نزدیک عید است
خانه ی دلت را که تکاندی
یک دوستت دارم برایم کنار بگذار
حیف است با رنجی نهفته
سال را تحویل کنی...
#آرزو_يزدانى
࿐🦋🍁❧ℳ❧🍁🦋࿐
خانه ی دلت را که تکاندی
یک دوستت دارم برایم کنار بگذار
حیف است با رنجی نهفته
سال را تحویل کنی...
#آرزو_يزدانى
࿐🦋🍁❧ℳ❧🍁🦋࿐
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عالی👌♥️
࿐🦋🍁❧ℳ❧🍁🦋࿐
࿐🦋🍁❧ℳ❧🍁🦋࿐
جـمـعــۂ دلـدادگــے احـسـاس مـیخـواهد زدِل
وَرنــه دُنـیـا پــُرشــُده ازلــافهاے عـاشــِقـے
#حــمــیــدرضــا_یــگــانــه
࿐🦋🍁❧ℳ❧🍁🦋࿐
وَرنــه دُنـیـا پــُرشــُده ازلــافهاے عـاشــِقـے
#حــمــیــدرضــا_یــگــانــه
࿐🦋🍁❧ℳ❧🍁🦋࿐
جمعه هادرگیراحساسات سختی میشود دل
جمعه هاشاید توباشی راه حل خوب مشکل
#عادله_ملائکه_یارا
࿐🦋🍁❧ℳ❧🍁🦋࿐
جمعه هاشاید توباشی راه حل خوب مشکل
#عادله_ملائکه_یارا
࿐🦋🍁❧ℳ❧🍁🦋࿐
آمد او عزت اسلام شود تا به ابد
تا ڪه بر سجده کنان معنی والا بدهد
#مهنازنجفی
میلاد سید الساجدین امام زین العادبین
مبارڪ و مُهنا باد✌️🌹🍃
࿐🦋🍁❧ℳ❧🍁🦋࿐
تا ڪه بر سجده کنان معنی والا بدهد
#مهنازنجفی
میلاد سید الساجدین امام زین العادبین
مبارڪ و مُهنا باد✌️🌹🍃
࿐🦋🍁❧ℳ❧🍁🦋࿐
میدهم خودرانویدِ سالِ بهترسالها ست...
#مهدی_اخوان_ثالث
࿐🦋🍁❧ℳ❧🍁🦋࿐
#مهدی_اخوان_ثالث
࿐🦋🍁❧ℳ❧🍁🦋࿐
سلام و عرض ادب واحترام خدمت شماهمراهان همیشگی کانال✌️🌹🍃
دوستانی که از تأسیس کانال باماهمراه بودنددرجریان هستن،که دراین کانال #رمان گذاشته میشد،بنابه دلایلی ادامه رمان متوقف شد
طبق نظر شما دوستان بزرگوار به زودی ادامه رمان #آمال گذاشته میشه عزیزان که متقابلا اطلاع رسانی میشه خدمتتون 🌷
پارتهایی که گذاشته شده روریپلای میکنم که هم تجدیدخاطربشه واسه قدیمیهاوهم عزیزانی که به خوندن #رمان علاقه دارن .
سپاسمندحضورتون هستم گرامیان🙏✌️🌹🍃
پیروز و سربلند باشید در پناه ایزد منان ♥️
࿐🦋🍁❧ℳ❧🍁🦋࿐
دوستانی که از تأسیس کانال باماهمراه بودنددرجریان هستن،که دراین کانال #رمان گذاشته میشد،بنابه دلایلی ادامه رمان متوقف شد
طبق نظر شما دوستان بزرگوار به زودی ادامه رمان #آمال گذاشته میشه عزیزان که متقابلا اطلاع رسانی میشه خدمتتون 🌷
پارتهایی که گذاشته شده روریپلای میکنم که هم تجدیدخاطربشه واسه قدیمیهاوهم عزیزانی که به خوندن #رمان علاقه دارن .
سپاسمندحضورتون هستم گرامیان🙏✌️🌹🍃
پیروز و سربلند باشید در پناه ایزد منان ♥️
࿐🦋🍁❧ℳ❧🍁🦋࿐
؏ـاشـ♥️ـقـانـههاےپائیـ🍁•ⷶ•꯭ᷦ•ⷷ•꯭ⷷ•꯭꯭ⷶ•ⷬ 🍁ـزان
#پات_155 #آمــــال مهم نبود ارکان از این کارها بدش می امد و چون همسرم بود باید به خواسته اش احترام می گذاشتم.مهم این بود که من چه دیشب و چه امروز صبح پر شده بودم از حسرت هایی که آدم های اطرافم به جانم ریخته بودند.دنده را جا به جا کردم و ماشین با اوج گرفتن…
🦋پارت155تا160رمان #آمال✌️🌹🍃