تنها چندین بنفشه در آن انتهای باغچه باقی ماندهست تا بشمارم
آنگاه خواهم رفت
دیگر کسی مرا تمیز نخواهد داد
از رنگها ، از ابرها ، از آسمان
و سایههای درختان هولناک که شب در مرداب میخوابند
#رضا_براهنی✨
#ت
آنگاه خواهم رفت
دیگر کسی مرا تمیز نخواهد داد
از رنگها ، از ابرها ، از آسمان
و سایههای درختان هولناک که شب در مرداب میخوابند
#رضا_براهنی✨
#ت
فدای تو
دو چشم من
که چشمهای تو را خواب دیدهاند.
ببینمت!
تو کجایی که چهرهات ده باغیست،
که از هزار پنجره نور میوزد هر صبح؟
#رضا_براهنی✨
#ف
دو چشم من
که چشمهای تو را خواب دیدهاند.
ببینمت!
تو کجایی که چهرهات ده باغیست،
که از هزار پنجره نور میوزد هر صبح؟
#رضا_براهنی✨
#ف
فداے تو
دو چشم من
ڪہ چشمهاے تو را خواب دیدهاند.
ببینمت!
تو ڪجایے ڪہ چهرهات باغیست،
ڪہ از هزار پنجرہ نور میوزد هر صبح؟
#رضا_براهنی✨
#ف
دو چشم من
ڪہ چشمهاے تو را خواب دیدهاند.
ببینمت!
تو ڪجایے ڪہ چهرهات باغیست،
ڪہ از هزار پنجرہ نور میوزد هر صبح؟
#رضا_براهنی✨
#ف
جهان مردهی بیبال و بی پرندهی من
به جاودانگی آفتاب، شکاک است
من از کرانهی سایه،
به سوی خانه نرفتم
من از میانهی ظلمت
درون تیرهترین عمقها فرو رفتم
و نور را نشنیدم،
چرا؟
چرا که پرنده،
پرنده بدرقه شد
آفتاب شد تشییع
و بر مدار کلاغان، سکوت حاکم شد.
#رضا_براهنی✨🍃
#د
به جاودانگی آفتاب، شکاک است
من از کرانهی سایه،
به سوی خانه نرفتم
من از میانهی ظلمت
درون تیرهترین عمقها فرو رفتم
و نور را نشنیدم،
چرا؟
چرا که پرنده،
پرنده بدرقه شد
آفتاب شد تشییع
و بر مدار کلاغان، سکوت حاکم شد.
#رضا_براهنی✨🍃
#د