حکایتهای بهلول و ملانصرالدین
15.8K subscribers
4.91K photos
2.88K videos
3 files
243 links
📚حکایتهای آموزنده
👳ملانصرالدین و بهلول دانا😊

کانال ما رو به دوستانتون معرفی کنید
😍❤️
ادمین
@kurd1_pi
تبلیغات در شش کانال
@tablighat_bohlol
Download Telegram
❗️آری این چنین است

یکی پول نداره شامپو بخره بزنه به سرش
یکی دیگه هفت قلم شامپو میزنه به سگش
یکی نون نداره واسه شام شبش
یکی مست بودن شده کار هر شبش
یکی تنها راه چاره اش شده فروش کلیه اش
یکی هم شبا پز میده با مدل ماشینش

ﯾﮑﯽ ﺑﺎ ﻣﺸﺮﻭﺏ ﺑﻪ ﻓﮑﺮ ﺧﺪﺍﺳﺖ
ﯾﮑﯽ ﺗﻮ ﻣﺴﺠﺪ ﺑﻪ ﻓﮑﺮ رِباست
ﯾﮑﯽ ﺑﺎ ﻣﺎﻧﺘﻮ ﻭ ﺫﮐﺮ ﺧﺪﺍﺳﺖ
ﯾﮑﯽ ﺑﺎ ﭼﺎﺩﺭ ﻭ ﺗﻮ ﻓﮑﺮ ﮔﻨﺎﺳﺖ
ﯾﮑﯽ ﻣﻮﯼ ﺳﯿﺦ ﻭ ﻏﯿﺮﺕ
ﯾﮑﯽ ﺗﺴﺒﯿﺢ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺗﻮ ﻓﮑﺮ صیغست
ﯾﮑﯽ ﺭﯾﺸﺸﻮ ﺑﺎ ﺗﯿﻎ ﺯﺩﻩ
ﯾﮑﯽ ﺑﺎ ﺭﯾﺶ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﻭ ﺗﯿﻎ ﺯﺩﻩ

آرﯼ ﭼﻨﯿﻦ ﺍﺳﺖ...
ﻭ ﺍﯾﻦ ﻗﺼﻪ ﺳﺮ ﺩﺭﺍﺯ ﺩﺍﺭﺩ....


📚مجموعه حکایتها و داستانهای آموزنده👇

📚 @Bohlol_Molanosradin
📚#حکایتی_از_بهلول_دانا

سوال هارون درباره امین و مامون


آورده اند که روزي بهلول به قصر هارون رفت و در بین راه هارون رادید . هارون پرسید : بهلول کجا می

روي ؟ بهلول جواب داد به نزد تو می آیم هارون گفت :

من به قصد رفتن به مکتب خانه می روم تا از نزدیک وضع فرزندانم امین و مامون را ببینم و چنانچه مایل باشی می توانی همراه من بیایی

بهلول قبول نمود و به اتفاق هارون وارد مکتبخانه شدند .ولی آن وقت امین و مامون براي چند دقیقه

اجازه گرفته و بیرون رفته بودند . هارون از معلم از وضع امین و مامون سولاتی نمود . معلم گفت :

امین که فرزند زبیده که سرور زنان عرب است ولی بسیار کودن و بی هوش است و بلعکس مامون بسیار

بافراست و زیرك و چیز فهم . هارون قبول ننمود

آموزگار کاغذي زیر فرش محل نشستن مامون گذارد و خشتی هم زیر فرش امین نهاد و پس از چند دقیقه که امین و مامون وارد مکتبخانه شدند و چون پدر خود را دیدند زمین ادب را بوسه داده و سر جاي خود نشستند . مامون چون نشست متفکر به سقف و اطراف خود نگاه می کرد . معلم به مامون گفت :

تو را چه می شود که چنین متفکري ؟

مامون جواب داد ، از موقعی که از مکتب خانه خارج شدم و تا به حال که نشسته ام یا زمین به اندازه کاغذي بالا آمده یا اینکه سقف به همین اندازه پایین رفته است

در این حال آموزگار از امین سوال نمود آیا تو هم چنین احساسی می نمایی ؟

امین جواب داد : چیزي حس نمی کنم آموزگار لبخندي زده و آن دو را مرخص نمود . چون امین و مامون از مکتبخانه خارج شدند معلم به هارون گفت : بحمدالله که به حضرت خلیفه حرف من ثابت شد.

خلیفه سوال نمود : آیا سبب آن را می دانی ؟

بهلول جواب داد اگر به من امان دهی حاضرم علت آن را بگویم هارون جواب داد در امانی هرچه میدانی بگو بهلول گفت :

ذکاوت و چالاکی اولاد از دو جهت است

جهت اول چنانچه مرد و زن به میل و رغبت سرشار و شهوت طبیعی با هم آمیزش نمایند اولاد آنها با ذکاوت و زیرك می شود

و سبب دوم چنانچه زن و شوهر از حیث خون و نژاد با هم تفاوت داشته باشند ، اولاد آنها زیرك و باهوش و قوي می شود چنانچه این امر در درختان و حیوانات هم به تجربه رسیده است و چنانچه درخت میوه را به درخت م یوه دیگر پیوند بزنند آن میوه آن شاخه پیوند خورده بسیار مرغوب و اعلا می شود و نیز اگر دو حیوان مثلاً الاغ و اسب با هم آمیزش دهند قاطر از آن دو متولد می شود که بسیار باهوش و قوي و چالاك می باشد .

بنابراین امین که فراست خوبی ندارد از این سبب است که خلیفه و ز بیده از یک خون و یک نژاد میباشند و مامون که با این فراست و ذکاوت قوي می باشد از آن لحاظ است که مادر او از نژادي غریب و
با خون خلیفه تفاوت بسیار دارد .

خلیفه از جواب بهلول خنده نمود و گفت : از دیوانه غیر از این توقعی نمی توان داشت . ولی معلم در دل حرف بهلول را تصدیق نمود

👈یکی از دلایلی که میگویند ازدواج های فامیلی زیاد خوب نیست،همین است که بهلول دانا فرمود.


📔کانال حکایتهای بهلول و ملانصرالدین👇

📚 @Bohlol_Molanosradin
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این هم غُصه امروز ما!

📝مصطفی زمانیان

🔸این پسر جوان تمام سال در سرما و
گرما کنار خیابان جلو دفتر ما می ایستد
، به امید لقمه نانی برای خانواده!

🔹این هم هدیه شب عید دولت
و شهرداری به این بیچاره بینوا.

🔸کارمندان دولت، کم یا زیاد دستشان به
جایی بند است، کارگران شرکت ها، بیشتر
یا کمتر، چشمشان شب عید به عیدی و
پاداشی روشن می شود. این جوان
بیچاره خودش است و خودش.

🔹نه بیمه نه ضمانتی نه وامی
نه امیدی به پاداش و عیدی.

🔸عوامل شهرداری به بهانه انضباط شهری!
دار و ندار بیچاره را اینگونه به هم ریختند
و پاداش یک سال کسب حلالش را دادند.

🔹والله این رسم دولت و
حکومت اسلامی نیست.
به خدا این عین ظلم است.

کجای این شهر پرآشوب سر جایش است
که این بینوا مخل نظم شهر شده؟

🔸این داغ ها و سوزها از سوز
جگر بر می آید و خانمان می سوزاند.

سوختم از دیدنش.
سوختم و سوختم

📗مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇
📚 @Bohlol_Molanosradin
یک قانون نانوشته وجود دارد که می گوید

هر وقت خبری از کسی نبود

بدان یا حوصله ات را ندارد

یا آدمی جدید پیدا کرده که
منفعتش با او بیشتر است

و یا هنوز به مشکل برنخورده که سراغی از تو بگیرد


📗مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇
📚 @Bohlol_Molanosradin
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
❤️در این روز زیبا
⚪️آسایش روح، آرامش دل،
❤️تقدیر بلند و لبخند قشنگ،
⚪️برایتان آرزومندم

❤️لحظه ها میگذرند
⚪️گرم باشیم پر از فکر و امید
❤️عشق باشیم و سراسر خورشید

❤️سلام روزتون
⚪️پر از انرژی‌های مثبت
❤️امروزتون سرشار از عشق

📗مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇
📚
@Bohlol_Molanosradin
🔻خط فقر یا خط فهم:

♦️ وقتی من سوار ماشین 700 میلیونی هستم اما ته مانده سیگارم را به بیرون پرت می کنم زیر خط فهمم.
♦️وقتی به راحتی و قبل از دست کم یک بار مقایسه بر اساس اعداد و ارقام خود را (ایرانیان) باهوش تر از تمام ملل می دانم زیر خط فهمم.
♦️ وقتی به فرزندم اجازه نمی دهم که باورهای مرا به چالش بکشد، زیر خط فهمم.
♦️وقتی زمانی که صرف دیدن «تکرار» سریالی که دیشب نگاه گرده ام از زمانی که برای خواندن کتاب های عمیق و تحلیل های کارشناسانه روزنامه می گذارم، بیشتر است، زیرخط فهمم
♦️ وقتی حاضرم برای یک پیتزا به همراه نوشابه و سیب زمینی و سالادش 80 هزار تومان بدهم اما برای خرید یک کتاب 20 هزارتومانی دل درد می گیرم، زیر خط فهمم.
♦️ وقتی ارزش طلا، ساعت و لباسی که به همراه دارم بیشتر از مجموع قیمت کتاب هاییست که در ذهن دارم، زیر خط فهمم.
♦️ وقتی معیشت دیگران برای من مهم نیست و بخشی از مالم را برای نجات زندگی همسایه، همشهری و هم سرزمینم اختصاص نمی دهم زیرخط فهمم.
♦️ وقتی تاریخ نمی خوانم یا نمی دانم و تاریخ را دوباره و بلکه چندباره تکرار می کنم، زیرخط فهمم.
♦️ وقتی نیم ساعت درباره نحوه لباس پوشیدن خواننده زن یک برنامه تلویزیونی گفتگو میکنم اما حاضر نیستم نیم ساعت خلوت و تفکر کنم زیر خط فهمم.
♦️ وقتی پارتی بازی، رانت خواهی، کم کاری، کم فروشی، خیانت در امانت و رشوه را راه ثروتمند شدن می دانم و تلاش، کوشش، عرق ریختن، شرافت، وجدان را به سخره می گیرم، زیرخط فهمم
♦️ وقتی محاسبه عقلایی فایده-هزینه، برنامه ریزی و آینده نگری را به هیچ می انگارم و «در لحظه» تصمیم می گیرم و بدون حساب و کتاب (عشقی-کشکی) عمل می کنم، زیر خط فهمم.

خلاصه کلام: از زیر خط فهم بیرون بیاییم تا از زیر خط فقر بودن نجات پیدا کنیم!..‌‌‎


📗مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇
📚 @Bohlol_Molanosradin
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍁
گاهی فقط بیخیال باش ...
وقتی قادر به تغییرِ بعضی چیزها نیستی ؛
روزت را برای عذابِ داشتن ها و افسوسِ نداشتن ها
خراب نکن ..
دنیا همین است ؛
همه ی بادهای آن موافق ،
همه ی اتفاقات آن دلنشین ،
و همه ی روزهای آن خوب - نیست !
اینجا گاهی حتی آب هم ، سر بالا می رود ...
پس تعجبی ندارد اگر آدم ها جوری باشند که تو دوست نداری!
گاه گاهی در انتخاب هایت تجدید نظر کن .
فراموش نکن ؛
تو مجاز به انتخابِ آدم هایی ، نه تغییرِ آن‌ها ...

📗مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇
📚 @Bohlol_Molanosradin
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍁

بترس از کسی که سکوت کرد؛

وقتی دلش رو شکستی
و او تمام حرف هایش را به جای تو
فقط به خدا زد ...
و خدا خوب گوش کرد
و خواهد رسید روزی که خداوند
تمام این حرف هارو
سر تو فریاد بزنه ...!!


📗مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇
📚 @Bohlol_Molanosradin
مانند کاکتوس باش ، پرخار اما پرجذبه ،تنها و گوشه گیر اما خاص و متفاوت !

زندگی به مثال یک باغچه است و آدمهاش، گل و گیاه این باغچه، عده ای مثل گل هستند‌ حساس و لطیف ،ضعیف و نحیف، که درمقابل باد زود پرپر میشوند و زیبایی خود را از دست میدهند، این دست خود ماست که چه بوته و گلی را انتخاب کنیم،

میخواهم کاکتوس باشم فاقد زیبایی، ولی در برابر ناملایمات روزگار سخت ومحکم!!

گرچه خار درونم ریشه زده ولی به دیگران میفهمانم که دست زدن به هر آرزوی خاصی، زخمی به همراه دارد

گاهی برای زیستن باید خار داشت تا خود را نگه داشت.

میخواهم کاکتوس بمانم !


📗مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇
📚 @Bohlol_Molanosradin
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
از اینترنت می‌ترسند...!


📗مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇
📚 @Bohlol_Molanosradin
📕#حکایت_بهلول

بهلول با چوبی بلند بر قبرهای گورستانی می زد. پرسیدند: چرا چنین می کنی؟

گفت:
صاحب این قبر دروغگوست
چون تا وقتی در دنیا بود، دائم می گفت: باغِ من، خانۀ من، زمینِ من و ...

ولی حالا همه را گذاشته و رفته است
و هیچیک از آنها مال او نیست

برای رسیدن به آرامش حقیقی
باید به این باور برسیم که همۀ ما
در این دنیا فقط امانتداریم.


📗مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇
📚 @Bohlol_Molanosradin
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌙خـدایـا
🍃امشب هم آرامشی
🌙ازجنس سکوت برکه ها
🍃به سبزی جنگلها
🌙با عطر بهشتت خواهانم
🌙که آن رابه تمام
🍃دوستان و عزیزانم عطاکنی

🌙شبتون در سایه لطف الهی

#شـب_بخیر

📗مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇
📚
@Bohlol_Molanosradin
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چه لطیف است نسیم سحری🌸🍃
و چه زیباست گل افشانی مهر
دیدن رقص گل
از پنجره‌ای رو به خدا
می‌توان دید 🌺🍃
ز عمق شب تاریک و سیاه
رویش صبح سپید
و در این صبحدم پاک و قشنگ
نفسی تازه کشید🌸🍃

سلام 😍
صبحتون مملو از شادی
و آرامش و مهر
♥️

📗مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇
📚 @Bohlol_Molanosradin
انقدر واسه هدفت بجنگ و تلاش کن که
یه روزی حق گفتن این جمله رو داشته باشی:

دیدی آخرش قهرمان این قصه من شدم دنیا؟!💪
🌺اونم وقتی که داری قطره قطره اشک شوقتو از گونه هات پاک میکنی🥲
پای خواسته‌ت بمون ، تا آخرش✌️
🍃یادتون نره
هرکسی مشکلات خودش رو داره☺️
بهونه تراشی ممنوع😇
پای خواسته‌ت بمون با تمام توان 👌


📗مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇
📚 @Bohlol_Molanosradin
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥نگران رزق و روزیت نباش تا وقتیکه
من هستم. از هیچی ام نترس
.

👍 خیلی قشنگ بود این ویدئو.

میگم خدایا کاش میشد خودت همینطوری
ولی بی واسطه با صدای خودت با
من حرف میزدی

📗مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇
📚 @Bohlol_Molanosradin
🍁

ترازوی عدالت !

هر کس به طریقی بالا می آید !
یکی پایش را بر سر دیگری می گذارد
یکی دستش را در جیب دیگری .

دیگری دستش را بر زانوی خود میگذارد
یکی هم پایش را بر روی تمام احساسات یا وجدانش

در آخر کسی در جای خود نمی ماند
همه بالا می روند
مهم این است وقتی به آن بالا رسیدیم
دریابیم چه‌چیزی به دست آوردیم
روی چه چیزی پا گذاشته ایم و
چه چیز را به چه قیمت از دست دادیم

یادتون نره ترازوی عدالتی هم هست!!!


📗مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇
📚 @Bohlol_Molanosradin
قطعا تو سخت ترین شرایطه که

بهترینها مشخص میشن ؛

بهترین دوست
بهترین آشنا
بهترین فامیل

حتی بهترین عشق
وگرنه تو شرایط عادی که
هممون خوبیم👌


📗مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇
📚 @Bohlol_Molanosradin
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حسرت یعنی تو گذشته جا موندی
و نگرانی یعنی اَسير آینده‌ای شدی
که هنوز نرسیده و اتفاقاتی که هنوز نیافتاده ...
آینده ای که شاید نرسه ..
و اتفاق‌هایی که شاید نیافته ..
بی خیال همه‌ی چیزایی شو که نبودنشون کیفیت بودنتو‌ کم میکنه ..
آرامش و لبخند رو در آغوش بگیر و امروز رو همون جوری که دوست داری زندگی کن ...


📗مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇
📚 @Bohlol_Molanosradin
همیشه میشه تموم کرد؛
فقط بعضی وقتا دیگه نمیشه
دوباره شروع کرد ...

مواظب همدیگه باشید ...
از یه جایی به بعد دیگه بزرگ نمیشیم
پیر میشیم ...
از یه جایی به بعد دیگه
خسته نمی شیم، می بریم
پس قدر خودتون؛ عشقتون، زندگیتون
رو بدونید...
چرا که دیگه تکرار نمیشید ...!


📗مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇
📚 @Bohlol_Molanosradin
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️شیطان نامرئی

🔻این موشک رو روسیه امروز بعد از 10 سال رونمایی کرده واسمش رو هم گذاشته شیطان نامرئی.
🔻تمام رادارهای ناتو وآمریکا قادر به رهگیری این موشک نمی‌ باشند.
🔻قدرت تخریبش 400 برابر بیشتر از بمبی که تو هیروشیما انداخته شد و 22000 کیلومتر برد داره.
🔻 لازم به توضیح است که دورترین نقطه ی زمین 16000 کیلومتر است.

📗مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇
📚 @Bohlol_Molanosradin
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این کلیپ باحال رو حتما ببینید
امکان نداره ببینید و برای بقیه نفرستید😂

عالییییییییییه😂


📗مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇
📚 @Bohlol_Molanosradin