ع. ششگلانی
1.5K subscribers
452 photos
211 videos
8 files
157 links
🔔 پژوهشگر تاریخ و سیاست. علاقمند به جامعه شناسی، مردم شناسی و زبان شناسی.
https://twitter.com/sheshgalani
Download Telegram
مواجهه با شرایط اضطراری و انتخابات پیشرو

ع. ششگلانی

دیشب در میتینگ تبریز پزشکیان بودم. بسیاری از دوستان دیده و نادیده پرسیده‌اند که اگر رقابت میان جلیلی و پزشکیان باشد، چه باید کرد؟ در پاسخ باید خلاصه بگویم، در شرایط کنونی، هر کنش و انتخابی برای ممانعت از افزایش قدرت بنیادگرایی، موجه است. شرایط میهن خطیر دست، آینده کشور که مبادا سرعت تباهی و نابودی با تسلط بیشتر نیروهای بنیادگرای افراطی مانند جلیلی و پایداری، افزایش پیدا کند.
به نظرم هر انتخابی که جلو تسلط کامل ارتجاع بر دولت شود، ضرورت دارد. من نه قائل و مایل به جنبش خموده اصلاحات هستم، نه انتظار گشایش خاصی دارم، اما می‌بینم که امروز در شرایط اضطراری هستیم. تجددستیزی، بنیادگرایی، ضدیت با منافع ملی، حمایت از هجوم میلیون‌ها افغان و تمایل به تابعیت دادن به آنها به قصد تضعیف ملیت ایرانی و فرهنگ ایرانی، دشمنی ذاتی با توسعه و پیشرفت و زندگی نرمال، و جهل و بی‌سوادی و توهم و رویای مدیریت جهانی، بخشی از تباهی جریان جلیلی است.
بنابراین، هشدار می‌دهم که ممانعت از پیروزی جریان تباهی و بنیادگرایی در انتخابات پیش رو، ضرور است. در این بزنگاه، ما قوام‌السطنه و فروغی نداریم، حکمت و رزم‌آرا و زاهدی و تقی‌زاده نداریم که انتخاب کنیم. من با آگاهی از اینکه بسیاری از دوستان ناراحت و مکدر می‌شوند و عده‌ای هم شروع به اتهام‌زنی می‌کنند، مصلحت کشور را در این می‌بینم که در دوگانه جلیلی-پزشکیان، پزشکیان را انتخاب کنم.
۱. بسیاری از دوستان نسبت به مواضع و علایق قومی پزشکیان به حق بدبین و حساس هستند. اما آنچنانکه من دریافته‌ام، این مواضع به دلیل آگاهی ناکافی و مشاوره‌های بد بوده، و با توجه به اینکه ذهن پزشکیان به روی گفتگو باز است و خود اذعان دارد در مسائل اجتماعی و سیاسی تخصص و شناخت دقیقی ندارد، با گفتگوی منطقی نسبت به مخاطرات قومگرایان قانع و آگاه می‌شود، همچنانکه تاکنون اینطور شده و در نتیجه تلاش نیروهای میهن‌دوست، طی مبارزات انتخاباتی دو هفته اخیر نه سخنی از شعار ارتجاعی «تدریس به زبان محلی» گفته و نه به دام فدرالیسم افتاده.

۲.بگذارید پانترکهای احمق فکر کنند که با رأی به پزشکیان، موفقیت بزرگی کسب کرده‌اند و حکومت منحوس پیشه‌وری و نوچگان استالین را زنده می‌کنند. بگذارید کسانی که با همه حمایت دولت باکو و اتاق فکرهای ترکیه و اجامر داخلی، اوج موفقیتشان ۱۰۰ تا لایک زیر توییت‌هایشان است، فکر کنند که پیروز میشوند و با این حس پای صندوق بیایند. قدرتمندتر از پزشکیان روحانی-یونسی بودند که از مواضع خطا در مورد اقوام در ۹۲، به مواضع منطقی در انتخابات ۹۶ رسیدند (یونسی: در ایران فقط یک قوم وجود دارد).

۳.آیا پزشکیان پانترک است؟ خیر، ولی درک بسیار بدی از مسائل قومی دارد. چون دولتمرد نیست و سخنوری و سیاست‌ورزی نمی‌داند، اما وقتی پشت میز ریاست برود، آداب دولتمردی هم یادش می‌دهیم.
۴.عناصری مثل اعلمی، مولوی و مانند اینها، در نهایت تأییدیه لازم برای انتصاب در مصادر اصلی را نمی گیرند. اما نیروهای وطن‌خواه که از گذشته و برای حفظ وطن، ننگ را هم به جان می‌خریم، نیروهایمان را در مراکز حساس مستقر می‌کنیم و هرچند سخت و دشوار، نهایت تلاشمان را برای دفع شر قوم‌گرایی و بنیادگرایی به کار می‌بندیم. سیاست یعنی واقعیت موجود.

۴. رجال سیاسی ایدئال در دسترس ما نیستند. اما یادتان باشد، ما با همینها موج بزرگ علیه شعرخوانی اردوغان راه انداختیم و  آب به لانه مورچگان قومگرا و پانترک ریختیم، جلوی تحریف اصل ۱۵ قانون اساسی را گرفتیم، درب رسانه‌های نفرت‌پراکن را یک به یک تخته کردیم و ده‌ها کار دیگر...

۵.رئیس جمهور در خصوص سیاستهای اقوام تصمیم‌گیر اصلی نیست. سیاست زبانی در اختیار شوعام و چند شورای عالی دیگر است. شما دیدید که رئیسی در مورد مس سونگون حرف‌هایی زد اما همانطور که گفته بودیم اجازه اقدام فراقانونی به او هم ندادیم

۶.یک لحظه به بحران افغان‌ها فکر کنید. ناامنی‌ها و نابهنجاری‌های حضور میلیون‌ها افغان که در سال‌های دولت رئیسی هجومی سهمگین به ایران داشتند. آنها به استتثناء گروهی اندک، مردمانی با سطح فرهنگی پایین، زن‌ستیز، جامعه‌ستیز، ضدایرانی و مستعد برای مشارکت در انواع بزهکاری. افغانها امروز زیر علم جلیلی سینه می‌زنند. اگر جلیلی بیاید باید منتظر بود که این افغانها دیر یا زود تابعیت ایرانی کسب کنند و چند سال دیگر، فرادست ما بشوند. اما با وجود پزشکیان نهایتا چند پانترک مثل میمون، ما را عصبانی کنند و یا دو نشست اصل ۱۵ در زیر زمینی میگذارند که به جایی بر نمیخورد.

۷.نکته آخر اینکه رأی به پزشکیان، رأی به خود او نیست، رأی به یک شرایط تعلیق است. با جلیلی بلیت ورود به جهنم را خریده ایم. در شرایط تعلیق می توان برای برون رفت از مهلکه تلاش کرد.
@baadafrah
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فضای ملی در گردهمایی انتخاباتی مسعود پزشکیان در تبریز
@baadafrah
📍تجربه یونسی

وقتی روحانی ستاد اقوام تشکیل داد و سپس تصمیم گرفت معاونت اقوام در ریاست جمهوری دایر کند، قومگراها به ویژه پانترکها، دور برداشتند. نام یونسی را گذاشتند «اقای خاص» و بوی کباب شنیده بودند. اما ایراندوستان از طیف های مختلف اطراف یونسی را گرفتند.
معاونت اقوام شد، دستیاری اقوام و همان در دور دوم روحانی، به مشاور اقوام تقلیل پیدا کرد.
کار به جایی کشید که، یونسی سال ۹۲ به یونسی ای تبدیل شد که بیانات فوق را مطرح کرد و اصولا منکر همه چیز گردید.
پانترکها گفتند، همان یونسی از سال ۹۷ تریبون پان ایرانیسم شده است.
روحانی هم هیچوقت وعده زبان مادری را عملی نکرد و حتی منکر ضرورت چنین طرحی شد.

سیاست چنین چیزی است.
پزشکیان می گوید میخواهم دولت سوم روحانی باشم، با بطحایی (طرح بسندگی) که مشاور آموزش اوست و سایر کادرهای روحانی از جمله یونسی و آخوندی و غیره.

صد البته پزشکیان هزینه سختی بابت اظهارات غلط اندر غلط اش در گذشته داده و در جلسات ستادش بارها از او حساب خواسته اند و او نیز تعهداتی داده است.
اما رای ما، رای به پزشکیان نیست، رای به جریان است.

@baadafrah
◾️از چت جی پی تی (هوش مصنوعی تولیدگر) پرسیدم دو تصویر از ایران آینده با ریاست جمهوری جلیلی و پزشکیان ایجاد کند. قطعا اغراقاتی در این تصاویر وجود دارند و اما تصویر کلی را باید جدی گرفت. ریاست جمهوری جلیلی یعنی طرح نور، زندگی زیر تحریم، ، مهاجرت روزافزون ایرانیان و ورود گسترده پناهندگان.

🔸 البته که نمی توان انتظار معجزه از #پزشکیان داشت اما قطعاً تغییرات مثبت تدریجی با استفاده از سرمایه انسانی حاضر در ایران ممکن است. تفاوت بین جلیلی و پزشکیان واقعا معنادار است و نمی توان انتخابات این دوره را سرسری گرفت.
@baadafrah
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ابعاد جدیدی از قابلیتهای #پزشکیان بر بنده آشکار شد. ایشان انگلیسی را هم نسبتاً روان صحبت میکنند. انگلیسی ایشان از نظر شیوایی بسیار خوب و از نظر لهجه قابل قبول است. با این حساب، پزشکیان می تواند دست کم به چهار زبان صحبت کند که خود پتانسیل قابل توجهی برای دیپلماسی عمومی ایران است.
@baadafrah
‏پارادوکس اُمّت‌گرایی ایرانی

فلات ایرانX

نوشته ای منتشر شده از امیرحسین ثابتی که گویا مربوط به قبل است ولی الان یکبار دیگر دست به دست می‌شود. در این نوشته ثابتی که اکنون یک کرسی هم در مجلس دارد (نمیتوانیم بگویم نماینده ملّت است) عملا میگوید:«مرگ بر ایران» و سپس ایران را با ظریف، عراقچی و حسام الدین آشنا برابر فرض می‌کند و می‌گوید با «فاطمیون» قرابت بیشتری دارد. در پایان هم مانند پاکستانی‌های عصبانی که قشر بنیادگرای آنها معمولاً هنگام تظاهرات سیاسی «خودزنی» هم می‌کننند می نویسد «مرگ بر ناسیونالیسم» و هشتگ «امت اسلام».
در مورد گسسته خِردی کسی مانند ثابتی که توان آنرا دارد هر آئینه به پای خود شلیک کند، کمتر عاقلی شک میکند و طبیعی است که دیوانه هم نمی‌تواند مخاطب ما باشد. اما یک نکته را در مورد موضوع «اُمّت» باید یادآوری کنیم که دانستن آن به صلاح همه شیعیان است.
مفهوم اُمت-خلافت در طول تاریخ متناظر هم بوده اند یعنی اُمّت یا جماعت، اتباع خلیفه (اعم از اُموی، عباسی، عثمانی،داعش) محسوب می‌شدند که الزماً نیز باید به مذهب جماعت یعنی اهل سنّت وفادار بوده باشند.
ایرانی شیعه شد یعنی اسلام «غیررسمی» از نظر خلفا را پذیرفت تا در دام تباه اُمت- خلافت نیفتد و البته هزینه های گزافی هم بابت این مبارزه بزرگ داد که بخشی از آن با فداکاری جنبش اسرارآمیز شعوبیّه، صورت گرفت. نهاد خلافت تقریباً هر خباثت و خیانتی علیه ایرانیان کرد و حتی دست آخر یک نیروی سوّم دیگر (قبایل غُز) را وارد معادله قدرت کرد. باین ترتیب غلامان غُز خلیفه که با معتصم (مادرش از غزان بود) وارد میدان شدند و در نخستین گام در سرکوب جنبش بابک خرّمدین، به خوبی به ارباب خدمت کردند.البته ایرانیان توانستند در نهایت بخشی از غُزان را نیز شیعه کنند و حتی پس از حمله مغول، سریعاً این رابطه را به هم بزنند. در نهایت ایرانیان با هدایت نیروی تخریبگر مغولان به سمت بغداد، خلافت عباسی را برانداختند و باین ترتیب از طریق رابطه نیروها، تحولی بزرگ در سرنوشت جهان آن زمان صورت دادند. از سوی دیگر ایرانِ صفوی در یک اتحاد استراتژیک با پاپ و اروپای مسیحی علیه خلافتِ عثمانی قرار گرفت که شاید نمونه آن در جهان بی نظیر باشد.
القصه، باید بگوییم ایرانی اگر بخواهد بخشی از اُمت باشد، فعلاً باید دست از شیعه بشوید تا به مذهب مختار خلیفه گراید و در واقع از راه رفته هزارساله را بازگردد. انهدام دولت- ملّت ایران در برابر اُمت- خلافت و تبدیل دیگرباره ایرانیان به «موالی» نقطه پایان این حرکت است که بعید است اُمت‌گرایان ایرانی از آن با خبر باشند. البته اگر منظور از اُمت این باشد که ایرانیِ مسلمان ممکن است با بخشهایی از جهان که با او اشتراک دینی دارند، قرابت و همدردی بیشتری نسبت به سایر مناطق جهان داشته باشد، حرفی نیست اما اگر موضع این باشد که ایرانی باید خود را مانند «موالی»تلقی کند و سایر جماعت‌ها و حکومت‌های اسلامی را مانند اُمویه بداند و حتی به آنها «جزیه» هم بدهد، نوعی خودکشی است. این سیاست، چیزی جز مازوخیسم نیست که البته، هنوز برخی به آن علاقه دارند و نامش را اُمت می‌گذارند. دلیل این حرف نیز همان نوشته کوتاه ثابتی است که در ابتدا گفته است «مرگ بر آن مرز و معیار...».
البته که ثابتی، ابله‌تر از آن است که رمز چنین دقّت‌های تاریخی را بداند اما شیعیان مومنی که تصوّر می‌کنند در جهان اسلام برای آنها تره خورد می‌کنند باید بدانند که از نظر اهل سُنّتِ قائل به وحدت اسلام اعم از اخوانی ها، تکفیریها، سلفی ها، داعشی ها، عثمانی هاو...
ایرانیان شیعه به عنوان مانعی بزرگ در برابر این وحدت هستند که با صفویه، عملاً از پشت به خلافت خنجر زده اند. به همین دلیل است که اسلام‌گرایان سیاسی در مصر، ترکیه، عراق و خلیج فارس نیز هیچگاه ادعای وحدت‌خواهی، اسلام‌گرایان سیاسیِ ایران را جدّی تلقی نمی‌کنند زیرا هیچ راهی جز تغییر مذهب شیعه به جماعت، در این مسیر وحدت -که آمیخته با تصلّب است- متصور نیستند.
به ویژه که اسلام تسنّن، در طول تاریخ خود فقط یک نظریه سیاسی تولیدکرده و آن نیز نظریه خلافت است، در نتیجه اسلام‌گرایان عرب، پاکستانی، تُرک وغیره قادر نیستند بیرون از میدان جاذبه خلافت‌خواهی به آینده دیگری فکر کنند و در نبود نهاد خلافت نیز دچار بحران می‌شوند. ظهور داعش و گرایش چشم‌گیر به آن از سوی اقشار مختلف اهل سنّت خاورمیانه نیز ناشی از همین بحران یعنی خلاء نهاد مستقر خلافت است.
ولی تناقض تراژیک- کمیکی که در ترکیب «اُمّت‌گرای ایرانی» نهفته است، از همین خاستگاه خودزنی و شلیک به پا/ پایه برمی‌خیزد، زیرا اسلام سیاسی در ایران مبتنی بر تشیّع است، ولی با این حساب باید اُمّت‌گرایان ایرانی را شیعیان خجالتی نامید که در مواجه با «بیرون» از شیعه بودن خود شرمسار اند، اما در «درون»، مردم را مکلّف به رعایت شریعت- سیاست برآمده از فقه شیعه می‌دانند.

@baadafrah
نفوذ پانترک وابسته به علیف در بنیاد ایران شناسی تبریز!

محمد عزیزی کارشناس بنیاد ایرانشناسی که باید تقویت کننده وحدت و هویت ملی باشد، یک پانترک ‎#دویست_دلاری است که نفرت از ایران و ایرانی از همه نوشته هایش میبارد.
کلاهتان را بالاتر بذارید که این یک کار را هم در حق این مملکت کردید و جاسوس خارجی را در اینجا هم اوردید.

https://twitter.com/sheshgalani/status/1830561555357770059?t=alKOFk6uTnr5EEj-1rkK5g&s=19
‏یک بازی خطرناک سیاسی امنیتی در ماکو

از اینجا بخوانید👇

https://t.me/baadafrah/14905
یک بازی خطرناک سیاسی امنیتی در ماکو

میکروبی بنام حسن اروجزاده احتمالا با همکاری برخی امنیتیها در استان، نماینده ماکو (عمر علیزاده) را در تبریز دزدیده با زور به خانه ای برده،بیهوش کرده،لخت کرده و پس از هوشیاری فیلم گرفته و بعنوان تجاوز او به یک زن منتشر کرده. نماینده ماکو به همه جا شکایت کرده، اما کسی گوشش شنوا نیست.

اروجزاده، دسته ای درست کرده بنام "سپاه عاشورای آذربایجان" که تحت حمایت محافل نظامی-امنیتی است و یک شرکت داره بنام ماناس با دهها تخلف اقتصادی و کلاهبرداری.
همین در انتخابات قبلی مجلس، عضو اصلی ستاد نامزدی بود که قبلا رئیس اداره اطلاعات ماکو بود.
پیدا کنید پرتقال فروش را.

‏اکنون همین فرد با ادعای تجاوز نماینده فعلی  او را تحت فشار برای پرداخت پول و استعفا قرارداده وبرای فردا در ماکو فراخوان تجمع داده! به نظر شما چرا نهاد انتظامی، قضایی و امنیتی استان جلوی چنین فردی را نمیگیرند؟غیراز اینکه ممکنه او در استخدام افراد قدرتمندی بوده باشد؟

‏عمر علیزاده نماینده کرد ماکو، پس از انکه از این دام رها شد، بلافاصله به نهاد امنیتی مراجعه و شکایتی ثبت کرده، حراست مجلس را هم در جریان گذاشته است اما دریغ از پیگیری. به نظر شما نهاد امنیتی کار دیگری جز رسیدگی به این پرونده ها دارد؟ اگر همین رفتار با نماینده قم میشد، چه میکردند؟

https://t.me/baadafrah/14904

https://twitter.com/sheshgalani/status/1844351614683082756?t=O2jKB_hR_eVy9-yoio2Kcw&s=19
علیرضا رحیمی و اتهام محاربه برای برادرش

مشکل نامزد معاومت وزرش و جوانان ریاست جمهوری فقط این نیست که خودش پانترک است، مشکل دیگر این است که برادرش مهرداد رحیمی با گرایش های پانترکی در سال ۸۸ به اتهام ارتباط با گروه موسوم به مجموعه فعالان حقوق بشر بازداشت و با اتهامات سنگین روبرو شده بود.
نمیشود دانشجوی معترض یا استاد دانشگاه را اخراج و تعلیق کرد اما عضو هم قبیله و اعضای فامیل معاون پارلمانی را به سمت معاونت ریاست جمهوری گمارد. اگر قرار بل عفو عمومی است همه باید عفو شوند نه اعضای فامیل.

@baadafrah
تبریز دیگر نهاد امنیتی ندارد! رویش حساب نکنید

اخیراً یک اخوند پان‌ترک در تبریز دیده شده که به‌ وضوح به‌ عنوان ستون پنجم باکو، ترکیه و گاهی اسرائیل فعالیت می‌کند و به جای ایرانشهر مکررا از عنوان «ویرانشهر» استفاده میکند.
دو روز پیش در برنامه‌ای از تلویزیون سیما، بحثی درباره ترانزیت انرژی ترکیه به اسرائیل مطرح شد؛ هفت ثانیه از این برنامه را بریده و به عنوان «توهین صداوسیما به ترک‌ها» در صفحات اینستاگرامی داخلی و خارجی پخش کردند، تا شاید دفعه بعد صداوسیما جرات نکند علیه محور باکو، ترکیه و اسرائیل موضع‌گیری کند. به این ترتیب، این جریان در نقش سپر رسانه‌ای «صهیونیست‌ها» عمل می‌کند.

تا اینجا شاید بتوان گفت که پان‌ترک‌ها به‌ عنوان ستون پنجم، وظیفه خود را انجام می‌دهند. اما مشکل اصلی از جایی آغاز می‌شود که فردی مثل «رسول برگی»، روحانی نمای وابسته به نهاد امنیتی تبریز، در شورای شهر آشوب به‌ پا می‌کند. مشکل ما نفوذ پان‌ترکیسم از خارج نیست؛ بلکه مسأله اصلی، نفوذ آن درون ساختارهای کشور است. این جریان در هر فرصتی به‌ عنوان ستون پنجم عمل می‌کند.

به نظر می‌رسد که تبریز اصلاً نهادهای انتظامی، امنیتی و قضایی ندارد که از اصول کشور و حتی از اصول خود نظام در برابر این هجمه دفاع کنند. اگر کسی در تبریز شب شعری برای حافظ برگزار کند، چندین نهاد امنیتی برای جلوگیری از آن بسیج می‌شوند، اما فردی که رسماً به‌ عنوان بلندگوی ستون پنجم در شورای شهر عمل می‌کند، نه از دادستانی و نه از دستگاه امنیتی هیچ واکنشی نمی‌بیند؛ گویی از سنگ صدا بلند می‌شود، ولی از این نهادها نه.
اینکه در آستانه یک جنگ اتمی قرار گرفته ایم و یک نفوذی پانترک آرزوی ویرانی ایران را میکند یکطرف، اما اینکه پشت این آدم به برخی افراد در نهادها گرم است، یک مسأله دیگر است. با چنین آرایشی نمیتوان وارد جنگ شد یا در هیچ جنگی پیروز شد. برای جنگیدن اول باید ستون پنجم را جمع کرد.
👇👇
https://twitter.com/sheshgalani/status/1846118886682341663?t=CqA6M0rrjDMqgQ_e-VfluQ&s=19

@Baadafrah
مالک تراکتور، زن رسمی و قانونی برادرزاده اش را که جای دخترش بود (م. ج) غر زد، طلاقش را از شوهرش گرفت و سپس با این دختر ازدواج کرد، صاحب بچه شد و دهسال بعد طلاقش داد. کجا ذهن دختر را مسموم کرد؟ در سفر افریقای جنوبی که با برادرزاده اش، همسرش و زن خودش رفته بود.

@baadafrah
دوستان آیا اطلاع جدیدی از وضعیت گمارندن این تجزیه طلب (علیرضا رحیمی) به سمت معاونت وزارت ورزش دارند؟ اگر خبر جدیدی هست برای من ایمیل کنند.

@baadafrah