#برشی_از_متن_كتاب 📖
«من نمیخوام نیمهی پر رو ببینم. خوشبینی باعث میشه حالت تهوع بگیرم. منحرفانهس. انسان بعد از هبوط این دنیا فقط لیاقت بدبختی رو داره.»
#اتحادیه_ابلهان
#جان_کندی_تول
#پیمان_خاکسار
#نشر_چشمه
@baamanbekhaan
«من نمیخوام نیمهی پر رو ببینم. خوشبینی باعث میشه حالت تهوع بگیرم. منحرفانهس. انسان بعد از هبوط این دنیا فقط لیاقت بدبختی رو داره.»
#اتحادیه_ابلهان
#جان_کندی_تول
#پیمان_خاکسار
#نشر_چشمه
@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_كتاب 📖
خانم رایلی گفت «بیا اینو گوش کن. هر روز آگهیش رو توی روزنامه میبینم.» و روزنامه را نزدیک چشمش گرفت.
«مرد ماهر وسختکوشا...»
«سختکوش.»
«ماهر و سختکوش، قابل اعتماد، معیط...»
«مطیع، بدش به من اونو.» ایگنیشس روزنامه را از مادرش قاپید. «واقعاً مایهی تأسفه که نتونستی تحصیلاتت رو کامل کنی.»
«بابابزرگت خیلی فقیر بود.»
«خواهش میکنم! الان اصلاً حوصله ندارم اون داستان ترسناک رو دوباره بشنوم. ماهر و سختکوش، قابل اعتماد، مطیع. خدای بزرگ! این چیزی که اینا میخوان. عجب اعجوبهای باید باشه! باید بگم که من هرگز نمیتونم برای شرکتی کار کنم که جهانبینیش اینجوریه.»
#اتحادیه_ابلهان
#جان_کندی_تول
#پیمان_خاکسار
#نشر_چشمه
@baamanbekhaan
خانم رایلی گفت «بیا اینو گوش کن. هر روز آگهیش رو توی روزنامه میبینم.» و روزنامه را نزدیک چشمش گرفت.
«مرد ماهر وسختکوشا...»
«سختکوش.»
«ماهر و سختکوش، قابل اعتماد، معیط...»
«مطیع، بدش به من اونو.» ایگنیشس روزنامه را از مادرش قاپید. «واقعاً مایهی تأسفه که نتونستی تحصیلاتت رو کامل کنی.»
«بابابزرگت خیلی فقیر بود.»
«خواهش میکنم! الان اصلاً حوصله ندارم اون داستان ترسناک رو دوباره بشنوم. ماهر و سختکوش، قابل اعتماد، مطیع. خدای بزرگ! این چیزی که اینا میخوان. عجب اعجوبهای باید باشه! باید بگم که من هرگز نمیتونم برای شرکتی کار کنم که جهانبینیش اینجوریه.»
#اتحادیه_ابلهان
#جان_کندی_تول
#پیمان_خاکسار
#نشر_چشمه
@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_كتاب 📖
استانداردهای کارخانهی شلوار لوی خیلی پایین بود. اندکی زرنگی برای ارتقای شغلی کفایت میکرد. آقای گونزالز رئیس دفتر بود و چند کارمند افسرده زیردستش بودند. هیچوقت اسم کارمندها و ماشیننویسهایش را به خاطر نمیآورد. فقط هر روز میآمدند و میرفتند، البته بهجز خانم تریکسی، کمکحسابدار هشتاد ساله که نزدیک نیمقرن بود اعداد و ارقام را سرسری و اغلب غلط وارد دفتر کل لوی میکرد. او حتی آفتابگیر سبز شفاف کمپانی لوی را در راه رفتوآمد به شرکت به سرش میگذاشت، او برای آقای گونزالز نماد وفاداری به کمپانی لوی بود.
#اتحادیه_ابلهان
#جان_کندی_تول
#پیمان_خاکسار
#نشر_چشمه
@baamanbekhaana
استانداردهای کارخانهی شلوار لوی خیلی پایین بود. اندکی زرنگی برای ارتقای شغلی کفایت میکرد. آقای گونزالز رئیس دفتر بود و چند کارمند افسرده زیردستش بودند. هیچوقت اسم کارمندها و ماشیننویسهایش را به خاطر نمیآورد. فقط هر روز میآمدند و میرفتند، البته بهجز خانم تریکسی، کمکحسابدار هشتاد ساله که نزدیک نیمقرن بود اعداد و ارقام را سرسری و اغلب غلط وارد دفتر کل لوی میکرد. او حتی آفتابگیر سبز شفاف کمپانی لوی را در راه رفتوآمد به شرکت به سرش میگذاشت، او برای آقای گونزالز نماد وفاداری به کمپانی لوی بود.
#اتحادیه_ابلهان
#جان_کندی_تول
#پیمان_خاکسار
#نشر_چشمه
@baamanbekhaana
#برشی_از_متن_كتاب 📖
در پایان اولین روز کاریام احساس خستگی بسیار میکنم. هرچند، دوست ندارم به خود تلقین کنم که دلسرد یا افسرده یا مغلوب شدهام. برای نخستین بار در زندگی با سیستمی رودررو شدم که کاملاً مصمم بود تا در چارچوب موقعیت خود به عنوان ناظر و ناقد کار کند، اگر بشود چنین تعبیری به کار برد. اگر بیشتر شرکتها شبیه شلوار لوی اداره میشدند مطمئنم که نیروهای کار امریکا بیشتر با وظایف محولهشان سازگاری پیدا میکردند. کارمندی که مورد وثوق باشد بههیچوجه برایش مزاحمتی ایجاد نمیشود. آقای گونزالز، رئیس من، به وضوح عقبمانده است ولی بدون شک آدم دلپذیری است. دائماً نگران است که مبادا با انتقاد از عملکرد کسی باعث رنجشش شود. درواقع میشود گفت او پذیرای هر چیزی هست و بنابراین به طرز خوشایندی به شیوهی عقبماندگی خودش دموکرات است.
#اتحادیه_ابلهان
#جان_کندی_تول
#پیمان_خاکسار
#نشر_چشمه
@baamanbekhaana
در پایان اولین روز کاریام احساس خستگی بسیار میکنم. هرچند، دوست ندارم به خود تلقین کنم که دلسرد یا افسرده یا مغلوب شدهام. برای نخستین بار در زندگی با سیستمی رودررو شدم که کاملاً مصمم بود تا در چارچوب موقعیت خود به عنوان ناظر و ناقد کار کند، اگر بشود چنین تعبیری به کار برد. اگر بیشتر شرکتها شبیه شلوار لوی اداره میشدند مطمئنم که نیروهای کار امریکا بیشتر با وظایف محولهشان سازگاری پیدا میکردند. کارمندی که مورد وثوق باشد بههیچوجه برایش مزاحمتی ایجاد نمیشود. آقای گونزالز، رئیس من، به وضوح عقبمانده است ولی بدون شک آدم دلپذیری است. دائماً نگران است که مبادا با انتقاد از عملکرد کسی باعث رنجشش شود. درواقع میشود گفت او پذیرای هر چیزی هست و بنابراین به طرز خوشایندی به شیوهی عقبماندگی خودش دموکرات است.
#اتحادیه_ابلهان
#جان_کندی_تول
#پیمان_خاکسار
#نشر_چشمه
@baamanbekhaana
#برشی_از_متن_كتاب 📖
تنها خرمگس معرکه - الان مجبورم به زبان عامیانه تن دهم تا حق مطلب را راجع به این موجود ادا کرده باشم - گلوریای تندنویس بود، یک هرزهی جوان و بیشرم. ذهنش میان باورهای غلط و داوریهای ارزشی وحشتناک در نوسان بود. بعد از اینکه جسورانه یکی دو نظر گستاخانه در باب هیکل و رفتار من ارائه کرد آقای گونزالز را گوشهای کشاندم و به او گفتم که گلوریا تا پایان روز میخواهد بیخبر کارش را رها کند. آقای گونزالز بسیار عصبانی شد و بیدرنگ گلوریا را اخراج کرد و متوجه شدم که پس از مدتها از اقتدارش لذت برد. ولی راستش این صدای ناجور کفش پاشنهبلند گلوریا بود که وادار به این کارم کرد. اگر فقط یک روز دیگر این صدای تقتق را میشنیدم دریچهام برای همیشه بسته میشد. بعد هم آنهمه ریمل و ماتیک و دیگر وقاحتهایی که ترجیح میدهم فهرستشان نکنم.
#اتحادیه_ابلهان
#جان_کندی_تول
#پیمان_خاکسار
#نشر_چشمه
@baamanbekhaan
تنها خرمگس معرکه - الان مجبورم به زبان عامیانه تن دهم تا حق مطلب را راجع به این موجود ادا کرده باشم - گلوریای تندنویس بود، یک هرزهی جوان و بیشرم. ذهنش میان باورهای غلط و داوریهای ارزشی وحشتناک در نوسان بود. بعد از اینکه جسورانه یکی دو نظر گستاخانه در باب هیکل و رفتار من ارائه کرد آقای گونزالز را گوشهای کشاندم و به او گفتم که گلوریا تا پایان روز میخواهد بیخبر کارش را رها کند. آقای گونزالز بسیار عصبانی شد و بیدرنگ گلوریا را اخراج کرد و متوجه شدم که پس از مدتها از اقتدارش لذت برد. ولی راستش این صدای ناجور کفش پاشنهبلند گلوریا بود که وادار به این کارم کرد. اگر فقط یک روز دیگر این صدای تقتق را میشنیدم دریچهام برای همیشه بسته میشد. بعد هم آنهمه ریمل و ماتیک و دیگر وقاحتهایی که ترجیح میدهم فهرستشان نکنم.
#اتحادیه_ابلهان
#جان_کندی_تول
#پیمان_خاکسار
#نشر_چشمه
@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_كتاب 📖
نتیجه میگیریم حتی هنگامی که فورتونا به سمت پایین میگرداندمان، گاهی چرخ لحظهای درنگ میکند و ما خود را در چرخهای کوچک و خوب درون چرخهی بدِ بزرگتر مییابیم. کائنات بر اصل چرخه در چرخه استوار شده. در حال حاضر من در یک چرخهی درونیام. البته که چرخههای کوچکتر در این چرخه هم امکانپذیر است.
#اتحادیه_ابلهان
#جان_کندی_تول
#پیمان_خاکسار
#نشر_چشمه
@baamanbekhaan
نتیجه میگیریم حتی هنگامی که فورتونا به سمت پایین میگرداندمان، گاهی چرخ لحظهای درنگ میکند و ما خود را در چرخهای کوچک و خوب درون چرخهی بدِ بزرگتر مییابیم. کائنات بر اصل چرخه در چرخه استوار شده. در حال حاضر من در یک چرخهی درونیام. البته که چرخههای کوچکتر در این چرخه هم امکانپذیر است.
#اتحادیه_ابلهان
#جان_کندی_تول
#پیمان_خاکسار
#نشر_چشمه
@baamanbekhaan
(این قسمت طنز بسیار خوبی داشت)
👇👇👇👇
خانم رایلی نمیتوانست باور کند که واقعاً چنین اتفاقی برایش افتاده. تلویزیون خاموش بود. غرولندی در کار نبود. حمام خالی بود. به نظر میآمد حتی سوسکها هم بار سفر بستهاند. روی میز آشپزخانه نشست و لیوانش را مزمزه کرد و بچهسوسکی که روی میز راه میرفت فوت کرد. جِرم کوچک پرواز کرد و ناپدید شد و خانم رایلی گفت «خداحافظ عزیزم.» یک اینچ دیگر برای خودش ریخت و برای اولین بار متوجه شد که بوی خانه هم عوض شده. نه که خیلی تغییر کرده باشد، فقط بوی غریبِ خاص پسرش که همیشه او را یاد چای کیسهای مانده میانداخت به مشامش نمیخورد. لیوانش را بالا آورد و با خود فکر کرد که چرا شلوار لوی تازگیها بوی تفاله چای میدهد.
#اتحادیه_ابلهان
#جان_کندی_تول
#پیمان_خاکسار
#نشر_چشمه
@baamanbekhaan
👇👇👇👇
خانم رایلی نمیتوانست باور کند که واقعاً چنین اتفاقی برایش افتاده. تلویزیون خاموش بود. غرولندی در کار نبود. حمام خالی بود. به نظر میآمد حتی سوسکها هم بار سفر بستهاند. روی میز آشپزخانه نشست و لیوانش را مزمزه کرد و بچهسوسکی که روی میز راه میرفت فوت کرد. جِرم کوچک پرواز کرد و ناپدید شد و خانم رایلی گفت «خداحافظ عزیزم.» یک اینچ دیگر برای خودش ریخت و برای اولین بار متوجه شد که بوی خانه هم عوض شده. نه که خیلی تغییر کرده باشد، فقط بوی غریبِ خاص پسرش که همیشه او را یاد چای کیسهای مانده میانداخت به مشامش نمیخورد. لیوانش را بالا آورد و با خود فکر کرد که چرا شلوار لوی تازگیها بوی تفاله چای میدهد.
#اتحادیه_ابلهان
#جان_کندی_تول
#پیمان_خاکسار
#نشر_چشمه
@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_كتاب 📖
کتابها پسرانی فناناپذیرند که پدرانشان را به مبارزه میطلبند.
#اتحادیه_ابلهان
#جان_کندی_تول
#پیمان_خاکسار
#نشر_چشمه
@baamanbekhaan
کتابها پسرانی فناناپذیرند که پدرانشان را به مبارزه میطلبند.
#اتحادیه_ابلهان
#جان_کندی_تول
#پیمان_خاکسار
#نشر_چشمه
@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_كتاب 📖
پلیسا رو از رو چشماشون میشه شناخت دارلن. خیلی اعتمادبهنفس دارن. خیلی وقته کار من اینه. تمام حقههای این پلیسای کثیف رو حفظم. اسکناسای علامتخورده، لباسای قلابی. اگه از چشماشون نفهمیدی پولشون رو نگاه کن. پر از علامت و از اینجور آشغالاست.
#اتحادیه_ابلهان
#جان_کندی_تول
#پیمان_خاکسار
#نشر_چشمه
@baamanbekhaan
پلیسا رو از رو چشماشون میشه شناخت دارلن. خیلی اعتمادبهنفس دارن. خیلی وقته کار من اینه. تمام حقههای این پلیسای کثیف رو حفظم. اسکناسای علامتخورده، لباسای قلابی. اگه از چشماشون نفهمیدی پولشون رو نگاه کن. پر از علامت و از اینجور آشغالاست.
#اتحادیه_ابلهان
#جان_کندی_تول
#پیمان_خاکسار
#نشر_چشمه
@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_كتاب 📖
پلیسا رو از رو چشماشون میشه شناخت دارلن. خیلی اعتمادبهنفس دارن. خیلی وقته کار من اینه. تمام حقههای این پلیسای کثیف رو حفظم. اسکناسای علامتخورده، لباسای قلابی. اگه از چشماشون نفهمیدی پولشون رو نگاه کن. پر از علامت و از اینجور آشغالاست.
#اتحادیه_ابلهان
#جان_کندی_تول
#پیمان_خاکسار
#نشر_چشمه
@baamanbekhaan
پلیسا رو از رو چشماشون میشه شناخت دارلن. خیلی اعتمادبهنفس دارن. خیلی وقته کار من اینه. تمام حقههای این پلیسای کثیف رو حفظم. اسکناسای علامتخورده، لباسای قلابی. اگه از چشماشون نفهمیدی پولشون رو نگاه کن. پر از علامت و از اینجور آشغالاست.
#اتحادیه_ابلهان
#جان_کندی_تول
#پیمان_خاکسار
#نشر_چشمه
@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_كتاب 📖
هرچند که بهرغم سکونت در کرانهی میسیسیپی {این رود را ترانهها و ابیات مزخرف مشهور کردهاند، مکررترین موتیف آنی است که سعی دارد این رود را به عنوان نماد پدر قالب کند. ولی در واقع رود میسیسیپی حجم آبی خائن و شریر است که گردابها و تندابهایش جان بسیاری را گرفته. من تابهحال کسی را ندیدهام که جرئت کرده باشد انگشت پایش را در آب قهوهای وآلودهی این رود فرو کند، آبی که پر است از فاضلاب و ضایعات صنعتی و آفات مرگبار. حتی ماهیهایش هم در حال مرگاند. از نظر من موتیف غلط میسیسیپی به مثابهی پدر - خدا - موسی - بابا -قضیب - پاپ با نوشتههای غمافزای مارک تواین شیاد آغاز شد. این ناتوانی در ارتباط با واقعیت مشخصهی بارز تقریباً تمام هنرهای امریکاست. هر گونه ارتباطی میان هنر امریکایی و طبیعت امریکایی کاملاً برپایهی تصادف است و دلیلش هم عدم ارتباط کل ملت با واقعیت است. این تنها یکی از دلایلی است که وادارم کرده در حاشیهی جامعه زندگی کنم، و تسلیمِ برزخی شوم متعلق به کسانی که واقعیت را در اولین برخورد تشخیص میدهند} هرگز رستن پنبه را مشاهده نکردهام و علاقهای هم به دیدنش ندارم. تنها سفر من به خارج از نیواورلینز از گرداب به گردباد نومیدیام کشاند: باتن روژ. در بخشهای آتی، شاید در بازگشتی به گذشته سفرم را از میان باتلاقها به عمق صحراها بازگو کنم، سفری که از آن خسته و دلشکسته و آزاردیده بازگشتم.
#اتحادیه_ابلهان
#جان_کندی_تول
#پیمان_خاکسار
#نشر_چشمه
@baamanbekhaan
هرچند که بهرغم سکونت در کرانهی میسیسیپی {این رود را ترانهها و ابیات مزخرف مشهور کردهاند، مکررترین موتیف آنی است که سعی دارد این رود را به عنوان نماد پدر قالب کند. ولی در واقع رود میسیسیپی حجم آبی خائن و شریر است که گردابها و تندابهایش جان بسیاری را گرفته. من تابهحال کسی را ندیدهام که جرئت کرده باشد انگشت پایش را در آب قهوهای وآلودهی این رود فرو کند، آبی که پر است از فاضلاب و ضایعات صنعتی و آفات مرگبار. حتی ماهیهایش هم در حال مرگاند. از نظر من موتیف غلط میسیسیپی به مثابهی پدر - خدا - موسی - بابا -قضیب - پاپ با نوشتههای غمافزای مارک تواین شیاد آغاز شد. این ناتوانی در ارتباط با واقعیت مشخصهی بارز تقریباً تمام هنرهای امریکاست. هر گونه ارتباطی میان هنر امریکایی و طبیعت امریکایی کاملاً برپایهی تصادف است و دلیلش هم عدم ارتباط کل ملت با واقعیت است. این تنها یکی از دلایلی است که وادارم کرده در حاشیهی جامعه زندگی کنم، و تسلیمِ برزخی شوم متعلق به کسانی که واقعیت را در اولین برخورد تشخیص میدهند} هرگز رستن پنبه را مشاهده نکردهام و علاقهای هم به دیدنش ندارم. تنها سفر من به خارج از نیواورلینز از گرداب به گردباد نومیدیام کشاند: باتن روژ. در بخشهای آتی، شاید در بازگشتی به گذشته سفرم را از میان باتلاقها به عمق صحراها بازگو کنم، سفری که از آن خسته و دلشکسته و آزاردیده بازگشتم.
#اتحادیه_ابلهان
#جان_کندی_تول
#پیمان_خاکسار
#نشر_چشمه
@baamanbekhaan
«دوباره گیر دادی به دخترا. نمیفهمی من چی میگم؟ برای همینه که دیگه نمیتونم احترامت رو نگه دارم. اگه یکی از دخترات اسب بود و اون یکی هم بازیکن بیسبال، اونوقت چه کارا که براشون نمیکردی.»
«اگه یکیشون اسب بود و یکیشون هم بازیکن بیسبال اوضاعمون خیلی بهتر از این حرفا بود، باور کن. دستکم یه منفعتی برامون داشتن.»
#اتحادیه_ابلهان
#جان_کندی_تول
#پیمان_خاکسار
#نشر_چشمه
@baamanbekhaan
«اگه یکیشون اسب بود و یکیشون هم بازیکن بیسبال اوضاعمون خیلی بهتر از این حرفا بود، باور کن. دستکم یه منفعتی برامون داشتن.»
#اتحادیه_ابلهان
#جان_کندی_تول
#پیمان_خاکسار
#نشر_چشمه
@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_كتاب 📖
آقای لوی گفت «اون یارو یه روانی تمامعیار بود.»
خانم لوی گفت «بهنظر تو هر کی که شخصیت درستوحسابی داشته باشه روانپریشه وهر کی سرش به تنش بیرزه عقدهای. همهی اینارو قبلاً شنیدم.»
#اتحادیه_ابلهان
#جان_کندی_تول
#پیمان_خاکسار
#نشر_چشمه
@baamanbekhaan
آقای لوی گفت «اون یارو یه روانی تمامعیار بود.»
خانم لوی گفت «بهنظر تو هر کی که شخصیت درستوحسابی داشته باشه روانپریشه وهر کی سرش به تنش بیرزه عقدهای. همهی اینارو قبلاً شنیدم.»
#اتحادیه_ابلهان
#جان_کندی_تول
#پیمان_خاکسار
#نشر_چشمه
@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_كتاب 📖
پیرمرد گفت «دیگه نمیذارم کسی منو بچاپه.» و به صورت ایگنیشس تف کرد. «اگه کارِت هاتداگفروشی باشه آخر و عاقبتت بهتر از این نمیشه. زورِ همه فقط به هاتداگفروشا و کارگرای پمپبنزین میرسه. سرقت مسلحانه، دلهدزدی. هیشکی به هاتداگفروش احترام نمیذاره.»
«شما آشکارا اشتباه میکنید قربان. هیچکس به اندازهی من به یک هاتداگفروش احترام نمیذاره. اونا یکی از معدود خدمات ارزشمند جامعه رو ارائه میدن. دزدی از یک هاتداگفروشی دورهگرد یک اقدام نمادین است. انگیزهی دزدی، حرص و زیادهطلبی نیست بلکه میل به تحقیر فروشنده است.»
#اتحادیه_ابلهان
#جان_کندی_تول
#پیمان_خاکسار
#نشر_چشمه
@baamanbekhaan
پیرمرد گفت «دیگه نمیذارم کسی منو بچاپه.» و به صورت ایگنیشس تف کرد. «اگه کارِت هاتداگفروشی باشه آخر و عاقبتت بهتر از این نمیشه. زورِ همه فقط به هاتداگفروشا و کارگرای پمپبنزین میرسه. سرقت مسلحانه، دلهدزدی. هیشکی به هاتداگفروش احترام نمیذاره.»
«شما آشکارا اشتباه میکنید قربان. هیچکس به اندازهی من به یک هاتداگفروش احترام نمیذاره. اونا یکی از معدود خدمات ارزشمند جامعه رو ارائه میدن. دزدی از یک هاتداگفروشی دورهگرد یک اقدام نمادین است. انگیزهی دزدی، حرص و زیادهطلبی نیست بلکه میل به تحقیر فروشنده است.»
#اتحادیه_ابلهان
#جان_کندی_تول
#پیمان_خاکسار
#نشر_چشمه
@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_كتاب 📖
تنها چیزایی که تحملشون رو ندارم، آدم بدبخت علافه و شوخی خرکی.
#اتحادیه_ابلهان
#جان_کندی_تول
#پیمان_خاکسار
#نشر_چشمه
@baamanbekhaan
تنها چیزایی که تحملشون رو ندارم، آدم بدبخت علافه و شوخی خرکی.
#اتحادیه_ابلهان
#جان_کندی_تول
#پیمان_خاکسار
#نشر_چشمه
@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_كتاب 📖
خانم رایلی که پارکت براق را بادقت نگاه میکرد گفت «کف اینجا خیلی خطرناکه. ممکنه خورده باشه زمین و سرش شکسته باشه.»
«آدم کلا تو زندگی باید مراقب باشه.»
«کاملاً درست میگین. من همیشه مراقبم.»
«منم همینطور. مراقببودن به صلاح آدمه.»
«حتماً. ایگنیشس هم چند روز پیش همین رو بهم گفت.» خانم رایلی لم داد. «بهم گفت “مامان مراقببودن به صلاح آدمه، مگه نه؟” منم بهش گفتم “درسته پسرم. مراقب خودت باش.”»
#اتحادیه_ابلهان
#جان_کندی_تول
#پیمان_خاکسار
#نشر_چشمه
@baamanbekhaan
خانم رایلی که پارکت براق را بادقت نگاه میکرد گفت «کف اینجا خیلی خطرناکه. ممکنه خورده باشه زمین و سرش شکسته باشه.»
«آدم کلا تو زندگی باید مراقب باشه.»
«کاملاً درست میگین. من همیشه مراقبم.»
«منم همینطور. مراقببودن به صلاح آدمه.»
«حتماً. ایگنیشس هم چند روز پیش همین رو بهم گفت.» خانم رایلی لم داد. «بهم گفت “مامان مراقببودن به صلاح آدمه، مگه نه؟” منم بهش گفتم “درسته پسرم. مراقب خودت باش.”»
#اتحادیه_ابلهان
#جان_کندی_تول
#پیمان_خاکسار
#نشر_چشمه
@baamanbekhaan