‌ ‌ ‌‌‌ ‌
پیچ و خم برگ هارا میبینی!ذهن آشفته من است و تو دقیقا مثل ماه از لابلای ذهنم روشنایی بخشیدی و شدی نور زندگی:)

واسه عکسی ک گزاشتی و گفتی چی برای این میشه نوشت

این متن بالا رو برای این نوشتن:)

آدم وقتی طوری حرف بزنه که از ذهن مخاطبش بگذره چقدر توی حرف زدنش بی مبالاته به خودش بد کرده.

"دوام آوردی
درست همان زمان‌هايی كه فكر ميكردی هيچ ادامه‌ای وجود نخواهد داشت!"

نفس عمیق بکش.

واقعا حرفات‌ ناراحتم میکنه.
ممکنه بعدا به روت نیارم ولی یه زخم عمیق تا قیام،قیامت روی روح و روانم به نام تو ثبت میشه.

نیاز دارم یکی بیاد یه مدت جام زندگی کنه و من برم مرخصی طولانی مدت.

وقتی سوار اسنپ میشم یه دور کامل قرآن و ختم میکنم.

زردچوبه هستن.

عمق غم آدم ها رو باید از چشماشون فهمید نه حرفاشون.

تکست بده دیگه بی همه چیز.
: dia

وقتی با آدم های با کیفیت آشنا میشم انقدر خوبه.

جذاب‌ترین آدم‌ها لزوما قد بلند ندارند، چهره کاریزماتیک ندارند، تحصیلات عالیه ندارند، پول آنچنانی ندارند؛ جذاب‌ترین آدم‌ها قصه دارند، کنارشان در دنیای داستان سیر میکنی، اینها بیشتر زندگی کرده‌اند.
میخواهم در کهنسالی‌، سرخوش از لحظات زندگی‌ام باشم، میخواهم بی‌پروا برای فرزندانم روایت کنم، میخواهم در آستانه پیری بارها زندگی کرده باشم.

چه"خفه شو‌هایی"که در گلو خفه شد.

-

واقعا نیاز به هیجان فرار از بیمارستان دارم.

«هرگز به جایی که از رنج آن گریخته‌ای، بازنگرد.»

هر چی توی زندگیت با آدم های کمتری در ارتباط باشی حالت بهتره.

این زندگی آدم قوی نمی‌خواد، آدم پُررو می‌خواد. یکی که هرچقدرم بزنی سیاه و کبودش کنی، بازم بخنده و بگه دردم نیومد.