موسسه‌ی بهاران خرد و اندیشه
1.01K subscribers
1.13K photos
86 videos
3 files
234 links
ادمین: @baharan_school
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.. .
و جنگل‌های زاگرس در من می‌سوزند. گزها در من و گون‌ها در من خاکستر می‌شوند. نهال نهال، درخت درخت، ساقه ساقه و شاخه شاخه می‌سوزم و دود گون‌ها بالا می‌رود، درناها راه گم می‌کنند. دود جنگل‌های زاگرس در چشم "جی ‌جاق‌ها" می‌نشیند. قرنِ زوال بلوط است و دلواپسی سنجاب‌های کوچک زاگرس دلم را به شور انداخته است، درست مثل پلاستیک‌های رها شده در بندر بوشهر که جان لاک‌پشتها را می‌گیرد.
عصر زوال بلوط است و در چشمان "سنگ چشم پیشانی سفید" می‌شود اضطراب را فهمید، او از مرگ جنگل‌های زاگرس می‌ترسد.
الف_بانی
#حرف
#جنگل‌های_زاگرس
Forwarded from عکس نگار
سومین جشنواره داستان کوتاه بهاران برگزار می‌شود
سومین جشنواره‌ داستان کوتاه بهاران با موضوع آزاد برگزار می‌شود.
دبیرخانه سومین جشنواره‌ داستان کوتاه بهاران دربیانیه‌ای اعلام کرد "موسسه‌ بهاران خرد و اندیشه" به دنبال برگزاری دو دوره موفق این جشنواره، تصمیم به برگزاری سومین دوره این رویداد فرهنگی و ادبی بدون محدودیت سنی و اقلیمی و با امکان شرکت تمام فارسی زبانان گرفته است.
جشنواره داستان کوتاه بهاران با هدف ترویج هنر داستان‌‌نویسی و کشف و معرفی استعدادهای این حوزه طراحی و سومین دوره خود را برگزار خواهد نمود. علاقه‌مندان شرکت در این مسابقه می‌توانند اثرخود را تا پایان روز ۲۰ تیرماه ۱۳۹۹ به دبیرخانه جشنواره ارسال نمایند.
- آثار ارسالی باید بین 1000 تا 5000 کلمه باشند
- داستان‌ها می‌بایست در قالب فایل ورد ارسال شوند
- هر شرکت‌کننده تنها یک اثر خود را می‌تواند در مسابقه شرکت دهد.
- نوشته‌های ارسالی نباید پیش از این در هیچ جشنواره‌‌ی ادبی جایزه‌ای دریافت کرده‌باشند.
اسامی هیات داوران و جوایز برندگان به زودی از طریق دبیرخانه جشنواره اعلام خواهد.
راه‌های ارسال آثار:
ایمیل: baharanschool1@gmail.com
واتس‌اپ: 09370517100
علاقه‌مندان برای اطلاعات بیش‌تر می‌توانند به سایت موسسه بهاران به نشانی www.baharanschool.com مراجعه نمایند.
اولین جلسه دوره مقدماتی «نویسندگی خلاق» با تدریس دکتر علیرضا زمانی، دوشنبه 26 خرداد 99 از ساعت 18 تا 20 در موسسه بهاران با رعایت پروتکل های بهداشتی و طبق برنامه ریزی های انجام شده برگزار می‌شود. دوستانی که واریز انجام داده‌اند و فیش برای بهاران ارسال نکرده‌اند، لطفا از همین طریق فیش واریزی خود را برای ما ارسال کنند و یا هنگام حضور در کلاس به موسسه تحویل دهند. دوستانی که تقاضای ثبت نام حضوری کرده بودند، می توانند نیم ساعت قبل از شروع کلاس در موسسه حاضر شوند تا نسبت به ثبت نام و مذاکره احتمالی در خدمتشان باشیم.
امکان حضور در کلاس از جلسه دوم برای کسانی که محدودیت زمانی دارند یا در مسافرت هستند فراهم است.
با سپاس. موسسه بهاران خرد و اندیشه
لینک کلاس نویسندگی خلاق
https://bit.ly/2MW0rKP
تلفن های بهاران
88803668
88892228
88944906
نشانی موسسه بهاران
خیابان ولی عصر، بالاتر از زرتشت، کوچه نوربخش، پلاک 21
یا: میدان فاطمی، خیابان جویبار، کوچه نوربخش، پلاک 21
اینستاگرام بهاران
https://www.instagram.com/baharanschool1/
تلگرام بهاران
http://t.me/baharanschool1
سایت بهاران
https://baharanschool.com/

لینک شرکت در جشنواره ملی داستان نویسی بهاران
https://bit.ly/2AzoEUw
دیدار با عرفان نظر آهاری
این برنامه ۵۰ دقیقه است در صفحه اینستایی که برای برنامه‌های زنده بهاران طراحی شده به صورت زنده و از موسسه بهاران پخش خواهد شد.
شهریه این برنامه ۸۰ هزار تومان می‌باشد.
دوستان و علاقمندان می‌توانند با واریز این وجه به شماره کارت :
6037997409078467
به نام ابوالفضل بانی

و ارسال تصویر فیش پرداختی و همچنین آیدی اینستای خود در این کلاس شرکت نمایند.
#موسسه_بهاران
#عرفان_نظرآهاری
Forwarded from عکس نگار
...
برای سومین جشنواره‌ی داستان بهاران
ابوالفضل بانی
مدیر موسسه بهاران

سال گذشته به دلایلی که تکرارش ملال انگیز است و رسم بهاران نیز ملال نیست ، جشنواره‌ی داستان و شعر بهاران برگزار نشد. اما در میانه‌ی کارزار کرونا با وجود دوستان موافق و بهار و رخت نو به بر کردن بهاران و شادابی ارغوان و گل دادن بوته‌های ناز، سومین جشنواره‌ی داستان بهاران را برنامه‌ریزی کردیم. از یکی از نویسندگان طراز اول امروزِ روز داستان ایرانی کمک گرفتیم و هیات انتخاب و هیات داوران خوبی به لطف، همراه سومین جشنواره شدند. هنرمند نازنینی از خطه‌ی هنر پرور قزوین به مهر طراحی و اجرای تندیس جدید جشنواره‌ی سوم را پذیرفت و اکنون روزهاست که آثار شما عزیزان به دبیرخانه‌ی جشنواره می‌رسد از گوشه گوشه‌ی ایران پهناور و از جای جای دیگر جهان. خوشحالم که چراغ داستان هنوز در بهاران روشن است و هنوز نونویسندگان ایرانی، داستان‌های کوتاه خود را به کوچه‌ی نوربخش می‌فرستند.
در مورد انتخاب آثار در دو دوره‌ی قبل و در همین دوره‌ی اخیر به همه‌ی دوستانی که برایمان داستان فرستاده‌اند، اطمینان می‌دهم هیچ دخالتی در انتخاب آثار برگزیده از سوی من یا هرکس دیگری صورت نمی‌پذیرد، انتخاب همان است که در هیات داوران انجام می‌شود. هنوز فرصت باقی‌ست برایمان داستان بفرستید. شاید بلای تاجدار " کرونا" رفت و توانستیم مراسم پایانی را در کنار هم جشن بگیریم.
برقرار باشید.
#سومین_جشنواره_داستان_بهاران
Forwarded from عکس نگار
‍ ‍ ✔️و صمد غرق شد...

🔸.... رودخانه در طرف ساحل ایران نسبتا آرام و در طرف ساحل شوروی کمی‌مغشوش و تند بود. جایی که صمد ایستاده بود، آب حتی به بالاتر از نافش هم نمی‌رسید. او خود را در مسیر آب ول کرد. سرشار از شوق و شعف بود. با هر دست و پایی که می‌زد، تلالو تابش طلایی خورشید روی سطح رودخانه را برهم می‌زد. پنجاه متری شنا نکرده بودکه صدای فریاد صمد را شنید: ”دکتر! دکتر!“ بلافاصله برگشت و دید که صمد تا بالای شانه‌هایش توی آب است و هراسان دست و پا می‌زند. بلافاصله چرخ زد و در خلاف جهت جریان آب، رو به سمتی که صمد بود، با تمام قوا دست و پا زد. تقریبا نصف فاصله را طی کرده بود که صمد برای سومین بار صدایش کرد. این بار دیگر صدایش ضعیفتر شده بود. سربازها به شنیدن صدای داد و فریاد آنها از پاسگاه بیرون ریخته بودند. حتی یکی از آنها پاچه‌های شلوارش را بالا زد و چند متری توی آب رفت ولی بقیه‌هاج و واج و بی‌حرکت، مثل برق‌گرفته‌ها ایستاده بودند. صمد فقط توانست سه بار او را صدا کند و او هربار در میان دست و پا زدن‌های ملتهبانه‌اش فریاد زد: ”صمد دست و پا بزن، دست و پا بزن، رسیدم، رسیدم“ دید که جریان تند صمد را در خود بلعید. دید که صمد ناپدید شد. دید که جهان خاموش شد. دیوانه‌وار، در میان آب‌های کدر، این طرف و آن طرف زد. صدای طپش قلبش را در شقیقه‌هایش می‌شنید. سعی کرد او را زیر آب‌ها پیدا کند. تا قعر کدر رودخانه رفت. به هر جایی دست انداخت. اما تلاشش بیهوده بود. دیگر در مسیر جریان تند و شدید قرار گرفته بود. از نفس افتاده، با اندک رمقی که برایش مانده بود، خود را به پای‌رس رودخانه کشاند و سربازها را دید که دست دراز کردند و از رودخانه بیرونش کشیدند. خاموشی دنیا را دید و لاعلاج و ناباور، تمامی‌ذهن خود را کاوید تا مگر راهی پیدا کند. ولی نتوانست. هیچ راهی وجود نداشت. صمد ناپدید شده بود. او و پنج سرباز، لاعلاج و نفس بریده روی شن‌ها نشستند. در جهان، سکوت مرگ حکمفرما بود….

🔘امروز ۹ شهریور سالروز غرق شدن #صمد_بهرنگی در ارس است
🔹از کتاب "از آن سال‌ها و سال‌های دیگر” خاطرات حمزه فراهتی؛ انتشارات فروغ در کشور آلمان
Forwarded from عکس نگار
دوره مقدماتی «آشنایی با مبانی رمان» با الهام فلاح
دوره مقدماتی «آشنایی با مبانی رمان» با تدریس الهام فلاح، رمان نویس، منتقد و مدرس ادبیات داستانی در موسسه بهاران خرد واندیشه برگزار می شود.
ساعات برگزاری

این دوره روزهای یک شنبه از ساعت 17 تا 19 خواهد بود.

شروع دوره

اوایل مهرماه 99

زمان ثبت نام

از هم اکنون

علاقه‌مندان می‌توانند برای کسب اطلاعات بیشتر با شماره های 88803668 و 88892228 تماس بگیرند و یا در واتس اپ با شماره ۰۹۳۷۰۵۱۷۱۰۰ پیام بگذارند.
#داستان_نویسی
#کارگاه_داستان_نویسی
#داستان
#رمان
#نوشتن
به یاد شاعر کوچه

الف.بانی

اصلا مهم نیست که منتقدان باد آقا و گندِ دماغ از شعر تو چه تحلیلی کنند. اصلا مهم نیست نوجوجه‌هایِ موج نو و خورده روشنفکرهای مجلات خیلی ادبیِ چه بنویسند. بلکه مهم است که تو به عنوان یک شاعر کجای شعر ایستاده باشی و مردم شعر ترا نجوا کنند. مهم است شعر تو در جان و زبان مردم جاری باشد. مردم با شعر تو عاشق بشوند، درد هجر بکشند و مردم با شعر تو عشق کنند. اصلا هنری را که مردم، همین مردم کوچه بازار ندانند و نفهمند به درد همان فستیوال‌ها و گالری‌ها و پوزهای روشنفکرانه می‌خورد.
هنر مردم هر دیار با مردمش زندگی می‌کند. صبح با مردمش به اداره‌ی پست و تلگراف می‌رود، کارمند می‌شود و شب در تنهای‌اش شعر می‌گوید. هنر مردم نمی‌نشیند هی قهوه بخورد هی سیگار بکشد و هی از غم هجران یار بگوید. هنر مردم خودش را تافته‌ی جدا بافته نمی‌داند. خودش از روح و زخم و زبانِ همین مردم بلند می‌شود.
شعر #فریدون_مشیری همین‌جوری است. به همین سادگی و به همین روانی.
استاد #عبدالحسین_زرین‌کوب در بارهٔ شعر مشیری می‌نویسد:«در طی سال‌ها شاعری، فریدون از میان هزاران فراز و نشیب روز، از میان هزاران شور و هیجان و رنج و درد هرروزینه آنچه را به روز تعلق دارد، به دست روزگاران می‌سپارد و به قلمرو افسانه‌های قرون روانه می‌کند.
چهل سالی – بیش و کم – هست که او با همین زبان بی‌پیرایهٔ خویش، واژه واژه با همزبانان خویش همدلی دارد… زبانی خوش‌آهنگ، گرم و دلنواز. خالی از پیچ و خم‌های بیان ادیبانهٔ شاعران دانشگاه‌پرورد و در همان حال خالی از تأثیر ترجمه‌های شتاب‌آمیز شعرهای آزمایشی نو راهان غرب.»
امروز ۳۰ شهریور اگر فریدون مشیری بود۹۴ ساله می‌شد.
#یاد
#شعر_نو
#شعر_کوچه
#فریدون_مشیری
#موسسه_بهاران
...
۲۸ هزار کوچه تهران و نام شجریان
ابوالفضل بانی

چندی پیش در خبرها آمده بود در شورای شهر تهران پیشنهاد شده است خیابانی را به نام مرحوم مهندس مهدی بازرگان مبارز سال‌های ستم شاهی، معلم اخلاق و اولین نخست وزیر دولت موقت انقلاب اسلامی و دبیرکل نهضت آزادی ایران بگذارند، چنین قرار بوده است، معبری نیز به نام بانو اعظم طالقانی، بانوی مبارز، انقلابی و فرزند ابوذر زمان انقلاب مرحوم آیت الله طالقانی نامگذاری شود. فرماندار تهران با این بهانه که کسی مرحوم بازرگان و مرحوم اعظم طالقانی را نمی‌شناسد، این مصوبه شورای شهر را ناشدنی و غیر قانونی اعلام کرده بود. در جدیدترین هنرنمایی شورای شهر تهران و شهرداری پایتخت نیز از نامگذاری خیابان با نام استاد جاودان موسیقی ایرانی محمدرضا شجریان صرف نظر شده است با این بهانه که مصالحی در میان است تا این مصوبه اجرایی نگردد.
اول سخنی دارم با آقایان نمایندگان شورای اسلامی شهر تهران که اتفاقاً با لیست امید بیشترین درصد آرا را کسب نموده‌اند و می‌توان گفت که نمایندگان بخش اکثریت مردم تهران در شورای شهر هستنند: آخر برادران عزیز اگر می‌دانستید که نمی‌توانید پای این مصوبه بمانید و حتی قدرت نامگذاری یک خیابان را در پایتخت ندارید، اصلاً مصوبه صادر نمی‌کردید. هرچند نه مرحوم بازرگان نه خانم طالقانی و نه استاد بی‌بدیل آواز ایران نیازی به این نامگذاری ندارد آنان در قلب تاریخ، سیاست و هنر این کشور ماندگارند.
اما جای تعجب این است که آیا تهرانی که ۳۷۰ محله دارد. ۲۸ هزار و ۲۰۸ کوچه دارد. ۳۴۰ خیابان اصلی دارد. ۲۳۵۱ خیابان فرعی دارد. ۲۷۱ بلوار دارد. ۱۱۸ میدان دارد و جالب تر اینکه ۳۲۰۰۰ بن‌بست، آیا جایی برای نام بازرگان، طالقانی و شجریان ندارد؟

*یادداشت امروز ابوالفضل بانی مدیر موسسه بهاران در روزنامه اعتماد ۵ مهر به احترام استاد بی بدیل آواز ایران
#مهدی_بازرگان
#اعظم_طالقانی
#محمد_رضا_شجریان
#روزنامه_اعتماد
#جامعه
#ابوالفضل_بانی
براساس بیانیه هیات داوران سومین جشنواره داستان کوتاه بهاران برندگان این دوره از جشنواره به ترتیب زیر اعلام شده است:

-اهدای لوح تقدیر به داستان مشکی تیره‌تر نوشته مریم محمدی کلهر
-اهدای لوح تقدیر به داستان جوزان نوشته مریم عزیزخانی
-اهدای لوح تقدیر به داستان جاویدشاه نوشته طاهره ابوفاضلی
-اهدای لوح تقدیر به داستان پنج سال زودتر نوشته ایمان مسگرزاده

و برگزیدگان نهایی این دوره:

-مقام سوم مشترک به داستان‌های نونی نوشته ابراهیم فصیحی هرندی و مورچه‌ی قرمز نوشته مجتبی هژبری
-مقام دوم برای داستان باران مرداد نوشته میثم رمضانی
-مقام اول، داستان رودهن نوشته نجمه سجادی

به تمام داستان نویسانی که برای بهاران نوشتند تبریک می گوییم. همیشه شاد و همواره سلامت باشید.

اسامی هیات انتخاب: حسین لعل بذری - لیلا صبوحی - احسان رضایی
اسامی هیات داوران: علی خدایی، سلمان باهنر، نفیسه مرشد زاده

#موسسه_بهاران
#سومین_جشنواره_داستان_بهاران
#نفیسه_مرشد_زاده
#علی_خدایی
#سلمان_باهنر
#لیلا_صبوحی
#احسان_رضایی
#حسین_لعل_بذری