باغ بهشت و سایه طوبی
1.11K subscribers
21.4K photos
367 videos
26 files
120 links
گروه کوچه باغ
https://t.me/+GFNpufrx90A2ODQ0
در این کانال ببینید👇
تصاویر زیبا از طبیعت استان گلستان
همراه با اشعار و پست های عرفانی

https://t.me/+pULF8jRPtKM3ZGI0
Download Telegram
آنکس که ترا به چشم ظاهر دیده است
بر سبلت و ریش خویشتن خندیده است

وانکس که ترا ز خود قیاسی گیرد
آن مسکین را چه خارها در دیده است

#مولانا
گر یک ورق از کتاب ما برخوانی
حیران ابد شوی زهی حیرانی

گر یک نفسی به درس دل بنشینی
استادان را به درس خود بنشانی

#مولانا
به مبارکی و شادی
بسِتان ز عشق جامی

که ندا کُنَد شرابش
که «کجاست تلخ‌کامی؟»

#مولانا
اندر مصاف ما را در پیش رو سپر نی
و اندر سماع ما را از نای و دف خبر نی

ما خود فنای عشقش ما خاک پای عشقش
عشقیم توی بر تو عشقیم کل دگر نی

#مولانا
یا رب این بوی که امروز به ما می‌آید
ز سراپرده اسرار خدا می‌آید

بوستان را کرمش خلعت نو می‌پوشد
خستگان را ز دواخانه دوا می‌آید

#مولانا
بــار دگر آن صـبح بخندید و بـتابید
تا خفته صدساله هم از خواب درآمد

بار دگر آن قاضی حاجات ندا کرد
خیزید کـه آن فـاتح ابـواب درآمـد

#مولانا
ای درد دهنده‌ام دوا ده
تاریک مکن جهان، ضیا ده

درد تو دواست و دل ضریرست
آن چشم ضریر را صفا ده

نومید همی شود بهر غم
نومید شونده را رجا ده


#مولانا
جمله خیالات جهان پیش خیال او دوان
مانند آهن پاره‌ها در جذبه آهن ربا


#مولانا
این سخن آبی‌ست از دریای بی‌پایان عشق
تا جهان را آب بخشد جسم‌ها را جان کند

هر که چون ماهی نباشد جوید او پایان آب
هر که او ماهی بود کی فکرت پایان کند


#مولانا
قول و فعلِ بی تناقض بایدت
  تا قبول اندر زمان پیش آیدت "

#مولانا
ذکر حق پاکست چون پاکی رسید
رخت بر بندد برون آید پلید

چون در آید نام پاک اندر دهان
نه پلیدی ماند و نه اندهان

#مولانا
کار با سعی است نی با ادعا
لَیسَ لِلْاِنسانَ اِلّٰا مٰا سَعــــیٰ

#مولانا
جان من و جان تو بستست به همدیگر
همرنگ شوم از تو گر خیر بود گر شر

ای دلبر شنگ من ای مایه رنگ من
ای شکر تنگ من از تنگ شکر خوشتر

ای ضربت تو محکم ای نکته تو مرهم
من گشته تمامی کم تا من تو شدم یک سر

همسایه ما بودی چون چهره تو بنمودی
تا خانه یکی کردی ای خوش قمر انور

یک حمله تو شاهانه بردار تو این خانه
تا جز تو فنا گردد کالله هو الاکبر

چون محو کند راهم نی جویم و نی خواهم
زیرا همه کس داند که اکسیر نخواهد زر

از تابش آن کوره مس گفت که زر گشتم
چون گشت دلش تابان زان آتش نیکوفر

مس باز به خویش آمد نوشش همه نیش آمد
تا باز به پیش آمد اکسیرگر اشهر

#مولانا
ور نیاید تیر از بخشایش است
نه پی نادیدن آلایش است

#مولانا
عشق جوشد بحر را مانند دیگ
عشق ساید کوه را مانند ریگ

عشق‌بشکافد فلک را صد شکاف
عشق لرزاند زمین را از گزاف

#مولانا
ای پادشاه صادقان
چون من منافق دیده‌ای
با زندگانت زنده‌ام
با مردگانت مرده‌ام

با دلبران و گلرخان
چون گلبنان بشکفته‌ام
با منکران دی صفت
همچون خزان افسرده‌ام

#مولانا
ساقی فرخ رخ من جام چو گلنار بده
بهر من ار می ندهی بهر دل یار بده

ساقی دلدار تویی چاره بیمار تویی
شربت شادی و شفا زود به بیمار بده

#مولانا
برخیز و بزن یکی نوایی
بر یاد وصال دلربایی

هین وقت صبوح شد فتوحی
هین وقت دعاست الصلایی

#مولانا
بنمای رُخ که باغ و گُلِستانَم آرزوست
بُگشای لَب که قَندِ فراوانَم آرزوست

ای آفتابِ حُسن! بُرون آ دَمی زِ ابر
کان چهرۀ مُشَعشَعِ تابانَم آرزوست

مشعشع: روشن,درخشان

#مولانا
زین کمین ، بی صبر و حَزمی کس نَجَست
حَزم را خود ، صبر آمد پا و دست

#مولانا