معلم شهید۲۵ساله آمریکایی #هواردباسکرویل
#شهیدقیام_تبریز درنهضت مشروطیت،همرزم ستارخان وباقرخان.
اقدامات:ایجادگروه نظامی،آموزش فنون نظامی به انقلابیون،ایستادگی دربرابر غربیها
@bisimchi1
#شهیدقیام_تبریز درنهضت مشروطیت،همرزم ستارخان وباقرخان.
اقدامات:ایجادگروه نظامی،آموزش فنون نظامی به انقلابیون،ایستادگی دربرابر غربیها
@bisimchi1
دخترم، نگاه کن!
یه روزی، تو با مادرت، میری اونجا که نشونت میدم؛ فلسطین.
اونوقت، میدویی توی کوچه هاش و میگی:
پدرم تو سوریه، تو راهِ فلسطین شهید شد!
#الشهید_علي_دقيق
#حزب_الله
#سوف_تحرر
@bisimchi1
یه روزی، تو با مادرت، میری اونجا که نشونت میدم؛ فلسطین.
اونوقت، میدویی توی کوچه هاش و میگی:
پدرم تو سوریه، تو راهِ فلسطین شهید شد!
#الشهید_علي_دقيق
#حزب_الله
#سوف_تحرر
@bisimchi1
اکنون
شیرود محله
نائب الزیاره اعضای کانال
برمزار عقاب آسمان ایران و مادرش
خلبان شهید علی اکبر شیرودی
@bisimchi1
شیرود محله
نائب الزیاره اعضای کانال
برمزار عقاب آسمان ایران و مادرش
خلبان شهید علی اکبر شیرودی
@bisimchi1
#اطلاع_رسانی
مراسم یادبود دومین شهید مدافع حرم شهرستان نوشهر
#شهیدمهدی_نعیمایی
#چهارشنبه ساعت ۱۴
مسجد جامع #نوشهر
@bisimchi1
مراسم یادبود دومین شهید مدافع حرم شهرستان نوشهر
#شهیدمهدی_نعیمایی
#چهارشنبه ساعت ۱۴
مسجد جامع #نوشهر
@bisimchi1
برادر بزرگتر #وحید_هاشمیان فوتبالیست سابق #تیم_ملی و باشگاه پرسپولیس،
#جاویدالاثر_خلبان
#شهید_اصغر_هاشمیان_خلبان جنگنده F4 در مهر ۱۳۶۰
به همراه خلبان #شهید_شیرعلی_آزادیان
در ام القصر عراق هدف اصابت موشک دشمن قرار گرفتندو به مقام #شهادت رسیدند و پیکرشان تا به امروز بازنگشته است..
#پدرش مدتی بعد از شهادتش رحلت کرد
#مادر دلسوخته اش هم بعد از ۲۷ سال چشم انتظاری در سال ۸۷ به رحمت خدا رفت
و اما...
تنها #پسرش هم در سال ۸۵ #دار_فانی_را_وداع گفت
📍هدیه به روح ملکوتی و مطهر شهیدان #اصغر_هاشمیان و #شیرعلی_آزادیان
📍شادی روح پدر و مادر شهید اصغر هاشمیان
📍و پسرش مرحوم شهاب هاشمیان
و تمام شهدای نیروی هوایی ارتش
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و َعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِینَ
@bisimchi1
#جاویدالاثر_خلبان
#شهید_اصغر_هاشمیان_خلبان جنگنده F4 در مهر ۱۳۶۰
به همراه خلبان #شهید_شیرعلی_آزادیان
در ام القصر عراق هدف اصابت موشک دشمن قرار گرفتندو به مقام #شهادت رسیدند و پیکرشان تا به امروز بازنگشته است..
#پدرش مدتی بعد از شهادتش رحلت کرد
#مادر دلسوخته اش هم بعد از ۲۷ سال چشم انتظاری در سال ۸۷ به رحمت خدا رفت
و اما...
تنها #پسرش هم در سال ۸۵ #دار_فانی_را_وداع گفت
📍هدیه به روح ملکوتی و مطهر شهیدان #اصغر_هاشمیان و #شیرعلی_آزادیان
📍شادی روح پدر و مادر شهید اصغر هاشمیان
📍و پسرش مرحوم شهاب هاشمیان
و تمام شهدای نیروی هوایی ارتش
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و َعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِینَ
@bisimchi1
#مقام_معظم_رهبری:
بسیج یعنی نیروی کارآمد کشور برای همه میدان ها
حضور تمام قد گردان امام حسین (ع) شهرستان جهرم از روز اول بارندگی
#بسیج
@bisimchi1
بسیج یعنی نیروی کارآمد کشور برای همه میدان ها
حضور تمام قد گردان امام حسین (ع) شهرستان جهرم از روز اول بارندگی
#بسیج
@bisimchi1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یک خاطره ناب #دفاع_مقدس را بشنوید و ببینید...
روایت های جذاب و کوتاه راویان راهیان نور
ارسالی از گروه فرهنگی راوی🎬
@bisimchi1
روایت های جذاب و کوتاه راویان راهیان نور
ارسالی از گروه فرهنگی راوی🎬
@bisimchi1
#جامانده ز خوبان شده ام
گریه ندارد؟
مجنون و #پریشان شده ام
گریه ندارد؟
دیگر به لبم خاطره ای از #شهـدا نیست
من ننگ شهیدان شده ام
گریه ندارد؟
@bisimchi1
گریه ندارد؟
مجنون و #پریشان شده ام
گریه ندارد؟
دیگر به لبم خاطره ای از #شهـدا نیست
من ننگ شهیدان شده ام
گریه ندارد؟
@bisimchi1
خستگی را شرمنده کردی
جبهه برایت بهشت دنیا بود
آنرا با هیچ چیزی معامله نمیکردی
رضوان الهی گوارایت ...
@bisimchi1
جبهه برایت بهشت دنیا بود
آنرا با هیچ چیزی معامله نمیکردی
رضوان الهی گوارایت ...
@bisimchi1
🖍 #عاشقی به سبک "فرشته ملکی" و "منوچهر مدق"
مادرم از #چادر خوشش نمی آمد.
هر روز #چادرم را تا می کردم می گذاشتم ته کیفم . خانواده ام ازسیاسی شدن خوششان نمی آمد.......
قسمت اول.......💌
هر چه یک#دختر به سن و سال او دلش می خواست داشته باشد، او داشت،هر جا می خواست می رفت و هر کاری می خواست می کرد
می ماند یک #آرزو ؛ این که سینی بامیه ی متری بگذارد روی سرش و برود بفروشد؛ تنها کاری که پدرش مخالف بود انجام بدهد. و او گاهی غرولند می کرد که چطور می توانند او را از این لذت محروم کنند .
آخر یک شب، پدر یک سینی بامیه خرید و به فرشته گفت: توی خانه به خودمان بفروش. حالا دیگر آرزویی نداشت که برآورده نشده باشد. پدر همیشه هوای ما رو داشت، لب تر می کردیم، همه چیز آماده بود.
ما چهار تا خواهریم و دو تا برادر ؛ فریبا که سال بعد از من با جمشید _ برادر منوچهر _ازدواج کرد؛ فرانک، فهیمه و من، محسن و فریبرز. توی خانه ی ما برای همه #آزادی به یک اندازه بود.
پدرم می گفت: هر کار می خواهید، بکنید ولی سالم زندگی کنید.
چهارده _ پانزده سالم بود که شروع کردم به کتاب خواندن؛ همان سالهای 56_57 هزار و یک فرقه باب بود و می خواستم بدانم این چیزه ها که می شنوم و می بینم یعنی چه
از کتاب های توده ای ها خوشم نیامد. من با همه وجود، خدا را حس می کردم و دوستش داشتم. نمی توانستم باور کنم نیست. نمی توانستم با دلم، با خودم بجنگم. گذاشتمشان کنار.
دیگر کتاب هایشان را نخواندم. کتاب های منافقین از شکنجه های که می شدند می نوشتند. از این کارشان بدشان می آمد. با خودم قرار گذاشتم اول اسلام را بشناسم، بعد بروم دنبال فرقه ها.
به هوای درس خواندن، با دوستان می نشستیم کتاب های دکتر_شریعتی را می خواندیم. کم کم دوست داشتم #حجاب داشته باشم.
مادرم از#چادر خوشش نمی آمد. گفته بودم برای وقتی که با دوستانم می روم زیارت چادر بدوزد.
هر روز #چادرم را تا می کردم می گذاشتم ته کیفم، کتاب هایم را می چیدم روش. از خانه که می آمدم بیرون سرم می کردم تا وقتی که بر می گشتم. آن سال ها چادر یک #موضوع_سیاسی بود.
خانواده ام ازسیاسی شدن خوششان نمی آمد. پدر می گفت: من ته ماجرا را می بینم، شما شر و شورش را. اما من انقلابی شده بودم و می دانستم این #رژیم باید برود.
در پشتی مدرسه مان روبه روی دبیرستان پسرانه باز می شد. از آن در، با چند تا از پسرها اعلامیه و نوار امام رد و بدل می کردیم. سرایدار هم کمک مان می کرد. یادم هست اولین بار که نوار امام را گوش دادم، بیشتر محو صداش شدم تا حرفاش...
.
ادامه دارد......
#شهید_منوچهر_مدق
#کتاب_اینک_شوکران
@bisimchi1
مادرم از #چادر خوشش نمی آمد.
هر روز #چادرم را تا می کردم می گذاشتم ته کیفم . خانواده ام ازسیاسی شدن خوششان نمی آمد.......
قسمت اول.......💌
هر چه یک#دختر به سن و سال او دلش می خواست داشته باشد، او داشت،هر جا می خواست می رفت و هر کاری می خواست می کرد
می ماند یک #آرزو ؛ این که سینی بامیه ی متری بگذارد روی سرش و برود بفروشد؛ تنها کاری که پدرش مخالف بود انجام بدهد. و او گاهی غرولند می کرد که چطور می توانند او را از این لذت محروم کنند .
آخر یک شب، پدر یک سینی بامیه خرید و به فرشته گفت: توی خانه به خودمان بفروش. حالا دیگر آرزویی نداشت که برآورده نشده باشد. پدر همیشه هوای ما رو داشت، لب تر می کردیم، همه چیز آماده بود.
ما چهار تا خواهریم و دو تا برادر ؛ فریبا که سال بعد از من با جمشید _ برادر منوچهر _ازدواج کرد؛ فرانک، فهیمه و من، محسن و فریبرز. توی خانه ی ما برای همه #آزادی به یک اندازه بود.
پدرم می گفت: هر کار می خواهید، بکنید ولی سالم زندگی کنید.
چهارده _ پانزده سالم بود که شروع کردم به کتاب خواندن؛ همان سالهای 56_57 هزار و یک فرقه باب بود و می خواستم بدانم این چیزه ها که می شنوم و می بینم یعنی چه
از کتاب های توده ای ها خوشم نیامد. من با همه وجود، خدا را حس می کردم و دوستش داشتم. نمی توانستم باور کنم نیست. نمی توانستم با دلم، با خودم بجنگم. گذاشتمشان کنار.
دیگر کتاب هایشان را نخواندم. کتاب های منافقین از شکنجه های که می شدند می نوشتند. از این کارشان بدشان می آمد. با خودم قرار گذاشتم اول اسلام را بشناسم، بعد بروم دنبال فرقه ها.
به هوای درس خواندن، با دوستان می نشستیم کتاب های دکتر_شریعتی را می خواندیم. کم کم دوست داشتم #حجاب داشته باشم.
مادرم از#چادر خوشش نمی آمد. گفته بودم برای وقتی که با دوستانم می روم زیارت چادر بدوزد.
هر روز #چادرم را تا می کردم می گذاشتم ته کیفم، کتاب هایم را می چیدم روش. از خانه که می آمدم بیرون سرم می کردم تا وقتی که بر می گشتم. آن سال ها چادر یک #موضوع_سیاسی بود.
خانواده ام ازسیاسی شدن خوششان نمی آمد. پدر می گفت: من ته ماجرا را می بینم، شما شر و شورش را. اما من انقلابی شده بودم و می دانستم این #رژیم باید برود.
در پشتی مدرسه مان روبه روی دبیرستان پسرانه باز می شد. از آن در، با چند تا از پسرها اعلامیه و نوار امام رد و بدل می کردیم. سرایدار هم کمک مان می کرد. یادم هست اولین بار که نوار امام را گوش دادم، بیشتر محو صداش شدم تا حرفاش...
.
ادامه دارد......
#شهید_منوچهر_مدق
#کتاب_اینک_شوکران
@bisimchi1
گفت و گوي اختصاصي صدا و سیما با سید مقاومت #سید_حسن_نصرالله ؛
🔻امشب ساعت ۲۳ از شبكه يك سيما و بخش هاي خبري
t.me/joinchat/AAAAADzQtAYTTO9H-0HRjg
🔻امشب ساعت ۲۳ از شبكه يك سيما و بخش هاي خبري
t.me/joinchat/AAAAADzQtAYTTO9H-0HRjg
Forwarded from KHAMENEI.IR
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌫امروز
💔ببينيد| رهبرانقلاب: آنچه در خوزستان پيش آمد، واقعا دل انسان را ميخراشد.
⛔️انتقاد رهبرانقلاب از کسانی که بهجای حل مسئله #ریزگردها، مسئولیت آن را متوجه گذشتگان میکنند
☑ @Khamenei_ir
💔ببينيد| رهبرانقلاب: آنچه در خوزستان پيش آمد، واقعا دل انسان را ميخراشد.
⛔️انتقاد رهبرانقلاب از کسانی که بهجای حل مسئله #ریزگردها، مسئولیت آن را متوجه گذشتگان میکنند
☑ @Khamenei_ir
آرامش این کشور از ایثار موجیهاست
باید که واضح گفت نان سفره ای مردم از برکت محصول گندمزاد موجیهاست
#مدافع_حرمی که وقتی حالش خیلی بد میشه اونقدر سرش رو میکوبه به دیوار تا..
#وحید_شاهرخی
@bisimchi1
باید که واضح گفت نان سفره ای مردم از برکت محصول گندمزاد موجیهاست
#مدافع_حرمی که وقتی حالش خیلی بد میشه اونقدر سرش رو میکوبه به دیوار تا..
#وحید_شاهرخی
@bisimchi1
برخيز دلا که دل به دلدار دهيم
جان را به جمال آن خريدار دهيم
اين جان و دل و ديده پي ديدن اوست
جان و دل و ديده را به ديدار دهيم
هوشنگ ابتهاج
فرزندان #شهیدحسین_رضایی
#صابرین
#صبح_بخیر
@bisimchi1
جان را به جمال آن خريدار دهيم
اين جان و دل و ديده پي ديدن اوست
جان و دل و ديده را به ديدار دهيم
هوشنگ ابتهاج
فرزندان #شهیدحسین_رضایی
#صابرین
#صبح_بخیر
@bisimchi1
از هر #خون سبزه ای می روید،
از هر #درد لب خنده ای
چرا که هر #شهید درختی ست...
http://telegram.me/joinchat/AAAAADzQtAYTTO9H-0HRjg
از هر #درد لب خنده ای
چرا که هر #شهید درختی ست...
http://telegram.me/joinchat/AAAAADzQtAYTTO9H-0HRjg
#عاشقی
محنت
بسيار كشيد
تا لب #دجله
به معشوقه رسيد
نشد از روی #گلاب اش سيراب!
كه #فلك دسته گلی داد به آب.....
#ایرج_میرزا
#لشکر25کربلا
@bisimchi1
محنت
بسيار كشيد
تا لب #دجله
به معشوقه رسيد
نشد از روی #گلاب اش سيراب!
كه #فلك دسته گلی داد به آب.....
#ایرج_میرزا
#لشکر25کربلا
@bisimchi1