حکایتهای بهلول و ملانصرالدین
15.8K subscribers
4.91K photos
2.88K videos
3 files
243 links
📚حکایتهای آموزنده
👳ملانصرالدین و بهلول دانا😊

کانال ما رو به دوستانتون معرفی کنید
😍❤️
ادمین
@kurd1_pi
تبلیغات در شش کانال
@tablighat_bohlol
Download Telegram
📚#حکایت_تختخواب_چهار_نفره😁


عیال ملانصرالدین مُرد. ملا هم رفت و زن بیوه ای گرفت. زن مرتب از شوهر سابقش حرف می زد و ملا هم از زن سابقش. شبی ملا زنش را از روی تخت به پایین انداخت. زن با چشم و چالی کبود پیش پدرش رفت و از ملا شکایت کرد.

پدر زن ملا، او را صدا کرد و از او درباره کارش توضیح خواست. ملا گفت: من بی تقصیرم؛ تخت ما دو نفره است اما ما چهار نفریم؛ من و زن سابقم، دختر شما و شوهر سابقش. روی تخت جا تنگ بود، عیال از روی تخت پایین افتاد.😄


📙حکایتهای بهلول و ملانصرالدین👇
📚 @Bohlol_Molanosradin
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌺شب بهانه قشنگی‌ست
⭐️برای سکوت،
🌺شب طبیعت هم ساکت است
⭐️و به صدای رحمت خدا گوش می‌دهد
🌺سکوت کنیم تـــا
⭐️صدای رحمت خدا را بشنویم

🌺شبـ🌙ـتون معطر به عطر گل


📙کانال حکایتهای بهلول و ملانصرالدین👇
📚 @Bohlol_Molanosradin
😊سلام دوستان گل
صبحتون بخیر🌤
🌸چهارشنبه تون گلباران،🌸

براتون دعا میکنم
امروزتون؛
متبرک به نگاه خدا
قلبتون مملو
از مهربانی
آرزوهاتون برآورده
دعاهاتون مستجاب

🌸🍃روزتون پُر خیر و برکت🌸🍃


📙کانال حکایتهای بهلول و ملانصرالدین👇
📚 @Bohlol_Molanosradin
⚡️📕#تلنگر


ﺩﺭ ﻋﺠﺒﻢ، ﺑﺮﻫﻨﮕﯽ ﺯﻧﺎﻥ ﻋﺮﯾﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﯾﻢ ﻭ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﮐﺸﯿﺪﯾﻢ
ﺍﻣﺎ
ﭘﺎﻫﺎﯼ ﺑﺮﻫﻨﻪ ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﺷﻬﺮﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﯾﻢ ﻭ ﺳﮑﻮﺕ ﮐﺮﺩﯾﻢ
ﺷﺎﯾﺪ ﻫﻨﻮﺯ ﺭﺍﻩ ﺩﺭﺍﺯﯼ ﺩﺭ ﭘﯿﺶ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﺗﺎ ﺑﻔﻬﻤﯿﻢ ﮐﻪ ﮔﻨﺎﻩ ﺑﺮﻫﻨﮕﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭘﺎﯼ
ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﻧﻮﺷﺖ
ﺍﻣﺎ ﮔﻨﺎﻩ ﭘﺎﻫﺎﯼ ﺑﺮﻫﻨﻪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭘﺎﯼ ﻣﺎ ‍ زیر خط فقر تو نان و پنیری خورده ای؟
کودکت را دست خالی سوی دکتر برده ای؟
زیر خط فقر در سرما شبی خوابیده ای؟
دست پینه بسته یک کارگر را دیده ای؟
زیر خط فقر از درمانده گی خندیده ای؟
با شکست عزت نفست، مدام جنگیده ای؟
زیر خط فقر در سطل زباله گشته ای؟
با خجالت و نداری سوی خانه رفته ای؟
زیر خط فقر با فقر تفکر ساختی؟
زیر دست قلدران زندگی ات را باختی؟
چشم امید ز یاری خلایق بسته ای؟
حس نمودی از تضاد طبقاتی خسته ای؟
زیر خط فقر از پل خودکشی تو کرده ای؟
زیر دست کارفرما حس نمودی برده ای؟

کمی به یادکودکان خیابانی باشیم . 


📙 مجموعه حکایتها و داستانهای آموزنده👇

📚 @Bohlol_Molanosradin
📒#حرف_مفت

اصطلاح حرف مفت زدن داستانی داره که خالی از لطف نیست!

در زمان ناصرالدین شاه اولین تلگراف‌خانه تأسیس شد اما مردم استقبالی نکردند و کسی باور نداشت پیامش با سیم به شهر دیگری برود.
به ناصرالدین شاه گفتند تلگراف‌خانه بی‌مشتری مانده و کارمندانش آنجا بیکار نشسته اند. ناصرالدین شاه دستور داد به مدت یک ماه مردم بیایند مجانی هر چه می‌خواهند تلگراف بزنند و چون مفت شد همه هجوم آوردند و بعد از مدتی دیدند پیام‌هایشان به مقصد می‌رسد و به همین خاطر هجوم مردم روز به روز زیادتر شد در حدی که دیگر کارمندان قادر به پاسخگویی نبودند!
سرانجام ناصرالدین شاه که مطمئن شده بود مردم ارزش تلگراف را فهمیده‌اند، دستور داد سر در تلگراف خانه تابلویی بزنند بدین مضمون: «بفرموده شاه از امروز حرف مفت زدن ممنوع!» و اصطلاح حرف مفت زدن از آن زمان به یادگار مانده است.

‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌❖
📚مجموعه حکایتها و داستانهای آموزنده👇

📚 @Bohlol_Molanosradin
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💕۵کار رو ۵ جا انجام نده

درحضور فقیر دم از مالت نزن
درحضور بیمار سلامتیت را به رخش نکش
دربرابر غصه دارخوشحالی نکن
دربرابر زندانی آزادی ات رو جلوه نمایی نکن
دربرابر یتیم ازپدرومادرت نگو

‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌❖
📚مجموعه حکایتها و داستانهای آموزنده👇

📚 @Bohlol_Molanosradin
📘‼️#دانستنیهای_جالب

👌زرافه می تواند با زبانش
گوش هایش را تمیز کند

👌مقاوم‌ترین ماهیچه در بدن، زبان است.
👌مورچه همیشه بر روی سمت
راست بدن خود، سقوط می‌کند
👌شما نمی‌توانید با حبس نفستان، خودکشی کنید.
👌محال است که آرنج‌تان را بلیسید.

👌وقتی که عطسه میکنید مردم به شما «عافیت باش» میگویند، چرا که وقتی عطسه می‌کنید قلب شما به اندازه یک میلیونیم ثانیه می‌ایستد.

👌خوک‌ها به لحاظ فیزیک بدنی،
قادر به دیدن آسمان نیستند.

👌وقتی که به شدت عطسه می‌کنید، ممکن است یک دنده شما بشکند و اگر عطسه خود را حبس کنید، ممکن است یک رگ خونی در سر و یا گردن شما پاره شود و بمیرید.

👌تنها غذایی که فاسد نمی‌شود، عسل است.

👌کروکودیل نمی‌تواند زبانش را به بیرون دراز کند.

‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌❖
📚مجموعه حکایتها و داستانهای آموزنده👇

📚 @Bohlol_Molanosradin
📔 فوق‌العاده زیباست این متن👌

هیچوقت ﻭﺍﺭﺩ ﮔﺬﺷﺘﻪ
ﻫﻴﭻ آدمى ﻧﺸﻮیم
ﻭ ﺯﻳﺮ ﻭ ﺭﻭﺵ نکنیم
حتى ﻋﺰﻳﺰﺗﺮینمان!

ﺯﻳﺒﺎﺗﺮﻳﻦ ﺑﺎﻏﭽﻪ ﻫﻢ که ﺑﻴﻞ ﺑﺰنیم
ﺣﺪﺍﻗﻞ ﻳﻪ کرم ﺗﻮﺵ ﭘﻴﺪﺍ میکنیم

ﻫﺮﮔﺰ ﺑﻪ کسی ﺣﺴﺎﺩﺕ نکنیم
ﺑﺨﺎﻃﺮ نعمتی که خدا به اﻭ ﺩﺍﺩﻩ...
زیرا ما نمیدانیم
ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﭼﻪ چیزی ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﻭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ

ﻭ غمگین ﻣﺒﺎشیم
ﻭقتی ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ چیزی ﺭﺍ ﺍﺯ ما ﮔﺮﻓﺖ
ﺯيرا ما نمیدانیم
ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﭼﻪ چيزى ﺭﺍ
ﻋﻮﺽ ﺁﻥ ﺑﻪ ما ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺩ.

🌺پس همیشه شاکر ﺑﺎشیم

‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌❖
📚مجموعه حکایتها و داستانهای آموزنده👇

📚 @Bohlol_Molanosradin
📚#حکایت_پندآموز_بهلول‌دانا


بهلول هارون را در حمام دید و
گــفت: به من یڪ دیـــنار بدهڪاری
طلب خود را می خـــواهــم.​

هارون گـفت: اجازه بده از حمام
خارج شوم من ڪه اینجا عـریانم
و چــیزی ندارم بدهــم.

👌​بهلول گفت: در روز قیامت هم
این چـنین عریان و بی چیز خواهی
بود پس طلب دنــــیا را تا زنده ای
بده ڪه حــمام آخــرت گـرم است و
دسـتت خالـــی


📗کانال حکایتهای بهلول و ملانصرالدین👇

📚 @Bohlol_Molanosradin
از هزاران یک نفر اهل دل است
مابقی تندیسی از آب و گل است"

آب و گل را آدمی کی می شود
تا زمانیکه نگیرد عشق دست؟

آب و گل را می توان کردش سفال
طرح زیبا دادش و بعد هم شکست

آدمی را قادری تو بشکنی ،
تا زمانیکه به سینه اش دل هست؟

#مــولانا

‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌❖
📚مجموعه حکایتها و داستانهای آموزنده👇

📚 @Bohlol_Molanosradin
📚#حکایت_ملانصرالدین

#دزد_را_پیدا_کنید

مُلانصرالدین از دهی عبور میکرد. دزدی آمد و خورجین خرش را ربود. مُلا پس از نیم ساعت متوجه جریان شد و فریاد زد و خطاب به اهالی ده گفت: زود دزد خورجین را پیدا کنید وگرنه کاری را که نباید بکنم خواهم کرد. دهاتی ها بلافاصله جستجو را شروع کردند و خورجین او را از دزد مزبور گرفتند و پس دادند.

یکی از آنها پرسید: خوب، حالا که خورجینت پیدا شده بگو اگر آنرا پیدا نمی کردیم چی می کردی؟ مُلا سرش را تکان داد و در حالی که سوار خرش می شد تا از آنجا برود گفت: هیچ... گلیمی را که در خانه دارم پاره می کردم و و خورجین دیگری از او می ساختم!


📙کانال حکایتهای بهلول و ملانصرالدین👇

📚 @Bohlol_Molanosradin
📔#حکایت_ملانصرالدین

شخصی از ملانصرالدین پرسید:
مسلمان به چه کسی میتوان گفت؟
فرمود :مسلمان کسی است که
مردم از شر دست و زبان او
در امان باشند
آن شخص گفت:
والله کور شوم اگر تا بحال
چنین مسلمانی دیده باشم

📔کانال حکایتهای بهلول و ملانصرالدین👇

📚 @Bohlol_Molanosradin
ایستادن اجبارکوه بود
رفتن سرنوشت آب
افتادن تقدیر برگ
و صبر پاداش آدمی...

پس بی هیچ چشم داشتی
حراج محبت کنیم
که همه مافقط خاطره ایم

‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌❖
📚مجموعه حکایتها و داستانهای آموزنده👇

📚 @Bohlol_Molanosradin
در اين عمری که ميدانی
فقط چندی تو مهمانی!
به جان و دل
تو عاشق باش
رفيقان را
مراقب باش
مراقب باش ﺗﻮ به آنی،
دل موری نرنجانی...
که در آخر تو ميمانـی و
مشتی خاک که از آنی...

‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌❖
📚مجموعه حکایتها و داستانهای آموزنده👇

📚 @Bohlol_Molanosradin
📔#تلنگر

امیر کبیر چه زیبا گفت:

دوران افول و عقب ماندگی ملت ها
زمانی شروع شد که ؛

جای اندیشیدن را " تقلید "

جای تلاش و کوشش را " دعا "

جای فکر کردن به آرزوهای بزرگ را " قناعت "

جای اراده برای رفتن و رسیدن را " قسمت "

و جای تصمیم عقلانی را " استخاره " گرفت

‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌❖
📚مجموعه حکایتها و داستانهای آموزنده👇

📚 @Bohlol_Molanosradin
📚 داستانی واقعی و خنده دار از قدیمیان

یکی از گذشتگان تعریف می کند که روزی به همسرم گفتم که برای شب مهمان دارم و باید تا شب که از سر کارم برمی گردم همه چیز را آماده و مرتب کرده باشی و غذا درست کرده باشی شرمنده مهمانها نشویم .
همسرم گفت : چشم

ومن سرکارم در مزرعه رفتم و تا مغرب سخت کار کردم و به طرف خانه به راه افتادم ....اما چشمم در آن تاریکی مغرب که باید همه چیز آماده می بود به همسرم افتاد گوشه ای خوابیده بود ...
من هم خسته و درمانده که این حالت را دیدم از حرص و ناراحتی تا توانستم با عصا کتکش زدم !
به تمام قوت ضرباتم را وارد می کردم ، ناگهان متوجه شدم که صدای همسرم نیست و اصلا خانه خودم نیست خانه همسایه است !!!

از شدت خجالتی و شرمندگی بیرون زدم و به سرعت به خانه خودم رفتم ،با چهره ای سرخ شده و پرآشوبم وقتی وارد خانه شدم دیدم همسرم همه چیز را آماده کرده و مهمانها منتظر من هستند ، به کسی از احوال خود چیزی نگفتم و نشستم ، و در دل هر آن منتظر بودم مرد همسایه بیاید و شکایت کند ....
آن شب گذشت و کسی نیامد ....

بعد از سه روز که از آن ماجرا گذشت و باز کسی نیامد و من دیگر طاقت نیاوردم و به بازار رفتم و تکه ای طلا گرفتم و به منزل همسایه رفتم و به مرد آن زن گفتم :
بخدا خیلی شرمنده ام این طلای ناقابل را آورده ام بلکه مرا به خاطر آزاری که به او رسانده ام ببخشد، خسته بودم و متوجه نشدم که خانه خودم نیست و چنین شد ...‌

مرد خنده ای کرد و گفت :
به خدا قسم که من الان این را از تو میشنوم همسرم چیزی به من نگفته است ، اما این سه روز چیزی که برایم خیلی عجیب بود تغییر حالت همسرم بود که هر بار که به منزل آمدم منزل تمیز و مرتب شده است و همه چیز آماده است !!!
ای کاش هر هفته یکبار می آمدی و این اشتباه را تکرار می کردی !😂

‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌❖
📚مجموعه حکایتها و داستانهای آموزنده👇

📚 @Bohlol_Molanosradin
📚#مرگ_و_باغبان

📘قطعه ای از یک کتاب

باغبان جوانی به شاهزاده اش گفت:" به دادم برسید حضرت والا! امروز صبح عزرائیل را توی باغ دیدم که نگاه تهدید آمیزی به من انداخت. دلم می خواهد امشب معجزه ای بشود و بتوانم از این جا دور شوم و به اصفهان بروم."

شاهزاده راهوارترین اسب خود را در اختیار او گذاشت.

عصر آن روز شاهزاده در باغ قدم می زد که با مرگ رو به رو شد و از او پرسید: چرا امروز صبح به باغبان من چپ چپ نگاه کردی و او را ترساندی؟

مرگ جواب داد: نگاه تهدید آمیز نکردم. تعجب کرده بودم. آخر خیلی از اصفهان فاصله داشت و من می دانستم که قرار است امشب، در اصفهان جانش را بگیرم...!

📔مرگ و باغبان / ژان کوکتو

‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌❖
📚مجموعه حکایتها و داستانهای آموزنده👇

📚 @Bohlol_Molanosradin
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭐️خورشیــــد
🌙جایش را به ماه میدهد
⭐️روز به شب
🌙آفتاب به مهتاب
⭐️ولی مهـــــرخدا
🌙همچنان با شدت میتابد
⭐️امیدوارم قلب هاتون
🌙پر از نور درخشان
⭐️لطف و رحمت خدا باشه

🌙شبی رویاییهمراه با آرامش

‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌❖
📚مجموعه حکایتها و داستانهای آموزنده👇

📚 @Bohlol_Molanosradin
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

ســـلام 🌷
صبح زیباتون بخیر🌷

امـیدوارم دراین روز زیبـا 🌷
روزگارتون پراز عشق و امیـد..

دنیاتون پر از محبت و دوستی🌷
 رزقتون پر از خیر و برکـت

 لحظه هاتون پراز شور و شادی
عـشق هاتـون پـراز صفا و  پاکی 🌷

و زندگیتون پراز آرامش و
موففیت باشه ان شاءالله
پنج‌شنبه‌تون پراز خیر و خوبی 🌷


‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌❖
📚مجموعه حکایتها و داستانهای آموزنده👇

📚 @Bohlol_Molanosradin
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥کلیپ زیبای کردی-ترکی


👌با صدای دلنشین زنده‌یاد استاد حسن زیرک و بانو فاطمه زرگری💐

‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌❖
📚مجموعه حکایتها و داستانهای آموزنده👇

📚 @Bohlol_Molanosradin
به یادتان می آورم تا بدانید که
زیباترین منش انسان
محبت اوست پس محبت كنيد

چه به دوست چه به دشمن
که محبت دوست
را بزرگ کند و دشمن را دوست!

#کوروش_بزرگ

‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌❖
📚مجموعه حکایتها و داستانهای آموزنده👇

📚 @Bohlol_Molanosradin