اشعار پارسی
3.9K subscribers
903 photos
278 videos
51 links
زیبایےِ اشعارِ من اے ماه تو هستے


با نورِ تو تلطیف شده قافیه ‌هایم...



#مجتبے_خوش زبان
Download Telegram
به جرم عشق تو گر می‌زنند بر دارم
گمان مبر ڪه ز عشق تـو دست بردارم

مگو که جان مرا با تو آشنایی نیست
ڪه با وجود تـو از هرڪه هست بیزارم


#قاآنی



@asharparsiii🤍
.
گیسوی تو با مردم دربند چه کرد
قاجارِ دو چشم مست با زند چه کرد

از گوشه‌ی چشمان تو باید پرسید
چنگیز که بود و با سمرقند چه کرد

#مرتضی_خدایگان

یک دم ز بی‌وفایی عالم غمت مباد
یک عمر عاشقی کن و یک دم غمت مباد

مردم به هر که آینه شد سنگ می‌زنند
از طعنه‌های عالم و آدم غمت مباد

#فاضل‌نظری

بازار دلم با سرِ سودات ، خوش‌ست
شطرنج غمم با رخ زیبات خوش‌ست

دائم داری مرا تو در خانهٔ مات
ای جان و جهان مگر که با مات خوش‌ست


#مهستی_گنجوی
عشق سرخ است!
سرخِ سرخ، به رنگ خون
با همان صلابت، که از عقیق زخم سینه به بیرون می‌تراود و شقایق و لاله بر گستره زمین، می‌پروراند.
عشق آبی نیست!
اگر اندوهی دارد، میرا و فانی‌ست
و شادی‌هایش اما، جاودانی‌ست
هرگز نمی‌میرد!
جان می بخشد!
و گاهی نیز، جان می‌ستاند!
ولی همیشه، زنده است...

#گابریل_گارسیا_مارکز
من آن ستاره‌ی شب‌زنده‌دار امیدم
که عاشقان تو تا روز می‌شمارندم

چه جای خواب که هرشب محصّلان فراق
خیال روی تو بر دیده می‌گمارندم...

#هوشنگ_ابتهاج

#شبتون_آروم_و_به_دور_از_دلتنگی
ای که به لطف و دلبری از دو جهان زیاده‌ای
ای که چو آفتاب و مَه دستِ کَرَم گُشاده‌ای

صبح که آفتاب خود سر نزده‌ست از زمین
جام جهان نمای را بر کفِ جان نهاده‌ای

#حضرت_مولانا

#سلام_صبحتون_بخیر
.روزے ڪہ بازوان بلورین صبح دم
برداشت تیغ و پردہ تاریڪ شب شڪافت

روزے ڪہ آفتاب
از هر دریچہ تافت

روزے ڪہ گونہ و لب یاران هم نبرد
رنگ نشاط و خندہ گمگشتہ بازیافت

من نیز باز خواهم گردید آن زمان
سوے ترانہ ها و غزل ها و بوسہ ها
سوے بهارهاے دل انگیز گل فشان

سوے تو
عشق من ...

هوشنگ_ابتهاج
پنهان ز غمت می‌گذرانیم جهان را
از چشم حسودان چه حذر عیشِ نهان را

در موسم گل گر به‌گلستان نرسیدیم
از دست ندادیم تماشای خزان را...

#رفیع_مشهدی
دیدی ای دل که دگر باره چه آمد پیشم
چه کنم با که بگویم چه خیال اندیشم؟

کاش بر من نرسیدی ستم عشق رخت
که فرو مانده به حال دل تنگ خویشم

#سعدی


@asharparsiii🤍
جانا منم ز مستی سر در جهان نهاده
چون شمع آتش تو بر فرق جان نهاده

تو همچو آفتابی تابنده از همه سو
من همچو ذره پیشت جان در میان نهاده

#عطار

جور کُنی وفا بود درد دَهی دوا بود

لایق تو کُجا بود دیده جان و دید من...

#مولانا

جانا ز تو امکانِ نظرپوشی چیست؟
با غفلتم احتمالِ سرگوشی چیست؟

گفتی که «ز ما یاد نکردی»، هیهات!
من خود به تو زنده‌ام، فراموشی چیست؟!

بیدل دهلوی

Ay Dele Khodam
Alireza Talischi

دل من...
میخی بر دیوار نیست
که کاغذ پاره های عشق را
بر آن بیاویزی
و چون دلت خواست
آن را جدا کنی


#غاده_السمان🍃

رایحه زندگیتون دلنشین عزیزان
عصرتون بخیر

@asharparsiii🤍
اگر حاسد دو پایت را ببوسد
به باطن می‌زند خنجر دودستی

ندارد مهر مهره او چه گشتی
ندارد دل دل اندر وی چه بستی؟

#مولانا

#الف
تا برافروخته‌ای زآتشِ مِی، روی سفید
شمع، پیرانه‌سر آتش زده در موی سفید

در شفق دید مَهِ عید و اشارت‌ها کرد
پیرِ ما، سوی مِیِ سرخ به ابروی سفید...

#آصفی_هروی

شَوَد تا ظلمتَم از بازیِ چشمَت چراغانی
مرا دریاب، ای خورشید در چشمِ تو زندانی!

خوش آن روزی که بینَم باغِ خشکِ آرزویم را
به جادوی بهارِ خنده‌هایَت می‌شکوفانی

بهار از رشکِ گل‌های شکر خَندِ تو خواهد مُرد
که تنها بر لبِ نوشِ تو می‌زیبَد گُل‌افشانی

شرابِ چشم‌های تو مرا خواهد گرفت از من
اگر پیمانه‌ای از آن به چشمانَم بنوشانی

یقین دارم که در وصفِ شکر خَندَت فرو مانَد
سخن‌ها بر لبِ «سعدی»، قلم‌ها در کفِ «مانی»

نظر بازی نزیبَد از تو با هر کس که می‌بینی
امیدِ من! چرا قدرِ نگاهَت را نمی‌دانی؟!

#حسین_منزوی

Deltangam
Reza Malekzadeh
دلتنگم ،
دلتنگم ،
و چه بی امید با درد دوری تو می جنگم !

@asharparsiii🤍
تو میان چشم مستت، جریانِ ماه داری..
چقدر غزل میانِ شبِ آن نگاه داری..

نکند که پیچک غم، برسد به لحظه‌هایت..
به شکوه عشق سوگند، تو گلی گناه داری..

#نگار_حسینی

لبخند  بزن  چون شبِ عید است عزیزم
دل ،خود همہ دم چنگ تو صیداست عزیزم

چون میشڪفد غنچهء لبهاے تو اے جان
زان، روز و شبم عید سعیداست عزیزم

#یڪتا_حق_پرست
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شبان آهسته میگریم
که شاید کم شود دردم؛
تحمل می‌رود
اما شبِ غم سر نمی‌آید...


#مهدی‌_اخوان‌_ثالث

@asharparsiii🤍


‌#شب بخیرعزیزان