بچه‌ها من دیگه ماجرای امیرحسین فتحی رو به روم نمیارم، شمام به روتون نیارید :))

این پسر نجاتم می‌ده، از بد اخلاقی، از بی حوصلگی، از گرسنگی، از غم، حتی از خودم، منو از دست خودمم نجات می‌ده.

خواهرم فرستاده می‌گه: خلاصه تو بدون دریاست، دریای جنوب.

قشنگ حس میکنم دارم عقلمو از دست میدم، کی فکرشو میکرد یه ریلز ساختن اینقد سخت باشه؟!

بچه‌ها من توو آرشیو‌ کاخ گلستان نبودم؟!

به یاد کیان پیرفلک که اگر امروز بود دوازده ساله می‌شد، داستان ضحاک رو از شاهنامه بخونید، فصلی که کیان فرصت نکرد تا تمومش کنه.

تولدت مبارک پسرکی که به خدای رنگین کمان اعتقاد داشت 🌈

‏چقدر حرف دارم که بهت بگم، چقدر حرف هست که فقط به «تو» می‌تونم بگم. اما نمیشه خب، لابد هم نشه دیگه.

کسی می آید، کسی می آید
کسی دیگر، کسی بهتر
کسی که مثل هیچکس نیست.

_فروغ فرخزاد

سامسونگ اومده این تبلیغ رو در نکوهش اپل ساخته، بعد یکی کامنت گذاشته:

Edited on MackBook :)))))))))

از خانم آلیس مونرو می‌پرسند که کجای قصه نوشتن سخته؟ جواب می‌ده اونجا که قصه‌تو می‌خونی و می‌فهمی خوب نیست.

خدایا، مردی رو خیلی دوس دارم :))

« شانه‌ت را دیر آوردی سرم را باد برد … »

گفتم: حس می‌کنم داستان آخرم کافی نیست.
می‌گه: تو خودت برای من کافیی، بس نیست؟! :))

سنم بالا رفته و جهان انگار پر از کودکه.

هیچوقت فکرشو نمیکردم یه روزی یه ممبر ساده که هیچوقت باهام حرف نزده و از کانالم لفت داده پشت تلفن بهم بگه: بگو میو تا قطع کنم!

وقتی سیمین دانشور گفت برای زندگی کردن در این گوشه‌ی دنیا، آدم باید از فولاد باشد تا دووم بیاره منظورش از این گوشهٔ دنیا “ایران” بود.

کی باورش میشه اونهمه خاطرخواهی یهو تموم بشه.

#دیالوگ
در انتهای شب

«مرا از زره نوازشت رویین‌تن کن!»

• شاملو