بسمه تعالی
یادداشت تفسیری
«اشتراک معنوی استخلاف»
آیه۷سوره حدید:
«آمنوابالله ورسوله وأنفقوامما
جعلکم مستخلفین فیه فالذین
آمنوامنکم وأنفقوالهم أجرکبیر»
مرحوم علامه طباطبایی درذیل این
آیه میفرمایند:
«ازسیاق آیه برمی آیدکه خطاب در
این آیه به کسانیست که به خداو
رسول(ص)ایمان آورده اند وشامل
کفارنمیشود».
وسپس استخلاف انسان رابه دوشکل ترسیم میکنندکه یاخدااورا
جانشین خودقرارمیدهدازباب«إنی
جاعل فی الأرض خلیفة»ویاجانشین پیشینیان قرار
میدهدوفایده درک این استخلافها
تسهیل انفاق است برای انسان.
رأی مختار:
به زعم ناقص حقیر،باتوجه به مقدمیت مقام نظر(أعم ازعقلی و
قلبی)نسبت به مقام عمل،ایمان
مقدمه انفاق است که فقدان آن،
انفاق حرام ووجودآن بنابردرجاتش
انفاقهای واجب ومستحب راسبب
میشود.
انفاق حرام مانند؛
«إن الذین کفرواینفقون أموالهم
لیصدواعن سبیل الله...»
انفاق واجب مانند؛
«وممارزقناهم ینفقون» و
«والذین یکنزون الذهب والفضه و
لاینفقونهافی سبیل الله فبشرهم
بعذاب ألیم»(باب زکاة)
«واعلمواأنماغنمتم من شیئ فأن
لله خمسه...»(باب خمس)
«وعلی المولودله رزقهن وکسوتهن
بالمعروف»(نفقه زوجه وفرزندان درباب نکاح)
«وأنفقوافی سبیل الله ولاتلقوابأیدیکم إلی التهلکة...»
(باب جهاد)
وسایرابواب دیگرمانندکفارات مالیه
و...
انفاق مستحب مانند؛
«من ذاالذی یقرض الله قرضاحسنا...»(باب صدقه)و...
ضمن اینکه انفاق نیزمیتواندمادی
باشدومعنوی.
انفاق مادی مانند؛
«جهدوابأموالکم...»
«أنفقوامن طیبات ماکسبتم»و...
انفاق معنوی مانند؛
«هدی للمتقین»
«ممارزقناهم ینفقون»و...
—>پس باتوجه به مقول به تشکیک بودن ایمان،انفاق نیزچنین
خواهدبودونوع استخلاف نیزبنابر
سطح ودرجه انفاق تعریف میشود.
(ایمان—>انفاق—>استخلاف)
نتیجه:
باطی مراتب انفاق حرام وواجب و
مستحب میتوان به استخلاف به
معنای استنابة رسید.همان مضمون آیه إستخلاف(آیه۵۵سوره
نور):
«وعدالله الذین آمنوامنکم وعملوا
الصالحات لیستخلفنهم فی الأرض
کمااستخلف الذین من قبلهم ولیمکنن لهم دینهم الذی ارتضی
لهم ولیبدلنهم من بعدخوفهم أمنا
یعبدوننی لایشرکون بی شیئاومن
کفربعدذلک فأولئک هم الفاسقون»
باعنایت به درجات استخلاف که
تقسیم مرحوم علامه درخصوص
استخلاف نیزمؤیدهمین معناست،
نکته ابتدایی علامه درموردخطاب
آیه واینکه مختص به مؤمنانست
مردودمیشودپس استخلاف دراین
آیه شامل هردوگروه مؤمن وکافر
میشودلکن درآیه استخلاف چنین
نیست وآن درجه ازاستخلاف ازآن
مؤمنان وعاملانست به حسب درجاتشان.
نکته:
به زعم ناقص حقیر؛
بیان ابوهلال عسکری درکتاب گرانقدرفروق اللغویة مبتنی برتمایز
إعطاوانفاق مبتنی براینکه انفاق به
شرط انتقال مالکیت وإعطا،لابشرط
ازآنست،تنهادراعتباریات بشری و
بین الإثنینی معناداراست وگرنه
درنسبت خالق ومخلوقی هرچه هست إعطاست چه اینکه مالک علی الإطلاق هموست.البته که مبنای این تمایزنیزإعطای اوست
چراکه درگروملکیت است واعتباراو.
والحمدلله رب العالمین
میثم فتحی
یادداشت تفسیری
«اشتراک معنوی استخلاف»
آیه۷سوره حدید:
«آمنوابالله ورسوله وأنفقوامما
جعلکم مستخلفین فیه فالذین
آمنوامنکم وأنفقوالهم أجرکبیر»
مرحوم علامه طباطبایی درذیل این
آیه میفرمایند:
«ازسیاق آیه برمی آیدکه خطاب در
این آیه به کسانیست که به خداو
رسول(ص)ایمان آورده اند وشامل
کفارنمیشود».
وسپس استخلاف انسان رابه دوشکل ترسیم میکنندکه یاخدااورا
جانشین خودقرارمیدهدازباب«إنی
جاعل فی الأرض خلیفة»ویاجانشین پیشینیان قرار
میدهدوفایده درک این استخلافها
تسهیل انفاق است برای انسان.
رأی مختار:
به زعم ناقص حقیر،باتوجه به مقدمیت مقام نظر(أعم ازعقلی و
قلبی)نسبت به مقام عمل،ایمان
مقدمه انفاق است که فقدان آن،
انفاق حرام ووجودآن بنابردرجاتش
انفاقهای واجب ومستحب راسبب
میشود.
انفاق حرام مانند؛
«إن الذین کفرواینفقون أموالهم
لیصدواعن سبیل الله...»
انفاق واجب مانند؛
«وممارزقناهم ینفقون» و
«والذین یکنزون الذهب والفضه و
لاینفقونهافی سبیل الله فبشرهم
بعذاب ألیم»(باب زکاة)
«واعلمواأنماغنمتم من شیئ فأن
لله خمسه...»(باب خمس)
«وعلی المولودله رزقهن وکسوتهن
بالمعروف»(نفقه زوجه وفرزندان درباب نکاح)
«وأنفقوافی سبیل الله ولاتلقوابأیدیکم إلی التهلکة...»
(باب جهاد)
وسایرابواب دیگرمانندکفارات مالیه
و...
انفاق مستحب مانند؛
«من ذاالذی یقرض الله قرضاحسنا...»(باب صدقه)و...
ضمن اینکه انفاق نیزمیتواندمادی
باشدومعنوی.
انفاق مادی مانند؛
«جهدوابأموالکم...»
«أنفقوامن طیبات ماکسبتم»و...
انفاق معنوی مانند؛
«هدی للمتقین»
«ممارزقناهم ینفقون»و...
—>پس باتوجه به مقول به تشکیک بودن ایمان،انفاق نیزچنین
خواهدبودونوع استخلاف نیزبنابر
سطح ودرجه انفاق تعریف میشود.
(ایمان—>انفاق—>استخلاف)
نتیجه:
باطی مراتب انفاق حرام وواجب و
مستحب میتوان به استخلاف به
معنای استنابة رسید.همان مضمون آیه إستخلاف(آیه۵۵سوره
نور):
«وعدالله الذین آمنوامنکم وعملوا
الصالحات لیستخلفنهم فی الأرض
کمااستخلف الذین من قبلهم ولیمکنن لهم دینهم الذی ارتضی
لهم ولیبدلنهم من بعدخوفهم أمنا
یعبدوننی لایشرکون بی شیئاومن
کفربعدذلک فأولئک هم الفاسقون»
باعنایت به درجات استخلاف که
تقسیم مرحوم علامه درخصوص
استخلاف نیزمؤیدهمین معناست،
نکته ابتدایی علامه درموردخطاب
آیه واینکه مختص به مؤمنانست
مردودمیشودپس استخلاف دراین
آیه شامل هردوگروه مؤمن وکافر
میشودلکن درآیه استخلاف چنین
نیست وآن درجه ازاستخلاف ازآن
مؤمنان وعاملانست به حسب درجاتشان.
نکته:
به زعم ناقص حقیر؛
بیان ابوهلال عسکری درکتاب گرانقدرفروق اللغویة مبتنی برتمایز
إعطاوانفاق مبتنی براینکه انفاق به
شرط انتقال مالکیت وإعطا،لابشرط
ازآنست،تنهادراعتباریات بشری و
بین الإثنینی معناداراست وگرنه
درنسبت خالق ومخلوقی هرچه هست إعطاست چه اینکه مالک علی الإطلاق هموست.البته که مبنای این تمایزنیزإعطای اوست
چراکه درگروملکیت است واعتباراو.
والحمدلله رب العالمین
میثم فتحی
سلام و عرض ارادت و تشکر از استاد فتحی
سیاق آیه که با کلمه امر آمنوا .... آغاز شده چگونه میتواند کفار را هم دربرگیرد؟
یعنی با پذیرش تشکیکی بودن ایمان و استخلاف و انفاق مدلول آیه چگونه کفار را هم شامل میشود؟
سوال دیگر در مورد این است که انفاق استعمال در هزینه کردن مال شده است حال اگر فردی بگوید مثلا " spend your money" و بعد بگوید "spend what you love"
میفهمیم که spend در اعم از مالی ظهور دارد یا میفهمیم آنچه دوست داری منظور آن اموالی است که دوست داری؟
به نظر می آید توسعه معنای استعمالی انفاق در غیر مالی نیاز به دلیل داشته باشد هرچند معنای لغوی آن معانی مختلفی داشته باشد.
در مورد مقدم بودن نظر بر عمل چگونه نظر به عقلی و قلبی تفسیر شد؟ قلب در مقام نیست؟
سیاق آیه که با کلمه امر آمنوا .... آغاز شده چگونه میتواند کفار را هم دربرگیرد؟
یعنی با پذیرش تشکیکی بودن ایمان و استخلاف و انفاق مدلول آیه چگونه کفار را هم شامل میشود؟
سوال دیگر در مورد این است که انفاق استعمال در هزینه کردن مال شده است حال اگر فردی بگوید مثلا " spend your money" و بعد بگوید "spend what you love"
میفهمیم که spend در اعم از مالی ظهور دارد یا میفهمیم آنچه دوست داری منظور آن اموالی است که دوست داری؟
به نظر می آید توسعه معنای استعمالی انفاق در غیر مالی نیاز به دلیل داشته باشد هرچند معنای لغوی آن معانی مختلفی داشته باشد.
در مورد مقدم بودن نظر بر عمل چگونه نظر به عقلی و قلبی تفسیر شد؟ قلب در مقام نیست؟
بسمه تعالی
یادداشت تفسیری
«اشتراک معنوی استخلاف»(۲)
(پاسخ به اشکالات)
اشکال۱:
قرینه «آمنوا»،بیانگرآنست که خطاب آیه،مؤمنانند.
پاسخ:
مقدمه:دونظردراین خصوص:
۱.فخررازی معتقداست؛ اگرآمنوا
خطاب به مؤمنین باشدتحصیل حاصل لازم می آیدواگرخطاب به
کفارباشدتکلیف بمالایطاق،چراکه
کسی که خدارانمیشناسدمحالست
امراورابشناسد
پس مرادازآمنواشناخت صفاتست
نه ذات
پاسخ مابه فخررازی:
اگرمخاطب آمنوامؤمنین باشندالزاماتحصیل حاصل نخواهدبودچراکه ایمان،مقول به
تشکیک است(یاأیهاالذین آمنواآمنوا)
واگرمخاطب آمنواکفارباشندتکلیف
بمالایطاق نیست چراکه ایمانشان
درگروشناخت متعلق وروش ومقومات ایمانست که شناخت،محال نیست.
نتیجه نهایی ایشان نیزمبتنی برصفاتی بودن ایشان وقول به زیادت صفات برذاتست که فعلا
سخنی نمیگوییم لکن مخالف نظر
مشهورحکماست.
۲.صدرالمتألهین معتقداست؛مخاطب آیه،کل ذوی العقول است.
رأی مختار:به زعم حقیر،رأی ملاصدراموافق تحقیق است.
استدلال حقیر:
مخاطبان آمنوادارندگان عدم ایمانندوعدم ایمان،شامل عدم مطلق وعدم نسبی ایمان میشود
به عبارتی،هم میتوان گفت:
یاأیهاالکافرون،آمنوا
وهم میتوان گفت:
یاأیهاالذین آمنوا(به درجات أدنی)
آمِنوا(به درجات أعلی)
—>پس خطاب آمنواأعم ازکافرومؤمن است.
اشکال۲:
قول به انفاق معنوی،توسعه درمعنای انفاق است که دلیل میخواهد.
پاسخ:
معنای اصلی انفاق(قدرجامع معانی)،مطلق خروج است.
شواهد:
۱.هم ریشه بودن انفاق ونفاق
۲.دربرخی ادله شرعی،ترکیب انفاق المال بکاررفته مانندروایت شریفه
علوی:«إن انفاق المال فی معاصیه
أعظم محنة»
۳.دربرخی ادله شرعی،ماده انفاق
درامورغیرمالی بکاررفته مانندروایت شریفه علوی:«کل
شیئ ینقص علی الإنفاق إلاالعلم»
۴.برخی مصادیقِ مصادیق انفاق،
درامورغیرمالیست پس انفاق درآن
مصداقِ مصداقش،غیرمالی میشود
مثلاوقف ازمصادیق انفاقست و
بنابرقول به شرط مالیت درعین
موقوفه(که رأی مختارنیزهست)،
وقف علمی نیزممکنست.
پس وقف علمی،بالواسطه ازمصادیق انفاق غیرمالی میشود.
حال،باتوجه به اثبات اینکه معنای
نفق،مطلق خروجست،وباضمیمه
اصولی مانندأصالة عدم النقل،عارضیم؛توسعه ای درمعنا
داده نشده بلکه معنای اصلی حفظ
شده است.
اشکال۳:
شمول مرحله نظربه عقلی وقلبی
چگونه ثابت میشود؟
پاسخ:
مرادازمرحله نظر،عقل است که بنابرنظرمشهور(نه حقیر)،شامل دو
بعدعقل نظری وعملیست درمقابل
عمل وبه عنوان مقدمه آن.
عقل نظری شامل؛عقل هیولائی و
بالملکه وبالفعل وبالمستفادو
عقل عملی شامل؛تخلیه،تجلیه،
تحلیه وفنا است که باتأمل درتعاریف هرکدام ازاین مراحل در
می یابیم که دربعدنظری،عقل و
قلب،درهم تنیده اند.بنابررأی مشهور،ازقاعده ملازمه گرفته تا
«إستفتِ قلبک»،اینهامبنای عملند.
والحمدلله رب العالمین
میثم فتحی
یادداشت تفسیری
«اشتراک معنوی استخلاف»(۲)
(پاسخ به اشکالات)
اشکال۱:
قرینه «آمنوا»،بیانگرآنست که خطاب آیه،مؤمنانند.
پاسخ:
مقدمه:دونظردراین خصوص:
۱.فخررازی معتقداست؛ اگرآمنوا
خطاب به مؤمنین باشدتحصیل حاصل لازم می آیدواگرخطاب به
کفارباشدتکلیف بمالایطاق،چراکه
کسی که خدارانمیشناسدمحالست
امراورابشناسد
پس مرادازآمنواشناخت صفاتست
نه ذات
پاسخ مابه فخررازی:
اگرمخاطب آمنوامؤمنین باشندالزاماتحصیل حاصل نخواهدبودچراکه ایمان،مقول به
تشکیک است(یاأیهاالذین آمنواآمنوا)
واگرمخاطب آمنواکفارباشندتکلیف
بمالایطاق نیست چراکه ایمانشان
درگروشناخت متعلق وروش ومقومات ایمانست که شناخت،محال نیست.
نتیجه نهایی ایشان نیزمبتنی برصفاتی بودن ایشان وقول به زیادت صفات برذاتست که فعلا
سخنی نمیگوییم لکن مخالف نظر
مشهورحکماست.
۲.صدرالمتألهین معتقداست؛مخاطب آیه،کل ذوی العقول است.
رأی مختار:به زعم حقیر،رأی ملاصدراموافق تحقیق است.
استدلال حقیر:
مخاطبان آمنوادارندگان عدم ایمانندوعدم ایمان،شامل عدم مطلق وعدم نسبی ایمان میشود
به عبارتی،هم میتوان گفت:
یاأیهاالکافرون،آمنوا
وهم میتوان گفت:
یاأیهاالذین آمنوا(به درجات أدنی)
آمِنوا(به درجات أعلی)
—>پس خطاب آمنواأعم ازکافرومؤمن است.
اشکال۲:
قول به انفاق معنوی،توسعه درمعنای انفاق است که دلیل میخواهد.
پاسخ:
معنای اصلی انفاق(قدرجامع معانی)،مطلق خروج است.
شواهد:
۱.هم ریشه بودن انفاق ونفاق
۲.دربرخی ادله شرعی،ترکیب انفاق المال بکاررفته مانندروایت شریفه
علوی:«إن انفاق المال فی معاصیه
أعظم محنة»
۳.دربرخی ادله شرعی،ماده انفاق
درامورغیرمالی بکاررفته مانندروایت شریفه علوی:«کل
شیئ ینقص علی الإنفاق إلاالعلم»
۴.برخی مصادیقِ مصادیق انفاق،
درامورغیرمالیست پس انفاق درآن
مصداقِ مصداقش،غیرمالی میشود
مثلاوقف ازمصادیق انفاقست و
بنابرقول به شرط مالیت درعین
موقوفه(که رأی مختارنیزهست)،
وقف علمی نیزممکنست.
پس وقف علمی،بالواسطه ازمصادیق انفاق غیرمالی میشود.
حال،باتوجه به اثبات اینکه معنای
نفق،مطلق خروجست،وباضمیمه
اصولی مانندأصالة عدم النقل،عارضیم؛توسعه ای درمعنا
داده نشده بلکه معنای اصلی حفظ
شده است.
اشکال۳:
شمول مرحله نظربه عقلی وقلبی
چگونه ثابت میشود؟
پاسخ:
مرادازمرحله نظر،عقل است که بنابرنظرمشهور(نه حقیر)،شامل دو
بعدعقل نظری وعملیست درمقابل
عمل وبه عنوان مقدمه آن.
عقل نظری شامل؛عقل هیولائی و
بالملکه وبالفعل وبالمستفادو
عقل عملی شامل؛تخلیه،تجلیه،
تحلیه وفنا است که باتأمل درتعاریف هرکدام ازاین مراحل در
می یابیم که دربعدنظری،عقل و
قلب،درهم تنیده اند.بنابررأی مشهور،ازقاعده ملازمه گرفته تا
«إستفتِ قلبک»،اینهامبنای عملند.
والحمدلله رب العالمین
میثم فتحی
Forwarded from آقا محمد
📢 انجمن علمی دانشجویی الهیات برگزار میکند:
🔶 *اولین جلسه از سلسله جلسات مشکات*
🔷 با حضور *«آیةالله سند» از شهر نجف اشرف*
🔸 موضوع: *روش موثر و کارآمد در مطالعه مباحث فقهی*
📅 زمان: *پنجشنبه ۱۴ اسفندماه*
🕰 *ساعت ۸:۳۰ به وقت ایران*
🔗 لینک ورود به جلسه (با استفاده از گزینه مهمان):
🔻 https://vc.isu.ac.ir/ch/theology-sci-assn
✅ شرکت در جلسه برای عموم، *بلامانع است.*
#آیتالله_سند
#مشکات_هفت
#مطالعه_موثر_در_فقه
#قرار_سالانه
#الهیات
#نجف_اشرف
🌐 @elahiat_isu
__________________________________
🕹 دسترسی یکجا به رسانه های انجمن الهیات👇
```[میانبر رسانه ای]
📌 *هو الخبیر*
نشانی در پیام رسان های:
بــلــه | 👈 ble.ir/elahiat_isu
ایـتـا | 👈 eitaa.com/elahiat_isu
سروش | 👈 sapp.ir/elahiat_isu
اینستاگرام | 👈 instagram.com/elahiat.anjoman.isu
کانال آموزشی (صوت و گزارش) | 👈 ble.ir/elahiat_isu_ed
💎 *ارتباط با دبیر انجمن:*
🌐 @shariatinejad
💎 *ارتباط با مدیر کانال:*
🌐 @sisadosizdah
📚 انجمن علمی دانشجویی الهیات
🏛 دانشگاه امام صادق علیه السلام
```
🔶 *اولین جلسه از سلسله جلسات مشکات*
🔷 با حضور *«آیةالله سند» از شهر نجف اشرف*
🔸 موضوع: *روش موثر و کارآمد در مطالعه مباحث فقهی*
📅 زمان: *پنجشنبه ۱۴ اسفندماه*
🕰 *ساعت ۸:۳۰ به وقت ایران*
🔗 لینک ورود به جلسه (با استفاده از گزینه مهمان):
🔻 https://vc.isu.ac.ir/ch/theology-sci-assn
✅ شرکت در جلسه برای عموم، *بلامانع است.*
#آیتالله_سند
#مشکات_هفت
#مطالعه_موثر_در_فقه
#قرار_سالانه
#الهیات
#نجف_اشرف
🌐 @elahiat_isu
__________________________________
🕹 دسترسی یکجا به رسانه های انجمن الهیات👇
```[میانبر رسانه ای]
📌 *هو الخبیر*
نشانی در پیام رسان های:
بــلــه | 👈 ble.ir/elahiat_isu
ایـتـا | 👈 eitaa.com/elahiat_isu
سروش | 👈 sapp.ir/elahiat_isu
اینستاگرام | 👈 instagram.com/elahiat.anjoman.isu
کانال آموزشی (صوت و گزارش) | 👈 ble.ir/elahiat_isu_ed
💎 *ارتباط با دبیر انجمن:*
🌐 @shariatinejad
💎 *ارتباط با مدیر کانال:*
🌐 @sisadosizdah
📚 انجمن علمی دانشجویی الهیات
🏛 دانشگاه امام صادق علیه السلام
```
Forwarded from آکادمی فلسفه و هنر مارزوک
گروه تلگرامی مارزوک تقدیم میکند
کنفرانس: برسی انتقادی تاریخ جامعه شناسی، وکنش جامعه شناسان ایران.
با حضور:دکتررحیم محمدی
ودکتر محدثی
دوشنبه 25اسفند
ساعت21
لینک حضور:
https://t.me/joinchat/T4GheNxdawdPxIzJ
اکادمی فلسفه مارزوک
@marzockacademy
کنفرانس: برسی انتقادی تاریخ جامعه شناسی، وکنش جامعه شناسان ایران.
با حضور:دکتررحیم محمدی
ودکتر محدثی
دوشنبه 25اسفند
ساعت21
لینک حضور:
https://t.me/joinchat/T4GheNxdawdPxIzJ
اکادمی فلسفه مارزوک
@marzockacademy
«کس نیست کو بدولت او شادمانه نیست😅»
طنز نامه « حسنک دروغگو »
(تلفیقی از دوداستان حسنک وزیر
وچوپان دروغگو واقتباسی ازتاریخ
بیهقی)
حسنک دروغگو مردم بلاد راگفت:
همه حرفهای من دروغ است پس هستم.
دیدیدکه گرگ بود که گوسفندان
بُرد
بره هاشان بیاورید
چوپانیتان کنم
چاقشان کنم
نمک دارم
باسوزن بوسهل زوزنی بترکانم
وسعادتتان رابااوسیاهه کنم
آنچنان رونقی که روغنتان بچکد
«زنهار که خون میچکدازگفته سعدی
هر ک اینهمه نشتربخوردخون بچکاند»
رونقی که درزمان مسعود،سلطان
محمود را یاد کنید.
البته غزنوی
دست بوسی دست دیبای محمود مایه فرح است
و مِیِ صدق و صفایش زینت بخشِ
قدح
مردم سنگ نزدند
رنگ بزدند
حسنک کجایی؟
صد از کف داده، دوصد ، آوردندو
او ، دوصد ، گفت
ای سندباد:
«بارانِدوصدساله فروننشاند
این گَردِبلا را که برانگیخته ای»
(عمادی ازسندبادنامه)
مردم را به جرم قرمطیان به دارکشید
آیا نه چنینست که بلشویکانِ مسلمان،سیاهه«چه باید کرد؟»ِلنین را یکبار هم نخواندند
القصه
إخوان صفا،صاف شدند
وپیکر خلق،هفت سال بردار،آویخته
«...قریب هفت سال برداربماند
چنانکه پاهایش همه فروتراشیده و
خشک شدچنانکه اثری نماند.تا
به دستوری فرودگرفتندودفن کردند
چنانکه کس ندانست سرش کجاست وتن کجا؟»
به یاد حسنک وزیر
همو که به قول فرخی سیستانی
«دست خائنان جهان کردزیرسنگ»
میثم فتحی
سحرگاه۱۵اسفند۹۹
🌹🌹🌹
طنز نامه « حسنک دروغگو »
(تلفیقی از دوداستان حسنک وزیر
وچوپان دروغگو واقتباسی ازتاریخ
بیهقی)
حسنک دروغگو مردم بلاد راگفت:
همه حرفهای من دروغ است پس هستم.
دیدیدکه گرگ بود که گوسفندان
بُرد
بره هاشان بیاورید
چوپانیتان کنم
چاقشان کنم
نمک دارم
باسوزن بوسهل زوزنی بترکانم
وسعادتتان رابااوسیاهه کنم
آنچنان رونقی که روغنتان بچکد
«زنهار که خون میچکدازگفته سعدی
هر ک اینهمه نشتربخوردخون بچکاند»
رونقی که درزمان مسعود،سلطان
محمود را یاد کنید.
البته غزنوی
دست بوسی دست دیبای محمود مایه فرح است
و مِیِ صدق و صفایش زینت بخشِ
قدح
مردم سنگ نزدند
رنگ بزدند
حسنک کجایی؟
صد از کف داده، دوصد ، آوردندو
او ، دوصد ، گفت
ای سندباد:
«بارانِدوصدساله فروننشاند
این گَردِبلا را که برانگیخته ای»
(عمادی ازسندبادنامه)
مردم را به جرم قرمطیان به دارکشید
آیا نه چنینست که بلشویکانِ مسلمان،سیاهه«چه باید کرد؟»ِلنین را یکبار هم نخواندند
القصه
إخوان صفا،صاف شدند
وپیکر خلق،هفت سال بردار،آویخته
«...قریب هفت سال برداربماند
چنانکه پاهایش همه فروتراشیده و
خشک شدچنانکه اثری نماند.تا
به دستوری فرودگرفتندودفن کردند
چنانکه کس ندانست سرش کجاست وتن کجا؟»
به یاد حسنک وزیر
همو که به قول فرخی سیستانی
«دست خائنان جهان کردزیرسنگ»
میثم فتحی
سحرگاه۱۵اسفند۹۹
🌹🌹🌹
Forwarded from متافیزیک تحلیلی دکتر مروارید
نشست رویکردهای معاصر در بازخوانی فلسفه اسلامی،
نشست اول: رویکرد تحلیلی به فلسفه اسلامی.
زمان: شنبه ۱۶ اسفند ۹۹، ساعت ۱۶ الی ۱۸.
لینک شرکت در نشست:
https://webinar.ihcs.ac.ir/b/ihc-p6k-yz6
#دکتر_مروارید
#فلسفه_تحلیلی
#فلسفه_اسلامی
@drmorvarid
نشست اول: رویکرد تحلیلی به فلسفه اسلامی.
زمان: شنبه ۱۶ اسفند ۹۹، ساعت ۱۶ الی ۱۸.
لینک شرکت در نشست:
https://webinar.ihcs.ac.ir/b/ihc-p6k-yz6
#دکتر_مروارید
#فلسفه_تحلیلی
#فلسفه_اسلامی
@drmorvarid
Forwarded from آرش نراقی
سخنرانی آرش نراقی تحت عنوان «اسلام و تجربه مدارا: گذشته و آینده» در گروه مطالعات خاورمیانه دانشگاه آلبرتا- ۲۷ ماه مارچ ۲۰۲۱- ۸:۳۰ شب به وقت تهران. (این سخنرانی به زبان انگلیسی برگزار خواهد شد.)
Islam and the Experience of Toleration: The Past and the Future
Public Talk by Arash Naraghi, Associate Professor of Philosophy and Religion; Chair, Department of Philosophy, Moravian College, USA
When: Saturday, March 27, 2021, 10 AM-12 noon (Edmonton time)
Where: Online Zoom Webinar. http://meis.ualberta.ca/?event=Public%20Talk%20by%20Dr%20Naraghi
Islam and the Experience of Toleration: The Past and the Future
Public Talk by Arash Naraghi, Associate Professor of Philosophy and Religion; Chair, Department of Philosophy, Moravian College, USA
When: Saturday, March 27, 2021, 10 AM-12 noon (Edmonton time)
Where: Online Zoom Webinar. http://meis.ualberta.ca/?event=Public%20Talk%20by%20Dr%20Naraghi
Forwarded from آکادمی فلسفه و هنر مارزوک
4_5798876070656608302.pdf
5.1 MB
Forwarded from مرکز فقهی امام محمد باقر علیه السلام
📗گزارشی از شماره جدید فصلنامه علمی پژوهشی «فقه»
از جمله مقالات شماره جدید این فصلنامه:
1️⃣«تقدم سند بر شهادت با محوریت نقد ادله مخالفان»
2️⃣«بررسی جایگاه «مصلحت» در فقه»
3️⃣«جرمانگاری از منظر فقه نظامات»
4️⃣«مُتفرّداتِ فقهی میرداماد (ره)»
🔆متن کامل خبر و خلاصه مقالات را اینجا بخوانید:
https://b2n.ir/d23093
#خبرنامه_پژوهشی
——
🌐مرکز فقهی امام محمد باقر علیه السلام
@mfeqhi
از جمله مقالات شماره جدید این فصلنامه:
1️⃣«تقدم سند بر شهادت با محوریت نقد ادله مخالفان»
2️⃣«بررسی جایگاه «مصلحت» در فقه»
3️⃣«جرمانگاری از منظر فقه نظامات»
4️⃣«مُتفرّداتِ فقهی میرداماد (ره)»
🔆متن کامل خبر و خلاصه مقالات را اینجا بخوانید:
https://b2n.ir/d23093
#خبرنامه_پژوهشی
——
🌐مرکز فقهی امام محمد باقر علیه السلام
@mfeqhi
بسمه تعالی
« حوزه منفصل ازسیاست،حوزه
منفعل از سیاست»
(رفتارفقهای نجف درترازو)
مدعا:
حوزه ای که موضع سیاسی جدی
نداشته ودرصددتأمین قوای قاهره
نباشدیا؛
-ازقدرت ودرقدرت،مضمحل خواهدشد ویا
-ازقدرت،منفعل
استدلال:
بخش مهمی ازهویت شیعی درگرو
منابع اقتصادی،سرزمینی ونظامیست یعنی قوای قاهره که اگرفتوادرمسائل اجتماعی،مسبوق به اینهانباشد،نقش برآب خواهدبود.
شواهد:
۱.حملات مکرربه نجف مثلا:
-حمله مرة بن قیس درقرن۴به قصدنبش قبرامیرالمؤمنین(ع)که
اگراصبحان ویارانش نبودندموفق
میشد وحال آنکه ازقرن سوم مرجعیت شیعه دربغدادمستقربودند.
-حمله علی بن محمدمهدی ملقب
به المشعشع درقرن۹؛
اوقلمرومشعشعیان راازاهوازتابغداد
گسترش دادودرسال۸۴۴هجری برنجف مسلط شده وبه ساحت امیرالمؤمنین(ع)جسارت نمودو حال آنکه مرجعیت شیعه درنیمه
قرن پنجم به نجف منتقل شده بود
وبزرگان فقهای شیعه نظاره گراین
فجایع بودند.
-حمله سلطان سلیم عثمانی در۱۰۳۴هجری به نجف.دراین هنگام بااینکه نجف جزءقلمروصفویان محسوب میشد
وفقهای بزرگی حضورداشتند،این
عوام متدین بودندکه بدون فتوای
مراجع زمانشان(چه رسدبه حضورآنان)دروازه های شهررابستند
وباسنگ وکلوخ دشمن راراندندواین
پیروزی رامعجزه ای ازجانب امیرالمؤمنین(ع)دانستند.
-فتح نجف به دست عثمانیان در۱۰۴۸که بوسیله سلطان مرادعثمانی وپس ازمرگ شاه عباس صفوی صورت گرفت.
-فتح نجف توسط نادرشاه افشاردر۱۱۵۶که اوپس ازاین،قراردادی بااحمدپاشاامضانمودمبتنی براینکه
ایرانیان به راحتی عتبات رازیارت کنند.
-حمله وهابیون به نجف در۱۲۲۱که
چندین بارصورت گرفت که باوجود
قتل وغارت فراوان بازبامقاومت عوام متدین آنهم بدون فتوای فقها
مواجه شدندوبرنجف سیطره نیافتند.دراین زمان کماکان فقهای
بزرگی چون بحرالعلوم حضورداشتندکه ماجرای تشرف ایشان نُقلِ نَقلِ اهل منبراست.
تابرسیم به انتفاضه سامراکه شیعیان بسیاری محبوس وحدود۴۰۰نفرمقتول شدندوبیش از۱۰۰خانواده شیعه بالاجباردرصحرای سماوه درجنوب
غرب عراق ساکن شدندو...
میبینیم که تضعیف وتقویت عتبات
نسبت به حضورفقهالاإقتضاست.
۲.رونق حوزه هاحین مبارزه فقهای
عظام بااستعمارمانند:
-میرزای شیرازی بزرگ،مرجعیت
مطلق شیعه بعدازشیخ انصاری
باجنبش تحریم تنباکوبرضدانگلیسیهاخوش درخشید
-مشارکت فقهای عتبات درجنگهای
ایران وروس دردوره فتحعلی شاه
-میرزامحمدتقی شیرازی وجانشینش شیخ الشریعه اصفهانی،رهبران انقلاب۱۹۲۰عراق
علیه انگلیسیها.
-تبعیدسیدابوالحسن اصفهانی ومیرزاحسین نائینی به ایران
-حمایت شهیدصدروشهیدحکیم و
امام ازقیام مردم درمقابل کشتارزائران به دست بعث.
-جنگ عراق وکویت وحمایت مرحوم خویی ازانتفاضه شعبانیه
و...
۳.شیعیان عراق،بدون انسجام نظامی،اکثریتی درحکم اقلیت:
باتوجه به:
-تمرکزمرجعیت ازقرن۴الی زماننا
هذا(قرن۱۵)
-وحضورطیفهای مختلف شیعی درعراق مانندشیعیان عرب وکردو
ترکمان و...به نظرمیرسداگرقائل به
پس رفت جمعیت شیعیان هم نباشیم،پیشرفتی نیزقابل اثبات نیست.حدود۷۰درصدشیعه درطیفهای مختلف وبانگرشهای متفاوت.کماکان بحث خطرناک تجزیه عراق،حمله تروریستها به
شیعیان وسهم خواهی سخت شیعیان درقدرتهامطرح است.
نتیجه:
همواره هویت شیعه درمعرض تهدیدبوده است.
سه نکته:
۱-حوزه منفصل ازسیاست،مفهوم
مخالف ندارد.
۲-ترنورمالی مراجع ومیزان وجوهات الزامانشاندهنده قدرت مرجعیت نیست چه اینکه ممکنست پولهای استعماری باشد
۳-محافظه کاری،قدرت زانیست
بلکه نشان انفعال است.
-اشاره ای به دیدارپاپ صهیونیست باآیت الله سیدناالسیستانی:
باعلم به مشی فقاهتی ایشان عارضم که این سیدبزرگوارموضع گیری ومخالفت جدی راروانمیدانندومعلومست که فتاوای عدم دخالت بیگانه وضرورت امنیت و...باتلاش برای انحلال حشدالشعبی که امنیت
عتبات راتامین میکندحکایت یک بام ودوهواست
وضع وحال شیعیان عراق هم که
گریزازمرجعیت منفعل رادرگرودرغلطیدن درآغوش جریان
جهادی غیراصیل صدرمیبینندمؤیدهمین معناست.
بدین دلیل امثال این دیدارهااگر
تهدیدوتخریب نباشددربهترین حالت بی فایده مینماید.
درود وسلام به مدافعان واقعی حریم اهل البیت(ع)بالأخص حاج قاسم سلیمانی
والسلام علیکم ورحمة الله
میثم فتحی
سحرگاه۲۰اسفند۹۹
« حوزه منفصل ازسیاست،حوزه
منفعل از سیاست»
(رفتارفقهای نجف درترازو)
مدعا:
حوزه ای که موضع سیاسی جدی
نداشته ودرصددتأمین قوای قاهره
نباشدیا؛
-ازقدرت ودرقدرت،مضمحل خواهدشد ویا
-ازقدرت،منفعل
استدلال:
بخش مهمی ازهویت شیعی درگرو
منابع اقتصادی،سرزمینی ونظامیست یعنی قوای قاهره که اگرفتوادرمسائل اجتماعی،مسبوق به اینهانباشد،نقش برآب خواهدبود.
شواهد:
۱.حملات مکرربه نجف مثلا:
-حمله مرة بن قیس درقرن۴به قصدنبش قبرامیرالمؤمنین(ع)که
اگراصبحان ویارانش نبودندموفق
میشد وحال آنکه ازقرن سوم مرجعیت شیعه دربغدادمستقربودند.
-حمله علی بن محمدمهدی ملقب
به المشعشع درقرن۹؛
اوقلمرومشعشعیان راازاهوازتابغداد
گسترش دادودرسال۸۴۴هجری برنجف مسلط شده وبه ساحت امیرالمؤمنین(ع)جسارت نمودو حال آنکه مرجعیت شیعه درنیمه
قرن پنجم به نجف منتقل شده بود
وبزرگان فقهای شیعه نظاره گراین
فجایع بودند.
-حمله سلطان سلیم عثمانی در۱۰۳۴هجری به نجف.دراین هنگام بااینکه نجف جزءقلمروصفویان محسوب میشد
وفقهای بزرگی حضورداشتند،این
عوام متدین بودندکه بدون فتوای
مراجع زمانشان(چه رسدبه حضورآنان)دروازه های شهررابستند
وباسنگ وکلوخ دشمن راراندندواین
پیروزی رامعجزه ای ازجانب امیرالمؤمنین(ع)دانستند.
-فتح نجف به دست عثمانیان در۱۰۴۸که بوسیله سلطان مرادعثمانی وپس ازمرگ شاه عباس صفوی صورت گرفت.
-فتح نجف توسط نادرشاه افشاردر۱۱۵۶که اوپس ازاین،قراردادی بااحمدپاشاامضانمودمبتنی براینکه
ایرانیان به راحتی عتبات رازیارت کنند.
-حمله وهابیون به نجف در۱۲۲۱که
چندین بارصورت گرفت که باوجود
قتل وغارت فراوان بازبامقاومت عوام متدین آنهم بدون فتوای فقها
مواجه شدندوبرنجف سیطره نیافتند.دراین زمان کماکان فقهای
بزرگی چون بحرالعلوم حضورداشتندکه ماجرای تشرف ایشان نُقلِ نَقلِ اهل منبراست.
تابرسیم به انتفاضه سامراکه شیعیان بسیاری محبوس وحدود۴۰۰نفرمقتول شدندوبیش از۱۰۰خانواده شیعه بالاجباردرصحرای سماوه درجنوب
غرب عراق ساکن شدندو...
میبینیم که تضعیف وتقویت عتبات
نسبت به حضورفقهالاإقتضاست.
۲.رونق حوزه هاحین مبارزه فقهای
عظام بااستعمارمانند:
-میرزای شیرازی بزرگ،مرجعیت
مطلق شیعه بعدازشیخ انصاری
باجنبش تحریم تنباکوبرضدانگلیسیهاخوش درخشید
-مشارکت فقهای عتبات درجنگهای
ایران وروس دردوره فتحعلی شاه
-میرزامحمدتقی شیرازی وجانشینش شیخ الشریعه اصفهانی،رهبران انقلاب۱۹۲۰عراق
علیه انگلیسیها.
-تبعیدسیدابوالحسن اصفهانی ومیرزاحسین نائینی به ایران
-حمایت شهیدصدروشهیدحکیم و
امام ازقیام مردم درمقابل کشتارزائران به دست بعث.
-جنگ عراق وکویت وحمایت مرحوم خویی ازانتفاضه شعبانیه
و...
۳.شیعیان عراق،بدون انسجام نظامی،اکثریتی درحکم اقلیت:
باتوجه به:
-تمرکزمرجعیت ازقرن۴الی زماننا
هذا(قرن۱۵)
-وحضورطیفهای مختلف شیعی درعراق مانندشیعیان عرب وکردو
ترکمان و...به نظرمیرسداگرقائل به
پس رفت جمعیت شیعیان هم نباشیم،پیشرفتی نیزقابل اثبات نیست.حدود۷۰درصدشیعه درطیفهای مختلف وبانگرشهای متفاوت.کماکان بحث خطرناک تجزیه عراق،حمله تروریستها به
شیعیان وسهم خواهی سخت شیعیان درقدرتهامطرح است.
نتیجه:
همواره هویت شیعه درمعرض تهدیدبوده است.
سه نکته:
۱-حوزه منفصل ازسیاست،مفهوم
مخالف ندارد.
۲-ترنورمالی مراجع ومیزان وجوهات الزامانشاندهنده قدرت مرجعیت نیست چه اینکه ممکنست پولهای استعماری باشد
۳-محافظه کاری،قدرت زانیست
بلکه نشان انفعال است.
-اشاره ای به دیدارپاپ صهیونیست باآیت الله سیدناالسیستانی:
باعلم به مشی فقاهتی ایشان عارضم که این سیدبزرگوارموضع گیری ومخالفت جدی راروانمیدانندومعلومست که فتاوای عدم دخالت بیگانه وضرورت امنیت و...باتلاش برای انحلال حشدالشعبی که امنیت
عتبات راتامین میکندحکایت یک بام ودوهواست
وضع وحال شیعیان عراق هم که
گریزازمرجعیت منفعل رادرگرودرغلطیدن درآغوش جریان
جهادی غیراصیل صدرمیبینندمؤیدهمین معناست.
بدین دلیل امثال این دیدارهااگر
تهدیدوتخریب نباشددربهترین حالت بی فایده مینماید.
درود وسلام به مدافعان واقعی حریم اهل البیت(ع)بالأخص حاج قاسم سلیمانی
والسلام علیکم ورحمة الله
میثم فتحی
سحرگاه۲۰اسفند۹۹
سلام و ارادت
ممنون از مطلب شما. چند تا نکته و سوال به ذهنم رسید که عرض میکنم
1. انفصال یا انفعال از سیاست به همین دلایلی که فرمودید و دلایل بسیار دیگر مقبول نیست، اما روی دیگر این سکه را هم نباید توتالیتراسیم بدانیم. همین مواردی که شما فرمودید از نقش آفرینی میرزای شیرازی تا حاج آقا نورالله و آیت الله مدرس و ... کنشگری سیاسی مشخصی داشتند اما متعرض جایگاه شاه نبودند. در واقع روحانیت، ستونی اجتماعی بود که به وقت انحراف نهاد حکومت از مسیر حق، آن را ادب میکرد. برای جامعه نیز روحانیت به عنوان دیگری قدرت شناخته میشد و لذا برای عرض مشکلات و مصائبی که قدرت به آنها تحمیل میکرد، به در خانه روحانیون پناه میبردند. حتا شخص امام خمینی نیز در ابتدای مسیر نهضت منتهی به انقلاب 57، شاه را پذیرفته اند و میگویند که میخواهم تو شاه باشی. اینکه چرا و چگونه این ایده کنار گذاشته شد و روحانیت تصمیم گرفت در جایگاه قدرت بنشیند، سوال بزرگی است. روحانیتی که تاکنون برکنار از قدرت بود، زبان گشوده ای برای انتقاد و طرح اشکالات داشت و منافع جامعه در این کشاکش تامین میشد، اما روحانیتی که در قدرت قرار گرفت، مسئول ناکارآمدی ها و کاستی ها و ضعف هاست و نه تنها حق ندارد از زیر بار آنها شانه خالی کند، که باید جوابگو هم باشد -که نیست-
2. نقش آفرینی آیت الله سیستانی نیز از همین زاویه اهمیت دارد. به نظر میرسد الگوی کنشگری ایشان در عرصه سیاست، آخوند خراسانی است. از نپذیرفتن آقای رئیسی به حضور تا فرمان تشکیل حشد الشعبی این واقعیت را نشان میدهد. از یاد نبرده ایم که همین آیت الله سیستانی سفر درمانی خود در انگلستان را نیمه تمام گذاشت و با عشایر جنوب عراق به نجف آمد تا نیروهای آمریکایی را از ورود به حریم علوی بازدارد و همین حرکت هوشمندانه از درگیری آمریکایی ها با نیروهای مقتدی صدر جلوگیری کرد و به ایجاد آرامش در عراق منجر شد. کم رنگ شدن حمایت ایشان از حشد الشعبی نیز در همین منظومه قابل فهم است. حشد آن هنگام که به واسطه حمایت آقای سیستانی تصمیم به نقشآفرینی در سپهر سیاست عراق گرفت -مانند آنچه که سپاه پاسداران در ایران انجام داد-، دیگر نیرویی مردمی برای مقابله با داعش نبود و یکی از مهره های بازی سیاست قلمداد میشد و چه هوشمندانه است که آیت الله سیستانی خود را از این منازعه دور کرد.
3. درباره دیدار پاپ با آیت الله سیستانی، آنچه که مهم است معرفی ایشان به عنوان زعیم شیعیان است. چیزی در چند دهه گذشته مدام در تریبون های نماز جمعه ایران به نحو دیگری گفته میشد. اینکه این زعامت، فضل و مرتبتی هم باشد یا نباشد بحث دیگری است اما نمیشود این نکته را نادیده گرفت که در میان چند الگوی سیاست ورزی مختلف زعمای شیعی (کنشگری بدون قدرت رسمی، کنشگری با قدرت رسمی، بیکنشی در راستای تقویت قدرت رسمی) این مدل اول بوده که امکان تعامل و برقراری دیالوگ با سایر ادیان را پیدا کرده است. البته نکاتی از همین سفر پاپ وجود دارد که جای بررسی بسیار دارد. از جمله اینکه در بیانیه منتشر شده توسط دفتر آیت الله سیستانی مسئله فلسطین مورد توجه قرار گرفته اما بیانیه واتیکان نه تنها به آن اشاره نکرده است، که حتا خبر پیام غیررسمی پاپ فرانسیس به رئیس جمهور اسرائیل بلافاصله بعد از برگشت از عراق هم منتشر شد.
ممنون از مطلب شما. چند تا نکته و سوال به ذهنم رسید که عرض میکنم
1. انفصال یا انفعال از سیاست به همین دلایلی که فرمودید و دلایل بسیار دیگر مقبول نیست، اما روی دیگر این سکه را هم نباید توتالیتراسیم بدانیم. همین مواردی که شما فرمودید از نقش آفرینی میرزای شیرازی تا حاج آقا نورالله و آیت الله مدرس و ... کنشگری سیاسی مشخصی داشتند اما متعرض جایگاه شاه نبودند. در واقع روحانیت، ستونی اجتماعی بود که به وقت انحراف نهاد حکومت از مسیر حق، آن را ادب میکرد. برای جامعه نیز روحانیت به عنوان دیگری قدرت شناخته میشد و لذا برای عرض مشکلات و مصائبی که قدرت به آنها تحمیل میکرد، به در خانه روحانیون پناه میبردند. حتا شخص امام خمینی نیز در ابتدای مسیر نهضت منتهی به انقلاب 57، شاه را پذیرفته اند و میگویند که میخواهم تو شاه باشی. اینکه چرا و چگونه این ایده کنار گذاشته شد و روحانیت تصمیم گرفت در جایگاه قدرت بنشیند، سوال بزرگی است. روحانیتی که تاکنون برکنار از قدرت بود، زبان گشوده ای برای انتقاد و طرح اشکالات داشت و منافع جامعه در این کشاکش تامین میشد، اما روحانیتی که در قدرت قرار گرفت، مسئول ناکارآمدی ها و کاستی ها و ضعف هاست و نه تنها حق ندارد از زیر بار آنها شانه خالی کند، که باید جوابگو هم باشد -که نیست-
2. نقش آفرینی آیت الله سیستانی نیز از همین زاویه اهمیت دارد. به نظر میرسد الگوی کنشگری ایشان در عرصه سیاست، آخوند خراسانی است. از نپذیرفتن آقای رئیسی به حضور تا فرمان تشکیل حشد الشعبی این واقعیت را نشان میدهد. از یاد نبرده ایم که همین آیت الله سیستانی سفر درمانی خود در انگلستان را نیمه تمام گذاشت و با عشایر جنوب عراق به نجف آمد تا نیروهای آمریکایی را از ورود به حریم علوی بازدارد و همین حرکت هوشمندانه از درگیری آمریکایی ها با نیروهای مقتدی صدر جلوگیری کرد و به ایجاد آرامش در عراق منجر شد. کم رنگ شدن حمایت ایشان از حشد الشعبی نیز در همین منظومه قابل فهم است. حشد آن هنگام که به واسطه حمایت آقای سیستانی تصمیم به نقشآفرینی در سپهر سیاست عراق گرفت -مانند آنچه که سپاه پاسداران در ایران انجام داد-، دیگر نیرویی مردمی برای مقابله با داعش نبود و یکی از مهره های بازی سیاست قلمداد میشد و چه هوشمندانه است که آیت الله سیستانی خود را از این منازعه دور کرد.
3. درباره دیدار پاپ با آیت الله سیستانی، آنچه که مهم است معرفی ایشان به عنوان زعیم شیعیان است. چیزی در چند دهه گذشته مدام در تریبون های نماز جمعه ایران به نحو دیگری گفته میشد. اینکه این زعامت، فضل و مرتبتی هم باشد یا نباشد بحث دیگری است اما نمیشود این نکته را نادیده گرفت که در میان چند الگوی سیاست ورزی مختلف زعمای شیعی (کنشگری بدون قدرت رسمی، کنشگری با قدرت رسمی، بیکنشی در راستای تقویت قدرت رسمی) این مدل اول بوده که امکان تعامل و برقراری دیالوگ با سایر ادیان را پیدا کرده است. البته نکاتی از همین سفر پاپ وجود دارد که جای بررسی بسیار دارد. از جمله اینکه در بیانیه منتشر شده توسط دفتر آیت الله سیستانی مسئله فلسطین مورد توجه قرار گرفته اما بیانیه واتیکان نه تنها به آن اشاره نکرده است، که حتا خبر پیام غیررسمی پاپ فرانسیس به رئیس جمهور اسرائیل بلافاصله بعد از برگشت از عراق هم منتشر شد.