Forwarded from عمار ملکی
بارها نوشتم که #تحولخواهی یعنی #عبورازنظام. حجاریان و استمرارطلبانی که میخواهند ولایتفقیه را به مقامی نیمهتشریفاتی تبدیل کنند یا امثال خاتمی را در جایگاه ولیفقیه قرار دهند، درواقع «#مشروطهخواه_ولایی» هستند نه تحولخواه؛ #اصلاح_اصلاحات هدفش مشروطکردن ولایتفقیه است نه حذف آن!
@ammarmaleki
@ammarmaleki
Forwarded from عمار ملکی
بعضی افراد همه چیز را موکول به براندازی میکنند و مبارزه برای هر مطالبهای را مانع براندازی میدانند؛ برای همین از حرکت #برقص_تا_برقصیم ناخشنود هستند؛ به مسیحعلینژاد حمله میکنند یا به تحولخواهی دشنام میدهند. براندازی یک دومینوست؛ هرکس دیواری را هل میدهد تا نهایتا دیوار آخر بیفتد!
@ammarmaleki
@ammarmaleki
Forwarded from عمار ملکی
محمد بسته نگار درگذشت.
سالهای آخر عمر از بیماری شدید رنج میبرد. انسان سالم و صادقی بود و در حوزه سیاست پیگیر بود. از فعالان شناخته شده ملی-مذهبی بود و زمانی اصلی ترین نقش را در تهیه نامههای پر امضا داشت و اکثر جلسات ملی-مذهبی ها هم در منزل ایشان برگزار میشد. دستگیریهای معروف ملی-مذهبی ها در اسفند ۷۹ هم معروف به دستگیری خانه بسته نگار بود!
من با دیدگاههای سیاسی آقای بسته نگار و فعالان ملی-مذهبی اختلاف نظر جدی داشته و دارم و بزرگترین اشتباه این جریان را حل شدن در جریان اصلاحطلبی/استمرارطلبی میدانستم. سالها پیش به بعضی دوستان ملی-مذهبی گفتم که این جریان زمانی در دانشگاه بعنوان یک آلترناتیو در برابر اصلاحطلبان حکومتی مطرح و مورد اقبال بود اما متاسفانه در سالهای اخیر به دنباله روی و طفیلی جریان استمرارطلب تبدیل گشت. دوستی میگفت که آقای بسته نگار در پاسخ به چنین نقدی گفته بود که این موفقیت ماست که اصلاحطلبان به ما نزدیک شده اند و سعی به ائتلاف با ملی-مذهبی ها دارند. به آن دوست گفتم این اشتباه تحلیلی است؛ اصلاح طلبان دیگر خودشان اعتباری ندارند و چون میدانند که ملی-مذهبی ها بلحاظ سیاسی و اقتصادی سالم و خوشنام هستند به سراغ شما آمدند تا از شما بعنوان ماشین رای جمع کنی استفاده کنند و این نزدیکی تنها اعتبار شما را زایل میکند.
آن زمان به این دوستان گفتم با هضم شدن جریان ملی-مذهبی (و البته قبل از آنها نهضت آزادی) در اصلاحطلبان، جوانان خسته از دو جناح به سمت آلترناتیوهای دیگری میروند. آلترناتیوهایی که در مخیله تان هم نمیگنجد. متاسفانه آن هشدارها جدی گرفته نشد و ملی-مذهبی ها اعتبار و خوشنامی حاصل از مبارزهشان با استبداد دینی را در سالهای اخیر به پای جمهوری اسلامی ریختند.
به هر حال علیرغم اختلاف تحلیل و گرایش سیاسی، بسیاری از بزرگان جریان ملی-مذهبی بلحاظ اخلاق و منش انسانی افراد وارسته ای بودند. چیزی که در میان اصلاحطلبان کمتر به چشم میخورد و متاسفانه در میان بسیاری از باصطلاح براندازان هم کمتر دیده میشود؛ منش و مرام انسانی ارزشی بیش از گرایش سیاسی افراد دارد؛
روح محمد بسته نگار شاد. درگذشت او را به خانواده بستهنگار و طالقانی تسلیت میگویم.
@ammarmaleki
سالهای آخر عمر از بیماری شدید رنج میبرد. انسان سالم و صادقی بود و در حوزه سیاست پیگیر بود. از فعالان شناخته شده ملی-مذهبی بود و زمانی اصلی ترین نقش را در تهیه نامههای پر امضا داشت و اکثر جلسات ملی-مذهبی ها هم در منزل ایشان برگزار میشد. دستگیریهای معروف ملی-مذهبی ها در اسفند ۷۹ هم معروف به دستگیری خانه بسته نگار بود!
من با دیدگاههای سیاسی آقای بسته نگار و فعالان ملی-مذهبی اختلاف نظر جدی داشته و دارم و بزرگترین اشتباه این جریان را حل شدن در جریان اصلاحطلبی/استمرارطلبی میدانستم. سالها پیش به بعضی دوستان ملی-مذهبی گفتم که این جریان زمانی در دانشگاه بعنوان یک آلترناتیو در برابر اصلاحطلبان حکومتی مطرح و مورد اقبال بود اما متاسفانه در سالهای اخیر به دنباله روی و طفیلی جریان استمرارطلب تبدیل گشت. دوستی میگفت که آقای بسته نگار در پاسخ به چنین نقدی گفته بود که این موفقیت ماست که اصلاحطلبان به ما نزدیک شده اند و سعی به ائتلاف با ملی-مذهبی ها دارند. به آن دوست گفتم این اشتباه تحلیلی است؛ اصلاح طلبان دیگر خودشان اعتباری ندارند و چون میدانند که ملی-مذهبی ها بلحاظ سیاسی و اقتصادی سالم و خوشنام هستند به سراغ شما آمدند تا از شما بعنوان ماشین رای جمع کنی استفاده کنند و این نزدیکی تنها اعتبار شما را زایل میکند.
آن زمان به این دوستان گفتم با هضم شدن جریان ملی-مذهبی (و البته قبل از آنها نهضت آزادی) در اصلاحطلبان، جوانان خسته از دو جناح به سمت آلترناتیوهای دیگری میروند. آلترناتیوهایی که در مخیله تان هم نمیگنجد. متاسفانه آن هشدارها جدی گرفته نشد و ملی-مذهبی ها اعتبار و خوشنامی حاصل از مبارزهشان با استبداد دینی را در سالهای اخیر به پای جمهوری اسلامی ریختند.
به هر حال علیرغم اختلاف تحلیل و گرایش سیاسی، بسیاری از بزرگان جریان ملی-مذهبی بلحاظ اخلاق و منش انسانی افراد وارسته ای بودند. چیزی که در میان اصلاحطلبان کمتر به چشم میخورد و متاسفانه در میان بسیاری از باصطلاح براندازان هم کمتر دیده میشود؛ منش و مرام انسانی ارزشی بیش از گرایش سیاسی افراد دارد؛
روح محمد بسته نگار شاد. درگذشت او را به خانواده بستهنگار و طالقانی تسلیت میگویم.
@ammarmaleki
Forwarded from عمار ملکی
در این سالها از #تحولخواهی حرف زدم، اما اینکه #تحولخواه در نظر من چه کسی است و چه ویژگیهایی دارد را در قالب یک منشور۱۶ بندی نوشتم. امیدوارم برای کسانیکه ابهام داشتند روشنگر باشد و کسانیکه معتقد به گفتمان دیگری هستند، با رعایت اصول گفتگو، آنرا نقد کنند و منشور خود را ارایه دهند:
منشور پیشنهادی تحولخواهی
۱- تحولخواه سکولار است؛ یعنی معتقد به سکولاریزم سیاسی و خواهان جدایی دین از حکومت است.
۲- تحولخواه، دموکراسیخواه است؛ یعنی باور دارد که تمامی مقامات مسئول در کشور مطابق با اصل حاکمیت ملی باید از طریق انتخابات دموکراتیک (سالم، آزاد، عادلانه، تناوبی، موثر) تعیین شوند.
۳- تحولخواهی ایجاد یک ساختار قضایی مستقل و سکولار را اولین شرط هر تغییر و مهمترین پیش شرط استقرار و استمرار دموکراسی کارآمد میداند.
۴- تحولخواهی معتقد است که جمهوری اسلامی اصلاحپذیر نیست. نظام اصلاح نمیشود، اما در اثر فشار تسلیم میشود.
۵- تحول خواهی مخالف انقلاب و براندازی نیست، مخالف خونریزی است. تحولخواهی به دنبال گذار مسالمتآمیز از جمهوری اسلامی است.
۶- تحول خواه تحقق همه مطالبات را موکول به براندازی نمیکند و مبارزه برای هر مطالبه مدنی/سیاسی/اجتماعی/اقتصادی را بطور موازی حمایت و پیگیری میکند (مانند مطالبه لغواعدام، حق آزادی پوشش، حقوق زنان، حقوق شهروندی، حقوق اقلیتها، حقوق کارگران/معلمان/کشاورزان،حق انتخابات آزاد، حفاظت از محیط زیست/حیوانات، حفاظت از میراث فرهنگی).
۷- تحولخواهی خشونتپرهیز است؛ از خشونت پرهیز میکند اما به بهانه اینکه حکومت هر نوع مبارزهای را به خشونت میکشد، از مبارزه نمیگریزد. خشونت را تجویز نمیکند اما حق دفاع از خویش را به رسمیت میشناسد اگرچه آغازگر و ادامهدهنده خشونت نخواهد بود.
۸- تحولخواه معتقد به «مبارزه مدنی مداوم» است. اعتراض، اعتصاب، تظاهرات، بدفرمانیمدنی، عدمهمکاری و نافرمانیمدنی را حق و حتی وظیفه هر شهروند مسئول در مواجهه با قوانین و سیاستهای ناعادلانه میداند.
۹- تحولخواه، رفراندومخواه است. یعنی خواستار برگزاری رفراندوم آزاد بر سر اصل نظام است. آن را یکی از ابزار گذار مسالمتآمیز میداند و برای تحمیل آن به نظام تلاش میکند.
۱۰- تحولخواه مخالف انتقام و اعدام است؛ اما بر لزوم حق دادخواهی عادلانه برای تمامی قربانیان با برپایی سازوکار عدالت انتقالی توسط دستگاه قضائی مستقل تاکید دارد.
۱۱- تحول خواه تکثرگرا و مخالف تمامیتخواهی است؛ معتقد است که ایران کشوری دارای تنوع سیاسی، عقیدتی و قومیتی است و هیچ گروه و گرایشی نباید خود را به دیگران تحمیل کند. تحولخواهی بر برقراری عدالت در تمامی زمینههای اقتصادی، جنسیتی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تاکید دارد.
۱۲- تحولخواه تغییر رژیم را یک هدف مرحلهای میداند و نه هدف غایی. هدف غایی، ایجاد یک نظام دموکرات، سکولار، تکثرگرا، غیرمتمرکز، توسعهگرا، باثبات، رفاهگرا، کارآمد و صلحگرا است.
۱۳- تحولخواه اهل گفتگوست. برای گذار مسالمتآمیز از نظام (و نه استمرار نظام) حاضر به گفتگوی شفاف با مقامات جمهوری اسلامی و تعیین شروط مشخص برای گذار با کمترین هزینه است.
۱۴- تحولخواه مخالف جنگ و کشتار است و آغازگر آنرا مقصر اصلی میداند؛ چه آغازگر جنگ، نظام حاکم باشد و چه بیگانه؛ چه جنگ علیه مردم ایران باشد و چه جنگ علیه دیگر کشورها. حق دفاع همواره مشروع است اما نمیتواند دستاویزی برای ادامه دادن جنگ قرار گیرد، وقتی امکان تحقق دوباره صلح وجود دارد.
۱۵- تحولخواهی خواهان حفظ تمامیت ارضی ایران و در عین حال تمرکززدایی از قدرت است. تحولخواه حکمرانی غیرمتمرکز و دموکراتیک بر یک ایران یکپارچه را موجب افزایش کارآمدی حکومت و تقویت همبستگی ملی میداند.
۱۶- تحولخواهی خواهان عدم مداخله نظامی-سیاسی در امور دیگر کشورها، حمایت از حقوق بشر برای همه ملتها، رواج صلح در جهان و برقراری رابطه و تعامل با تمامی کشورها با تکیه بر اصل اولویت منافع ملی است.
@ammarmaleki
منشور پیشنهادی تحولخواهی
۱- تحولخواه سکولار است؛ یعنی معتقد به سکولاریزم سیاسی و خواهان جدایی دین از حکومت است.
۲- تحولخواه، دموکراسیخواه است؛ یعنی باور دارد که تمامی مقامات مسئول در کشور مطابق با اصل حاکمیت ملی باید از طریق انتخابات دموکراتیک (سالم، آزاد، عادلانه، تناوبی، موثر) تعیین شوند.
۳- تحولخواهی ایجاد یک ساختار قضایی مستقل و سکولار را اولین شرط هر تغییر و مهمترین پیش شرط استقرار و استمرار دموکراسی کارآمد میداند.
۴- تحولخواهی معتقد است که جمهوری اسلامی اصلاحپذیر نیست. نظام اصلاح نمیشود، اما در اثر فشار تسلیم میشود.
۵- تحول خواهی مخالف انقلاب و براندازی نیست، مخالف خونریزی است. تحولخواهی به دنبال گذار مسالمتآمیز از جمهوری اسلامی است.
۶- تحول خواه تحقق همه مطالبات را موکول به براندازی نمیکند و مبارزه برای هر مطالبه مدنی/سیاسی/اجتماعی/اقتصادی را بطور موازی حمایت و پیگیری میکند (مانند مطالبه لغواعدام، حق آزادی پوشش، حقوق زنان، حقوق شهروندی، حقوق اقلیتها، حقوق کارگران/معلمان/کشاورزان،حق انتخابات آزاد، حفاظت از محیط زیست/حیوانات، حفاظت از میراث فرهنگی).
۷- تحولخواهی خشونتپرهیز است؛ از خشونت پرهیز میکند اما به بهانه اینکه حکومت هر نوع مبارزهای را به خشونت میکشد، از مبارزه نمیگریزد. خشونت را تجویز نمیکند اما حق دفاع از خویش را به رسمیت میشناسد اگرچه آغازگر و ادامهدهنده خشونت نخواهد بود.
۸- تحولخواه معتقد به «مبارزه مدنی مداوم» است. اعتراض، اعتصاب، تظاهرات، بدفرمانیمدنی، عدمهمکاری و نافرمانیمدنی را حق و حتی وظیفه هر شهروند مسئول در مواجهه با قوانین و سیاستهای ناعادلانه میداند.
۹- تحولخواه، رفراندومخواه است. یعنی خواستار برگزاری رفراندوم آزاد بر سر اصل نظام است. آن را یکی از ابزار گذار مسالمتآمیز میداند و برای تحمیل آن به نظام تلاش میکند.
۱۰- تحولخواه مخالف انتقام و اعدام است؛ اما بر لزوم حق دادخواهی عادلانه برای تمامی قربانیان با برپایی سازوکار عدالت انتقالی توسط دستگاه قضائی مستقل تاکید دارد.
۱۱- تحول خواه تکثرگرا و مخالف تمامیتخواهی است؛ معتقد است که ایران کشوری دارای تنوع سیاسی، عقیدتی و قومیتی است و هیچ گروه و گرایشی نباید خود را به دیگران تحمیل کند. تحولخواهی بر برقراری عدالت در تمامی زمینههای اقتصادی، جنسیتی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تاکید دارد.
۱۲- تحولخواه تغییر رژیم را یک هدف مرحلهای میداند و نه هدف غایی. هدف غایی، ایجاد یک نظام دموکرات، سکولار، تکثرگرا، غیرمتمرکز، توسعهگرا، باثبات، رفاهگرا، کارآمد و صلحگرا است.
۱۳- تحولخواه اهل گفتگوست. برای گذار مسالمتآمیز از نظام (و نه استمرار نظام) حاضر به گفتگوی شفاف با مقامات جمهوری اسلامی و تعیین شروط مشخص برای گذار با کمترین هزینه است.
۱۴- تحولخواه مخالف جنگ و کشتار است و آغازگر آنرا مقصر اصلی میداند؛ چه آغازگر جنگ، نظام حاکم باشد و چه بیگانه؛ چه جنگ علیه مردم ایران باشد و چه جنگ علیه دیگر کشورها. حق دفاع همواره مشروع است اما نمیتواند دستاویزی برای ادامه دادن جنگ قرار گیرد، وقتی امکان تحقق دوباره صلح وجود دارد.
۱۵- تحولخواهی خواهان حفظ تمامیت ارضی ایران و در عین حال تمرکززدایی از قدرت است. تحولخواه حکمرانی غیرمتمرکز و دموکراتیک بر یک ایران یکپارچه را موجب افزایش کارآمدی حکومت و تقویت همبستگی ملی میداند.
۱۶- تحولخواهی خواهان عدم مداخله نظامی-سیاسی در امور دیگر کشورها، حمایت از حقوق بشر برای همه ملتها، رواج صلح در جهان و برقراری رابطه و تعامل با تمامی کشورها با تکیه بر اصل اولویت منافع ملی است.
@ammarmaleki
Forwarded from عمار ملکی
علاوه بر این سه رهیافت، یک رهیافت دیگر هم هست که مردم ماههاست در#تظاهرات_سراسرى خطاب به نظام مقدس میگویند و انگار آقای حجاریان هنوز آنرا نشنیده:
بروید (با زبان خوش) تا بیرونتون نکردیم!
@ammarmaleki
بروید (با زبان خوش) تا بیرونتون نکردیم!
@ammarmaleki
Forwarded from عمار ملکی
مهندس عباس #امیرانتظام رها شد؛ آنکه یک عمر برای آزادی #ایران رنج کشید.
بار دیگر صدای «ندا بمون» درگوشم پیچید. صدایی میگفت «مهندس بمون» تو باید رفتن این نظام اشغالگر را ببینی. تو بزرگترین شاهد جنایات این دوران سیاه وطن بودی؛
بدرود مرد بزرگ! بدرود فرزند راستین مصدق؛ بدرود انسان...
@ammarmaleki
بار دیگر صدای «ندا بمون» درگوشم پیچید. صدایی میگفت «مهندس بمون» تو باید رفتن این نظام اشغالگر را ببینی. تو بزرگترین شاهد جنایات این دوران سیاه وطن بودی؛
بدرود مرد بزرگ! بدرود فرزند راستین مصدق؛ بدرود انسان...
@ammarmaleki
Forwarded from عمار ملکی
رضاپهلوی برای درگذشت #امیرانتظام پیام تسلیت داد؛ پیامش انصافا از پیام «ازسرواکنی» محمدخاتمی همدلانهتر بود؛ پیامی که بنظر میرسید پالس مثبتی به ملیون و جمهوریخواهان باشد.
اما هواداران سلطنتطلب و افراطی رضا پهلوی کماکان به امیرانتظام و ملیون توهین میکنند. حکایت کاسه داغ تر از آش!
@ammarmaleki
اما هواداران سلطنتطلب و افراطی رضا پهلوی کماکان به امیرانتظام و ملیون توهین میکنند. حکایت کاسه داغ تر از آش!
@ammarmaleki
Forwarded from عمار ملکی
«جمهوری اسلامی اصلاح نمیشود، اما در اثر فشار تسلیم میشود»؛ این یکی از قوانین حاکم بر رفتار نظاممقدس است.
توقف مانور قایقهای سپاه علیه کشتیهای آمریکایی در خلیج فارس، و تن دادن جاعش به خروج نیروهایش از سوریه آخرین نمونهها هستند.
نظام در داخل هم تسلیم میشود، اگر فشار سراسری شود.
@ammarmaleki
توقف مانور قایقهای سپاه علیه کشتیهای آمریکایی در خلیج فارس، و تن دادن جاعش به خروج نیروهایش از سوریه آخرین نمونهها هستند.
نظام در داخل هم تسلیم میشود، اگر فشار سراسری شود.
@ammarmaleki
Forwarded from آموزشکده توانا
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
کامیار شاپور، فرزند فروغ فرخزاد در ۶۶ سالگی درگذشت.
ویدئو قسمتی از مستندی است درباره او، زمانی که در پارک قیطریه گیتار میزد.
@Tavaana_TavaanaTech
ویدئو قسمتی از مستندی است درباره او، زمانی که در پارک قیطریه گیتار میزد.
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from 𓉱𓄂دوباره میسازمت وطن𓆃𓉱
📆 در حاشیه روز دختر اسلامی و تحقیر دختران در این روز ... !
◾️از چند روز پیش از "روز دختر" ، تا چند روز پس از آن، ماجرای "روز دختر" و تفاوتش با "روز زن"، جنجال بر انگیز شده است. در تقویم ملّی جمهوری اسلامی ایران، روز ولادت خانم فاطمه معصومه، یک شخصیّت مذهبی، روز دختر نام دارد و این "روز ملّی دختر"، بسیار متفاوت از "روز جهانی دختر" است. سازمان ملل، برای حمایت از "دختر بچه ها" ۱۱ اکتبر را روز دختر نامگذاری کرده است. روز پسر ها چه ؟ هیچگاه پسربچه ها، به علّت پسر بودن، مورد تبعیض واقع نشده اند. در بسیاری از مناطق جهان آنها از بدو تولدشان با توجّه به اینکه بچه پسر است، از آنها استقبال شده، و در خانواده، به آنها توجّه بیشتری شده است تا دختران. سازمان ملل برای حمایت از دختربچه ها، ۱۱ اکتبر را روز جهانی دختر نامگذاری کرد
⚠️ امّا روز دختر ملّی، حرف دیگری میزند !
روز دختر اسلامی، که یکم ذی القعده، روز توّلد فاطمه معصومه است، روز دختر نیست، بلکه روز "باکرگان" است ! این شخصیت مذهبی، به خاطر اینکه هرگز در طول زندگی اش ازدواج نکرد و اصطلاحاً باکره بود، روز ولادتش، روز دختر است. سرک کشیدن در زندگی جنسی دیگران و تحمیل مفهوم باکرگی به خانم های مستقل و دارای سن قانونی، از دستاورد های روز دختر ملی است. دختر در تعریف جهانی، یعنی مونثی که به سن قانونی نرسیده و تحت سرپرستی خانواده است. پس از رسیدن به سن قانون، فارغ از هرگونه مسائل مربوط به باکرگی، در تعریف حقوقی، زن تلقی میشود. برجسته کردن مفهوم باکرگی و تحریم خانم های ازدواج نکرده، از حق بدیهی برخورداری از رابطه جنسی و ارزش گذاری بر انسانها برحسب بدن آنها، مسائلی هستند که پشت روز دختر پنهان مانده اند.
این برای روز زن هم صدق می کند. روز زن در ایران، مختص به خانم های متاهل استو غیره ، درحالیکه ۸ مارس، "روز جهانی زنان"، مختص به تمام بانوان، اعم از باکره و غیره باکره است و برای تمام خانم های دارای سن قانونی صدق می کند. از سال ۱۹۷۵، سازمان ملل، روز زن را برای حمایت از برابری زن و مرد، جشن میگیرد ولی در ایران، "روز دختر" و "روز زن"، همواره با محدود کردن زنان و دخالت در زندگی جنسی آنها همراه بوده است. روز دختر در ایران، نه گرامی داشت دختران، بلکه گرامی داشت باکرگان به علّت نداشتن رابطهء جنسی است ! در فرهنگ متحجر و مرتجع، وقتی باکرگی، مترادف با حیایی باشد و یک ارزش محسوب شود، انسانها بر اساس بدنشان ارزشگذاری شده و یک روز برای گرامی داشت باکرگان درست میشود !
زنها از حق بدیهیشان محروم شده و رابطه جنسی، ضد ارزش است. روز دختر (بخوانید روز باکرگان)، توهینی به وجودیت "زن" و گامی در راستای تبعیض علیه آنان است. دخترانی که با حقوق حقه خود آشنا هستند، نیازی به روز دختر اسلامی ندارند، چون:
《 بدن آنها، مال آنهاست》
معرفی روز زن در سایت رسمی سازمان ملل:
http://www.un.org/en/events/womensday/history.shtml
معرفی روز دختربچه ها در سازمان ملل:
http://www.un.org/en/events/girlchild/
@persiav
@vatap
◾️از چند روز پیش از "روز دختر" ، تا چند روز پس از آن، ماجرای "روز دختر" و تفاوتش با "روز زن"، جنجال بر انگیز شده است. در تقویم ملّی جمهوری اسلامی ایران، روز ولادت خانم فاطمه معصومه، یک شخصیّت مذهبی، روز دختر نام دارد و این "روز ملّی دختر"، بسیار متفاوت از "روز جهانی دختر" است. سازمان ملل، برای حمایت از "دختر بچه ها" ۱۱ اکتبر را روز دختر نامگذاری کرده است. روز پسر ها چه ؟ هیچگاه پسربچه ها، به علّت پسر بودن، مورد تبعیض واقع نشده اند. در بسیاری از مناطق جهان آنها از بدو تولدشان با توجّه به اینکه بچه پسر است، از آنها استقبال شده، و در خانواده، به آنها توجّه بیشتری شده است تا دختران. سازمان ملل برای حمایت از دختربچه ها، ۱۱ اکتبر را روز جهانی دختر نامگذاری کرد
⚠️ امّا روز دختر ملّی، حرف دیگری میزند !
روز دختر اسلامی، که یکم ذی القعده، روز توّلد فاطمه معصومه است، روز دختر نیست، بلکه روز "باکرگان" است ! این شخصیت مذهبی، به خاطر اینکه هرگز در طول زندگی اش ازدواج نکرد و اصطلاحاً باکره بود، روز ولادتش، روز دختر است. سرک کشیدن در زندگی جنسی دیگران و تحمیل مفهوم باکرگی به خانم های مستقل و دارای سن قانونی، از دستاورد های روز دختر ملی است. دختر در تعریف جهانی، یعنی مونثی که به سن قانونی نرسیده و تحت سرپرستی خانواده است. پس از رسیدن به سن قانون، فارغ از هرگونه مسائل مربوط به باکرگی، در تعریف حقوقی، زن تلقی میشود. برجسته کردن مفهوم باکرگی و تحریم خانم های ازدواج نکرده، از حق بدیهی برخورداری از رابطه جنسی و ارزش گذاری بر انسانها برحسب بدن آنها، مسائلی هستند که پشت روز دختر پنهان مانده اند.
این برای روز زن هم صدق می کند. روز زن در ایران، مختص به خانم های متاهل استو غیره ، درحالیکه ۸ مارس، "روز جهانی زنان"، مختص به تمام بانوان، اعم از باکره و غیره باکره است و برای تمام خانم های دارای سن قانونی صدق می کند. از سال ۱۹۷۵، سازمان ملل، روز زن را برای حمایت از برابری زن و مرد، جشن میگیرد ولی در ایران، "روز دختر" و "روز زن"، همواره با محدود کردن زنان و دخالت در زندگی جنسی آنها همراه بوده است. روز دختر در ایران، نه گرامی داشت دختران، بلکه گرامی داشت باکرگان به علّت نداشتن رابطهء جنسی است ! در فرهنگ متحجر و مرتجع، وقتی باکرگی، مترادف با حیایی باشد و یک ارزش محسوب شود، انسانها بر اساس بدنشان ارزشگذاری شده و یک روز برای گرامی داشت باکرگان درست میشود !
زنها از حق بدیهیشان محروم شده و رابطه جنسی، ضد ارزش است. روز دختر (بخوانید روز باکرگان)، توهینی به وجودیت "زن" و گامی در راستای تبعیض علیه آنان است. دخترانی که با حقوق حقه خود آشنا هستند، نیازی به روز دختر اسلامی ندارند، چون:
《 بدن آنها، مال آنهاست》
معرفی روز زن در سایت رسمی سازمان ملل:
http://www.un.org/en/events/womensday/history.shtml
معرفی روز دختربچه ها در سازمان ملل:
http://www.un.org/en/events/girlchild/
@persiav
@vatap
آشنایی با یکی دیگر از فرزندان انقلاب
محسن رضایی؛
اگرچه در طول جنگ هاشمی رفسنجانی فرمانده جنگ بود اما محسن رضایی خود را فصل الخطاب جنگ میدانست، خودسری و لجاجت رضایی در انجام عملیات کربلای ۴ که ساعاتی قبل از انجام آن ایران پی به لو رفتن عملیات برده بود اما با لجاجت رضایی انجام میگیرد بهواقع «کربلایی» برای ایران رقم میزند که بالاترین تلفات را ایران در طی ۸ سال جنگ در این عملیات میدهد.
همین توهم فصل الخطاب بودن باعث میشود که او در اردیبهشت ۱۳۶۶ در نامهای به آیتالله خمینی با ذکر دلایلی چون امکانات کم و پشتیبانی ضعیف و پیشبینی اینکه نیروهای ایرانی بدون رفع این مشکلات تلفات سنگینی خواهند داد اعلام میکند یا از فرماندهی سپاه استعفا میدهد یا این امکانات را فراهم کنید تا در ۲۰ سال آینده جنگ بتوانیم موفق شویم (امکاناتی همچون بمب اتم و سلاحهای لیزی و... که هنوز هم جمهوری اسلامی نتوانسته است به آن دست یابد).
احمد خمینی میگوید آیتالله خمینی بعد از خواندن آن نامه گفته است این نامه مرا تکان داد مگر قرار است این جنگ ۲۰ سال طول بکشد؟ (برنامه تلویزیونی سطرهای ناخوانده شهریور ۱۳۹۴)
همین نامه بود که خمینی را مجاب کرد تا قطعنامه ۵۹۸ را بپذیرد. خمینی با استعفای محسن رضایی مخالفت میکند و تن به پذیرش قطعنامه میدهد. رضایی تا سال ۱۳۷۶ در فرماندهی کل سپاه باقی ماند. او پس از فرماندهی سپاه و کنارهگیری از فعالیتهای نظامی، بهعنوان عضو و دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب میشود. در بعد از برکناری محسن رضایی از فرماندهی سپاه او نیز همچون بسیاری دیگر از کارگزاران جمهوری اسلامی در دوران پسا خمینی ما شاهد رضایی دیگری هستیم.
در اولین اقدام در نیمه سال ۱۳۷۶ شرکت پارس حساب را تأسیس کرد و نمایندگی مجاز ماشینحسابهای اداری کاسیو را خرید این عمل مصادف بود که وی با ادعای جبهه مقاومت فرهنگی انقلاب اسلامی مجموعه سخنرانیهایی را در شهرها برگزار میکرد و ادعا داشت همانطوریکه در جنگ مردم کمک کردن با النگو و چراغ والور خانههایشان کار جنگ راه افتاد بیایند و چراغ این جبهه را هم روشن کنند! محسن رضایی پس از ماشینحساب به فکر بازار پرسود سیگار افتاد و از طریق بندرها و گلوگاههایی که در شرق و غرب کشور سپاه و نیروی انتظامی در دست داشتند مافیای سیگار را در دست گرفت در این راه مسعود صدر السلام که حالا با نام مهندس کلانتری ریاست سازمان دخانیات را در دست گرفته بود به وی مدد میرساند. مافیای قاچاق سیگار در ایران آنچنان قدرتمند شد که حتی بازار عراق و افغانستان و کشورهای حاشیه خلیجفارس را هم در دست گرفته بود
این نفوذ آنقدر برای کمپانیهای سیگار آمریکایی نگرانکننده شد که تصمیم گرفتند با مساعدت FBI به سرنخهای آن پی ببرند.
رابرت لوینسون مأمور اف بی آی در نقش یک کارآگاه خصوصی در ماه مارس ۲۰۰۷ مأمور میشود که به کشورهای حاشیه خلیجفارس و افغانستان سفر کند تا از چندوچون مافیای قاچاق سیگار مطلع شود. محسن رضایی از طریق داوود صلاحالدین (یک آمریکایی که در آمریکا علیاکبر طباطبایی را ترور کرده بود و مصمم به ترور هنری کیسینجر و کرمیت روزولت بود اما موفق نشده و به ایران گریخته) لوینسون را به جزیره کیش میکشاند و از آن زمان تا بهحال وی ناپدید شده است! رضایی همچنان که مافیای سیگار را در دست دارد تجارت انبوهسازی مسکن در کشور را هم مدنظر دارد. او در چیتگر و در حوالی دریاچه خلیجفارس تهران مالک پروژه ده هزار دستگاهی «صبای نو» هست. در خرداد ۱۳۹۱ مه آفرید خسروی متهم پرونده اختلاس بزرگ در آخرین جلسه دادگاهش گفت: «آقای محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در منزل و در دفترش با من ملاقات داشته است و پیشنهاد داد اگر میخواهم ادامه کار شرکتم مختل نشود یا نسبت به واگذاری بخش عمده سهام شرکتم به او اقدام کنم یا عواقب بدی در انتظارم هست. من یک هشداری به این افراد میدهم که خودشان به دادگاه بیایند و همهچیز را بیان کنند یا خودشان به رهبر انقلاب بگویند که ما برای کمک به دولت جلو آمده بودیم وگرنه من همه چیز را در جلسه بعدی خواهم گفت». جلسه بعدی اما هرگز تشکیل نشد و مه آفرید امیر خسروی اعدام شد.
رضایی از فروردین ۱۳۹۴ مجدداً به سپاه پاسداران بازگشته اما همچنان دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز هست.
امیر فرشاد ابراهیمی - ایران بریفینگ
کپی کامنت فری دام در کانون خرد لاین
https://telegram.me/joinchat/BZpGykDTdl90rOKAFkBjbw
محسن رضایی؛
اگرچه در طول جنگ هاشمی رفسنجانی فرمانده جنگ بود اما محسن رضایی خود را فصل الخطاب جنگ میدانست، خودسری و لجاجت رضایی در انجام عملیات کربلای ۴ که ساعاتی قبل از انجام آن ایران پی به لو رفتن عملیات برده بود اما با لجاجت رضایی انجام میگیرد بهواقع «کربلایی» برای ایران رقم میزند که بالاترین تلفات را ایران در طی ۸ سال جنگ در این عملیات میدهد.
همین توهم فصل الخطاب بودن باعث میشود که او در اردیبهشت ۱۳۶۶ در نامهای به آیتالله خمینی با ذکر دلایلی چون امکانات کم و پشتیبانی ضعیف و پیشبینی اینکه نیروهای ایرانی بدون رفع این مشکلات تلفات سنگینی خواهند داد اعلام میکند یا از فرماندهی سپاه استعفا میدهد یا این امکانات را فراهم کنید تا در ۲۰ سال آینده جنگ بتوانیم موفق شویم (امکاناتی همچون بمب اتم و سلاحهای لیزی و... که هنوز هم جمهوری اسلامی نتوانسته است به آن دست یابد).
احمد خمینی میگوید آیتالله خمینی بعد از خواندن آن نامه گفته است این نامه مرا تکان داد مگر قرار است این جنگ ۲۰ سال طول بکشد؟ (برنامه تلویزیونی سطرهای ناخوانده شهریور ۱۳۹۴)
همین نامه بود که خمینی را مجاب کرد تا قطعنامه ۵۹۸ را بپذیرد. خمینی با استعفای محسن رضایی مخالفت میکند و تن به پذیرش قطعنامه میدهد. رضایی تا سال ۱۳۷۶ در فرماندهی کل سپاه باقی ماند. او پس از فرماندهی سپاه و کنارهگیری از فعالیتهای نظامی، بهعنوان عضو و دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب میشود. در بعد از برکناری محسن رضایی از فرماندهی سپاه او نیز همچون بسیاری دیگر از کارگزاران جمهوری اسلامی در دوران پسا خمینی ما شاهد رضایی دیگری هستیم.
در اولین اقدام در نیمه سال ۱۳۷۶ شرکت پارس حساب را تأسیس کرد و نمایندگی مجاز ماشینحسابهای اداری کاسیو را خرید این عمل مصادف بود که وی با ادعای جبهه مقاومت فرهنگی انقلاب اسلامی مجموعه سخنرانیهایی را در شهرها برگزار میکرد و ادعا داشت همانطوریکه در جنگ مردم کمک کردن با النگو و چراغ والور خانههایشان کار جنگ راه افتاد بیایند و چراغ این جبهه را هم روشن کنند! محسن رضایی پس از ماشینحساب به فکر بازار پرسود سیگار افتاد و از طریق بندرها و گلوگاههایی که در شرق و غرب کشور سپاه و نیروی انتظامی در دست داشتند مافیای سیگار را در دست گرفت در این راه مسعود صدر السلام که حالا با نام مهندس کلانتری ریاست سازمان دخانیات را در دست گرفته بود به وی مدد میرساند. مافیای قاچاق سیگار در ایران آنچنان قدرتمند شد که حتی بازار عراق و افغانستان و کشورهای حاشیه خلیجفارس را هم در دست گرفته بود
این نفوذ آنقدر برای کمپانیهای سیگار آمریکایی نگرانکننده شد که تصمیم گرفتند با مساعدت FBI به سرنخهای آن پی ببرند.
رابرت لوینسون مأمور اف بی آی در نقش یک کارآگاه خصوصی در ماه مارس ۲۰۰۷ مأمور میشود که به کشورهای حاشیه خلیجفارس و افغانستان سفر کند تا از چندوچون مافیای قاچاق سیگار مطلع شود. محسن رضایی از طریق داوود صلاحالدین (یک آمریکایی که در آمریکا علیاکبر طباطبایی را ترور کرده بود و مصمم به ترور هنری کیسینجر و کرمیت روزولت بود اما موفق نشده و به ایران گریخته) لوینسون را به جزیره کیش میکشاند و از آن زمان تا بهحال وی ناپدید شده است! رضایی همچنان که مافیای سیگار را در دست دارد تجارت انبوهسازی مسکن در کشور را هم مدنظر دارد. او در چیتگر و در حوالی دریاچه خلیجفارس تهران مالک پروژه ده هزار دستگاهی «صبای نو» هست. در خرداد ۱۳۹۱ مه آفرید خسروی متهم پرونده اختلاس بزرگ در آخرین جلسه دادگاهش گفت: «آقای محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در منزل و در دفترش با من ملاقات داشته است و پیشنهاد داد اگر میخواهم ادامه کار شرکتم مختل نشود یا نسبت به واگذاری بخش عمده سهام شرکتم به او اقدام کنم یا عواقب بدی در انتظارم هست. من یک هشداری به این افراد میدهم که خودشان به دادگاه بیایند و همهچیز را بیان کنند یا خودشان به رهبر انقلاب بگویند که ما برای کمک به دولت جلو آمده بودیم وگرنه من همه چیز را در جلسه بعدی خواهم گفت». جلسه بعدی اما هرگز تشکیل نشد و مه آفرید امیر خسروی اعدام شد.
رضایی از فروردین ۱۳۹۴ مجدداً به سپاه پاسداران بازگشته اما همچنان دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز هست.
امیر فرشاد ابراهیمی - ایران بریفینگ
کپی کامنت فری دام در کانون خرد لاین
https://telegram.me/joinchat/BZpGykDTdl90rOKAFkBjbw
Forwarded from 🌐کانال پروفسور علی نیری🌐
چوپان دروغگویی دیگر
یکی بود یکی نبود. غیر از خلاء هیچکس نبود...
چوپانی مهربان بود که در نزدیکی دهی، گوسفندان را به چرا میبرد. مردم ده که از مهربانی و خوشاخلاقی او خرسند بودند، تصمیم گرفتند که گوسفندانشان را به او بسپارند تا هر روز آنها را به چرا ببرد. او هر روز مشغول مراقبت از گوسفندان بود و مردم نیز از این کار راضی بودند. برای مدتها این وضعیت ادامه داشت و کسی شکوهای نداشت تا اینکه...
یک روز چوپان شروع کرد به فریاد: آی گرگ آی گرگ(آی دشمن آی دشمن). وقتی مردم خود را به چوپان رساندند دریافتند که گرگی آمده است و یک گوسفند را خورده است.
آنان چوپان را دلداری دادند و گفتند نگران نباشد و خدا را شکر که بقیه گله سالم است. اما از آن پس، هر چند روز یک بار چوپان فریاد میزد: "گرگ. گرگ. آی مردم، گرگ". وقتی مردم ده، سرآسیمه خود را به چوپان میرساندند میدیدند کمی دیر شده و دوباره گرگ، گوسفندی را خورده است. این وضعیت مدتها ادامه داشت و همیشه مردم دیر میرسیدند و گرگ، گوسفندی را خورده بود!
پس مردم ده تصمیم گرفتند پولهای خود را روی هم بگذارند و چند سگ گله بخرند. از وحشیترینها و قویترین سگها را ...
چوپان نیز به آنها اطمینان داد که با خرید این سگها، دیگر هیچگاه، گوسفندی خورده نخواهد شد. اما پس از خرید سگها، هنوز مدت زیادی نگذشته بود که دوباره، صدای فریاد "آی گرگ، آی گرگ" چوپان به گوش رسید. مردم دویدند و خود را به گله رساندند و دیدند دوباره گوسفندی خورده شده است. ناگهان یکی از مردم، که از دیگران باهوشتر(روشنفکر) بود، به بقیه گفت: ببینید، ببینید. هنوز اجاق چوپان داغ است و استخوانهای گوشت سرخ شده و خورده شده گوسفندانمان در اطراف پراکنده است!!!
مردم که تازه متوجه شده بودند که در تمام این مدت، چوپان، دروغ می گفته است، فریاد برآوردند: آی دزد. آی دزد. چوپان دروغگو را بگیرید تا ادبش کنیم. اما ناگهان چهره مهربان و مظلوم چوپان تغییر کرد. چهره ای خشن به خود گرفت. چماق چوپانی را برداشت و به سمت مردم حمله ور شد. سگها هم که فقط از دست چوپان غذا خورده بودند و کسی را جز او صاحب خود نمی دانستند او را همراهی کردند.
بسیاری از مردم از چماق چوپان و بسیاری از آنها از "گاز" سگ ها زخمی شدند. دیگران نیز وقتی این وضعیت را دیدند، گریختند. در روزهای بعد که مردم برای عیادت از زخمی شدگان می رفتند به یکدیگر می گفتند: "خود کرده را تدبیر نیست". یکی از آنها پیشنهاد داد که از این پس وقتی داستان "چوپان دروغگو" را برای کودکانمان نقل می کنیم باید برای آنها توضیح دهیم که هر گاه خواستید گوسفندان، چماق، و سگ های خود را به کسی بسپارید، پیش از هر کاری در مورد درستکاری او بررسی کنید و مطمئن شوید که او دروغگو نیست.
اما معلم مدرسه که آنجا بود و حرفهای مردم را میشنید گفت: دوستان بهتر است هیچگاه "گوسفندان"، "چماق" و "سگهای نگهبان" خود را به یک نفر نسپاریم.
@Mehbaang
⚛ @dr_nayeri ✍
یکی بود یکی نبود. غیر از خلاء هیچکس نبود...
چوپانی مهربان بود که در نزدیکی دهی، گوسفندان را به چرا میبرد. مردم ده که از مهربانی و خوشاخلاقی او خرسند بودند، تصمیم گرفتند که گوسفندانشان را به او بسپارند تا هر روز آنها را به چرا ببرد. او هر روز مشغول مراقبت از گوسفندان بود و مردم نیز از این کار راضی بودند. برای مدتها این وضعیت ادامه داشت و کسی شکوهای نداشت تا اینکه...
یک روز چوپان شروع کرد به فریاد: آی گرگ آی گرگ(آی دشمن آی دشمن). وقتی مردم خود را به چوپان رساندند دریافتند که گرگی آمده است و یک گوسفند را خورده است.
آنان چوپان را دلداری دادند و گفتند نگران نباشد و خدا را شکر که بقیه گله سالم است. اما از آن پس، هر چند روز یک بار چوپان فریاد میزد: "گرگ. گرگ. آی مردم، گرگ". وقتی مردم ده، سرآسیمه خود را به چوپان میرساندند میدیدند کمی دیر شده و دوباره گرگ، گوسفندی را خورده است. این وضعیت مدتها ادامه داشت و همیشه مردم دیر میرسیدند و گرگ، گوسفندی را خورده بود!
پس مردم ده تصمیم گرفتند پولهای خود را روی هم بگذارند و چند سگ گله بخرند. از وحشیترینها و قویترین سگها را ...
چوپان نیز به آنها اطمینان داد که با خرید این سگها، دیگر هیچگاه، گوسفندی خورده نخواهد شد. اما پس از خرید سگها، هنوز مدت زیادی نگذشته بود که دوباره، صدای فریاد "آی گرگ، آی گرگ" چوپان به گوش رسید. مردم دویدند و خود را به گله رساندند و دیدند دوباره گوسفندی خورده شده است. ناگهان یکی از مردم، که از دیگران باهوشتر(روشنفکر) بود، به بقیه گفت: ببینید، ببینید. هنوز اجاق چوپان داغ است و استخوانهای گوشت سرخ شده و خورده شده گوسفندانمان در اطراف پراکنده است!!!
مردم که تازه متوجه شده بودند که در تمام این مدت، چوپان، دروغ می گفته است، فریاد برآوردند: آی دزد. آی دزد. چوپان دروغگو را بگیرید تا ادبش کنیم. اما ناگهان چهره مهربان و مظلوم چوپان تغییر کرد. چهره ای خشن به خود گرفت. چماق چوپانی را برداشت و به سمت مردم حمله ور شد. سگها هم که فقط از دست چوپان غذا خورده بودند و کسی را جز او صاحب خود نمی دانستند او را همراهی کردند.
بسیاری از مردم از چماق چوپان و بسیاری از آنها از "گاز" سگ ها زخمی شدند. دیگران نیز وقتی این وضعیت را دیدند، گریختند. در روزهای بعد که مردم برای عیادت از زخمی شدگان می رفتند به یکدیگر می گفتند: "خود کرده را تدبیر نیست". یکی از آنها پیشنهاد داد که از این پس وقتی داستان "چوپان دروغگو" را برای کودکانمان نقل می کنیم باید برای آنها توضیح دهیم که هر گاه خواستید گوسفندان، چماق، و سگ های خود را به کسی بسپارید، پیش از هر کاری در مورد درستکاری او بررسی کنید و مطمئن شوید که او دروغگو نیست.
اما معلم مدرسه که آنجا بود و حرفهای مردم را میشنید گفت: دوستان بهتر است هیچگاه "گوسفندان"، "چماق" و "سگهای نگهبان" خود را به یک نفر نسپاریم.
@Mehbaang
⚛ @dr_nayeri ✍
(multiply)(multiply)(multiply)(multiply)(multiply)(multiply)(multiply)(multiply)(multiply)(multiply)
کنوانسیون پالرمو با مخالفت مجمع تشخیص نظام روبهرو شد
پس از مخالفت شورای نگهبان با اف.ای.تی.اف FATF که سهشنبه ۲۶تیر۹۶ اعلام شد مجمع تشخیص مصلحت نظام هم پیوستن به کنوانسیون "مبارزه با جرایم سازمانیافته فراملی" (کنوانسیون پالرمو) را مغایر امنیت ملی دانست و آن را رد کرد.
مجمع تشخیص مصلحت نظام در نامهیی به تاریخ ۱۷تیرماه به شورای نگهبان در پنج بند اعلام کرده است: مفاد کنوانسیون با سیاستهای کلی امنیت ملی در حوزههای دفاعی، خارجی و اقتصادی مغایرت دارد.
(blue check mark)سخت شدن راه تصویب FATF
پیوستن به کنوانسیون پالرمو از جمله شرایط خروج دائم رژیم ایران از فهرست سیاه "کارگروه ویژه اقدام مالی" یا FATF است که وظیفه آن نظارت بر مبادلات مالی کشورها است.
مجلس مصوبهیی را برای پیوستن به کنوانسیون پالرمو تصویب کرده بود که بعد از ایرادهای شورای نگهبان به مجمع تشخیص مصلحت نظام ارجاع داده شد.
از جمله در این نامه آمده است که تعهدات مندرج در این کنوانسیون "توان کشور را در دور زدن تحریمها و کار با اشخاص حقیقی و حقوقی که بایستی کلی به دور از چشم بیگانگان صورت گیرد را دچار خدشه میسازد."
(blue check mark)یکسره شدن کار لوایح FATF
رسانههای نزدیک به علی خامنهای نامه مجمع تشخیص مصلحت نظام را بهمعنای "یکسره شدن " کار لوایح مربوط به FATF دانستهاند.
بعد از برجام، کارگروه اقدام مالی یا FATF رژیم ایران را بهصورت موقت از فهرست سیاه خود خارج کرده و تا اکتبر ۲۰۱۸ (حدود سه ماه دیگر) به رژیم ایران فرصت داده تا با پیوستن به دو کنوانسیون بینالمللی و اصلاح دو قانون داخلی امکان خروج کامل رژیم از این فهرست را فراهم کند.
علاوه بر کنوانسیون پالرمو، که بعد از تصویب مجلس با ایرادات شورای نگهبان و اکنون مجمع تشخیص روبهرو شده، پیوستن به کنوانسیون "مبارزه با تأمین مالی تروریسم" هم از شرایط دیگر FATF است.
مصوبه مربوط با این کنوانسیون در مجلس مسکوت مانده و بهدلیل حمایت رژیم ایران از شبهنظامیان تروریست حزبالله لبنان ناتوان از تصویب آن است.
اصلاح دو قانون مربوط به "مبارزه با پولشویی" و مبارزه با تأمین مالی تروریسم هم از جمله شرایط دیگر FATF است.
مجموع این شرایط بهعنوان لوایح چهارگانه در مجلس مطرح است که با وجود اصرار دولت و چراغ سبز رهبر برای تصویب آن با موانع زیادی روبهرو شده است.
(blue check mark)اف.ای.تی.اف FATF مغایر قانون اساسی نظام است
عباسعلی کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان رژیم ایران، پیش از ظهر شنبه ۲٣تیر، در نشست خبری گفت: «لایحه اصلاح قانون مبارزه با پولشویی جزو مصوبات چهارگانه موسوم به FATF است که اعضای شورای نگهبان اعلام کردند که این لایحه میبایست از سوی قوه قضاییه ارائه شود و ارائه آن از سوی قوه مقننه مغایر قانون اساسی است».
جناح اصولگرا در مخالفت با تصویب این لایحه تحت این پوش که کنوانسیون مبارزه با پولشویی میتواند به دستاویزی برای قدرتهای غربی تبدیل شود، میگویند که جنبه تأمین مالی تروریسم ممکن است منجر به محکومیت سپاه پاسداران و حمایت نظام از شبهنظامیان و سازمانهای تروریستی دستنشانده مانند حزبالله لبنان شود.
خاطرنشان میشود FATF یک سازمان بین دولتی است که در سال ١٩٨٩به ابتکار اعضای کشورهای گروه ٧تشکیل شد تا وضعیت قوانین مبارزه با پولشویی در بازارهای مالی جهان را مورد بررسی قرار دهد.
بعد از حملات تروریستی ١١سپتامبر ۲۰۰۱در آمریکا، وظیفه دیگری نیز به عهده کارشناسان FATF گذاشته شد تا بازارهای مالی و سرمایهگذاری را از نظر وجود امکان تأمین مالی تروریسم بررسی کنند.
(multiply)(multiply)(multiply)(multiply)
کپی کامنت دوست عزیزم بینش در کانون خرد لاین
https://telegram.me/joinchat/BZpGykDTdl90rOKAFkBjbw
کنوانسیون پالرمو با مخالفت مجمع تشخیص نظام روبهرو شد
پس از مخالفت شورای نگهبان با اف.ای.تی.اف FATF که سهشنبه ۲۶تیر۹۶ اعلام شد مجمع تشخیص مصلحت نظام هم پیوستن به کنوانسیون "مبارزه با جرایم سازمانیافته فراملی" (کنوانسیون پالرمو) را مغایر امنیت ملی دانست و آن را رد کرد.
مجمع تشخیص مصلحت نظام در نامهیی به تاریخ ۱۷تیرماه به شورای نگهبان در پنج بند اعلام کرده است: مفاد کنوانسیون با سیاستهای کلی امنیت ملی در حوزههای دفاعی، خارجی و اقتصادی مغایرت دارد.
(blue check mark)سخت شدن راه تصویب FATF
پیوستن به کنوانسیون پالرمو از جمله شرایط خروج دائم رژیم ایران از فهرست سیاه "کارگروه ویژه اقدام مالی" یا FATF است که وظیفه آن نظارت بر مبادلات مالی کشورها است.
مجلس مصوبهیی را برای پیوستن به کنوانسیون پالرمو تصویب کرده بود که بعد از ایرادهای شورای نگهبان به مجمع تشخیص مصلحت نظام ارجاع داده شد.
از جمله در این نامه آمده است که تعهدات مندرج در این کنوانسیون "توان کشور را در دور زدن تحریمها و کار با اشخاص حقیقی و حقوقی که بایستی کلی به دور از چشم بیگانگان صورت گیرد را دچار خدشه میسازد."
(blue check mark)یکسره شدن کار لوایح FATF
رسانههای نزدیک به علی خامنهای نامه مجمع تشخیص مصلحت نظام را بهمعنای "یکسره شدن " کار لوایح مربوط به FATF دانستهاند.
بعد از برجام، کارگروه اقدام مالی یا FATF رژیم ایران را بهصورت موقت از فهرست سیاه خود خارج کرده و تا اکتبر ۲۰۱۸ (حدود سه ماه دیگر) به رژیم ایران فرصت داده تا با پیوستن به دو کنوانسیون بینالمللی و اصلاح دو قانون داخلی امکان خروج کامل رژیم از این فهرست را فراهم کند.
علاوه بر کنوانسیون پالرمو، که بعد از تصویب مجلس با ایرادات شورای نگهبان و اکنون مجمع تشخیص روبهرو شده، پیوستن به کنوانسیون "مبارزه با تأمین مالی تروریسم" هم از شرایط دیگر FATF است.
مصوبه مربوط با این کنوانسیون در مجلس مسکوت مانده و بهدلیل حمایت رژیم ایران از شبهنظامیان تروریست حزبالله لبنان ناتوان از تصویب آن است.
اصلاح دو قانون مربوط به "مبارزه با پولشویی" و مبارزه با تأمین مالی تروریسم هم از جمله شرایط دیگر FATF است.
مجموع این شرایط بهعنوان لوایح چهارگانه در مجلس مطرح است که با وجود اصرار دولت و چراغ سبز رهبر برای تصویب آن با موانع زیادی روبهرو شده است.
(blue check mark)اف.ای.تی.اف FATF مغایر قانون اساسی نظام است
عباسعلی کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان رژیم ایران، پیش از ظهر شنبه ۲٣تیر، در نشست خبری گفت: «لایحه اصلاح قانون مبارزه با پولشویی جزو مصوبات چهارگانه موسوم به FATF است که اعضای شورای نگهبان اعلام کردند که این لایحه میبایست از سوی قوه قضاییه ارائه شود و ارائه آن از سوی قوه مقننه مغایر قانون اساسی است».
جناح اصولگرا در مخالفت با تصویب این لایحه تحت این پوش که کنوانسیون مبارزه با پولشویی میتواند به دستاویزی برای قدرتهای غربی تبدیل شود، میگویند که جنبه تأمین مالی تروریسم ممکن است منجر به محکومیت سپاه پاسداران و حمایت نظام از شبهنظامیان و سازمانهای تروریستی دستنشانده مانند حزبالله لبنان شود.
خاطرنشان میشود FATF یک سازمان بین دولتی است که در سال ١٩٨٩به ابتکار اعضای کشورهای گروه ٧تشکیل شد تا وضعیت قوانین مبارزه با پولشویی در بازارهای مالی جهان را مورد بررسی قرار دهد.
بعد از حملات تروریستی ١١سپتامبر ۲۰۰۱در آمریکا، وظیفه دیگری نیز به عهده کارشناسان FATF گذاشته شد تا بازارهای مالی و سرمایهگذاری را از نظر وجود امکان تأمین مالی تروریسم بررسی کنند.
(multiply)(multiply)(multiply)(multiply)
کپی کامنت دوست عزیزم بینش در کانون خرد لاین
https://telegram.me/joinchat/BZpGykDTdl90rOKAFkBjbw
ولیعهد سعودی یک گام دیگر به سوی تمدن برداشت.
عربستان دروس دینی و تبلیغات اسلامی را از برنامه آموزشی مدارس این کشور حذف کرد!
https://telegram.me/joinchat/BZpGykDTdl90rOKAFkBjbw
عربستان دروس دینی و تبلیغات اسلامی را از برنامه آموزشی مدارس این کشور حذف کرد!
https://telegram.me/joinchat/BZpGykDTdl90rOKAFkBjbw
مردی که 54 فرزند داشت
زیاد پیش میآید که پدر و پسری دو راه متفاوت یا متضاد را در زندگی بروند. کم نبودند پسرانی که علیه پدران شوریدند. اما یکی از شگفتانگیزترین تضادها میان پدر و پسری است همه نام آنها را شنیدهاند: پدر بزرگترین سازندۀ جهان عرب بود و پسر بزرگترین ویرانگر جهان عرب: «محمد بن لادن» و «اُسامه بن لادن».
یکی از جالبترین شخصیتهای عرب «محمد عوض بن لادن» بود، شاید همانقدر عجیب که پسر هفدهمش، اسامه بود. هر دو اسطوره شدند، یکی اسطورۀ ساختوساز و دیگری اسطورۀ ویرانگری. یکی از بهترین سوژههای مطالعه محمد بن لادن است و اگر میخواهید عربستان را در یک مورد مطالعاتی بشناسید با او آشنا شوید.
کمتر کسی در تاریخ جهان رشد خیرهکنندۀ محمد بن لادن را کرده است. محمد، مردی که بزرگترین میلیارد عرب شد، روستازادهای یمنی و در جوانی باربر بود. اما آنچه بیش از هر چیز ذهن آدمی را درگیر میکند این است که چه ربطی میان بن لادنِ پسر و بن لادنِ پدر وجود دارد؟ تنها میتوان گفت: «شهوت سیریناپذیر» وجه مشترک این دو مرد بود. محمد از سازندگی و زن سیر نمیشد، اسامه از ویرانگری و جنگ.
محمد در روستایی در حَضرَموت در یمن در سال 1908 به دنیا آمد. در جوانی از زادگاهش کوچ کرد، مدتی به حبشه و در سال 1931 به جدّه، شهر بندری بر ساحل دریای سرخ رفت. تنها یک سال بعد خاندان سعود توانست خاندان هاشمی را (خاندانی که از چند صد سال پیشتر امیر حجاز و خادمالحرمین شریفین بود) شکست دهد و در کل شبهجزیرۀ عربستان اعلام پادشاهی کند. محمد در لحظهای تاریخی به شهری آمده بود که در دهههای آتی رشدی خیرهکننده را تجربه میکرد.
وقتی به جده آمد نه پول داشت و نه سواد. شغل؟ «باربری»! اما رفته رفته به کار بنایی روی آورد و پیشرفت غیرمنتظرهای کرد. تا آنجا که توانست نظر ملک عبدالعزیز، نخستین شاه عربستان (1932ـ1953) را جلب کند و پروژههای بزرگ را از خاندان سعود بگیرد. پس از آن نیز چه با ملک سعود (پادشاهی 1953 تا 1965) و چه ملک فیصل (پادشاهی 1964 تا 1975) دوستی و رابطۀ نزدیکی داشت. خاندان سعود پروژههای ساختوساز بزرگ را به محمد میدادند، از ساخت کاخ تا مسجد، از برجها تا جادهها. حتا در زمان ملک فیصل وزارت افتخاری ساختوساز به محمد اعطا شد.
پیشرفت اقتصادی او مانند همۀ شئون دیگر زندگی اقتصادی عربستان به نفت ربط داشت. شرکت نفت عربستانـآمریکا معروف به آرامکو که در سال 1933 به عربستان آمده بود پس از چند سال با خواست مقامات سعودی سعی کرد برای طرحهای توسعۀ خود با شرکتهای عربی قرارداد ببندد و محمد هم که در آن زمان در منطقۀ نفتخیز ظَهران بر ساحل خلیج فارس کار میکرد از آمریکاییها قراردادهای خوبی گرفت و رفتهرفته پیشرفت کرد و وارد حوزههای اقتصادی دیگر نیز شد. کمپانی بزرگ بن لادن از سال 1950 با عنوان «گروه سعودی بن لادن» به توسعۀ خود ادامه داد.
وقتی فیصل در سال 1964 به پادشاهی رسید محمد آنقدر متمول شده بود که به ملک فیصل پیشنهاد داد به بودجۀ کشور کمک کند و پاداش این همکاری هم این بود که فیصل طی حکمی دستور داد همۀ قراردادهای ساختوساز به کمپانی بن لادن واگذار شود. بخش همیشگی پروژههایی که کمپانی بن لادن انجام میداد توسعۀ اماکن مقدس عربستان و حتا دیگر کشورهای عربی بود، حتا مسجدالاقصا. از افتخارات اسامه بن لادن هم این بود که پدرش در دهههای 1950 و 1960 سه مسجد اصلی مسلمانان، مسجدالاقصا، مسجدالنبی و مسجدالحرام را بازسازی کرده بود.
محمد 22 زن و 54 فرزند داشت. کارمِن بن لادن، زنِ یکی از 24 پسر بن لادن، در کتابش مینویسند همان شبی که محمد بن لادن در پی سقوط هواپیمایش کشته شد قصد داشت با زن بیستوسومش ازدواج کند. مادر اسامه یازدهمین زن محمد بود، زنی سوری به اسم «حمیده العطاس».
محمد بن لادن وقتی در سال 1967 در پی سقوط هواپیمای خصوصیاش درگذشت ثروتمندترین مرد از خاندانی غیرسعودی بود. در آن زمان اُسامه فقط 10 سال داشت.
مهدی تدینی
#بن_لادن، #عربستان، #اسلامگرایی
https://telegram.me/joinchat/BZpGykDTdl90rOKAFkBjbw
زیاد پیش میآید که پدر و پسری دو راه متفاوت یا متضاد را در زندگی بروند. کم نبودند پسرانی که علیه پدران شوریدند. اما یکی از شگفتانگیزترین تضادها میان پدر و پسری است همه نام آنها را شنیدهاند: پدر بزرگترین سازندۀ جهان عرب بود و پسر بزرگترین ویرانگر جهان عرب: «محمد بن لادن» و «اُسامه بن لادن».
یکی از جالبترین شخصیتهای عرب «محمد عوض بن لادن» بود، شاید همانقدر عجیب که پسر هفدهمش، اسامه بود. هر دو اسطوره شدند، یکی اسطورۀ ساختوساز و دیگری اسطورۀ ویرانگری. یکی از بهترین سوژههای مطالعه محمد بن لادن است و اگر میخواهید عربستان را در یک مورد مطالعاتی بشناسید با او آشنا شوید.
کمتر کسی در تاریخ جهان رشد خیرهکنندۀ محمد بن لادن را کرده است. محمد، مردی که بزرگترین میلیارد عرب شد، روستازادهای یمنی و در جوانی باربر بود. اما آنچه بیش از هر چیز ذهن آدمی را درگیر میکند این است که چه ربطی میان بن لادنِ پسر و بن لادنِ پدر وجود دارد؟ تنها میتوان گفت: «شهوت سیریناپذیر» وجه مشترک این دو مرد بود. محمد از سازندگی و زن سیر نمیشد، اسامه از ویرانگری و جنگ.
محمد در روستایی در حَضرَموت در یمن در سال 1908 به دنیا آمد. در جوانی از زادگاهش کوچ کرد، مدتی به حبشه و در سال 1931 به جدّه، شهر بندری بر ساحل دریای سرخ رفت. تنها یک سال بعد خاندان سعود توانست خاندان هاشمی را (خاندانی که از چند صد سال پیشتر امیر حجاز و خادمالحرمین شریفین بود) شکست دهد و در کل شبهجزیرۀ عربستان اعلام پادشاهی کند. محمد در لحظهای تاریخی به شهری آمده بود که در دهههای آتی رشدی خیرهکننده را تجربه میکرد.
وقتی به جده آمد نه پول داشت و نه سواد. شغل؟ «باربری»! اما رفته رفته به کار بنایی روی آورد و پیشرفت غیرمنتظرهای کرد. تا آنجا که توانست نظر ملک عبدالعزیز، نخستین شاه عربستان (1932ـ1953) را جلب کند و پروژههای بزرگ را از خاندان سعود بگیرد. پس از آن نیز چه با ملک سعود (پادشاهی 1953 تا 1965) و چه ملک فیصل (پادشاهی 1964 تا 1975) دوستی و رابطۀ نزدیکی داشت. خاندان سعود پروژههای ساختوساز بزرگ را به محمد میدادند، از ساخت کاخ تا مسجد، از برجها تا جادهها. حتا در زمان ملک فیصل وزارت افتخاری ساختوساز به محمد اعطا شد.
پیشرفت اقتصادی او مانند همۀ شئون دیگر زندگی اقتصادی عربستان به نفت ربط داشت. شرکت نفت عربستانـآمریکا معروف به آرامکو که در سال 1933 به عربستان آمده بود پس از چند سال با خواست مقامات سعودی سعی کرد برای طرحهای توسعۀ خود با شرکتهای عربی قرارداد ببندد و محمد هم که در آن زمان در منطقۀ نفتخیز ظَهران بر ساحل خلیج فارس کار میکرد از آمریکاییها قراردادهای خوبی گرفت و رفتهرفته پیشرفت کرد و وارد حوزههای اقتصادی دیگر نیز شد. کمپانی بزرگ بن لادن از سال 1950 با عنوان «گروه سعودی بن لادن» به توسعۀ خود ادامه داد.
وقتی فیصل در سال 1964 به پادشاهی رسید محمد آنقدر متمول شده بود که به ملک فیصل پیشنهاد داد به بودجۀ کشور کمک کند و پاداش این همکاری هم این بود که فیصل طی حکمی دستور داد همۀ قراردادهای ساختوساز به کمپانی بن لادن واگذار شود. بخش همیشگی پروژههایی که کمپانی بن لادن انجام میداد توسعۀ اماکن مقدس عربستان و حتا دیگر کشورهای عربی بود، حتا مسجدالاقصا. از افتخارات اسامه بن لادن هم این بود که پدرش در دهههای 1950 و 1960 سه مسجد اصلی مسلمانان، مسجدالاقصا، مسجدالنبی و مسجدالحرام را بازسازی کرده بود.
محمد 22 زن و 54 فرزند داشت. کارمِن بن لادن، زنِ یکی از 24 پسر بن لادن، در کتابش مینویسند همان شبی که محمد بن لادن در پی سقوط هواپیمایش کشته شد قصد داشت با زن بیستوسومش ازدواج کند. مادر اسامه یازدهمین زن محمد بود، زنی سوری به اسم «حمیده العطاس».
محمد بن لادن وقتی در سال 1967 در پی سقوط هواپیمای خصوصیاش درگذشت ثروتمندترین مرد از خاندانی غیرسعودی بود. در آن زمان اُسامه فقط 10 سال داشت.
مهدی تدینی
#بن_لادن، #عربستان، #اسلامگرایی
https://telegram.me/joinchat/BZpGykDTdl90rOKAFkBjbw
Forwarded from اتچ بات
🌱عربستان سعودی آموزش دروس و علوم اسلامی را در تمامی مدارس دولتی را لغو کرد
⚡️وزارت آموزش و پرورش عربستان با صدور بخشنامهای برای همه مدارس این کشور، خواستار لغو طرح و برنامههای درسی «علوم اسلامی» شد.
⚡️دولت عربستان تصمیم گرفته تا در راستای اجرای طرح اصلاحات ولیعهد مقتدر و جوان سعودی، محمد بن سلمان «دروس اسلامی» را از برنامه درسی مدارس این کشور حذف کند.
⚡️به گزارش پایگاه خبری القدس العربی، وزارت آموزش و پرورش عربستان در بخشنامهای اعلام کرد که طرح «آگاهی فکری، مصونیت و بینش اسلامی» را که در قالب «بینش اسلامی» در مدارس تدریس میشد، لغو شده است و به دنبال آن همه کمیتههای مربوط به آن منحل میشود.
⚡️وزارت آموزش و پرورش سعودی در پی لغو این برنامههای اسلامی قرار است که همه فعالیتها را در قالب برنامهای به نام «آگاهی فکری» به اجرا درآورد و این برنامه را اخیرا آغاز کرده است.
⚡️برنامههای دینی «بینش اسلامی» از سال 1969 میلادی در مدارس این کشور اجرایی شد و طی سالهای گذشته بر طرحهای اسلامی و مراکز برگزاری دروس دینی در دورههای تابستانی نظارت داشت.
⚡️بر اساس این طرح جدید، فعالیت مراکز برگزاری دروس دینی در دورههای تابستانی نیز متوقف شده است.
⚡️عربستان طی سالهای اخیر شاهد «اصلاحات اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی» در چارچوب «چشم انداز 2030» به دستور مستقیم محمد بن سلمان ولیعهد مقتدر این کشور است که خصوصیسازی و اعطای مجوز رانندگی به زنان و حضور آنها در ورزشگاهها از جمله آنها است.
#اصلاحات_عربستان
#محمد_بن_سلمان
⚛ @dr_nayeri ✍🏼
⚡️وزارت آموزش و پرورش عربستان با صدور بخشنامهای برای همه مدارس این کشور، خواستار لغو طرح و برنامههای درسی «علوم اسلامی» شد.
⚡️دولت عربستان تصمیم گرفته تا در راستای اجرای طرح اصلاحات ولیعهد مقتدر و جوان سعودی، محمد بن سلمان «دروس اسلامی» را از برنامه درسی مدارس این کشور حذف کند.
⚡️به گزارش پایگاه خبری القدس العربی، وزارت آموزش و پرورش عربستان در بخشنامهای اعلام کرد که طرح «آگاهی فکری، مصونیت و بینش اسلامی» را که در قالب «بینش اسلامی» در مدارس تدریس میشد، لغو شده است و به دنبال آن همه کمیتههای مربوط به آن منحل میشود.
⚡️وزارت آموزش و پرورش سعودی در پی لغو این برنامههای اسلامی قرار است که همه فعالیتها را در قالب برنامهای به نام «آگاهی فکری» به اجرا درآورد و این برنامه را اخیرا آغاز کرده است.
⚡️برنامههای دینی «بینش اسلامی» از سال 1969 میلادی در مدارس این کشور اجرایی شد و طی سالهای گذشته بر طرحهای اسلامی و مراکز برگزاری دروس دینی در دورههای تابستانی نظارت داشت.
⚡️بر اساس این طرح جدید، فعالیت مراکز برگزاری دروس دینی در دورههای تابستانی نیز متوقف شده است.
⚡️عربستان طی سالهای اخیر شاهد «اصلاحات اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی» در چارچوب «چشم انداز 2030» به دستور مستقیم محمد بن سلمان ولیعهد مقتدر این کشور است که خصوصیسازی و اعطای مجوز رانندگی به زنان و حضور آنها در ورزشگاهها از جمله آنها است.
#اصلاحات_عربستان
#محمد_بن_سلمان
⚛ @dr_nayeri ✍🏼
Telegram
attach 📎
*ز کشتن نترسم که آزادهام*
*ز مادر همی مرگ را زادهام*
"روانشاد میرزا آقاخان کرمانی"
امروز سالروز کشته شدن مردی است که طلیعه دار روشنفکری و دگر اندیشی جدید در تاریخ ما بود؛ چنین روزی سرنوشت مرگبار و غمانگیز چند روشنفکر ایرانی دیگر هم به همراه او رقم خورد.
*هموکه از بردسیر کرمان برخاست و در پای درخت نسترن بزرگ تبریز سر از بدنش جدا شد!*
*در این روز "میرزا آقاخان کرمانی" همراه دو همفکر خود "احمد روحی و میرزا حسن خان خبیرالملک" در تبریز زیر درخت نسترن به طرز فجیعی سر بریده شدند!!!*
چقدر پیشگویی زیبایی داشت که میگفت:
برای اصلاح ایران باید "کلا از طایفه قاجار و ملای احمق بیشعور قطع نظر نمود... اینها جمیع حرکاتشان تحت غرض است و بهیچ چیزشان اطمینان نیست"!!
بلکه باید "کاری کرد شاید آن طبایع بکر دست نخورده و آن خونهای پاکیزه مردم متوسط ملت از دهاقین و اعیان و نجبا بحرکت بیاید."
برگرفته از کتاب:
*اندیشههای میرزاآقاخان کرمانی، نوشته ی فریدون آدمیت*
آدمیت میرزا آقاخان را به چنین تعابیری توصیف کرده که خود نشان دهنده ی فرهیختگی و وزن اندیشه گی اوست:
✅بزرگترین اندیشهگر ناسیونالیسم؛
✅منادی اخذ دانش و بنیادهای مدنی اروپایی؛
✅نقاد استعمارگری و هاتف مذهب انساندوستی؛
✅متفکر انقلابی پیش از مشروطیت؛
✅بنیانگذار فلسفه تاریخ ایران و از پیشروان حکمت جدید در ایران؛
✅شاعر نامدار ملی؛
✅نقاد سنتهای ادبی و نماینده ی نوخواهی ادبی ایران؛
💐 *پیشنهاد میکنم به دوستان جوانم که خواستار اصلاحگری و نواندیشی اند "سه مکتوب و صد خطابه"ی اورا بخوانند و بخوانند و بخوانند!!*
کپی از پیج کامران عزیز
https://telegram.me/joinchat/BZpGykDTdl90rOKAFkBjbw
*ز مادر همی مرگ را زادهام*
"روانشاد میرزا آقاخان کرمانی"
امروز سالروز کشته شدن مردی است که طلیعه دار روشنفکری و دگر اندیشی جدید در تاریخ ما بود؛ چنین روزی سرنوشت مرگبار و غمانگیز چند روشنفکر ایرانی دیگر هم به همراه او رقم خورد.
*هموکه از بردسیر کرمان برخاست و در پای درخت نسترن بزرگ تبریز سر از بدنش جدا شد!*
*در این روز "میرزا آقاخان کرمانی" همراه دو همفکر خود "احمد روحی و میرزا حسن خان خبیرالملک" در تبریز زیر درخت نسترن به طرز فجیعی سر بریده شدند!!!*
چقدر پیشگویی زیبایی داشت که میگفت:
برای اصلاح ایران باید "کلا از طایفه قاجار و ملای احمق بیشعور قطع نظر نمود... اینها جمیع حرکاتشان تحت غرض است و بهیچ چیزشان اطمینان نیست"!!
بلکه باید "کاری کرد شاید آن طبایع بکر دست نخورده و آن خونهای پاکیزه مردم متوسط ملت از دهاقین و اعیان و نجبا بحرکت بیاید."
برگرفته از کتاب:
*اندیشههای میرزاآقاخان کرمانی، نوشته ی فریدون آدمیت*
آدمیت میرزا آقاخان را به چنین تعابیری توصیف کرده که خود نشان دهنده ی فرهیختگی و وزن اندیشه گی اوست:
✅بزرگترین اندیشهگر ناسیونالیسم؛
✅منادی اخذ دانش و بنیادهای مدنی اروپایی؛
✅نقاد استعمارگری و هاتف مذهب انساندوستی؛
✅متفکر انقلابی پیش از مشروطیت؛
✅بنیانگذار فلسفه تاریخ ایران و از پیشروان حکمت جدید در ایران؛
✅شاعر نامدار ملی؛
✅نقاد سنتهای ادبی و نماینده ی نوخواهی ادبی ایران؛
💐 *پیشنهاد میکنم به دوستان جوانم که خواستار اصلاحگری و نواندیشی اند "سه مکتوب و صد خطابه"ی اورا بخوانند و بخوانند و بخوانند!!*
کپی از پیج کامران عزیز
https://telegram.me/joinchat/BZpGykDTdl90rOKAFkBjbw