خیالم راحته از شرایط موفق و خودساخته بودن؛
" او در یک خانواده‌ی مذهبی چشم به جهان گشود" رو دارم‌. بقیه اشم خدا بزرگه :)

یهو چندسال بزرگ میشی. شکننده ست.

آدم هرچی تو مسیرِ بهتری باشه، کیفیت آدمایی که باهاشون در ارتباطه هم بیشتره، چون هدف و مسیر تا یه مقدار قابل توجهی مشترکه.

باشه زندگی عزیزم؛
منم بالاخره یاد می‌گیرم بین اولویت‌های موجود، اول مربوط به خودمو انتخاب کنم بعد بقیه رو.

زندگیم مثل گروه فامیلی شده؛
نه میشه لفت بدی، نه حرفی واسه گفتن داری، نه بهت خوش می‌گذره.

می‌خوام اسمتو آگهی کنم و برای یابنده مژدگونی‌ای بذارم که از حقوق صدماهم بیشتره. می‌خوام بنویسم « عطرت از دست‌هات موندگارتره.» می‌خوام حرفای تو سرم‌و با صدای تو بشنوم،  می‌خوام همه‌ی چای‌ها رو با نبات شیرین کنم، اون‌طوری که دوست داشتی. می‌خوام نصفه‌شبا وقتی از خواب می‌پرم صدات رو - همونطوری که آواهای کوتاه و بلند رو با رمزنگاره‌ی خاص خودت به‌هم وصل می‌کنی؛- وصله‌ی گوشام کنم، شاید خوابم ببره. می‌خوام داشتنت رو دیکته کنم. می‌خوام فراق رو فراغ بنویسم به یادِ آسودگیِ در بر گرفتن‌ت.
می‌خوام یادم بره دوری.. یادم می‌ره؟

-ماضی‌بعید

«همیشه عشق آرام به وجود می‌آید، در جملاتی مثل: مراقب خودت باش.»

نميفهمم چرا از عوض شدن ‌آدما⁩ گِله میكنيم!
ما هيچكدوم آدمای دو سال پيش نيستيم.
حتی احتمالاً همون آدم دو ماه پيش هم
نيستيم!
چاره‌ای نداریم جز اینکه امیدوار
باشیم تا آدمایی که دوستشون داریم جهت
تغییراتشون به گونه‌ای نباشه که از ما فاصله
بگیرن.

بعضی روزها آرزو میکنم کاش میتونستم به
عقب برگردم نه برای اینکه چیزی رو تغییر بدم
فقط برای اینکه یه سری چیزها رو بتونم
دوباره حس کنم.

سخته ولی ‏با کسی وقت بگذرونید که بدونید دست‌ هرکسی بهش نمیرسه. به این آدمهای متوسطی که؛
خودشون
وقتشون
و
روحشون
رو حاضرن برای هر کسی جز خودشون و شما خرج کنند اطمینان نکنید.

تو روانشناسی یه اصطلاحی هست
به اسم «ambivalence» یا دوسوگرایی؛
‏این دقیقا برای زمانیه که در حد تنفر از کسی ناراحتی یا رفتار فعلیش، ولی چون دوسش داری تحملش می‌کنی و می‌پذیری
-‏مثل همونجا که حسین صفا نوشت:
«‌غمت غمگینم کرده اما دوستت دارم»​

حسی شبیه به این آهنگ #بیکلام

قبول کن و بگذر ازش.

خوش برگشتین آقای پارسا.

اینقدر اینجا ننوشتم که یادم رفته نوشتن چه شکلی بود!

مرا اگر بر در بهشت بیارند، اول درنگرم که او در آنجا هست؟!
اگر نباشد گویم او کو؟!
اگر نبود روم به دوزخ، دوزخ از من می‌ترسد. گویم که یار من پیش توست، به من ده. مرا با تو کار نیست، تو دانی با خود...

#مقالات_شمس

وضعیت؛
یه ابر بهاری کوچیک، متراکم و سیال محبوس شده با احتمال بارش باران به صورت رگبارهای پی در پی!

ولی خدا رو شکر که ماه رمضون از رگ گردن بهمون نزدیک تره :)