گرچه بيگانه ز خود گشتم و ديوانه ز عشق

يار عاشق ڪش و بيگانه نواز است هنوز

#عماد_خراسانی✨🍃

#گ

ویرانه دل ماست
که با هر نگه دوست

صد بار بنا گشت
و دگر بار فرو ریخت ..

#سعدی✨🍃

#واو

هر بار که نِگاهت می کنم،
جمله ای آشنا،
به ذهنم خطور می کند ،
در این سرزمین،
چیزی هست که
ارزش زندگی کردن دارد.!


#محمود_درویش ✨🍃
#ه

.

خاک تپید
هوا موجی زد
علف‌ها ریزش رویا را در چشمانم شنیدند؛
میان دو دست تمنایم روییدی
در من تراویدی ...!


#سهراب_سپهری✨🍃

#خ

چه برد؟ تابِ مَرا برد تابِ گیسویش

چه بود جُرمِ تو؟ سرگشتگی، پریشانی

#سجاد_سامانی ✨🍃

#چ

پشت دیوار سکوتم  همه فریاد شدی
برتنم  تیشه ی بی وقفه ی فرهاد شدی

خواستم بند دلم از همه کس پاره کنم
ناگهان بند تو افتادم و  صیاد شدی

#رقیه_امین_نیا✨🍃

#پ

چه جان‌سوز است برآتش، چه آتش؟ آتش مِحنَت


چه محنت؟ محنت دوری، چه دوری؟ دوری جانان ...

#شاطرعباس‌صبوحی✨🍃

#چ

رفت در ظلمت غم آن شب و شبهای دگر هم
نگرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم
نکنی دیگر از آن کوچه گذر هم....
بی تو اما به چه حالی من از آن
کوچه گذشتم  !

#فریدون_مشیری✨🍃

#ر

شعرم همهمه ی پنهان توست
گل شب بوی من
میخواهم تو را در
عبور عطر شبانه ام بشناسند

#شمس_لنگرودی✨🍃
#ش

#شبتون _آروم

🌸🍃
چون خیالت دم بدم در اضطراب آرد
مرا

پس وصالَت تا چه خواهد کرد با روز و
شبم...

فیض_کاشانی✨🍃

@asharparsiii🤍✨

خوشا صبحی که او آید،   
نِشیند بر سر بالین

تو چشم از خواب بُگشایی،
ببینی شاه شاهانی


#مولانا✨🍃

#خ

#صبحتون _دلبرانه

با وصلِ تو دست در کمر، نتوان کرد
با دردِ فراق هم به‌ سر نتوان کرد

چون چاره‌ی کار، غیرِ بی‌تابی نیست
جز ناله و آهِ بی‌اثر، نتوان کرد

- فیض کاشانی ✨🍃

#ب

چشمانت رازِ آتش است
و عشقت پیروزیِ آدمی‌ست
هنگامی ڪه به جنگِ تقدیر می‌شتابد
و آغوشت
اندڪ جایی برای زیستن
اندڪ جایی برای مُردن
و گریزِ از شهر
ڪه با هزار انگشت ، به وقاحت
پاڪیِ آسمان را متهم می‌ڪُند.


#احمد_شاملو✨🍃

#چ

گر بسوزی بند بندم از جفا

من وفای تو به جان دارم به جان


#عطار ✨🍃

#گ

🌸🍃

تسکین نیابد، جان من، صد بار اگر بینم تُرا..

#هلالی_جغتایی✨

#ت

@asharparsiii🤍✨

‌
صید دیوانه من و صیاد ماهر چشم تو

بند بند این بدن مشتاق پیکان تو بود...


#محمدرضا_پاداش✨🍃

#ص

خلقی همه با هم سخن از وصلِ تو گویند

من بی کسم افسانه ی هجرانْ به که گویم؟!

هلالی جغتایی✨🍃

#خ

.
همراه و هم قبیله ی بادِ خزان شدیم

بر ما چه رفته است که نامهربان شدیم؟!

#جویا_معروفی ✨🍃

#ه

خود را چنان ز هجر تو گم کرده‌ام که هست

مشکل‌تر از سراغ توام جست‌وجوی خویش

#عرفی_شیرازی✨🍃

#خ

زلفِ پریشان ز تو و شانه شدن با دل من
زلزله ها با تو و ویرانه شدن با دل من

طالعم از روز ازل ، سوختنم در غم تو
شمع شدن با تو و پروانه شدن با دل من

#سید شهرام _علیزاده ✨🍃

#ز