گذر در خیابان شیخ هادی و بازدید از خانه موزه مقدم، مقبره آقا شیخ هادی نجم آبادی، خانه مهین الملک و … پذیرایی در کافه کتاب دارالخلافه
گوشههایی از وقایع خیابان شیخ هادی بروایت من
http://safarnevis.com/?p=17414
گوشههایی از وقایع خیابان شیخ هادی بروایت من
http://safarnevis.com/?p=17414
ایران کجاست؟
نوشته تورج دریایی
استاد تاریخ ایران باستان دانشگاه کالیفرنیا ارواین
بهتازگی نوشتۀ خوب خانم سایه اقتصادینیا را دربارۀ سخنان آقای محسن نامجو خواندم و به این فکر افتادم که شاید بسیاری از هموطنان بخواهند بدانند که اصلاً کلمۀ «ایران» اولین بار کی و به چه صورت به شکل امروزی برای مرزهای کشورمان به کار رفته است. برای همین لازم دانستم که اولین و معتبرترین سندی را که برای شمردن مرزهای ایرانشهر (شهر به معنی ایالت یا منطقه) وجود دارد یادآوری کنم تا شکی باقی نماند که ایران برای گذشتگانمان هم وجود داشته است.
البته مفهوم ایران در طول تاریخ تغییراتی کرده است. امروزه هر آنکه در مرزهای کشور امروزی ایران زندگی می کند یا زاد و تبار ایرانی دارد ایرانی است، اما در گذشته مفهوم ایران و مرزهای جغرافیایی آن ـ اقلاً به گفتۀ خود ایرانیان قدیم ـ بسی وسیعتر بوده است. این حقیقت را میتوان از اولین کتیبهای دریافت که هزاروهشتصد سال پیش به قلم موبد بزرگ کرتیر نوشته شده است. کرتیر، که در قرن سوم میلادی میزیسته است، برعکس دیدِ پادشاهی که منطقۀ وسیعی را شاهنشاهی ایرانشهر میدانست، مرزهای ایران را بهدقت از انیران (غیرایران) تفکیک کرده است.
برای همین به خوبی می دانیم که در این دوهزارساله، نه تنها مفهوم ایران بلکه مرزهای ایران برای ایرانیان گذشته از کجا تا کجا بوده است. کرتیر در کتیبۀ خود مینویسد:
آوانویسی
w-m was ādurān ud mowūn anadar šahr ī Ērān, Pārs ud Pahlaw, Xūzestān ud Asūrestān ud Mēšān ud Nōdšīragān ud Ādurbādagān ud Spāhān ud Ray ud Kermān ud Sagestān ud Gurgān ud Marw ud Harēw ud Abaršahr ud Tūrestān ud Makurān ud Kušānšahr tā frāz ō Paškabūr padēx kerd
ترجمۀ آزاد
و من بس آتش و مغان در ایرانشهر (استانهای ایران):
پارس – پارت (خراسان) – خوزستان – آسورستان (شمال عراق) – میشان (خوزستان و جنوب عراق) – نودشیرگان (ادیابن / عراق) – آذربایجان – سپاهان – ری – کرمان – سیستان – گرگان – مرو (جنوب شرقی ترکمنستان) – هرات (غرب افغانستان) – ابرشهر (نیشابور) – توران (آسیای میانه) – مکران (بلوچستان) – کوشان (بلخ) تا پشاور (شمال غرب پاکستان) را ترویج دادم.
حال ما میتوانیم دربارۀ «ایران» صحبت کنیم و بگوییم که ایران چه بوده و چگونه مرزهایش تغییر کرده است. اما هرگز نمیتوانیم تصور کنیم که ایران وجود نداشته است، چون نه تنها در این کتیبۀ تاریخی، بلکه در متون فارسی میانه هم دربارۀ ایدۀ «ایرانی» یا «ایرانیت» (ایری) بهوضوح سخن گفته شده است.
منبع
D.N. MacKenzie, “Kerdir’s inscription,” in The Sasanian Rock Reliefs at Naqsh-i Rustam. Naqsh-i Rustam 6, Iranische Denkmäler. Lief. 13. Reihe II: Iranische Felsreliefs I, Berlin, 1989, pp. 35-72.
https://t.me/barBadeSaba
نوشته تورج دریایی
استاد تاریخ ایران باستان دانشگاه کالیفرنیا ارواین
بهتازگی نوشتۀ خوب خانم سایه اقتصادینیا را دربارۀ سخنان آقای محسن نامجو خواندم و به این فکر افتادم که شاید بسیاری از هموطنان بخواهند بدانند که اصلاً کلمۀ «ایران» اولین بار کی و به چه صورت به شکل امروزی برای مرزهای کشورمان به کار رفته است. برای همین لازم دانستم که اولین و معتبرترین سندی را که برای شمردن مرزهای ایرانشهر (شهر به معنی ایالت یا منطقه) وجود دارد یادآوری کنم تا شکی باقی نماند که ایران برای گذشتگانمان هم وجود داشته است.
البته مفهوم ایران در طول تاریخ تغییراتی کرده است. امروزه هر آنکه در مرزهای کشور امروزی ایران زندگی می کند یا زاد و تبار ایرانی دارد ایرانی است، اما در گذشته مفهوم ایران و مرزهای جغرافیایی آن ـ اقلاً به گفتۀ خود ایرانیان قدیم ـ بسی وسیعتر بوده است. این حقیقت را میتوان از اولین کتیبهای دریافت که هزاروهشتصد سال پیش به قلم موبد بزرگ کرتیر نوشته شده است. کرتیر، که در قرن سوم میلادی میزیسته است، برعکس دیدِ پادشاهی که منطقۀ وسیعی را شاهنشاهی ایرانشهر میدانست، مرزهای ایران را بهدقت از انیران (غیرایران) تفکیک کرده است.
برای همین به خوبی می دانیم که در این دوهزارساله، نه تنها مفهوم ایران بلکه مرزهای ایران برای ایرانیان گذشته از کجا تا کجا بوده است. کرتیر در کتیبۀ خود مینویسد:
آوانویسی
w-m was ādurān ud mowūn anadar šahr ī Ērān, Pārs ud Pahlaw, Xūzestān ud Asūrestān ud Mēšān ud Nōdšīragān ud Ādurbādagān ud Spāhān ud Ray ud Kermān ud Sagestān ud Gurgān ud Marw ud Harēw ud Abaršahr ud Tūrestān ud Makurān ud Kušānšahr tā frāz ō Paškabūr padēx kerd
ترجمۀ آزاد
و من بس آتش و مغان در ایرانشهر (استانهای ایران):
پارس – پارت (خراسان) – خوزستان – آسورستان (شمال عراق) – میشان (خوزستان و جنوب عراق) – نودشیرگان (ادیابن / عراق) – آذربایجان – سپاهان – ری – کرمان – سیستان – گرگان – مرو (جنوب شرقی ترکمنستان) – هرات (غرب افغانستان) – ابرشهر (نیشابور) – توران (آسیای میانه) – مکران (بلوچستان) – کوشان (بلخ) تا پشاور (شمال غرب پاکستان) را ترویج دادم.
حال ما میتوانیم دربارۀ «ایران» صحبت کنیم و بگوییم که ایران چه بوده و چگونه مرزهایش تغییر کرده است. اما هرگز نمیتوانیم تصور کنیم که ایران وجود نداشته است، چون نه تنها در این کتیبۀ تاریخی، بلکه در متون فارسی میانه هم دربارۀ ایدۀ «ایرانی» یا «ایرانیت» (ایری) بهوضوح سخن گفته شده است.
منبع
D.N. MacKenzie, “Kerdir’s inscription,” in The Sasanian Rock Reliefs at Naqsh-i Rustam. Naqsh-i Rustam 6, Iranische Denkmäler. Lief. 13. Reihe II: Iranische Felsreliefs I, Berlin, 1989, pp. 35-72.
https://t.me/barBadeSaba
Telegram
بر باد صبا
مطالبی کمتر شنیده شده از تاریخ
بررسی کودتای ۲۸ امرداد
سخنرانان:
دکتر علیرضا ملایی توانی
دکتر مجید تفرشی
دکتر صالح زمانی
تهران
ساختمان آرشیو ملی ایران
🗓 دوشنبه ۲۸ امرداد ۱۳۹۸
🕰 ساعت ۱۰ تا ۱۲
https://t.me/barBadeSaba
سخنرانان:
دکتر علیرضا ملایی توانی
دکتر مجید تفرشی
دکتر صالح زمانی
تهران
ساختمان آرشیو ملی ایران
🗓 دوشنبه ۲۸ امرداد ۱۳۹۸
🕰 ساعت ۱۰ تا ۱۲
https://t.me/barBadeSaba
به بهانه هشتادمین سالگرد آغاز جنگ جهانی دوم
پایان یک رویا
ایران در آستانه جنگ جهانی دوم
سخنرانان :
مجید تفرشی
فریدون مجلسی
زمان :
سهشنبه پنج شهریور ساعت ۱۷:۳۰
مکان :
خیابان نجات الهی ( ویلا ) - نبش خیابان ورشو - خانه اندیشمندان علوم انسانی - سالن حافظ
ورود برای عموم آزاد است.
https://t.me/barBadeSaba
پایان یک رویا
ایران در آستانه جنگ جهانی دوم
سخنرانان :
مجید تفرشی
فریدون مجلسی
زمان :
سهشنبه پنج شهریور ساعت ۱۷:۳۰
مکان :
خیابان نجات الهی ( ویلا ) - نبش خیابان ورشو - خانه اندیشمندان علوم انسانی - سالن حافظ
ورود برای عموم آزاد است.
https://t.me/barBadeSaba
در جریان سفر هئیت خسرو میرزا به روسیه در دوره فتحعلیشاه ، برحسب اتفاق دیداری کوتاه بین دو ادیب صورت میگیرد ؛ فاضلخان گروسی و الکساندر پوشکین .
ماجرای این دیدار کوتاه و درسی که گروسی به پوشکین میدهد را نویسنده توانا و نامدار روس در داستان « سفر به ارزروم » بزیبایی نقل کرده است .
https://t.me/barBadeSaba
ماجرای این دیدار کوتاه و درسی که گروسی به پوشکین میدهد را نویسنده توانا و نامدار روس در داستان « سفر به ارزروم » بزیبایی نقل کرده است .
https://t.me/barBadeSaba
Forwarded from کُرُن موزیک
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پنجم شهریور،تولد #غلامرضا_تختی
ویدیویی از دیدار غلامرضا تختی و هوشنگ ابتهاج که با دوربین سایه فیلمبرداری شده.
سایه در کتاب پیر پرنیان اندیش در مورد آخرین دیدار با تختی میگوید :
"دو هفته قبل از مرگش دیدمش. رفتم فرودگاه مهرآباد توی اون سالن قدیمی که هنوز سقفش نریخته بود. دیدم تختی اونجاست و من رفتم باهاش سلام علیک کردم. دیدم خیلی پریشانه. من فورة باهاش خداحافظی کردم. حس کردم که خیلی داره بی اعتنایی میکنه و برای اینکه نکنه خیال کنه من دارم خودمو بهش میچسبونم، زود خداحافظی کردم. اصلا حواسش نبود و خیلی بی اعتنا برخورد کرد. تقریبا دو هفته بعد خبر اومد تختی مرد.
(تختی) خودکشی کرد.فضای اجتماعی خیلی بهش فشار میآورد. ظاهرا مشکل خانوادگی هم داشت.
کانال موسیقی سنتی "کرن موزیک" @koronmusic 🎶
ویدیویی از دیدار غلامرضا تختی و هوشنگ ابتهاج که با دوربین سایه فیلمبرداری شده.
سایه در کتاب پیر پرنیان اندیش در مورد آخرین دیدار با تختی میگوید :
"دو هفته قبل از مرگش دیدمش. رفتم فرودگاه مهرآباد توی اون سالن قدیمی که هنوز سقفش نریخته بود. دیدم تختی اونجاست و من رفتم باهاش سلام علیک کردم. دیدم خیلی پریشانه. من فورة باهاش خداحافظی کردم. حس کردم که خیلی داره بی اعتنایی میکنه و برای اینکه نکنه خیال کنه من دارم خودمو بهش میچسبونم، زود خداحافظی کردم. اصلا حواسش نبود و خیلی بی اعتنا برخورد کرد. تقریبا دو هفته بعد خبر اومد تختی مرد.
(تختی) خودکشی کرد.فضای اجتماعی خیلی بهش فشار میآورد. ظاهرا مشکل خانوادگی هم داشت.
کانال موسیقی سنتی "کرن موزیک" @koronmusic 🎶
🔹نامجلسیان خام و خفته
مجاهدت ها و رشته های مجلسیان بیدار و میهن دوست را نامجلسیان خام و خفته و خوابگرفته پنبه کردند و از چاله به سوی چاه رفتند و آرای خود را در انبان کسی ریختند و کسی را از ذیل به صدر برکشاندند و بر کرسی رفیع وزارت جدیدالتاسیس میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری نشاندند که هم کارنامه اش ناموفق است و سابقه اش تباه هم بی بهره از شایستگی و لیاقت و شعور ریاست و مدیریت حتی یک شرکت تعاونی مسافربری خُرد و چنین کسوتی بر قامت کوتاهش گشاد و افزون. این آرای نامبارک محرّم میراث و میراثیان و جامعه باستان شناسان و میهن دوستان ملک و ملت را سوگناک تر و آزرده خاطرتر کرد. تاسف و صد تاسف که نامجلسیان خام و خواب و خفته نامه مشفقانه جمعی از اساتید میهن دوست و باستان شناس کشور پرده های گوش و هوششان را مرتعش نکرد و توصیه های بجا و بحق و به موقع و صمیمانه آنها را نشنیدند. صم بكم عمي فهم لايرجعون (بقره/۱۸). البته و صد البته خلایق هرچه لایق! کردند آنچه را نمی بایست بکنند و نکردند آنچه را می بایست بکنند و گام در راهی نهادند که هیچ باری و امانتی در آن به مقصد نخواهد رسید.
همکاری میراثیان و جامعه باستان شناسان ایران با چنین ناوزیر ناباستان شناس فرهنگ ناشناس کاسب پیشه وزارت جدیدالتاسیس ستمی است بس عظیم به تاریخ و فرهنگ و مواریث فرهنگی کشور و جامعه میراثیان و باستان شناسان میهن. و هیچ ستمی اهریمنی تر بر مردم یک جامعه و هزینه ای سنگین تر و خسارتی جبران ناپذیر بر شانه مردم یک کشور، از ذیل به صدر برکشاندن انسان های نالایق و نشاندنشان بر مقام و مسند و جایگاه انسان های شایسه و آگاه و کارآزموده نیست. همه کسانی که دست و دامنشان به همکاری و همراهی و همسویی با این جماعت فرصت طلب زرپرست آلوده است هم در پیشگاه خداوند هم خلق خدا می باید پاسخ بگویند. می باید پاسخ بگویند که چرا رسم امانتداری را پاس نداشته اند؛ البته اگر و به شرط آنکه بویی و بهره ای از ادب و اخلاق امانتداری و ایمان به خدا و باور و پایبندی به عدل و انصاف و آزادگی برده باشند و در جان و وجدانشان چراغ چنین ارزش ها و آرمان هایی فروزان بوده باشد. که انشاءالله بهره ای برده باشند و چراغ جان و وجدانشان به چنین ارزشها و آرمان های فروزان بوده باشد. مروری بر کارنامه ناموفق و پرهزینه و خسارت بار رئیسان و مدیران نالایق دولتیان نامحمود نهم و دهم و دولتیان اکنون در سازمان کافیست که متقاعد شویم و بپذیریم این جماعت کاسب پیشه سوداگر سودا زده با ملک و ملت و میراث خود چه کرده اند! راه کژ و بار کژ و مقصد کژ، دور باطلیست که دهه هاست در دامش گرفتار آمده ایم! گوش کر و هوش خفته و دیده پرده بر پرده!
- حکمت اله ملاصالحی
دانشگاه تهران: ۱۳۹۸/۶/۱۵
https://t.me/barBadeSaba
مجاهدت ها و رشته های مجلسیان بیدار و میهن دوست را نامجلسیان خام و خفته و خوابگرفته پنبه کردند و از چاله به سوی چاه رفتند و آرای خود را در انبان کسی ریختند و کسی را از ذیل به صدر برکشاندند و بر کرسی رفیع وزارت جدیدالتاسیس میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری نشاندند که هم کارنامه اش ناموفق است و سابقه اش تباه هم بی بهره از شایستگی و لیاقت و شعور ریاست و مدیریت حتی یک شرکت تعاونی مسافربری خُرد و چنین کسوتی بر قامت کوتاهش گشاد و افزون. این آرای نامبارک محرّم میراث و میراثیان و جامعه باستان شناسان و میهن دوستان ملک و ملت را سوگناک تر و آزرده خاطرتر کرد. تاسف و صد تاسف که نامجلسیان خام و خواب و خفته نامه مشفقانه جمعی از اساتید میهن دوست و باستان شناس کشور پرده های گوش و هوششان را مرتعش نکرد و توصیه های بجا و بحق و به موقع و صمیمانه آنها را نشنیدند. صم بكم عمي فهم لايرجعون (بقره/۱۸). البته و صد البته خلایق هرچه لایق! کردند آنچه را نمی بایست بکنند و نکردند آنچه را می بایست بکنند و گام در راهی نهادند که هیچ باری و امانتی در آن به مقصد نخواهد رسید.
همکاری میراثیان و جامعه باستان شناسان ایران با چنین ناوزیر ناباستان شناس فرهنگ ناشناس کاسب پیشه وزارت جدیدالتاسیس ستمی است بس عظیم به تاریخ و فرهنگ و مواریث فرهنگی کشور و جامعه میراثیان و باستان شناسان میهن. و هیچ ستمی اهریمنی تر بر مردم یک جامعه و هزینه ای سنگین تر و خسارتی جبران ناپذیر بر شانه مردم یک کشور، از ذیل به صدر برکشاندن انسان های نالایق و نشاندنشان بر مقام و مسند و جایگاه انسان های شایسه و آگاه و کارآزموده نیست. همه کسانی که دست و دامنشان به همکاری و همراهی و همسویی با این جماعت فرصت طلب زرپرست آلوده است هم در پیشگاه خداوند هم خلق خدا می باید پاسخ بگویند. می باید پاسخ بگویند که چرا رسم امانتداری را پاس نداشته اند؛ البته اگر و به شرط آنکه بویی و بهره ای از ادب و اخلاق امانتداری و ایمان به خدا و باور و پایبندی به عدل و انصاف و آزادگی برده باشند و در جان و وجدانشان چراغ چنین ارزش ها و آرمان هایی فروزان بوده باشد. که انشاءالله بهره ای برده باشند و چراغ جان و وجدانشان به چنین ارزشها و آرمان های فروزان بوده باشد. مروری بر کارنامه ناموفق و پرهزینه و خسارت بار رئیسان و مدیران نالایق دولتیان نامحمود نهم و دهم و دولتیان اکنون در سازمان کافیست که متقاعد شویم و بپذیریم این جماعت کاسب پیشه سوداگر سودا زده با ملک و ملت و میراث خود چه کرده اند! راه کژ و بار کژ و مقصد کژ، دور باطلیست که دهه هاست در دامش گرفتار آمده ایم! گوش کر و هوش خفته و دیده پرده بر پرده!
- حکمت اله ملاصالحی
دانشگاه تهران: ۱۳۹۸/۶/۱۵
https://t.me/barBadeSaba
Telegram
بر باد صبا
مطالبی کمتر شنیده شده از تاریخ
🛢شاهدان ماجرای کشف نفت در مسجدسليمان
✍️علی اللهجانی
🔗«...من تنها مسیحی بودم که با زن و یک فرزند در آن شهر زندگی میکردم. مردم شوشتر و خانهای این شهر هر روز با اسلحه و گلوله به جان یکدیگر میافتادند. در چنین شرایط وحشتناکی بود که من برای رینولدز و شرکت کار میکردم...»
🔗سلیمان آدونیاس یکی از کارمندان با سابقه شرکت نفت انگلیس و ایران از شاهدان عینی لحظات فوران نفت از چاه شماره یک مسجدسلیمان بود که در نامه ای برای اولیاء شرکت نفت شمهای از سوابق به قول خودش «درخشان» را جهت اطلاع و یادآوری مقامات شرکت منعکس کرده است...
در INSTANT VIEW از شاهدان عینی کشف نفت در خاورمیانه بیشتر بخوانید 🔻
http://yon.ir/5RVVC
https://t.me/barBadeSaba
✍️علی اللهجانی
🔗«...من تنها مسیحی بودم که با زن و یک فرزند در آن شهر زندگی میکردم. مردم شوشتر و خانهای این شهر هر روز با اسلحه و گلوله به جان یکدیگر میافتادند. در چنین شرایط وحشتناکی بود که من برای رینولدز و شرکت کار میکردم...»
🔗سلیمان آدونیاس یکی از کارمندان با سابقه شرکت نفت انگلیس و ایران از شاهدان عینی لحظات فوران نفت از چاه شماره یک مسجدسلیمان بود که در نامه ای برای اولیاء شرکت نفت شمهای از سوابق به قول خودش «درخشان» را جهت اطلاع و یادآوری مقامات شرکت منعکس کرده است...
در INSTANT VIEW از شاهدان عینی کشف نفت در خاورمیانه بیشتر بخوانید 🔻
http://yon.ir/5RVVC
https://t.me/barBadeSaba
Telegraph
شاهدان ماجرای کشف نفت در مسجد سليمان
*علی اللهجانی، کارشناس اسناد در مديريت موزه هاو مرکز اسناد صنعت نفت در بررسی پروندههای پرسنلی پالایشگاه آبادان در مركز اسناد وزارت نفت، پرونده شخصی به نام «سلیمان آدونیاس» توجه همگان را به خود جلب میكند. با بررسی دقیقتر پرونده آقای آدونیاس، مشخص شد وی…
animation.gif
287.4 KB
حمایت مشروطهخواه مشهور از یزید بن معاویه
محمد ناظم السلام کرمانی ، مورخ بنام تاریخ مشروطه و نویسنده کتاب « تاریخ بیداری ایرانیان » که از شاگردان شیخهادی نجمآبادی و از فعالان ازلی ضد قاجار بود در سال اول شماره ۱۳ روزنامه « کوکب درّی » مینویسد :
« شما مردم نادان چرا این قدر اعتقاد به این اشخاص دارید که در هزار و سیصد سال قبل به یزید بن معاویه یاغی شد، [یزید] قشون فرستاد، خود و همراهانش را کشتند. حالا این مردم روضه خوانی مینمایند ، خرج میدهند و مال خود را بی جهت تفریط مینمایند، یک جماعتی به خاک کربلا اعتقاد دارند ، این خاک چه مزیت و برتری با خاکهای دیگر دارد.»
نامبرده چون بخاطر این گونه نوشته ها توسط علما تکفیر شد ، آنان را طرفدار استبداد نامید .
https://t.me/barBadeSaba
محمد ناظم السلام کرمانی ، مورخ بنام تاریخ مشروطه و نویسنده کتاب « تاریخ بیداری ایرانیان » که از شاگردان شیخهادی نجمآبادی و از فعالان ازلی ضد قاجار بود در سال اول شماره ۱۳ روزنامه « کوکب درّی » مینویسد :
« شما مردم نادان چرا این قدر اعتقاد به این اشخاص دارید که در هزار و سیصد سال قبل به یزید بن معاویه یاغی شد، [یزید] قشون فرستاد، خود و همراهانش را کشتند. حالا این مردم روضه خوانی مینمایند ، خرج میدهند و مال خود را بی جهت تفریط مینمایند، یک جماعتی به خاک کربلا اعتقاد دارند ، این خاک چه مزیت و برتری با خاکهای دیگر دارد.»
نامبرده چون بخاطر این گونه نوشته ها توسط علما تکفیر شد ، آنان را طرفدار استبداد نامید .
https://t.me/barBadeSaba
Forwarded from جهان کتاب
📌به زودی منتشر خواهد شد:
📖 ان لمتون در عرصهٔ علم و سیاست
جان گرنی
ترجمهٔ کاوه بیات
🔻ان کاترین سوینفورد لَمتون (2008 - 1912) یکی از ایرانشناسان مهم عصر ماست. از آثار و تحقیقات بسیار بر جای مانده از او تنها تعداد اندکی به فارسی ترجمه شده است. نوشتهٔ حاضر از دکتر جان گِرنی، از دیگر ایرانشناسان صاحبنام عصر ما، تصویر گویا و جامعی از زندگی و آثار وی به دست میدهد.
🔻ان لَمتون در کنار جایگاه علمی خود، جایگاهی سیاسی نیز داشت؛ جایگاهی که مقدمات اصلی و اولیهٔ آن در پی انتصابش به سمت وابستهٔ مطبوعاتی سفارت بریتانیا در تهران، در پی شروع جنگ جهانی دوم، فراهم آمد و در مراحل بعد از جنگ و پایان همکاری رسمی او با وزارت امور خارجهٔ بریتانیا نیز کماکان محفوظ و برقرار ماند. اگرچه تا دسترسی به اسناد و مدارک مربوط به این بخش از زندگی لَمتون از کم و کیف این جایگاه تصویر دقیقی نمیتوان به دست داد، با این حال از پارهای از یادداشتها و گزارشهای برجایمانده از او دستکم از نوع نگاه وی به ایران معاصر میتوان شمّهای ارائه کرد که در این بررسی نیز مورد توجه بوده است.
@jahaneketabpub
📖 ان لمتون در عرصهٔ علم و سیاست
جان گرنی
ترجمهٔ کاوه بیات
🔻ان کاترین سوینفورد لَمتون (2008 - 1912) یکی از ایرانشناسان مهم عصر ماست. از آثار و تحقیقات بسیار بر جای مانده از او تنها تعداد اندکی به فارسی ترجمه شده است. نوشتهٔ حاضر از دکتر جان گِرنی، از دیگر ایرانشناسان صاحبنام عصر ما، تصویر گویا و جامعی از زندگی و آثار وی به دست میدهد.
🔻ان لَمتون در کنار جایگاه علمی خود، جایگاهی سیاسی نیز داشت؛ جایگاهی که مقدمات اصلی و اولیهٔ آن در پی انتصابش به سمت وابستهٔ مطبوعاتی سفارت بریتانیا در تهران، در پی شروع جنگ جهانی دوم، فراهم آمد و در مراحل بعد از جنگ و پایان همکاری رسمی او با وزارت امور خارجهٔ بریتانیا نیز کماکان محفوظ و برقرار ماند. اگرچه تا دسترسی به اسناد و مدارک مربوط به این بخش از زندگی لَمتون از کم و کیف این جایگاه تصویر دقیقی نمیتوان به دست داد، با این حال از پارهای از یادداشتها و گزارشهای برجایمانده از او دستکم از نوع نگاه وی به ایران معاصر میتوان شمّهای ارائه کرد که در این بررسی نیز مورد توجه بوده است.
@jahaneketabpub
بر باد صبا
📌به زودی منتشر خواهد شد: 📖 ان لمتون در عرصهٔ علم و سیاست جان گرنی ترجمهٔ کاوه بیات 🔻ان کاترین سوینفورد لَمتون (2008 - 1912) یکی از ایرانشناسان مهم عصر ماست. از آثار و تحقیقات بسیار بر جای مانده از او تنها تعداد اندکی به فارسی ترجمه شده است.…
کتاب بسیار مهمی ست
هم بجهت موضوع و هم از لحاظ نویسنده و مترجم آن
هم بجهت موضوع و هم از لحاظ نویسنده و مترجم آن
تور خفتگان ری (۲)
پس از یک دهه برگزاری تور خفتگان ری، این بار داستان و روایت جدیدی از آرامستان کهن ابن بابویه برای شما خواهیم داشت، روایتی متفاوت از بزرگ مردانی که کمتر به آنها پرداخته شده است.
🎓با حضور محمد دروگر، پژوهشگر تاریخ معاصر
به همراه بازدید از تپه باستانی چشمه علی و سنگ نگاره قاجاری آن و بازدید از برج آرامگاه سلجوقی طغرل و ...
🕰جمعه 5 مهر ماه
🌐ثبت نام در تارنمای سفرنویس
www.safarnevis.com/?p=17550
پس از یک دهه برگزاری تور خفتگان ری، این بار داستان و روایت جدیدی از آرامستان کهن ابن بابویه برای شما خواهیم داشت، روایتی متفاوت از بزرگ مردانی که کمتر به آنها پرداخته شده است.
🎓با حضور محمد دروگر، پژوهشگر تاریخ معاصر
به همراه بازدید از تپه باستانی چشمه علی و سنگ نگاره قاجاری آن و بازدید از برج آرامگاه سلجوقی طغرل و ...
🕰جمعه 5 مهر ماه
🌐ثبت نام در تارنمای سفرنویس
www.safarnevis.com/?p=17550
تاریخ جنگلِ صادق مهرنوش یکی از اولین تلاشهایی است که بعد از سقوط حکومت رضاشاه در شهریور ۱۳۲۰ و بازشدن فضای فکری و سیاسی کشور برای ثبت جوانبی چند از آن واقعه مهم تاریخی به عمل آمد. اما بهرغم این فضل تقدم، تاریخ جنگل مهرنوش در تاریخنگاریِ نهضت جنگل که بهتدریج به یکی از حوزههای درخور توجه مباحث مطرح در تاریخ معاصر ایران تبدیل شد، جایگاه شناختهشدهای نیافت. یادآوری جایگاه تاریخ جنگل در عرصه مورد بحث، یکی از انگیزههای اصلی تجدید چاپ این کتاب است.
https://t.me/barBadeSaba
https://t.me/barBadeSaba
این کتاب ، تاریخنگاری سری و خصوصی بابیان ازلی است و دربردارنده زندگینامه آخوند ملا محمد جعفر نراقی ، شهید بیان در کاشان و نراق ، و حاوی نکات بسیار مهمی از پشت پرده وقایع مشروطه میباشد و بقلم مشروطهخواه مشهور ، شیخ مهدی شریف کاشانی ( پسر آخوند ملا محمد جعفر نراقی ) است .
کپی دو نسخه خطی موجود از این کتاب که یکی از آنها بخط خود نویسنده است ، سالها در بین ازلی ها وجود داشت و دست به دست میشد .
اکنون نسخه جامع آن به همراه حواشی ، توسط آقای سید مقداد نبوی به بازار آمده است .
https://t.me/barBadeSaba
کپی دو نسخه خطی موجود از این کتاب که یکی از آنها بخط خود نویسنده است ، سالها در بین ازلی ها وجود داشت و دست به دست میشد .
اکنون نسخه جامع آن به همراه حواشی ، توسط آقای سید مقداد نبوی به بازار آمده است .
https://t.me/barBadeSaba
Forwarded from مجید تفرشی/ Majid Tafreshi (Majid Tafreshi)
مغازه یکی از اقوام نزدیکم در مرکز تهران، ملک سابق دکتر محمد مصدق است. مخابرات تلفنش را که هنوز به نام مرحوم مصدق است را قطع کرده و گفته که مالک تلفن باید شخصا برای تکمیل اطلاعات تماس بگیرد. هر چه گفتند ایشان ۵۲ سال قبل مرحوم شده، گفته اند ایشان را نمیشناسیم و به ما ربطی ندارد.
https://t.me/majidtafreshi
https://t.me/majidtafreshi
Telegram
مجید تفرشی/ Majid Tafreshi
يادداشتهايى از ديروز و امروز و شايد مفيد براى فردا
نوشته شده يا برگزيده مجید تفرشی
تاريخ نگار، سندپژوه و پژوهشگر مسايل معاصر
Email: mtafreshi@gmail.com
Twitter: @majidtafreshi
نوشته شده يا برگزيده مجید تفرشی
تاريخ نگار، سندپژوه و پژوهشگر مسايل معاصر
Email: mtafreshi@gmail.com
Twitter: @majidtafreshi
Forwarded from مجید تفرشی/ Majid Tafreshi (Majid Tafreshi)
مواجهه تفرشی و زیباکلام.pdf
498.2 KB
مباحثه تفصیلی مکتوب روزنامه شرق با آقای دکتر صادق زیباکلام و من درباره تحولات دوره بیست ساله حکومت رضا شاه و بررسی کتاب اخیر آقای زیباکلام. منتشر شده در شماره روز چهارشنبه 17 مهر 1398 روزنامه شرق
https://t.me/majidtafreshi
https://t.me/majidtafreshi
Forwarded from انجمن علمی مرمت دانشگاه تهران (Mina Dourandish)
بیانیۀ انجمن علمی مرمت دانشگاه تهران درباره تخریب خانههای تاریخی
⭕️ خانه ملموسترین و دیرینهترین میراث انسانی است؛ جهانی خودآیین که هرکس برای خود میساخت و با ساختنش، نسبت خود و جهانش را با جهانهای پیرامونی مشخص میکرد. کلون و درِ هر خانه نشانهای از این نسبتهای خودخواسته بود و برای کشف این جهانهای خودآیین، باید از دروازهشان میگذشتیم. آن مردم رفتند و ما به این نتیجه رسیدیم که باید این جهانهای کوچک را حفظ کنیم و به آن رفتگان بگوییم:«دیگر تو بیارام که دنیای تو باقی است». باید حفظشان کنیم تا مدتی مدیدتر بتوانیم کلون را بزنیم، از در وارد شویم و در نسبتی دیگر با دنیای روزمرهمان قرار گیریم. حالا هر روز که میگذرد این جهانها و کلون و درهاشان را بیشتر از دست میدهیم. متولی و سازمان زیاد داریم؛ سازمانهایی که گویا مثل ما قبول دارند این خانهها را باید حفظ کرد. اما هیچ یک تضمینی برای تمدید حیات این خانهها نیستند. آیندگان از دنیای امروز ما که بنویسند، طرح و رنگ کم میآورند. این ماییم که درهای دنیای پشت سر را یکایک میبندیم و با دمدستیترین ابزار ممکن روی تاریخمان خط میکشیم.
خانه ایدهآل مأمن آرامش است و انسجام ذهن. گاه حامل هویتی خصوصی است و کسی در آن میزیسته و آرام میگرفته تا صدای درونش را واضحتر بشنود و بخشی از تاریخ ما را بسازد.
گاه قطعهای از پازل هزارتکۀ هویت جمعی ماست. بیسروشکل کردن هریک از این هویتها، هم تعلق خاطرمان را به اطراف کمتر میکند و هم جهانمان را بیسروشکل میسازد. دریغ اما که روال ساختوساز سوداگرانۀ امروز، بیرحمانه بر سر گذشتۀ ما آوار شده و نه حال و هوای یک خانه را دارد و نه هویت و تعلقانگیزی و وقار یک مأمن آرام.
⭕️ سوال اینجاست:چرا باید تاوان این بلندپروازی، شکستن پروبال زخمی تاریخ باشد؟
▫️خانۀ دیلمقانی تبریز از فهرست آثار خارج میشود تا هیچ عاملی سد راه تخریب و تجاریسازی به جای آن نباشد.
▫️ثبت ملی هم دلیل محکمی برای عدم تخریب نیست و خانۀ حسام لشگر که نامش در فهرست میراث وجود دارد، ناعادلانه با ابلاغیۀ دیوان عدالت تاروپودش به خاک میپیوندد.
▫️خانۀ توماس توماسیان، ضعیف و خسته و ناامید٬ با ارادۀ بنیاد مستضعفان در هم میشکند.
▫️خانۀ ملکه توران لکۀ ننگ میراث نام میگیرد و طبعاً با شعار صداقت و احترام هر لکۀ ننگی باید پاک شود!
▫️خانۀ حبیبالله کهنی که ساختمان موسسۀ مطالعات و پژوهشهای سیاسی است، با سیاستهای نوسازی و توسعۀ ناهنجار جایی در بین ساختمانهای شهر نخواهد داشت.
▫️شهرداری اصفهان خانههای پشت مسجد شیخلطفالله را با روال غیرقانونی از چنگ صاحبانش در میآورد و خراب میکند تا خیابانی بدون توجیه و بدقواره بسازد؛ لابد برای رضای خدا.
▫️حالا هم که نوبت به خانۀ شاملو رسیده.
⭕️گوناگونی «نهادهای موثر و تصمیم گیرنده» از یک سو و نگاه بیتفاوت و رخوتزدۀ «مرتبطترین نهاد» از سوی دیگر، روزبهروز دنیای ما را خاکستریتر میکند و میراثمان را یکبهیک از چنگمان بیرون میآورد.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View بخوانید:
http://yon.ir/PpTp5
https://t.me/Eivan_UT
⭕️ خانه ملموسترین و دیرینهترین میراث انسانی است؛ جهانی خودآیین که هرکس برای خود میساخت و با ساختنش، نسبت خود و جهانش را با جهانهای پیرامونی مشخص میکرد. کلون و درِ هر خانه نشانهای از این نسبتهای خودخواسته بود و برای کشف این جهانهای خودآیین، باید از دروازهشان میگذشتیم. آن مردم رفتند و ما به این نتیجه رسیدیم که باید این جهانهای کوچک را حفظ کنیم و به آن رفتگان بگوییم:«دیگر تو بیارام که دنیای تو باقی است». باید حفظشان کنیم تا مدتی مدیدتر بتوانیم کلون را بزنیم، از در وارد شویم و در نسبتی دیگر با دنیای روزمرهمان قرار گیریم. حالا هر روز که میگذرد این جهانها و کلون و درهاشان را بیشتر از دست میدهیم. متولی و سازمان زیاد داریم؛ سازمانهایی که گویا مثل ما قبول دارند این خانهها را باید حفظ کرد. اما هیچ یک تضمینی برای تمدید حیات این خانهها نیستند. آیندگان از دنیای امروز ما که بنویسند، طرح و رنگ کم میآورند. این ماییم که درهای دنیای پشت سر را یکایک میبندیم و با دمدستیترین ابزار ممکن روی تاریخمان خط میکشیم.
خانه ایدهآل مأمن آرامش است و انسجام ذهن. گاه حامل هویتی خصوصی است و کسی در آن میزیسته و آرام میگرفته تا صدای درونش را واضحتر بشنود و بخشی از تاریخ ما را بسازد.
گاه قطعهای از پازل هزارتکۀ هویت جمعی ماست. بیسروشکل کردن هریک از این هویتها، هم تعلق خاطرمان را به اطراف کمتر میکند و هم جهانمان را بیسروشکل میسازد. دریغ اما که روال ساختوساز سوداگرانۀ امروز، بیرحمانه بر سر گذشتۀ ما آوار شده و نه حال و هوای یک خانه را دارد و نه هویت و تعلقانگیزی و وقار یک مأمن آرام.
⭕️ سوال اینجاست:چرا باید تاوان این بلندپروازی، شکستن پروبال زخمی تاریخ باشد؟
▫️خانۀ دیلمقانی تبریز از فهرست آثار خارج میشود تا هیچ عاملی سد راه تخریب و تجاریسازی به جای آن نباشد.
▫️ثبت ملی هم دلیل محکمی برای عدم تخریب نیست و خانۀ حسام لشگر که نامش در فهرست میراث وجود دارد، ناعادلانه با ابلاغیۀ دیوان عدالت تاروپودش به خاک میپیوندد.
▫️خانۀ توماس توماسیان، ضعیف و خسته و ناامید٬ با ارادۀ بنیاد مستضعفان در هم میشکند.
▫️خانۀ ملکه توران لکۀ ننگ میراث نام میگیرد و طبعاً با شعار صداقت و احترام هر لکۀ ننگی باید پاک شود!
▫️خانۀ حبیبالله کهنی که ساختمان موسسۀ مطالعات و پژوهشهای سیاسی است، با سیاستهای نوسازی و توسعۀ ناهنجار جایی در بین ساختمانهای شهر نخواهد داشت.
▫️شهرداری اصفهان خانههای پشت مسجد شیخلطفالله را با روال غیرقانونی از چنگ صاحبانش در میآورد و خراب میکند تا خیابانی بدون توجیه و بدقواره بسازد؛ لابد برای رضای خدا.
▫️حالا هم که نوبت به خانۀ شاملو رسیده.
⭕️گوناگونی «نهادهای موثر و تصمیم گیرنده» از یک سو و نگاه بیتفاوت و رخوتزدۀ «مرتبطترین نهاد» از سوی دیگر، روزبهروز دنیای ما را خاکستریتر میکند و میراثمان را یکبهیک از چنگمان بیرون میآورد.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View بخوانید:
http://yon.ir/PpTp5
https://t.me/Eivan_UT
Telegraph
بیانیۀ انجمن علمی مرمت دانشگاه تهران دربارۀ تخریب خانههای تاریخی
⭕️ خانه ملموسترین و دیرینهترین میراث انسانی است؛ جهانی خودآیین که هرکس برای خود میساخت و با ساختنش، نسبت خود و جهانش را با جهانهای پیرامونی مشخص میکرد. کلون و درِ هر خانه نشانهای از این نسبتهای خودخواسته بود و برای کشف این جهانهای خودآیین، باید…
دانشگاه UCL در لندن اولین انتشارات دانشگاهی کاملاً رایگان را تاسیس کرده است. میتوانید پیدیاف تمام کتابها را از سایت انتشارات دانشگاه دانلود کنید.
https://www.uclpress.co.uk
https://t.me/barBadeSaba
https://www.uclpress.co.uk
https://t.me/barBadeSaba
Telegram
بر باد صبا
مطالبی کمتر شنیده شده از تاریخ
Forwarded from موج سوم (محمدعلی شهابی)
تجزیه طلبی در روز روشن و در قالب تیم فوتبال با پرچم یک گروهک تجزیه طلب و با شعار الحاق آذربایجان جنوبی به آذربایجان شمالی/ واقعا تو این فدراسیون خراب شده چرا مجوز برگزاری چنین مسابقاتی صادر می شود؟/ مگر نه اینکه هیچ خط قرمزی بالاتر از تمامیت ارضی ایران نیست؟
منبع عکس : توییتر کدخدازاده
@mohammadalishahabi
منبع عکس : توییتر کدخدازاده
@mohammadalishahabi