انتخاب برتر
906 subscribers
10K photos
5.52K videos
408 files
1.4K links
@barta2 تو بذرِ حرف‌هايت را به باد بسپار، آن كه بايد برگيرد، برخواهد گرفت.

اینجا خانه‌ی دل ماست خانه ی : شعر، هنر و موسیقی ، متون سیاسی و فلسفی و‌ اجتماعی ادبی ، معرفی کتاب، .....
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به بهانه 25 اردیبهشت روز بزرگداشت #فردوسی
شاهنامه خوانی #همایون_شجریان در کنسرت نمایش سی

انتخاب‌برتر
@barta2
Akharin Dastan - سخاموزیک
Shahram Nazeri - سخاموزیک
روز #فردوسی گرامی باد

”بیا تا جهان را به بد نسپریم
به کوشش همه دست نیکی بریم

نباشد همی نیک و بد پایدار
همان به که نیکی بود یادگار”


#شهرام_ناظری
‍ داستان #ضحاک، یکی از جالب‌ترین قصه‌های #شاهنامه است :

۱ - ضحاک عرب است و پایتخت او بیت‌‌المقدس است ولی بر ایران ‌زمین سلطه‌دارد! چه رویای عجیبی است این کابوس #فردوسی.

۲ - شیطان در هیأت یک آشپز به‌ استخدام دربار در‌می‌آید و برای نخستین‌بار به ضحاک گوشت می‌خوراند.

طعم پرندگان بریان به ‌مذاق ضحاک خوش ‌می‌آید و تصمیم به تشویق آشپز جدید می‌گیرد.

۳ - ضحاک، آشپز را به‌حضور ‌می‌طلبد و از او تمجید می‌کند و به‌ او می‌گوید چه دستمزدی برای این غذای لذیذ طلب‌می‌کند؟
آشپز که همان شیطان است، می‌گوید بوسه بر شانه‌های شاه بهترین پاداش برای من است.

شاه از این تملق خوشش ‌می‌آید و اجازه بوسه می‌دهد!

۴ - روز بعد شانه‌های شاه زخم‌ می‌شود و پس از مدتی ‌زخم‌ها باز می‌شوند و دو مار سیاه از زخم‌ها بیرون‌می‌آیند! مارها تمایل‌دارند از گوش‌های ضحاک به‌داخل روند و مغز سر او را بخورند!

شیطان اینبار به هیأت حکیم ظاهر‌ می‌شود و می‌گوید تنها ‌‌راه بقای شاه این ‌است که هر‌ روز دو‌ جوان را قربانی‌کند و مغز سر آنان را به‌ مارها بدهد تا سیر شوند و اشتهایی برای خوردن مغز شاه نداشته‌باشند!

ضحاک بلافاصله می‌پذیرد و امر صادر‌ می شود!

۵ - هر‌ روز دو پسر جوان ایرانی به قید قرعه دستگیر ‌می‌شوند و به آشپزخانه دربار آورده‌ می‌شوند، ظاهرا عدالت برقرار است و به‌کسی ظلم‌ نمی‌شود.

ولی روزانه مغز سر دو‌ جوان، غذای مارها می‌شود؛ باشد که مغز شاه سالم ‌بماند!

قیمت مغز شاه سالانه بیش از هفتصد‌ مغز جوان است!

۶ - هیچکس جرأت مقاومت ندارد و ایرانیان کماکان دچار این گفتمان هستند که:
«بگذار همسایه فریاد بزند ، چرا من؟؟»
و خشنودی هر خانواده ایرانی این‌ است که امروز نوبت جوان آن‌ها نشده‌ است!

۷- «ارمایل» و «گرمایل» که اداره‌کننده آشپزخانه دربار هستند تصمیم‌ به‌ اقدام می‌گیرند؛ البته نه اقدامی «رادیکال» بلکه اقدامی «میان‌دارانه»

آن‌ها فکر می‌کنند که اگر هر روز یک ‌جوان را قربانی‌کنند و مغز سر آن ‌جوان را با مغز سر یک‌ گوسفند مخلوط ‌کنند، مارها تغییر طعم مغز را متوجه نمی‌شوند و با ‌این‌حساب آن‌ها می‌توانند در طول یک سال، سیصد و شصت و پنج جوان را نجات‌دهند!

جالب اینجاست که مارها «مغز» می‌خواهند، مغز!

نه قلب، نه جگر، نه ران، نه دست، فقط مغز!

هرکس که مغز ندارد خوش‌بگذراند، مارها فقط مغز طلب‌می‌کنند!

۸ - اقدام میاندارانه دو آشپز جواب ‌می‌دهد! مارها طعم مغز مخلوط را تشخیص‌ نمی‌دهند و هر روز از دو ‌جوان که به آشپزخانه سلطنتی سپرده‌ می‌شوند یکی آزاد می‌شود! ارمایل و گرمایل خشنودند که در‌سال ۳۶۵ نفر را نجات داده‌اند(نیمه پر لیوان)

۹ - ارمایل و گرمایل هر روز یک جوان را آزاد‌ می‌کنند و به‌او می‌گویند سر ‌به‌ بیابان بگذارد و در شهرها آفتابی‌ نشود که اگر معلوم ‌شود او از آشپزخانه حکومتی گریخته، هم او خوراک مارها می‌شود و هم سر ارمایل و گرمایل.

۱۰ - #کاوه_آهنگر بود و سه‌ جوانش خوراک مارهای حکومتی شده‌بودند. کاوه رادیکال بود؛ اگر ارمایل و گرمایل هم سه‌جوان داده بودند شاید رادیکال شده بودند...

۱۱ - ضحاک مار‌‌دوش تصمیم‌ می‌گیرد از رعایا نامه‌ای بگیرد مبنی ‌بر این‌که سلطانی دادگر است!

رعایا اطاعت ‌می‌کنند و به‌ صف می‌ایستند تا طوماری را امضا‌کنند به‌نفع دادگری ضحاک!

می‌ایستند و امضا‌ می‌کنند، در صف می‌ایستند و امضاء می‌کنند، در صف می‌ایستند و....

۱۲- نوبت به کاوه می‌رسد، امضا‌ نمی‌کند؛ طومار را پاره‌ می‌کند، فریاد‌ می‌زند که تو بیدادگری!

کاوه نمی‌ترسد!

۱۳- فریاد کاوه ، ضحاک و درباریان را وحشت‌زده می‌کند؛ این فریاد دلیرانه شمارش معکوس سقوط ضحاک است.

۱۴ - کاوه آهنگر پیشبند چرمی که هنگام کار بر تن می پوشید را بر سر نیزه میکند و این پرچم نماد قیامش میشود (درفش کاویانی)

۱۵ - با پیوستن جوانان آزاد شده از مسلخ ضحاک به کاوه، قیام علیه ضحاک آغاز می‌شود.

فروغ می‌گوید:

همه ترسند
همه می‌ترسند اما من و تو
به درخت و آب و آینه پیوستیم
و نترسیدیم.

@barta2
به گِرد‌ت شاعرانْ انبوه و هر یک قُلّه‌ای بِشْکوه 
تو امّا د‌ر میان گویی د‌ماوند‌ی که تنهایی

#محمدرضا_شفیعی_کدکنی
#روزنگار، ۲۵ اردیبهشت، بزرگداشت
#فردوسی
🔳 سه دلیل سقوط حکومت‌ها در نگاه فردوسی

#دکتر_سعید_معدنی

فردوسی یکی از متفکرانی است که تاریخ ایران باستان را از آغاز تا سقوط ساسانیان مطالعه کرده و خود نیز در قرن چهارم و پنجم هجری در طول عمر هفتاد و اندی ساله‌اش  شاهد ظهور و سقوط دولت‌هایی بوده است.

وی معتقد است که سه عامل موجب نابودی آنها می ‌شود:

🔹نخست؛ اوجگیری ظلم و ستم  عامل اصلی و مهم سقوط از دیدگاه فردوسی است. مردم توسط صاحبان زور سرکوب، زندانی، شکنجه، تحقیر و کشته می‌شوند.

🔹دوم؛ حذف نخبگان و به کارگیری بی‌مایه‌گان و بی‌خردان در مسند امور و مدیریت جامعه.

🔹سوم؛ ثروت اندوزی و سیری‌ناپذیری از داشتن دارایی که فساد مالی از سوی حکومتگران را به همراه دارد. با زور و تزویر جامعه فقیرتر و حقیرتر می‌شود.

سراینده شاهنامه در باره این سه عامل چنین می‌گوید؛

سرِ تخت شاهان بپیچد سه کار:
نخسین ز بیدادگر شهریار

دگر آنکه بی‌ سود را برکشد
ز مرد هنرمند سر درکشد

سوم آنکه با گنج خویشی کند
بکوشد به دینار بیشی کند

بدین ترتیب سه عامل:

ستمگری
سفله‌پروری
فزون‌خواهی

دلایل اصلی سقوط حکومت‌ها از دیدگاه حکیم توس #فردوسی است.

@barta2
چو سروِ سَهی گوژ گردد به باغ
بَر اوبَر شود تیره روشن چراغ

کُنَد برگ پژمرده و بیخ سست
سرش سوی پَستی گراید نخست

برویَد ز خاک و شود باز خاک
همه جای ترس‌ست و تیمار و باک

سرِ مایه‌ی مردِ سنگ و خرَد
ز گیتی بی‌آزاری اندرخورد
#فردوسی

و در این هفته باشد که:
پشیمان مبادی ز کَردار خویش


گزینش: جعفر جعفرزاده
چکامه_پارسی
در این خاک زَر خیز ایران زمین
نبودند جز مردمی پاک دین
همه دینشان مردی و داد بود
وز آن ، کشور آزاد و آباد بود
چو مهر و وفا بود خود کیششان
گنه بود آزار کس پیششان
همه بنده ی ناب یزدان پاک
همه دل پر از مهر این آب و خاک
بزرگی به مردی و فرهنگ بود
گدایی در این بوم و بر ننگ بود
کجا رفت آن دانش و هوش ما
که شد مهر میهن فراموش ما؟
که انداخت آتش در این بوستان
کز آن سوخت جان و دل دوستان؟
چه کردیم کین گونه گشتیم خوار؟
خرد را فکندیم این سان ز کار
نبود این چنین کشور و دین ما
کجا رفت آیین دیرین ما !؟
به یزدان که این کشور آباد بود
همه جای مردان آزاد بود
در این کشور آزادگی ارز داشت
کشاورز، خود خانه و مرز داشت
نه دشمن در این بوم و بر لانه داشت
نه بیگانه جایی در این خانه داشت
از آنروز دشمن بما چیره گشت
که ما را روان و خرد تیره گشت
از آنروز این خانه ویرانه شد
که نان آورش مرد بیگانه شد
چو ناکس به ده کدخدایی کند
کشاورز باید گدایی کند

#فردوسی
یادش امروز گرامی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یکی دخترش بود مریم به نام
خردمند و با سنگ و با رای و کام

#فردوسی

🗓
روزنگار | ۲۲ اردیبهشت
زادروز #مریم_میرزاخانی
روز جهانی زن در ریاضیات
ساخت مجسمه باشکوه #ابوالقاسم_فردوسی به ارتفاع ۳۸ متر و با به‌روزترین تکنولوژی ساخت مجسمه‌های غول‌آسا به سفارش حسین ثابت، سرمایه‌گذار شناخته‌شده ایرانی، آذر ۱۳۹۸ آغاز شد و یک سال بعد به پایان رسید. علم الهدی مانع نصب این مجسمه شد


📌مشخص است یک عربزاده عراقی دشمن ایران و ایرانیست .


چندسال پیش حسین ثابت هزینه ساخت یک مجسمه عظیم #فردوسی را دادو مقررشد در محل #دانشگاه_فردوسی نصب  شود.

مجسمه ساخته شد اما #امام_جمعه موافق این کار نبود،بنابراین قبل نصب دانشگاه فردوسی زد زیر قول وقرارش.

بعد گفتندبه در هتل ثابت در ورودی مشهد منتقل شود که آنجا هم نگذاشتند.
#شاهنامه

بسی رنج برد بیچاره در این سال سی
که ادب را زنده نگه دارد بدین پارسی
الآنم هنوز رنج میبرد
البته این بار مجسمه اش
چون آواره این پارکینگ و آن انباری شده!!!  / سعید  کوشافر
چوخورشید بنمود رخشان کلاه
چو سیمین سپر دید رخسار ماه

بترسید ماه از پی گفت وگوی
بخم اندر آمد بپوشید روی

#فردوسی

صبح بخیر
نگر تا چه کاری، همان بدروی
سخن هرچه گویی، همان بشنوی


#فردوسی