خواه در مصر غریبی خواه در کنج‌ وطن
همچو یوسف،بی گنه در چاه و‌ زندان بوده ایم

#صائب_تبریزی

تا دل نمی‌بَرَم زکسی، دل نمی‌دهم
صیادِ من نخست گرفتار من شود

#صائب_تبریزی

غم به بیگانگان نیاویزد..
سگِ این بوم،آشناگیر است.

#صائب_تبریزی

[ تویی به جای همه
هیچکس به جای تو نیست... ]

#صائب_تبریزی

مطلب ما بی دلان از چشم بستن خواب نیست
در به روی آرزوی خام می بندیم ما

#صائب_تبریزی

درون خانه ی خود هر گدا شهنشاهی ست
قدم برون منه از حد خویش سلطان باش

#صائب_تبریزی

خواه در مصر‌ غریبی خواه در کنج وطن
همچو یوسف بی گنه در چاه و‌ زندان بوده ایم

#صائب_تبریزی

چرا ز غیر شکایت کنم که همچو حباب
همیشه خانه خراب هوای خویشتنم

#صائب_تبریزی

خود را چنان که هست تماشا نکرده است
هر دلبری که عاشق حیران نداشته است...

#صائب_تبریزی

در حریم سینه ی من دل نبودی کاشکی...

#صائب_تبریزی

اگر عاشق نمی‌بودیم صائب
چه می‌کردیم با این زندگانی؟!

#صائب_تبریزی

بوی پیراهن نخواهد ماند در زندان مصر
خواهد افتادن به فکر پیر کنعان،غم مخور

#صائب_تبریزی

[ با زندگی خوشم که بمیرم برای تو... ]

#صائب_تبریزی

کجا رسد به تو مکتوبِ گریه‌آلودم؟
‏که باد هم نبَرد کاغذی که نم دارد.
‏
#صائب_تبریزی

خرمن امید ما را کاه ماند و دانه رفت...

#صائب_تبریزی

طی شد ایام برومندی ما در سختـی
همچو آن دانه که در زیر قدم سبز شود

#صائب_تبریزی
@Na_nahs

به جستجوی تو گرد از جهان برآ‌وردم
دگر کجا روم ای خانمان خراب، کجا؟


#صائب_تبریزی

چرا ز غیر شکایت کنم که همچو حباب
همیشه خانه خراب هوای خویشتنم

#صائب_تبریزی

چنان ناسازگاری عام شد در روزگار ما
‏که طفل از شیر مادر استخوان اندر گلو دارد

‏⁧ #صائب_تبریزی⁩

از تیر آه مظلوم ظالم امان نیابد
پیش از نشانه خیزد از دل فغان کمان را

#صائب_تبریزی