نه می‌دونی چیه
این بلاگرای دوره فروش چادری‌ای که اومدن گفتن حضرت خدیجه اینقد ثروت داشتن پس تو هم بیا دوره ی منو بخر و خودتم فروش شو، رسما گند زدن به این مفاهیم

اونا باعث شدن هرکی راجع به تجارت زنان صدر اسلام حرف بزنه ویدئوهای سمی دوره فروشی بیاد جلو چشمشون...‌ ‌ ‌‌‌ ‌

دیدم ریلز اون بنده‌خدا رو😂
متاسفانه اونا هر رویافروشی‌ای رو کارآفرینی و تجارت جلوه می‌دن. خزعبلات می‌بافن و چمیدونم از زن مستقل و فلان می‌گن.
من تو کانالم بارها درمورد اینا حرف زدم
مواضعم خیییلی صاف و صریح و مشخصه
ولی خب! وقتی تو قلبت مرض باشه یه پیامو اسکرین میگیری و بقیه رو توجه نمیکنی و ابزار توهین به یه دختر مسلمون رو فراهم می‌کنی و توهم جهاد فی‌سبیل‌الله هم میزنی😁

حالا این مباحث رو بیخیال
این اتفاقی که افتاد نتیجه همه چیز رو نفعی دیدنه
یکی نفعش تو تمسخر زنه
یکی نفعش توی فضای زن مستقل و مرد نمی‌خوایم
و ...
ما نفعمون تو چیه ؟
ما اسلام و انقلاب رو چجوری به نفع خودمون می‌گیریم ؟
سخته ولی مهمه‌ ‌ ‌‌‌ ‌

ما اسلام و انقلابو نباید به نفع خودمون بگیریم!
ما خودمونو در مسیر اسلام و انقلاب میذاریم ولو به ظاهر ضرر کنیم

اگر دید توحیدی داشته باشی میدونی اسلام نفع شماست، پس جونتم براش میدی! زندگیتو مطابق اون میچینی

وقتی دیدگاه توحیدی نداری، سعی میکنی با یه نگاه غرض‌ورزانه اون بخشایی از اسلام که به نفع خودته رو استخراج کنی. خسر‌الدنیا و الآخره میشی

یه ویدیو دیدم از مهران مدیری؛
می‌گفت روزگاری بوده که تو فقر مطلق بودم!
تو ۴ سال ۱۱ بار اسباب‌کشی کردیم
هربار ۲ ۳ ماه میگذشت کرایه خونه نمیدادیم و بیرونمون می‌کردن!
دیگه به جایی رسیدیم که کارتن‌ها رو باز نمی‌کردیم!
میگفت محتاج ۱۰۰۰تومن بودم که نون و پنیر بخرم ولی پیدا نمی‌کردم!
پسرم، فرهاد، کوچیک بود و از زور گرسنگی انقدر گریه می‌کرد که بی‌هوش می‌شد...!
انقدر داغون بودیم که یه بار رفتم تو کوچه و از فرط نداری زار زار گریه کردم و عربده کشیدم و همسایه‌ها جمعم کردن.
الان به جایی رسیدم که بادیگارد دارم و اینا!

من شنیدم مهران‌مدیری طلاق گرفته، بعضیام میگن تو خونه‌ی جدا زندگی‌ می‌کنن! بهرحال وضعیت خانوادگی نابسامانی دارن

دوست داشتم میتونستم ازش بپرسم که چه اتفاقی میفته که زنی که تو اون سختیا و ناملایمیا و تلخیا همراه بوده، بعد پولداری دیگه همراه نیست؟

انگشت اتهام رو سریع نمی‌برم سمت آقای مدیریا! ممکنه اون خانوم بعدا عوض شده، بعدا تغییراتی در هردو رخ داده که فهمیدن نه تفاهم نمی‌کنن و ...

ولی برام سواله جدا؛ چون بجز این مورد، موارد دیگه هم دیدم!
زن و شوهری که تو تنگی و سختی همدل و همراه بودن و توی رفاه و آسایش یهو بد شدن و حتی جدا شدن...!

یه بار یه فیلم تاریخی میدیدم
یه گروهی بودن میخواستن سلطنت رو بگیرن و کودتا کنن
ولی ۲ تا رییس داشتن معلوم نبود کدوم شاه میشه!

بعد نزدیک به پیروزی که بودن، بینشون دعوا شد که کی شاه بشه؟
یکی از همراهان برگشت به یکی از رییسا گفت ببین! فلانی تو رو نجات داده قبلا😐چطوری الان سر پادشاهی باهاش دعوا می‌کنی؟!

اون رییس میگه آدما تو سختیا دلشون به هم نزدیک میشه، چون نجات در اینه!
ولی وقتی قدرت به دست اومد، هرکسی به سهم‌خواهی خودش فکر می‌کنه چون ضرورتی در اتحاد نمی‌بینه!

و لَکَ الحَمد ... 💚

یه مکان معنوی بودم و به نیابت از همتون یاسین خوندم که ان‌شاالله همسر خوب گیرتون بیاد🌚🤝

باورتون میشه سال ۱۴۰۳ به‌جهت کاری تازه از فردا برای من شروع می‌شه؟

نه اینکه نخوام کار کنم و چمیدونم استراحت کنم و اختیاری باشه و فلان!
شرایطش نبوده
از فردا ولی دوباره استارت می‌زنم امید به خدا🌱

دیگه تو اروپا تیمی حریف رئال نمیشه
باید بیاد با پرسپولیس بازی کنه بلکه یه بازی چالشی رو شاهد باشیم

آیت‌الله شهاب‌الدین مرعشی نجفی رو شاید بشناسید! کسی که به شدت برای جمع‌آوری آثار خاص شیعه زحمت کشید.

پدر ایشون آیت‌الله سیدمحمود مرعشی، یه چله می‌گیرن و به دستورات خاصی طبق دستور اساتیدشون عمل می‌کنن تا بتونن مزار حضرت زهرا(س) رو پیدا کنن.

بعد از اتمام انجام دستورات و ادعیه، یه شب امام‌ صادق(ع) - یا امام باقر(ع)- رو خواب می‌بینن‌. امام بهشون میفرمان علیک بکریمه اهل‌البیت!
بر تو باد توجه به کریمه‌ی اهل بیت!

آیت‌الله مرعشی میگن بله مولای من، منم دنبال مزار کریمه‌ی اهل بیتم!(فکر کردن منظور حضرت زهراست)

امام مجدد میفرمایند که نه! منظور من مزار فاطمه‌ی معصومه(س) در قمه!

یعنی به حرم ایشون برید که در حکم زیارت حرم حضرت فاطمه‌ی زهرا (سلام‌الله‌علیها) شمرده شده!

در اثر همین خواب ایشون هم به حضرت معصومه(س) میگن کریمه‌ی اهل بیت و قبل از این، مردم چنین لقبی رو براشون نمیشناختن💚

صوبحان‌الله یک گوربه‌ی چادری🤌🥹❤️