بنیاد داریوش همایون ـ برای مطالعات مشروطه‌خواهی
368 subscribers
503 photos
67 videos
134 files
539 links
Download Telegram
چشم‌ها و گوش‌ها را بازکنیم!!
‌ ‌
«یک موضوع دیگری که کم کم با آن روبرو خواهیم شد این است که این حزب پیام‌ش را بیش از این‌ها باید به مردم برساند تاکنون ما زیر سایه وارث پادشاهی بودیم هر چه ما می‌گفتیم منتسب به او می‌کردند خود ما اصلا به حساب نمی‌آمدیم. اشکالی هم نداشت. حالا باید بترسیم که حرف‌های شاهزاده را به ما منتسب کنند بعضی دوستان فکر می‌کنند ما رقابت داریم با شاهزاده. نه، ولی یک حزب موجودیت مستقلی است و الا می‌رفتیم مثل بقیه سلطنت‌طلب‌ها می‌شدیم. ما حرف‌های خاص خود داریم و می‌خواهیم قوی‌تر بشویم. هیچ اشکالی ندارد که این حزب بخواهد از زیر سایه یک فرد بیاید بیرون و افراد جدیدتری را جلب کند به ویژه که اختلاف جدی سیاسی هم پیدا کرده‌ایم. چرا اصلا این حزب تشکیل شده است؟ اگر حزب بله قربان است، درست فرمودند است ــ که حزب نشد. این است که دوستان جرات کنند و نظر خودشان را و نظر حزب را بگویند. لازم نیست به کسی بربخورد. هر کس مسئول حرف‌های خودش است. »
‌ ‌
نقل از: بیرون از سه جهان ـ گفتمان نسل چهارم
نامه به واشینگتن ـ دست‌نوشته‌‌ای از داریوش همایون
‌ ‌
http://bonyadhomayoun.com/?p=14003
‌ ‌
در همه جای این نوشته به مشروطه‌خواهان اشاره شده است نه پادشاه. سبب آنست که تا آنجا که به برنامه سیاسی ارتباط می‌یابد پادشاه با مشروطه‌خواهان همانند نیست. پادشاه نمی‌تواند یک برنامه سیاسی یا «پلاتفرم» اعلام کند زیرا وارد مسائلی خواهد شد که با مقام و وظایف پادشاه سازگار نیست و هر بحث و جدلی در باره مواد برنامه سیاسی، مستقیما پای پادشاه را به میان خواهد کشید.
مشروطه‌خواهان می‌توانند و باید با دیگران و در میان خودشان به بحث در باره اموری که جنبه اجرائی یا تفصیلی بیشتری می‌یابد بپردازند. ولی پادشاه باید تنها به اعلام یک سلسله اصول و موضوع‌های کلی بسنده کند. برنامه سیاسی باید برآن اصول و موضع‌های کلی پایه‌ریزی شود و از آن الهام گیرد. پادشاه در اصول کلی که اعلام می‌کند بالای سر همه جریانات سیاسی قرار خواهد گرفت (جز معدودی که راه‌شان را از ایران جدا کرده‌اند یا ایران را خودشان می‌دانند و خودشان را ایران). اما مشروطه‌خواهان با داشتن یک برنامه سیاسی روشن و قابل بحث و قابل دفاع و در برگیرنده مسائل و تجربیات جامعه ایرانی، یک جریان سیاسی واقعی می‌شوند که می‌تواند با دیگران از گفت و شنود در آید و چه بسا اکثریت آنان را به راه مشترک رهائی ایران بکشاند.
بدین ترتیب پیشنهاد می‌شود پادشاه به مناسبتی یک سلسله اصول کلی که ارزش‌ها و فلسفه یک نظام واقعی مشروطه را در برداشته باشد و شایسته یک جامعه پویا و امروزی باشد و توده‌های بزرگ مردم به عنوان ایرانی و پیش از هر چیز به عنوان ایرانی، خود را با آن یکی احساس کنند، اعلام دارد.
ایران جایی در گوشه و کنار آفریقا و برساخته از چند قبیله نیست! / حجت کلاشی
‌ ‌
http://bonyadhomayoun.com/?p=21344
‌ ‌
آنچه براتی و شهریار آهی و دیگر متولیان برگزاری نشست‌های «اپوزیسیون» نمی‌شناسند؛ ایران است. آنها نمی‌فهمند ایران نظام ملی و شهروندی قدرتمندی دارد که با تفکر و ساختارهای مبتنی بر قبیله، خون و زبان نمی‌توان آنرا نمایندگی کرد. رسیدن به آزادی، عمران و آبادی و «دموکراسی و حقوق بشر» با شناختن این نظام ملی و شهروندی ممکن است.
جبهۀ قدرتمند مشروطه‌خواهی نسل نو / فرخنده مدرّس
‌ ‌
http://bonyadhomayoun.com/?p=21349
‌ ‌
این نیرو، ــ هواداران سرسخت بازگشت به مشروطه ــ نهال‌های برومند برآمده از بذرهای افشاندۀ چهاردهه‌واندی بر زمین پیکار ملی، و تآلی «جنبش پایداری» و «جنبش بیداری» ایرانیانند. و در دفاع از ایران و در حفظ الویت‌های ملی و میهنیِ خود پیروی از مکتب «دفاع از ایران به مردی و نامردی» و رفتن تا «اندیشیدن به نیاندیشیدنی‌ها»، حتا تا مرزهای بیرون از تآب‌اوری خود را پیشۀ خویش ساخته‌اند. در این مکتبِ ماندگار، کشور و ملت ایران محور است. این محور باید بماند تا بر گرد آن پویش خوشبختی، دمکراسی، حقوق بشر، آزادی و هر امر نیک دیگر در امور انسانی، به گردونۀ تولید و بازتولید افتد.
چند تز جواد طباطبایی دربارهٔ ایران و مردمش
http://bonyadhomayoun.com/?p=16226
ایران‌زمینْ سرزمین همهٔ «ایرانیان» است.
«ایرانیان» نامِ عام همهٔ «ما»، یعنی مردمانی است که به طور تاریخی، از کهن‌ترین روزگاران، در آن سکونت گزیده و تقدیر تاریخی آن سرزمین و تقدیر تاریخی خود را رقم زده‌اند.
این «ما» هیچ قید و تخصیصی ندارد و هیچ قید و تخصیصی نباید به هیچ نامی و به هیچ بهانه‌ای بر آن وارد شود. این «ما» بر همهٔ مردم ایران شمولِ عام دارد و هیچ ایرانی را نمی‌توان به هیچ نامی و هیچ بهانه‌ای از شمول عام آن خارج کرد.
چند تز جواد طباطبایی دربارهٔ ایران و مردمش
http://bonyadhomayoun.com/?p=16226
۷ ـ ایرانِ سیاسیْ واحدی سیاسی است و برای فهم و دفاع از آن به ضرورت باید ملّی اندیشید، اما ملّی بودن و ملّی اندیشیدن زمانی و به شرطی ممکن است که معنای ملّت و ملّی اندیشیدن به درستی فهمیده شده باشد.
‌‌ ‌
اندیشۀ ملی، بستر فراگیر حقوق زنان / گفتگوی بنیاد داریوش همایون با شیدا تهرانی
http://bonyadhomayoun.com/?p=21377
خیزش انقلابی اخیر نیز حاصل خشم و نارضایتی عمیقی است که در اثر چند دهه تحمل انواع فشارها و تبعیض و سرکوب، در زیر پوست جامعه ایران انباشته شده است‌‌. جامعه‌‌ ایران مانند انبار باروت است. قتل حکومتی مهسا امینی، دختر ایران، در شهریور ۱۴۰۱ به مانند گرانی شبانه بنزین در آبان ۹۸، جرقه‌ای بود بر این انبار باروت. اما آنچه از دی ۹۶ تا به امروز، در خیزش‌های پی‌درپی آشکار و غرورانگیز است، بلوغ سیاسی ملت ایران است که فرای ابراز خشم از حکومت، در شعارهایی با مضامین ملّی و میهنی بروز می‌یابد.
یادبود دکتر جواد طباطبایی / برگزارکننده: سازمان مشروطه ایران / بخش نخست
https://www.youtube.com/watch?v=LQEVJxyRYcM&t=30s
‌ ‌
یادبود دکتر جواد طباطبایی / برگزارکننده: سازمان مشروطه ایران / بخش پایانی
https://www.youtube.com/watch?v=UTJxFy-shXE&t=7s
زیان‌های تشکل‌گریزی در جبهه هواداران مشروطۀ پادشاهی / گفتگوی بنیاد داریوش همایون با حسین تاجیک
http://bonyadhomayoun.com/?p=21437
زیان این نگاه تشکل‌گریز در زمان حاضر و دوران مبارزه برای گذار از جمهوری اسلامی و شرایط خلأ قدرت پس از فروپاشی جمهوری اسلامی به چشم می‌آید. فقدان سازمان یا سازمان‌های مشروطه‌خواه در این بحران قطعا از این جریان یک بازنده بزرگ خواهد ساخت. جریانی بازنده که علیرغم هواداران میلیونی در سراسر ایران به دلیل عملکرد جزیره‌ای و عدم تلاش سازماندهی شده به راحتی از جریانات رقیب که با قدرت تشکیلاتی وارد عمل شده‌اند، شکست خواهد خورد. مشروطه‌خواهان با تکیه بر ساخت یک تشکیلات بزرگ‌ ملی، هم می‌توانند به صورت سازمان‌مند پاسخگوی هجمه‌ها و شبهاتی که به ساختار نظام مشروطه وارد می‌شود، باشند و هم اینکه با وجود سازمان‌های قدرتمند می‌تواند در بحث گذار از جمهوری اسلامی و بازگشت به مشروطه، پادشاهی را به جای تکیه بر شخص محور بودن به ریل نهاد محوری رهنمون کنند.
حقایق ناگفته در بارۀ رستاخیز ملی / گفتگوی آریا فرپوری با حجت کلاشی
http://bonyadhomayoun.com/?p=21447
‌شما [جوانان]، خودتان را به عنوان افراد پیروز در نظر بگیرید. بخاطر این‌که ما موفق شدیم. شماها موفق شدید. یک حکومت ایدئولوژیک را در حوزۀ ایدئولوژیک شکست دادید. یک حکومت ایدئولوژیک را در حوزۀ فرهنگی شکست دادید. شما علیرغم همۀ فضای پلیسی و امنیتی یک حکومتی که با سرنیزه حکومت می‌کند، نشان دادید که، می‌توانید برای ماه‌ها چنین حکومتی را به عقب برانید. این زیستن پیروزی است. اما برای این که یک پیروزی را جشن بگیریم، باید توانمندی‌های خودمان را، ارادۀ خودمان را تقویت کنیم.
یادبود جواد طباطبایی / منصور هدایتی
http://bonyadhomayoun.com/?p=21458
‌طباطبایی دو دهه پس از آغاز سال‌های نگونبختی، آنگاه که «شوکران تباهی» چنان درارکان و نهادهای کشور رخنه کرده بود، در سطحی از آن «تامل» در عرصه سخن با «مردانگی» در دفاع از «میهن» قد برافراشت، او برای ما توضیح داد که دفاع از «میهن»، وجهی است اساسی از معنای تاریخی ملت و ملیت ایران، که در طی هزاران سال، «به طور خودجوش» معنا یافته و در نام «میهن» ظاهرگشته است.
پویش مشروطه‌خواهی در تنگنای «آستانه» / فرخنده مدرّس
http://bonyadhomayoun.com/?p=21468
مصطفی نصیری وقتی از «دانستن منظور مشروطه‌خواهی» آباء مشروطه‌خواه ما سخن می‌گوید، قبول کرده است که ما، در «عملِ مبتنی بر اندیشۀ مشروطه»، بسیار پیش آمده‌ایم و پس از این توقف «کوتاه» فلاکت‌بار نیز ادامه خواهیم داد. همین توقف فلاکت‌بار هم، ما را در عمل بسیار پیش برده است. من تردید ندارم که همان مقالۀ «مشروطه عثمانی یا تحفة‌العثمانی»، در وجه مهمتر و سنگین‌تر آن، و بکارگیری لقب «رضاشاه» توسط نصیری، در نوشتۀ «خودمله‌پنداران و خودمله‌انکاران» نیز نشانه‌های مبرهنی‌ هستند، در ترک «آستانۀ دارالسلطنۀ تبریز» و رسیدن به پیروزی مشروطه و پذیرفتن دگرگونی‌های اساسی در حیات اجتماعی و سیاسی و اقتصادی ما، از سوی ایشان، که مرا بیش از همه و بیش از همیشه از داشتن چنین معلمی سربلند می‌کند.
پگاهِ «بازگشت به پادشاهی مشروطه» / متن سخنرانی حجت کلاشی
http://bonyadhomayoun.com/?p=21480
تمام چهارچوب ذهنی حاکم بر دانشگاه‌های ایران و محیط دانشگاهی، اعم از علوم انسانی و علوم فنی، همین دو گانۀ انقلاب یا اصلاح بود که بیرون از آن گفتمان‌ها اندیشیدن کار بسیار محالی بود و اصلا امکان پذیر نبود… اما ما بیرون از همۀ این گفتمان‌ها بودیم. و آرام آرام در محیط بیرون، مسئلۀ کشف دوبارۀ ایران، به عنوان کشور بیرون از این گفتمان‌ها، ملتی بیرون این گفتمان‌ها، پدیدار می‌‌‌‌‌شد. به همین خاطر، به تدریج که به اواخر دهه ۱۳۸۰ نزدیک می‌‌‌‌‌شدیم، مخصوصاً بعد از جنبش سبز، کم کم می‌‌‌‌‌دیدیم که کوروش دارد مهم می‌‌‌‌‌شود. مسائلی از رضاشاه به گوش‌مان می‌‌‌‌‌رسید.
غوغای سعدی / مصطفی نصیری
http://bonyadhomayoun.com/?p=21484
نام نیک رفتگان ضایع مکن
تا بماند نام نیکت پایدار
اگر بیت مذکور و مضمون آن را به عنوان یک “متافور” در نظر بگیریم و بخواهیم جمله‌ای را در تفسیر آن بگوییم، لاجرم خواهیم گفت که سنت پایدار ما همان ایران است و نام ما تنها بر “جریده” ایران است که امکان ماندگاری دارد. اگر ایران نباشد، ما نیز نخواهیم بود. پس وظیفه ملی هر یک از ماست که در حفظ و حراست از “نص”های ایرانشهری و تبدیل آن به نصّ دوران جدید بکوشیم.
Forwarded from حجت کلاشی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
❇️ گفت‌و‌گوی #حجت_کلاشی در بی‌بی‌سی فارسی درباره‌ی شکست «منشور مهسا» و قهر حامد اسماعیلیون

۲ اردیبهشت ۱۴۰۲

🔹🔻لینک یوتیوب 👇👇
https://youtu.be/-7gi5GFZibc


@kalashi_hojjat
داریوش همایون: ايران پيش از رضاشاه دوزخی از واپسماندگی رو به انقراض بود. ايران پس از محمدرضاشاه دوزخی از توحش و واپسماندگی رو به اضمحلال است. جان ايرانی هرگز با ارزش نبوده است ولی پيش از پهلوی‌ها هزار هزار به غفلت از دست می ‌رفت و پس از پهلوی‌ها هزار هزار به جنايت از دست می‌‌رود.
اهمیت اقتدار رهبری در مبارزه / مصاحبۀ شهرام همایون در کانال یک با حجت کلاشی
http://bonyadhomayoun.com/?p=21491
مسئلۀ اساسی این است که ما در اپوزیسیون رهبریی را بسازیم که در آن عنصر اقتدار باشد و با داخل ایران وظایف خود را تعریف بکند، نه با بیرون. ببینید، وقتی در داخل حرکت قوی باشد خود خارجی‌ها می‌آیند خدمتتان. زنگ می‌زنند، تماس می‌گیرند. آن‌وقت شما می‌توانید مشاور بفرستید، می‌توانید بخش خارجی خودتان را فعال بکنید. آدم‌هایی را بفرستید، مذاکره بکنند. اگر فرانسوی‌ها مطمئن باشند که در ایران حرکت در آستانۀ پیروزی است، برای این‌که بفهمند، این نیرویی که در حال پیروزی‌ست، چه برنامه‌ای دارد، چه کاری می‌خواهد بکند، حتماً خودشان پیشقدم می‌شوند. خواهند خواست تا با شما بنشینند و صحبت بکنند
آقای مهاجرانی، برای فهم داریوش همایون باید شایستگی و توانایی داشت / علی کشگر
http://bonyadhomayoun.com/?p=21499
‌داریوش همایون وقتی از نسل چهارم ایران صحبت می‌کرد، بدرستی می‌دانست که پیروزی انقلاب اسلامی و عمر ننگین آن حتی اگر به بیش از چهاردهه هم بکشد «آواز قو»ی پیش از مرگ اسلام سیاسی است و سُرودیست که اعلام پایان روانپارگی ایرانیان در هزار و چهارصد ساله است. داریوش همایون می‌دانست که پیروزی انقلاب اسلامی، آغاز پایانِ روانپارگیِ حل نشدۀ ملی ما در چهارده سده گذشته یعنی ایران در برابر اسلام سیاسی است.
برتری ایراندوستان در جدال / فرخنده مدرّس
http://bonyadhomayoun.com/?p=21503
و اما زمان، به همان میزان که برای میثم بادامچی، در پرهیز از بردن عرضِ خود، زیادی می‌نمود، اما، برای حجت کلاشی، کوتاه و ناکافی بود. زیرا در زیر جلدِ سخنان بادامچی مین‌هایی نهفته بود، که اگر فرصت را، مجری بی.بی.سی نمی‌ربود، حجت کلاشی، به یاری مهارت خود در شناختن کژاندیشی‌ها، و چابکی فکری خویش در شکافتن مغلطه‌گویی‌ها، آن مین‌ها را یک به یک شناسایی و برای جلوگیری از آسیب بیشتر، آنها را در میدان بحث و جدال به انفجارِ می‌سپرد و متلاشی می‌کرد.