🍃🌸
کیمیای عشق را ببین
کیمیای نور را که خاک خسته را
صبح و سبزه میکند
کیمیا و سحر صبح را نگاه کن
جای بذر مرگ و برگ خونی خزان
کیمیای عشق و صبح و سبزه
آفریده است
#محمدرضا_شفیعی_کدکنی ✨🍃
#ک
صبحتون بعشق
@asharparsiii
کیمیای عشق را ببین
کیمیای نور را که خاک خسته را
صبح و سبزه میکند
کیمیا و سحر صبح را نگاه کن
جای بذر مرگ و برگ خونی خزان
کیمیای عشق و صبح و سبزه
آفریده است
#محمدرضا_شفیعی_کدکنی ✨🍃
#ک
صبحتون بعشق
@asharparsiii
خوشتر از جانم چه باشد تا فدای ان کنم ..
بهتر از دلبر که باشد ؟ تا که جمله جان کنم ،
کعبه ی جانم نگار و کوثر و جامم نگار ...
کعبه و کوثر فدای ... ناز ان جانان کنم ،
چشم وُدل ، پا و ُ سر و جانم همه منتظرند ..
تا که فرماید به یکجا در صف قربان کنم ،
#راحم___تبریزی✨🍃
#ک
بهتر از دلبر که باشد ؟ تا که جمله جان کنم ،
کعبه ی جانم نگار و کوثر و جامم نگار ...
کعبه و کوثر فدای ... ناز ان جانان کنم ،
چشم وُدل ، پا و ُ سر و جانم همه منتظرند ..
تا که فرماید به یکجا در صف قربان کنم ،
#راحم___تبریزی✨🍃
#ک
کسی را مجبور نکن
که روحت را در آغوش بگیرد
زیرا عشق مانند دین است
هیچ اجباری در آن نیست
#جلال_الدين_الرومي✨🍃
#ک
که روحت را در آغوش بگیرد
زیرا عشق مانند دین است
هیچ اجباری در آن نیست
#جلال_الدين_الرومي✨🍃
#ک
کاش می شد لالایی ات را
بر روی قلب من نوشت
خنده های از ته قلب تو را ،لای شعرهایم نوشت
کاش می شد عشق را
از نور چشمانت سرشت
قصه ی احساس را از روی دست تو نوشت
کاش می شد گریه هایت را
از دو چشم تو گرفت
بغض های هر شبت را در سرنوشت من نوشت
#محمـد_بشیرے✨🍃
#ک
بر روی قلب من نوشت
خنده های از ته قلب تو را ،لای شعرهایم نوشت
کاش می شد عشق را
از نور چشمانت سرشت
قصه ی احساس را از روی دست تو نوشت
کاش می شد گریه هایت را
از دو چشم تو گرفت
بغض های هر شبت را در سرنوشت من نوشت
#محمـد_بشیرے✨🍃
#ک
🍃🌸
كبوترِ دلم از شوق، میگشاید بال
كه چون سپیده به آغوشِ صبح بگریزد..
فریدون مشیری✨🍃
#ک
#صبحتون -پرنشاط
@asharparsiii
كبوترِ دلم از شوق، میگشاید بال
كه چون سپیده به آغوشِ صبح بگریزد..
فریدون مشیری✨🍃
#ک
#صبحتون -پرنشاط
@asharparsiii
کاش میشد؛
آدمی گاهی، فقط گاهی
به اندازه نیاز بمیرد، بعد بلند شود
خاکهایش را بتکاند
اگر دلش خواست برگردد به زندگی
دلش نخواست بخوابد تا ابد...
- خسرو شکیبایی ✨🍃
#ک
آدمی گاهی، فقط گاهی
به اندازه نیاز بمیرد، بعد بلند شود
خاکهایش را بتکاند
اگر دلش خواست برگردد به زندگی
دلش نخواست بخوابد تا ابد...
- خسرو شکیبایی ✨🍃
#ک
بوسه از کنج لب یار نخوردهاست کسی
ره به گنجینه اسرار نبردهاست کسی
من و یک لحظه جدایی ز تو، آنگاه حیات؟
اینقدر صبر به عاشق نسپردهاست کسی
لب نهادم به لب یار و سپردم جان را
تا به امروز به این مرگ نمردهاست کسی
ریزش اشک مرا نیست محرک در کار
دامن ابر بهاران نفشردهاست کسی
آبِ آیینه ز عکس رخ من نیلی شد
اینقدر سیلی ایام نخورده است کسی
غیر از آنکس که سر خود به گریبان بردهاست
گوی توفیق ازین عرصه نبردهاست کسی
داغ پنهان مرا کیست شمارد صائب؟
در دل سنگ شرر را نشمردهاست کسی
#صائب_تبریزی ✨🍃
#ک
ره به گنجینه اسرار نبردهاست کسی
من و یک لحظه جدایی ز تو، آنگاه حیات؟
اینقدر صبر به عاشق نسپردهاست کسی
لب نهادم به لب یار و سپردم جان را
تا به امروز به این مرگ نمردهاست کسی
ریزش اشک مرا نیست محرک در کار
دامن ابر بهاران نفشردهاست کسی
آبِ آیینه ز عکس رخ من نیلی شد
اینقدر سیلی ایام نخورده است کسی
غیر از آنکس که سر خود به گریبان بردهاست
گوی توفیق ازین عرصه نبردهاست کسی
داغ پنهان مرا کیست شمارد صائب؟
در دل سنگ شرر را نشمردهاست کسی
#صائب_تبریزی ✨🍃
#ک