اشعار فاضل نظری
6.71K subscribers
2 videos
21 links
کانال اشعار فاضل نظری
🖎
خرید کتاب‌های شعر فاضل نظری:
@Fazelnazaribot
Download Telegram
در کوشش گریختن از دست خویشتن
چون برگ بی‌مزارم و چون باد بی‌وطن

پیروز رزم رستم و سهراب هر که هست
غیر از شکست نیست در این جنگ تن‌به‌تن

خاموش از آن شدم که به جایی نمی‌رسد
فریادهایِ جنگلِ در حالِ سوختن

چون کودکی که بر لب ساحل دویده است
پیداست رد پای تو بر شعرهای من

بر دشت لاله برف نشسته‌ست و دور نیست
رزوی که سر دوباره برآریم از کفن

#فاضل_نظری / @ashoomteam
#اکنون / #فریاد
ای زندگی بردار دست از امتحانم
چیزی نه می دانم نه می خواهم بدانم

دلسنگ یا دلتنگ! چون کوهی زمین‌گیر
از آسمان دلخوش به یک رنگین کمانم

کوتاهی عمر گل از بالانشینی ست
اکنون که می بینند خوارم، در امانم

دلبسته‌ی افلاکم و پابسته‌ی خاک
فواره‌ای بین زمین و آسمانم

آن روز اگر خود بال خود را میشکستم
اکنون نمیگفتم بمانم یا نمانم؟!

قفل قفس باز و قناری ها هراسان
دل کندن آسان نیست! آیا می توانم ؟!

#فاضل_نظری / @ashoomteam
#آنها / #قفس_باز
ای ابر دل گرفتهٔ بی‌آسمان بیا
باران بی‌ملاحظهٔ ناگهان بیا

چشمت بلای جان و تو از جان عزیزتر
ای جان فدای چشم تو با قصد جان بیا

مگذار با خبر شود از مقصدت کسی
حتی به سوی میکده وقت اذان بیا

شُهرت در این مقام به گمنام بودن است
از من نشان بپرس ولی بی‌نشان بیا

ایمان خلق و صبر مرا امتحان مکن
بی‌آنکه دلبری کنی از این و آن بیا

قلب مرا هنوز به یغما نبرده ای!
ای راهزن! دوباره به این کاروان بیا

#فاضل_نظری / @ashoomteam
#ضد
به هر دل بستنم عمری پشیمانی بدهکارم
نباید دل به هر کس بست اما دوستت دارم

پر از شور و شعف باسر بسویت می دوم چون رود
تو دریا باش تا خود را به آغوش تو بسپارم

دل آزار است یا دلخواه، ماییم و همین یک دل
ببر!یا باز گردان!من به هر صورت زیانکارم

ملامت میکنندم دوستان در عشق و حق دارند
تو بیزار از منی !اما مگر من دست بردارم

تو خواب روزهای روشن خود را ببین ای دوست !
شبت خوش گر چه امشب نیز من تا صبح بیدارم

#فاضل_نظری / @ashoomteam
گفتی به جای عشق سراغ از هوس بگیر
پس هر چه را که عشق به من داده پس بگیر

ای عشق! تا هنوز نفس می‌کشم بیا
از چنگ روزگار مرا باز پس بگیر

#فاضل_نظری / @ashoomteam
من با تو به چشم آمدم و هیچ نبودم
چون سایه عَدَم بود سراپای وجودم

یک عمر برای تو غزل گفتم و افسوس
شعری که سزاوار تو باشد نسرودم

#فاضل_نظری / @ashoomteam
تلخ است روزگار، مگر با بهانه‌ای
پیدا کنیم دلخوشی کودکانه‌ای

ای عشق! سر بزن به دل سنگ من که گاه
روید ز سنگ‌فرش خیابان جوانه‌ای

گر چشم دوختم به تماشای این و آن
می‌خواستم که از تو بیابم نشانه‌ای

هرجا که خیره می‌شوم انگار عکس توست
ما را کشانده‌ای به چه تاریک‌خانه‌ای

از جور روزگار کسی بی‌نصیب نیست
دیوانه‌ای گرفته به کف تازیانه‌ای

#فاضل_نظری / @ashoomteam
#اکنون / #تاریک_خانه
راه پیدا کردن گنج جهان جز رنج نیست
رنج آن را راست می گویند اما گنج نیست

گاه می افتد به خاک و گاه می غلتد به رود
هیچ رازی در فروافتادن نارنج نیست

گاه سربازی شجاعی، گاه شاهی نا امید
روز و شب چیزی به جز تکرار یک شطرنج نیست

در کف بازار دنیا «عمر» خود را باختی
سکه ها را جمع کن! دعوای چار و پنج نیست

باید از بهتی که چشمم داشت قلبش می شکست
چشم پوشی کن که این آیینه حیرت سنج نیست

#فاضل_نظری / @ashoomteam
#اقلیت / #بی_نیاز
اما کم و بسیار! چه یک بار چه صد بار
تسبیح توای شیخ رسیده ست به تکرار

سنگی سر خود را به سر سنگ دگر زد
صد مرتبه بردار سر از سجده و بگذار

از فلسفه تا سفسطه یک عمر دویدم
آخر نه به اقرار رسیدم نه به انکار

در وقت قنوتم به کف آیینه گرفتم
جز رنگ ریا هیچ نمانده است به رخسار

تنهایی خود را به چهار آینه دیدم
بیزارم، بیزارم، بیزارم، بیزار

ای عشق مگر پاسخ این فال توباشی
مشت همه را باز کن، ای کاشف اسرار

#فاضل_نظری / @ashoomteam
#آنها
از دردِ عشق گفتم و نشنید هیچ‌کس
حتی اگر شنید، نفهمید هیچ‌کس

زورِ شراب گر به غمِ عشق می‌رسید
ما را چنین خراب نمی‌دید هیچ‌کس

آدم حریصِ منع شدن‌هاست، گر نبود
آن میوه را ز شاخه نمی‌چید هیچ‌کس

شرمنده‌ی محبتت ای غم! که در فراق
حالِ مرا به جز تو نپرسید هیچ‌کس

فاضل ز خیرِ نام گذشته‌ست دوستان!
روی مزار او بنویسید هیچ‌کس ...

#فاضل_نظری / @ashoomteam
#وجود