خانواده بهار زندگی
122 subscribers
567 photos
38 videos
16 files
19 links
کانال مرکز خدمات روان شناسی و مشاوره بهار زندگی
جنت آبادجنوبی-ساختمان سپه
021-44481709
021-44464628-29
09102651738
@baharliife
@baharlifeT
Download Telegram
من افراد زیادی را می‌شناسم که از خود بیزارند و برای رفع آن می‌کوشند نظر مثبت دیگران را به خود جلب کنند. ولی این راه حل نادرست و در حکم تفویض اختیار به دیگران است. وظیفه شما این است که خود را همانطور که هستید بپذیرید و در جهت رشد خود بكوشيد، نه آن که دنبال راهی برای مقبولیت یافتن نزد مردم باشید.
#خودآگاهی

#اروین_یالوم
@baharlifeT
فعالیتهای شخصی در #زندگی_مشترک؛

❇️بسیاری از زوجین اینطور فکر می کنند که بعد از #ازدواج و شروع #زندگی_مشترک باید همچون دوقلوهای بهم چسبیده، همه جا با هم باشند و هرکاری را باهم انجام دهند.این وابستگی خود سر منشا بروز نارضایتی و مشکلات بعدی در زندگی آنهاست.

❇️ هر یک از زوجین نیاز به فعالیت ها و تفریحاتی فردی و شخصی نیازمندند.

❇️ البته توجه به این مطلب مهم است که برای رسیدن به خواسته های شخصی خود در #زندگی_زناشویی بایستی حفظ ازدواج و #رابطه را اصل قرار دهیم.

❇️زن و شوهر بایستی با هماهنگی و مشورت با یکدیگر برای خود فعالیتهای مجزا و جداگانه ای را در نظر بگیرند و علایق فردی خود را در زندگی مشترک نیز دنبال کنند.
🌀مثلا مرد میتواند در ساعات مشخصی از هفته به بازی فوتبال برود و زن در همان ساعت به همراه یکی از دوستانش به خرید رود
@baharlifeT
"جملاتی کوچک بـا مفاهیم بزرگ!!!"

👈 آنقدر خوب باشيد که ببخشيد، امّا آنقدر ساده نباشيد که دوباره اعتماد کنید!

👈 اگر احساس افسردگی دارید، درگير گذشته هستید. اگر اضطراب دارید، درگير آینده! اگر آرامش دارید، در زمان حال به سر می‌برید.

👈 یک نكته را هرگز فراموش نكنيد. لطف مکرّر، حقّ مسلّم می‌گردد! پس به اندازه لطف کنيد...

👈 قدر لحظه‌ها را بدانيد. زمانی می‌رسد که دیگر شما نمی‌توانید بگوئید: «جبران می‌کنم!»

👈 از کسی که به شما دروغ گفته نپرسيد «چرا؟» چون سعی می‌کند با دروغ‌های پی‌درپی، شما را قانع كند!

👈 غصّه‌هایتان را با قاف بنویسيد تا هرگز باورشان نکنيد! انگار فقط قصّه است و بس...

👈 هیچ بوسه‌ای جای زخم‌زبان را خوب نمی‌کند! پس مراقب گفتارتان باشيد...

👈 جادّه‌ی زندگی نبايد صاف و هموار باشد و گرنه خوابمان می‌برد! دست‏‌اندازها نعمتند...

👈 هیچوقت فراموش نكنيد كه دنيا تكرار نمی‌شود. پس لطفا زندگی کنید.
@baharlifeT
#ترس بیمارگونه در #روابط

کسانی كه در #روابط_عاطفی خود بیش از حد به طرف مقابل محبت می کنند، پر از ترس هستند.
ترس از تنها شدن، ترس از این که کسی آن ها را دوست نداشته باشد، ترس از این که ارزشمند نباشند، نادیده انگاشته شوند و فراموش گردند.

ما عشقمان را ارزانی می کنیم به این امید که به انتهای این ترس برسیم. اما اگر محبت تولید محبت متقابل نکند، به هراسمان اضافه می شود.

ما وقتی با روشی که انتخاب کرده ایم به خواسته ی خود نمی رسیم، بیشتر محبت می کنیم و این موقع است که ماگرفتار "عشق بی تناسب" شده ایم... که نشانه افکار، احساسات و رفتار بیمارگونه است.
#خانواده #زوج
@baharlifeT
💕سیزده مشخصه افرادی که از نظر روانی قوی هستند:

۱. معمولا وقتشان را با ابراز تاسف به حال خود تلف نمی کنند.
۲. اختیار قدرت خود را از کف نمی دهند.
۳. از انعطاف پذیر بودن خجالت نمی کشند.
۴. انرژی خود را روی مسائلی که خارج از کنترلشان باشد هدر نمی دهند.
۵. نیازی نمی بینند که همیشه موافق دیگران باشند.
۶. از خطرات پیش بینی شده نمی ترسند.
۷. به گذشته نمی چسبند.
۸. معمولا یک اشتباه را بارها و بارها تکرار نمی کنند.
۹. از موفقیت دیگران بیزار نیستند.
۱۰. با دیدن اولین شکست دست از تلاش نمی کشند.
۱۱. از تنها بودن نمی ترسند.
۱۲. حس نمی کنند که دنیا به آنها بدهکار است.
۱۳. به دنبال نتیجه گیری فوری نیستند
‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
─┅─═इई ❄️☃️❄️ईइ═─┅─
@baharlifet
خطرناک ترین جمله دنیا چیست؟

«#من_همینم_که_هستم
در این جمله کوتاه می‌توانیم #غرور، #لجاجت، #خودرایی، #خودخواهی، #درجا_زدن و به‌تدریج #راندن آدم‌ها از اطراف خود را حس کنیم
پس مراقب باشیم، هر روز فرصتی هست برای یه قدم بهتر شدن.
با تغییرات کوچک روز بروز شکوفا تر
میشیم و سازگارتر و حالمون بهتر میشه.
@baharlifeT
🔔📃 #جراحى_شخصيت

وقتی که از کسی #انتقاد میکنیم، داریم به نوعی دست به جراحی شخصیت میزنیم، همانند جراحی که میخواهد توموری را از بدن بیماری خارج کند و هنگام جراحی مواظب است رگ و پی های سالم اطراف تومور آسیب نبیند!!!

پس هنگامی که تیغ انتقاد را در دست میگیریم همان قسمتی را که باید زیر تیغ ببریم و مواظب قسمتهای سالم شخصیت باشیم! مثلا وقتی كسي را ميخواهيم به خاطر عدم #مسئولیت_پذیری انتقاد کنيم، نباید از واژه های مثل از تو ناامید شدم! يا تو هیچی نمیشی و غیره که کل شخصیت را زیر سوال میبرد استفاده کنيم، راه درست اين است كه پس از گوشزد کردن #نکات_مثبت شخصیت فرد که مطمئنا همه دارا میباشند از عدم مسولیت پذیری وی انتقاد كنيم.

@baharlifeT
حسین م:
آیت‌الله حائری شیرازی رضوان‌الله‌علیه
"دوره سیادت کودک (قسمت اول)

قالَ رَسولُ اللَّهِ صلي الله عليه واله:
«الوَلَدُ سَیدٌ سَبعَ سِنینَ وَ عَبدٌ سَبعَ سِنینَ وَ وَزیرٌ سَبعَ سِنینَ. فَإن رَضیتَ خَلائِقَهُ لإحدی وَ عِشرینَ وَ إِلاّ فَاضرِبْ عَلی جَنبِهِ فَقَد أعذَرتَ إلی اللَّهِ تَعالی»
رسول خدا فرمودند: فرزند، هفت سال اول زندگی سید و آقا،
هفت سال دوم فرمانبر
و هفت سال سوم وزیر و مشاور است. از بیست و یک سالگی اگر از اخلاق و رفتارش راضی نبودید، او را تنبیه کنید که نزد خدا معذورید.
الوَلَدُ سَیدٌ سَبعَ سِنینَ، یعنی از تولد تا هفت سالگی فرزند را چنان تربیت کنید که انگار با سید و آقا طرف هستید؛ به نحوی که طفل هم احساس کند آقا است. روایت همانطور که به پدر و مادر به لحاظ تشریعی فرمان می دهد که فرزند را تا هفت سالگی امیر خود بدانند. به کودک هم از لحاظ تکوینی احساس آقایی و سیادت در این سنین را می دهد.
معنی آقایی طفل این نیست که چون آقاست، هر کاری هم که برایش مضر است انجام دهد. خیر! کدام سید و آقاست که بخواهد راه اشتباهی برود و بلدچی و راهنما به دلیل آقا بودن او، وی را به حال خود بگذارند؟
وزیر، خطرها و اشکال های تصمیم ها را تذکّر میدهد و در نشست ها و مصاحبه ها نکته های ارزنده و راه های موفّقیت را مطرح می کند؛ اما همه این برنامه ها، با رعایت لطف و مرحمت و رعایت احترام و تجلیل معنی «سید» انجام می شود. آقایی به معنی رهایی نیست. وسعت راه، گستردگی احساس مسئولیت و احساس اینکه همه در خدمت طفل هستند، به او جرئت تصمیم گیری و حس اعتماد به محیط می دهد.
@baharlifeT
آیت‌الله حائری شیرازی رضوان‌الله‌علیه
دوره سیادت کودک (قسمت دوم)
همیشه دیده ایم وقتی طفل کمتر از هفت سال می خواهد به لیوان آب دست بزند، لیوان را از پیش او بر می دارند یا طفل را از لیوان دور می کنند. در نحوه برداشتن لیوان یا دور کردن طفل هم، هر جماعتی فرهنگ خود را اعمال می کند. بعضی که فرزند را با استخفاف و تحقیر بزرگ کرده اند، پشت دست طفل می زنند. بعضی که تحصیل کرده تر هستند، با نوع دیگری از استخفاف، مثلا به جای زدن با نگاه تند، بچه را از دست زدن به لیوان باز می دارند.
فرق بین نگاه تند و کتک چیست؟ گره ای که با دست باز می شود چرا با دندان باز کنیم؟ وقتی با رفتاری مناسب و تربیتی می توان طفل را ادب کرد، چرا با پرخاش و برخورد فیزیکی و پرتاب اجسام کار را خراب کنیم! این افراد فکر می کنند که با این کارهاطفل حساس تربار میآید. بله، این درست است، به شرط آن که زخم زبان از درد دست کوبنده تر و تحقیر کننده تر نباشد. به شرط آن که تندی نگاه، از زهر گفتار، سوزاننده ترنباشد. تحقیر، تحقیراست واخطار، اخطار! اشاره چه بادست، چه بازبان، چه بانگاه، فرق نمی کند. گاهی نگاه چنان کشنده استکه شخصیت طفل را ذوب می کند. اینجا مسئله، مسئله ارتباط است.
در واقع ما از همان کودکی بچه را محجور بار می آوریم. همان گونه که به انسان سفیه حق تصرف در مالش را نمی دهیم، به همان شکل هم نمی گذاریم بچه های خردسال از استعدادهای خود استفاده کنند و به اشیاء دست بزنند تا پرورش یابند. ما به عنوان اینکه بچه صدمه نبیند، او را محجور می کنیم و از کودکی «قالبی» بار می آوریم. بعد می خواهیم بچه در بزرگ سالی استعمار را قبول نداشته باشد. این طور نمی شود! باید از همان بچگی، قالب شکنی و بت شکنی در روحیه او به وجود آید........
«این بحث ادامه دارد»
@baharlifeT
🔔📃 به جای شکایت درخواستت را بگو

✍️ این یکی از مهمترین تکنیک های زوج درمانی است. اگر به یک زن یا شوهر بگویم اگر از همسرت چیزی در دلت هست؛ بگو: چند ساعت حرف خواهد زد و انواع شکایات و انتقادات را خواهد گفت. اما اگر مجدداً به او بگوییم: شکایت نکن، فقط درخواستت رو بگو، خواهیم دید که فقط چند درخواست روشن و ساده بیشتر نخواهد داشت.

🔻بهترین کار این هست #زوجین در یک محیط و زمان مناسب، بنشینند و ابتدا یکی از زوجین تمام درخواست های خود را بدون نگاه و نظر انتقادی بگویید و سپس بگوید حرفم تمام شد ، حالا نظر خودت را درباره درخواست های من بگو.

🔻خیلی تکنیک ساده ای است. اما معجزه می کند. اگر زوجین بجای شکایت، انتقاد، سرزنش و تهدید که فقط باعث دوری از یکدیگر و کاهش عشق و علاقه می شود، فقط درخواست های روشن و کوتاه خود را بدون سرزنش و شکایت و زیر سئوال بردن شخصیت طرف مقاابل ارائه دهند، بهتر خواهد بود.
@baharlifeT
خانواده بهار زندگی
آیت‌الله حائری شیرازی رضوان‌الله‌علیه دوره سیادت کودک (قسمت دوم) همیشه دیده ایم وقتی طفل کمتر از هفت سال می خواهد به لیوان آب دست بزند، لیوان را از پیش او بر می دارند یا طفل را از لیوان دور می کنند. در نحوه برداشتن لیوان یا دور کردن طفل هم، هر جماعتی فرهنگ…
آیت‌الله حائری شیرازی رضوان‌الله‌علیه
دوره سیادت کودک (قسمت سوم)

به متربّی یا طفل اجازۀ پرواز بدهیم. برداشتن لیوان آب از جلوی بچه، چندین معنی دربر دارد:
1. نمی‌دانی 2. نمی‌فهمی 3. نمی‌توانی بفهی 4. نمی‌توانی بدانی 5. هنوز کوچکتر از آن هستی که بتوانی 6. توانایی تو عین ناتوانی است 7. دانایی تو عین نادانی است 8. تو لایق این کار نیستی 9. تو مهارت این کار را نداری و...؛
اما اگر طبق سخن رسول خدا صلی الله علیه و آله عمل کنیم، کودک به یک بت شکن تمام عیار تبدیل می‌شود.
در یک کشور غیرمسلمان استعمارگر، اگر به یک پیام کودک پاسخ دهند، او یک استعمارگر کامل می‌شود، اما ما فرزاندانمان را به حالت مغلوب بار می‌آوریم. برژینسکی می‌گوید: «نفت بزرگ‌تر از آن است که کشورهای اسلامی مسئولیت آن را به عهده گیرند. اسرائیل و کشورهای یهودی باید نفت را اداره کنند»
این صحبت‌های آقای برژینسکی، به دلیل اشتباه‌های مسلمانان در تربیت کودکانشان است که آن‌ها را مغلوب بار آورده‌اند.
بعضی‌ها هم برای این که طفل از دست زدن به لیوان منصرف شود، او را در آغوش می‌گیرند یا به چیز دیگری مشغول می‌کنند. در این حالت طفل تحقیر نشده، اما رشد هم نکرده است. عالی‌ترین برخورد را آن مربی می‌کند که یک لیوان خالی کنار لیوان نیمه پر او می‌گذارد تا طفل با این دو لیوان آب بازی کند و بعد از ارضا شدن حس کنجکاوی‌اش، جهت کار دیگری حرکت کند.
«این بحث ادامه دارد»
@baharlifeT
خانواده بهار زندگی
آیت‌الله حائری شیرازی رضوان‌الله‌علیه دوره سیادت کودک (قسمت سوم) به متربّی یا طفل اجازۀ پرواز بدهیم. برداشتن لیوان آب از جلوی بچه، چندین معنی دربر دارد: 1. نمی‌دانی 2. نمی‌فهمی 3. نمی‌توانی بفهی 4. نمی‌توانی بدانی 5. هنوز کوچکتر از آن هستی که بتوانی 6. توانایی…
آیت‌الله حائری شیرازی رضوان‌الله‌علیه
دوره سیادت کودک قسمت چهارم

رفتارهای مربی و یا پدر و مادر؛ فضای تحرک و زمینه مانور متربّی و یاطفل راکم و زیاد می کند. هر کدام تند تر و تحقیرآمیزتر باشد، فضای تنگ تر و استخفاف آمیزتری به او می دهد و هر کدام فرصت تحرک و تجربه بیشتری به طفل بدهد، زمینه ورزش فکری و بدنی بیشتری به طفل داده است.
این طور نیست که طفل، محاسبه و واکنش نداشته باشد.اطفال حسابگران ماهری هستند! جاذبه و دافعه و حسن ظن و بدگمانی دارند! آن مربی که جلوی بازی طفل را بگیرد، در نظر طفل، مزاحم تلقی می شود و آن که امکانات تجربه و آزمایش را برایش فراهم کند، مورد اعتماد طفل واقع می شود. وقتی مربی اجازه بازی با آب را به طفل ندهد، در واقع به او می گوید که تو کوچک تر از این کار هستی! این کار برای بچه های بزرگ تر از توست! اما آن مربی که لیوان خالی را کنار لیوان آب بگذارد، به طفل می گوید تو حق بازی کردن داری و می توانی با آب بازی کنی و توانا هستی! وقتی در عمل به طفل گفته شود که تو توانا هستی، بندی از دست و پای او برداشته می شود؛ در مقابل، وقتی در عمل به طفل گفته شود تو هنوز نمی توانی، بر دست و پای او بندی نهاده ایم. معنی لفظی «الوَلَدُ سَیدٌ سَبعَ سِنینَ» را همه می فهمند؛ اما معنی کاربردی «سید» را، نور عقل که با نور تجربه پرورش یافته باشد، می فهمد.
چه بسا انسانی غیر مسلمان، با احساس مسئولیت و تجربه اندوزی و آزمایش، بدون آنکه روایت را شنیده باشد، مفید بودن آن را فهمیده باشد و در عمل آن را به کار گیرد؛ اما هستند مسلمانانی که روایت را بارها شنیده یا تدریس کرده اند، ولی در جریان به کارگیری آن، از نور احساس مسئولیت استفاده نکرده و رمز کار را متوجه نشده اند. در هر حال، حجّت باطنی با انسان است و آن احساس مسئولیت است. هر کس از آن بهره گیرد، در تجربه، بر رمز و راز تربیت دست می یابد؛ هر چند مسلمان نباشد و از حجّت ظاهری، یعنی امام معصوم علیه السلام محروم باشد.
@baharlifeT
Forwarded from مرکز آموزش،مشاوره و خدمات روانشناسی سازمان قرآنی جهاددانشگاهی
‏عکس از حسین م
قابل توجه مراجعین
روزهای کاری
خانم دکتر حاتمی روزهای شنبه و دوشنبه از ۸صبح الی ۸شب
آقای دکتر رضاکرمی نیا روزهای شنبه از ساعت 14 الی 20
خانم دکتر بهرامی روزهای یکشنبه و چهارشنبه 8الی 16
آقای دکتر حبی روزهای دوشنبه 15 الی 19
خانم دکتر مصباح روزهای شنبه 15 الی 20
خانم احمدی روزهای شنبه 8 الی 12 و چهارشنبه 11 الی 20
خانم نقی پور روزهای چهارشنبه 8 صبح الی 8 شب
لطفا جهت اخذ نوبت با شماره های زیر تماس حاصل فرمایید .
#مشاور_خانواده
#مشاور_زوجین
#غنی_سازی_روابط_زوجین
#مشاوره_نوجوان
#مشاوره_تحصیلی #انتخاب_رشته
#مشاوره_قبل_بعد_ازدواج
#مشاور_فردی
#مشاور_کودک
#سنجش_هوش #استعدادیابی
44481709
44464628-29
🆔 @baharlifeT
"#خستگی_تصمیم" چیست؟ و چگونه از آن در امان باشیم؟
همانگونه که عضلات ما بعد از کار کردن زیاد خسته می شوند، #مغز نیز بعد از #تصمیم_گیری های متعدد در طول روز، دچار #خستگی می شود که به آن، خستگی تصمیمDecision fatigue) )می گویند. ما مدام در حال تصمیم گیری هستیم و با هر تصمیمی، یک قدم به"خستگی تصمیم"نزدیک می شویم. هر چند همه تصمیم ها بزرگ و حیاتی نیستند ولی هر کدامشان،به سهم خود بخشی از انرژی مغزمان را می گیرند: از انتخاب بین دو نوع خمیردندان برای مسواک صبحگاهی و تصمیم گیری درباره اینکه امروز چه بپوشم و انتخاب درجه حرارت بخاری یا کولر ماشین و انتخاب موسیقی برای شنیدن و برداشتن یک نوع پنیر از قفسه پنیرهای سوپرمارکت تا تصمیم گیری درباره نحوه برخورد با خطای فرزند و انتخاب بین چند گزینه برای سرمایه گذاری و مهاجرت و... همه و همه تصمیم گیری هستند.
نکته جالب توجه این که ما بعضی تصمیم گیری ها را عرفاً تصمیم گیری نمی دانیم. مثلاً برای بالا رفتن از یک برج که دارای 3 آسانسور است، وقتی دکمه یکی از آنها را می فشاریم، در واقع، تصمیم گرفته ایم، هر چند که آن را در زمره تصمیمات روزانه نیاوریم.
افرادی که کار و زندگی شان به گونه ای است که باید مدام تصمیم بگیرند، بیش از بقیه در معرض خستگی تصمیم قرار دارند.
رولف دوبلی در کتاب "هنر خوب زندگی کردن" می گوید: وقتی مغز به خاطر تصمیم گیری های متعدد خسته می شود، معمولاً سر راست ترین تصمیمات را می گیرد که عمدتاً هم بدترین است.
@baharlifeT
مرکز آموزش،مشاوره و خدمات روانشناسی سازمان قرآنی جهاددانشگاهی:
این یک داستان واقعی است!

تا می توانید در تمام گروهها به اشتراک بگذارید!

*‌پروفسور پری رخ دادستان*👇👇

تنها روانشناس ایرانی بود که از ژان پیاژه "پدر روانشناسی شناختی" مدرک گرفت. بسیاری او را مادر روانشناسی ایران می نامند!

وی در 22 آبان 1389 به علت سرطان درگذشت!

از بخشی از دفتر خاطرات ایشان:

در دو سالی که در سوئیس درس می خواندم نود درصد غذای من نان و پنیر بود. سوئیس کشور گرانی بود. رساله ام با پیاژه بود و او روش و سخت گیریهای خاص خودش را داشت!

وسع مالی نداشتم، با این وجود دوره لیسانس را به جای چهار سال، سه ساله خواندم. روز امتحانی که با پیاژه داشتم سر جلسه از شدت گرسنگی در حال از هوش رفتن بودم. امتحان شش ساعت طول می کشید و من دو روز بود که چیزی نخورده بودم!

خانه من درست نقطه مقابل دانشگاه آن سوی دریاچه ژنو بود. صبح پول نداشتم با قایق از رودخانه رد شوم، برای همین از 5 صبح پیاده راه افتاده بودم تا به موقع به امتحان برسم!

دو ساعتی که از امتحان گذشت، دیدم در حال از هوش رفتن هستم و ممکن است فرصت موفقیت را از دست بدهم. در این شرایط سخت، به دلیل طولانی بودن امتحان اندکی استراحت دادند. وسیله پذیرایی آوردند اما من پولی برای خرید نداشتم. مغزم قفل کرده بود. دوستی یونانی داشتم. پرسید: چرا چیزی برنداشتی!؟ غرورم اجازه نداد بگویم پول ندارم و گفتم میل ندارم!

دوستم نگاهی به من کرد و گفت: بی خود! چند ساعته داری فکر می کنی باید چیزی بخوری. و خودش برایم یک کیک و قهوه خرید و من را نجات داد. من آن امتحان را با نمره خوبی قبول شدم!

بعد از اتمام تحصیلاتم پیاژه که از پشتکار من خوشش آمده بود، پیشنهاد داد که زیر نظر مراکز تحقیقاتی او کار کنم!

او می گفت: ما تو را برای ایران نساختیم. خواهشا بمان و به ایران نرو!


اما من گفتم: :شما امثال من زیاد دارید ولی مملکت من ندارد و من باید برگردم"!

بعد از آن هر سال به دیدنش می رفتم و او می گفت: اگر پشیمان شدی برگرد. ولی من هرگز پشیمان نشدم!

این متن ارزش آن را دارد تا برای ۸۰ میلیون جمعیت ایرانی به اشتراک گذاشته شود! روحش شاد و یادش گرامی!💐
مرکز آموزش،مشاوره و خدمات روانشناسی سازمان قرآنی جهاددانشگاهی:
این یک داستان واقعی است!

تا می توانید در تمام گروهها به اشتراک بگذارید!

*‌پروفسور پری رخ دادستان*👇👇

تنها روانشناس ایرانی بود که از ژان پیاژه "پدر روانشناسی شناختی" مدرک گرفت. بسیاری او را مادر روانشناسی ایران می نامند!

وی در 22 آبان 1389 به علت سرطان درگذشت!

از بخشی از دفتر خاطرات ایشان:

در دو سالی که در سوئیس درس می خواندم نود درصد غذای من نان و پنیر بود. سوئیس کشور گرانی بود. رساله ام با پیاژه بود و او روش و سخت گیریهای خاص خودش را داشت!

وسع مالی نداشتم، با این وجود دوره لیسانس را به جای چهار سال، سه ساله خواندم. روز امتحانی که با پیاژه داشتم سر جلسه از شدت گرسنگی در حال از هوش رفتن بودم. امتحان شش ساعت طول می کشید و من دو روز بود که چیزی نخورده بودم!

خانه من درست نقطه مقابل دانشگاه آن سوی دریاچه ژنو بود. صبح پول نداشتم با قایق از رودخانه رد شوم، برای همین از 5 صبح پیاده راه افتاده بودم تا به موقع به امتحان برسم!

دو ساعتی که از امتحان گذشت، دیدم در حال از هوش رفتن هستم و ممکن است فرصت موفقیت را از دست بدهم. در این شرایط سخت، به دلیل طولانی بودن امتحان اندکی استراحت دادند. وسیله پذیرایی آوردند اما من پولی برای خرید نداشتم. مغزم قفل کرده بود. دوستی یونانی داشتم. پرسید: چرا چیزی برنداشتی!؟ غرورم اجازه نداد بگویم پول ندارم و گفتم میل ندارم!

دوستم نگاهی به من کرد و گفت: بی خود! چند ساعته داری فکر می کنی باید چیزی بخوری. و خودش برایم یک کیک و قهوه خرید و من را نجات داد. من آن امتحان را با نمره خوبی قبول شدم!

بعد از اتمام تحصیلاتم پیاژه که از پشتکار من خوشش آمده بود، پیشنهاد داد که زیر نظر مراکز تحقیقاتی او کار کنم!

او می گفت: ما تو را برای ایران نساختیم. خواهشا بمان و به ایران نرو!


اما من گفتم: :شما امثال من زیاد دارید ولی مملکت من ندارد و من باید برگردم"!

بعد از آن هر سال به دیدنش می رفتم و او می گفت: اگر پشیمان شدی برگرد. ولی من هرگز پشیمان نشدم!

این متن ارزش آن را دارد تا برای ۸۰ میلیون جمعیت ایرانی به اشتراک گذاشته شود! روحش شاد و یادش گرامی!