Forwarded from Lovely English
---ضرب المثلهای انگلیسی
1. Don’t count your chickens before they hatch.
🐣 جوجه رو آخر پاییز میشمرن.
🔹 یعنی: زود خوشحال نشو تا نتیجه قطعی نشده.
---
2. Actions speak louder than words.
🗣️ دو صد گفته چون نیم کردار نیست.
🔹 یعنی: عمل مهمتر از حرف زدنه.
---
3. Every cloud has a silver lining.
☁️ پایان شب سیه سپید است.
🔹 یعنی: توی هر اتفاق بد، یه نکتهی خوب پیدا میشه.
---
4. You can’t have your cake and eat it too.
🍰 هم خدا رو میخوای هم خرما رو!
🔹 یعنی: نمیتونی دو چیز متضاد رو با هم بخوای.
---
5. The grass is always greener on the other side.
🌿 مرغ همسایه غازه!
🔹 یعنی: چیزی که مال بقیهست همیشه بهتر به نظر میاد.
@lovely_engllish
1. Don’t count your chickens before they hatch.
🐣 جوجه رو آخر پاییز میشمرن.
🔹 یعنی: زود خوشحال نشو تا نتیجه قطعی نشده.
---
2. Actions speak louder than words.
🗣️ دو صد گفته چون نیم کردار نیست.
🔹 یعنی: عمل مهمتر از حرف زدنه.
---
3. Every cloud has a silver lining.
☁️ پایان شب سیه سپید است.
🔹 یعنی: توی هر اتفاق بد، یه نکتهی خوب پیدا میشه.
---
4. You can’t have your cake and eat it too.
🍰 هم خدا رو میخوای هم خرما رو!
🔹 یعنی: نمیتونی دو چیز متضاد رو با هم بخوای.
---
5. The grass is always greener on the other side.
🌿 مرغ همسایه غازه!
🔹 یعنی: چیزی که مال بقیهست همیشه بهتر به نظر میاد.
@lovely_engllish
❤5👍1
🗣️ ۵ جمله پرکاربرد برای مکالمه روزمره انگلیسی
اگه میخوای انگلیسی رو تو زندگی واقعی استفاده کنی، این جملهها رو یاد بگیر و تمرین کن:
---
1️⃣ How’s it going?
یعنی: «اوضاع چطوره؟»
📌 یه جور احوالپرسی غیررسمی.
2️⃣ I’m just looking, thanks.
یعنی: «فقط دارم نگاه میکنم، ممنون.»
📌 وقتی تو فروشگاهی و نمیخوای چیزی بخری.
3️⃣ Can I get a coffee to go?
یعنی: «میتونم یه قهوه برای بیرون بردن داشته باشم؟»
📌 «to go» یعنی بیرونبر.
4️⃣ I’m not sure. Let me check.
یعنی: «مطمئن نیستم، بذار چک کنم.»
📌 کاربردی برای هر مکالمهای!
5️⃣ That sounds good to me.
یعنی: «برای من خوبه / اوکیه.»
📌 وقتی با پیشنهادی موافقی.
@basicenglishlearner
اگه میخوای انگلیسی رو تو زندگی واقعی استفاده کنی، این جملهها رو یاد بگیر و تمرین کن:
---
1️⃣ How’s it going?
یعنی: «اوضاع چطوره؟»
📌 یه جور احوالپرسی غیررسمی.
2️⃣ I’m just looking, thanks.
یعنی: «فقط دارم نگاه میکنم، ممنون.»
📌 وقتی تو فروشگاهی و نمیخوای چیزی بخری.
3️⃣ Can I get a coffee to go?
یعنی: «میتونم یه قهوه برای بیرون بردن داشته باشم؟»
📌 «to go» یعنی بیرونبر.
4️⃣ I’m not sure. Let me check.
یعنی: «مطمئن نیستم، بذار چک کنم.»
📌 کاربردی برای هر مکالمهای!
5️⃣ That sounds good to me.
یعنی: «برای من خوبه / اوکیه.»
📌 وقتی با پیشنهادی موافقی.
@basicenglishlearner
❤10
Forwarded from شبکه کوییز زبان انگلیسی
او به تهران رسید.
Anonymous Quiz
33%
She arrived in Tehran.
55%
She arrived to Tehran.
13%
She arrived at Tehran.
❤4
Forwarded from شبکه کوییز زبان انگلیسی
کدوم جمله درسته؟
Anonymous Quiz
44%
1️⃣ I made him to leave early.
37%
2️⃣ I made him leave early.
19%
3️⃣ I made him leaving early.
❤6
🔹 این افعال باید همراه با حرف اضافه درست استفاده بشن. بعضیهاشون حفظکردنی هستن چون قاعده خاصی ندارن!
---
🔟 افعال رایج با حرف اضافه مخصوص + مثال + ترجمه:
1️⃣ Depend on (sb/sth)
✅ You can depend on me.
🔹 به کسی/چیزی وابسته بودن یا اعتماد داشتن
2️⃣ Listen to (sb/sth)
✅ I always listen to music while studying.
🔹 گوش دادن به
3️⃣ Believe in (sb/sth)
✅ I believe in hard work and consistency.
🔹 باور داشتن به
4️⃣ Apologize for (sth)
✅ She apologized for being late.
🔹 عذرخواهی کردن بابت چیزی
5️⃣ Wait for (sb/sth)
✅ We’re waiting for the bus.
🔹 منتظر کسی یا چیزی بودن
6️⃣ Think about (sth)
✅ I need time to think about your offer.
🔹 درباره چیزی فکر کردن
7️⃣ Look at (sb/sth)
✅ He looked at me and smiled.
🔹 نگاه کردن به
8️⃣ Laugh at (sb/sth)
✅ Why are you laughing at me?
🔹 به کسی/چیزی خندیدن
9️⃣ Talk about (sth)
✅ Let’s talk about your travel plans.
🔹 صحبت کردن درباره چیزی
🔟 Pay for (sth)
✅ Who’s going to pay for dinner?
🔹 پرداخت کردن برای چیزی
@basicenglishlearner
---
🔟 افعال رایج با حرف اضافه مخصوص + مثال + ترجمه:
1️⃣ Depend on (sb/sth)
✅ You can depend on me.
🔹 به کسی/چیزی وابسته بودن یا اعتماد داشتن
2️⃣ Listen to (sb/sth)
✅ I always listen to music while studying.
🔹 گوش دادن به
3️⃣ Believe in (sb/sth)
✅ I believe in hard work and consistency.
🔹 باور داشتن به
4️⃣ Apologize for (sth)
✅ She apologized for being late.
🔹 عذرخواهی کردن بابت چیزی
5️⃣ Wait for (sb/sth)
✅ We’re waiting for the bus.
🔹 منتظر کسی یا چیزی بودن
6️⃣ Think about (sth)
✅ I need time to think about your offer.
🔹 درباره چیزی فکر کردن
7️⃣ Look at (sb/sth)
✅ He looked at me and smiled.
🔹 نگاه کردن به
8️⃣ Laugh at (sb/sth)
✅ Why are you laughing at me?
🔹 به کسی/چیزی خندیدن
9️⃣ Talk about (sth)
✅ Let’s talk about your travel plans.
🔹 صحبت کردن درباره چیزی
🔟 Pay for (sth)
✅ Who’s going to pay for dinner?
🔹 پرداخت کردن برای چیزی
@basicenglishlearner
❤7
Forwarded from Lovely English
📘 10 More Useful English Collocations – Part 2
🎯 برای طبیعیتر صحبت کردن، این ترکیبها رو یاد بگیر!
---
1️⃣ Lose weight
✅ I’m trying to lose weight by exercising every day.
🔹 وزن کم کردن
2️⃣ Make progress
✅ She’s making great progress in English.
🔹 پیشرفت کردن
3️⃣ Keep in touch
✅ Let’s keep in touch after graduation.
🔹 در تماس بودن
4️⃣ Run a business
✅ His father runs a small business downtown.
🔹 اداره کردن یک کسبوکار
5️⃣ Catch someone’s attention
✅ The colorful ad caught my attention.
🔹 توجه کسی را جلب کردن
6️⃣ Come to an agreement
✅ After hours of discussion, they came to an agreement.
🔹 به توافق رسیدن
7️⃣ Set goals
✅ It’s important to set clear goals in life.
🔹 هدفگذاری کردن
8️⃣ Have fun
✅ We really had fun at the party last night.
🔹 خوش گذراندن
9️⃣ Get a job
✅ He’s hoping to get a job soon after graduation.
🔹 شغل پیدا کردن
🔟 Tell the truth
✅ Just tell the truth, even if it’s hard.
🔹 حقیقت را گفتن
@lovely_english
🎯 برای طبیعیتر صحبت کردن، این ترکیبها رو یاد بگیر!
---
1️⃣ Lose weight
✅ I’m trying to lose weight by exercising every day.
🔹 وزن کم کردن
2️⃣ Make progress
✅ She’s making great progress in English.
🔹 پیشرفت کردن
3️⃣ Keep in touch
✅ Let’s keep in touch after graduation.
🔹 در تماس بودن
4️⃣ Run a business
✅ His father runs a small business downtown.
🔹 اداره کردن یک کسبوکار
5️⃣ Catch someone’s attention
✅ The colorful ad caught my attention.
🔹 توجه کسی را جلب کردن
6️⃣ Come to an agreement
✅ After hours of discussion, they came to an agreement.
🔹 به توافق رسیدن
7️⃣ Set goals
✅ It’s important to set clear goals in life.
🔹 هدفگذاری کردن
8️⃣ Have fun
✅ We really had fun at the party last night.
🔹 خوش گذراندن
9️⃣ Get a job
✅ He’s hoping to get a job soon after graduation.
🔹 شغل پیدا کردن
🔟 Tell the truth
✅ Just tell the truth, even if it’s hard.
🔹 حقیقت را گفتن
@lovely_english
👍4
Forwarded from شبکه کوییز زبان انگلیسی
Not only ........... the documents, but she also organized the entire meeting.
Anonymous Quiz
65%
A) she prepared
18%
B) did she prepare
5%
C) prepared she
12%
D) she did prepare
❤7
لغات مهم کاربردی ، برای کارهای روزانه
1. Wake up – بیدار شدن
2. Brush teeth – مسواک زدن
3. Wash face – شستن صورت
4. Make a cup of coffee – یک فنجان قهوه درست کردن
5. Have breakfast – صبحانه خوردن
6. Get dressed – لباس پوشیدن
7. Go to work – به سر کار رفتن
8. Answer emails – به ایمیلها پاسخ دادن
9. Attend meetings – در جلسات شرکت کردن
10. Work on projects – روی پروژهها کار کردن
11. Have lunch – ناهار خوردن
12. Go for a walk – پیادهروی رفتن
13. Cook dinner – شام پختن
14. Watch favorite TV show – برنامه تلویزیونی مورد علاقه را تماشا کردن
15. Read a book – کتاب خواندن
16. Turn off the lights – چراغها را خاموش کردن
17. Sleep – خوابیدن
@basicenglishlearner
1. Wake up – بیدار شدن
2. Brush teeth – مسواک زدن
3. Wash face – شستن صورت
4. Make a cup of coffee – یک فنجان قهوه درست کردن
5. Have breakfast – صبحانه خوردن
6. Get dressed – لباس پوشیدن
7. Go to work – به سر کار رفتن
8. Answer emails – به ایمیلها پاسخ دادن
9. Attend meetings – در جلسات شرکت کردن
10. Work on projects – روی پروژهها کار کردن
11. Have lunch – ناهار خوردن
12. Go for a walk – پیادهروی رفتن
13. Cook dinner – شام پختن
14. Watch favorite TV show – برنامه تلویزیونی مورد علاقه را تماشا کردن
15. Read a book – کتاب خواندن
16. Turn off the lights – چراغها را خاموش کردن
17. Sleep – خوابیدن
@basicenglishlearner
❤14🥰2
English:
I usually wake up at 7 a.m. Every morning, I brush my teeth and wash my face. Then, I make a cup of coffee and have breakfast. At 8 a.m., I get dressed and go to work.
During the day, I answer emails, attend meetings, and work on my projects. Around 1 p.m., I have lunch with my colleagues.
In the evening, I finish work at 5 p.m. and go for a short walk. After that, I cook dinner and watch my favorite TV show.
Before going to bed, I read a book for a while. Finally, I turn off the lights and sleep around 11 p.m.
---
فارسی:
من معمولاً ساعت ۷ صبح بیدار میشوم. هر صبح، دندانهایم را مسواک میزنم و صورتم را میشویم. سپس یک فنجان قهوه درست میکنم و صبحانه میخورم. ساعت ۸ صبح لباس میپوشم و به سر کار میروم.
در طول روز، به ایمیلها پاسخ میدهم، در جلسات شرکت میکنم و روی پروژههایم کار میکنم. حدود ساعت ۱ بعدازظهر با همکارانم ناهار میخورم.
عصر، ساعت ۵ کارم را تمام میکنم و کمی پیادهروی میروم. بعد از آن، شام میپزم و برنامه تلویزیونی مورد علاقهام را تماشا میکنم.
قبل از خواب، کمی کتاب میخوانم. در نهایت، چراغها را خاموش میکنم و حدود ساعت ۱۱ شب میخوابم.
@basicenglisglearner
I usually wake up at 7 a.m. Every morning, I brush my teeth and wash my face. Then, I make a cup of coffee and have breakfast. At 8 a.m., I get dressed and go to work.
During the day, I answer emails, attend meetings, and work on my projects. Around 1 p.m., I have lunch with my colleagues.
In the evening, I finish work at 5 p.m. and go for a short walk. After that, I cook dinner and watch my favorite TV show.
Before going to bed, I read a book for a while. Finally, I turn off the lights and sleep around 11 p.m.
---
فارسی:
من معمولاً ساعت ۷ صبح بیدار میشوم. هر صبح، دندانهایم را مسواک میزنم و صورتم را میشویم. سپس یک فنجان قهوه درست میکنم و صبحانه میخورم. ساعت ۸ صبح لباس میپوشم و به سر کار میروم.
در طول روز، به ایمیلها پاسخ میدهم، در جلسات شرکت میکنم و روی پروژههایم کار میکنم. حدود ساعت ۱ بعدازظهر با همکارانم ناهار میخورم.
عصر، ساعت ۵ کارم را تمام میکنم و کمی پیادهروی میروم. بعد از آن، شام میپزم و برنامه تلویزیونی مورد علاقهام را تماشا میکنم.
قبل از خواب، کمی کتاب میخوانم. در نهایت، چراغها را خاموش میکنم و حدود ساعت ۱۱ شب میخوابم.
@basicenglisglearner
❤18
Forwarded from شبکه کوییز زبان انگلیسی
این ضرب المثل رو کامل کنید:
"Don't count your chickens .......... they hatch."
"Don't count your chickens .......... they hatch."
Anonymous Quiz
17%
a) after
12%
b) when
62%
c) before
8%
d) unless
❤4👍2
English:
Last summer, I traveled to Isfahan with my friends. We visited the old bridges, took many photos, and enjoyed the delicious food. One evening, we sat by the river and listened to the sound of the water. It was a trip I will never forget.
فارسی:
تابستان گذشته با دوستانم به اصفهان سفر کردم. از پلهای قدیمی دیدن کردیم، عکسهای زیادی گرفتیم و از غذای خوشمزه لذت بردیم. یک شب کنار رودخانه نشستیم و به صدای آب گوش دادیم. این سفری بود که هرگز فراموش نخواهم کرد.
---
📌 نکته آموزشی گرامر – Past Simple:
گذشته ساده برای توصیف کارهایی که در گذشته تمام شدهاند استفاده میشود.
شکل مثبت معمولاً با فعل گذشته میآید
(traveled, visited, took, enjoyed, sat).
برای جملات منفی و سوالی از did استفاده میکنیم:
منفی: We didn’t visit the museum.
(ما از موزه دیدن نکردیم.)
سوالی: ?Did you enjoy the trip
(از سفر لذت بردی؟)
@basicenglishlearner
Last summer, I traveled to Isfahan with my friends. We visited the old bridges, took many photos, and enjoyed the delicious food. One evening, we sat by the river and listened to the sound of the water. It was a trip I will never forget.
فارسی:
تابستان گذشته با دوستانم به اصفهان سفر کردم. از پلهای قدیمی دیدن کردیم، عکسهای زیادی گرفتیم و از غذای خوشمزه لذت بردیم. یک شب کنار رودخانه نشستیم و به صدای آب گوش دادیم. این سفری بود که هرگز فراموش نخواهم کرد.
---
📌 نکته آموزشی گرامر – Past Simple:
گذشته ساده برای توصیف کارهایی که در گذشته تمام شدهاند استفاده میشود.
شکل مثبت معمولاً با فعل گذشته میآید
(traveled, visited, took, enjoyed, sat).
برای جملات منفی و سوالی از did استفاده میکنیم:
منفی: We didn’t visit the museum.
(ما از موزه دیدن نکردیم.)
سوالی: ?Did you enjoy the trip
(از سفر لذت بردی؟)
@basicenglishlearner
❤9
Forwarded from شبکه کوییز زبان انگلیسی
The scientist tried to ........ the results before publishing them.
دانشمند قبل از انتشار، سعی کرد نتایج را __ کند.
دانشمند قبل از انتشار، سعی کرد نتایج را __ کند.
Anonymous Quiz
54%
a) alter
15%
b) altar
30%
c) alert
👍6
اینجا ۱۰ لغت انگلیسی با مترادف (synonym) و ترجمه فارسیشون رو آوردم:
1. Big = Large → بزرگ
2. Small = Tiny → کوچک / ریز
3. Happy = Glad → خوشحال
4. Sad = Unhappy → غمگین
5. Fast = Quick → سریع
6. Begin = Start → شروع کردن
7. End = Finish → پایان دادن
8. Beautiful = Pretty → زیبا
9. Smart = Clever → باهوش
10. Difficult = Hard → سخت
@basicenglishlearner
1. Big = Large → بزرگ
2. Small = Tiny → کوچک / ریز
3. Happy = Glad → خوشحال
4. Sad = Unhappy → غمگین
5. Fast = Quick → سریع
6. Begin = Start → شروع کردن
7. End = Finish → پایان دادن
8. Beautiful = Pretty → زیبا
9. Smart = Clever → باهوش
10. Difficult = Hard → سخت
@basicenglishlearner
👍11👏2❤1
پیج اینستاگرام خانم بکتاش 👇👇مربوط به گردشگری و تاریخ
https://instagram.com/_u/parisaabaktash
https://instagram.com/_u/parisaabaktash
❤1
Forwarded from شبکه کوییز زبان انگلیسی
❤8
✨ متن انگلیسی (سطح متوسط)
Every morning, Sarah wakes up at 6 a.m. She usually drinks a cup of coffee and reads the news before going to work.
Yesterday, she woke up late, so she didn’t have time for breakfast.
---
📝 ترجمه فارسی
هر روز صبح، سارا ساعت ۶ بیدار میشود. او معمولاً یک فنجان قهوه مینوشد و قبل از رفتن به سر کار، اخبار را میخواند.
دیروز، او دیر بیدار شد، بنابراین وقت صبحانه نداشت.
---
📌 نکته آموزشی
در متن بالا میبینیم:
زمان حال ساده (Present Simple):
Sarah wakes up at 6 a.m. (یک کار روتین و عادت روزانه)
زمان گذشته ساده (Past Simple):
Yesterday, she woke up late. (یک اتفاق تمامشده در گذشته)
👉 نکته: برای عادتها و کارهای روزمره از حال ساده استفاده میکنیم، ولی برای رویدادهای خاص گذشته از گذشته ساده.
@basicenglishlearner
Every morning, Sarah wakes up at 6 a.m. She usually drinks a cup of coffee and reads the news before going to work.
Yesterday, she woke up late, so she didn’t have time for breakfast.
---
📝 ترجمه فارسی
هر روز صبح، سارا ساعت ۶ بیدار میشود. او معمولاً یک فنجان قهوه مینوشد و قبل از رفتن به سر کار، اخبار را میخواند.
دیروز، او دیر بیدار شد، بنابراین وقت صبحانه نداشت.
---
📌 نکته آموزشی
در متن بالا میبینیم:
زمان حال ساده (Present Simple):
Sarah wakes up at 6 a.m. (یک کار روتین و عادت روزانه)
زمان گذشته ساده (Past Simple):
Yesterday, she woke up late. (یک اتفاق تمامشده در گذشته)
👉 نکته: برای عادتها و کارهای روزمره از حال ساده استفاده میکنیم، ولی برای رویدادهای خاص گذشته از گذشته ساده.
@basicenglishlearner
❤6
Forwarded from شبکه کوییز زبان انگلیسی
کدوم جمله درسته؟
Anonymous Quiz
22%
A) She enjoys to read books every night.
66%
B) She enjoys reading books every night.
11%
C) She enjoys read books every night.
❤1
Forwarded from Lovely English
لغت CALL وقتی با حروف اضافه میاد، تبدیل به Phrasal Verb میشه و کلی معنی کاربردی پیدا میکنه. اینا مهمترینهاش هستن:
---
🔹 عبارات پرکاربرد با CALL
1️⃣ Call off = لغو کردن
They called off the meeting.
جلسه رو لغو کردند.
2️⃣ Call back = دوباره تماس گرفتن
I’ll call you back later.
بعداً بهت زنگ میزنم.
3️⃣ Call up = تماس گرفتن (معمولاً تلفنی)
She called up her friend to invite her.
او به دوستش زنگ زد تا دعوتش کند.
4️⃣ Call out = صدا زدن / به چالش کشیدن
He called out her name.
اسمش رو صدا زد.
The player was called out for cheating.
بازیکن به خاطر تقلب به چالش کشیده شد.
5️⃣ Call on = به دیدار کسی رفتن / از کسی درخواست کمک کردن
I’ll call on my grandmother tomorrow.
فردا به دیدن مادربزرگم میروم.
The teacher called on me to answer.
معلم من رو صدا زد تا جواب بدم.
6️⃣ Call for = نیاز داشتن / درخواست کردن
This situation calls for patience.
این موقعیت به صبر نیاز داره.
They called for help.
اونها کمک خواستند.
7️⃣ Call in = دعوت کردن / احضار کردن
The boss called in an expert.
رئیس یک کارشناس رو دعوت کرد.
---
@lovely_english
---
🔹 عبارات پرکاربرد با CALL
1️⃣ Call off = لغو کردن
They called off the meeting.
جلسه رو لغو کردند.
2️⃣ Call back = دوباره تماس گرفتن
I’ll call you back later.
بعداً بهت زنگ میزنم.
3️⃣ Call up = تماس گرفتن (معمولاً تلفنی)
She called up her friend to invite her.
او به دوستش زنگ زد تا دعوتش کند.
4️⃣ Call out = صدا زدن / به چالش کشیدن
He called out her name.
اسمش رو صدا زد.
The player was called out for cheating.
بازیکن به خاطر تقلب به چالش کشیده شد.
5️⃣ Call on = به دیدار کسی رفتن / از کسی درخواست کمک کردن
I’ll call on my grandmother tomorrow.
فردا به دیدن مادربزرگم میروم.
The teacher called on me to answer.
معلم من رو صدا زد تا جواب بدم.
6️⃣ Call for = نیاز داشتن / درخواست کردن
This situation calls for patience.
این موقعیت به صبر نیاز داره.
They called for help.
اونها کمک خواستند.
7️⃣ Call in = دعوت کردن / احضار کردن
The boss called in an expert.
رئیس یک کارشناس رو دعوت کرد.
---
@lovely_english
❤13
✈️ English Learning
Sentence:
Traveling is the best way to learn new things.
Vocabulary:
Traveling = سفر کردن
the best way = بهترین راه
to learn = یاد گرفتن
new things = چیزهای جدید
فارسی:
سفر کردن بهترین راه برای یاد گرفتن چیزهای جدید است.
---
✅ نکته: وقتی میخواهیم درباره روش یا راهی برای انجام کاری صحبت کنیم، از عبارت the best way to + verb استفاده میکنیم.
@basicenglishlearner
Sentence:
Traveling is the best way to learn new things.
Vocabulary:
Traveling = سفر کردن
the best way = بهترین راه
to learn = یاد گرفتن
new things = چیزهای جدید
فارسی:
سفر کردن بهترین راه برای یاد گرفتن چیزهای جدید است.
---
✅ نکته: وقتی میخواهیم درباره روش یا راهی برای انجام کاری صحبت کنیم، از عبارت the best way to + verb استفاده میکنیم.
@basicenglishlearner
❤2
Forwarded from شبکه کوییز زبان انگلیسی
What does the word "generous" mean?
معنی این کلمه چبست؟ ( بعد از انتخاب جوابتون، روی لامپ بزنید و جواب درست رو بدید)
معنی این کلمه چبست؟ ( بعد از انتخاب جوابتون، روی لامپ بزنید و جواب درست رو بدید)
Anonymous Quiz
11%
a) Someone who likes to save money
77%
b) Someone who gives and shares with others
12%
c) Someone who is always angry
❤3👍2