Forwarded from جنبش «جلیقه زردها» در فرانسه
⭕️ تظاهرات امروز فمینیست ها در پاریس در آستانه روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان
#نه_به_خشونت
#نه_به_زن_کشی
@gilesjaunes
#نه_به_خشونت
#نه_به_زن_کشی
@gilesjaunes
Forwarded from صدای ماهی سیاه (BFV)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
روز شنبه ۲۰ نوامبر فعالین حقوق زنان در پاریس برای استقبال از روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان تظاهرات بزرگی برپا کردند که موجبِ خشم فاشیستهای این شهر شد؛
آنها در روز روشن، علنی و با خیال آسوده از در اختیار داشتن حمایت سیاستمداران و پلیس به تظاهرات ضد خشونت علیه زنان حمله کردند.
#خشونت_علیه_زنان #زن_ستیزی #روز_جهانی_مبارزه_با_خشونت_علیه_زنان
#فاشیسم #حزب_اتحاد_ملی
@Blackfishvoice
آنها در روز روشن، علنی و با خیال آسوده از در اختیار داشتن حمایت سیاستمداران و پلیس به تظاهرات ضد خشونت علیه زنان حمله کردند.
#خشونت_علیه_زنان #زن_ستیزی #روز_جهانی_مبارزه_با_خشونت_علیه_زنان
#فاشیسم #حزب_اتحاد_ملی
@Blackfishvoice
بيدارزنى
Photo
🟣 هفتهی فیلم «رویای صلح»
به مناسبت روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان هفتهی فیلم «رویای صلح» به امید تحقق رویای جهانی بدون خشونت، در شهر رم در ایتالیا برگزار میکند:
این هفتهی فیلم با اختصاص روز اول سومین دورهی خود به کشور افغانستان، با نمایش دو مستند «به کجا تعلق دارم» به کارگردانی مهوش شیخ الاسلامی از ایران و «افسانه سرمنگسک» به کارگردانی دیانا ثاقب جمال از افغانستان، کار خود را آغاز میکند.
■ معرفی پروژهی عکاسی/ مصاحبهی «پیام صلح از زنان به زنان» اثر رضا حیدری شاهبیدک توسط هلیا همدانی، مورخ هنر معاصر از بخشهای دیگر این برنامه است. شاهبیدک، مبدع پروژهی گروهی عکاسان مهاجر اهل افغانستان و ساکن در شهر مشهد با عنوان «هر روز گلشهر» میباشد.
■ نگاهی به شرایط کنونی افغانستان از خلال تجربیات گایا پلگرینی و جولیانو باتیستون، خبرنگاران ایتالیایی که به تازگی از افغانستان بازگشتنهاند، از فصلهای دیگر این رویداد است.
■ «به روایت شاهدان عینی»، فصلی دیگر از رویداد فرهنگی «رویای صلح» است که ما را با تجارب صابره چیغ باف سینماگر و مریم باراک روزنامه نگار افغانستانی که پس از هجوم و تسخیر طالبان به ایتالیا مهاجرت کردند از نزدیک آشنا میکند. ژورنالسیم روایی، نویسندگی و فیلمسازی دربارهی پناهجویان افغان در آیینهی تجربیات ژیلابنی یعقوب، مهوش شیخالاسلامی، عالیه عطایی و نسیم مرعشی از فصلهای دیگر این برنامه است.
همچنین خانم پروفسور مارا ماتا_ استاد دانشگاه ساپینزا_ به معرفی پرژوه تشکیل یک دوره مطالعاتی و بورس تحصیلی برای دانشجویان مقیم افغانستان در دانشگاه ساپینزا در شهر رم میپردازد.
■ مراسم افتتاحیهی هفته فیلم رویای صلح با اجرای قطعاتی از موسیقی ایرانی، افغانستانی و هندی توسط رضا و حمید محسنی پور هنرمندان ایرانی و راشمی بات هنرمند هندی در سالن کارلا لونتسی خانه بین المللی زنان آغاز میشود.
هفتهی فرهنگی «رویای صلح»/ صدای افغانستان برای همدلی با خواهران افغانستان به امید جهانی بهتر و به دور از خشونت درخاورمیانه در بیست و ششم نوامبر و سوم و نهم دسامبر به دبیری پریسا نظری و آزاده بیزارگیتی در محل خانهی بینالمللی زنان در شهر رم برگزار میشود.
@bidarzani
به مناسبت روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان هفتهی فیلم «رویای صلح» به امید تحقق رویای جهانی بدون خشونت، در شهر رم در ایتالیا برگزار میکند:
این هفتهی فیلم با اختصاص روز اول سومین دورهی خود به کشور افغانستان، با نمایش دو مستند «به کجا تعلق دارم» به کارگردانی مهوش شیخ الاسلامی از ایران و «افسانه سرمنگسک» به کارگردانی دیانا ثاقب جمال از افغانستان، کار خود را آغاز میکند.
■ معرفی پروژهی عکاسی/ مصاحبهی «پیام صلح از زنان به زنان» اثر رضا حیدری شاهبیدک توسط هلیا همدانی، مورخ هنر معاصر از بخشهای دیگر این برنامه است. شاهبیدک، مبدع پروژهی گروهی عکاسان مهاجر اهل افغانستان و ساکن در شهر مشهد با عنوان «هر روز گلشهر» میباشد.
■ نگاهی به شرایط کنونی افغانستان از خلال تجربیات گایا پلگرینی و جولیانو باتیستون، خبرنگاران ایتالیایی که به تازگی از افغانستان بازگشتنهاند، از فصلهای دیگر این رویداد است.
■ «به روایت شاهدان عینی»، فصلی دیگر از رویداد فرهنگی «رویای صلح» است که ما را با تجارب صابره چیغ باف سینماگر و مریم باراک روزنامه نگار افغانستانی که پس از هجوم و تسخیر طالبان به ایتالیا مهاجرت کردند از نزدیک آشنا میکند. ژورنالسیم روایی، نویسندگی و فیلمسازی دربارهی پناهجویان افغان در آیینهی تجربیات ژیلابنی یعقوب، مهوش شیخالاسلامی، عالیه عطایی و نسیم مرعشی از فصلهای دیگر این برنامه است.
همچنین خانم پروفسور مارا ماتا_ استاد دانشگاه ساپینزا_ به معرفی پرژوه تشکیل یک دوره مطالعاتی و بورس تحصیلی برای دانشجویان مقیم افغانستان در دانشگاه ساپینزا در شهر رم میپردازد.
■ مراسم افتتاحیهی هفته فیلم رویای صلح با اجرای قطعاتی از موسیقی ایرانی، افغانستانی و هندی توسط رضا و حمید محسنی پور هنرمندان ایرانی و راشمی بات هنرمند هندی در سالن کارلا لونتسی خانه بین المللی زنان آغاز میشود.
هفتهی فرهنگی «رویای صلح»/ صدای افغانستان برای همدلی با خواهران افغانستان به امید جهانی بهتر و به دور از خشونت درخاورمیانه در بیست و ششم نوامبر و سوم و نهم دسامبر به دبیری پریسا نظری و آزاده بیزارگیتی در محل خانهی بینالمللی زنان در شهر رم برگزار میشود.
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 خشونت جنسی علیه زنان در ایران
آمار خشونت خانوادگی در ایران از یک سو به دلیل پنهان ماندن آن در چهاردیواری بسیاری از خانهها و از سوی دیگر نداشتن ارادهای برای فهم و مقابله با این خشونتها از سوی حاکمیت، بسیار پنهان است و با آمار رسمی که در پژوهشهای مقطعی به دست میآید دارد.
اما در میان همه انواع خشونت خانوادگی، #خشونت_جنسی به دلیل تابوهایی که وجود دارد، پنهانترین نوع خشونت است. اغلب زنان متاهل، خشونت جنسی همسرشان را انعکاس نمیدهند، چرا که به واسطه قوانین مدنی در ایران، تمکین خاص از وظایف زنان نسبت به شوهرانشان است و همین باعث میشود به ویژه خشونت جنسی اعمال شده بر زنان متاهل منعکس نشود یا در کل خشونت به حساب نیاید.
نتايج پژوهش بررسی خشونت خانگی در ۲۸ مرکز استان این امر را تایید میکند. این پژوهش نشان میدهد که وقوع خشونتهای جنسی و ناموسی در سطح ملی با رقم ۱۰.۲ درصد پایینترین رتبه را نسبت به انواع خشونتهای خانگی دیگر به خود اختصاص داده است. پژوهشگران این طرح ملی اعلام کردهاند که با توجه به وجود نوعی الزام، جبر هنجاری، عرفی و حتی شرعی درباره اظهار چنين خشونتهايی در جامعه و فرهنگ ايران، به طور تلويحی میتوان ميزان کم اين نوع خشونتها را ناشی از خودسانسوری زنان مورد مطالعه دانست (ایسنا، ۲۰/۷/۸۳)
در تحقیقی که در بابل انجام شده، ۱۳درصد قربانیان اعمال فشار و خشونت جنسی را در روابط جنسی عنوان کردند (بختیاری و امیدبخش، ۱۳۸۲). نتایج برخی تحقیقات آمار به مراتب بالاتری را نشان میدهند. بر اساس نتایج تحقیقی که در کرمان انجام شده است، ۲۸.۶ درصد زنان خشونت جنسی را متحمل شده بودند (میبدی و حسنی، ۱۳۸۸). همچنین، در یک بررسی که بر خانوادههای تهرانی صورت گرفته است ۲۶.۹ درصد زنان، دو بار یا بیشتر خشونت جنسی را تجربه کرده بودند.
اشکال خشونت جنسی نیز متفاوت است به طوری که طبق تقسیمبندی طرح، انواع خشونت جنسی و ناموسی شامل مجبور کردن به ديدن عکس و فيلمهای خلاف اخلاق عمومی يا اجبار به روابط زناشويی ناخواسته يا غيرمتعارف است (ایسنا، ۲۰/۷/۸۳). در مطالعهای که در اصفهان صورت گرفت، شایعترین اشکال وقوع خشونت جنسی در خانوادهها توقع از زن جهت ارضای مردان در هر زمان (۵۳ درصد)، میل مفرط جنسی مردان (۴۴ درصد) و رها کردن همسر بعد از ارضای مرد (۲۶ درصد) بود (ملک افضلی و دیگران، ۱۳۸۳).
خشونت جنسی که بدترین نوع خشونت وارد شده به یک زن باردار میتواند باشد، متاسفانه آمار نگران کنندهای را نشان میدهد، به طوری که طی تحقیقی که در رابطه با خشونت خانگی زنان در دوران بارداری در مشهد انجام شده، ۹۵.۲ درصد از نمونهها در طول بارداری خشونت جنسی خیلی خفیف و ۰.۳ درصد خشونت جنسی خیلی شدیدی را تجربه کردهاند (بهنام و دیگران، ۱۳۸۷). همچنین براساس نتایج «بررسی شیوع و نوع خشونت خانگی در زنان باردار در شهرکرد»، ۱۳.۸ درصد از جمعیت مورد مطالعه همسر آزاری جنسی را متحمل شده بودند.
▪️در میان روابط دیگر خانوادگی، پدر طبق قانون ولی فرزند محسوب میشود و این باعث میشود نه تنها خشونت جنسی پدران بر دختران به عنوان یک تابو انعکاس نیابد بلکه در صورت انعکاس آن، معمولا این پدرها هستند که مورد بخشش قرار میگیرند. از سوی دیگر مقابله با خشونت جنسی به دلیل قوانینی که تطابقی با این رویداد ندارد باعث میشود مادران در برابر تجاوز و خشونت جنسی پسرانشان علیه دخترانشان سکوت کنند، چرا که میتواند منجر به اعدام پسرشان شود. در همه موارد قانون هیچ تدبیری برای پیشگیری و حمایت از دختربچهها نکرده است. به همین دلیل در بسیاری از موارد، کودکان از خانه فرار میکنند. نتایج بررسی بهزیستی که بر روی کودکان خیابانی تهران در سال ۹۲ انجام شده است نشان میدهد 23.9 درصد کودکان سابقهی آزار جسمی در خانواده دارند و ۲.۴ درصد به دليل آزار جنسی از خانه فرار کردهاند.
▪️برخی اوقات کودکانی که هیچ حمایتی نمییابند به خودکشی یا دیگرکشی روی میآورند. سمیرا یکی از همین افراد است. به گفته او که تا ۱۹ سالگی توسط پدرش مورد تجاوز قرار گرفته و حتی باردار و مجبور به سقط جنین شده بود، هیچ کس باور نمیکرد که پدر او متجاوز به فرزندش باشد. زمانی که قرار بود چند روزی با پدر خود تنها بماند، اقدام به خودکشی و قتل پدر با سیانور کرده بود. وی زنده ماند اما پدرش کشته شد. سمیرا در دادگاه اعلام کرده بود که تنها برای دفاع از خودش این کار را کرده و از خشونتهای جنسی پدر و عموهایش گفته بود اما کسی به گفتههای او اهمیت نداده بود.
▪️به این ترتیب گرچه آمار خشونت جنسی در ایران بسیار پایین است اما مشاهدات نشان میدهد که افراد به دلیل قبح این مسئله و بیتوجهی قانونگذار حاضر به انعکاس آن نیستند و این آمار در واقع پنهان مانده است و اغلب زمانی منعکس میشود که شاید کار از کار گذشته باشد.
@bidarzani
آمار خشونت خانوادگی در ایران از یک سو به دلیل پنهان ماندن آن در چهاردیواری بسیاری از خانهها و از سوی دیگر نداشتن ارادهای برای فهم و مقابله با این خشونتها از سوی حاکمیت، بسیار پنهان است و با آمار رسمی که در پژوهشهای مقطعی به دست میآید دارد.
اما در میان همه انواع خشونت خانوادگی، #خشونت_جنسی به دلیل تابوهایی که وجود دارد، پنهانترین نوع خشونت است. اغلب زنان متاهل، خشونت جنسی همسرشان را انعکاس نمیدهند، چرا که به واسطه قوانین مدنی در ایران، تمکین خاص از وظایف زنان نسبت به شوهرانشان است و همین باعث میشود به ویژه خشونت جنسی اعمال شده بر زنان متاهل منعکس نشود یا در کل خشونت به حساب نیاید.
نتايج پژوهش بررسی خشونت خانگی در ۲۸ مرکز استان این امر را تایید میکند. این پژوهش نشان میدهد که وقوع خشونتهای جنسی و ناموسی در سطح ملی با رقم ۱۰.۲ درصد پایینترین رتبه را نسبت به انواع خشونتهای خانگی دیگر به خود اختصاص داده است. پژوهشگران این طرح ملی اعلام کردهاند که با توجه به وجود نوعی الزام، جبر هنجاری، عرفی و حتی شرعی درباره اظهار چنين خشونتهايی در جامعه و فرهنگ ايران، به طور تلويحی میتوان ميزان کم اين نوع خشونتها را ناشی از خودسانسوری زنان مورد مطالعه دانست (ایسنا، ۲۰/۷/۸۳)
در تحقیقی که در بابل انجام شده، ۱۳درصد قربانیان اعمال فشار و خشونت جنسی را در روابط جنسی عنوان کردند (بختیاری و امیدبخش، ۱۳۸۲). نتایج برخی تحقیقات آمار به مراتب بالاتری را نشان میدهند. بر اساس نتایج تحقیقی که در کرمان انجام شده است، ۲۸.۶ درصد زنان خشونت جنسی را متحمل شده بودند (میبدی و حسنی، ۱۳۸۸). همچنین، در یک بررسی که بر خانوادههای تهرانی صورت گرفته است ۲۶.۹ درصد زنان، دو بار یا بیشتر خشونت جنسی را تجربه کرده بودند.
اشکال خشونت جنسی نیز متفاوت است به طوری که طبق تقسیمبندی طرح، انواع خشونت جنسی و ناموسی شامل مجبور کردن به ديدن عکس و فيلمهای خلاف اخلاق عمومی يا اجبار به روابط زناشويی ناخواسته يا غيرمتعارف است (ایسنا، ۲۰/۷/۸۳). در مطالعهای که در اصفهان صورت گرفت، شایعترین اشکال وقوع خشونت جنسی در خانوادهها توقع از زن جهت ارضای مردان در هر زمان (۵۳ درصد)، میل مفرط جنسی مردان (۴۴ درصد) و رها کردن همسر بعد از ارضای مرد (۲۶ درصد) بود (ملک افضلی و دیگران، ۱۳۸۳).
خشونت جنسی که بدترین نوع خشونت وارد شده به یک زن باردار میتواند باشد، متاسفانه آمار نگران کنندهای را نشان میدهد، به طوری که طی تحقیقی که در رابطه با خشونت خانگی زنان در دوران بارداری در مشهد انجام شده، ۹۵.۲ درصد از نمونهها در طول بارداری خشونت جنسی خیلی خفیف و ۰.۳ درصد خشونت جنسی خیلی شدیدی را تجربه کردهاند (بهنام و دیگران، ۱۳۸۷). همچنین براساس نتایج «بررسی شیوع و نوع خشونت خانگی در زنان باردار در شهرکرد»، ۱۳.۸ درصد از جمعیت مورد مطالعه همسر آزاری جنسی را متحمل شده بودند.
▪️در میان روابط دیگر خانوادگی، پدر طبق قانون ولی فرزند محسوب میشود و این باعث میشود نه تنها خشونت جنسی پدران بر دختران به عنوان یک تابو انعکاس نیابد بلکه در صورت انعکاس آن، معمولا این پدرها هستند که مورد بخشش قرار میگیرند. از سوی دیگر مقابله با خشونت جنسی به دلیل قوانینی که تطابقی با این رویداد ندارد باعث میشود مادران در برابر تجاوز و خشونت جنسی پسرانشان علیه دخترانشان سکوت کنند، چرا که میتواند منجر به اعدام پسرشان شود. در همه موارد قانون هیچ تدبیری برای پیشگیری و حمایت از دختربچهها نکرده است. به همین دلیل در بسیاری از موارد، کودکان از خانه فرار میکنند. نتایج بررسی بهزیستی که بر روی کودکان خیابانی تهران در سال ۹۲ انجام شده است نشان میدهد 23.9 درصد کودکان سابقهی آزار جسمی در خانواده دارند و ۲.۴ درصد به دليل آزار جنسی از خانه فرار کردهاند.
▪️برخی اوقات کودکانی که هیچ حمایتی نمییابند به خودکشی یا دیگرکشی روی میآورند. سمیرا یکی از همین افراد است. به گفته او که تا ۱۹ سالگی توسط پدرش مورد تجاوز قرار گرفته و حتی باردار و مجبور به سقط جنین شده بود، هیچ کس باور نمیکرد که پدر او متجاوز به فرزندش باشد. زمانی که قرار بود چند روزی با پدر خود تنها بماند، اقدام به خودکشی و قتل پدر با سیانور کرده بود. وی زنده ماند اما پدرش کشته شد. سمیرا در دادگاه اعلام کرده بود که تنها برای دفاع از خودش این کار را کرده و از خشونتهای جنسی پدر و عموهایش گفته بود اما کسی به گفتههای او اهمیت نداده بود.
▪️به این ترتیب گرچه آمار خشونت جنسی در ایران بسیار پایین است اما مشاهدات نشان میدهد که افراد به دلیل قبح این مسئله و بیتوجهی قانونگذار حاضر به انعکاس آن نیستند و این آمار در واقع پنهان مانده است و اغلب زمانی منعکس میشود که شاید کار از کار گذشته باشد.
@bidarzani
برای نوامبر نارنجی؛ تلاش برای پایان دادن به خشونت علیه زنان
یک ماه؛ سی بزنگاه
|بیستویک: نامعادلهی حق طلاق-مهریه|
▪️فعالان حقوق زنان طی سالهای گذشته به دلیل فعالیت در زمینهی برابری حقوق زنان و یا ضرورت آشنایی با شروط ضمن عقد، با بازداشت و احکام حبس روبهرو شدند. در نگاه و تعریف حقوقی موجود با مقدس خواندن نهاد خانواده و ازدواج، حق طلاق زنان به حقی کمتر دستیافتنی بدل شد. همچنین با سلب حق زنان از سایر حقوق برابر در اجتماع، صرف «مهریه» مطالبهای فمینیستی محسوب نمیشود. خاصه آنکه مبارزه برای «به رسمیت شناخته شدن حقوق برابر زنان» و «برابری در تمامی عرصهها» همواره با پروندهسازیهای امنیتی همراه بوده است.
از متن: «ازدواج به عنوان یک قراردادی اجتماعی بین دو انسان، از نگاه نظامهای حقوقی دنیا امری مقدس و ناگسستنی محسوب نمیشود. طرفین حق دارند هر زمانی که خواستند به هر دلیلی متقاضی ابطال این توافق باشند. فرض قانونگذار این است که آدمها تصمیمات عاقلانه و بالغانه میگیرند و به شعور و خواست افراد اهمیت داده میشود. حال اگر کسی در این فرایند قصد آزار رساندن به دیگری را داشت و در عمل نیز موجب آسیب به دیگری شد، طبق قانون موظف به جبران خسارت است یا باید برای این عمل زیانبار متحمل مجازات شود.
با این اوصاف، حق طلاق از حقوق اولیهی انسانی محسوب میشود».
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#بیست_و_پنج_نوامبر
ادامهی متن را در لینک زیر بخوانید:
https://bit.ly/3kVxmjQ
@bidarzani
یک ماه؛ سی بزنگاه
|بیستویک: نامعادلهی حق طلاق-مهریه|
▪️فعالان حقوق زنان طی سالهای گذشته به دلیل فعالیت در زمینهی برابری حقوق زنان و یا ضرورت آشنایی با شروط ضمن عقد، با بازداشت و احکام حبس روبهرو شدند. در نگاه و تعریف حقوقی موجود با مقدس خواندن نهاد خانواده و ازدواج، حق طلاق زنان به حقی کمتر دستیافتنی بدل شد. همچنین با سلب حق زنان از سایر حقوق برابر در اجتماع، صرف «مهریه» مطالبهای فمینیستی محسوب نمیشود. خاصه آنکه مبارزه برای «به رسمیت شناخته شدن حقوق برابر زنان» و «برابری در تمامی عرصهها» همواره با پروندهسازیهای امنیتی همراه بوده است.
از متن: «ازدواج به عنوان یک قراردادی اجتماعی بین دو انسان، از نگاه نظامهای حقوقی دنیا امری مقدس و ناگسستنی محسوب نمیشود. طرفین حق دارند هر زمانی که خواستند به هر دلیلی متقاضی ابطال این توافق باشند. فرض قانونگذار این است که آدمها تصمیمات عاقلانه و بالغانه میگیرند و به شعور و خواست افراد اهمیت داده میشود. حال اگر کسی در این فرایند قصد آزار رساندن به دیگری را داشت و در عمل نیز موجب آسیب به دیگری شد، طبق قانون موظف به جبران خسارت است یا باید برای این عمل زیانبار متحمل مجازات شود.
با این اوصاف، حق طلاق از حقوق اولیهی انسانی محسوب میشود».
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#بیست_و_پنج_نوامبر
ادامهی متن را در لینک زیر بخوانید:
https://bit.ly/3kVxmjQ
@bidarzani
Telegraph
برای نوامبر نارنجی؛ تلاش برای پایان دادن به خشونت علیه زنان
یک ماه؛ سی بزنگاه |بیستویک: نامعادلهی حق طلاق-مهریه| نویسنده: مهسا غلامعلیزاده ▪️فعالان حقوق زنان طی سالهای گذشته به دلیل فعالیت در زمینهی برابری حقوق زنان و یا ضرورت آشنایی با شروط ضمن عقد، با بازداشت و احکام حبس روبهرو شدند. در نگاه و تعریف حقوقی…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🟣 ناصر زرافشان: «در قتلهای زنجیرهای دههی هفتاد، ۶۶ نفر کشته شدن، نه ۴ نفر و اینکه قتلها خودسرانه هم نبودند، بلکه برنامهریزی شده بود».
ناصر زرافشان، وکیل خانوادههای مقتولان قتلهای زنجیرهای: «کسانی که در قتلهای زنجیرهای کشته شدند و من برای اثبات آن اسناد و مدرک کافی داشتم، حدود ۶۶ نفر بودند. بعد گفتند شش نفر و از همان هم چهار نفر را مطرح کردند.» او افزود متهمان قتلهای زنجیرهای در دادگاه رسما میگفتند ربودن و حذف این مقتولان، در شرح وظیفهی کاری آنها بوده و قتلها برنامهریزی داشت و خودسرانه نبود.
- امروز اول آذر ماه است و ۲۳ سال از قتل فجیع داریوش فروهر و پروانه اسکندری توسط عوامل وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی میگذرد. هنوز آمران قتلها نه تنها مجازات نشدهاند بلکه در مصدر مقامهای حساس نظام قرار دارند.
▪️منبع: اکانت اینستاگرامی تاریخ شفاهی وکالت
@edalatxah
@bidarzani
ناصر زرافشان، وکیل خانوادههای مقتولان قتلهای زنجیرهای: «کسانی که در قتلهای زنجیرهای کشته شدند و من برای اثبات آن اسناد و مدرک کافی داشتم، حدود ۶۶ نفر بودند. بعد گفتند شش نفر و از همان هم چهار نفر را مطرح کردند.» او افزود متهمان قتلهای زنجیرهای در دادگاه رسما میگفتند ربودن و حذف این مقتولان، در شرح وظیفهی کاری آنها بوده و قتلها برنامهریزی داشت و خودسرانه نبود.
- امروز اول آذر ماه است و ۲۳ سال از قتل فجیع داریوش فروهر و پروانه اسکندری توسط عوامل وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی میگذرد. هنوز آمران قتلها نه تنها مجازات نشدهاند بلکه در مصدر مقامهای حساس نظام قرار دارند.
▪️منبع: اکانت اینستاگرامی تاریخ شفاهی وکالت
@edalatxah
@bidarzani
🟣 نگاهی به آمار کودکان #بازمانده_از_تحصیل در سال تحصیلی 1400-1399 برابر سالنامه آماری آموزشوپرورش
📌بخش اول
✍🏽 جعفر ابراهیمی
دوره ابتدایی
در سال تحصیلی 400-1399 در دوره ابتدایی 8 میلیون و 23 هزار و 764 دانشآموز 6 تا 11 ساله دختر و پسر در مناطق شهری و روستایی مشغول به تحصیل بودهاند. بیشترین تعداد دانش آموزان در استان تهران (شهر تهران 572345 دانشآموز و شهرستانهای استان تهران 489070 دانشآموز) مشغول به تحصیل بوده و بعد از تهران، استان خراسان رضوی 725 هزار و 120 نفر در رتبه دوم قرار دارد و کمترین تعداد دانشآموز در این دوره متعلق به استان ایلام با 56 هزار و 845 دانشآموز است. در استان سیستان و بلوچستان 458 هزار و 465 دانشآموز مشغول به تحصیل بودهاند.
بنا بر آمار رسمی آموزشوپرورش در سال تحصیلی 400-1399، 210 هزار و 221 کودک در سن 6 تا 11 سال از آموزش بازماندهاند از این تعداد 113 هزار و 396 کودک پسر و 96 هزار و 825 نفر دختر هستند. در تمام پایههای سنی از 6 تا 11 ساله تعداد کودکان بازمانده از تحصیل پسر از دختر بیشتر است بیشترین میزان بازماندگی به کودکان در سن 7 سالگی به تعداد 27 هزار و 812 نفر تعلق دارد.
بر اساس تفکیک استانی بیشترین کودکان بازمانده از تحصیل در استان سیستان و بلوچستان قرار دارند در این استان 42 هزار و 844 کودک 6 تا 11 ساله در مدرسه حضور ندارند تقریباً به ازای هر ده کودک یک کودک در این بازه سنی در مدرسه حضور ندارد. در استان تهران 31 هزار و 965 کودک هدر این بازه سنی در مدرسه نیستند و رتبه سوم به استان خراسان رضوی با 28 هزار و 199 کودک بازمانده از تحصیل تعلق دارد.
همچنین در سال تحصیلی 99-1398، 99 هزار و 854 دانشآموز در دوره ابتدایی ترک تحصیلکردهاند در اینجا نیز رتبه اول ترک تحصیل به استان سیستان و بلوچستان با تعداد 17 هزار و 144 دانشآموز تعلق دارد و رتبه دوم با 12 هزار و 422 دانشآموز به استان خراسان رضوی و رتبه سوم با 9 هزار و 130 دانشآموز به استان خوزستان تعلق دارد.
با توجه به مجموع آمار بازمانده از تحصیل در سن 6 تا 11 و دانش آموزان ترک تحصیلی درمجموع در دوره ابتدایی 310 هزار و 75 کودک از تحصیل و حضور در مدرسه محروم هستند.
لینک یادداشت در سایت انجمن یاری کودکان
http://yarikoodak.com/?p=7956
@bidarzani
📌بخش اول
✍🏽 جعفر ابراهیمی
دوره ابتدایی
در سال تحصیلی 400-1399 در دوره ابتدایی 8 میلیون و 23 هزار و 764 دانشآموز 6 تا 11 ساله دختر و پسر در مناطق شهری و روستایی مشغول به تحصیل بودهاند. بیشترین تعداد دانش آموزان در استان تهران (شهر تهران 572345 دانشآموز و شهرستانهای استان تهران 489070 دانشآموز) مشغول به تحصیل بوده و بعد از تهران، استان خراسان رضوی 725 هزار و 120 نفر در رتبه دوم قرار دارد و کمترین تعداد دانشآموز در این دوره متعلق به استان ایلام با 56 هزار و 845 دانشآموز است. در استان سیستان و بلوچستان 458 هزار و 465 دانشآموز مشغول به تحصیل بودهاند.
بنا بر آمار رسمی آموزشوپرورش در سال تحصیلی 400-1399، 210 هزار و 221 کودک در سن 6 تا 11 سال از آموزش بازماندهاند از این تعداد 113 هزار و 396 کودک پسر و 96 هزار و 825 نفر دختر هستند. در تمام پایههای سنی از 6 تا 11 ساله تعداد کودکان بازمانده از تحصیل پسر از دختر بیشتر است بیشترین میزان بازماندگی به کودکان در سن 7 سالگی به تعداد 27 هزار و 812 نفر تعلق دارد.
بر اساس تفکیک استانی بیشترین کودکان بازمانده از تحصیل در استان سیستان و بلوچستان قرار دارند در این استان 42 هزار و 844 کودک 6 تا 11 ساله در مدرسه حضور ندارند تقریباً به ازای هر ده کودک یک کودک در این بازه سنی در مدرسه حضور ندارد. در استان تهران 31 هزار و 965 کودک هدر این بازه سنی در مدرسه نیستند و رتبه سوم به استان خراسان رضوی با 28 هزار و 199 کودک بازمانده از تحصیل تعلق دارد.
همچنین در سال تحصیلی 99-1398، 99 هزار و 854 دانشآموز در دوره ابتدایی ترک تحصیلکردهاند در اینجا نیز رتبه اول ترک تحصیل به استان سیستان و بلوچستان با تعداد 17 هزار و 144 دانشآموز تعلق دارد و رتبه دوم با 12 هزار و 422 دانشآموز به استان خراسان رضوی و رتبه سوم با 9 هزار و 130 دانشآموز به استان خوزستان تعلق دارد.
با توجه به مجموع آمار بازمانده از تحصیل در سن 6 تا 11 و دانش آموزان ترک تحصیلی درمجموع در دوره ابتدایی 310 هزار و 75 کودک از تحصیل و حضور در مدرسه محروم هستند.
لینک یادداشت در سایت انجمن یاری کودکان
http://yarikoodak.com/?p=7956
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 برای نوامبر نارنجی؛ تلاش برای پایان دادن به خشونت علیه زنان
یک ماه؛ سی بزنگاه
|بیستودو: مهریه؛ کی داده و کی گرفته؟|
✍🏽 مهسا غلامعلیزاده
در تجمع مردان مقابل مجلس با هدف اعتراض به قانون حمایت از خانواده و حذف حبسهای ناشی از مهریه، پلاکاردی را به دست پسربچهای داده بودند با این محتوا که، مادرم من را به مهریه فروخت.
در کشوری که هر تجمعی یا به خشونت و دستگیری میانجامد یا حداقل ترس به تن و جان معترضانش میاندازد، تعدادی مرد مظلوم و خسته از قانون ظلمآمیز مهریه، به اسم اعتراض به یک قانون تبعیضآمیز دور هم جمع میشوند و در عمل علیه باورهای برابری و تساوی حقوق زن و مرد، شعار میدهند. ملالی نیست؛ تجمع و اعتراض حتی اگر صدای معترضان چنین گوشخراش و زننده باشد، به عنوان تمرینِ آزادی، بد نیست. اما فارغ از ایرادات شکلی، محتوای این اعتراض نیز در نظر معترضان و مخاطبانشان جذاب و ظاهرا به حق است؛ زنان با به دست گرفتن اهرمی سنگین به نام مهریه، مردان و نهادِ مقدس خانواده را به خاک سیاه کشاندهاند! بسیاری از شوهرها زندانی شدهاند و کودکان زیادی هم در ازای پول از سوی مادرانشان ترک شدهاند.
مرد باشی و یک کوه قوانین مردسالار پشتت را بخاراند، سخت میشود اگر بخواهی سنگریزهای از این عظمت را در دست طرف مقابلت ببینی.
▪️مهریه یک قانون قدیمی و سنتی است که در حال حاضر مورد نقد بسیاری از فعالان حقوق زنان نیز است. این حقیقت که مهریه به نوعی مابهازا یا بهای یک زن در چهارچوب ازدواج است، مخالفتی آشکار با حقوق زنان به عنوان افرادی مستقل و صاحب حق دارد.
بسیاری از اصول این فرهنگ، از جمله توجه به شرایط ظاهری، خانوادگی و اجتماعی زن به عنوان معیاری برای تعیین میزان مهریهی متناسب، موید این موضوع هستند. اما پرسش اینجاست که در حال حاضر با توجه به حاکمیت قوانین تبعیضآمیز و غیبت زنان در این حوزه، حذف مهریه اقدامی است در راستای تکریم حقوق زنان یا محرومیت بیشتر زنان از حقوق اولیهشان؟
اول اینکه، مطابق آمار، زنان بسیار محدودی هستند که در نهایت توانستهاند دعوای مهریه را با پایانی خوش، داشته باشند. شرایط اقتصادی باعث شده آدمها مثل سایر مقروضات و بدهیهایشان، از پس دین مهریه نیز برنیایند. افزایش قیمت سکه و طلا نیز به این ماجرا دامن زده است. اگر مردی مهریهی زنش را پرداخته، قطعا از طبقات متمول جامعه بوده یا اینکه میزان مهریه از ابتدا با دخلوخرج مرد سازگار بوده است. اگرچه در بین مردان ثروتمند نیز، کم نیستند آنها که با انواع روشهای انتقال دارایی، از این دین فرار میکنند.
دوم آنکه، در حقیقت زنان بدون داشتن حق مسلم و بدیهی طلاق در نظام حقوقی ایران، برای خلاص شدن از ازدواجی که به هر دلیلی مایل به استمرار و ادامه دادنش نیستند، از مهریه بهره میبرند. به زبان ساده میگویند مهرم حلال و جانم آزاد!
سوم آنکه، در جایی که پای یک فرزند در میان است نیز مهریه در بسیاری از موارد مابهازای حضانت فرزندان است. در حقیقت زنانِ محروم از حق حضانت، با بخشش مهریه، فرزندان خود از زیر دست مردان نجات میدهند؛ مردانی که دچار اعتیاد، اِعمال خشونت فیزیکی، بیمار روانی، مریض جنسی هستند یا به هر دلیلی صلاحیت سرپرستی کودک را ندارند اما مطابق قوانین تبعیضآمیز، یک تنه مالک و صاحب زنان و کودکان خانواده هستند.
چهارم آنکه، در فرضی که هیچکدام از موضوعات ذکرشده صادق نباشد و زن بخواهد بیدلیل مهریهی خود را به اجرا بگذارد، باز هم نه تنها مرتکب خلافی نشده است بلکه مدعی حقی شده که در زمان ازدواج تعهد مرد را همراه خود داشته است. از سوی دیگر، در جامعهای که حق تحصیل و شغل زنان بازیچهی همسرانشان است، زنان عملا در این قرارداد همواره متضرر هستند؛ زنانی که طبق قوانین تابع خواست همسرانشان هستند، شغل ندارند و صرفا به صورت تماموقت و رایگان به خدمت خانه و خانواده مشغولند، هنگام جدایی تنها پشتوانهای که دارند مهریهی بعضا ناچیز و تقریبا دور از دسترسشان است. فراتر از این، زنانی که استقلال مالی دارند اما در طول زندگی مشترک پابهپای مرد تامینکنندهی خانواده بودهاند نیز همچنان مستحق مهریه هستند؛ چرا که آنها نیز در پایان دورهی ازدواج هیچ اندوخته و سرمایهای ندارند. بنابراین برخلاف باور عمومی، مهریه ابزار سوءاستفاده از مردان نیست؛
▪️در نگاه و تعریف حقوقی موجود با مقدس خواندن نهاد خانواده و ازدواج، حق طلاق زنان به حقی کمتر دستیافتنی بدل شد. همچنین با سلب حق زنان از سایر حقوق برابر در اجتماع، صرف «مهریه» مطالبهای فمینیستی محسوب نمیشود. خاصه آنکه مبارزه برای «به رسمیت شناخته شدن حقوق برابر زنان» و «برابری در تمامی عرصهها» همواره با پروندهسازیهای امنیتی همراه بوده است.
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#بیست_و_پنج_نوامبر
@bidarzani
یک ماه؛ سی بزنگاه
|بیستودو: مهریه؛ کی داده و کی گرفته؟|
✍🏽 مهسا غلامعلیزاده
در تجمع مردان مقابل مجلس با هدف اعتراض به قانون حمایت از خانواده و حذف حبسهای ناشی از مهریه، پلاکاردی را به دست پسربچهای داده بودند با این محتوا که، مادرم من را به مهریه فروخت.
در کشوری که هر تجمعی یا به خشونت و دستگیری میانجامد یا حداقل ترس به تن و جان معترضانش میاندازد، تعدادی مرد مظلوم و خسته از قانون ظلمآمیز مهریه، به اسم اعتراض به یک قانون تبعیضآمیز دور هم جمع میشوند و در عمل علیه باورهای برابری و تساوی حقوق زن و مرد، شعار میدهند. ملالی نیست؛ تجمع و اعتراض حتی اگر صدای معترضان چنین گوشخراش و زننده باشد، به عنوان تمرینِ آزادی، بد نیست. اما فارغ از ایرادات شکلی، محتوای این اعتراض نیز در نظر معترضان و مخاطبانشان جذاب و ظاهرا به حق است؛ زنان با به دست گرفتن اهرمی سنگین به نام مهریه، مردان و نهادِ مقدس خانواده را به خاک سیاه کشاندهاند! بسیاری از شوهرها زندانی شدهاند و کودکان زیادی هم در ازای پول از سوی مادرانشان ترک شدهاند.
مرد باشی و یک کوه قوانین مردسالار پشتت را بخاراند، سخت میشود اگر بخواهی سنگریزهای از این عظمت را در دست طرف مقابلت ببینی.
▪️مهریه یک قانون قدیمی و سنتی است که در حال حاضر مورد نقد بسیاری از فعالان حقوق زنان نیز است. این حقیقت که مهریه به نوعی مابهازا یا بهای یک زن در چهارچوب ازدواج است، مخالفتی آشکار با حقوق زنان به عنوان افرادی مستقل و صاحب حق دارد.
بسیاری از اصول این فرهنگ، از جمله توجه به شرایط ظاهری، خانوادگی و اجتماعی زن به عنوان معیاری برای تعیین میزان مهریهی متناسب، موید این موضوع هستند. اما پرسش اینجاست که در حال حاضر با توجه به حاکمیت قوانین تبعیضآمیز و غیبت زنان در این حوزه، حذف مهریه اقدامی است در راستای تکریم حقوق زنان یا محرومیت بیشتر زنان از حقوق اولیهشان؟
اول اینکه، مطابق آمار، زنان بسیار محدودی هستند که در نهایت توانستهاند دعوای مهریه را با پایانی خوش، داشته باشند. شرایط اقتصادی باعث شده آدمها مثل سایر مقروضات و بدهیهایشان، از پس دین مهریه نیز برنیایند. افزایش قیمت سکه و طلا نیز به این ماجرا دامن زده است. اگر مردی مهریهی زنش را پرداخته، قطعا از طبقات متمول جامعه بوده یا اینکه میزان مهریه از ابتدا با دخلوخرج مرد سازگار بوده است. اگرچه در بین مردان ثروتمند نیز، کم نیستند آنها که با انواع روشهای انتقال دارایی، از این دین فرار میکنند.
دوم آنکه، در حقیقت زنان بدون داشتن حق مسلم و بدیهی طلاق در نظام حقوقی ایران، برای خلاص شدن از ازدواجی که به هر دلیلی مایل به استمرار و ادامه دادنش نیستند، از مهریه بهره میبرند. به زبان ساده میگویند مهرم حلال و جانم آزاد!
سوم آنکه، در جایی که پای یک فرزند در میان است نیز مهریه در بسیاری از موارد مابهازای حضانت فرزندان است. در حقیقت زنانِ محروم از حق حضانت، با بخشش مهریه، فرزندان خود از زیر دست مردان نجات میدهند؛ مردانی که دچار اعتیاد، اِعمال خشونت فیزیکی، بیمار روانی، مریض جنسی هستند یا به هر دلیلی صلاحیت سرپرستی کودک را ندارند اما مطابق قوانین تبعیضآمیز، یک تنه مالک و صاحب زنان و کودکان خانواده هستند.
چهارم آنکه، در فرضی که هیچکدام از موضوعات ذکرشده صادق نباشد و زن بخواهد بیدلیل مهریهی خود را به اجرا بگذارد، باز هم نه تنها مرتکب خلافی نشده است بلکه مدعی حقی شده که در زمان ازدواج تعهد مرد را همراه خود داشته است. از سوی دیگر، در جامعهای که حق تحصیل و شغل زنان بازیچهی همسرانشان است، زنان عملا در این قرارداد همواره متضرر هستند؛ زنانی که طبق قوانین تابع خواست همسرانشان هستند، شغل ندارند و صرفا به صورت تماموقت و رایگان به خدمت خانه و خانواده مشغولند، هنگام جدایی تنها پشتوانهای که دارند مهریهی بعضا ناچیز و تقریبا دور از دسترسشان است. فراتر از این، زنانی که استقلال مالی دارند اما در طول زندگی مشترک پابهپای مرد تامینکنندهی خانواده بودهاند نیز همچنان مستحق مهریه هستند؛ چرا که آنها نیز در پایان دورهی ازدواج هیچ اندوخته و سرمایهای ندارند. بنابراین برخلاف باور عمومی، مهریه ابزار سوءاستفاده از مردان نیست؛
▪️در نگاه و تعریف حقوقی موجود با مقدس خواندن نهاد خانواده و ازدواج، حق طلاق زنان به حقی کمتر دستیافتنی بدل شد. همچنین با سلب حق زنان از سایر حقوق برابر در اجتماع، صرف «مهریه» مطالبهای فمینیستی محسوب نمیشود. خاصه آنکه مبارزه برای «به رسمیت شناخته شدن حقوق برابر زنان» و «برابری در تمامی عرصهها» همواره با پروندهسازیهای امنیتی همراه بوده است.
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#بیست_و_پنج_نوامبر
@bidarzani
🟣 از ژانویه سال ۲۰۲۱ تا کنون، ۱۰۲ #زنکشی در فرانسه بهوقوع پیوسته است.
دست کم ۶۵ درصد این زنان، پیش از واقعه به قوه قضاییه مراجعه و از قاتلین شکایت کرده بودند، اما در دولتهای مردسالار، عدالتی برای زنان در کار نیست و کشتار سیستماتیک آنها همچنان در سکوت ادامه دارد.
عکسها از تظاهرات دیروز پاریس، در اعتراض به زنکشی و خشونت علیه زنان
@gilesjaunes
@bidarzani
دست کم ۶۵ درصد این زنان، پیش از واقعه به قوه قضاییه مراجعه و از قاتلین شکایت کرده بودند، اما در دولتهای مردسالار، عدالتی برای زنان در کار نیست و کشتار سیستماتیک آنها همچنان در سکوت ادامه دارد.
عکسها از تظاهرات دیروز پاریس، در اعتراض به زنکشی و خشونت علیه زنان
@gilesjaunes
@bidarzani
🟣 اسیدپاشی، یکی از خشونتهای مرگبار و شکنجهآور علیه زنان
بهگزارش خبرگزاری هرانا، روز دوشنبه ۱ آذرماه، مردی در تهران، همسر و فرزند ۱۲ سالهی خود را مورد اسیدپاشی قرار داد. این اسیدپاشی در ادامهی خشونتهای خانگی و خشونت علیه زن، در پی دیر آمدن فرزند دختر به همراه نامزدش به خانه، صورت گرفته است.
▪️بر اساس گزارش اشپیگل، بیش از ۶۰ درصد قربانیان اسید پاشی، زنان هستند و بیشترین میزان وقوع این حادثه مربوط به کشورهای آسیایی است که از ۱۹۹۹ تا آمار دو سال گذشته،۳۵۱۲ فاجعهی اسید پاشی در آن به وقوع پیوسته است.
▪️در ایران، اسیدپاشی علیه زنان چه به صورت سریالی نظیر فاجعهی اسیدپاشی در اصفهان و چه ذیل ناموسانگاری زنان توسط همسر، پدر شوهر، عمو، پدربزرگ، خواستگار، نامزد و...در شهرهای ایران برقرار است. #ناامنسازی_فضای_جامعه و خیابان علیه زنان که توسط تریبونهای ایدئولوژیک حاکمیت نیز، تبلیغ و نتیجهی «بدحجابی» زنان اعلام میشود، سالهاست که در فقدان پیگیری آمران این جنایت در سطح سیاسی در جریان است. از همین منظر، خرید و فروش اسید و سهلالوصول بودن آن در دست خشونتگران، همواره در جهت ابراز خشونت بیحد خانوادگی وجود داشته است.
#خشونت_سیستماتیک_علیه_زنان
@bidarzani
بهگزارش خبرگزاری هرانا، روز دوشنبه ۱ آذرماه، مردی در تهران، همسر و فرزند ۱۲ سالهی خود را مورد اسیدپاشی قرار داد. این اسیدپاشی در ادامهی خشونتهای خانگی و خشونت علیه زن، در پی دیر آمدن فرزند دختر به همراه نامزدش به خانه، صورت گرفته است.
▪️بر اساس گزارش اشپیگل، بیش از ۶۰ درصد قربانیان اسید پاشی، زنان هستند و بیشترین میزان وقوع این حادثه مربوط به کشورهای آسیایی است که از ۱۹۹۹ تا آمار دو سال گذشته،۳۵۱۲ فاجعهی اسید پاشی در آن به وقوع پیوسته است.
▪️در ایران، اسیدپاشی علیه زنان چه به صورت سریالی نظیر فاجعهی اسیدپاشی در اصفهان و چه ذیل ناموسانگاری زنان توسط همسر، پدر شوهر، عمو، پدربزرگ، خواستگار، نامزد و...در شهرهای ایران برقرار است. #ناامنسازی_فضای_جامعه و خیابان علیه زنان که توسط تریبونهای ایدئولوژیک حاکمیت نیز، تبلیغ و نتیجهی «بدحجابی» زنان اعلام میشود، سالهاست که در فقدان پیگیری آمران این جنایت در سطح سیاسی در جریان است. از همین منظر، خرید و فروش اسید و سهلالوصول بودن آن در دست خشونتگران، همواره در جهت ابراز خشونت بیحد خانوادگی وجود داشته است.
#خشونت_سیستماتیک_علیه_زنان
@bidarzani
Forwarded from نقد
قتل جبونانهی«ترنس»ها
قتل «ترنس»ها بیان ناشکیبایی ساختار سلطهی مردسالار است در برابر سرفرازی و نافرمانیِ دگرباشی، در برابر شورش چندگونی علیه یکدستی و یکنواختی؛ بیان «اقتدار» و «احترام» خدشهدارشده و وجدان زخمخوردهی «وقار» سیاه نظم است از سوی رنگارنگی شادمانهی بینظمی و «هرج و مرج»؛ بیان ترس الوهیت زمینیشدهی ساختار قدرت است از ناسوتِ ساختارشکنی. سویهی پلید دیگری است از چهرهی پلشت بیگانهستیزی. ترسِ یکگانکی از چندگانگی، سیاهی از رنگینکمان، سکوت از غوغا، سوگ از سرور، «مستوری» از «گناه»، بداهت قدرت از زندیق سرپیچی، «خدا» از انسان.
🖋@naghd_com
قتل «ترنس»ها بیان ناشکیبایی ساختار سلطهی مردسالار است در برابر سرفرازی و نافرمانیِ دگرباشی، در برابر شورش چندگونی علیه یکدستی و یکنواختی؛ بیان «اقتدار» و «احترام» خدشهدارشده و وجدان زخمخوردهی «وقار» سیاه نظم است از سوی رنگارنگی شادمانهی بینظمی و «هرج و مرج»؛ بیان ترس الوهیت زمینیشدهی ساختار قدرت است از ناسوتِ ساختارشکنی. سویهی پلید دیگری است از چهرهی پلشت بیگانهستیزی. ترسِ یکگانکی از چندگانگی، سیاهی از رنگینکمان، سکوت از غوغا، سوگ از سرور، «مستوری» از «گناه»، بداهت قدرت از زندیق سرپیچی، «خدا» از انسان.
🖋@naghd_com
🟣 برای نوامبر نارنجی؛ تلاش برای پایان دادن به خشونت علیه زنان
یک ماه؛ سی بزنگاه
|بیستوسه: تمکین؛ وظیفه یا نقض حق؟|
در یکی از واحدهای متون فقه با عنوان نکاح، یک جلسه کامل بحث در این ارتباط بود که آیا میتوان در ازدواج شرط کرد که زن الزامی به تمکین جنسی مرد ندارد؟ به تعبیر سادهتر آیا میتوان سکس را در ازدواج انتخابی کرد؟ به نظر بسیاری از فقها، این شرط در زمرهی شروط باطل و مبطل قرار دارد؛ چرا که این شرط به اصطلاح حقوقیها شرطی خلاف مقتضای ذات عقد نکاح است. به بیان بهتر سکس ذات ازدواج است و با اعمال شرطی که ذات را از بین ببرد، اصل قرارداد بیمعنا و نامعتبر میشود. در این میان، فقهایی هم مخالف بودند و چنین شرطی را مشروع میدانستند اما در نهایت به یاد دارم که بحث به نتیجهی مشخصی نمیرسید و به تعبیر حقوقیها موضوعی اختلافی بود.
مطابق قوانین ایران زن مکلف به تمکین است. تمکین در این قوانین دو معنای عام و خاص دارد. منظور از تمکین عام، اطاعت از مرد در تمام زمینههاست؛ ریاست مرد بر خانواده به صراحت در قانون مدنی بیان شده است. اما تمکین خاص به معنای در دسترس بودن شبانهروزی برای برقراری رابطهی جنسی است. مطابق قانون اگر زنی از انجام این وظیفه سر باز زند، استحقاق دریافت نفقه را ندارد. مشخص است که ارائهی خدمت جنسی در نظام حقوقی ایران از وظایف اساسی یک زن در خانواده است. در همین نقطه میتوان ادعا کرد خودمختاری زنان و رضایت به رابطهی جنسی در چهارچوب ازدواج از سوی نظام حقوقی ایران به طور قانونی نقض شده است. در حقیقت زن در این قرارداد نه تنها امکان نه گفتن به سکس را ندارد بلکه نه گفتنش حامل تبعات حقوقی است و برای مرد حق طرح شکایت را ایجاد میکند.
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#بیست_و_پنج_نوامبر
ادامهی متن را در لینک زیر بخوانید:
https://bit.ly/30LYQRP
@bidarzani
یک ماه؛ سی بزنگاه
|بیستوسه: تمکین؛ وظیفه یا نقض حق؟|
در یکی از واحدهای متون فقه با عنوان نکاح، یک جلسه کامل بحث در این ارتباط بود که آیا میتوان در ازدواج شرط کرد که زن الزامی به تمکین جنسی مرد ندارد؟ به تعبیر سادهتر آیا میتوان سکس را در ازدواج انتخابی کرد؟ به نظر بسیاری از فقها، این شرط در زمرهی شروط باطل و مبطل قرار دارد؛ چرا که این شرط به اصطلاح حقوقیها شرطی خلاف مقتضای ذات عقد نکاح است. به بیان بهتر سکس ذات ازدواج است و با اعمال شرطی که ذات را از بین ببرد، اصل قرارداد بیمعنا و نامعتبر میشود. در این میان، فقهایی هم مخالف بودند و چنین شرطی را مشروع میدانستند اما در نهایت به یاد دارم که بحث به نتیجهی مشخصی نمیرسید و به تعبیر حقوقیها موضوعی اختلافی بود.
مطابق قوانین ایران زن مکلف به تمکین است. تمکین در این قوانین دو معنای عام و خاص دارد. منظور از تمکین عام، اطاعت از مرد در تمام زمینههاست؛ ریاست مرد بر خانواده به صراحت در قانون مدنی بیان شده است. اما تمکین خاص به معنای در دسترس بودن شبانهروزی برای برقراری رابطهی جنسی است. مطابق قانون اگر زنی از انجام این وظیفه سر باز زند، استحقاق دریافت نفقه را ندارد. مشخص است که ارائهی خدمت جنسی در نظام حقوقی ایران از وظایف اساسی یک زن در خانواده است. در همین نقطه میتوان ادعا کرد خودمختاری زنان و رضایت به رابطهی جنسی در چهارچوب ازدواج از سوی نظام حقوقی ایران به طور قانونی نقض شده است. در حقیقت زن در این قرارداد نه تنها امکان نه گفتن به سکس را ندارد بلکه نه گفتنش حامل تبعات حقوقی است و برای مرد حق طرح شکایت را ایجاد میکند.
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#بیست_و_پنج_نوامبر
ادامهی متن را در لینک زیر بخوانید:
https://bit.ly/30LYQRP
@bidarzani
Telegraph
برای نوامبر نارنجی؛ تلاش برای پایان دادن به خشونت علیه زنان
یک ماه؛ سی بزنگاه |بیستوسه: تمکین؛ وظیفه یا نقض حق؟| نویسنده: مهسا غلامعلیزاده در یکی از واحدهای متون فقه با عنوان نکاح، یک جلسه کامل بحث در این ارتباط بود که آیا میتوان در ازدواج شرط کرد که زن الزامی به تمکین جنسی مرد ندارد؟ به تعبیر سادهتر آیا میتوان…
بيدارزنى
Photo
🟣 خشونتهای اقتصادی و اجتماعی علیه زنان در ایران
محدودیت و یا خشونت اقتصادی یکی از ابعاد پنهان و کمتر شناخته شده خشونت علیه زنان است که آنها را به رغم داشتن سهمی زیاد در به دوش کشیدن بار زندگی از حقوق و مزایای مالی محروم میکند.
خشونت اقتصادی علیه زنان در سطح خانواده و در رابطه همسری از شایعترین اشکال خشونت در ایران است. این موضوع در تحقیقات هم نشان داده شده است. بر اساس تحقیقی که در #ارومیه انجام شده است، ۲۳.۲ درصد زنان، مورد خشونت اقتصادی قرار گرفتهاند. براساس نتایج تحقیقی دیگر در #کرمان ۳۴.۷ درصد زنان خشونت اقتصادی را تجربه کردهاند. طبق بررسی انجام شده در #شیراز، میزان خشونت اقتصادی علیه زنان در خانواده ۲۳ درصد بود بود. در بررسی که بر خانوادههای #تهرانی در رابطه با خشونت علیه زنان صورت گرفته، ۱۹.۲ درصد زنان، خشونت اقتصادی را متحمل شده بودند.
خشونت اقتصادی در خانواده با خشونتهای اجتماعی ارتباط تنگاتنگی دارد. بر اساس طرح ملی، رتبه سوم با رقم ۲۷.۷ درصد متعلق به خشونتهای «ممانعت از رشد اجتماعی و فکری و آموزشی» است که شامل ايجاد محدويت در ارتباطهای فاميلی، دوستانه و اجتماعی، ممانعت از کاريابی و اشتغال و ايجاد محدويت در ادامه تحصيل و مشارکت در انجمنهای اجتماعی است. نتایج تحقیقی که در شهر #اردبیل انجام شده است نتایج مشابهی را نشان میدهد به طوری که طبق نتایج آن، در ۳۰ درصد خانوادهها خشونت اجتماعی وجود دارد.
اعمال خشونت اقتصادی علیه زنان از قبیل کنترل حسابهای بانکی، عدم اجازه به اشتغال زنان و وابسته نگه داشتن آنان به مردان خود زمینهها و چرخههای خشونت را بازتولید میکند. زیرا معمولا زنانی که از نظر مالی ناتوان و از بازار کار، اشتغال و استقلال مالی واماندهاند، با سرکوب بیشتری دست و پنجه نرم میکنند.
این در حالی است که #کار_خانگی به حساب نمیآید و به صورت رایگان انجام میشود. این نابرابری، قابلیت زنان برای دریافت خشونت و بدرفتاری را افزایش میدهد و موجب تداوم وضعیت خشونت به وسیله محدود کردن ابتکار عمل زنان در خاتمه دادن به این وضعیت میشود.
عدم اشتغال زنان و وابستگی آنان به درآمد مردان نه تنها باعث کاهش ظرفیت زنان برای حمایت از خود میشود، بلکه بسیاری از مردان هم تحت فشار مالی قرار میگیرند چرا که عدم اشتغال زنان به معنای کار بیشتر مردها برای تأمین هزینههای زندگی است. از سوی دیگر بسیاری از کودکانی که مجبور به کار هستند، در بسیاری موارد، داشتن درآمد مادر به حذف کار اجباری کودک انجامیده است.
این نوع خشونت نیز انواع مختلفی دارد. در مطالعهای که در #اصفهان صورت گرفت، شایعترین اشکال وقوع خشونت اقتصادی در خانوادهها جلوگیری مردان از مشارکت زن در تصمیمگیری اقتصادی (۲۵ درصد) و ممانعت آنها از دستیابی زن به استقلال مالی (۱۹ درصد) و خرج کردن درآمد خانواده برای دیگران بوده است.
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#بیست_و_پنج_نوامبر
@bidarzani
محدودیت و یا خشونت اقتصادی یکی از ابعاد پنهان و کمتر شناخته شده خشونت علیه زنان است که آنها را به رغم داشتن سهمی زیاد در به دوش کشیدن بار زندگی از حقوق و مزایای مالی محروم میکند.
خشونت اقتصادی علیه زنان در سطح خانواده و در رابطه همسری از شایعترین اشکال خشونت در ایران است. این موضوع در تحقیقات هم نشان داده شده است. بر اساس تحقیقی که در #ارومیه انجام شده است، ۲۳.۲ درصد زنان، مورد خشونت اقتصادی قرار گرفتهاند. براساس نتایج تحقیقی دیگر در #کرمان ۳۴.۷ درصد زنان خشونت اقتصادی را تجربه کردهاند. طبق بررسی انجام شده در #شیراز، میزان خشونت اقتصادی علیه زنان در خانواده ۲۳ درصد بود بود. در بررسی که بر خانوادههای #تهرانی در رابطه با خشونت علیه زنان صورت گرفته، ۱۹.۲ درصد زنان، خشونت اقتصادی را متحمل شده بودند.
خشونت اقتصادی در خانواده با خشونتهای اجتماعی ارتباط تنگاتنگی دارد. بر اساس طرح ملی، رتبه سوم با رقم ۲۷.۷ درصد متعلق به خشونتهای «ممانعت از رشد اجتماعی و فکری و آموزشی» است که شامل ايجاد محدويت در ارتباطهای فاميلی، دوستانه و اجتماعی، ممانعت از کاريابی و اشتغال و ايجاد محدويت در ادامه تحصيل و مشارکت در انجمنهای اجتماعی است. نتایج تحقیقی که در شهر #اردبیل انجام شده است نتایج مشابهی را نشان میدهد به طوری که طبق نتایج آن، در ۳۰ درصد خانوادهها خشونت اجتماعی وجود دارد.
اعمال خشونت اقتصادی علیه زنان از قبیل کنترل حسابهای بانکی، عدم اجازه به اشتغال زنان و وابسته نگه داشتن آنان به مردان خود زمینهها و چرخههای خشونت را بازتولید میکند. زیرا معمولا زنانی که از نظر مالی ناتوان و از بازار کار، اشتغال و استقلال مالی واماندهاند، با سرکوب بیشتری دست و پنجه نرم میکنند.
این در حالی است که #کار_خانگی به حساب نمیآید و به صورت رایگان انجام میشود. این نابرابری، قابلیت زنان برای دریافت خشونت و بدرفتاری را افزایش میدهد و موجب تداوم وضعیت خشونت به وسیله محدود کردن ابتکار عمل زنان در خاتمه دادن به این وضعیت میشود.
عدم اشتغال زنان و وابستگی آنان به درآمد مردان نه تنها باعث کاهش ظرفیت زنان برای حمایت از خود میشود، بلکه بسیاری از مردان هم تحت فشار مالی قرار میگیرند چرا که عدم اشتغال زنان به معنای کار بیشتر مردها برای تأمین هزینههای زندگی است. از سوی دیگر بسیاری از کودکانی که مجبور به کار هستند، در بسیاری موارد، داشتن درآمد مادر به حذف کار اجباری کودک انجامیده است.
این نوع خشونت نیز انواع مختلفی دارد. در مطالعهای که در #اصفهان صورت گرفت، شایعترین اشکال وقوع خشونت اقتصادی در خانوادهها جلوگیری مردان از مشارکت زن در تصمیمگیری اقتصادی (۲۵ درصد) و ممانعت آنها از دستیابی زن به استقلال مالی (۱۹ درصد) و خرج کردن درآمد خانواده برای دیگران بوده است.
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#بیست_و_پنج_نوامبر
@bidarzani