در قلب خود باور داشته باشید که یک
حادثه شگفت انگیز قرار است
اتفاقبیفتد باور کنید همانمیشود که
باور دارید "عاشق زندگیتان باشید"
••●❥ @herzemamejavad ❥●••
حادثه شگفت انگیز قرار است
اتفاقبیفتد باور کنید همانمیشود که
باور دارید "عاشق زندگیتان باشید"
••●❥ @herzemamejavad ❥●••
#ناب
برای وسیله ها زندگی نکن
توی مراسم تدفین نمیگن عجب ماشین گرونی داشت ، یا چه کفش های چرمی داشت .
خاکی باش و بَرده مادّیات نباش
➫ @herzemamejavad
برای وسیله ها زندگی نکن
توی مراسم تدفین نمیگن عجب ماشین گرونی داشت ، یا چه کفش های چرمی داشت .
خاکی باش و بَرده مادّیات نباش
➫ @herzemamejavad
در ایام متوکل عباسی زنی ادعا کرد که من حضرت زینب هستم و متوکل به او گفت: تو زن جوانی هستی و از آن زمان سالهای زیادی گذشته است.
آن زن گفت : رسول خدا در من تصرف کرد و من هر چهل سال به چهل سال جوان می شوم. متوکل، بزرگان و علما را جمع کرد و راه چاره خواست.
متوکل به آنان گفت: آیا غیر از گذشت سال، دلیل دیگری برای رد سخنان او دارید؟ گفتند: نه.
آنان به متوکل گفتند : هادی علیه السلام را بیاور شاید او بتواند باطل بودن این زن را روشن کند.
امام علیه السلام حاضر شد و فرمود: این دروغگو است و زینب سلام الله علیها در فلان سال وفات کرده است.
متوکل پرسید : آیا غیر از این، دلیلی برای دروغگو بودن هست؟
امام علیه السلام فرمود: بله و آن این است که گوشت فرزندان فاطمه سلام الله علیها بر درندگان حرام است. تو این زن را به قفس درندگان بینداز تا معلوم شود که دروغ می گوید.
متوکل خواست او را در قفس بیندازد، او گفت: این آقا می خواهد مرا به کشتن بدهد، یک نفر دیگر را آزمایش کنید. برخی از دشمنان امام علیه السلام به متوکل پیشنهاد کردند که خود امام علیه السلام داخل قفس برود.
متوکل به امام عرض کرد: آیا می شود خود شما داخل قفس بروید؟! نردبانی آوردند و امام علیه السلام داخل قفس رفت و در داخل قفس شش شیر درنده بود.
وقتی امام علیه السلام داخل شد شیرها آمدند و در برابر امام علیه السلام خوابیدند و امام علیه السلام آنها را نوازش کرد و با دست اشاره می کرد و هر شیری به کناری می رفت.
وزیر متوکل به او گفت : زود او را از داخل قفس بیرون بیاور و گرنه آبروی ما می رود.
متوکل از امام هادی علیه السلام خواست که بیرون بیاید و امام علیه السلام بیرون آمد. امام فرمود : هر کس می گوید فرزند فاطمه (سلام الله علیها) است داخل شود.
متوکل به آن زن گفت : داخل شو. آن زن گفت : من دروغ می گفتم و احتیاج، مرا به این کار وا داشت و مادر متوکل شفاعت کرد و آن زن از مرگ نجات یافت.
منابــع :
- بحار الانوار ج ۵۰ ص ۱۴۹ ح ۳۵ چاپ ایران.
- منتهی الامال ج ۲ ص ۶۵۴ چاپ هجرت.
آن زن گفت : رسول خدا در من تصرف کرد و من هر چهل سال به چهل سال جوان می شوم. متوکل، بزرگان و علما را جمع کرد و راه چاره خواست.
متوکل به آنان گفت: آیا غیر از گذشت سال، دلیل دیگری برای رد سخنان او دارید؟ گفتند: نه.
آنان به متوکل گفتند : هادی علیه السلام را بیاور شاید او بتواند باطل بودن این زن را روشن کند.
امام علیه السلام حاضر شد و فرمود: این دروغگو است و زینب سلام الله علیها در فلان سال وفات کرده است.
متوکل پرسید : آیا غیر از این، دلیلی برای دروغگو بودن هست؟
امام علیه السلام فرمود: بله و آن این است که گوشت فرزندان فاطمه سلام الله علیها بر درندگان حرام است. تو این زن را به قفس درندگان بینداز تا معلوم شود که دروغ می گوید.
متوکل خواست او را در قفس بیندازد، او گفت: این آقا می خواهد مرا به کشتن بدهد، یک نفر دیگر را آزمایش کنید. برخی از دشمنان امام علیه السلام به متوکل پیشنهاد کردند که خود امام علیه السلام داخل قفس برود.
متوکل به امام عرض کرد: آیا می شود خود شما داخل قفس بروید؟! نردبانی آوردند و امام علیه السلام داخل قفس رفت و در داخل قفس شش شیر درنده بود.
وقتی امام علیه السلام داخل شد شیرها آمدند و در برابر امام علیه السلام خوابیدند و امام علیه السلام آنها را نوازش کرد و با دست اشاره می کرد و هر شیری به کناری می رفت.
وزیر متوکل به او گفت : زود او را از داخل قفس بیرون بیاور و گرنه آبروی ما می رود.
متوکل از امام هادی علیه السلام خواست که بیرون بیاید و امام علیه السلام بیرون آمد. امام فرمود : هر کس می گوید فرزند فاطمه (سلام الله علیها) است داخل شود.
متوکل به آن زن گفت : داخل شو. آن زن گفت : من دروغ می گفتم و احتیاج، مرا به این کار وا داشت و مادر متوکل شفاعت کرد و آن زن از مرگ نجات یافت.
منابــع :
- بحار الانوار ج ۵۰ ص ۱۴۹ ح ۳۵ چاپ ایران.
- منتهی الامال ج ۲ ص ۶۵۴ چاپ هجرت.
طفلِ بیحوصلہ ام
خستہ ز دلتنگی ها
مِهـرِ من ، باباےِ من
وقتِ دبستانِ من است
فرزند شهـید افشین ذورقی
اولین روز مدرسہ اش را
با بوسہ بر مزار پدر شروع ڪرد😔
@herzemamejavad
خستہ ز دلتنگی ها
مِهـرِ من ، باباےِ من
وقتِ دبستانِ من است
فرزند شهـید افشین ذورقی
اولین روز مدرسہ اش را
با بوسہ بر مزار پدر شروع ڪرد😔
@herzemamejavad
ما غیر علی دلبر و ارباب نداریم
سوگند که بی عشق علی تاب نداریم
تا در شب گیسوی علی گمشدگانیم
زنهار که ما شوق به مهتاب نداریم
آواره ی عشقیم اگر , عیب ندارد
ما خانه به دوشان غم سیلاب نداریم
ما منتظران لب دریای جنونیم
بیم از یم طوفانی و گرداب نداریم
گیریم در میکده هرگز نگشودند
تا هست علی , میل مِی ناب نداریم
هر روزمان علوی...♥️
🆔 @bent_hosein
سوگند که بی عشق علی تاب نداریم
تا در شب گیسوی علی گمشدگانیم
زنهار که ما شوق به مهتاب نداریم
آواره ی عشقیم اگر , عیب ندارد
ما خانه به دوشان غم سیلاب نداریم
ما منتظران لب دریای جنونیم
بیم از یم طوفانی و گرداب نداریم
گیریم در میکده هرگز نگشودند
تا هست علی , میل مِی ناب نداریم
هر روزمان علوی...♥️
🆔 @bent_hosein
✨امامصادق علیه السلام فرمودند :
💐شایستہ نیست ڪہ زن مسلمان ،
آنگاہ کہ از خانہ خویش بیرون میرود.
لباس خود را وسیلہ
جلب توجہ دیگران نماید....!!
📚 ڪافی_ج۵_ص۵۱۹
🆔 @bent_hosein
💐شایستہ نیست ڪہ زن مسلمان ،
آنگاہ کہ از خانہ خویش بیرون میرود.
لباس خود را وسیلہ
جلب توجہ دیگران نماید....!!
📚 ڪافی_ج۵_ص۵۱۹
🆔 @bent_hosein
✨﷽✨
✅سه دام شیطان
شیطان، موسی را ملاقات کرد و به حضرت عرضه داشت: ای موسی! تویی آن انسانی که خداوند مهربان تو را به رسالت برگزیده و بی واسطه با تو سخن می گوید، روی این حساب از آبروی فوق العاده ای برخورداری، من یکی از مخلوقات خدایم و گناهی را مرتکب شدم و علاقه دارم از آن گناه به درگاه حضرت حق توبه کنم!! به پیشگاه محبوب عالمیان واسطه شو تا توبه ام را بپذیرد. موسی بزرگوار قبول کرد، از خداوند مهربان درخواست کرد: الهی! توبه اش را بپذیر. خطاب رسید: موسی! خواسته ات را قبول کردم، به شیطان امر کن به قبر آدم سجده کند، چرا که توبه از گناه، جبران عمل فوت شده است.
موسی، ابلیس را دید و پیشنهاد مقصود خلقت را به او گفت. سخت عصبانی و خشمگین شد و با تکبر گفت: ای موسی! من به زنده او سجده نکردم، توقّع داری به مرده او سجده کنم!!
سپس گفت: ای موسی! به خاطر این که به درگاه حق جهت توبه من شفاعت کردی بر من حق دار شدی، به تو بگویم که در سه وقت مواظب ضربه من باش که هرکس در این سه موضع، مواظب من باشد از هلاکت مصون می ماند.
1. به هنگام خشم و غضب، مواظب فعالیت من باش که روحم در قلب تو و چشمم در چشم تو است و همانند خون در تمام وجودت می چرخم، تا به وسیله تیشه خشم، ریشه ات را برکنم.
2. به وقت قرار گرفتن در میدان جهاد، متوجّه باش که در آن وقت من مجاهد فی سبیل اللّه را به یاد فرزندان و زن و اهلش انداخته، تا جایی که رویش را از جهاد فی اللّه برگردانم!
3. بترس از این که با زن #نامحرم خلوت کنی که من در آنجا واسطه نزدیک کردن هر دو به هم هستم!
در این داستان عجیب، شیطان به سه برنامه خطرناک اشاره دارد: شهوت، غضب و حرص. در هر صورت باید گفت: بدون شک، فرار انسان از جهاد، ریشه ای جز حرص به دنیا ندارد و امتناع ابلیس از سجده به آدم منشأی غیر حسد نمی تواند داشته باشد و این حسد، درب بسیار بزرگی است که شیطان با ورودش، قدرت تسخیر قلب را پیدا می کند.
📚اثر استاد حسین انصاریان.
↶【به ما بپیوندید 】↷
_____________________
@bent_hosein
✅سه دام شیطان
شیطان، موسی را ملاقات کرد و به حضرت عرضه داشت: ای موسی! تویی آن انسانی که خداوند مهربان تو را به رسالت برگزیده و بی واسطه با تو سخن می گوید، روی این حساب از آبروی فوق العاده ای برخورداری، من یکی از مخلوقات خدایم و گناهی را مرتکب شدم و علاقه دارم از آن گناه به درگاه حضرت حق توبه کنم!! به پیشگاه محبوب عالمیان واسطه شو تا توبه ام را بپذیرد. موسی بزرگوار قبول کرد، از خداوند مهربان درخواست کرد: الهی! توبه اش را بپذیر. خطاب رسید: موسی! خواسته ات را قبول کردم، به شیطان امر کن به قبر آدم سجده کند، چرا که توبه از گناه، جبران عمل فوت شده است.
موسی، ابلیس را دید و پیشنهاد مقصود خلقت را به او گفت. سخت عصبانی و خشمگین شد و با تکبر گفت: ای موسی! من به زنده او سجده نکردم، توقّع داری به مرده او سجده کنم!!
سپس گفت: ای موسی! به خاطر این که به درگاه حق جهت توبه من شفاعت کردی بر من حق دار شدی، به تو بگویم که در سه وقت مواظب ضربه من باش که هرکس در این سه موضع، مواظب من باشد از هلاکت مصون می ماند.
1. به هنگام خشم و غضب، مواظب فعالیت من باش که روحم در قلب تو و چشمم در چشم تو است و همانند خون در تمام وجودت می چرخم، تا به وسیله تیشه خشم، ریشه ات را برکنم.
2. به وقت قرار گرفتن در میدان جهاد، متوجّه باش که در آن وقت من مجاهد فی سبیل اللّه را به یاد فرزندان و زن و اهلش انداخته، تا جایی که رویش را از جهاد فی اللّه برگردانم!
3. بترس از این که با زن #نامحرم خلوت کنی که من در آنجا واسطه نزدیک کردن هر دو به هم هستم!
در این داستان عجیب، شیطان به سه برنامه خطرناک اشاره دارد: شهوت، غضب و حرص. در هر صورت باید گفت: بدون شک، فرار انسان از جهاد، ریشه ای جز حرص به دنیا ندارد و امتناع ابلیس از سجده به آدم منشأی غیر حسد نمی تواند داشته باشد و این حسد، درب بسیار بزرگی است که شیطان با ورودش، قدرت تسخیر قلب را پیدا می کند.
📚اثر استاد حسین انصاریان.
↶【به ما بپیوندید 】↷
_____________________
@bent_hosein
یکی را گفتند:
چگونه تنهایی را تحمل میکنی؟
گفت:من همنشین خدایم هستم...
هر وقت خواستم او با من سخن بگوید،
قرآن میخوانم...
و هرگاه بخواهم من با او سخن بگویم،
نماز میخوانم...
@herzemamejavad
چگونه تنهایی را تحمل میکنی؟
گفت:من همنشین خدایم هستم...
هر وقت خواستم او با من سخن بگوید،
قرآن میخوانم...
و هرگاه بخواهم من با او سخن بگویم،
نماز میخوانم...
@herzemamejavad
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جواب جالب و طنز [استادقرائتی]
به دختری که میگفت:
به دو سانت موی ما گیر ندید 😕
•••✾🖤 @herzemamejavad 🖤✾•••
به دختری که میگفت:
به دو سانت موی ما گیر ندید 😕
•••✾🖤 @herzemamejavad 🖤✾•••
✍امام صادق (ع) فرمودند :
هنگامی بنده ای سر وقت به نماز بایستد و مراقب آن باشد به صورت پاره ای نور سفید بالا میرود و میگوید : تو مرا حفظ کردی خدا تو را حفظ کند .
📚 محجة البیضا ج ۱
💠: @bent_hosein🌷
هنگامی بنده ای سر وقت به نماز بایستد و مراقب آن باشد به صورت پاره ای نور سفید بالا میرود و میگوید : تو مرا حفظ کردی خدا تو را حفظ کند .
📚 محجة البیضا ج ۱
💠: @bent_hosein🌷
#تلنــگر
✍از بزرگمردی پرسیدم :
بهترین چیزی که میشه
از دنیا برداشت چیه ؟
کمی فکر کرد و گفت : دست ؛
با تعجب گفتم :چی؟ دست ؟!!
گفت بله ، اگر از دنیا دست برداریم
کار بزرگی انجام دادیم که
کوچکترین پاداشش رضوان
خداونده و ادامه داد که :
امام صادق علیه السلام فرمودند:
«حُبُّ الدُّنْیا رَأْسُ کُلِّ خَطِیئَة»
"عشق به دنیا ریشهٔ هر گناه است"
📚اصول کافى، جلد ٢، حدیث ٨
💠: @bent_hosein🌷
✍از بزرگمردی پرسیدم :
بهترین چیزی که میشه
از دنیا برداشت چیه ؟
کمی فکر کرد و گفت : دست ؛
با تعجب گفتم :چی؟ دست ؟!!
گفت بله ، اگر از دنیا دست برداریم
کار بزرگی انجام دادیم که
کوچکترین پاداشش رضوان
خداونده و ادامه داد که :
امام صادق علیه السلام فرمودند:
«حُبُّ الدُّنْیا رَأْسُ کُلِّ خَطِیئَة»
"عشق به دنیا ریشهٔ هر گناه است"
📚اصول کافى، جلد ٢، حدیث ٨
💠: @bent_hosein🌷
✍همیشه امیدتان به خدا باشد نه بندگانش؛
چون امید بستن به غیر خدا
همچون خانه عنکبوت است :
سست، شڪننده و بی اعتبار...
خدا به تنهایی برایتان ڪافیست..
التماس به خدا جرأت است
اگر برآورده شود ، رحمت است
اگر برآورده نشود ، حکمت است...
التماس به انسان خفت است
اگر برآورده شود ، منت است
اگر برآورده نشود ، ذلت است ...
🌹در همه حال به او اعتماد ڪنید🌹
💠: @bent_hosein🌷
چون امید بستن به غیر خدا
همچون خانه عنکبوت است :
سست، شڪننده و بی اعتبار...
خدا به تنهایی برایتان ڪافیست..
التماس به خدا جرأت است
اگر برآورده شود ، رحمت است
اگر برآورده نشود ، حکمت است...
التماس به انسان خفت است
اگر برآورده شود ، منت است
اگر برآورده نشود ، ذلت است ...
🌹در همه حال به او اعتماد ڪنید🌹
💠: @bent_hosein🌷
💐 امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام :
💕 پاداش مجاهد شهید در راه خدا، بزرگ تر از پاداش عفیف پاکدامنی نیست که قدرت بر گناه دارد و آلوده نمی گردد. همانا عفیف پاكدامن، فرشته ای از فرشته هاست.
📚 حکمت ۴۷۴
💠 @herzemamejavad
🆔 @herzemamejavad
💕 پاداش مجاهد شهید در راه خدا، بزرگ تر از پاداش عفیف پاکدامنی نیست که قدرت بر گناه دارد و آلوده نمی گردد. همانا عفیف پاكدامن، فرشته ای از فرشته هاست.
📚 حکمت ۴۷۴
💠 @herzemamejavad
🆔 @herzemamejavad
✍رسول خدا فرمودند:
آفت زیرکی غرور است،
آفت شجاعت تجاوز،
آفت بخشندگی منت،
آفت زیبایی تکبر،
آفت عبادت سستی،
آفت سخن دروغ،
آفت علم فراموشی،
آفت بردباری سبکسری،
آفت بزرگ زاده گی فخر فروشی
و آفت سخاوت، زیاده روی!
📚کنز العمال: ۴۴۰۹۱
💠: @bent_hosein🌷
آفت زیرکی غرور است،
آفت شجاعت تجاوز،
آفت بخشندگی منت،
آفت زیبایی تکبر،
آفت عبادت سستی،
آفت سخن دروغ،
آفت علم فراموشی،
آفت بردباری سبکسری،
آفت بزرگ زاده گی فخر فروشی
و آفت سخاوت، زیاده روی!
📚کنز العمال: ۴۴۰۹۱
💠: @bent_hosein🌷
✨﷽✨
📃گزیدهای از وصیتنامه شهید سپهبد قاسم سلیمانی
✍خدایا برای دفاع از دینت، دویدم و افتادم و بلند شدم. خدایا ثروت دستانم وقتی است که سلاح برای دینت به دست گرفتم. خدایا ثروت چشمانم گوهر اشک دفاع از مظلوم است. خدایا سپاس که مرا از اشک بر فرزندان فاطمه(س) بهرهمند نمودی. سپهبد قاسم سلیمانی خطاب به علما: حضرت آیتالله خامنهای را مظلوم و تنها میبینم. او نیازمند همراهی شماست. خدایا سپاس که سرباز خمینی کبیر شدم. خدایا شکرگزارم که مرا در مسیر حکیم امروز اسلام، خامنه ای عزیز قرار دادی. امام، اسلام را پشتوانه ایران کرد. خدایا مرا بپذیر آنچنان که شایسته تو باشم. به فرزندان شهدا به چشم ادب و احترام بنگرید.
سپهبد قاسم سلیمانی خطاب به سیاسیون: در رقابتها و مناظرات، دین و انقلاب را تضعیف نکنید.با فرزندان و پدر و مادر شهدا همیشه مانوس بودم. در مسائل سیاسی، ولایت فقیه را بر سایر امور ترجیح دهید. دوست دارم کرمان همیشه با ولایت بماند. امروز به تقدیر الهی از میان شما رفتهام. نیروهای مسلح را برای دفاع از اسلام و کشور احترام کنید. فرزندانتان را با نام و تصاویر شهدا آشنا کنید. حرمت ولایت فقیه را حرمت مقدسات بدانید. اگر خیمه جمهوری اسلامی آسیب ببیند، بیتاللهالحرام و قرآن آسیب خواهد دید. برای نجات اسلام، خیمه ولایت را رها نکنید. امروز، قرارگاه حسینبنعلی ایران است. فشار دشمنان، شما را دچار تفرقه نکند. خدای عزیز! سالهاست از کاروان شهدا جاماندهام. خداوندا مرا پاکیزه بپذیر، آنچنان که شایسته دیدارت شوم.
خدایا برای دفاع از دینت، خندیدم و خنداندم، گریستم و گریاندم. خدایا مرا به قافلهای که به سویت آمدند، متصل کن. شهادت میدهم که قیامت حق است. قرآن حق است. بهشت و جهنّم حق است. سؤال و جواب حق است. معاد، عدل، امامت، نبوّت حق است. خداوندا! در دستانم چیزی را ذخیره کردهام که به این ذخیره امید دارم و آن روان بودن پیوسته به سمت تو است. وقتی آنها را به سمتت بلند کردم، وقتی آنها را برایت بر زمین و زانو گذاردم، وقتی سلاح را برای دفاع از دینت به دست گرفتم؛ اینها ثروتِ دست من است.
↶【به ما بپیوندید 】↷
_____________________
@bent_hosein
📃گزیدهای از وصیتنامه شهید سپهبد قاسم سلیمانی
✍خدایا برای دفاع از دینت، دویدم و افتادم و بلند شدم. خدایا ثروت دستانم وقتی است که سلاح برای دینت به دست گرفتم. خدایا ثروت چشمانم گوهر اشک دفاع از مظلوم است. خدایا سپاس که مرا از اشک بر فرزندان فاطمه(س) بهرهمند نمودی. سپهبد قاسم سلیمانی خطاب به علما: حضرت آیتالله خامنهای را مظلوم و تنها میبینم. او نیازمند همراهی شماست. خدایا سپاس که سرباز خمینی کبیر شدم. خدایا شکرگزارم که مرا در مسیر حکیم امروز اسلام، خامنه ای عزیز قرار دادی. امام، اسلام را پشتوانه ایران کرد. خدایا مرا بپذیر آنچنان که شایسته تو باشم. به فرزندان شهدا به چشم ادب و احترام بنگرید.
سپهبد قاسم سلیمانی خطاب به سیاسیون: در رقابتها و مناظرات، دین و انقلاب را تضعیف نکنید.با فرزندان و پدر و مادر شهدا همیشه مانوس بودم. در مسائل سیاسی، ولایت فقیه را بر سایر امور ترجیح دهید. دوست دارم کرمان همیشه با ولایت بماند. امروز به تقدیر الهی از میان شما رفتهام. نیروهای مسلح را برای دفاع از اسلام و کشور احترام کنید. فرزندانتان را با نام و تصاویر شهدا آشنا کنید. حرمت ولایت فقیه را حرمت مقدسات بدانید. اگر خیمه جمهوری اسلامی آسیب ببیند، بیتاللهالحرام و قرآن آسیب خواهد دید. برای نجات اسلام، خیمه ولایت را رها نکنید. امروز، قرارگاه حسینبنعلی ایران است. فشار دشمنان، شما را دچار تفرقه نکند. خدای عزیز! سالهاست از کاروان شهدا جاماندهام. خداوندا مرا پاکیزه بپذیر، آنچنان که شایسته دیدارت شوم.
خدایا برای دفاع از دینت، خندیدم و خنداندم، گریستم و گریاندم. خدایا مرا به قافلهای که به سویت آمدند، متصل کن. شهادت میدهم که قیامت حق است. قرآن حق است. بهشت و جهنّم حق است. سؤال و جواب حق است. معاد، عدل، امامت، نبوّت حق است. خداوندا! در دستانم چیزی را ذخیره کردهام که به این ذخیره امید دارم و آن روان بودن پیوسته به سمت تو است. وقتی آنها را به سمتت بلند کردم، وقتی آنها را برایت بر زمین و زانو گذاردم، وقتی سلاح را برای دفاع از دینت به دست گرفتم؛ اینها ثروتِ دست من است.
↶【به ما بپیوندید 】↷
_____________________
@bent_hosein
#یا_حسینــــــــــ♥
گفتم: تا کربلا چقدر راه است؟
گفت: چند لحظه ...
هر کجا باشی مهمان اویی!
رو به قبله بایست و سه بار بگو:
صلی الله علیک یا ابا عبدالله
❣ @bent_hosein
گفتم: تا کربلا چقدر راه است؟
گفت: چند لحظه ...
هر کجا باشی مهمان اویی!
رو به قبله بایست و سه بار بگو:
صلی الله علیک یا ابا عبدالله
❣ @bent_hosein
🌙حکایتی بسیار زیبا !!!!!
سر راه امام حسین یک غلام ، گریه میکرد ناراحت بود دلش گرفته بود .
دلش گرفته است ، غلام هم هست، ضعیف است، یک جایی نشسته، سر راه امام حسین هم هست، تمام شد دیگر!
همۀ شرایط نجات فراهم است. آدم کافی است مظلوم باشد، ضعیف باشد، دلش گرفته باشد، سر راه امام حسین هم بنشیند. همین چند تا شرط کافی است برای امام حسین علیهالسلام رد نشد از پیشش، دید دارد آه میکِشد، یک تکه نان میخورد، یک تکه نان میاندازد جلوی سگ. آقا فرمود چه شده است؟
گفت آقا ولم کن!
گفت نه چه شده تو به من بگو!
گفت غلام یک ارباب یهودی هستم، هیچکسی هم نمیخرد ما را ببرد از اینجا بیاورد بیرون خودمان هم دیگر خسته شدم دیگر کسی ما را در نمیآورد.
آقا فرمود بلند شو برویم!
آوردش درِ خانۀ یهودی .
در زد تا یهودی آمد، شناخت السلام علیک یا ابا عبدالله!
اینقدر احترام به امام حسین کرد! آقا درِ خانۀ ما آمدی؟!
آقا فرمود که این غلامت را خواستم بخرم میفروشیش به ما؟
گفت آقا بخریش؟ مال شما! اصلاً این هدیه به شما!
آقا بلافاصله به غلام فرمود من هم تو را در راه خدا آزاد کردم.
(( تو که هستی حسین 🌺))
خانم یهودی از تَه خانه آمد گفت السلام علیک یا ابا عبدالله!
ناز قدمهای تو آن باغی که آن غلام تویش خدمت میکرد باغ مال من بود، من هم باغ را به او میبخشم.
آقا لبخند زد به صورت غلامِ دیدی؟
دیگر دلت گرفته که نیست؟
آقا خواست خداحافظی بکند یک غلام آنجوری آزاد کرد دو تا غلام دیگر اینجوری.
خانمِ گفت آقا تا اینجا هستی من میخواستم به خاطر یمن قدمهای تو مسلمان بشوم اشهد أن لا اله الّا الله!
مردِ هم مسلمان شد.
او را از غلامی آنها نجات داد اینها را از غلامی شیطان نجات داد و هوای نفس
(گزیده ای از سخنرانی استاد پناهیان)
((به یاد غلام سیه چهره کربلا که سر بر زانوی امام عاشقانه جان داد🌺))
❣ @bent_hosein
سر راه امام حسین یک غلام ، گریه میکرد ناراحت بود دلش گرفته بود .
دلش گرفته است ، غلام هم هست، ضعیف است، یک جایی نشسته، سر راه امام حسین هم هست، تمام شد دیگر!
همۀ شرایط نجات فراهم است. آدم کافی است مظلوم باشد، ضعیف باشد، دلش گرفته باشد، سر راه امام حسین هم بنشیند. همین چند تا شرط کافی است برای امام حسین علیهالسلام رد نشد از پیشش، دید دارد آه میکِشد، یک تکه نان میخورد، یک تکه نان میاندازد جلوی سگ. آقا فرمود چه شده است؟
گفت آقا ولم کن!
گفت نه چه شده تو به من بگو!
گفت غلام یک ارباب یهودی هستم، هیچکسی هم نمیخرد ما را ببرد از اینجا بیاورد بیرون خودمان هم دیگر خسته شدم دیگر کسی ما را در نمیآورد.
آقا فرمود بلند شو برویم!
آوردش درِ خانۀ یهودی .
در زد تا یهودی آمد، شناخت السلام علیک یا ابا عبدالله!
اینقدر احترام به امام حسین کرد! آقا درِ خانۀ ما آمدی؟!
آقا فرمود که این غلامت را خواستم بخرم میفروشیش به ما؟
گفت آقا بخریش؟ مال شما! اصلاً این هدیه به شما!
آقا بلافاصله به غلام فرمود من هم تو را در راه خدا آزاد کردم.
(( تو که هستی حسین 🌺))
خانم یهودی از تَه خانه آمد گفت السلام علیک یا ابا عبدالله!
ناز قدمهای تو آن باغی که آن غلام تویش خدمت میکرد باغ مال من بود، من هم باغ را به او میبخشم.
آقا لبخند زد به صورت غلامِ دیدی؟
دیگر دلت گرفته که نیست؟
آقا خواست خداحافظی بکند یک غلام آنجوری آزاد کرد دو تا غلام دیگر اینجوری.
خانمِ گفت آقا تا اینجا هستی من میخواستم به خاطر یمن قدمهای تو مسلمان بشوم اشهد أن لا اله الّا الله!
مردِ هم مسلمان شد.
او را از غلامی آنها نجات داد اینها را از غلامی شیطان نجات داد و هوای نفس
(گزیده ای از سخنرانی استاد پناهیان)
((به یاد غلام سیه چهره کربلا که سر بر زانوی امام عاشقانه جان داد🌺))
❣ @bent_hosein