basicenglishlearner
18.1K subscribers
1.25K photos
609 videos
23 files
895 links
Download Telegram
Not only ........... the documents, but she also organized the entire meeting.
Anonymous Quiz
65%
A) she prepared
18%
B) did she prepare
5%
C) prepared she
12%
D) she did prepare
7
لغات مهم کاربردی ، برای کارهای روزانه

1. Wake up – بیدار شدن

2. Brush teeth – مسواک زدن

3. Wash face – شستن صورت

4. Make a cup of coffee – یک فنجان قهوه درست کردن

5. Have breakfast – صبحانه خوردن

6. Get dressed – لباس پوشیدن

7. Go to work – به سر کار رفتن

8. Answer emails – به ایمیل‌ها پاسخ دادن

9. Attend meetings – در جلسات شرکت کردن

10. Work on projects – روی پروژه‌ها کار کردن

11. Have lunch – ناهار خوردن

12. Go for a walk – پیاده‌روی رفتن

13. Cook dinner – شام پختن

14. Watch favorite TV show – برنامه تلویزیونی مورد علاقه را تماشا کردن

15. Read a book – کتاب خواندن

16. Turn off the lights – چراغ‌ها را خاموش کردن

17. Sleep – خوابیدن

@basicenglishlearner
14🥰2
English:
I usually wake up at 7 a.m. Every morning, I brush my teeth and wash my face. Then, I make a cup of coffee and have breakfast. At 8 a.m., I get dressed and go to work.
During the day, I answer emails, attend meetings, and work on my projects. Around 1 p.m., I have lunch with my colleagues.
In the evening, I finish work at 5 p.m. and go for a short walk. After that, I cook dinner and watch my favorite TV show.
Before going to bed, I read a book for a while. Finally, I turn off the lights and sleep around 11 p.m.


---

فارسی:
من معمولاً ساعت ۷ صبح بیدار می‌شوم. هر صبح، دندان‌هایم را مسواک می‌زنم و صورتم را می‌شویم. سپس یک فنجان قهوه درست می‌کنم و صبحانه می‌خورم. ساعت ۸ صبح لباس می‌پوشم و به سر کار می‌روم.
در طول روز، به ایمیل‌ها پاسخ می‌دهم، در جلسات شرکت می‌کنم و روی پروژه‌هایم کار می‌کنم. حدود ساعت ۱ بعدازظهر با همکارانم ناهار می‌خورم.
عصر، ساعت ۵ کارم را تمام می‌کنم و کمی پیاده‌روی می‌روم. بعد از آن، شام می‌پزم و برنامه تلویزیونی مورد علاقه‌ام را تماشا می‌کنم.
قبل از خواب، کمی کتاب می‌خوانم. در نهایت، چراغ‌ها را خاموش می‌کنم و حدود ساعت ۱۱ شب می‌خوابم.

@basicenglisglearner
18
این ضرب المثل رو کامل کنید:

"Don't count your chickens .......... they hatch."
Anonymous Quiz
17%
a) after
12%
b) when
62%
c) before
8%
d) unless
4👍2
English:
Last summer, I traveled to Isfahan with my friends. We visited the old bridges, took many photos, and enjoyed the delicious food. One evening, we sat by the river and listened to the sound of the water. It was a trip I will never forget.

فارسی:
تابستان گذشته با دوستانم به اصفهان سفر کردم. از پل‌های قدیمی دیدن کردیم، عکس‌های زیادی گرفتیم و از غذای خوشمزه لذت بردیم. یک شب کنار رودخانه نشستیم و به صدای آب گوش دادیم. این سفری بود که هرگز فراموش نخواهم کرد.
---

📌 نکته آموزشی گرامر – Past Simple:

گذشته ساده برای توصیف کارهایی که در گذشته تمام شده‌اند استفاده می‌شود.


شکل مثبت معمولاً با فعل گذشته می‌آید

(traveled, visited, took, enjoyed, sat).

برای جملات منفی و سوالی از did استفاده می‌کنیم:

منفی: We didn’t visit the museum.
(ما از موزه دیدن نکردیم.)

سوالی: ?Did you enjoy the trip
(از سفر لذت بردی؟)

@basicenglishlearner
9
The scientist tried to ........ the results before publishing them.
دانشمند قبل از انتشار، سعی کرد نتایج را __ کند.
Anonymous Quiz
55%
a) alter
15%
b) altar
30%
c) alert
👍6
اینجا ۱۰ لغت انگلیسی با مترادف (synonym) و ترجمه فارسیشون رو آوردم:

1. Big = Large → بزرگ


2. Small = Tiny → کوچک / ریز


3. Happy = Glad → خوشحال


4. Sad = Unhappy → غمگین


5. Fast = Quick → سریع


6. Begin = Start → شروع کردن


7. End = Finish → پایان دادن


8. Beautiful = Pretty → زیبا


9. Smart = Clever → باهوش


10. Difficult = Hard → سخت

@basicenglishlearner
👍11👏21
پیج اینستاگرام خانم بکتاش 👇👇مربوط به گردشگری و تاریخ
https://instagram.com/_u/parisaabaktash
1
I wish I __ more time to travel.
Anonymous Quiz
26%
) have
65%
b) had
9%
c) having
8
متن انگلیسی (سطح متوسط)

Every morning, Sarah wakes up at 6 a.m. She usually drinks a cup of coffee and reads the news before going to work.
Yesterday, she woke up late, so she didn’t have time for breakfast.

---

📝 ترجمه فارسی

هر روز صبح، سارا ساعت ۶ بیدار می‌شود. او معمولاً یک فنجان قهوه می‌نوشد و قبل از رفتن به سر کار، اخبار را می‌خواند.
دیروز، او دیر بیدار شد، بنابراین وقت صبحانه نداشت.
---

📌 نکته آموزشی

در متن بالا می‌بینیم:

زمان حال ساده (Present Simple):

Sarah wakes up at 6 a.m. (یک کار روتین و عادت روزانه)


زمان گذشته ساده (Past Simple):

Yesterday, she woke up late. (یک اتفاق تمام‌شده در گذشته)



👉 نکته: برای عادت‌ها و کارهای روزمره از حال ساده استفاده می‌کنیم، ولی برای رویدادهای خاص گذشته از گذشته ساده.

@basicenglishlearner
6
Forwarded from Lovely English
لغت CALL وقتی با حروف اضافه میاد، تبدیل به Phrasal Verb میشه و کلی معنی کاربردی پیدا می‌کنه. اینا مهم‌ترین‌هاش هستن:
---

🔹 عبارات پرکاربرد با CALL

1️⃣ Call off = لغو کردن

They called off the meeting.

جلسه رو لغو کردند.


2️⃣ Call back = دوباره تماس گرفتن

I’ll call you back later.

بعداً بهت زنگ می‌زنم.


3️⃣ Call up = تماس گرفتن (معمولاً تلفنی)

She called up her friend to invite her.

او به دوستش زنگ زد تا دعوتش کند.


4️⃣ Call out = صدا زدن / به چالش کشیدن

He called out her name.

اسمش رو صدا زد.

The player was called out for cheating.

بازیکن به خاطر تقلب به چالش کشیده شد.


5️⃣ Call on = به دیدار کسی رفتن / از کسی درخواست کمک کردن

I’ll call on my grandmother tomorrow.

فردا به دیدن مادربزرگم می‌روم.

The teacher called on me to answer.

معلم من رو صدا زد تا جواب بدم.


6️⃣ Call for = نیاز داشتن / درخواست کردن

This situation calls for patience.

این موقعیت به صبر نیاز داره.

They called for help.

اون‌ها کمک خواستند.


7️⃣ Call in = دعوت کردن / احضار کردن

The boss called in an expert.

رئیس یک کارشناس رو دعوت کرد.

---
@lovely_english
13
✈️ English Learning

Sentence:
Traveling is the best way to learn new things.

Vocabulary:

Traveling = سفر کردن

the best way = بهترین راه

to learn = یاد گرفتن

new things = چیزهای جدید


فارسی:
سفر کردن بهترین راه برای یاد گرفتن چیزهای جدید است.


---

نکته: وقتی می‌خواهیم درباره روش یا راهی برای انجام کاری صحبت کنیم، از عبارت the best way to + verb استفاده می‌کنیم.

@basicenglishlearner
2
What does the word "generous" mean?

معنی این کلمه چبست؟ ( بعد از انتخاب جوابتون، روی لامپ بزنید و جواب درست رو بدید)
Anonymous Quiz
11%
a) Someone who likes to save money
77%
b) Someone who gives and shares with others
12%
c) Someone who is always angry
3👍2
حتماً! در اینجا ۵ لغت مترادف و ۵ لغت متضاد همراه با معنی فارسی در حد متوسط آورده‌ام:

مترادف‌ها (Synonyms)

1. Happy – Joyful

Happy (شاد) – Joyful (خوشحال، شاد)

2. Big – Large

Big (بزرگ) – Large (وسیع، بزرگ)


3. Fast – Quick

Fast (سریع) – Quick (زود، سریع)


4. Smart – Intelligent

Smart (باهوش) – Intelligent (ذکاوت، باهوش)


5. Beautiful – Attractive

Beautiful (زیبا) – Attractive (جذاب، دلربا)


---

متضادها (Antonyms)

1. Hot – Cold

Hot (گرم) – Cold (سرد)


2. Easy – Difficult

Easy (آسان) – Difficult (سخت، دشوار)


3. Light – Heavy

Light (سبک) – Heavy (سنگین)


4. Old – Young

Old (قدیمی، پیر) – Young (جوان)


5. Full – Empty

Full (پر) – Empty (خالی)


@basicenglishlearner
4👍3
She said, "I am going to the store later."

جمله بالا جمله نقل قول مستقیمه، نقل قول غیر مستقیم این جمله کدامیک از جملات زیر میباشد:
Anonymous Quiz
26%
a) She said that she is going to the store later.
44%
b) She said that she was going to the store later.
31%
c) She said that she will be going to the store later.
7🥰1
این یک مکالمه ساده درباره خرید لباس در یک مغازه هست به همراه جملات کاربردی و ترجمه‌شون:
---
مشتری:
Hello! Can I try this shirt?
سلام! می‌تونم این پیراهن رو پرو کنم؟

فروشنده:
Sure, the fitting room is over there.
البته، اتاق پرو اونجاست.

مشتری:
Do you have this in a bigger size?
این رو سایز بزرگ‌تر دارید؟

فروشنده:
Yes, we have medium and large sizes.
بله، سایز متوسط و بزرگ داریم.

مشتری:
How much is this shirt?
قیمت این پیراهن چنده؟

فروشنده:
It’s 30 dollars.
قیمتش ۳۰ دلار هست.

مشتری:
Can I pay by card?
می‌تونم با کارت پرداخت کنم؟

فروشنده:
Yes, we accept card payments.
بله، کارت قبول می‌کنیم.

مشتری:
Thank you! I’ll take it.
ممنون! می‌خرمش.

@basicenglishlearner
👍94🤔1
یه مکالمه ساده و کاربردی بین مسافر و مأمور کنترل پاسپورت در فرودگاه هست، با ترجمه فارسی:


Officer: Good morning. May I see your passport, please?
صبح بخیر. می‌تونم لطفاً گذرنامه شما رو ببینم؟

You: Sure, here it is.
حتماً، این هم گذرنامه‌ام.

Officer: Thank you. What is the purpose of your visit?
متشکرم. هدف سفر شما چیه؟

You: I’m here for tourism.
من برای گردشگری اومدم.

Officer: How long will you be staying?
چقدر قصد دارید اینجا بمونید؟

You: About five days.
حدود پنج روز.

Officer: Enjoy your stay. Welcome to [City]!
اقامت خوشی داشته باشید. خوش آمدید به [نام شهر]!
You: Thank you!
متشکرم!

@basicenglishlearner
11👍2
"The scientist’s theory was initially met with ___ by her peers, who found it hard to believe."
«نظریه‌ی دانشمند در ابتدا با ___ توسط همکارانش مواجه شد، که برایشان سخت بود باور کنند.»
Anonymous Quiz
20%
A)admiration
36%
B) skepticism
18%
C) enthusiasm
26%
D) indifference
4🔥1
۶ فعل دوقسمتی پرکاربرد انگلیسی
1️⃣ Turn up
ظاهر شدن / صدا را زیاد کردن
2️⃣ Look after
مراقبت کردن / نگهداری کردن
3️⃣ Give up
تسلیم شدن / دست کشیدن
4️⃣ Put off
به تعویق انداختن
5️⃣ Carry on
ادامه دادن
6️⃣ Find out
کشف کردن / متوجه شدن

@basicenglishlearner
10