سلام مهربان ترین پدر💕
هفته ام بخیر می شود با نگاه و دعای شما ...
روزهایم سرشار از عبور شاپرک های امید می شود در بهار حضورتان ...
چه خوب است که شما را دارم ...
چه خوب است که مهربانی‌تان جاری است در کوچه باغ دلم ...
چه خوب است که تشعشعِ پدرانه نگاهتان در سرسرای جانم همواره است ...
چه خوب است که دوستتان دارم ...
#نوای_دلتنگی
@bidary1
هفته ام بخیر می شود با نگاه و دعای شما ...
روزهایم سرشار از عبور شاپرک های امید می شود در بهار حضورتان ...
چه خوب است که شما را دارم ...
چه خوب است که مهربانی‌تان جاری است در کوچه باغ دلم ...
چه خوب است که تشعشعِ پدرانه نگاهتان در سرسرای جانم همواره است ...
چه خوب است که دوستتان دارم ...
#نوای_دلتنگی
@bidary1
#نکات_کلیدی_کوتاه
🔅اگر میخواهید یک ولیّ خدا باشید:
سرتان به کار خودتان مشغول باشد
و در فکر اینکه کی چکار کرد!
و کی کجا رفت!
و کی چه اخلاقی دارد!
و کی چه رفت و آمدی دارد!
و کی چه کرداری دارد نباشید.
کار خودتان را بکنید.
✴️حضرت آیت الله ابطحی رحمة الله علیه
@bidary1
🔅اگر میخواهید یک ولیّ خدا باشید:
سرتان به کار خودتان مشغول باشد
و در فکر اینکه کی چکار کرد!
و کی کجا رفت!
و کی چه اخلاقی دارد!
و کی چه رفت و آمدی دارد!
و کی چه کرداری دارد نباشید.
کار خودتان را بکنید.
✴️حضرت آیت الله ابطحی رحمة الله علیه
@bidary1
سلام امام زمانم❣
برای دیدن دلبر، همین دو دیده بس است
دلیل این همه دوری،فقط هوا،هوس است
هزار بار گفته ام اینرا دوباره میگویم
جہان بی تو حبیبا! به مثل یک قفس است
#نوای_دلتنگی
@bidary1
❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
برای دیدن دلبر، همین دو دیده بس است
دلیل این همه دوری،فقط هوا،هوس است
هزار بار گفته ام اینرا دوباره میگویم
جہان بی تو حبیبا! به مثل یک قفس است
#نوای_دلتنگی
@bidary1
❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
#فاطمیه
یک چیزی را یادتان بدهم:
اگر کـاری با امـام زمان ارواحنا فداه داشتـید، از طریق حضرت زهرا سلام الله علیها وارد شوید.
منظورم این نیست که بگویید:
آقا، به پهلوی شکسته فاطـمه ی زهرا!
👈این حرف ها را شما کمتر بزنید.
اول یک سلام به فاطمه ی زهرا سلام الله علیها بکنید.
« السلام علیک یا بنت رسول الله »
بعد بگویید:
به آقا زاده تان بگویید که این حاجت ما را بدهند.
از این راه که وارد شوید خیلی زود حجةابن الحسن (ارواحنافداه) به شما جواب می دهند.
مگر اینکه فاطمه ی زهرا (سلام الله علیها) نگویند و صلاح ندانند.
چون صلاح آن حضرت صلاح خداست.
▪️استاد بزرگ اخلاق حضرت آیت الله ابطحی
@bidary1
یک چیزی را یادتان بدهم:
اگر کـاری با امـام زمان ارواحنا فداه داشتـید، از طریق حضرت زهرا سلام الله علیها وارد شوید.
منظورم این نیست که بگویید:
آقا، به پهلوی شکسته فاطـمه ی زهرا!
👈این حرف ها را شما کمتر بزنید.
اول یک سلام به فاطمه ی زهرا سلام الله علیها بکنید.
« السلام علیک یا بنت رسول الله »
بعد بگویید:
به آقا زاده تان بگویید که این حاجت ما را بدهند.
از این راه که وارد شوید خیلی زود حجةابن الحسن (ارواحنافداه) به شما جواب می دهند.
مگر اینکه فاطمه ی زهرا (سلام الله علیها) نگویند و صلاح ندانند.
چون صلاح آن حضرت صلاح خداست.
▪️استاد بزرگ اخلاق حضرت آیت الله ابطحی
@bidary1
یڪ روز بـساط ظـلم بـرچیدنـی است
از مشـرق عـشق نـور تابیدنـی است
بـا پـرچم انتـقام روزی ڪہ رسیـد
سیلـی زدنِ بہ ظالمان دیدنـی است.
👌ما منتظر منتقم فاطمه هستیم.
🖤السلام علیک یا اباصالح المهدی
@bidary11
از مشـرق عـشق نـور تابیدنـی است
بـا پـرچم انتـقام روزی ڪہ رسیـد
سیلـی زدنِ بہ ظالمان دیدنـی است.
👌ما منتظر منتقم فاطمه هستیم.
🖤السلام علیک یا اباصالح المهدی
@bidary11
#فاطمیه
زکریا بن آدم گفت: در خدمت حضرت رضا علیه السلام بودم که حضرت جواد علیه السلام را در حالیکه سن شریف ایشان کمتر از چهار سال بود نزدحضرتشان آوردند دست خود را بر زمین زد و سر خود را به طرف آسمان بلند کرد و مدتی در فکر فرو رفت حضرت رضا علیه‌السلام فرمودند:
فدایت شوم درباره چه اینقدر فکر می کنی؟
عرض کرد: در آن رفتار زشت و ظالمانه ای که با مادرم فاطمه سلام الله علیها نمودند بخدا قسم آن دو ظالم را از قبر بیرون می آورم بدن آنها را به آتش می سوزانم و خاکسترش را بر باد میدهم و آن ها را در دریا سرازیر می کنم.
حضرت رضا علیه السلام او را در بر گرفتند و بین دو چشمان مبارک او را بوسیدند و فرمودند: پدر و مادرم به فدایت تو شایسته و سزاوار منصب امامتی .
📗دلائل الإمامة ص ۴۰۰
@bidary1
زکریا بن آدم گفت: در خدمت حضرت رضا علیه السلام بودم که حضرت جواد علیه السلام را در حالیکه سن شریف ایشان کمتر از چهار سال بود نزدحضرتشان آوردند دست خود را بر زمین زد و سر خود را به طرف آسمان بلند کرد و مدتی در فکر فرو رفت حضرت رضا علیه‌السلام فرمودند:
فدایت شوم درباره چه اینقدر فکر می کنی؟
عرض کرد: در آن رفتار زشت و ظالمانه ای که با مادرم فاطمه سلام الله علیها نمودند بخدا قسم آن دو ظالم را از قبر بیرون می آورم بدن آنها را به آتش می سوزانم و خاکسترش را بر باد میدهم و آن ها را در دریا سرازیر می کنم.
حضرت رضا علیه السلام او را در بر گرفتند و بین دو چشمان مبارک او را بوسیدند و فرمودند: پدر و مادرم به فدایت تو شایسته و سزاوار منصب امامتی .
📗دلائل الإمامة ص ۴۰۰
@bidary1
▪️امام صادق علیه السلام:
تا میتوانید به حضرت زهرا سلام الله علیها توسل بجوئید؛ به اسم او استغاثه کنید و مولای خود فاطمه الزهرا را صدا بزنید تا حاجت های شما برطرف شود و به خواسته هایتان برسید.
📚الأسرار الفاطمية، ص 38
@bidary1
تا میتوانید به حضرت زهرا سلام الله علیها توسل بجوئید؛ به اسم او استغاثه کنید و مولای خود فاطمه الزهرا را صدا بزنید تا حاجت های شما برطرف شود و به خواسته هایتان برسید.
📚الأسرار الفاطمية، ص 38
@bidary1
سلام مولای سوگوارمان 🖤
اینک آن خانه از عطر دلنشین یاس خالی شده ... ما مانده ایم و دری سوخته و کوچه ای با خاطره ای تلخ و مکرر و ... انعکاس صدای تازیانه های آن ملعون و جای لگد روی در و رد خون روی دیوار ...
ما مانده ایم و جای طناب روی دستان حیدر و رد اشک روی گونه های کوچک بهانه های بزرگ خلقت ...
ما مانده ایم و انتظار روز انتقام ...
زنده ام تنها به شوق دیدن روزی که تو
می کشی آتش به جان قاتلان مادرت...
@bidary1
اینک آن خانه از عطر دلنشین یاس خالی شده ... ما مانده ایم و دری سوخته و کوچه ای با خاطره ای تلخ و مکرر و ... انعکاس صدای تازیانه های آن ملعون و جای لگد روی در و رد خون روی دیوار ...
ما مانده ایم و جای طناب روی دستان حیدر و رد اشک روی گونه های کوچک بهانه های بزرگ خلقت ...
ما مانده ایم و انتظار روز انتقام ...
زنده ام تنها به شوق دیدن روزی که تو
می کشی آتش به جان قاتلان مادرت...
@bidary1
#تشرفات (قسمت اول):
💥جناب حاج محمد باکویی جریان تشرف خود را چنین نقل می کند:
در زمان قبل از فروپاشی شوروی سابق که قانون سختی در مورد ممنوعیت حضور بانوان با حجاب اسلامی در انظار عمومی وضع شده بود و من هنوز جوان بودم و به مکه هم نرفته بودم، از طرفی چون صددرصد مقید به مسائل اسلامی بودیم، خانوادهٔ ما مدت زیادی را در منزل بودند و به خاطر آن قانون از منزل بیرون نرفتند. بالاخره یک روز من خیلی دلم گرفت و تصمیم گرفتم در صبح بسیار زود زمستانی که هنوز مأمورها و مردم عادی خواب بودند، خانواده را برای تفریح به کنار رودخانه نزدیک شهر ببرم.
✨💫✨
لذا با اتومبیل شخصی به آن محل رفتیم و در همان حال که کنار رودخانه بودیم و کم کم برف می آمد ، من دیدم که نوری از آسمان ظاهر شد و وقتی به زمین رسید به شکل یک انسان شد، سپس خطاب به من با زبان محلی آنجا فرمود: آقا محمد سلام علیکم. من هم گفتم سلام علیکم. فرمود: آقا محمد خانواده ات را بردار و ببر که سیل در راه است. من با خود فکر کردم که نکند خیالاتی شده ام این آقا کیست؟ به ذهنم آمد که از خانواده در مورد این که آیا آنها هم این شخص را می بینند سؤال کنم، دوباره در همان هنگام که من چنین فکری کردم، آن آقا خطاب به من فرمودند: به آنها چکار داری؟ من با تو صحبت میکنم زود باش خانواده ات را ببر که الان سیل در راه است.
✨💫✨
باز هم من گفتم شاید این مشاهده حقیقت نداشته باشد، برای بار سوم و با شدت بیشتر به من فرمود: زود باش که سیل در راه است، خانواده ات را ببر. به ذهنم آمد که سؤال کنم آقا شما که هستید؟ به زبان ترکی به او گفتم: "سیز کیم سیز" یعنی شما که هستید؟ فرمود: من امام زمان شما هستم. عرض کردم: "سیز امام زمان سیز"، یعنی شما امام زمان هستید؟ فرمود: بله و در ادامه فرمودند: *هرکس از شیعیان ما به وظیفه خود خود خوب عمل کند ما به آنها سر میزنیم.*
ادامه دارد.
@bidary1
💥جناب حاج محمد باکویی جریان تشرف خود را چنین نقل می کند:
در زمان قبل از فروپاشی شوروی سابق که قانون سختی در مورد ممنوعیت حضور بانوان با حجاب اسلامی در انظار عمومی وضع شده بود و من هنوز جوان بودم و به مکه هم نرفته بودم، از طرفی چون صددرصد مقید به مسائل اسلامی بودیم، خانوادهٔ ما مدت زیادی را در منزل بودند و به خاطر آن قانون از منزل بیرون نرفتند. بالاخره یک روز من خیلی دلم گرفت و تصمیم گرفتم در صبح بسیار زود زمستانی که هنوز مأمورها و مردم عادی خواب بودند، خانواده را برای تفریح به کنار رودخانه نزدیک شهر ببرم.
✨💫✨
لذا با اتومبیل شخصی به آن محل رفتیم و در همان حال که کنار رودخانه بودیم و کم کم برف می آمد ، من دیدم که نوری از آسمان ظاهر شد و وقتی به زمین رسید به شکل یک انسان شد، سپس خطاب به من با زبان محلی آنجا فرمود: آقا محمد سلام علیکم. من هم گفتم سلام علیکم. فرمود: آقا محمد خانواده ات را بردار و ببر که سیل در راه است. من با خود فکر کردم که نکند خیالاتی شده ام این آقا کیست؟ به ذهنم آمد که از خانواده در مورد این که آیا آنها هم این شخص را می بینند سؤال کنم، دوباره در همان هنگام که من چنین فکری کردم، آن آقا خطاب به من فرمودند: به آنها چکار داری؟ من با تو صحبت میکنم زود باش خانواده ات را ببر که الان سیل در راه است.
✨💫✨
باز هم من گفتم شاید این مشاهده حقیقت نداشته باشد، برای بار سوم و با شدت بیشتر به من فرمود: زود باش که سیل در راه است، خانواده ات را ببر. به ذهنم آمد که سؤال کنم آقا شما که هستید؟ به زبان ترکی به او گفتم: "سیز کیم سیز" یعنی شما که هستید؟ فرمود: من امام زمان شما هستم. عرض کردم: "سیز امام زمان سیز"، یعنی شما امام زمان هستید؟ فرمود: بله و در ادامه فرمودند: *هرکس از شیعیان ما به وظیفه خود خود خوب عمل کند ما به آنها سر میزنیم.*
ادامه دارد.
@bidary1
#اینگونه_باشیم.
🖌امیرالمؤمنین علیه السلام:
💡اعمال برادر ( یا خواهر ) مسلمانت را بر نیکوترین وجه ممکن حمل کن تا دلیلی بر خلاف آن معلوم شود
و هرگز به سخنی که راجع به برادر مسلمانت می شنوی گمان بد مبر.
📚کافی ج۲ ص۳۶۲
@bidary1
🖌امیرالمؤمنین علیه السلام:
💡اعمال برادر ( یا خواهر ) مسلمانت را بر نیکوترین وجه ممکن حمل کن تا دلیلی بر خلاف آن معلوم شود
و هرگز به سخنی که راجع به برادر مسلمانت می شنوی گمان بد مبر.
📚کافی ج۲ ص۳۶۲
@bidary1
سلام مولای سوگوارم💔
هنوز بزرگ بانوی بهشت، در میان شعله های سقیفه، در فشار در و دیوار... شما را می خواند ...
هنوز بوتراب، قهرمان یگانه لیلة المبیت، معنای بی همتای غیرت و شجاعت و مردانگی ... در سکوت مدینه، در تدفین غریبانه تمامِ هستی اش ... شما را می خواند ...
خدا به حق آن پهلوی شکسته ...
به حق آن صورت نیلی ...
به حق آن چادر خاکی ...
شما را برساند ...
اللهم عجل لولیک الفرج
@bidary1
هنوز بزرگ بانوی بهشت، در میان شعله های سقیفه، در فشار در و دیوار... شما را می خواند ...
هنوز بوتراب، قهرمان یگانه لیلة المبیت، معنای بی همتای غیرت و شجاعت و مردانگی ... در سکوت مدینه، در تدفین غریبانه تمامِ هستی اش ... شما را می خواند ...
خدا به حق آن پهلوی شکسته ...
به حق آن صورت نیلی ...
به حق آن چادر خاکی ...
شما را برساند ...
اللهم عجل لولیک الفرج
@bidary1
بیداری از خواب غفلت
#تشرفات (قسمت اول): 💥جناب حاج محمد باکویی جریان تشرف خود را چنین نقل می کند: در زمان قبل از فروپاشی شوروی سابق که قانون سختی در مورد ممنوعیت حضور بانوان با حجاب اسلامی در انظار عمومی وضع شده بود و من هنوز جوان بودم و به مکه هم نرفته بودم، از طرفی چون صددرصد…
#تشرفات (قسمت دوم):
💥عرض کردم آقا نشانه ای و علامتی مرحمت فرمایید که مردم باور کنند که من امام زمانم را زیارت کرده ام. حضرت فرمودند جلو بیا و من رفتم و حضرت دست مبارکشان را بر ابروی من کشیدند، چون من ابرویم را نمی دیدم نفهمیدم که نشانه چیست؟ و از حضرت هم حیا کردم که چیز دیگری سؤال کنم. حضرت فرمودند: سریع برو که هنوز سیل نیامده خانواده ات را ببری و من تا رفتن شما در این مکان هستم.
✨💫✨
من به سمت خانواده راه افتادم ولی تمام وجودم در کنار حضرت بود و تمام فکرم متوجه ایشان بود. با خانواده به سمت شهر حرکت کردیم و من از آیینه ماشین حضرت را نگاه میکردم تا رسیدم به پیچی که از رودخانه جدا میشد و دیگر حضرت نوری شدند و به سمت آسمان رفتند. در این هنگام در آینه ماشین متوجه ابروهایم شدم و با کمال تعجب دیدم آنها سفید شده اند، به خانواده گفتم به ابروهایم نگاه کنید!!!
✨💫✨
همه با تعجب به ابروهایم که سفید شده بودند نگاه می کردند و در حالی که گریه مرا مجال نمی داد برای آنها ماجرا را تعریف کردم و همه آنها تحت تاثیر این قضیه قرار گرفته و ایمان و اعتقادشان به حضرت بیشتر شد. جالب است که بعد از رسیدن ما به شهر همانطور که حضرت فرموده بودند سیل جاری شد.
استاد هجرانی (ناقل این قضیه) می گوید: من خودم ابروهای حاج محمد باکویی را دیدم که در عین سفیدی زیبا بودند.
📗مجله منتظران ج ۶ ص ۲۲
🌹اللهم ارنی الطلعة الرشیدة
@bidary1
💥عرض کردم آقا نشانه ای و علامتی مرحمت فرمایید که مردم باور کنند که من امام زمانم را زیارت کرده ام. حضرت فرمودند جلو بیا و من رفتم و حضرت دست مبارکشان را بر ابروی من کشیدند، چون من ابرویم را نمی دیدم نفهمیدم که نشانه چیست؟ و از حضرت هم حیا کردم که چیز دیگری سؤال کنم. حضرت فرمودند: سریع برو که هنوز سیل نیامده خانواده ات را ببری و من تا رفتن شما در این مکان هستم.
✨💫✨
من به سمت خانواده راه افتادم ولی تمام وجودم در کنار حضرت بود و تمام فکرم متوجه ایشان بود. با خانواده به سمت شهر حرکت کردیم و من از آیینه ماشین حضرت را نگاه میکردم تا رسیدم به پیچی که از رودخانه جدا میشد و دیگر حضرت نوری شدند و به سمت آسمان رفتند. در این هنگام در آینه ماشین متوجه ابروهایم شدم و با کمال تعجب دیدم آنها سفید شده اند، به خانواده گفتم به ابروهایم نگاه کنید!!!
✨💫✨
همه با تعجب به ابروهایم که سفید شده بودند نگاه می کردند و در حالی که گریه مرا مجال نمی داد برای آنها ماجرا را تعریف کردم و همه آنها تحت تاثیر این قضیه قرار گرفته و ایمان و اعتقادشان به حضرت بیشتر شد. جالب است که بعد از رسیدن ما به شهر همانطور که حضرت فرموده بودند سیل جاری شد.
استاد هجرانی (ناقل این قضیه) می گوید: من خودم ابروهای حاج محمد باکویی را دیدم که در عین سفیدی زیبا بودند.
📗مجله منتظران ج ۶ ص ۲۲
🌹اللهم ارنی الطلعة الرشیدة
@bidary1
سلام امام زمانم💚
دلم گرفتہ ز دوران چرا نمے‌آیی
امان ز غصہ هجران چرا نمے‌آیی
دلم ز غیبتت آقا کویر خشکے شد
کجایـے ابر بهاران چرا نمے‌آیی ...
#نوای_دلتنگی
@bidary1
❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
دلم گرفتہ ز دوران چرا نمے‌آیی
امان ز غصہ هجران چرا نمے‌آیی
دلم ز غیبتت آقا کویر خشکے شد
کجایـے ابر بهاران چرا نمے‌آیی ...
#نوای_دلتنگی
@bidary1
❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
#دعا_برای_فرج
دعا کردن یک بخش است که درخواست می‌دهید خدایا فرج #امام_زمان ارواحنافداه را برسان؛ 🤲
اما بخش اصلی آن که بسیار مهم است، آمادگی و آماده‌سازی #روحی است. یعنی بر هر شخصی واجب است که خود را بسازد.
می‌گویند برو #تزکیه_نفس کن، #صفات_رذیله را از خودت دور کن، بیرون بریز.
این صفات رذیله اگر یک دانه هم در انسان باشد همین یک دانه اجازه نمی‌دهد که انسان تسلیم محض امام زمانش باشد. یک جا زیر بار نمی‌رود چون امام زمان ارواحنافداه یک چیز می‌خواهد و این نفس، چیز دیگر؛ لذا کار برای امام زمان ارواحنافداه سخت می‌شود.
💠استاد حاج آقا زعفری زاده حفظه الله تعالی
@bidary1
دعا کردن یک بخش است که درخواست می‌دهید خدایا فرج #امام_زمان ارواحنافداه را برسان؛ 🤲
اما بخش اصلی آن که بسیار مهم است، آمادگی و آماده‌سازی #روحی است. یعنی بر هر شخصی واجب است که خود را بسازد.
می‌گویند برو #تزکیه_نفس کن، #صفات_رذیله را از خودت دور کن، بیرون بریز.
این صفات رذیله اگر یک دانه هم در انسان باشد همین یک دانه اجازه نمی‌دهد که انسان تسلیم محض امام زمانش باشد. یک جا زیر بار نمی‌رود چون امام زمان ارواحنافداه یک چیز می‌خواهد و این نفس، چیز دیگر؛ لذا کار برای امام زمان ارواحنافداه سخت می‌شود.
💠استاد حاج آقا زعفری زاده حفظه الله تعالی
@bidary1
✨حضرت زهرا سلام الله علیها:
همانا سعادتمند کامل و حقیقی کسی
است که علی را در دوران زندگی و پس از مرگش دوست داشته باشد...
📚بحارالأنوار ج ١ ص ٣٧۶
@bidary1
همانا سعادتمند کامل و حقیقی کسی
است که علی را در دوران زندگی و پس از مرگش دوست داشته باشد...
📚بحارالأنوار ج ١ ص ٣٧۶
@bidary1
#نوای_دلتنگی
كلبه ى چوبى دلم را
آب و جارو مى كنم.
گرد و خاك از آن مى زدايم
و لباس نو به تن مى كنم!
مى گويند:
«جمعه ها عيد است»!
شايد به اين خاطر است كه
مى‌دانند توقع ظهور تو
در اين روز مى‌رود!
اگر چه همراه با شما داغدار مادرتان هستیم، اما جمعه است و دل هوایتان کرده....
العجل العجل یا مولای یا صاحب الزمان
@bidary1
كلبه ى چوبى دلم را
آب و جارو مى كنم.
گرد و خاك از آن مى زدايم
و لباس نو به تن مى كنم!
مى گويند:
«جمعه ها عيد است»!
شايد به اين خاطر است كه
مى‌دانند توقع ظهور تو
در اين روز مى‌رود!
اگر چه همراه با شما داغدار مادرتان هستیم، اما جمعه است و دل هوایتان کرده....
العجل العجل یا مولای یا صاحب الزمان
@bidary1
Forwarded from بیداری از خواب غفلت
🍂امشب نشسته بر دلم غم های عالم
🍂بی تو گذشت این جمعه هم آقای عالم
🍂این جمعه هم از تو خبر حتی نیامد
🍂شب آمد و من ماندم و غم های عالم
#نوای_دلتنگی
@bidary1
🍂بی تو گذشت این جمعه هم آقای عالم
🍂این جمعه هم از تو خبر حتی نیامد
🍂شب آمد و من ماندم و غم های عالم
#نوای_دلتنگی
@bidary1
سلام مولای مهربان ما💕
عمری است که مدیون مادرتان هستیم ...
اگر ازهر ماذنه، نام " علی " به گوش می رسد ...
اگر در هر برخاستن و نشستنی، نام " علی " بر لب می بریم ...
اگر در هر آب خوردنی، با ذکر حیات‌بخش " یا حسین " کربلایی می شویم ...
اگر نماز می خوانیم، اگر روزه می گیریم ...
اگر ذره ذره ی وجودمان در آتش فراق شما می سوزد و دل هایمان از شوق دیدارتان لبريز است ..
... مدیون مادرتان هستیم و دفاع جانانه اش از حریم سرخ " غدیر " ...
و چشم براهیم تا بیایید و آرام کنید لهیب جگرسوز جان هایمان را در مصیبت دیوار و در ...
@bidary1
عمری است که مدیون مادرتان هستیم ...
اگر ازهر ماذنه، نام " علی " به گوش می رسد ...
اگر در هر برخاستن و نشستنی، نام " علی " بر لب می بریم ...
اگر در هر آب خوردنی، با ذکر حیات‌بخش " یا حسین " کربلایی می شویم ...
اگر نماز می خوانیم، اگر روزه می گیریم ...
اگر ذره ذره ی وجودمان در آتش فراق شما می سوزد و دل هایمان از شوق دیدارتان لبريز است ..
... مدیون مادرتان هستیم و دفاع جانانه اش از حریم سرخ " غدیر " ...
و چشم براهیم تا بیایید و آرام کنید لهیب جگرسوز جان هایمان را در مصیبت دیوار و در ...
@bidary1
Tavasol be Hazrate Zahra baraye ghoflha
@Elteja_tales | کانال قصّه‌های مهدوی