👈چه زیبـا گفت #فروغ_فرخزاد
✅ دلـت را بتکان...
#اشتباهاتت وقتی افـتاد روی زمین
بگذار همانجا بمـانـد...
📌فقط از لابه لای اشتباه هایت یـک #تجربه را بیـرون بکـش...
🖇قاب کـن و بزن به دیوار دلـت
اشتباه کـردن اشتباه نیـست
#در_اشتباه_ماندن_اشتباه_است
🦋سلام و درود بر شما عزیزان؛ یک سبد #مهربانی تقدیم به شما 🤗
Join ➣ @asuniya ☜
✅ دلـت را بتکان...
#اشتباهاتت وقتی افـتاد روی زمین
بگذار همانجا بمـانـد...
📌فقط از لابه لای اشتباه هایت یـک #تجربه را بیـرون بکـش...
🖇قاب کـن و بزن به دیوار دلـت
اشتباه کـردن اشتباه نیـست
#در_اشتباه_ماندن_اشتباه_است
🦋سلام و درود بر شما عزیزان؛ یک سبد #مهربانی تقدیم به شما 🤗
Join ➣ @asuniya ☜
میدونی رفیق 🍂
#مهربانی؛ مختص ذات خداست، احساسی مقدس که آن را در درون آدمی نهاد. مهربانی جایگزینی برایش متصور نیست.!
ارزشی گرانبها و پاکترین احساس که میتوان به دیگران هدیه کرد.
هر آنکس مهربانی در درونش #پرورش داد، هم خود سعادتمند می شود، هم دیگران را به سعادت می رساند.
"مهربانی را تجربه کن رفیق"
🧡سلام و درود؛ شروع هفتهتان عالی، دلتان آفتابی، قدمهایتان سبز و استوار، حال دلتان خوب
Join ➣ @asuniya ☜
#مهربانی؛ مختص ذات خداست، احساسی مقدس که آن را در درون آدمی نهاد. مهربانی جایگزینی برایش متصور نیست.!
ارزشی گرانبها و پاکترین احساس که میتوان به دیگران هدیه کرد.
هر آنکس مهربانی در درونش #پرورش داد، هم خود سعادتمند می شود، هم دیگران را به سعادت می رساند.
"مهربانی را تجربه کن رفیق"
🧡سلام و درود؛ شروع هفتهتان عالی، دلتان آفتابی، قدمهایتان سبز و استوار، حال دلتان خوب
Join ➣ @asuniya ☜
میدونی رفیق 🍂
پاییز.! ای رفیق
قصد رفتن داشتی و آخرش رفتی ، اما، تو که با مهر آمده بودی، چرا با بی مهری رفته ای؟
ای آخرین دلبرانه فصل دوستی! انسان باید در برابر شکوه رنگارنگ زیبایی های تو سر تعظیم فرود آورد و مقابل #مهربانی تو زانو بزند. اما بدان ،،، که ما نه از برگ ریزانت سیر شده ایم و نه از بارانت.
آنقدر به انتظار مهر تو می نشینیم، تا بیایی، رفیق...🍂🍁
✅ سلام و درود؛ یک روز بی دغدغه سرشار از خیر و برکت برای شما آرزومندیم.....
Join ➣ @asuniya ☜
پاییز.! ای رفیق
قصد رفتن داشتی و آخرش رفتی ، اما، تو که با مهر آمده بودی، چرا با بی مهری رفته ای؟
ای آخرین دلبرانه فصل دوستی! انسان باید در برابر شکوه رنگارنگ زیبایی های تو سر تعظیم فرود آورد و مقابل #مهربانی تو زانو بزند. اما بدان ،،، که ما نه از برگ ریزانت سیر شده ایم و نه از بارانت.
آنقدر به انتظار مهر تو می نشینیم، تا بیایی، رفیق...🍂🍁
✅ سلام و درود؛ یک روز بی دغدغه سرشار از خیر و برکت برای شما آرزومندیم.....
Join ➣ @asuniya ☜
📚 #یک_دقیقه_مطالعه
💠خاطرات یک ﺍﯾﺮﺍنی مقیم ﺁﻟﻤﺎن
ﺍﺯ ﺭﺍﺩﯾﻮ ﺍﻋﻼﻡ ﺷﺪ ﮐﺸﺘﯽ ﺣﻤﻞ ﭘﻨﯿﺮ ﺗﻮﯼ ﺍﻗﯿﺎﻧﻮﺱ ﻏﺮﻕ ﺷﺪﻩ ﻭ ﻣﻤﮑﻨﻪ ﺑﺎ ﮐﻤﺒﻮﺩ ﻣﻮﺍﺟﻪ ﺑﺸﯿﻢ. ﻣﻦ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺗﺮﺱ ﺭﻓﺘﻢ ﻓﺮﻭﺷﮕﺎﻩ 10 ﺑﺴﺘﻪ ﭘﻨﯿﺮ ﺧﺮﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﺫﺧﯿﺮﻩ ﮐﻨﻢ، ﻣﻮﻗﻊ ﺑﺮﮔﺸﺖ #ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺭﻭ ﺩﯾﺪﻡ 2 ﺑﺴﺘﻪ ﭘﻨﯿﺮ ﺗﻮﯼ ﺩﺳﺘﺶ ﺍﺯ ﺧﻮﻧﻪ ﺍﻭﻣﺪ ﺑﯿﺮﻭﻥ.
ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ ﺧﺒﺮ ﻏﺮﻕ ﺷﺪﻥ ﮐﺸﺘﯽ ﺭﻭ ﺷﻨﯿﺪﯼ؟
ﮔﻔﺖ: ﺑﻠﻪ. ﺩﻭ ﺑﺴﺘﻪ ﭘﻨﯿﺮ ﺗﻮﯼ ﺧﻮﻧﻪ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺎ ﮐﻤﺒﻮﺩ ﻣﻮﺍﺟﻪ ﻧﺸﻦ ﺩﺍﺭﻡ ﻣﯿﺒﺮﻡ ﺑﺪﻡ ﺑﻪ ﻓﺮﻭﺷﮕﺎﻩ.!!
ﺍﺯ ﮐﺎﺭﻡ ﺧﯿﻠﯽ ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ ﺷﺪﻡ...
👈ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﭼﻘﺪﺭ ﺍﺧﺘﻼﻑ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﻫﺴﺖ ﺑﯿﻦ ﻣﺎ ﺍﯾﺮﺍنیها ﻭ ﺁﻟﻤﺎنیها...
در سال 1939 وقتی مسئولین شرکت «گندم کانزاس» متوجه شدند که مادران فقیر با پارچه بسته بندی آنها برای فرزندان خود لباس درست میکنند، شروع به استفاده از پارچه های طرحدار برای بسته بندی کردند تا بچه های فقیر لباسهای زیباتری داشته باشند و در کمال #مهربانی کاری کردند که آرم این شرکت با اولین شستشو پاک میشد...
❣️انسان بودن و انسان دوستی محصور به هیچ دین و کشوری نیست...!
❤️⃝⃡🇮🇷 رسانهمردمی اسونیا👇👇
Join ➣ @asuniya ☜
💠خاطرات یک ﺍﯾﺮﺍنی مقیم ﺁﻟﻤﺎن
ﺍﺯ ﺭﺍﺩﯾﻮ ﺍﻋﻼﻡ ﺷﺪ ﮐﺸﺘﯽ ﺣﻤﻞ ﭘﻨﯿﺮ ﺗﻮﯼ ﺍﻗﯿﺎﻧﻮﺱ ﻏﺮﻕ ﺷﺪﻩ ﻭ ﻣﻤﮑﻨﻪ ﺑﺎ ﮐﻤﺒﻮﺩ ﻣﻮﺍﺟﻪ ﺑﺸﯿﻢ. ﻣﻦ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺗﺮﺱ ﺭﻓﺘﻢ ﻓﺮﻭﺷﮕﺎﻩ 10 ﺑﺴﺘﻪ ﭘﻨﯿﺮ ﺧﺮﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﺫﺧﯿﺮﻩ ﮐﻨﻢ، ﻣﻮﻗﻊ ﺑﺮﮔﺸﺖ #ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺭﻭ ﺩﯾﺪﻡ 2 ﺑﺴﺘﻪ ﭘﻨﯿﺮ ﺗﻮﯼ ﺩﺳﺘﺶ ﺍﺯ ﺧﻮﻧﻪ ﺍﻭﻣﺪ ﺑﯿﺮﻭﻥ.
ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ ﺧﺒﺮ ﻏﺮﻕ ﺷﺪﻥ ﮐﺸﺘﯽ ﺭﻭ ﺷﻨﯿﺪﯼ؟
ﮔﻔﺖ: ﺑﻠﻪ. ﺩﻭ ﺑﺴﺘﻪ ﭘﻨﯿﺮ ﺗﻮﯼ ﺧﻮﻧﻪ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺎ ﮐﻤﺒﻮﺩ ﻣﻮﺍﺟﻪ ﻧﺸﻦ ﺩﺍﺭﻡ ﻣﯿﺒﺮﻡ ﺑﺪﻡ ﺑﻪ ﻓﺮﻭﺷﮕﺎﻩ.!!
ﺍﺯ ﮐﺎﺭﻡ ﺧﯿﻠﯽ ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ ﺷﺪﻡ...
👈ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﭼﻘﺪﺭ ﺍﺧﺘﻼﻑ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﻫﺴﺖ ﺑﯿﻦ ﻣﺎ ﺍﯾﺮﺍنیها ﻭ ﺁﻟﻤﺎنیها...
در سال 1939 وقتی مسئولین شرکت «گندم کانزاس» متوجه شدند که مادران فقیر با پارچه بسته بندی آنها برای فرزندان خود لباس درست میکنند، شروع به استفاده از پارچه های طرحدار برای بسته بندی کردند تا بچه های فقیر لباسهای زیباتری داشته باشند و در کمال #مهربانی کاری کردند که آرم این شرکت با اولین شستشو پاک میشد...
❣️انسان بودن و انسان دوستی محصور به هیچ دین و کشوری نیست...!
❤️⃝⃡🇮🇷 رسانهمردمی اسونیا👇👇
Join ➣ @asuniya ☜
📚 #یک_دقیقه_مطالعه
خیلی وقتها به امتحان دیکته فکر می کنم، اولین امتحانی که در کودکی با آن روبرو شدم!
چه امتحان سخت و بی انصافانه ای بود.
امتحانی که در آن، نادانسته های کودکی بی دفاع، مورد #قضاوت بی رحمانه دانسته های معلم قرار می گرفت.
امتحانی که در آن با غلط هایم قضاوت می شدم نه با درست هایم. اگر دهها صفحه هم درست می نوشتم، #معلم به سادگی از کنار آنها می گذشت اما به محض دیدن اولین غلط دور آن را با خودکار قرمز جوری خط می کشید که درست هایم رنگ می باخت. جوری که در برگه امتحانم آنچه خود نمایی می کرد غلط هایم بود.
دیگر برای خودم هم عادی شده بود که آنچه مهم است داشته ها و توانایی هایم نیست بلکه نداشته ها و ضعف هایم است.
بعدها وقتی به برادر کوچکترم دیکته می گفتم همان گونه قضاوت کردم که با من شد و حتی بدتر. آنقدر سخت دیکته می گفتم و آنقدر ادامه می دادم تا دور غلط های برادرم خط بکشم.
نمی دانم قضاوتهای غلط با ما چه کرد که امروز از کنار صفحه صفحه #مهربانی دیگران می گذریم، اما با دیدن کوچکترین خطا چنان دورش خط می کشیم که ثابت کنیم تو همانی هستی که نمی دانی، که نمی توانی!
کاش آن روزها معلمم، چیز مهمتری از نوشتن به من می آموخت.
این روزها خیلی سعی می کنم دور غلطهای دیگران خط نکشم. این روزها خیلی سعی می کنم که وقتی به دیگران می اندیشم، خوبیهاشان را ورق ورق مرور کنم.
کاش بچه هایمان مثل ما #قضاوت نشوند.
کاش خوبیهای خودمان و دیگران را ببینیم!
❤️⃝⃡🇮🇷 رسانهمردمی اسونیا👇👇
Join ➣ @asuniya ☜
خیلی وقتها به امتحان دیکته فکر می کنم، اولین امتحانی که در کودکی با آن روبرو شدم!
چه امتحان سخت و بی انصافانه ای بود.
امتحانی که در آن، نادانسته های کودکی بی دفاع، مورد #قضاوت بی رحمانه دانسته های معلم قرار می گرفت.
امتحانی که در آن با غلط هایم قضاوت می شدم نه با درست هایم. اگر دهها صفحه هم درست می نوشتم، #معلم به سادگی از کنار آنها می گذشت اما به محض دیدن اولین غلط دور آن را با خودکار قرمز جوری خط می کشید که درست هایم رنگ می باخت. جوری که در برگه امتحانم آنچه خود نمایی می کرد غلط هایم بود.
دیگر برای خودم هم عادی شده بود که آنچه مهم است داشته ها و توانایی هایم نیست بلکه نداشته ها و ضعف هایم است.
بعدها وقتی به برادر کوچکترم دیکته می گفتم همان گونه قضاوت کردم که با من شد و حتی بدتر. آنقدر سخت دیکته می گفتم و آنقدر ادامه می دادم تا دور غلط های برادرم خط بکشم.
نمی دانم قضاوتهای غلط با ما چه کرد که امروز از کنار صفحه صفحه #مهربانی دیگران می گذریم، اما با دیدن کوچکترین خطا چنان دورش خط می کشیم که ثابت کنیم تو همانی هستی که نمی دانی، که نمی توانی!
کاش آن روزها معلمم، چیز مهمتری از نوشتن به من می آموخت.
این روزها خیلی سعی می کنم دور غلطهای دیگران خط نکشم. این روزها خیلی سعی می کنم که وقتی به دیگران می اندیشم، خوبیهاشان را ورق ورق مرور کنم.
کاش بچه هایمان مثل ما #قضاوت نشوند.
کاش خوبیهای خودمان و دیگران را ببینیم!
❤️⃝⃡🇮🇷 رسانهمردمی اسونیا👇👇
Join ➣ @asuniya ☜