me/borrhan/18231

@borrhan
#آیه_تطهیر (۲۵)

اراده تکوینی یا تشریعی؟
دفع یا رفع؟

💡با دقت بخوانید!

▪️▪️▪️

خداوند متعال در آیه ۳۳احزاب میفرماید:

📖 إِنَّما👈يرِيدُ الله👉 ليُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ ويُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً

یُرِیدُ الله، یعنی خداوند اراده کرده است و می‌خواهد،
کلمه یرید، برای حاضر و آینده و درباره امر متجدد و مستمر استعمال میشود.
در واقع خداوند عزوجل نفرموده‌ است : انما اراد الله (خداوند خواسته است) بلکه بیان شده: انما یرید الله ( قطعا خداوند خواهان است)،
که بصورت مستمر و متجدد بیان شده است.

مثالی میزنیم : فرضا بگوییم رسول الله يصلي، یعنی رسول الله نماز میخوانَد،
این امر بصورت استمرار است؛
و کذلک درمورد آیه تطهیر اراده استمرار است.
این نکته اول

حال باید بدانیم اراده خداوند متعال به دو قسمت تقسيم ميشود:

1: اراده تکوینی
2: اراده تشریعی

📌اراده تکوینی آن است که وقوع آن لامحال میباشد و قطعی است و خداوند درباره آن میفرماید:

📖 و اذا قضى امرا فانما يقول له كن فيكون
و یا
📖 انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون.

هر گاه فرمان وجود چيزى را صادر كند به او مى گويد: موجود باش ،
و آن فورا موجود مى‌شود.

برای مثال : خداوند اراده کرد که بشر را خلق کند ، پس خلق کرد؛
خداوند خواستار بعث پیامبران الهی شد پس آنان را مبعوث نمود و هیچ احدی در این نوع اراده، حق تدخل ندارد.

📌اما درباره اراده تشریعی همانند آیه مبارکه زیر است :

📖 يريد الله بكم اليسر و لا يريد بكم العسر.
خداوند راحتى شما را مى خواهد و زحمت شما را نمى‌خواهد.

این نوع اراده متعلق به فعل غیر است نه به فعل خداوند

یعنی خداوند عزوجل احکام و قوانینی را تشریع میکند که اگر انسان خود را با آنها تطبیق دهد در این حین ، اراده الهی واقع میشود و تحقق می‌یابد.

به عبارتی دیگر این اراده منوط به فعل غیر است ؛
فرضا خداوند خواهان این است که همه بشر هدایت شوند یا همگی آنان مومن باشند یا همگی آنان نماز بخوانند،
در حالی که بسیاری از بشر نماز نمیخوانند،مومن نیستند، هدایت شده نیستند، بلکه گمراه میباشند.

⬅️ پس اراده تکوینی آن است که تحقق آن لا محال است و اراده تشریعی بستگی به نوع عمل مردم دارد؛ ممکن است تحقق یابد یا ممکن است تحقق نیابد ومنوط به فعل غیر است.



حال سوال مطرح میشود که در آیه تطهیر، خداوند کدام اراده را خواهان است ؟

در جواب میگوییم اراده در آیه مبارکه تطهیر، اراده تکوینی است زیرا که اگر اراده تشریعی بوده است مختص همه مردم بوده و فضیلتی برای این اهل این بیت علیهم السلام محسوب نمیشود،
زیرا که خداوند به حکم شرع خواسته است تمام مردم از گناهان و پلیدی به دور و پاک باشند.

در حالی که در آیه تطهیر خداوند اراده‌اش به نحو قطع است و آنرا مشروط به افعالی نکرده است.
درحالی که گفتیم در اراده تشریعی اراده منوط به فعل غیر است ولی در آیه تطهیر اراده منوط به فعل اهل بیت نیست.
بلکه اراده تکوین است یعنی خداوند قطعا و با اراده تکوینی خواهان این است که هرگونه پلیدی از اهل بیت بدور باشد وقطعا این نوع اراده رخ میدهد.

لذاست که خداوند بعد از اراده تکوینیِ اذهاب میگوید:

إِنَّما يُرِيدُ الله لِيُذْهِبَ 👈عنْكُمُ👉الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ ويُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً

دقت کنید که در ایه مبارک فوق، دور شدن رجس با 👈عنْكُمُ👉بیان شده است، و این مطلب در مقام "دفع"است "نه رفع" ،
یعنی اگر خداوند متعال به جای عنْكُمُ از کلمه مِنکم، استفاده میکرد یعنی در اهل بیت علیهم السلام رجس(پلیدی) بوده است‌ و خدا رفع کرده (رفع)
ولی از کلمه عنْكُمُ استفاده شده که برای دفع است.

📌 تفاوت دفع و رفع را از قول یکی از بزرگان سلفیه نقل میکنم تا فرق دفع و رفع واضح شود :

👤 الشنقیطی میگوید :

هناك دفع .
وهناك رفع .
والعلماء يقولون في القاعدة المشهورة : " الدفع أسهل من الرفع " وسأل بعضهم : ما الفرق بين الدفع والرفع ؟ قالوا : الدفع لما لا يقع ، والرفع لما وقع . فأنت ترفع شيئا قد وقع وحصل ، فترفعه ، كأن ترفع شيئًا على الأرض ، فإنه بعد سقوطه على الأرض يكون رفعه .
وأما بالنسبة للدفع فإنه يكون لشيء لا يراد وقوعه

http://www.shankeety.net/Alfajr01Beta/index.php?module=Publisher&section=Topics&action=ViewTopic&topicId=517&query=%E5%E4%C7%DF%20%CF%DD%DA

《1》
ترجمه :
دفع وجود دارد و رفع وجود دارد.
وعلماء در قاعده ای مشهور میگویند :

دفع آسانتر از رفع است و از بعضی آنان سوال شد که فرق بین دفع و رفع چیست ؟ گفتند : دفع برای آن چیزی است که رخ نداده است و رفع برای آن است که رخ داده است، برای مثال شما چیزی را رفع میکنید که افتاده است همانند بلند کردن چیزی از روی زمین پس از اینکه روی زمین افتاده است ، آنرا رفع میکنید؛ ولی برای دفع چیزیست که وقوع آن رخ نداده است.

برای درک بهتر مطلب به یک مورد قرآنی اشاره می‌کنیم که در باب دفع است.

📖 و كنتم على شفا حفرة من النار فاءنقذكم منها كذلك يبين الله لكم اءيته لعلكم تهتدون.

📖 و شما بر لب حفره اى از آتش بوديد، خدا شما را از آن نجات داد؛ اين چنين ، خداوند آيات خود را براى شما آشكار مى‌سازد، شايد هدايت شويد.

👈 مخاطبین این آیه هرگز بر لبه آتش نبودند، لذا این آیه در مقام دفع است ، یعنی ای مردم قبل از اینکه برای شما پیامبری مبعوث کنم جهنمی میشدید ولی پیامبر را مبعوث کردیم و شما را مورد لطف و رحمت قرار دادیم و به وسیله پیامبر اکرم آتش جهنم را از شما دفع کردیم پس از فرصت استفاده کنید و با هم به ریسمان خداوند چنگ بزنید.

پس از اهل بیت علیهم السلام هر آنچه که تحت عنوان رجس محسوب شود به دور است و هرگز در آنان راه ندارد و اراده تکوینی خداوند است که اهل بیت علیهم السلام رجس از آنان دفع شود ونتیجه این اقوال یطهرکم تطهیرا میباشد.
و نکته مهم اینجاست که

در اینجا خداوند عزوجل فقط به اذهاب و دفع رجس از اهل بیت علیهم السلام اکفتاء نکرده است؛
بلکه انان را مطهر ساخت و به طهارت هم اکتفا نکرد؛
بلکه ایشان را ويُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً ساخت، که طهارت مطلق و بالاترین درجات طهارتِ ممکن است.

📙📘📗در تفسیر نمونه شیخ مکارم شیرازی میگوید :

واژه رجس به معنى شى ء ناپاك است خواه ناپاك از نظر طبع آدمى باشد يا به حكم عقل يا شرع و يا همه اينها.
و اينكه : در بعضى از كلمات رجس به معنى گناه يا شرك يا بخل و حسد و يا اعتقاد باطل و مانند آن تفسير شده ،
در حقيقت بيان مصداقهائى از آن است ، و گرنه مفهوم اين كلمه مفهومى عام و فراگير است ، و همه انواع پليديها را به حكم اينكه الف و لام در اينجا به اصطلاح الف و لام جنس است
شامل مى شود ؛ تطهير به معنى پاك ساختن و در حقيقت تاكيدى است بر مساله اذهاب رجس و نفى پليديها، و ذكر آن به صورت مفعول مطلق در اينجا نيز تاكيد ديگرى بر اين معنى محسوب مى‌شود.

در آیه مبارکه تطهیر ایضا اینگونه است سخن از دفع است نه رفع و ذنب هرگز رخ نداده است ؛
و ایضا به ضمیمه این بحث امام حسن وامام حسین علیهم السلام در حین نزول ایه مبارکه صغیرین بودند و انچه که معلوم و مشهور است قبل از سن بلوغ گناهان نوشته نخواهند شد ؛ پس چگونه ممکن است که رجس در حق آنان تصور شود در حالی که اصلا آنان علیهم السلام اصلا رجس ندارند و نمیتوان درحق آنان رجس "رفع" کرد ؟ و ایضا اگر احدی بگوید که ایه مبارکه در مقام رفع رجس است رجس والعیاذ بالله در حق سه نفر تصور میشود که آنان حضرت محمد (صلی الله علیه واله وسلم) و امام علی علیه السلام و حضرت فاطمه سلام الله علیها میباشد و حسنین سلام الله علیهم به دلیل صغر سن رجس در آنان راه ندارد پس هرکس قائل به رفعی بودن رجس در ایه تطهیر باشد باید بگوید که امام حسن وامام حسین علیهم السلام از رسول الله وامام علی وحضرت فاطمه سلام الله علیهم اجمعین افضل هستند؛
زیرا کسی که از بدو تولد معصوم است از کسی که عصمت ندارد و رجس داشته است افضل است پس اگر دفع باشد پیامبر اکرم (ص) از بدو تولد همواره رجس از ایشان دفع میشد ولی اگر رفع باشد والعیاذ بالله پیامبر ما قبل از نزول آیه مبارکه رجس داشتند و این باطل عقلی و نقلی است
پس مراد ایه مبارکه دفع رجس است نه رفع و هرگز از اهل بیت علیهم السلام رجسی سر نزده است.



©کانال برهان

@borrhan
مصادیق #آیه_تطهیر در کتاب صحیح مسلم
https://bit.ly/2uoB9yk

@borrhan
#نقد_حلاج

⚠️رفیق و استاد حلاج کیستند؟

⛔️

حلاج گوید: «رفیق من و استاد من ابلیس و فرعون هستند؛ به آتش بترسانیدند ابلیس را، از دعوی خود بازنگشت. فرعون را به دریا غرق کردند و از دعوی بازنگشت؛ فرعون از روی کشفی که از خدا پیدا کرده بود، ادعای ربوبیت کرد».

الطواسین، صفحه ۱۰۴

اسکن کتاب:
http://l1l.ir/1lqs
پوستر:
http://l1l.ir/1lqt



©کانال برهان و نقد بزرگان تصوف

@borrhan