This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خوزستان، ۱۷۰۰ سال پیش...
در دل تمدن ساسانی، شهری بود به نام گندیشاپور.
جایی که نه فقط بیماران درمان میشدند،
بلکه علم زاده میشد...
📚 اولین بیمارستان و دانشگاه پزشکی جهان،
در سرزمینی که امروز کمتر کسی آن را میشناسد.
این ویدئو بازسازی لحظاتی از شکوه گمشدهی ماست…
نه افسانه، نه خیال… بلکه تاریخ ایران.
@b_dod
در دل تمدن ساسانی، شهری بود به نام گندیشاپور.
جایی که نه فقط بیماران درمان میشدند،
بلکه علم زاده میشد...
📚 اولین بیمارستان و دانشگاه پزشکی جهان،
در سرزمینی که امروز کمتر کسی آن را میشناسد.
این ویدئو بازسازی لحظاتی از شکوه گمشدهی ماست…
نه افسانه، نه خیال… بلکه تاریخ ایران.
@b_dod
❤36👍4💔4🥰1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گاهی اوقات ممکنه بعضی از پایین رفتنا و تاریکیای زندگیمون، اتفاقاً نقطه پرتابمون به بالا باشه. یوسف وقتی برادراش رو بعد از سالها وقتی عزیز مصر شده بود میبینه، بهشون میگه ناراحت نباشید، شما منو نفرستادید خدا منو فرستاد. برای اینکه در زمان قحطی بتونه به بردارانش و به مردم کمک کنه.
…
و اکنون مضطرب نباشید و از این که مرا به اینجا فروختید بر خود خشم مگیرید، زیرا برای حفظ جانها بود که خدا مرا پیشاپیش شما فرستاد. چراکه هماکنون دو سال است که قحطی بر این سرزمین حکمفرما است و پنج سال دیگر نیز نه شخم خواهد بود نه درو. اما خدا مرا پیشاپیش شما فرستاد تا برای شما باقیماندگانی بر زمین نگاه دارد و به رهاییِ عظیم جانتان را زنده نگاه دارد. پس این شما نبودید که مرا به اینجا فرستادید بلکه خدا بود. او مرا پدر بر فرعون و سرور بر تمامی اهل خانۀ او و فرمانروای سرتاسر سرزمین مصر ساخت.
@b_dod
…
و اکنون مضطرب نباشید و از این که مرا به اینجا فروختید بر خود خشم مگیرید، زیرا برای حفظ جانها بود که خدا مرا پیشاپیش شما فرستاد. چراکه هماکنون دو سال است که قحطی بر این سرزمین حکمفرما است و پنج سال دیگر نیز نه شخم خواهد بود نه درو. اما خدا مرا پیشاپیش شما فرستاد تا برای شما باقیماندگانی بر زمین نگاه دارد و به رهاییِ عظیم جانتان را زنده نگاه دارد. پس این شما نبودید که مرا به اینجا فرستادید بلکه خدا بود. او مرا پدر بر فرعون و سرور بر تمامی اهل خانۀ او و فرمانروای سرتاسر سرزمین مصر ساخت.
@b_dod
👍7🤮1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#انفجار_اطلاعات
می دانید روزانه چقدر #مغز شما بمباران اطلاعاتی می شود؟ یک آدم معمولی به طور میانگین در هفته ۸۰ ساعت از #زمان_مفید خود را صرف گوش دادن به #اخبار می کند یعنی به اندازه ۲ شیفت کار تمام وقت.
#مورخ
@b_dod
می دانید روزانه چقدر #مغز شما بمباران اطلاعاتی می شود؟ یک آدم معمولی به طور میانگین در هفته ۸۰ ساعت از #زمان_مفید خود را صرف گوش دادن به #اخبار می کند یعنی به اندازه ۲ شیفت کار تمام وقت.
#مورخ
@b_dod
👍6
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#کتاب_برگ_ها چیست؟
قدرت این کتاب و آیا #علوم_ممنوعه داخل کتاب قدرت ماورایی دارد؟
اصول هرمسی و هرمتیکا و تاریخچه ای از این #فلسفه در فرهنگ های مختلف
#کلیدی که تمام درها را قبل از لمس شدن باز می کند.
#لبهای_خرد بسته است مگر به #گوش_فهم
#مورخ
@b_dod
قدرت این کتاب و آیا #علوم_ممنوعه داخل کتاب قدرت ماورایی دارد؟
اصول هرمسی و هرمتیکا و تاریخچه ای از این #فلسفه در فرهنگ های مختلف
#کلیدی که تمام درها را قبل از لمس شدن باز می کند.
#لبهای_خرد بسته است مگر به #گوش_فهم
#مورخ
@b_dod
👍9
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#هرمس کیست و علوم منحصر به فرد خود را از کجا آورده بود؟
آیا هرمس واقعی است یا فقط یک افسانه از #مصر_باستان است؟
ارتباط هرمس و #داستان_آفرینش در فلسفه هرمتیکا.
این سه نفر که در تمام رویداد های حساس #تاریخ دیده شده اند کیستند؟
آیا هرمس با #هرمز دستیار #کوروش_کبیر در فتح مصر باستان ارتباط داشت یا فقط تشابه اسم است.
دنیا #بدن ها را تغذیه می کند و خود برتر #روح را تغذیه می کند.
#مورخ
@b_dod
آیا هرمس واقعی است یا فقط یک افسانه از #مصر_باستان است؟
ارتباط هرمس و #داستان_آفرینش در فلسفه هرمتیکا.
این سه نفر که در تمام رویداد های حساس #تاریخ دیده شده اند کیستند؟
آیا هرمس با #هرمز دستیار #کوروش_کبیر در فتح مصر باستان ارتباط داشت یا فقط تشابه اسم است.
دنیا #بدن ها را تغذیه می کند و خود برتر #روح را تغذیه می کند.
#مورخ
@b_dod
👍8
تاریخچه ترور رئیس جمهورهای آمریکا
اپیزود صد و هفتادم
22نوامبر۱۹۶۳، ساعت ۱۲:۳۰ بعد از ظهر، دالاس. لی هاروی اسوالد در چنین روزی و چنین ساعتی و چنین مکانی، منتظر رسیدن ماشین رئیسجمهور آمریکا بود.لی هاروی یک مارکسیست بود.ایدئولوژی مارکسیستی بود که باعث شد هدف گیری کنه و بنگ بنگ بنگ. گلوله به هدف نشسته بود. ساعتی بعد تیتر تمام خبرگزاریهای دنیا این بود: رئیسجمهور آمریکا، جان اف کندی، ترور شد. ما در این قسمت رفتیم به سراغ ترور رئیسجمهورهای آمریکا، از ابتدای تاریخ این کشور تا این لحظه که داریم با هم صحبت میکنیم و مشخصاً تمرکز میکنیم بر تروریستهایی که درست عمل نکردند!
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍13❤3
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎈 عنوان ویدیو :
دفاعیات کامل خسرو گلسرخی و کرامت دانشیان
#ارتجاع_سرخ_سیاه
#کمونیست_اسلامی
#التقاطیون
#مورخ
@b_dod
دفاعیات کامل خسرو گلسرخی و کرامت دانشیان
#ارتجاع_سرخ_سیاه
#کمونیست_اسلامی
#التقاطیون
#مورخ
@b_dod
🤮29👍4🔥1
Forwarded from ستاد کل پادشاهی خواهان ايران
ملکهی اسپانیا دقیقترین تعریف از چپه!!
قبل ازدواجش یه خبرنگار چپگرا و مخالف سرسخت سلطنت و بسیار جمهوریخواه بوده! تازه میگفت من هرگز ازدواج نخواهم کرد!
تا اینکه پادشاه اسپانیا اومد خواستگاریش و زرررت خانوم قبول کرد نشست رو تخت سلطنت:))
"چپ فقط تا وقتی چپه که قدرت دست خودش نباشه"
اسماعیل بخشی کمونیست هم میگفت دوست داره شاه بشه.
قمیکلا هم به سگهاش گفته بود چندوقت بهش بگن کویین!
شوهر نرگس محمدی ۹۰درجه برای پادشاه سوئد خم شد.
وحید بهشتی به پادشاه انگلیس گفت اعلی حضرت.
مشکل این سندهگان فقط پهلویه وگرنه اگه فائزه بخواد به تخت بشینه همه سلطنتطلب میشن.
https://t.me/ImperialIranianInstitution
قبل ازدواجش یه خبرنگار چپگرا و مخالف سرسخت سلطنت و بسیار جمهوریخواه بوده! تازه میگفت من هرگز ازدواج نخواهم کرد!
تا اینکه پادشاه اسپانیا اومد خواستگاریش و زرررت خانوم قبول کرد نشست رو تخت سلطنت:))
"چپ فقط تا وقتی چپه که قدرت دست خودش نباشه"
اسماعیل بخشی کمونیست هم میگفت دوست داره شاه بشه.
قمیکلا هم به سگهاش گفته بود چندوقت بهش بگن کویین!
شوهر نرگس محمدی ۹۰درجه برای پادشاه سوئد خم شد.
وحید بهشتی به پادشاه انگلیس گفت اعلی حضرت.
مشکل این سندهگان فقط پهلویه وگرنه اگه فائزه بخواد به تخت بشینه همه سلطنتطلب میشن.
https://t.me/ImperialIranianInstitution
👍32👏8
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
@b_dod
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍19❤5
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍22❤1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #شعری از :
#بیدادخراسانی
✨شعری #حماسی توسط شاعری #شجاع با تخلص #بیداد» که خود را از دیار بیهق می خواند:
تا کی برای #لقمهی نان بندگی کنیم
#آزاده باش هر چه که هستی عزیز من
حتی اگر که ﷼بت بپرستی، #عزیز من
مردم ب سٍحر و #شعبده در خواب رفتهاید
در این #کویر تشنه، پی #آب رفتهاید
تا کی در انتظار #مسیحی دوباره
اینان تمام #هستی ما را گرفتهاند
#شور و نشاط و مستی ما را #گرفتهاند
✨«بیداد» دانش آموخته #مهندسی، اهل شهر #سبزوار
@b_dod
#بیدادخراسانی
✨شعری #حماسی توسط شاعری #شجاع با تخلص #بیداد» که خود را از دیار بیهق می خواند:
تا کی برای #لقمهی نان بندگی کنیم
#آزاده باش هر چه که هستی عزیز من
حتی اگر که ﷼بت بپرستی، #عزیز من
مردم ب سٍحر و #شعبده در خواب رفتهاید
در این #کویر تشنه، پی #آب رفتهاید
تا کی در انتظار #مسیحی دوباره
اینان تمام #هستی ما را گرفتهاند
#شور و نشاط و مستی ما را #گرفتهاند
✨«بیداد» دانش آموخته #مهندسی، اهل شهر #سبزوار
@b_dod
👍16❤4👏4
گیرم گلاب ناب شما اصل قمصر است
اما چه سود، حاصل گلهای پرپر است!
شرم از نگاه بلبل بیدل نمیکنید
کز هجر گل نوای فغانش به حنجر است؟!
از آن زمان که آیینهگردان شب شُدید
آیینه دل از دَم دوران مکدر است
فردایتان چکیده امروز زندگی است
امروزتان طلیعه فردای محشر است
وقتی که تیغ کینه سر عشق را برید
وقتی حدیث درد برایم مکرر است
وقتی ز چنگ شوم زمان، مرگ میچکد
وقتی دل سیاه زمین جای گوهر است
وقتی بهار، وصله ناجور فصلهاست
وقتی تبر، مدافع حق صنوبر است
وقتی به دادگاه عدالت، طناب دار
بر صدر مینشیند و قاضی و داور است
وقتی طراوت چمن از اشک ابرهاست
وقتی که نقش خون به دل ما مُصور است
وقتی که نوح، کشتی خود را به خون نشاند
وقتی که مار، معجزه یک پیامبر است
وقتی که برخلاف تمام فسانهها
امروز، شعله، مسلخ سرخ سمندر است
از من مخواه شعرِ تر، ای بیخبر ز درد!
شعری که خون از آن نچکد ننگ دفتر است!
ما با زبان سرخ و سر سبز آمدیم
تیغ زبان، بُرندهتر از تیغ خنجر است
این تختهپارهها که با آن چنگ میزنید
تهماندههای زورق بر خون شناور است
حرص جهان مزن که در این عهد بیثبات
روز نخست، موعد مرگت مقرر است
هرگز حدیث درد به پایان نمیرسد
گرچه خطابه غزلم رو به آخر است
اما هوای شور رجز در قلم گرفت
سردار مثنوی به کف خود، عَلَم گرفت
در عرصه ستیز، رجزخوان حق شدم
بر فرق شام تیره، عمود فلق شدم
مغموم و دلشکسته و رنجور و خستهام
در ژرفنای درد عمیقی نشستهام
پاییز بیکسی نفسم را گرفته است
بغضی گلوگه جرسم را گرفته است
دیگر بس است هرچه دوپهلو سرودهام
من ریزهخوار سفره ناکس نبودهام
من وامدار حکمت اسرارم ای عزیز!
من در طریق حیدر کرّارم ای عزیز!
من از دیار بیهقم، از نسل سربهدار
شمشیر آبدیده میدان کارزار
ای بیستون فاجعه، فرهاد میشوم
قبضه به دست تیشه فریاد میشوم
تا برزنم به کوه سکوت و فغان کنم
رازی هزار از پس پرده عیان کنم
دادی چنان کشم که جهان را خبر شود
کوش فلک ز ناله «بیداد» کر شود
در شهر هرچه مینگرم غیر درد نیست
حتا به شاخ خشک دلم، برگ زرد نیست
اینجا نفس به حنجره انکار میشود
با صد زبان به کفر من اقرار میشود
با هر اذان صبح به گلدستههای شهر
هر روز دیو فاجعه بیدار میشود
اینجا ز خوف خشم خدا در دل زمین
دیوار خانه روی تو آوار میشود
با ازدحام این همه شمشیر تشنهلب
هر روز روز واقعه تکرار میشود
آخر چگونه زار نگریم برای عشق
وقتی نبود آنچه که دیدم سزای عشق؟!
دیدم در انزوای خزان، باغ عشق را
دیدم به قلب خون غزل، داغ عشق را
دیدم به حکم خار، به گلها کتک زدند
مهر سکوت بر دهن قاصدک زدند
دیدم لگد به ساقه امید میزنند
شلاق شب به گُرده خورشید میزنند
دیدم که گرگ، بره ما را دریده است
دیدم خروس دهکده را سر بریده است
دیدم «هُبَل» به جای خدا تکیه کرده بود
دیدم دوباره رونقِ بازارِ برده بود
دیدم خدا به غربت خود، زار میگریست
در سوگ دین، به پهنه رخسار میگریست
دیدم، دیدم هر آنچه دیدنش اندوه و ماتم است
«باز این چه شورش است که در خلق عالَم است؟!»
از بس سرودم و نشنیدید، خستهام
من از نگاه سرد شما دلشکستهام
ای از تبار هرچه سیاهی، سرشتتان
رنگ جهنم است تمام بهشتتان
شمشیرهای کهنه خود را رها کنید
از ذوالفقار شاه ولایت حیا کنید
بیشک اگر که تیغ شما ذوالفقار بود
هر چهار فصل سال، همیشه بهار بود
اما به حکم سفسطه، بیداد کردهاید
ابلیس را ز اشک خدا شاد کردهاید
مَردم! در این سراچه بهجز باد سرد نیست
هرکس که لاف مردی خود زد که مرد نیست
مردم! حدیث خوردن شرم و قیِ حیاست
صحبت ز هتک حرمت والای کبریاست
مردم! خدانکرده مگر کور گشتهاید؟!
یا از اصالت خودتان دور گشتهاید؟!
تا کی برای لقمه نان، بندگی کنید؟!
تا کی به زیر منتشان زندگی کنید؟!
اشعار صیقلیشده تقدیم کس نکن!
گل را فدای رویش خاشاک و خس نکن!
دل را اسیر دلبر مشکوک کردهای!
دُرّ دَری نثار ره خوک کردهای!
آزاده باش هرچه که هستی عزیز من!
حتا اگر که بت بپرستی عزیز من!
اینان که از قبیله شوم سیاهیاند
بیرق به دست شام غریب تباهیاند
گویند این عجوزه شب، راه چاره است!
آبستن سپیده صبحی دوباره است!
ای خلق! این عجوزه شب، پا به ماه نیست!
آبستن سپیده صبح پگاه نیست!
مردم! به سِحر و شعبده در خواب رفتهاید
در این کویر تشنه، پیِ آب رفتهاید
تا کی در انتظار مسیحی دوبارهاید؟!
در جستجوی نور کدامین ستارهاید؟!
مردم! برای هیبتمان آبرو نماند
فریاد دادخواهیمان در گلو نماند
اینان تمام هستی ما را گرفتهاند
شور و نشاط و مستی ما را گرفتهاند
در موجخیز حادثه، کشتی شکسته است
در ما غمی به وسعت دریا نشسته است
در زیر بار غصه، رمق ناله میکند
از حجم این سروده، ورق ناله میکند
اندوه این حدیث، دلم را به خون کشید
عقل مرا دوباره به طرْف جنون کشید
#بیداد_خراسانی
اما چه سود، حاصل گلهای پرپر است!
شرم از نگاه بلبل بیدل نمیکنید
کز هجر گل نوای فغانش به حنجر است؟!
از آن زمان که آیینهگردان شب شُدید
آیینه دل از دَم دوران مکدر است
فردایتان چکیده امروز زندگی است
امروزتان طلیعه فردای محشر است
وقتی که تیغ کینه سر عشق را برید
وقتی حدیث درد برایم مکرر است
وقتی ز چنگ شوم زمان، مرگ میچکد
وقتی دل سیاه زمین جای گوهر است
وقتی بهار، وصله ناجور فصلهاست
وقتی تبر، مدافع حق صنوبر است
وقتی به دادگاه عدالت، طناب دار
بر صدر مینشیند و قاضی و داور است
وقتی طراوت چمن از اشک ابرهاست
وقتی که نقش خون به دل ما مُصور است
وقتی که نوح، کشتی خود را به خون نشاند
وقتی که مار، معجزه یک پیامبر است
وقتی که برخلاف تمام فسانهها
امروز، شعله، مسلخ سرخ سمندر است
از من مخواه شعرِ تر، ای بیخبر ز درد!
شعری که خون از آن نچکد ننگ دفتر است!
ما با زبان سرخ و سر سبز آمدیم
تیغ زبان، بُرندهتر از تیغ خنجر است
این تختهپارهها که با آن چنگ میزنید
تهماندههای زورق بر خون شناور است
حرص جهان مزن که در این عهد بیثبات
روز نخست، موعد مرگت مقرر است
هرگز حدیث درد به پایان نمیرسد
گرچه خطابه غزلم رو به آخر است
اما هوای شور رجز در قلم گرفت
سردار مثنوی به کف خود، عَلَم گرفت
در عرصه ستیز، رجزخوان حق شدم
بر فرق شام تیره، عمود فلق شدم
مغموم و دلشکسته و رنجور و خستهام
در ژرفنای درد عمیقی نشستهام
پاییز بیکسی نفسم را گرفته است
بغضی گلوگه جرسم را گرفته است
دیگر بس است هرچه دوپهلو سرودهام
من ریزهخوار سفره ناکس نبودهام
من وامدار حکمت اسرارم ای عزیز!
من در طریق حیدر کرّارم ای عزیز!
من از دیار بیهقم، از نسل سربهدار
شمشیر آبدیده میدان کارزار
ای بیستون فاجعه، فرهاد میشوم
قبضه به دست تیشه فریاد میشوم
تا برزنم به کوه سکوت و فغان کنم
رازی هزار از پس پرده عیان کنم
دادی چنان کشم که جهان را خبر شود
کوش فلک ز ناله «بیداد» کر شود
در شهر هرچه مینگرم غیر درد نیست
حتا به شاخ خشک دلم، برگ زرد نیست
اینجا نفس به حنجره انکار میشود
با صد زبان به کفر من اقرار میشود
با هر اذان صبح به گلدستههای شهر
هر روز دیو فاجعه بیدار میشود
اینجا ز خوف خشم خدا در دل زمین
دیوار خانه روی تو آوار میشود
با ازدحام این همه شمشیر تشنهلب
هر روز روز واقعه تکرار میشود
آخر چگونه زار نگریم برای عشق
وقتی نبود آنچه که دیدم سزای عشق؟!
دیدم در انزوای خزان، باغ عشق را
دیدم به قلب خون غزل، داغ عشق را
دیدم به حکم خار، به گلها کتک زدند
مهر سکوت بر دهن قاصدک زدند
دیدم لگد به ساقه امید میزنند
شلاق شب به گُرده خورشید میزنند
دیدم که گرگ، بره ما را دریده است
دیدم خروس دهکده را سر بریده است
دیدم «هُبَل» به جای خدا تکیه کرده بود
دیدم دوباره رونقِ بازارِ برده بود
دیدم خدا به غربت خود، زار میگریست
در سوگ دین، به پهنه رخسار میگریست
دیدم، دیدم هر آنچه دیدنش اندوه و ماتم است
«باز این چه شورش است که در خلق عالَم است؟!»
از بس سرودم و نشنیدید، خستهام
من از نگاه سرد شما دلشکستهام
ای از تبار هرچه سیاهی، سرشتتان
رنگ جهنم است تمام بهشتتان
شمشیرهای کهنه خود را رها کنید
از ذوالفقار شاه ولایت حیا کنید
بیشک اگر که تیغ شما ذوالفقار بود
هر چهار فصل سال، همیشه بهار بود
اما به حکم سفسطه، بیداد کردهاید
ابلیس را ز اشک خدا شاد کردهاید
مَردم! در این سراچه بهجز باد سرد نیست
هرکس که لاف مردی خود زد که مرد نیست
مردم! حدیث خوردن شرم و قیِ حیاست
صحبت ز هتک حرمت والای کبریاست
مردم! خدانکرده مگر کور گشتهاید؟!
یا از اصالت خودتان دور گشتهاید؟!
تا کی برای لقمه نان، بندگی کنید؟!
تا کی به زیر منتشان زندگی کنید؟!
اشعار صیقلیشده تقدیم کس نکن!
گل را فدای رویش خاشاک و خس نکن!
دل را اسیر دلبر مشکوک کردهای!
دُرّ دَری نثار ره خوک کردهای!
آزاده باش هرچه که هستی عزیز من!
حتا اگر که بت بپرستی عزیز من!
اینان که از قبیله شوم سیاهیاند
بیرق به دست شام غریب تباهیاند
گویند این عجوزه شب، راه چاره است!
آبستن سپیده صبحی دوباره است!
ای خلق! این عجوزه شب، پا به ماه نیست!
آبستن سپیده صبح پگاه نیست!
مردم! به سِحر و شعبده در خواب رفتهاید
در این کویر تشنه، پیِ آب رفتهاید
تا کی در انتظار مسیحی دوبارهاید؟!
در جستجوی نور کدامین ستارهاید؟!
مردم! برای هیبتمان آبرو نماند
فریاد دادخواهیمان در گلو نماند
اینان تمام هستی ما را گرفتهاند
شور و نشاط و مستی ما را گرفتهاند
در موجخیز حادثه، کشتی شکسته است
در ما غمی به وسعت دریا نشسته است
در زیر بار غصه، رمق ناله میکند
از حجم این سروده، ورق ناله میکند
اندوه این حدیث، دلم را به خون کشید
عقل مرا دوباره به طرْف جنون کشید
#بیداد_خراسانی
👏16👍3💔2
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#بیداد_خراسانی
گیرم گلاب ناب شما اصل قمصر است
اما چه سود ، حاصل گلهای پرپر است
اینم کلیپ کاملش
@b_dod
گیرم گلاب ناب شما اصل قمصر است
اما چه سود ، حاصل گلهای پرپر است
اینم کلیپ کاملش
@b_dod
👏14❤3👍3🥰1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#ویدیو
ترور یک رهبر یا پادشاه تنها یک ترور نیست
بعضی از آنها شروع یک جنگ است مثل ترور فرانز فردیناند
بعضی از آنها همیشه مخفی باقی میمانند مثل قتل شینزوآبه
یک تیر میتواند آغاز شلیک میلیاردها تیر و فشنگ باشد.
@b_dod
ترور یک رهبر یا پادشاه تنها یک ترور نیست
بعضی از آنها شروع یک جنگ است مثل ترور فرانز فردیناند
بعضی از آنها همیشه مخفی باقی میمانند مثل قتل شینزوآبه
یک تیر میتواند آغاز شلیک میلیاردها تیر و فشنگ باشد.
@b_dod
👍18
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎬 فیلم : مرداب | باتلاق
🎥The Bayou 2025
🌟 امتیاز : 4.3 از 10
🌍 محصول کشور :#انگلستان
‼️ بدون سانسور و حذفیات 🚫
🎭 ژانر :#اکشن #ترسناک #هیجان_انگیز
💬 خلاصه داستان :
تعطیلات کایل و دوستانش زمانی به کابوس تبدیل میشود که از یک سانحه هوایی در جنگلهای متروکه لوئیزیانا جان سالم به در میبرند، اما به زودی متوجه میشوند که چیزی بسیار خطرناکتر در مردابهای لوئیزیانا در کمین است و ...
✔️📌 نسخه دوبله فارسی
📥 [ برای دریافت فایل کلیک کنید ] 📥
@justjump
🎥The Bayou 2025
🌟 امتیاز : 4.3 از 10
🌍 محصول کشور :#انگلستان
‼️ بدون سانسور و حذفیات 🚫
🎭 ژانر :#اکشن #ترسناک #هیجان_انگیز
💬 خلاصه داستان :
تعطیلات کایل و دوستانش زمانی به کابوس تبدیل میشود که از یک سانحه هوایی در جنگلهای متروکه لوئیزیانا جان سالم به در میبرند، اما به زودی متوجه میشوند که چیزی بسیار خطرناکتر در مردابهای لوئیزیانا در کمین است و ...
✔️
@justjump
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍7
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
❤6👍5👌2🥰1