#معرفی_آهنگ 🎧
گروه «دال» که نامش را از اول واژۀ دوستی گرفته است، بر پایۀ رفاقتِ چندینسالۀ اعضایش تشکیل شده و در زمینۀ موسیقی تلفیقی به فعالیت میپردازد. اعضای دال، پیش از شکلگیری این گروه، تحت عنوان گروهی دیگر فعالیت داشته و اجراهای متعددی در تالار وحدت و دیگر سالنهای برگزاریِ کنسرت داشتهاند. اما دال با رویکرد امروزی و با سبک تلفیقی در اسفندماه ۱۳۹۲ شکل گرفت و اولین قطعۀ خود را ابتدای فرودین ۱۳۹۳ با نام «آوازم را میرقصیدی» در فضای مجازی منتشر کرد.
اعضای این گروه که پیش از این در گروههای مختلف، فعالیت حرفهای داشتهاند عبارتند از: یزدان بهمنی نوازندۀ سازهای کوبهای، آرش سرانیآذر نوازندۀ دودوک و بالابان، میلاد سعدی نوازندۀ سازهای کوبهای، شایان شکرابی نوازندۀ پیانو، مهرداد عالمی نوازندۀ ویولنسل و امین هدایتی خواننده؛ غزل مهدوی نیز شاعر و ترانهسرای گروه دال است.
@baamanbekhaan
گروه «دال» که نامش را از اول واژۀ دوستی گرفته است، بر پایۀ رفاقتِ چندینسالۀ اعضایش تشکیل شده و در زمینۀ موسیقی تلفیقی به فعالیت میپردازد. اعضای دال، پیش از شکلگیری این گروه، تحت عنوان گروهی دیگر فعالیت داشته و اجراهای متعددی در تالار وحدت و دیگر سالنهای برگزاریِ کنسرت داشتهاند. اما دال با رویکرد امروزی و با سبک تلفیقی در اسفندماه ۱۳۹۲ شکل گرفت و اولین قطعۀ خود را ابتدای فرودین ۱۳۹۳ با نام «آوازم را میرقصیدی» در فضای مجازی منتشر کرد.
اعضای این گروه که پیش از این در گروههای مختلف، فعالیت حرفهای داشتهاند عبارتند از: یزدان بهمنی نوازندۀ سازهای کوبهای، آرش سرانیآذر نوازندۀ دودوک و بالابان، میلاد سعدی نوازندۀ سازهای کوبهای، شایان شکرابی نوازندۀ پیانو، مهرداد عالمی نوازندۀ ویولنسل و امین هدایتی خواننده؛ غزل مهدوی نیز شاعر و ترانهسرای گروه دال است.
@baamanbekhaan
«تحول تحویل»
نیاکان رأیورز ما پیامهای بهیادماندنی و آموزندههای ماندگارشان را با نماد اشیاء بر سر هفتسین مینهادند تا هنگام گام نهادن بر بخش تازهای از زمان نوی عمر خویش، بهیاد تغییر، تبدیل یا تحولی کلی در درونمان باشیم. بیسبب نیست که گردآورندگان بر سر سفرهٔ هفتسین میگویند خدایا تو که حال و احوال را تغییر میدهی، در این لحظهٔ تأثیرگذار، حالت ما را به بهترین حالتها دگرگون ساز؛ پس اسطورهٔ هفتسین پیام خرد، حالت فرزانگی و سازگاری است. این پیامها خاطرنشان میکنند که رخدادهای گذشته هرچه بوده است، دیگر درگذشته است؛ مهم این است که اکنون چگونه باشیم. در این دگرگونی، همبستگی ژرفی به گسترهٔ همهٔ ایران و ایرانیان میبخشد و در دل و جانمان سرودی جاندار و طربخیز را ترنم میکند تا با این اندیشه، همدلی، همکاری و همگامی را با همگان از نخستین لحظهای که ایران، ایران شد تا فرداهایی دور سهیم شویم و همان تجسمی را که آنان از جهان و زیبایی و عشق داشتند، ما نیز داشته باشیم. اکنون اندیشهٔ ایرانی بر فراز همهٔ قرون و اعصار جاری است.
شب است و شاهد و شمع و شراب و شیرینی
غنیمت است چنین شب که دوستان بینی
«سعدی»
#نوروز_و_فلسفه_هفتسین
#دکتر_محمدعلی_دادخواه
#نشر_درنویسا
@baamanbekhaan
نیاکان رأیورز ما پیامهای بهیادماندنی و آموزندههای ماندگارشان را با نماد اشیاء بر سر هفتسین مینهادند تا هنگام گام نهادن بر بخش تازهای از زمان نوی عمر خویش، بهیاد تغییر، تبدیل یا تحولی کلی در درونمان باشیم. بیسبب نیست که گردآورندگان بر سر سفرهٔ هفتسین میگویند خدایا تو که حال و احوال را تغییر میدهی، در این لحظهٔ تأثیرگذار، حالت ما را به بهترین حالتها دگرگون ساز؛ پس اسطورهٔ هفتسین پیام خرد، حالت فرزانگی و سازگاری است. این پیامها خاطرنشان میکنند که رخدادهای گذشته هرچه بوده است، دیگر درگذشته است؛ مهم این است که اکنون چگونه باشیم. در این دگرگونی، همبستگی ژرفی به گسترهٔ همهٔ ایران و ایرانیان میبخشد و در دل و جانمان سرودی جاندار و طربخیز را ترنم میکند تا با این اندیشه، همدلی، همکاری و همگامی را با همگان از نخستین لحظهای که ایران، ایران شد تا فرداهایی دور سهیم شویم و همان تجسمی را که آنان از جهان و زیبایی و عشق داشتند، ما نیز داشته باشیم. اکنون اندیشهٔ ایرانی بر فراز همهٔ قرون و اعصار جاری است.
شب است و شاهد و شمع و شراب و شیرینی
غنیمت است چنین شب که دوستان بینی
«سعدی»
#نوروز_و_فلسفه_هفتسین
#دکتر_محمدعلی_دادخواه
#نشر_درنویسا
@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_كتاب 📖
ایرانیان در روزگار باستان، چنان به شادی و نشاط اجتماعی معتقد بودند که حتی در مرگ نزدیکان نیز گریستن را امری ناپسند میشمردند؛ چنانکه در بُندَهِشن(کتابی به زبان پهلوی) بهنقل از کتاب فَروَهَری، نوشتهٔ استاد بهرام فرهوشی آمده است: «اینکه بدان جهان شود دیگران را نشاید که گریستن کنند و اندوه دارند و شیون و مویه کنند، چرا که هر اشک که از چشم شود، آن رودی شود پیش چینود(پل صراط) پس روان آن مرد آنجا بماند و او را آنجا گذر سخت شود. پس میبایست که اوستا بخواند تا او را آنجا گذر آسان شود. از این رو است که مردم ایران باستان، هرسال، حدود شصت روز از سال را جشن میگرفتند و به ستاش اهورامزدا میپرداختند. این جشنها به مناسبتهای مختلفی برگزار میشد.
#نوروز_و_فلسفه_هفتسین
#دکتر_محمدعلی_دادخواه
#نشر_درنویسا
@baamanbekhaan
ایرانیان در روزگار باستان، چنان به شادی و نشاط اجتماعی معتقد بودند که حتی در مرگ نزدیکان نیز گریستن را امری ناپسند میشمردند؛ چنانکه در بُندَهِشن(کتابی به زبان پهلوی) بهنقل از کتاب فَروَهَری، نوشتهٔ استاد بهرام فرهوشی آمده است: «اینکه بدان جهان شود دیگران را نشاید که گریستن کنند و اندوه دارند و شیون و مویه کنند، چرا که هر اشک که از چشم شود، آن رودی شود پیش چینود(پل صراط) پس روان آن مرد آنجا بماند و او را آنجا گذر سخت شود. پس میبایست که اوستا بخواند تا او را آنجا گذر آسان شود. از این رو است که مردم ایران باستان، هرسال، حدود شصت روز از سال را جشن میگرفتند و به ستاش اهورامزدا میپرداختند. این جشنها به مناسبتهای مختلفی برگزار میشد.
#نوروز_و_فلسفه_هفتسین
#دکتر_محمدعلی_دادخواه
#نشر_درنویسا
@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_كتاب 📖
نباید به خود تردید راه داد که ادغام دین و حکوت، پیوسته به ضرر دین بوده است، زیرا اصولاً حکومتها از دین استفادهٔ ابزاری میکنند. سنتها نیز چنیناند. به سنتها نباید تاخت یا آنها را از نظر انداخت. چنین اقدماتی نتیجهٔ معکوس دارد، باید سنتها را متحول کرد. اگر بهعلت کژاندیشی با سنتها مقابله کنیم و ارزشهای مورد پذیرش جامعه را به سخره بگیریم، فرهنگ جامعه را در معرض سقوط قرار دادهایم که در این صورت بازخورد خطرناک و فاجعهانگیزی در انتظار ماست. فرهنگ بخشی از هویت جامعه است و جامعه بیفرهنگ معنایی جز فلاکت فرهنگی نخواهد داشت.
#نوروز_و_فلسفه_هفتسین
#دکتر_محمدعلی_دادخواه
#نشر_درنویسا
@baamanbekhaan
نباید به خود تردید راه داد که ادغام دین و حکوت، پیوسته به ضرر دین بوده است، زیرا اصولاً حکومتها از دین استفادهٔ ابزاری میکنند. سنتها نیز چنیناند. به سنتها نباید تاخت یا آنها را از نظر انداخت. چنین اقدماتی نتیجهٔ معکوس دارد، باید سنتها را متحول کرد. اگر بهعلت کژاندیشی با سنتها مقابله کنیم و ارزشهای مورد پذیرش جامعه را به سخره بگیریم، فرهنگ جامعه را در معرض سقوط قرار دادهایم که در این صورت بازخورد خطرناک و فاجعهانگیزی در انتظار ماست. فرهنگ بخشی از هویت جامعه است و جامعه بیفرهنگ معنایی جز فلاکت فرهنگی نخواهد داشت.
#نوروز_و_فلسفه_هفتسین
#دکتر_محمدعلی_دادخواه
#نشر_درنویسا
@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_كتاب 📖
باید خاطرنشان ساخت ترقهبازی و رفتار ناهنجار وایجاد دلهرهٔ فراگیر هرگز بازگوکنندهٔ جشن ملی نیست. مفهوم جشن ملی، روشنی چشم، تبسم لب، شادی قلب و مهر فراگیر است، پس بر ایراندوستان است که از این بدعتهای خلاف سنت ما دوری گزینند. صدای مهیب و ترسناک، آهنگ خشونت و ناهنجاری است نه بزم گرمیافزای زندگی و جز تلخی و ترس و غم و اندوه چیزی با خود نمیآورد.
#نوروز_و_فلسفه_هفتسین
#دکتر_محمدعلی_دادخواه
#نشر_درنویسا
@baamanbekhaan
باید خاطرنشان ساخت ترقهبازی و رفتار ناهنجار وایجاد دلهرهٔ فراگیر هرگز بازگوکنندهٔ جشن ملی نیست. مفهوم جشن ملی، روشنی چشم، تبسم لب، شادی قلب و مهر فراگیر است، پس بر ایراندوستان است که از این بدعتهای خلاف سنت ما دوری گزینند. صدای مهیب و ترسناک، آهنگ خشونت و ناهنجاری است نه بزم گرمیافزای زندگی و جز تلخی و ترس و غم و اندوه چیزی با خود نمیآورد.
#نوروز_و_فلسفه_هفتسین
#دکتر_محمدعلی_دادخواه
#نشر_درنویسا
@baamanbekhaan
بخش دوم:
فلسفهٔ چهارشنبهسوری
بشد چارشنبه هم از بامداد
بدین باغ کامروز باشیم شاد
«فردوسی»
چهارشنبهسوری را پیشواز نوروز قرار دادهاند، اما در این جشن که برگزاری آن به پیش از زرتشت پیامبر باز میگردد، نخست هنگامی که سهشنبهٔ آخر سال و تحویل سال مقارن ظهر آن روز شده، یعنی در سال ۱۷۲۵ پیش از میلاد، زرتشت برترین حساب گاهشماری را در آن زمان انجام داد و با منظور داشتن کبیسه تاریخ گاهشماری ایران را منظم کرد. در آن سهشنبه که تحویل سال ظهر آن روز بوده، یعنی نیمهٔ اول روز در سال قبل بهشمار میآمده و پس از ظهر در سال جدید، جشن گرفته و آتش روشن کردهاند وبسیاری از افراد آغاز، خاستگاه و شروع چهارشنبهسوری را از این تاریخ دانستهاند، هرچند آریاییان پیش از زرتشت هم سهران و بیداری شب چهارشنبه را جشن میگرفتند.
#نوروز_و_فلسفه_هفتسین
#دکتر_محمدعلی_دادخواه
#نشر_درنویسا
@baamanbekhaan
فلسفهٔ چهارشنبهسوری
بشد چارشنبه هم از بامداد
بدین باغ کامروز باشیم شاد
«فردوسی»
چهارشنبهسوری را پیشواز نوروز قرار دادهاند، اما در این جشن که برگزاری آن به پیش از زرتشت پیامبر باز میگردد، نخست هنگامی که سهشنبهٔ آخر سال و تحویل سال مقارن ظهر آن روز شده، یعنی در سال ۱۷۲۵ پیش از میلاد، زرتشت برترین حساب گاهشماری را در آن زمان انجام داد و با منظور داشتن کبیسه تاریخ گاهشماری ایران را منظم کرد. در آن سهشنبه که تحویل سال ظهر آن روز بوده، یعنی نیمهٔ اول روز در سال قبل بهشمار میآمده و پس از ظهر در سال جدید، جشن گرفته و آتش روشن کردهاند وبسیاری از افراد آغاز، خاستگاه و شروع چهارشنبهسوری را از این تاریخ دانستهاند، هرچند آریاییان پیش از زرتشت هم سهران و بیداری شب چهارشنبه را جشن میگرفتند.
#نوروز_و_فلسفه_هفتسین
#دکتر_محمدعلی_دادخواه
#نشر_درنویسا
@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_كتاب 📖
از مراسم زیبای پرشور و شکوه شب چهارشنبهسوری، بوتهافروزی است که سه یا هفت گله یا کپه خار و خاشاک را در ردیف هم آتش میزنند تا خار دل را به خار زمین بسپارند و از آتش آن مهر و لطف گیرند، تا زردی و رنجوری را به دور بریزند و سرخی و شادابی را به خانه آورند؛ سپس مقداری زغال سیاه را به نماد سیاهبختی، اندکی نمک را به نشانهٔ شورچشمی و سکهای کمارزش را بهعلامت تنگدستی در کوزهای سفالی و کهنه میاندازند و بر راه مینهند، برخی دیگر آن کوزه را از بام خانه به کوچه پرتاپ میکنند تا شوربختی وتنگدستی و هر شگون بد را تا سال آینده از دل و دامن و دار خود دور ریخته باشند و کوزهای نو برای نوشیدن آب جایگزین آن میکنند.
پرتو روح است نطق و چشم و گوش
پرتو آتش بود در آب جوش
آنچنان که پرتو جان بر تن است
پرتو ابدال بر جان من است
«مولوی»
#نوروز_و_فلسفه_هفتسین
#دکتر_محمدعلی_دادخواه
#نشر_درنویسا
@baamanbekhaan
از مراسم زیبای پرشور و شکوه شب چهارشنبهسوری، بوتهافروزی است که سه یا هفت گله یا کپه خار و خاشاک را در ردیف هم آتش میزنند تا خار دل را به خار زمین بسپارند و از آتش آن مهر و لطف گیرند، تا زردی و رنجوری را به دور بریزند و سرخی و شادابی را به خانه آورند؛ سپس مقداری زغال سیاه را به نماد سیاهبختی، اندکی نمک را به نشانهٔ شورچشمی و سکهای کمارزش را بهعلامت تنگدستی در کوزهای سفالی و کهنه میاندازند و بر راه مینهند، برخی دیگر آن کوزه را از بام خانه به کوچه پرتاپ میکنند تا شوربختی وتنگدستی و هر شگون بد را تا سال آینده از دل و دامن و دار خود دور ریخته باشند و کوزهای نو برای نوشیدن آب جایگزین آن میکنند.
پرتو روح است نطق و چشم و گوش
پرتو آتش بود در آب جوش
آنچنان که پرتو جان بر تن است
پرتو ابدال بر جان من است
«مولوی»
#نوروز_و_فلسفه_هفتسین
#دکتر_محمدعلی_دادخواه
#نشر_درنویسا
@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_كتاب 📖
آخرین سهشنبه، غروبی است که درِ چهارشنبهسوری را میکوبد و شما را به باغ شادی امروز فرا میخواند، البته باید دل و جانتان آمادهٔ استقبال این نوای دلانگیز باشد که در سرمای آخرین روزهای زمستان گرمای تازهای را روایتگر است. اعتدال روز سهشنبه شما را به اعتدال روش و کنش فرا میخواند و سه کپه آتش را از آدمی میخواهد تا رگههای اندیشه و فرهنگ را که درازنای زمان با خود بهدست آوردهاند، به اندیشهورزان گوشزد کنید و گنجینههای دانش و بینش را بر همگان بگشایید، چرا که او پیامبر بهار است و درکولهبارش یک جهان نور دارد و مهر و گرمی را میپراکند.
#نوروز_و_فلسفه_هفتسین
#دکتر_محمدعلی_دادخواه
#نشر_درنویسا
@baamanbekhaan
آخرین سهشنبه، غروبی است که درِ چهارشنبهسوری را میکوبد و شما را به باغ شادی امروز فرا میخواند، البته باید دل و جانتان آمادهٔ استقبال این نوای دلانگیز باشد که در سرمای آخرین روزهای زمستان گرمای تازهای را روایتگر است. اعتدال روز سهشنبه شما را به اعتدال روش و کنش فرا میخواند و سه کپه آتش را از آدمی میخواهد تا رگههای اندیشه و فرهنگ را که درازنای زمان با خود بهدست آوردهاند، به اندیشهورزان گوشزد کنید و گنجینههای دانش و بینش را بر همگان بگشایید، چرا که او پیامبر بهار است و درکولهبارش یک جهان نور دارد و مهر و گرمی را میپراکند.
#نوروز_و_فلسفه_هفتسین
#دکتر_محمدعلی_دادخواه
#نشر_درنویسا
@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_كتاب 📖
علت اینکه «شبِ چهارشنبه» را جشن میگیریم:
نیاکان ما اعتقاد داشتند هفته چونان ترازو است که شنبه و یکشنبه و دوشنبه در کفهای قرار میگیرد و چهارشنبه و پنجشنبه و آدینه درکفهای دیگر. در این میان، سهشنبه چون شاهین ترازو و به تعبیر دیگری چون ناف آدمی مرکز استوار و ایستایی هفته است. بههمین علت در غروب سهشنبه که شب چهارشنبه است باید به دروازهٔ جشن و بزم نوروزی بریم و نخستین روز جشنواهٔ نوروزی را آغاز کنیم، جشنوارهای که با شعلههای چهارشنبهسوری آغاز میشود و با سبزههای کنار آب سیزدهبهدر پایان میپذیرد و اگر آخرین سهشنبه از بیستوسوم اسفند شروع شود، زمان آن به بیست روز میرسد.
#نوروز_و_فلسفه_هفتسین
#دکتر_محمدعلی_دادخواه
#نشر_درنویسا
@baamanbekhaan
علت اینکه «شبِ چهارشنبه» را جشن میگیریم:
نیاکان ما اعتقاد داشتند هفته چونان ترازو است که شنبه و یکشنبه و دوشنبه در کفهای قرار میگیرد و چهارشنبه و پنجشنبه و آدینه درکفهای دیگر. در این میان، سهشنبه چون شاهین ترازو و به تعبیر دیگری چون ناف آدمی مرکز استوار و ایستایی هفته است. بههمین علت در غروب سهشنبه که شب چهارشنبه است باید به دروازهٔ جشن و بزم نوروزی بریم و نخستین روز جشنواهٔ نوروزی را آغاز کنیم، جشنوارهای که با شعلههای چهارشنبهسوری آغاز میشود و با سبزههای کنار آب سیزدهبهدر پایان میپذیرد و اگر آخرین سهشنبه از بیستوسوم اسفند شروع شود، زمان آن به بیست روز میرسد.
#نوروز_و_فلسفه_هفتسین
#دکتر_محمدعلی_دادخواه
#نشر_درنویسا
@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_كتاب 📖
گفتنی است که در چهارم فوریهٔ هر سال همانند این رسم در جهان مسیحیت اجرا میشود. این رسم که از پیش از میلاد مسیح، در دورانی که خدایان تیر و ناهید مقدس بودند و زمانی که آتش را بهخاطر گرمی و زندگیبخش بودنش میپرستیدند تاکنون وجود دارد. مردم کاجهای طبیعی را در خانه نگه میدارند و در عصر سیزدهم فوریه آنها را داخل حیاط کلیسا آتش میزنند و از روی آن میپرند. بیگمان این رفتار، تقلیدی است از تمدن کهن نیاکان ما که پیش از مسیحیت شکل گرفته است.
#نوروز_و_فلسفه_هفتسین
#دکتر_محمدعلی_دادخواه
#نشر_درنویسا
@baamanbekhaan
گفتنی است که در چهارم فوریهٔ هر سال همانند این رسم در جهان مسیحیت اجرا میشود. این رسم که از پیش از میلاد مسیح، در دورانی که خدایان تیر و ناهید مقدس بودند و زمانی که آتش را بهخاطر گرمی و زندگیبخش بودنش میپرستیدند تاکنون وجود دارد. مردم کاجهای طبیعی را در خانه نگه میدارند و در عصر سیزدهم فوریه آنها را داخل حیاط کلیسا آتش میزنند و از روی آن میپرند. بیگمان این رفتار، تقلیدی است از تمدن کهن نیاکان ما که پیش از مسیحیت شکل گرفته است.
#نوروز_و_فلسفه_هفتسین
#دکتر_محمدعلی_دادخواه
#نشر_درنویسا
@baamanbekhaan
فلسفهٔ حاجیفیروز:
ظاهراًاگر باور کنیم که افسانههای مربوط به سیاوش با دموزی یا تموز بینالنهرینی مربوط است و او همان خدایی است که هر ساله بههنگام عید نوروز از جهان مردگان باز میگردد و نیز آیینهای عیاشی و راه افتادن دستههای مردم را در بینالنهرین باستان با صورتکهای سیاه و بازماندهٔ آن را بهصورت حاجی فیروز در ایران بهخاطر آوریم، شاید نام سیاوش نیز معنای آیینی و اسطورهای دقیق پیدا کند. او چون از جهان مردگان باز میگردد و چون عیاشیها و دستههای نوروزی بهسبب بازگشت وی و ازدواج مجدد او با الههٔ باروری است و حتی این عیاشیها و آیین «ارجی» دقیقاً تکرار آیین ازدواج این خدای برکت بخشنده با الههٔ باروری است، پس محتمل است نام سیاوش در اوستا، syavarsan بهمعنای دارندهٔ اسب سیاه باشد. سیاوخش به آن اشاره دارد که شاید چهرهٔ تموز اسطورهای نیز سیاه بوده است.
مهرداد بهار سنت حاجیفیروز را بازماندهٔ آیین سیاوش میداند و میگوید: «چهرهٔ سیاه او نماد بازگشت از جهان مردگان است و لباس سرخ او نیز نماد خون سرخ سیاوش و حیات است و شادی او شادی زایش دوبارهٔ آنهاست که رویش و برکت با خود میآورند.
#نوروز_و_فلسفه_هفتسین
#دکتر_محمدعلی_دادخواه
#نشر_درنویسا
@baamanbekhaan
ظاهراًاگر باور کنیم که افسانههای مربوط به سیاوش با دموزی یا تموز بینالنهرینی مربوط است و او همان خدایی است که هر ساله بههنگام عید نوروز از جهان مردگان باز میگردد و نیز آیینهای عیاشی و راه افتادن دستههای مردم را در بینالنهرین باستان با صورتکهای سیاه و بازماندهٔ آن را بهصورت حاجی فیروز در ایران بهخاطر آوریم، شاید نام سیاوش نیز معنای آیینی و اسطورهای دقیق پیدا کند. او چون از جهان مردگان باز میگردد و چون عیاشیها و دستههای نوروزی بهسبب بازگشت وی و ازدواج مجدد او با الههٔ باروری است و حتی این عیاشیها و آیین «ارجی» دقیقاً تکرار آیین ازدواج این خدای برکت بخشنده با الههٔ باروری است، پس محتمل است نام سیاوش در اوستا، syavarsan بهمعنای دارندهٔ اسب سیاه باشد. سیاوخش به آن اشاره دارد که شاید چهرهٔ تموز اسطورهای نیز سیاه بوده است.
مهرداد بهار سنت حاجیفیروز را بازماندهٔ آیین سیاوش میداند و میگوید: «چهرهٔ سیاه او نماد بازگشت از جهان مردگان است و لباس سرخ او نیز نماد خون سرخ سیاوش و حیات است و شادی او شادی زایش دوبارهٔ آنهاست که رویش و برکت با خود میآورند.
#نوروز_و_فلسفه_هفتسین
#دکتر_محمدعلی_دادخواه
#نشر_درنویسا
@baamanbekhaan
مراسم چهارشنبهسوری در برخی از شهرهای ایران:
در برخی از شهرهای ایران- از جمله اصفهان، ارومیه و شیراز- در صبح چهارشنبه پس از بزم چهارشنبهسوری که بعد از غروب سهشنبه برگزار میشود، بر سر چشمههای آب میروند و از روی آب میپرند. در شیراز به نزدیکی چشمهای که در آن ماهیان هستند، میروند و از آب آن چشمه که بر کنار آرامستان سعدی است بر صورت میزنند.
خاک را از باد بوی مهربانی آمده است
در ده آن آتش که آب زندگانی آمده است
«سنایی»
جالب است بدانید در آذربایجان هنگام چهارشنبهسوری بیشتر بازار را چراغان میکنند و مردم هنگام خرید از چهارشنبه بازار کالای خود را میخرند. ارامنهٔ ایران نیز چهارشنبهسوری دارند و آن را جشن درندز یا دیاران داراج گویند. در این جشن آتش میافروزند و از روی آن میپرند و شمعهایی که با همان آتش روشن کردهاند، به خانههایشان میبرند تا برایشان برکت آورد.
#نوروز_و_فلسفه_هفتسین
#دکتر_محمدعلی_دادخواه
#نشر_درنویسا
@baamanbekhaan
در برخی از شهرهای ایران- از جمله اصفهان، ارومیه و شیراز- در صبح چهارشنبه پس از بزم چهارشنبهسوری که بعد از غروب سهشنبه برگزار میشود، بر سر چشمههای آب میروند و از روی آب میپرند. در شیراز به نزدیکی چشمهای که در آن ماهیان هستند، میروند و از آب آن چشمه که بر کنار آرامستان سعدی است بر صورت میزنند.
خاک را از باد بوی مهربانی آمده است
در ده آن آتش که آب زندگانی آمده است
«سنایی»
جالب است بدانید در آذربایجان هنگام چهارشنبهسوری بیشتر بازار را چراغان میکنند و مردم هنگام خرید از چهارشنبه بازار کالای خود را میخرند. ارامنهٔ ایران نیز چهارشنبهسوری دارند و آن را جشن درندز یا دیاران داراج گویند. در این جشن آتش میافروزند و از روی آن میپرند و شمعهایی که با همان آتش روشن کردهاند، به خانههایشان میبرند تا برایشان برکت آورد.
#نوروز_و_فلسفه_هفتسین
#دکتر_محمدعلی_دادخواه
#نشر_درنویسا
@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_كتاب 📖
در فرهنگ گذشتهٔ ایران، زن خانه را بانو نام نهادند که در اوستا، فروغ و روشنایی است و در این نگرش بانوی خانه یا کدبانو بهمعنای روشنایی و چراغ کاشانه بوده است. چنانکه حافظ میگوید:
از آن به دیر مغانم عزیز میدارند
که آتشی که نمیرد همیشه در دل ماست
#نوروز_و_فلسفه_هفتسین
#دکتر_محمدعلی_دادخواه
#نشر_درنویسا
@baamanbekhaan
در فرهنگ گذشتهٔ ایران، زن خانه را بانو نام نهادند که در اوستا، فروغ و روشنایی است و در این نگرش بانوی خانه یا کدبانو بهمعنای روشنایی و چراغ کاشانه بوده است. چنانکه حافظ میگوید:
از آن به دیر مغانم عزیز میدارند
که آتشی که نمیرد همیشه در دل ماست
#نوروز_و_فلسفه_هفتسین
#دکتر_محمدعلی_دادخواه
#نشر_درنویسا
@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_كتاب 📖
ایرانیان کهن چنان بر بنیاد شادی ولزوم فراگیر بودن آن پای میفشردند که درهر کوی و برزنی جایگاهی برای گردهمایی و پایکوبی و دستافشانی بر پا میساختند. این پایگاههای شادمانی را جشنگه یا جشنگاه نام مینهادند و به گفتهٔ اوستا، این مکانها در زمرهٔ ارجمندترین نقاط گیتی بهشمار میآید. فردوسی حکیم بارها در شاهنامه به جشنگاه اشاره داشته است:
بر این جشنگه بر ندیدم کس
تو را بینم ای سرو آزاد و بس
یا:
بگویش که تو مردمی یا پری
برین جشنگه بر همی بگذری
#نوروز_و_فلسفه_هفتسین
#دکتر_محمدعلی_دادخواه
#نشر_درنویسا
@baamanbekhaan
ایرانیان کهن چنان بر بنیاد شادی ولزوم فراگیر بودن آن پای میفشردند که درهر کوی و برزنی جایگاهی برای گردهمایی و پایکوبی و دستافشانی بر پا میساختند. این پایگاههای شادمانی را جشنگه یا جشنگاه نام مینهادند و به گفتهٔ اوستا، این مکانها در زمرهٔ ارجمندترین نقاط گیتی بهشمار میآید. فردوسی حکیم بارها در شاهنامه به جشنگاه اشاره داشته است:
بر این جشنگه بر ندیدم کس
تو را بینم ای سرو آزاد و بس
یا:
بگویش که تو مردمی یا پری
برین جشنگه بر همی بگذری
#نوروز_و_فلسفه_هفتسین
#دکتر_محمدعلی_دادخواه
#نشر_درنویسا
@baamanbekhaan