با من بخوان📚
180 subscribers
196 photos
1 video
1 file
130 links
🖊معرفی و برش‌هایی از متن کتاب
📚مطالعات شخصی
🎧موسیقی


📓با من در لذت خواندن کتاب‌ همراه شوید

https://t.me/baamanbekhaan

🆔 @baamanbekhaan

ارتباط با ادمین:
👩🏻‍💼 @Azi_Ram
Download Telegram
بخش دوم:
فلسفهٔ چهارشنبه‌‌سوری

بشد چارشنبه هم از بامداد
بدین باغ کامروز باشیم شاد
«فردوسی»

چهارشنبه‌سوری را پیشواز نوروز قرار داده‌اند، اما در این جشن که برگزاری آن به پیش از زرتشت پیامبر باز می‌گردد، نخست هنگامی که سه‌شنبهٔ آخر سال و تحویل سال مقارن ظهر آن روز شده، یعنی در سال ۱۷۲۵ پیش از میلاد، زرتشت برترین حساب گاه‌شماری را در آن زمان انجام داد و با منظور داشتن کبیسه تاریخ گاه‌شماری ایران را منظم کرد. در آن سه‌شنبه که تحویل سال ظهر آن روز بوده، یعنی نیمهٔ اول روز در سال قبل به‌شمار می‌آمده و پس از ظهر در سال جدید، جشن گرفته و آتش روشن کرده‌اند وبسیاری از افراد آغاز، خاستگاه و شروع چهارشنبه‌سوری را از این تاریخ دانسته‌اند، هرچند آریاییان پیش از زرتشت هم سهران و بیداری شب چهارشنبه را جشن می‌گرفتند.


#نوروز_و_فلسفه_هفت‌سین
#دکتر_محمدعلی_دادخواه
#نشر_درنویسا


@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_كتاب 📖

از مراسم زیبای پرشور و شکوه شب چهارشنبه‌سوری، بوته‌افروزی است که سه یا هفت گله یا کپه خار و خاشاک را در ردیف هم آتش می‌زنند تا خار دل را به خار زمین بسپارند و از آتش آن مهر و لطف گیرند، تا زردی و رنجوری را به دور بریزند و سرخی و شادابی را به خانه آورند؛ سپس مقداری زغال سیاه را به نماد سیاه‌بختی، اندکی نمک را به نشانهٔ شورچشمی و سکه‌ای کم‌ارزش را به‌علامت تنگ‌دستی در کوزه‌ای سفالی و‌ کهنه می‌اندازند و بر راه می‌نهند، برخی دیگر آن کوزه را از بام خانه به کوچه پرتاپ می‌کنند تا شوربختی و‌تنگ‌دستی و هر شگون بد را تا سال آینده از دل و دامن و دار خود دور ریخته باشند و کوزه‌ای نو برای نوشیدن آب جایگزین آن می‌کنند.

پرتو روح است نطق و چشم و گوش
پرتو آتش بود در آب جوش
آنچنان که پرتو جان بر تن است
پرتو ابدال بر جان من است
«مولوی»



#نوروز_و_فلسفه_هفت‌سین
#دکتر_محمدعلی_دادخواه
#نشر_درنویسا


@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_كتاب 📖

آخرین سه‌شنبه، غروبی است که درِ چهارشنبه‌سوری را می‌کوبد و شما را به باغ شادی امروز فرا می‌خواند، البته باید دل و جانتان آمادهٔ استقبال این نوای دل‌انگیز باشد که در سرمای آخرین روزهای زمستان گرمای تازه‌ای را روایتگر است. اعتدال روز سه‌شنبه شما را به اعتدال روش و کنش فرا می‌خواند و سه کپه آتش را از آدمی می‌خواهد تا رگه‌های اندیشه و فرهنگ را که درازنای زمان با خود به‌دست آورده‌اند، به اندیشه‌ورزان گوشزد کنید و گنجینه‌های دانش و بینش را بر همگان بگشایید، چرا که او پیامبر بهار است و درکوله‌بارش یک جهان نور دارد و مهر و‌ گرمی را می‌پراکند.


#نوروز_و_فلسفه_هفت‌سین
#دکتر_محمدعلی_دادخواه
#نشر_درنویسا


@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_كتاب 📖


علت اینکه «شبِ چهارشنبه‌» را جشن می‌گیریم:

نیاکان ما اعتقاد داشتند هفته چونان ترازو است که شنبه و یک‌شنبه و دوشنبه در کفه‌ای قرار می‌گیرد و چهارشنبه و پنج‌شنبه و آدینه درکفه‌ای دیگر. در این میان، سه‌شنبه چون شاهین ترازو و به تعبیر دیگری چون ناف آدمی مرکز استوار و ایستایی هفته است. به‌همین علت در غروب سه‌شنبه که شب چهارشنبه است باید به دروازهٔ جشن و بزم نوروزی بریم و‌ نخستین روز جشنواهٔ نوروزی را آغاز کنیم، جشنواره‌ای که با شعله‌های چهارشنبه‌سوری آغاز می‌شود و با سبزه‌های کنار آب سیزده‌به‌در پایان می‌پذیرد و اگر آخرین سه‌شنبه از بیست‌و‌سوم اسفند شروع شود، زمان آن به بیست روز می‌رسد.


#نوروز_و_فلسفه_هفت‌سین
#دکتر_محمدعلی_دادخواه
#نشر_درنویسا


@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_كتاب 📖

گفتنی است که در چهارم فوریهٔ هر سال همانند این رسم در جهان مسیحیت اجرا می‌شود. این رسم که از پیش از میلاد مسیح، در دورانی که خدایان تیر و ناهید مقدس بودند و زمانی که آتش را به‌خاطر گرمی و زندگی‌بخش بودنش می‌پرستیدند تاکنون وجود دارد. مردم کاج‌های طبیعی را در خانه نگه می‌دارند و در عصر سیزدهم فوریه آنها را داخل حیاط کلیسا آتش می‌زنند و از روی آن می‌پرند. بی‌گمان این رفتار، تقلیدی است از تمدن کهن نیاکان ما که پیش از مسیحیت شکل گرفته است.


#نوروز_و_فلسفه_هفت‌سین
#دکتر_محمدعلی_دادخواه
#نشر_درنویسا


@baamanbekhaan
فلسفهٔ حاجی‌فیروز:

ظاهراًاگر باور کنیم که افسانه‌های مربوط به سیاوش با دموزی یا تموز بین‌النهرینی مربوط است و‌ او‌ همان خدایی است که هر ساله به‌هنگام عید نوروز از جهان مردگان باز می‌گردد و نیز آیین‌های عیاشی و راه افتادن دسته‌های مردم را در بین‌النهرین باستان با صورتک‌های سیاه و بازماندهٔ آن را به‌صورت حاجی فیروز در ایران به‌خاطر آوریم، شاید نام سیاوش نیز معنای آیینی و اسطوره‌ای دقیق پیدا کند. او چون از جهان مردگان باز می‌گردد و چون عیاشی‌ها و دسته‌های نوروزی به‌سبب بازگشت وی و ازدواج مجدد او با الههٔ باروری است و حتی این عیاشی‌ها و آیین‌ «ارجی» دقیقاً تکرار آیین ازدواج این خدای برکت بخشنده با الههٔ باروری است، پس محتمل است نام سیاوش در اوستا، syavarsan به‌معنای دارندهٔ اسب سیاه باشد. سیاوخش به آن اشاره دارد که شاید چهرهٔ تموز اسطوره‌ای نیز سیاه بوده است.
مهرداد بهار سنت حاجی‌فیروز را بازماندهٔ آیین سیاوش می‌داند و می‌گوید: «چهرهٔ سیاه او نماد بازگشت از جهان مردگان است و لباس سرخ او نیز نماد خون سرخ سیاوش و حیات است و شادی او شادی زایش دوبارهٔ آنهاست که رویش و برکت با خود می‌آورند.



#نوروز_و_فلسفه_هفت‌سین
#دکتر_محمدعلی_دادخواه
#نشر_درنویسا



@baamanbekhaan
مراسم چهارشنبه‌سوری در برخی از شهرهای ایران:

در برخی از شهرهای ایران- از جمله اصفهان، ارومیه و شیراز- در صبح چهارشنبه پس از بزم چهارشنبه‌سوری که بعد از غروب سه‌شنبه برگزار می‌شود، بر سر چشمه‌های آب می‌روند و از روی آب می‌پرند. در شیراز به نزدیکی چشمه‌ای که در آن ماهیان هستند، می‌روند و از آب آن چشمه که بر کنار آرامستان سعدی است بر صورت می‌زنند.

خاک را از باد بوی مهربانی آمده است
در ده آن آتش که آب زندگانی آمده است
«سنایی»

جالب است بدانید در آذربایجان هنگام چهارشنبه‌سوری بیشتر بازار را چراغان می‌کنند و مردم هنگام خرید از چهارشنبه بازار کالای خود را می‌خرند. ارامنهٔ ایران نیز چهارشنبه‌سوری دارند و آن را جشن درن‌دز یا دیاران داراج گویند. در این جشن آتش می‌افروزند و از روی آن می‌پرند و شمع‌هایی که با همان آتش روشن کرده‌اند، به خانه‌هایشان می‌برند تا برایشان برکت آورد.


#نوروز_و_فلسفه_هفت‌سین
#دکتر_محمدعلی_دادخواه
#نشر_درنویسا

@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_كتاب 📖

در فرهنگ گذشتهٔ ایران، زن خانه را بانو نام نهادند که در اوستا، فروغ و روشنایی است و در این نگرش بانوی خانه یا کدبانو به‌معنای روشنایی و چراغ کاشانه بوده است. چنان‌که حافظ می‌گوید:

از آن به دیر مغانم عزیز می‌دارند
که آتشی که نمیرد همیشه در دل ماست



#نوروز_و_فلسفه_هفت‌سین
#دکتر_محمدعلی_دادخواه
#نشر_درنویسا


@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_كتاب 📖


ایرانیان کهن چنان بر بنیاد شادی ولزوم فراگیر بودن آن پای می‌فشردند که درهر کوی و برزنی جایگاهی برای گردهمایی و پایکوبی و دست‌افشانی بر پا می‌ساختند. این پایگاه‌های شادمانی را جشن‌گه یا جشن‌گاه نام می‌نهادند و به‌ گفتهٔ اوستا، این ‌مکان‌ها در زمرهٔ ارجمندترین نقاط گیتی به‌شمار می‌آید. فردوسی حکیم بارها در شاهنامه به جشن‌گاه اشاره داشته است:

بر این جشن‌گه بر ندیدم کس
تو را بینم ای سرو آزاد و بس

یا:

بگویش که تو مردمی یا پری
برین جشن‌‌گه بر همی بگذری


#نوروز_و_فلسفه_هفت‌سین
#دکتر_محمدعلی_دادخواه
#نشر_درنویسا

@baamanbekhaan
بخش دوم:
خاستگاه نوروز

سوال: چرا می‌گوییم نوروزتان «پیروز» باد؟

جواب: در هنگامی که هیچ‌کس از آن آگاه نیست اهریمن، دیو تاریکی، بیماری، تلخی و‌ غم، پیمان‌نامه‌ای با اهورامزدا پذیرفت که از آن پس جهانیان را نفریبد، بدی را نپراکند و بر شادی و دوستی آنان یورش نَبَرَد، اما اهریمن در شبی سرد این پیمان‌نامه را دزدید و با خود به آخرین گودال دوزخ برد و در کورترین و دورترین دخمه‌های سیاه در میان عفریت‌های عذاب پنهانش کرد و بر آن سنگی چنان نهاد که هیچ‌کس را یارای برداشتن آن نباشد. در پی این دورویی و نیرنگ اهریمن، خورشید از تابیدن ایستاد، زمین گرمیِ جان‌بخش خود را از دست داد و باد از وزیدن فروماند. کشتی‌ها دیگر راهوری نبودند و دانه‌ها نرستند. ابرهای بارور بر سرزمین نباریدند و جویباری بر خاک‌های خشک جاری نشد. رشک و حسد و کینه در دل مردم فراوان شد و همه زیاده‌خواه شدند. پهنهٔ گیتی به تاریکی و سردی روی نهاد و کسی هواخواه نیکی نبود. و مردم همه نامهربان شدند.
جمشید، چهارمین شاه پیشدادی، به پشتیبانی اهورامزدا در لباس عفریتیان دوزخ درآمد و به تاریک‌ترین رخنه عذاب رفت، اما نتوانست بر آن سنگ سنگین چیره شود. از گوشهٔ آن روزنی زد و به رخنه راه جست. پیمان‌نامه را یافت و از دخمه بیرون شد که دیوان و اهریمنان خشمگینانه بر او‌ تاختندو در پی پیمان‌نامه برآمدند. اما جمشید با تمام نیرو با آنان درآویخت و شکستشان داد.
پیمان‌نامهٔ اهورامزدا به زمین بازگشت. خورشید بدرخشید، باد وزید، ابرها آمدند و بر زمین باریدند. دروغ و زیاده‌خواهی از ایران‌زمین رخت بربست. جنگل‌ها سبز شدند و روز نو شد.
در پی این ماجرا شادی و امید دوباره به خانه‌های مردم پانهاد و مردم نوروز را به پیروزی جمشید پیوند دادند و آن را نوروز جمشیدی خواندند. این‌گونه است که مردم هر سال این پیروزی را به بکدیگر شادباش می‌گویند‌. شادمانه می‌گویند: نوروزتان «پیروز» باد.

ز ابلیس و دیوان چو بربست راه
بیامد ز شادی از آن جایگاه


#نوروز_و_فلسفه_هفت‌سین
#دکتر_محمدعلی_دادخواه
#نشر_درنویسا


@baamanbekhaan
فردوسی دربارهٔ آغاز نوروز که به‌معنای روز نو و تازه است چنین می‌گوید:

همه کردنی‌ها چو آمد به جای
ز جای مهی برتر آورد پای

به فر کیانی یکی تخت ساخت
چه مایه بدو گوهر اندر نشاخت

که چون خواستی دیو برداشتی
ز هامون به گردون برافراشتی

چو خورشید تابان میان هوا
نشسته برو شاه فرمانروا

جهان انجمن شد بر آن تخت اوی
شگفتی فروماند از بخت اوی

به جمشید بر گوهر افشاندند
مر آن روز را روز نو خواندند

سر سال نو، هرمز فرودین
بر آسوده از رنج تن، دل ز کین

به نوروز، نو شاه گیتی فروز
بر آن تخت بنشست فیروز روز

بزرگان به شادی بیاراستند
می و رود و رامشگران خواستند

چنین جشن فرخ از آن روزگار
به ما ماند از آن خسروان یادگار


#نوروز_و_فلسفه_هفت‌سین
#دکتر_محمدعلی_دادخواه
#نشر_درنویسا


@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_كتاب 📖

هنگامی‌که کوروش برای نخستین‌ بار در تاریخ بشر درس حقوق انسانی را در فرمانی به همهٔ سرزمین‌های ایران فرستاد و آن را به زبان‌های پارسی، عیلامی و بابلی منتشر ساخت، در کنار باغ‌ها و کاخ‌ها تا جویبارهایی کوچک زمزمهٔ آن شنیده می‌شد. کوروش در پی آن بود که آزادی انسان و آزاداندیشی او را اعلام شود تا که ثمرهٔ آن رواداری، صلح، امنیت و آزادی در حریر برابری و برادری در سرزمین آشتی و مهر به مردمان عرضه شود.


#نوروز_و_فلسفه_هفت‌سین
#دکتر_محمدعلی_دادخواه
#نشر_درنویسا


@baamanbekhaan
بخش دوم:
«فلسفهٔ هفت‌سین»


ایرانیان قدیم سی روز ماه را به سی نام می‌خواندند که این نام‌ها از اوستا سرچشمه گرفته بود. هرگاه نام روز و ماه با یکدیگر برابر می‌شد جشنی به‌پا می‌داشتند و به‌شادی روزگار می‌گذراندند. نام روزهای هر ماه عبارت بود از:

۱- اورمزد؛ ساده‌شدهٔ اهورامزدا، نام خداوند هستی‌بخش بزرگ، توانا و دانا
۲- بهمن؛ به‌معنای اندیشهٔ نیک
۳- اردیبهشت؛ به‌معنای بهترین راستی و برترین پاکی
۴- شهوریور؛ به‌معنای شهریاری و نیرومندی
۵- سپندارمذ؛ به‌معنای فروتنی و‌ مهر پاک، مهر بدون آلایش
۶- خورداد؛ به‌معنای تندرستی و رسایی
۷- امرداد؛ به‌معنای بی‌مرگی و جاودانگی
۸- دی به آذر؛ به‌معنای آفریدگار
۹- آذر؛ به‌معنای آتش و فروغ و روشنایی
۱۰- آبان؛ به‌معنای آب‌ها و هنگام آب
۱۱- خیر(خور)؛ به‌معنای آفتاب و خورشید
۱۲- ماه؛ به‌معنای ماه
۱۳- تیر؛ به‌معنای ستاره بارانی
۱۴- گُش؛ به‌معنای جهان، زندگی و هستی
۱۵- دی به مهر؛ به‌معنای آفریدگار
۱۶- مهر؛ به‌معنای دوستی و پیمان
۱۷- سروش؛ به‌معنای فرمانبرداری
۱۸- رشن؛ به‌معنای دادگری
۱۹- فروردین؛ به‌معنای فره و هر نیروی پیشرفت و زایش
۲۰- ورهرام(بهرام)؛ به‌معنای پیروزی
۲۱- رام؛ به‌معنای رامش و شادمانی
۲۲- باد؛ به‌معنای باد
۲۳- دی به دین؛ به‌معنای آفریدگار
۲۴- دین؛ به‌معنای بینش درونی انسان
۲۵- آرد(اشی)؛ به‌معنای خوشبختی، دارایی و ثروت
۲۶- آشتاد؛ به‌معنای راستی
۲۷- آسمان؛ به‌معنای آسمان
۲۸- زامیاد؛ به‌معنای زمین
۲۹- مانتره سپند؛ به‌معنای گفتار پاک
۳۰- انارام؛ به‌معنای فروغ و روشنایی بی‌‌پایان

#نوروز_و_فلسفه_هفت‌سین
#دکتر_محمدعلی_دادخواه
#نشر_درنویسا




@baamanbekhaan
اسامی تمام دوازده مال سال، در دو بیت شعر:

ز فروردین چو بگذشتی مه اردیبهش آید
بمان خرداد و تیر آنگاه مردادت همی آید

پس از شهریور و‌ مهر و آبان و آذر و دی دان
که بر بهمن جز اسفندارمذ ماهی نیفزاید

«ابونصر فراهانی بجستانی»



#نوروز_و_فلسفه_هفت‌سین
#دکتر_محمدعلی_دادخواه
#نشر_درنویسا


@baamanbekhaan