بعد از حرف زدن با یک سری از آدم ها هم نیاز به حرف زدن با یه آدمی دارم که بشینه کنارم و بهم بگه تو کافی هستی،خوب هستی و من به تو افتخار میکنم.
واقعا نمیدونم دلیل این حسم بعد از در ارتباط بودن با این افراد،به خصوص چیه.
Forwarded from مزرعهی توت فرنگی.
«باختن با بازنده بودن فرق دارد یحیی. من زیاد باختهام، چیزهای زیادی باختهام اما هیچوقت بازنده نبودهام. آدمِ بازنده یعنی آدمِ مُرده.»
متاسفانه زمانی که دلم میخواد برم بیرون و همهی شرایط میگه که میتونی بری بیرون کسی نیست که باهاش برم بیرون.
مگه میشه همه با هم نباشید.
مگه میشه همه با هم نباشید.
هیچ تک اتفاقی نیست که ما رو خوشبخت یا بدبخت کنه تمام موفقیت ها یا شکست های اطراف ما حاصل سلسله اتفاق ها و تلاش هایی که به مرور زمان انجام میشه.
Forwarded from "دِلوین („ثمینسلیمزاده)
بابا بزرگم یه حرف خیلی قشنگی بهم زد، که با طلا باید حکش میکردم.
میگفت:
"شیرین ترین توت ها،پای درختها میریزن. در حالی که ما برای چیدنِ توت هایِ کال،چشم به بالا ترین شاخه ها میدوزیم.
این دقیقا حکایت ندیدن هاست."
زیادی بودن، زیادی خوب بودن، زیادی در دسترس بودن، زیادی تحمل کردن فقط باعث میشه زیادی نادیده گرفتی بشی.
میگفت:
"شیرین ترین توت ها،پای درختها میریزن. در حالی که ما برای چیدنِ توت هایِ کال،چشم به بالا ترین شاخه ها میدوزیم.
این دقیقا حکایت ندیدن هاست."
زیادی بودن، زیادی خوب بودن، زیادی در دسترس بودن، زیادی تحمل کردن فقط باعث میشه زیادی نادیده گرفتی بشی.
یه روز که خیلی پولدار شدم چهار نفر و استخدام میکنم شب تا شب دست و پاهام و بگیرن بکشن.