« گنگ خواب دیده »
Photo
یارو یه جوری میگه اسکورسیزیم به فیلمش نگفت piece of art انگار خودش تا حالا بیستا فیلم ساخته، ده بار اسکار برده، تخصص اصلی زندگیش فیلم سازیه، و حالا به مانی حقیقی منتقده، داداش تو اینقد هیچی از خودت نداری و اینقدر اطلاعات سینماییت سطحیه که از بین اثار بی نظیر یارو چسبیدی به ۵۰ کیلو البالو، که شرط می بندم فقط همونو دیدی ازش و اتفاقا فیلم مورد علاقهتم هست :)))))))))
عزیزدلم، سبز آبی کبودم، یقین یافتهی دورم، اگه دستم بهت برسه چنان سخت در آغوش میگیرمت که تو گویی بشری چیزی رو در جهان اینقدر نمیخواسته.
چرا شروین؟! فصل اول:
میگه اینقد شبیه جعفرا نبود که من که شروینم از اون جعفرتر بودم :)))))))))))))))))
میگه اینقد شبیه جعفرا نبود که من که شروینم از اون جعفرتر بودم :)))))))))))))))))
مانیا داره تعریف میکنه که یه ترم بالایی روش کراش زده بوده بعد یهو وسط تعریف کردن گفت: پسره معدلش ۲۰ میشد، فکر کن ۲۰! و به همین دلیل ردش کرده :)))))))) واقعا معیارای کثیفشو دوست دارم
دونه دونه ادمایی که یه روزی با جنگ و دعوا از زندگیم رفتن دارن برمیگردن، چه خبره؟! دارم میمیرم؟! :|
ما توو دوره ی دبیرستان یه دوستی داشتیم که مامانش نمیذاشت دوس پسر داشته باشه، و مایی که دوس پسر داشتیم خیلی دلمون براش میسوخت، الان اون دوستمون نه تنها دوس پسر داره، با دوس پسرش مسافرتم میره، مسافرت خارجیم میره، یه دافیم شده که بیا و ببین.
من؟! منم هیچی اینجا برا شما پست میذارم!
من؟! منم هیچی اینجا برا شما پست میذارم!
امروز که با نازنین نشسته بودیم، یهو بهم گفت خیلی عجیبه که تو فلانی رو یادت نمیاد چون اون خیلی خوب تو رو یادشه. گفتم چطور؟! گفت یه روزی ما همه نشسته بودیم کف زمین مدرسه، تو داشتی راجع به یه چیزی حرف میزدی و یهو گفتی شما عاشق نشدین، نمیدونین من چی میگم. چند سال بعد وقتی فلانی عاشق شد بهم گفت نازی یادته یگانه یه روزی این حرفو بهمون زد؟! الان همون حس رو دارم.
فکر کردم که اون سال ها من داشتم عشق رو با سید تجربه میکردم، دوست داشتن و دوست داشته شدن به معنای واقعی کلمه.
و فکر کردم که چقدر عجیبه، ادمیزاد از خودش اثری به جا میگذاره و ازش عبور میکنه، ده سال بعد میایسته روبروش و میگه: منو یادت هست؟! من اثر توم در زندگی مردم.
فکر کردم که اون سال ها من داشتم عشق رو با سید تجربه میکردم، دوست داشتن و دوست داشته شدن به معنای واقعی کلمه.
و فکر کردم که چقدر عجیبه، ادمیزاد از خودش اثری به جا میگذاره و ازش عبور میکنه، ده سال بعد میایسته روبروش و میگه: منو یادت هست؟! من اثر توم در زندگی مردم.
Forwarded from برنامه ناشناس
وای یکم از چاپ کتابت و مراحلش میگی؟😍
چه حسی داشتی وقتی چاپ شد؟
وای یکم از چاپ کتابت و مراحلش میگی؟😍
چه حسی داشتی وقتی چاپ شد؟
« گنگ خواب دیده »
وای یکم از چاپ کتابت و مراحلش میگی؟😍 چه حسی داشتی وقتی چاپ شد؟
حس عجیبی بود :))) بهش نگاه میکردم و میگفتم این اثر منه، من خالقشم، من خدای این شخصیت هام، من به وجودشون اوردم و سرنوشتشون رو تعیین کردم، من ساختمشون.
و بعد فکر میکنی خدا بودن اونقدم عجیب نیست.
و بعد فکر میکنی خدا بودن اونقدم عجیب نیست.
« گنگ خواب دیده »
Taher Ghoreyshi & Omid Eskandar & Nima Hashempanah – Be Khatere To
گر به من مهری نداری، میدهی از چه نویدم؟
Forwarded from برنامه ناشناس
یگانه جایی که عین فیلم پل چوبی بهش میگی مغازه دایی ناصر کدوم کافه یا رستورانه؟
و اجازه میدن عکاسی کنیم؟ میخوام با دوستم برم اونجا🥲
یگانه جایی که عین فیلم پل چوبی بهش میگی مغازه دایی ناصر کدوم کافه یا رستورانه؟
و اجازه میدن عکاسی کنیم؟ میخوام با دوستم برم اونجا🥲
« گنگ خواب دیده »
یگانه جایی که عین فیلم پل چوبی بهش میگی مغازه دایی ناصر کدوم کافه یا رستورانه؟ و اجازه میدن عکاسی کنیم؟ میخوام با دوستم برم اونجا🥲
بچه ها این چندمین باره که ازم این سوالو میپرسین، و میدونم که خیلی خودخواهیه، و میدونم که خیلی غیر منطقیه و ازتونم بابتش معذرت میخوام اما همون جور که توی مسائل دیگه همیشه درکم کردین امیدوارم بازم درکم کنید، من اگر میخواستم بگم کجاست اسم خودشو میگفتم، نمیگفتم مغازه ی دایی ناصر :))
« گنگ خواب دیده »
Photo
کاراواجو - قدیس متی، ۱۶۰۲
تابلوی تزیین محراب، رنگ روغن روی بوم - تخریب شده در موزهی سابق کایزر-فردریک، برلین.
تابلوی تزیین محراب، رنگ روغن روی بوم - تخریب شده در موزهی سابق کایزر-فردریک، برلین.