Forwarded from کانال برهان
بسمه تعالی
یادداشت فقهی «تحقیق حکم فقهی مازاد نذر و وقف»
✍در این یادداشت در صدد اثبات آنیم که مازاد نذر و وقف،موضع تزاحم است.
واقف،مبلغ x را به شکل نذر یا وقف به مردم روستایy(موقوف علیهم یا منذور
علیهم)برای مصرف در مدت مشخص
اختصاص میدهد مثلا عوائد فلان زمین
برای اطعام دهه اول محرم برای روستای
فلان.
حال،مسأله این است که با وجود اطعام در
فلان زمان،در صورت وجود مازاد،مازاد مبلغ x را چه کنیم؟
🆔 @boorhan_fathi
📖کانال رسمی میثم فتحی در تلگرام
🔍کانال رسمی میثم فتحی در ایتا:
https://eitaa.com/fathi_boorhan
یادداشت فقهی «تحقیق حکم فقهی مازاد نذر و وقف»
✍در این یادداشت در صدد اثبات آنیم که مازاد نذر و وقف،موضع تزاحم است.
واقف،مبلغ x را به شکل نذر یا وقف به مردم روستایy(موقوف علیهم یا منذور
علیهم)برای مصرف در مدت مشخص
اختصاص میدهد مثلا عوائد فلان زمین
برای اطعام دهه اول محرم برای روستای
فلان.
حال،مسأله این است که با وجود اطعام در
فلان زمان،در صورت وجود مازاد،مازاد مبلغ x را چه کنیم؟
🆔 @boorhan_fathi
📖کانال رسمی میثم فتحی در تلگرام
🔍کانال رسمی میثم فتحی در ایتا:
https://eitaa.com/fathi_boorhan
Forwarded from کانال برهان
ضمن عرض سلام واحترام خدمت دوستان گرامی
✅یکی ازکتابهایی که به عقیده حقیر مطالعه آن به عنوان کتاب فقه نیمه استدلالی برای طلاب لمعه خوان مفید است همین اثر از استاد آیت الله سیدمحمدتقی مدرسی است
🔊البته اینگونه نیست که حقیر با تمام مباحثشان هم داستان باشم اما الحق مجتهدی هستندکه در طرح مباحث فقهی خلاقند مثلا رساله ایشان در دو جلد عبادات و معاملات وبه سبک جدیدی نگارش شده و جلسات تفسیرخوبی در ایام ماه مبارک در تهران دارند
✅ @boorhan_fathi
💎کانال رسمی میثم فتحی در تلگرام
ملتمس دعا
#معرفی_کتاب
#حوزه #طلبه #فقه #لمعه #دروس_حوزوی
✅یکی ازکتابهایی که به عقیده حقیر مطالعه آن به عنوان کتاب فقه نیمه استدلالی برای طلاب لمعه خوان مفید است همین اثر از استاد آیت الله سیدمحمدتقی مدرسی است
🔊البته اینگونه نیست که حقیر با تمام مباحثشان هم داستان باشم اما الحق مجتهدی هستندکه در طرح مباحث فقهی خلاقند مثلا رساله ایشان در دو جلد عبادات و معاملات وبه سبک جدیدی نگارش شده و جلسات تفسیرخوبی در ایام ماه مبارک در تهران دارند
✅ @boorhan_fathi
💎کانال رسمی میثم فتحی در تلگرام
ملتمس دعا
#معرفی_کتاب
#حوزه #طلبه #فقه #لمعه #دروس_حوزوی
کانال برهان
یاداشت های فقهی سیاسی 《مبنای فقهی نمایندگی مجلس》 بخش دوم... آثار پذیرش نظریه ی وکالت: 1️⃣حدود اختیارات و وظایف نماینده را مردم تعیین می کنند.از باب بسندگی وکیل مبتنی بر عقد وکالت. 2️⃣ نماینده یا وکیل باید مبتنی بر اولا مصالح موکل(مردم) و ثانیا مصالحی که…
یادداشت فقهی،سیاسی ((ماهیت نمایندگی))
بخش سوم ...
🔻نظریه سوم: نظریه نیابت
نیابت یعنی انجام کاری از سوی دیگری که
یا اختیاری و ناشی از قرارداد است.مانند نیابت وکیل و
یا قهری و به حکم قانون است مانند نیابت پدر و جد پدری از ناحیه طفل صغیر.
پس نیابت اعم از وکالت است و مثلا می تواند شامل جعاله نیز شود.
اشکالات:
1⃣نیابت نیز عقودش جائزند.
2⃣منوب عنه نیز می تواند افعال نیابتی خود را انجام دهد.
3⃣برخی حقوقدانان مانند مرحوم امامی صغار ممیز و سفهاء را نیز در جعاله پذیرفته اند لکن در نمایندگی چنین نیست.
🔻 نظریه چهارم : نمایندگی ، نهادی مستقل
طبق این نظریه، نمایندگی از عقود نامعین است.یعنی عقودی که الزاما یکی از عقود معین نیست لکن مورد نفی شارع نیست.
مانند قرارداد چاپ و نشر کتاب و باز کردن حساب جاری و ...
🖋قانون این نظریه ، دلیل آن را از راه طرد شقوق و با اثبات مشکلات نظریات پیشین می دانند.
✍رای حقیر در این میان همان نظریه وکالت است لکن چون موضوع نمایندگی از امور عامه است و بخشی از امور عامه و اجتماعیات در گرو احکام حکومتیه است ( با توجه به تعریفی که ارائه شد) لذا این وکالت از حیث مشروعیت و بطلان تابع نظر ولی فقیه است ؛ مانند کسی که انتخاب و عزل وکیل خور را عقد وکالتش مقید به نظر کارشناس می کند و لازمه این نظر ، پذیرفتن این نظریه نیست که وکلای مجلس عمّال ولایتند.
البته اثبات رای مختار در گرو طرح بحث عزل نمایندگان است که ان شاء الله در بخش چهارم بدان خواهم پرداخت
ادامه دارد ....
🆔 @boorhan_fathi
📖کانال رسمی میثم فتحی در تلگرام
🔍کانال رسمی میثم فتحی در ایتا:
https://eitaa.com/fathi_boorhan
بخش سوم ...
🔻نظریه سوم: نظریه نیابت
نیابت یعنی انجام کاری از سوی دیگری که
یا اختیاری و ناشی از قرارداد است.مانند نیابت وکیل و
یا قهری و به حکم قانون است مانند نیابت پدر و جد پدری از ناحیه طفل صغیر.
پس نیابت اعم از وکالت است و مثلا می تواند شامل جعاله نیز شود.
اشکالات:
1⃣نیابت نیز عقودش جائزند.
2⃣منوب عنه نیز می تواند افعال نیابتی خود را انجام دهد.
3⃣برخی حقوقدانان مانند مرحوم امامی صغار ممیز و سفهاء را نیز در جعاله پذیرفته اند لکن در نمایندگی چنین نیست.
🔻 نظریه چهارم : نمایندگی ، نهادی مستقل
طبق این نظریه، نمایندگی از عقود نامعین است.یعنی عقودی که الزاما یکی از عقود معین نیست لکن مورد نفی شارع نیست.
مانند قرارداد چاپ و نشر کتاب و باز کردن حساب جاری و ...
🖋قانون این نظریه ، دلیل آن را از راه طرد شقوق و با اثبات مشکلات نظریات پیشین می دانند.
✍رای حقیر در این میان همان نظریه وکالت است لکن چون موضوع نمایندگی از امور عامه است و بخشی از امور عامه و اجتماعیات در گرو احکام حکومتیه است ( با توجه به تعریفی که ارائه شد) لذا این وکالت از حیث مشروعیت و بطلان تابع نظر ولی فقیه است ؛ مانند کسی که انتخاب و عزل وکیل خور را عقد وکالتش مقید به نظر کارشناس می کند و لازمه این نظر ، پذیرفتن این نظریه نیست که وکلای مجلس عمّال ولایتند.
البته اثبات رای مختار در گرو طرح بحث عزل نمایندگان است که ان شاء الله در بخش چهارم بدان خواهم پرداخت
ادامه دارد ....
🆔 @boorhan_fathi
📖کانال رسمی میثم فتحی در تلگرام
🔍کانال رسمی میثم فتحی در ایتا:
https://eitaa.com/fathi_boorhan
سوال ❓
سلام و رحمت.
تعبیر امروز رهبر انقلاب (کاشت نهال ۱۳ اسفند ۹۸)از لزوم مراقبت حسنه ، و عدم رعایت آن سیئه بود، آیا این انتخاب واژگان جهت ایراد معنای خاصیست در مقابل وجوب و حرمت است یا همان منظور را داشتند؟!
یعنی اینکه نفرمودند واجب یا حرام است و حسن و سیئه است مستند به مبنای خاصیست؟!
@boorhan_fathi
سلام و رحمت.
تعبیر امروز رهبر انقلاب (کاشت نهال ۱۳ اسفند ۹۸)از لزوم مراقبت حسنه ، و عدم رعایت آن سیئه بود، آیا این انتخاب واژگان جهت ایراد معنای خاصیست در مقابل وجوب و حرمت است یا همان منظور را داشتند؟!
یعنی اینکه نفرمودند واجب یا حرام است و حسن و سیئه است مستند به مبنای خاصیست؟!
@boorhan_fathi
کانال برهان
سوال ❓ سلام و رحمت. تعبیر امروز رهبر انقلاب (کاشت نهال ۱۳ اسفند ۹۸)از لزوم مراقبت حسنه ، و عدم رعایت آن سیئه بود، آیا این انتخاب واژگان جهت ایراد معنای خاصیست در مقابل وجوب و حرمت است یا همان منظور را داشتند؟! یعنی اینکه نفرمودند واجب یا حرام است و حسن و سیئه…
✅پاسخ
با سلام و احترام
قطعا عمل به دستورات نظام سلامت کشور بنا بر بیان ایشان واجب است
رعایت مقدمات تامین سلامت جامعه نیز واجب و اقدام بر علیه سلامت حرام است
لکن بکار بردن تعبیر حسنه میتواند دو
وجه داشته باشد:
۱.بنا بر من جاء بالحسنة فله خیر منها،
یعنی هر کس اقدامی در جهت تقویت
سلامت انجام دهد خداوند اثرش را مضاعف میکند دقت شود که دامنه حسنه از واجب تا مستحب و حتی امر ارشادی را شامل میشود
روایات ذیل این آیه شریفه حسنه را محبت اهل البیت علیهم السلام می دانند لکن آیه میتواند متحمل این معنای عام هم باشد
۲.ذیل روایات من استن بسنة حسنة
بیانگر این است که سنت گذاری خوب انسان را در سنن خیر ماتاخر نیز شریک میکند
ملتمس دعا
۱۳ اسفند ۹۸
@boorhan_fathi
با سلام و احترام
قطعا عمل به دستورات نظام سلامت کشور بنا بر بیان ایشان واجب است
رعایت مقدمات تامین سلامت جامعه نیز واجب و اقدام بر علیه سلامت حرام است
لکن بکار بردن تعبیر حسنه میتواند دو
وجه داشته باشد:
۱.بنا بر من جاء بالحسنة فله خیر منها،
یعنی هر کس اقدامی در جهت تقویت
سلامت انجام دهد خداوند اثرش را مضاعف میکند دقت شود که دامنه حسنه از واجب تا مستحب و حتی امر ارشادی را شامل میشود
روایات ذیل این آیه شریفه حسنه را محبت اهل البیت علیهم السلام می دانند لکن آیه میتواند متحمل این معنای عام هم باشد
۲.ذیل روایات من استن بسنة حسنة
بیانگر این است که سنت گذاری خوب انسان را در سنن خیر ماتاخر نیز شریک میکند
ملتمس دعا
۱۳ اسفند ۹۸
@boorhan_fathi
در پاسخ به درخواست معرفی کتاب
سلام و احترام
بعد از مطالعه مصاحبه ای که در کانال موجود است ( #مصاحبه ) باز اگر سؤالی بود در خدمتم
ضمنا در روانشناسی گرایشات و آثار فراوانند لکن
برای شروع روانشناسی هلیگارد منبع بهتری است
و از منابع فارسی روانشناسی عمومی دکتر پارسا
🔵البته حقیر با این علم مشکلات جدی و
عدیده ای دارم که ضمن چند یادداشت
آنها را در معرض نقد دوستان فرهیخته قرار خواهم داد
@boorhan_fathi
سلام و احترام
بعد از مطالعه مصاحبه ای که در کانال موجود است ( #مصاحبه ) باز اگر سؤالی بود در خدمتم
ضمنا در روانشناسی گرایشات و آثار فراوانند لکن
برای شروع روانشناسی هلیگارد منبع بهتری است
و از منابع فارسی روانشناسی عمومی دکتر پارسا
🔵البته حقیر با این علم مشکلات جدی و
عدیده ای دارم که ضمن چند یادداشت
آنها را در معرض نقد دوستان فرهیخته قرار خواهم داد
@boorhan_fathi
کانال برهان
Voice message
غیر مستقلات عقلیه
بحث اصول اجتماع امر و نهی که برخی ان را از فروع مسئله تزاحم مطرح میفرمایند
آیا اجتماع امر و نهی در یک عمل واحد دارای دو جهت جایز است یا نه ؟
در تزاحم دو حکم تصادفا به یک چیز تعلق میگیرد
به یک چیز تعلق گرفتن را توضیح خواهیم داد.
به مثال توجه کنید
شخصی میخواهد نماز اقامه کند
لباس نمازگزار باید طاهر باشد ولی لباسش طاهر نیست.
پس واجب است شستشوی لباس
از یک طرف آب غصبی است پس از یک طرف شستشوی لباس حرام است.
از این تعبیر می شود به اجتماع امر و نهی
که در بعضی کتاب ها می گویند باب اجتماع و امتناع
که علمای اصول در این زمینه دارای دو طیف شدند و به بیانی ۳ طیف که عرض خواهد شد
عده ای اجتماعی
عده ای امتناعی
و شق سوم که می اید.
🔵دو نکته از خارج :
تفاوت دقیق تر باب ضد خاص و ترتب با باب اجتماع امر و نهی
نکته دقیق تر به زعم حقیر این است که بگوییم بحث ضد و ترتب در جایی است که موضوع نقض می شود (نماز و ازاله _نماز خواندن و نماز نخواندن که موضوع دو تا است ؛ دو حکم که بر دو موضوع بار شده)
اما در اجتماع امر و نهی موضوع حفظ میشود(وجوب شستشو و حرمت شستشو ؛ موضوع که شستشو است در اینجا حفظ شد)
نکته دوم که از همین مساله فهمیده میشود . در مساله ترتب امده که اگر ماموربه انجام نشد ،نظر قایلین به ترتب این است که امر ضد خاص فعلیت پیدا می کند و این دو دخلی بهم ندارند.
عرض حقیر و امثال بنده که در آن موضوع قایل بودیم که اصلا اقتضایی و تلازمی و دوییتی در میان نیست pو نقیض p هست
اما اینجا این مورد باعث نمیشود که قایل بشویم که اجتماعی در میان نیست.(دقت کنید)
این دو حکم تسری به هم ندارند ( باب ترتب و باب اجتماع امر و نهی)
✅پس عزیزان دقت کنید چه عرض شد که در باب ترتب ما دو موضوع داشتیم و دو حکم ، و لکن در باب اجتماع امر و نهی یک موضوع داریم و دو حکم .
همانطور که در ابتدا عرض شد ، علمای اصول اختلاف نظر داشتند آیا اجتماع امر و نهی در یک عمل واحد جایز است یا نه ؟
مرحوم مظفر دو طیف را فرمود و ما در واقع 3 طیف را توضیح خواهیم داد .
طیف اجتماعی :بیشتر اشاعره ،گروهی از شیعه که در راس انها فضل بن شاذان است و عده ای از متاخرین امامیه
قایلند اجتماع امر و نهی ممنوع نیست و پذیرفته است (البته حکمش چه است بحث دیگری است که خواهد امد ،فعلا بحث ما در مقام ثبوت است که ما اجتماعی باشیم یا امتناعی و بحث در مقام اثبات خواهد امد ان شا الله)
طیف امتناعی:بیشتر معتزله و اکثر شیعه . قایلند که اجتماع متصور نیست.
شق و نظریه سوم:می توان اینطور گفت(قابل استظهار است) : اجتماع عقلا ممکن است،لکن عرفا جایز نیست.
🔵نکته ای مهم از خارج: طیفی از معتزله و اشاعره که قایل به حسن و قبح ذاتی هستند(فارغ از عقلی و شرعی بودن) نمیتوانند قایل به اجتماع امر و نهی باشند ،چون در اجتماع امر و نهی انچه مهم است تعریف فعل است .فعل به عنوان است یا نه؟
ایا صلوه فی دار المغصوبه ،دو فعل است یا یک فعل. لذا این نکته حایز اهمیت است که این طیف باید مشخص کنند.
مسیله بعد که مرحوم مظفر بیان فرمودند این است که ، این بحث ثمری ندارد ،چون .......
@boorhan_fathi
صوت کامل را در کانال بشنوید
بحث اصول اجتماع امر و نهی که برخی ان را از فروع مسئله تزاحم مطرح میفرمایند
آیا اجتماع امر و نهی در یک عمل واحد دارای دو جهت جایز است یا نه ؟
در تزاحم دو حکم تصادفا به یک چیز تعلق میگیرد
به یک چیز تعلق گرفتن را توضیح خواهیم داد.
به مثال توجه کنید
شخصی میخواهد نماز اقامه کند
لباس نمازگزار باید طاهر باشد ولی لباسش طاهر نیست.
پس واجب است شستشوی لباس
از یک طرف آب غصبی است پس از یک طرف شستشوی لباس حرام است.
از این تعبیر می شود به اجتماع امر و نهی
که در بعضی کتاب ها می گویند باب اجتماع و امتناع
که علمای اصول در این زمینه دارای دو طیف شدند و به بیانی ۳ طیف که عرض خواهد شد
عده ای اجتماعی
عده ای امتناعی
و شق سوم که می اید.
🔵دو نکته از خارج :
تفاوت دقیق تر باب ضد خاص و ترتب با باب اجتماع امر و نهی
نکته دقیق تر به زعم حقیر این است که بگوییم بحث ضد و ترتب در جایی است که موضوع نقض می شود (نماز و ازاله _نماز خواندن و نماز نخواندن که موضوع دو تا است ؛ دو حکم که بر دو موضوع بار شده)
اما در اجتماع امر و نهی موضوع حفظ میشود(وجوب شستشو و حرمت شستشو ؛ موضوع که شستشو است در اینجا حفظ شد)
نکته دوم که از همین مساله فهمیده میشود . در مساله ترتب امده که اگر ماموربه انجام نشد ،نظر قایلین به ترتب این است که امر ضد خاص فعلیت پیدا می کند و این دو دخلی بهم ندارند.
عرض حقیر و امثال بنده که در آن موضوع قایل بودیم که اصلا اقتضایی و تلازمی و دوییتی در میان نیست pو نقیض p هست
اما اینجا این مورد باعث نمیشود که قایل بشویم که اجتماعی در میان نیست.(دقت کنید)
این دو حکم تسری به هم ندارند ( باب ترتب و باب اجتماع امر و نهی)
✅پس عزیزان دقت کنید چه عرض شد که در باب ترتب ما دو موضوع داشتیم و دو حکم ، و لکن در باب اجتماع امر و نهی یک موضوع داریم و دو حکم .
همانطور که در ابتدا عرض شد ، علمای اصول اختلاف نظر داشتند آیا اجتماع امر و نهی در یک عمل واحد جایز است یا نه ؟
مرحوم مظفر دو طیف را فرمود و ما در واقع 3 طیف را توضیح خواهیم داد .
طیف اجتماعی :بیشتر اشاعره ،گروهی از شیعه که در راس انها فضل بن شاذان است و عده ای از متاخرین امامیه
قایلند اجتماع امر و نهی ممنوع نیست و پذیرفته است (البته حکمش چه است بحث دیگری است که خواهد امد ،فعلا بحث ما در مقام ثبوت است که ما اجتماعی باشیم یا امتناعی و بحث در مقام اثبات خواهد امد ان شا الله)
طیف امتناعی:بیشتر معتزله و اکثر شیعه . قایلند که اجتماع متصور نیست.
شق و نظریه سوم:می توان اینطور گفت(قابل استظهار است) : اجتماع عقلا ممکن است،لکن عرفا جایز نیست.
🔵نکته ای مهم از خارج: طیفی از معتزله و اشاعره که قایل به حسن و قبح ذاتی هستند(فارغ از عقلی و شرعی بودن) نمیتوانند قایل به اجتماع امر و نهی باشند ،چون در اجتماع امر و نهی انچه مهم است تعریف فعل است .فعل به عنوان است یا نه؟
ایا صلوه فی دار المغصوبه ،دو فعل است یا یک فعل. لذا این نکته حایز اهمیت است که این طیف باید مشخص کنند.
مسیله بعد که مرحوم مظفر بیان فرمودند این است که ، این بحث ثمری ندارد ،چون .......
@boorhan_fathi
صوت کامل را در کانال بشنوید
کانال برهان pinned «غیر مستقلات عقلیه بحث اصول اجتماع امر و نهی که برخی ان را از فروع مسئله تزاحم مطرح میفرمایند آیا اجتماع امر و نهی در یک عمل واحد دارای دو جهت جایز است یا نه ؟ در تزاحم دو حکم تصادفا به یک چیز تعلق میگیرد به یک چیز تعلق گرفتن را توضیح خواهیم داد. به مثال…»
AUD-20200304-WA0010.opus
459.9 KB
پاسخ پرسش یکی از اعزه در باب:
۱.ارتباط بحث حسن وقبح ذاتی واجتماع امر و نهی
۲.ارتباط نتیجه بحث ضد خاص و ترتب با
اجتماع امر و نهی
@boorhan_fathi
۱.ارتباط بحث حسن وقبح ذاتی واجتماع امر و نهی
۲.ارتباط نتیجه بحث ضد خاص و ترتب با
اجتماع امر و نهی
@boorhan_fathi
سلام خدمت استاد فتحی
ارادت
یک مسئله ی نسبتا طولانی در باب رد علم فلسفه وجود داره که عرض میشه خدمتتون...
در زمینه ی مسائل معرفت شناختی، غالب یا همه ی فلاسفه ی مسلمان در علم پیدا کردن ذهن به عالم خارج به نظریه ی علم حصولی معتقدند.
کلیت این نظریه به این شکل هست :
در رویارویی ذهن (به عنوان ابزار مدرک متعلق به روح) با اشیاء خارجی، روح از خودش صورت ذهنی شیئ خارجی رو می سازه (یا به تعبیری خودش رو به شکل شیئ خارجی درمیاره) و این صورت ذهنی معلوم بالذات روح خواهد بود و وجود عینی شیئ خارجی معلوم بالعرض او؛ که به واسطه ی صورت ذهنی نظیر خودش نزد عالم، روح به اون علم پیدا میکنه. در این تفسیر، از اونجایی که روح مجرد، صورت ذهنی رو از بیرون بدست نیاورده و در واقع صورت ذهنی حقیقتی جدا و فراتر از خود روح نداره، بیان میشه که علم روح به صور ذهنی، حضوری و بلاواسطه و علم به اشیاء خارجی، حصولی و به واسطه ی صور ذهنی آنهاست.
در این نظریه، ما همواره به جهان مادی خارج از طریق صور ذهنی علم پیدا خواهیم کرد و جز ساختن صور ذهنی در نزد روح راهی برای علم پیدا کردن به جهان خارج نداریم. مبنای این تفسیر هم بداهت وجود صور ذهنی در نزد هرفرد است.
حال مسئله ی اصلی که پیش می آید این است که ما متوجهیم که به طور مداوم صور ذهنی را تغییر میدهیم و سعی بر اصلاح آنها بر اساس اشیاء جهان خارج داریم. در این اصلاح همواره ما صورت ذهنی را با وجود خارجی شیئ تطبیق داده و سعی در تکمیل انطباق کامل وجود ذهنی و عینی آنها داریم. به عنوان مثال درختی را میبینیم و میپنداریم که چهار شاخه ی اصلی دارد اما هنگامی که نزدیک به آن میشویم متوجه میشویم که در حقیقت سه شاخه دارد و صورت ذهنی آن درخت با چهار شاخه در ذهن ما دقیق نبوده. اما مسئله اینجاست که طبق این نظریه تنها راه ما برای علم پیدا کردن به اشیاء خارج صورت ذهنی آنها بود! حال این تناقض و سوال پیش می آید که اگر ما فقط صور ذهنی را به عنوان معلوم اصیل داریم، چگونه خواهیم توانست متوجه عدم انطباق صورت ذهنی و شیئ خارجی شویم و صورت ذهنی را تغییر دهیم؟! اساسا وقتی بدون صورت ذهنی نمیتوانیم به شیئ خارجی نظر کنیم، چگونه از انطباق صور ذهنی با جهان خارج مطمئن باشیم؟! بیان میشود که لازمه ی این نظریه شکاکیت خواهد بود. همچنین ما از انطباق دادن و تغییر دادن صور ذهنی نزد خودمان با وجود عینی اشیاء باید نتیجه بگیریم که حتما از راهی غیر از صور ذهنی به اشیاء خارج علم داریم که متوجه عدم انطباق میشویم و میخواهیم صورت را دقیقا مثل وجود عینی شیئ بسازیم.
اصلا سوال قبل تر این است که در رویارویی و تقابل اولیه ی روح با شیئ خارجی -وقتی که هنوز به آن علم پیدا نکرده و صورت ذهنی از آن نساخته- چگونه متوجه این میشود که باید صورت ذهنی از آن بسازد، درحالی که هنوز به آن علم ندارد؟!!! یعنی یک دور پیش خواهد آمد : برای صورت ذهنی ساختن باید متوجه آن شود و ماهیت آنرا بداند تا مطابق با آن صورت ذهنی اش را بسازد؛ اما برای همینکه بفهمد شیئی خارجی هست، نیاز به صورت ذهنی آن دارد تا ماهیت کلی و وجود عینی آن را بشناسد!
آنگاه لازمه ی این تناقض و اشکالات آن خواهد بود که تفسیر علم در فلسفه بدین شکل (تقسیم به حضوری و حصولی) بی ثمر و بی معنا شود...
ارادت
یک مسئله ی نسبتا طولانی در باب رد علم فلسفه وجود داره که عرض میشه خدمتتون...
در زمینه ی مسائل معرفت شناختی، غالب یا همه ی فلاسفه ی مسلمان در علم پیدا کردن ذهن به عالم خارج به نظریه ی علم حصولی معتقدند.
کلیت این نظریه به این شکل هست :
در رویارویی ذهن (به عنوان ابزار مدرک متعلق به روح) با اشیاء خارجی، روح از خودش صورت ذهنی شیئ خارجی رو می سازه (یا به تعبیری خودش رو به شکل شیئ خارجی درمیاره) و این صورت ذهنی معلوم بالذات روح خواهد بود و وجود عینی شیئ خارجی معلوم بالعرض او؛ که به واسطه ی صورت ذهنی نظیر خودش نزد عالم، روح به اون علم پیدا میکنه. در این تفسیر، از اونجایی که روح مجرد، صورت ذهنی رو از بیرون بدست نیاورده و در واقع صورت ذهنی حقیقتی جدا و فراتر از خود روح نداره، بیان میشه که علم روح به صور ذهنی، حضوری و بلاواسطه و علم به اشیاء خارجی، حصولی و به واسطه ی صور ذهنی آنهاست.
در این نظریه، ما همواره به جهان مادی خارج از طریق صور ذهنی علم پیدا خواهیم کرد و جز ساختن صور ذهنی در نزد روح راهی برای علم پیدا کردن به جهان خارج نداریم. مبنای این تفسیر هم بداهت وجود صور ذهنی در نزد هرفرد است.
حال مسئله ی اصلی که پیش می آید این است که ما متوجهیم که به طور مداوم صور ذهنی را تغییر میدهیم و سعی بر اصلاح آنها بر اساس اشیاء جهان خارج داریم. در این اصلاح همواره ما صورت ذهنی را با وجود خارجی شیئ تطبیق داده و سعی در تکمیل انطباق کامل وجود ذهنی و عینی آنها داریم. به عنوان مثال درختی را میبینیم و میپنداریم که چهار شاخه ی اصلی دارد اما هنگامی که نزدیک به آن میشویم متوجه میشویم که در حقیقت سه شاخه دارد و صورت ذهنی آن درخت با چهار شاخه در ذهن ما دقیق نبوده. اما مسئله اینجاست که طبق این نظریه تنها راه ما برای علم پیدا کردن به اشیاء خارج صورت ذهنی آنها بود! حال این تناقض و سوال پیش می آید که اگر ما فقط صور ذهنی را به عنوان معلوم اصیل داریم، چگونه خواهیم توانست متوجه عدم انطباق صورت ذهنی و شیئ خارجی شویم و صورت ذهنی را تغییر دهیم؟! اساسا وقتی بدون صورت ذهنی نمیتوانیم به شیئ خارجی نظر کنیم، چگونه از انطباق صور ذهنی با جهان خارج مطمئن باشیم؟! بیان میشود که لازمه ی این نظریه شکاکیت خواهد بود. همچنین ما از انطباق دادن و تغییر دادن صور ذهنی نزد خودمان با وجود عینی اشیاء باید نتیجه بگیریم که حتما از راهی غیر از صور ذهنی به اشیاء خارج علم داریم که متوجه عدم انطباق میشویم و میخواهیم صورت را دقیقا مثل وجود عینی شیئ بسازیم.
اصلا سوال قبل تر این است که در رویارویی و تقابل اولیه ی روح با شیئ خارجی -وقتی که هنوز به آن علم پیدا نکرده و صورت ذهنی از آن نساخته- چگونه متوجه این میشود که باید صورت ذهنی از آن بسازد، درحالی که هنوز به آن علم ندارد؟!!! یعنی یک دور پیش خواهد آمد : برای صورت ذهنی ساختن باید متوجه آن شود و ماهیت آنرا بداند تا مطابق با آن صورت ذهنی اش را بسازد؛ اما برای همینکه بفهمد شیئی خارجی هست، نیاز به صورت ذهنی آن دارد تا ماهیت کلی و وجود عینی آن را بشناسد!
آنگاه لازمه ی این تناقض و اشکالات آن خواهد بود که تفسیر علم در فلسفه بدین شکل (تقسیم به حضوری و حصولی) بی ثمر و بی معنا شود...
باسلام واحترام
پاسخ پرسش آقاسیداحسان میرشجاعی
درباب فلسفه:
غیریت وجودذهنی وعینی الزاما به معنای شکاکیت نیست
البته درخصوص نسبت سوژه وابژه در
فلسفه سنتی۸نظریه مطرح است که
مرحوم علامه درمقصدثانی بدایه نقدمختصرآنان راآورده اند
ازنظرحقیررابطه غیریت،جزئیت میتواند
باشد
مثلاوقتی درکلاس،میزاستادرامیبینیم
هیچکس آنرامستطیل نمیبیندبلکه یکی
لوزی دیگری متوازی الاضلاع ودیگری
ذوزنقه میبیندودردوصورت مستطیل
میبینیم
۱.جمع نظرگاههای مختلف
۲.کنده شدن ازسطح نظرگاه دیگران
مثلامیزراازبالاببینیم
شکاکیتSceptisismبه معنای جزءوکل
بودن وجودذهنی وعینی نیست بلکه
به معنای قول به عدم حقیقت است
دورنیزشکسته میشودچراکه شرط حضوروجودذهنی،درک ماهیت نیست
گرچه که ازتعبیرمرحوم علامه درمقصداول این معنابرمی آیدچراکه
ایشان میفرمایندوقتی انسان شیئی را
میبیندفی عین أنه واحدذهن دومفهوم
وجودوماهیت راانتزاع میکند
حقیربااین تعبیرهمراه نیستم معتقدم
ماهیت،مفهومی کلیست ومفاهیم کلی
غیرفطری ازراه تجریدAbstraction
حاصل میشوند
دراین خصوص حتمایادداشت استحاله
تعریف منطقی حقیررامطالعه فرمایید
پس دور،تمام نیست
فکرمیکنم استدلال شماوضع مقدم است
-اگردرک صورت ذهنی باطل شودفلسفه
باطل میشود
-درک صورت ذهنی باطلست
پس فلسفه باطل است
P—>Q,Pl—Q
علاوه بربطلان مقدمه دوم که بیان شد
مقدمه اول که قضیه شرعیه متصله است نیزباطلست چراکه علی فرض بطلان نظریه صورت ذهنی فلسفه،فلسفه
باطل نمیشودبلکه تنهابخش معرفت شناختی آن مخدوش میشودوباتوجه به
نظرحقیرکه منطبق بررأی مشهورست
مبتنی برتقدم هستی شناسی برمعرفت شناسی،هستی شناسی فلسفه به قوت خودباقیست.
ملتمس دعا
پاسخ پرسش آقاسیداحسان میرشجاعی
درباب فلسفه:
غیریت وجودذهنی وعینی الزاما به معنای شکاکیت نیست
البته درخصوص نسبت سوژه وابژه در
فلسفه سنتی۸نظریه مطرح است که
مرحوم علامه درمقصدثانی بدایه نقدمختصرآنان راآورده اند
ازنظرحقیررابطه غیریت،جزئیت میتواند
باشد
مثلاوقتی درکلاس،میزاستادرامیبینیم
هیچکس آنرامستطیل نمیبیندبلکه یکی
لوزی دیگری متوازی الاضلاع ودیگری
ذوزنقه میبیندودردوصورت مستطیل
میبینیم
۱.جمع نظرگاههای مختلف
۲.کنده شدن ازسطح نظرگاه دیگران
مثلامیزراازبالاببینیم
شکاکیتSceptisismبه معنای جزءوکل
بودن وجودذهنی وعینی نیست بلکه
به معنای قول به عدم حقیقت است
دورنیزشکسته میشودچراکه شرط حضوروجودذهنی،درک ماهیت نیست
گرچه که ازتعبیرمرحوم علامه درمقصداول این معنابرمی آیدچراکه
ایشان میفرمایندوقتی انسان شیئی را
میبیندفی عین أنه واحدذهن دومفهوم
وجودوماهیت راانتزاع میکند
حقیربااین تعبیرهمراه نیستم معتقدم
ماهیت،مفهومی کلیست ومفاهیم کلی
غیرفطری ازراه تجریدAbstraction
حاصل میشوند
دراین خصوص حتمایادداشت استحاله
تعریف منطقی حقیررامطالعه فرمایید
پس دور،تمام نیست
فکرمیکنم استدلال شماوضع مقدم است
-اگردرک صورت ذهنی باطل شودفلسفه
باطل میشود
-درک صورت ذهنی باطلست
پس فلسفه باطل است
P—>Q,Pl—Q
علاوه بربطلان مقدمه دوم که بیان شد
مقدمه اول که قضیه شرعیه متصله است نیزباطلست چراکه علی فرض بطلان نظریه صورت ذهنی فلسفه،فلسفه
باطل نمیشودبلکه تنهابخش معرفت شناختی آن مخدوش میشودوباتوجه به
نظرحقیرکه منطبق بررأی مشهورست
مبتنی برتقدم هستی شناسی برمعرفت شناسی،هستی شناسی فلسفه به قوت خودباقیست.
ملتمس دعا
آفرین بر هنرمند خوب کشورمان پوریا پور سرخ عزیز
حضورا هم از شما تشکر خواهم کرد
بچه های شهید گردان فاطمیون نیز
شما را فراموش نخواهند کرد
میثم فتحی
@boorhan_fathi
حضورا هم از شما تشکر خواهم کرد
بچه های شهید گردان فاطمیون نیز
شما را فراموش نخواهند کرد
میثم فتحی
@boorhan_fathi
🖤🖤
خداوند مرحوم شیخ الاسلام مرحومه رهبر و دیگر درگذشتگان کرونا را بیامرزد
وتمام مبتلایان را فارغ از جناح سیاسی فکری شفای عاجل عنایت فرماید
انشاالله به فضل الهی از این گرفتاری
با خسارات هر چه کمتر عبور کنیم
باید امیدوار بود
@boorhan_fathi
خداوند مرحوم شیخ الاسلام مرحومه رهبر و دیگر درگذشتگان کرونا را بیامرزد
وتمام مبتلایان را فارغ از جناح سیاسی فکری شفای عاجل عنایت فرماید
انشاالله به فضل الهی از این گرفتاری
با خسارات هر چه کمتر عبور کنیم
باید امیدوار بود
@boorhan_fathi
روز تولد مولی و آقا و سرور،أب الأمة
علی بن ابیطالب را خدمت همه دوستان
گروه بالأخص پدران عزیز تبریک عرض میکنم
الشیعة من شایع علیا
مشایعت یعنی پا جای پای مولی نهادن
انشاالله که همه در این مسیر قرار گیریم
انشاالله که همه دوستان گروه دسته جمعی مقابل ایوان طلا
ملتمس دعا
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
@boorhan_fathi
علی بن ابیطالب را خدمت همه دوستان
گروه بالأخص پدران عزیز تبریک عرض میکنم
الشیعة من شایع علیا
مشایعت یعنی پا جای پای مولی نهادن
انشاالله که همه در این مسیر قرار گیریم
انشاالله که همه دوستان گروه دسته جمعی مقابل ایوان طلا
ملتمس دعا
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
@boorhan_fathi
کانال برهان pinned «🖤🖤 خداوند مرحوم شیخ الاسلام مرحومه رهبر و دیگر درگذشتگان کرونا را بیامرزد وتمام مبتلایان را فارغ از جناح سیاسی فکری شفای عاجل عنایت فرماید انشاالله به فضل الهی از این گرفتاری با خسارات هر چه کمتر عبور کنیم باید امیدوار بود @boorhan_fathi»
کانال برهان pinned «روز تولد مولی و آقا و سرور،أب الأمة علی بن ابیطالب را خدمت همه دوستان گروه بالأخص پدران عزیز تبریک عرض میکنم الشیعة من شایع علیا مشایعت یعنی پا جای پای مولی نهادن انشاالله که همه در این مسیر قرار گیریم انشاالله که همه دوستان گروه دسته جمعی مقابل ایوان طلا…»