This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎬کلیپ
ماجرای شنیدنی مادری که بچه مریضشو جلوی ضریح حضرت #ابوالفضل_العباس علیه السلام رها کرد😔😭
#کوتاه_شنیدنی
@bent_hosein
ماجرای شنیدنی مادری که بچه مریضشو جلوی ضریح حضرت #ابوالفضل_العباس علیه السلام رها کرد😔😭
#کوتاه_شنیدنی
@bent_hosein
#داستان_کوتاه
وقتى که حاتم.طایى از دنیا رفت، برادرش خواست جاى او رابگیرد.
حاتم مکانى ساخته بود که هفتاد در داشت.
هر کس از هر درى که مى خواست وارد مى شد و از او چیزى طلب مى کرد و حاتم به اوعطا مى کرد.
برادرش خواست در آن مکان بنشیند و حاتم بخشى کند!
مادرش گفت:
تو نمى توانى جاى برادرت را بگیرى،
بیهوده خود رابه زحمت مینداز...!!
برادر حاتم توجه نکرد.
مادرش براى اثبات حرفش،
لباس کهنه اى پوشید و به طور ناشناس نزد پسرش آمد و چیزى خواست.
وقتى گرفت از در دیگری رجوع کرد و باز چیزى خواست.
برادر حاتم با اکراه به او چیزى داد.
چون مادرش این بار از در سوم بازآمد و چیزى طلب کرد،
برادر حاتم با عصبانیت و فریاد گفت: تودوبار گرفتى و بازهم مى خواهى؟
عجب گداى پررویى هستى!
مادرش چهره خود را آشکار کرد و گفت: نگفتم تو لایق این کارنیستى؟
من یک روز هفتاد بار از برادرت به همین شکل چیزى خواستم و او هر بار مرا رد نکرد.
✅بزرگان زاده نمیشوند٬ ساخته می شوند...
@bent_hosein
وقتى که حاتم.طایى از دنیا رفت، برادرش خواست جاى او رابگیرد.
حاتم مکانى ساخته بود که هفتاد در داشت.
هر کس از هر درى که مى خواست وارد مى شد و از او چیزى طلب مى کرد و حاتم به اوعطا مى کرد.
برادرش خواست در آن مکان بنشیند و حاتم بخشى کند!
مادرش گفت:
تو نمى توانى جاى برادرت را بگیرى،
بیهوده خود رابه زحمت مینداز...!!
برادر حاتم توجه نکرد.
مادرش براى اثبات حرفش،
لباس کهنه اى پوشید و به طور ناشناس نزد پسرش آمد و چیزى خواست.
وقتى گرفت از در دیگری رجوع کرد و باز چیزى خواست.
برادر حاتم با اکراه به او چیزى داد.
چون مادرش این بار از در سوم بازآمد و چیزى طلب کرد،
برادر حاتم با عصبانیت و فریاد گفت: تودوبار گرفتى و بازهم مى خواهى؟
عجب گداى پررویى هستى!
مادرش چهره خود را آشکار کرد و گفت: نگفتم تو لایق این کارنیستى؟
من یک روز هفتاد بار از برادرت به همین شکل چیزى خواستم و او هر بار مرا رد نکرد.
✅بزرگان زاده نمیشوند٬ ساخته می شوند...
@bent_hosein
•┈••✾◆🌺✦✧✦🌺◆✾••┈•
من هر قدمم نذر ظهور مهدیست
با خالق کربلا مرا این عهدی ست
عجل لولیک الفرج می گویم 💔
شیرینی این دعا به از هر شهدیست
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@bent_hosein
•┈••✾◆🌺✦✧✦🌺◆✾••┈•
من هر قدمم نذر ظهور مهدیست
با خالق کربلا مرا این عهدی ست
عجل لولیک الفرج می گویم 💔
شیرینی این دعا به از هر شهدیست
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@bent_hosein
•┈••✾◆🌺✦✧✦🌺◆✾••┈•
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📹کلیپ
▪️عشق یعنی به تو رسیدن؛ یعنی نفس کشیدن تو خاک سرزمینت
▪️عشق یعنی تموم سال رو همیشه بیقرارم برای اربعینت
🏴 #سیدعلی_مومنی
@bent_hosein
▪️عشق یعنی به تو رسیدن؛ یعنی نفس کشیدن تو خاک سرزمینت
▪️عشق یعنی تموم سال رو همیشه بیقرارم برای اربعینت
🏴 #سیدعلی_مومنی
@bent_hosein
#حسین_جان ❤️
حرمت خواستنی و همه خواهان حرم
تهِ صف مانده این خیلِ حرمخواه منم
مثل خرما به نخیل است؛ضریحت ارباب
آنکه دستش شده از نخل تو کوتاه منم
@bent_hosein
حرمت خواستنی و همه خواهان حرم
تهِ صف مانده این خیلِ حرمخواه منم
مثل خرما به نخیل است؛ضریحت ارباب
آنکه دستش شده از نخل تو کوتاه منم
@bent_hosein
#آقا_جان
این روز ها
بیشتر دلمان هوایتان را کرده است
کاش
ظهور می کردید
🌹تعجیل درفرج #پنج صلوات🌹
@bent_hosein
این روز ها
بیشتر دلمان هوایتان را کرده است
کاش
ظهور می کردید
🌹تعجیل درفرج #پنج صلوات🌹
@bent_hosein
📕 #داستان_کوتاه
دو برادر به نام اسماعیل و ابراهیم در یکی از روستاها، ارث پدرشان یک تپه کوچکی بود که یکی در یک سمت و دیگری در سمت دیگر تپه گندم دیم می کاشتند.
اسماعیل همیشه زمین اش باران کافی داشت و محصول برداشت می کرد ولی ابراهیم قبل از پر شدن خوشه ها گندم هایش از تشنگی می سوختند و یا دچار آفت شده و خوراک دام می شدند و یا خوشه های خالی داشتند.
ابراهیم گفت: بیا زمین هایمان را عوض کنیم، زمین تو مرغوب است. اسماعیل عوض کرد، ولی ابراهیم باز محصول اش همان شد.
زمان گندم پاشی زمین در آذرماه، ابراهیم کنار اسماعیل بود و دید که اسماعیل کار خاصی نمی کند و همان کاری می کند که او می کرد و همان بذری را می پاشد که او می پاشید.
در راز این کار حیرت ماند. اسماعیل گفت: من زمانی که گندم بر زمین می ریزم در دلم در این فصل سرما ،پرندگان گرسنه راکه چیزی نیست بخورند، آنها را هم نیت می کنم و گندم بر زمین می ریزم که از این گندم ها بخورند و لی تو دعا می کنی پرنده ای از آن نخورد تا محصولت زیاد تر شود. دوم این که تو آرزو می کنی محصول من کمتر از حاصل تو شود در حالی که من آرزو دارم محصول تو از من بیشتر شود. پس بدان انسان ها نان و میوه دل خود را می خورند. نه نان بازو و قدرت فکرشان را .برو قلب و نیت خود را درست کن و یقین بدان در این حالت ، همه هستی و جهان دست به دست هم خواهند داد تا امورات و کارهای تو را درست کنند.
@bent_hosein
دو برادر به نام اسماعیل و ابراهیم در یکی از روستاها، ارث پدرشان یک تپه کوچکی بود که یکی در یک سمت و دیگری در سمت دیگر تپه گندم دیم می کاشتند.
اسماعیل همیشه زمین اش باران کافی داشت و محصول برداشت می کرد ولی ابراهیم قبل از پر شدن خوشه ها گندم هایش از تشنگی می سوختند و یا دچار آفت شده و خوراک دام می شدند و یا خوشه های خالی داشتند.
ابراهیم گفت: بیا زمین هایمان را عوض کنیم، زمین تو مرغوب است. اسماعیل عوض کرد، ولی ابراهیم باز محصول اش همان شد.
زمان گندم پاشی زمین در آذرماه، ابراهیم کنار اسماعیل بود و دید که اسماعیل کار خاصی نمی کند و همان کاری می کند که او می کرد و همان بذری را می پاشد که او می پاشید.
در راز این کار حیرت ماند. اسماعیل گفت: من زمانی که گندم بر زمین می ریزم در دلم در این فصل سرما ،پرندگان گرسنه راکه چیزی نیست بخورند، آنها را هم نیت می کنم و گندم بر زمین می ریزم که از این گندم ها بخورند و لی تو دعا می کنی پرنده ای از آن نخورد تا محصولت زیاد تر شود. دوم این که تو آرزو می کنی محصول من کمتر از حاصل تو شود در حالی که من آرزو دارم محصول تو از من بیشتر شود. پس بدان انسان ها نان و میوه دل خود را می خورند. نه نان بازو و قدرت فکرشان را .برو قلب و نیت خود را درست کن و یقین بدان در این حالت ، همه هستی و جهان دست به دست هم خواهند داد تا امورات و کارهای تو را درست کنند.
@bent_hosein
🍃کاش یک بار
فقط یک بار
دوشادوش هم،
چون عاشقان مجنون،
سر در راه عاشقی میگذاشتیم...
🍁منِ بی تو؟!
در راه عاشقی؟!
چقدر دلگیر و سخت میگذرد...
خدایا مولایم را برسان😭
@bent_hosein
فقط یک بار
دوشادوش هم،
چون عاشقان مجنون،
سر در راه عاشقی میگذاشتیم...
🍁منِ بی تو؟!
در راه عاشقی؟!
چقدر دلگیر و سخت میگذرد...
خدایا مولایم را برسان😭
@bent_hosein
دکتری به خواستگاری دختری رفت، ولی دختر او را رد کرد و گفت به شرطی قبول می کنم که مادرت به عروسی ما نیاید.
آن جوان به فکر فرو رفت و نزد یکی از اساتید خود رفت و با خجالت چنین گفت.
در سن یک سالگی پدرم مرد و مادرم برای اینکه خرج زندگیمان را تأمین کند، در خانه های مردم رخت و لباس می شست.
حالا دختری که خیلی دوستش دارم، شرط کرده است که فقط بدون حضور مادرم حاضر به ازدواج با من است.
این موضوع مرا خجالت زده کرده و بر سر دوراهی مانده ام، به نظرتان چه کار کنم؟
استاد به او گفت از تو خواسته ای دارم، به منزل برو و دستان مادرت را بشور، فردا به نزد من بیا و به تو می گویم چه کار کنی.
جوان به منزل رفت و با حوصله دستان مادرش را در دست گرفت که بشوید ولی ناخودآگاه اشک بر روی گونه هایش سرازیر شد، زیرا اولین بار بود که دستان مادرش درحالی که از شدت شستن لباس های مردم چروک شده و تماما تاول زده و ترک برداشته بودند را دید؛ طوری که وقتی آب را روی دستان مادر می ریخت، از درد به لرزه می افتاد.
پس از شستن دستان مادرش نتوانست تا فردا صبر کند و همان موقع به استاد خود زنگ زد و گفت ممنونم که راه درست را به من نشان دادید.
من مادرم را به امروزم نمی فروشم، چون او زندگی اش را برای آینده من تباه کرده است.
⚡️برای سلامتی تمام مادران صلوات
@bent_hosein
آن جوان به فکر فرو رفت و نزد یکی از اساتید خود رفت و با خجالت چنین گفت.
در سن یک سالگی پدرم مرد و مادرم برای اینکه خرج زندگیمان را تأمین کند، در خانه های مردم رخت و لباس می شست.
حالا دختری که خیلی دوستش دارم، شرط کرده است که فقط بدون حضور مادرم حاضر به ازدواج با من است.
این موضوع مرا خجالت زده کرده و بر سر دوراهی مانده ام، به نظرتان چه کار کنم؟
استاد به او گفت از تو خواسته ای دارم، به منزل برو و دستان مادرت را بشور، فردا به نزد من بیا و به تو می گویم چه کار کنی.
جوان به منزل رفت و با حوصله دستان مادرش را در دست گرفت که بشوید ولی ناخودآگاه اشک بر روی گونه هایش سرازیر شد، زیرا اولین بار بود که دستان مادرش درحالی که از شدت شستن لباس های مردم چروک شده و تماما تاول زده و ترک برداشته بودند را دید؛ طوری که وقتی آب را روی دستان مادر می ریخت، از درد به لرزه می افتاد.
پس از شستن دستان مادرش نتوانست تا فردا صبر کند و همان موقع به استاد خود زنگ زد و گفت ممنونم که راه درست را به من نشان دادید.
من مادرم را به امروزم نمی فروشم، چون او زندگی اش را برای آینده من تباه کرده است.
⚡️برای سلامتی تمام مادران صلوات
@bent_hosein
📿 #صلوات
✍از عارفي پرسيدند :
چرا اينقدر ذکر صلوات در منابع دينى ما تأکيد شده!
و براى آمرزشکنک گناهان، وسعت روزى ، صحت و سلامتى، گشايش در کارها و... صلوات تجويز کرده اند، سِرّ و راز اين ذکر چيست؟
فرمود: اگر به قرآن نگاه کنيد فقط يکجا در قرآن هست که خداوند انسان را هم شأن و هم درجه ى خودش ميکند
يعنى از انسان ميخواهد که بيايد کنار او و با هم در يک کارى مشارکت کنند
و آن آيه اینست :
"انّ الله و ملائکته يصلّون علي النبي يا ايها الذين آمنوا صلّوا عليه و سلموا تسليما"
خداوند و ملائکه اش براى پيامبر(ص) صلوات ميفرستند
شما هم بياييد و همراهى کنيد
علّت عظمت و بزرگى ذکر صلوات همين است
که انسان را يکباره تا کنار خداوند بالا ميبرد.
کپی کردنش عشق میخاد❤
🌹 اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌹
@bent_hosein
✍از عارفي پرسيدند :
چرا اينقدر ذکر صلوات در منابع دينى ما تأکيد شده!
و براى آمرزشکنک گناهان، وسعت روزى ، صحت و سلامتى، گشايش در کارها و... صلوات تجويز کرده اند، سِرّ و راز اين ذکر چيست؟
فرمود: اگر به قرآن نگاه کنيد فقط يکجا در قرآن هست که خداوند انسان را هم شأن و هم درجه ى خودش ميکند
يعنى از انسان ميخواهد که بيايد کنار او و با هم در يک کارى مشارکت کنند
و آن آيه اینست :
"انّ الله و ملائکته يصلّون علي النبي يا ايها الذين آمنوا صلّوا عليه و سلموا تسليما"
خداوند و ملائکه اش براى پيامبر(ص) صلوات ميفرستند
شما هم بياييد و همراهى کنيد
علّت عظمت و بزرگى ذکر صلوات همين است
که انسان را يکباره تا کنار خداوند بالا ميبرد.
کپی کردنش عشق میخاد❤
🌹 اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌹
@bent_hosein
روبروے چشمهایم عڪسےازصحن شماسٺ
دیده بستم بر همہ عالم دلم درڪربلاسٺ
خواب شیرین حرم شد آرزوے هرشبم
هر ڪجا باشم دلم اما بہ سوے نینواسٺ
اللهم ارزقناکربلا
صلی الله علیک یا اباعبدالله
@bent_hosein
دیده بستم بر همہ عالم دلم درڪربلاسٺ
خواب شیرین حرم شد آرزوے هرشبم
هر ڪجا باشم دلم اما بہ سوے نینواسٺ
اللهم ارزقناکربلا
صلی الله علیک یا اباعبدالله
@bent_hosein
❁﷽❁
ٺا آخر ایـن عالم و ٺا روز قیامٺ
افشا شدنے نیسٺ معماے ابوالفضل
عیسے ڪه دمش زنده ڪند مرده دِلاטּ را
او هم شده محتاج مداواے ابوالفضل
#السلام_علی_مولانا_عطشانا❤️
#سیدنا_ابوفاضل💙
کانال بنت الحسین، رقیه علیها السلام (بدون حاجت وارد نشوید) :
https://t.me/joinchat/AAAAAFKfzH0gE_cedONXiQ
ٺا آخر ایـن عالم و ٺا روز قیامٺ
افشا شدنے نیسٺ معماے ابوالفضل
عیسے ڪه دمش زنده ڪند مرده دِلاטּ را
او هم شده محتاج مداواے ابوالفضل
#السلام_علی_مولانا_عطشانا❤️
#سیدنا_ابوفاضل💙
کانال بنت الحسین، رقیه علیها السلام (بدون حاجت وارد نشوید) :
https://t.me/joinchat/AAAAAFKfzH0gE_cedONXiQ
📕 #داستان_کوتاه
اربابی یکی را کشت و زندانی شد. و حکم بر مرگ و قصاص او قاضی صادر کرد.
شب قبل از اعدامش، غلامش از بیرون زندان، نقیبی (حفره، تونل) به داخل زندان زد و نیمه شب او را از زندان فراری داد.
اسبی به او مهیا کرده و اسب خود سوار شد. اندکی از شهر دور شدند، غلام به ارباب گفت: ارباب تصور کن الان اگر من نبودم تو را برای نوشتن وصیتت در زندان آماده میکردند. ارباب گفت: سپاسگزارم بدان جبران میکنم. نزدیک طلوع شد، غلام گفت: ارباب تصور کن چه حالی داشتی الان من نبودم، داشتی با خانوادهات و فرزندانت وداع میکردی؟ ارباب گفت: سپاسگزارم، جبران می کنم.
اندکی رفتند تا غلام خواست بار دیگر دهان باز کند، ارباب گفت تو برو. من میروم خود را تسلیم کنم. من اگر اعدام شوم یک بار خواهم مرد ولی اگر زنده بمانم با منتی که تو خواهی کرد، هر روز پیش چشم تو هزاران بار مرده و زنده خواهم شد. ارباب برگشت و خود را یک بار تسلیم مرگ کرد .
📚قرآن کریم:
⚡️هرگز نیکیهای خود را با منت باطل نکنید.
@bent_hosein
اربابی یکی را کشت و زندانی شد. و حکم بر مرگ و قصاص او قاضی صادر کرد.
شب قبل از اعدامش، غلامش از بیرون زندان، نقیبی (حفره، تونل) به داخل زندان زد و نیمه شب او را از زندان فراری داد.
اسبی به او مهیا کرده و اسب خود سوار شد. اندکی از شهر دور شدند، غلام به ارباب گفت: ارباب تصور کن الان اگر من نبودم تو را برای نوشتن وصیتت در زندان آماده میکردند. ارباب گفت: سپاسگزارم بدان جبران میکنم. نزدیک طلوع شد، غلام گفت: ارباب تصور کن چه حالی داشتی الان من نبودم، داشتی با خانوادهات و فرزندانت وداع میکردی؟ ارباب گفت: سپاسگزارم، جبران می کنم.
اندکی رفتند تا غلام خواست بار دیگر دهان باز کند، ارباب گفت تو برو. من میروم خود را تسلیم کنم. من اگر اعدام شوم یک بار خواهم مرد ولی اگر زنده بمانم با منتی که تو خواهی کرد، هر روز پیش چشم تو هزاران بار مرده و زنده خواهم شد. ارباب برگشت و خود را یک بار تسلیم مرگ کرد .
📚قرآن کریم:
⚡️هرگز نیکیهای خود را با منت باطل نکنید.
@bent_hosein
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📹کلیپ
نمونه ای از کرامات جگر گوشه سه ساله #ابا_عبدالله (علیهما السلام)
🎤حاج غلامرضا #سازگار
@bent_hosein
نمونه ای از کرامات جگر گوشه سه ساله #ابا_عبدالله (علیهما السلام)
🎤حاج غلامرضا #سازگار
@bent_hosein
#نسیم_حدیث
امام سجاد(ع):
هر کس تشنهای را آب دهد، خداوند از چشمه گوارای بهشتی سیرابش میگرداند.
🍁اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجـْــ🍁
@bent_hosein
امام سجاد(ع):
هر کس تشنهای را آب دهد، خداوند از چشمه گوارای بهشتی سیرابش میگرداند.
🍁اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجـْــ🍁
@bent_hosein
•┈••✾◆🌺✦✧✦🌺◆✾••┈•
امام حسین (ع)فرمودند:
بر خداوند است كه هيچ گرفتارى به زيارت من نيايد مگر آن كه او را شادمان بازگردانم و به خانواده اش برسانم.
ثواب الأعمال و عقاب الاعمال ص 98
#السلام_علیک_یاایاعبدلله_الحسین
•┈••✾◆🌺✦✧✦🌺◆✾••┈•
امام حسین (ع)فرمودند:
بر خداوند است كه هيچ گرفتارى به زيارت من نيايد مگر آن كه او را شادمان بازگردانم و به خانواده اش برسانم.
ثواب الأعمال و عقاب الاعمال ص 98
#السلام_علیک_یاایاعبدلله_الحسین
•┈••✾◆🌺✦✧✦🌺◆✾••┈•
•┈••✾◆💠✦✧✦💠◆✾••┈
آبرویم رفت از بس به رفیقان گفتم
کربلا قسمت من نیست
شما ها بروید ...😭😔
✍ #علی_اصغر_شریفی
اللهم ارزقناکربلا
@bent_hosein
•┈••✾◆💠✦✧✦💠◆✾••┈•
آبرویم رفت از بس به رفیقان گفتم
کربلا قسمت من نیست
شما ها بروید ...😭😔
✍ #علی_اصغر_شریفی
اللهم ارزقناکربلا
@bent_hosein
•┈••✾◆💠✦✧✦💠◆✾••┈•
#السلامعلیڪیاصاحبالزمانعج❤️
ای راز نگهدارِ دِل زار کجائی؟
ای برق مناجاتِ شبِ تار کجائی؟
صحرای غمت پر شده از قافله عشق
ای قافله را قافله سالار کجائی؟
الّلهُـــمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَـ الْفَـرَج الساعة
تعجیل در فرج #صلوات
@bent_hosein
ای راز نگهدارِ دِل زار کجائی؟
ای برق مناجاتِ شبِ تار کجائی؟
صحرای غمت پر شده از قافله عشق
ای قافله را قافله سالار کجائی؟
الّلهُـــمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَـ الْفَـرَج الساعة
تعجیل در فرج #صلوات
@bent_hosein