🔰هجرت!
🔺 تو سالهای گذشته مهمترین دغدغهم، نقشآفرینی در حل مسائل کشور در حوزه «پیشگیری و مقابله با فساد»، بوده. اولویتدارترین سطح از این نقشآفرینی رو هم، کنش در فضای اجتماعی و افکارعمومی میدونستم و میدونم. لذا با دوستانم، خروجی ساعتها پژوهش در این حوزه رو به مدیوم تصویر و ویدئو و اینستاگرام میاوردیم. از همون ابتدا هم چالشهای به تصویر کشیدن فساد و سرشاخ شدن با مفسدین رو پیشبینی کرده بودیم و از توهین و تهدید، تا شکایت و دادگاه رو به جون خریده بودیم اما هرچه پیش اومدیم، فضا کمی بستهتر و مهمتر از اون، حس اثرگذاریمون در حل مسائل، محدودتر شد.
🔺ازطرفی همیشه شکلگیری یه ائتلاف میان جامعه و حاکمیت، بین فعال اجتماعیِ دغدغهمند و کارگزار اجراییِ پایکار رو برای حل مسائل ساختاری، ضروری میدونستم. اینکه زنجیرهای از کف جامعه و نخبگانش تا حاکمیت و کارگزارانش شکل بگیره و اولی مطالبه و ایده کارشناسی رو روی میز بذاره و دومی توان و اعتبار حاکمیتی رو. در این زنجیره، به شخصه همواره اولویتم ایفای نقش در حلقه اول، یعنی کنش بعنوان یه فعال اجتماعی بوده اما حالا به هر تقدیر، با لحاظِ همهی آنچه در این سالها گذشت و باتوجه به پیشنهاد طرحشده از سوی وزارتخانه و وزیری که او رو قائل به این ادبیات میشناختم، تصمیم گرفتم که حلقه دوم رو هم، البته در مقام مشورت دادن و کمک به خطمشیگذاری، تجربه کنم. هجرتِ سخت اما راهگشایی برای این روزام بود. گاهی «هجرت» تنها و بهترین راهِ گذر از بنبست مسیر قبلی و باز کردن مسیری تازهست. اگرچه همچنان یه کنشگر اجتماعیام که در حد بضاعت و بلندی صداش، دوست داره علیه فساد و تبعیض فریاد بزنه اما حالا، فرای این فریاد، سرشار از ایده و انرژی، بدنبال ساختن تجربهای موفق از «مبارزه سیستماتیک با فساد»، در وزارت اقتصاد و دستگاههای تابعهش، از مهمترین و پرگلوگاهترین دستگاههای اجرایی کشور، هستم. با کمک و مشارکت شما و به یاری خداوند توانا.
➕پ.ن: این ایام زیاد با "کجایی؟ چرا فعال نیستی؟" مواجه بودم. اگرچه متاسفانه تو هفتههای گذشته مثلاً به افشای بدهکاران بانکی و... نرسیدم، اما خوشحالم که در جایی مشغول بودم که برای اولینبار در تاریخ چنددههی گذشته، بصورت رسمی لیست ابربدهکاران بانکی، صورتمالی شرکتهای دولتی و... رو نه افشا، که «شفاف» و منتشر کرد. روزی که «نظارت همگانی» و «کنترل پیشنگر» به نسبت «کنترل متمرکز و پسینی» در اولویت قرار گرفت، روز پیروزی ماست. برای این مهم میجنگیم.
#وزارت_اقتصاد #گمرک #مالیات #بانک #بورس #بیمه #خصوصی_سازی
🔲 @ArmanGram
🔺 تو سالهای گذشته مهمترین دغدغهم، نقشآفرینی در حل مسائل کشور در حوزه «پیشگیری و مقابله با فساد»، بوده. اولویتدارترین سطح از این نقشآفرینی رو هم، کنش در فضای اجتماعی و افکارعمومی میدونستم و میدونم. لذا با دوستانم، خروجی ساعتها پژوهش در این حوزه رو به مدیوم تصویر و ویدئو و اینستاگرام میاوردیم. از همون ابتدا هم چالشهای به تصویر کشیدن فساد و سرشاخ شدن با مفسدین رو پیشبینی کرده بودیم و از توهین و تهدید، تا شکایت و دادگاه رو به جون خریده بودیم اما هرچه پیش اومدیم، فضا کمی بستهتر و مهمتر از اون، حس اثرگذاریمون در حل مسائل، محدودتر شد.
🔺ازطرفی همیشه شکلگیری یه ائتلاف میان جامعه و حاکمیت، بین فعال اجتماعیِ دغدغهمند و کارگزار اجراییِ پایکار رو برای حل مسائل ساختاری، ضروری میدونستم. اینکه زنجیرهای از کف جامعه و نخبگانش تا حاکمیت و کارگزارانش شکل بگیره و اولی مطالبه و ایده کارشناسی رو روی میز بذاره و دومی توان و اعتبار حاکمیتی رو. در این زنجیره، به شخصه همواره اولویتم ایفای نقش در حلقه اول، یعنی کنش بعنوان یه فعال اجتماعی بوده اما حالا به هر تقدیر، با لحاظِ همهی آنچه در این سالها گذشت و باتوجه به پیشنهاد طرحشده از سوی وزارتخانه و وزیری که او رو قائل به این ادبیات میشناختم، تصمیم گرفتم که حلقه دوم رو هم، البته در مقام مشورت دادن و کمک به خطمشیگذاری، تجربه کنم. هجرتِ سخت اما راهگشایی برای این روزام بود. گاهی «هجرت» تنها و بهترین راهِ گذر از بنبست مسیر قبلی و باز کردن مسیری تازهست. اگرچه همچنان یه کنشگر اجتماعیام که در حد بضاعت و بلندی صداش، دوست داره علیه فساد و تبعیض فریاد بزنه اما حالا، فرای این فریاد، سرشار از ایده و انرژی، بدنبال ساختن تجربهای موفق از «مبارزه سیستماتیک با فساد»، در وزارت اقتصاد و دستگاههای تابعهش، از مهمترین و پرگلوگاهترین دستگاههای اجرایی کشور، هستم. با کمک و مشارکت شما و به یاری خداوند توانا.
➕پ.ن: این ایام زیاد با "کجایی؟ چرا فعال نیستی؟" مواجه بودم. اگرچه متاسفانه تو هفتههای گذشته مثلاً به افشای بدهکاران بانکی و... نرسیدم، اما خوشحالم که در جایی مشغول بودم که برای اولینبار در تاریخ چنددههی گذشته، بصورت رسمی لیست ابربدهکاران بانکی، صورتمالی شرکتهای دولتی و... رو نه افشا، که «شفاف» و منتشر کرد. روزی که «نظارت همگانی» و «کنترل پیشنگر» به نسبت «کنترل متمرکز و پسینی» در اولویت قرار گرفت، روز پیروزی ماست. برای این مهم میجنگیم.
#وزارت_اقتصاد #گمرک #مالیات #بانک #بورس #بیمه #خصوصی_سازی
🔲 @ArmanGram
Telegram
آرشیو
🔰برنامهام در وزارت اقتصاد چیست؟
t.me/ArmanGram_archive/260
🔺به زبون ساده و مختصر؛ برای هدف «مبارزه سیستماتیک با فساد» از دو زاویه میشه رویکردِ کنش تعریف کرد. از منظر زمانِ کنش ضد فساد میشه دو رویکرد «پسنگر» و «پیشنگر» رو برشمرد. در اولی، ما یک قدم از فساد عقبیم و بعد از وقوع، بدنبال کشف و مقابله با اونیم و در دومی، بدنبال پیشگیری از وقوع. از منظر دامنهی کنشگران ضدفساد هم دو رویکرد «کنترل متمرکز» و «نظارت همگانی» قابل تعریفه. در اولی، مثلاً در وزارت اقتصاد، کنشگران محدود به مرکز بازرسی و حراست و یا کارشناسان و مدیران این وزارتخونهست ولی در دومی، تشکلهای مردمی، اندیشکده و دانشکده و عموم مردم هم کنشگر مبارزهاند.
🔺از تقاطع رویکردهای این دو منظر، یه ماتریس دو در دو و ۴ «قلمرو رویکردی» حاصل میشه که حالا در هر قلمرو میتونیم راهبردهایی رو برای رسیدن به هدف (مبارزه سیستماتیک) تعریف کنیم (هدف= برای رسیدن به.../ راهبرد = از طریقِ...). ۶ مورد از مهمترین راهبردهایی که به نظرم میرسه رو در هر یک از قلمروها، در اسلاید دوم آوردم. مثلاً «سوتزنی» پسنگر و همگانیست. یعنی سازوکاریه که «بعد از وقوع» یک فساد، «عموم مردم» میتونن اون رو گزارش کنن و در مبارزه نقشآفرینی کنند.
🔺در وزارت اقتصاد، مثل سایر نهادهای دولتی، تا پیش از این، امر مبارزه با فساد تقریباً محدود به بازرسی (پسنگر و متمرکز)، با همه محدودیتهایش بوده. اخیراً شفافیت در برخی حوزهها مثل معوقات بانکی و صورتمالی شرکتهای دولتی محقق شده که بصورت منسجمتر باید پیگیری بشه، اما اون چیزی که اولویت این روزهای ماست و داریم روش کار میکنیم، دو راهبرد مهم «سوتزنی» و «مدیریت ریسک فساد»ـه که در کنار هم میتونن بخش قابل توجهی از بار مبارزه سیستماتیک رو به دوش بکشن. با سوتزنی که آشنا هستید، مدیریت ریسک فساد (CRM) هم شناسایی نظاممند موقعیتهای ریسک فساد (گلوگاهها) و احصاء راهکار و مدیریت پروژه اقدامات اصلاحی برای تحقق راهکار و رفع ریسک فساده. در آینده درموردش بیشتر خواهم گفت.
🔺در گام بعدی، ملاحظات و الزامات مختلفی در صحنه اجرا، قابل تصوره که چندمورد از مهمترین اونا رو اینجا آوردم:
- طرحریزی شبکهای: ترسیم یه گراف بین نقاط سنتی موجود و ایدههای نو، با هدف خلق ارزشافزوده و با قاعدهگذاری از منشأ واحد (مثال طرحریزی شبکهای، تاکسیهای اینترنتیاند که با یه اپلیکیشن، بین نقاط موجودِ «مسافر» و «راننده»، یه ارزش افزوده خلق کردن) بازرسی، مدیریت ریسک فساد، سوتزنی، شفافیت و... جزیرههایی مستقل از هم نیستن و باید با یه فکر مدیریت شده و به هم ورودی و خروجی بدهند. باید خروجی شفافیت ورودیِ سوتزنی، خروجیِ سوتزنی ورودی بازرسی و خروجی بازرسی ورودی مدیریت ریسک فساد (تحلیل الگوهای فساد از روی مصادیق و شناسایی و رفع موقعیتهای ریسک فساد) باشه و یک قاعدهگذاری واحد و همهجانبه برای اونها رقم بخوره.
- قاعدهگذار، مجری، مشاور: ما در کمیته سلامت اداری وزارت اقتصاد، نقش قاعدهگذار خطمشیهای مبارزه و دستگاههای تابعه، مجری اونها هستند. در کنار این دو نقش، بهرهگیری از ظرفیت اندیشکدهها و سازمانهای مردمنهاد متخصص در حوزه سلامت اداری و مبارزه با فساد، یه ضرورت غیرقابل انکاره. مثلاً در شناسایی موقعیتهای ریسک فساد (مثل موقعیتهای تعارض منافع) در یک دستگاه (مانند سازمان امور مالیاتی، بورس و...)، ذیل یک سازوکار و قاعدهی تعریف شده توسط ما، از ظرفیت کارشناسی فلان اندیشکدهی دارای تجربه و تخصص استفاده شده و خروجی معتبرِ حاصله، توسط دستگاه موردنظر اجرایی میشه.
- مدل مشارکت: در هر راهبرد (سوتزنی، مدیریت ریسک فساد و...) سطوح مختلفی از رویکرد غیرمتمرکز (همگانی) قابل تصوره. گاهی قراره جامعهای از نخبگان و مرتبطین حوزه گمرک در شناسایی موقعیتهای ریسک نقشآفرینی کنند، گاهی کارکنان گمرک یا عموم مردم باید در سازوکار سوتزنی فعال شده و فلان قاچاق یا تخلف اداری رو گزارش کنند و گاهی هم باید فضا رو برای مطالبه عمومی فراهم کرد و از ظرفیت افکارعمومی برای پیشروی حل مسئله بهره برد. لذا برای هر سطح از این مشارکتها باید بستر و مدل مناسب تعریف کرد.
- مسئلهمحوری، مدیریت اقتضایی و انحراف مثبت: نقطه آغاز حل مسئله، تعریف راهبرد و راهحل نیست. نباید سوتزنی، مدیریت تعارض منافع، شفافیت و... رو مبدأ قرار داد و برای همه موقعیتها اونا رو تجویز کرد. گام اول، تشریح و فهم مسئلهست و بعد رسیدن به راهکار متناسب با بافت مسئله. گاهی بدون فهم دقیق مسئله، شفافیت به تنهایی چاره شما نیست، گاهی سوتزنی امکانپذیر نیست و... . همچنین نیازه ضمن آشنایی و تسلط بر راهکارهای تجربهشده، برای ظهور ایدههای نو، راه رو برای «انحراف مثبت» از کلیشههای موجود و آزمون خلاقانهی مسیرهای تازه فراهم آورد.
🔲 @ArmanGram
t.me/ArmanGram_archive/260
🔺به زبون ساده و مختصر؛ برای هدف «مبارزه سیستماتیک با فساد» از دو زاویه میشه رویکردِ کنش تعریف کرد. از منظر زمانِ کنش ضد فساد میشه دو رویکرد «پسنگر» و «پیشنگر» رو برشمرد. در اولی، ما یک قدم از فساد عقبیم و بعد از وقوع، بدنبال کشف و مقابله با اونیم و در دومی، بدنبال پیشگیری از وقوع. از منظر دامنهی کنشگران ضدفساد هم دو رویکرد «کنترل متمرکز» و «نظارت همگانی» قابل تعریفه. در اولی، مثلاً در وزارت اقتصاد، کنشگران محدود به مرکز بازرسی و حراست و یا کارشناسان و مدیران این وزارتخونهست ولی در دومی، تشکلهای مردمی، اندیشکده و دانشکده و عموم مردم هم کنشگر مبارزهاند.
🔺از تقاطع رویکردهای این دو منظر، یه ماتریس دو در دو و ۴ «قلمرو رویکردی» حاصل میشه که حالا در هر قلمرو میتونیم راهبردهایی رو برای رسیدن به هدف (مبارزه سیستماتیک) تعریف کنیم (هدف= برای رسیدن به.../ راهبرد = از طریقِ...). ۶ مورد از مهمترین راهبردهایی که به نظرم میرسه رو در هر یک از قلمروها، در اسلاید دوم آوردم. مثلاً «سوتزنی» پسنگر و همگانیست. یعنی سازوکاریه که «بعد از وقوع» یک فساد، «عموم مردم» میتونن اون رو گزارش کنن و در مبارزه نقشآفرینی کنند.
🔺در وزارت اقتصاد، مثل سایر نهادهای دولتی، تا پیش از این، امر مبارزه با فساد تقریباً محدود به بازرسی (پسنگر و متمرکز)، با همه محدودیتهایش بوده. اخیراً شفافیت در برخی حوزهها مثل معوقات بانکی و صورتمالی شرکتهای دولتی محقق شده که بصورت منسجمتر باید پیگیری بشه، اما اون چیزی که اولویت این روزهای ماست و داریم روش کار میکنیم، دو راهبرد مهم «سوتزنی» و «مدیریت ریسک فساد»ـه که در کنار هم میتونن بخش قابل توجهی از بار مبارزه سیستماتیک رو به دوش بکشن. با سوتزنی که آشنا هستید، مدیریت ریسک فساد (CRM) هم شناسایی نظاممند موقعیتهای ریسک فساد (گلوگاهها) و احصاء راهکار و مدیریت پروژه اقدامات اصلاحی برای تحقق راهکار و رفع ریسک فساده. در آینده درموردش بیشتر خواهم گفت.
🔺در گام بعدی، ملاحظات و الزامات مختلفی در صحنه اجرا، قابل تصوره که چندمورد از مهمترین اونا رو اینجا آوردم:
- طرحریزی شبکهای: ترسیم یه گراف بین نقاط سنتی موجود و ایدههای نو، با هدف خلق ارزشافزوده و با قاعدهگذاری از منشأ واحد (مثال طرحریزی شبکهای، تاکسیهای اینترنتیاند که با یه اپلیکیشن، بین نقاط موجودِ «مسافر» و «راننده»، یه ارزش افزوده خلق کردن) بازرسی، مدیریت ریسک فساد، سوتزنی، شفافیت و... جزیرههایی مستقل از هم نیستن و باید با یه فکر مدیریت شده و به هم ورودی و خروجی بدهند. باید خروجی شفافیت ورودیِ سوتزنی، خروجیِ سوتزنی ورودی بازرسی و خروجی بازرسی ورودی مدیریت ریسک فساد (تحلیل الگوهای فساد از روی مصادیق و شناسایی و رفع موقعیتهای ریسک فساد) باشه و یک قاعدهگذاری واحد و همهجانبه برای اونها رقم بخوره.
- قاعدهگذار، مجری، مشاور: ما در کمیته سلامت اداری وزارت اقتصاد، نقش قاعدهگذار خطمشیهای مبارزه و دستگاههای تابعه، مجری اونها هستند. در کنار این دو نقش، بهرهگیری از ظرفیت اندیشکدهها و سازمانهای مردمنهاد متخصص در حوزه سلامت اداری و مبارزه با فساد، یه ضرورت غیرقابل انکاره. مثلاً در شناسایی موقعیتهای ریسک فساد (مثل موقعیتهای تعارض منافع) در یک دستگاه (مانند سازمان امور مالیاتی، بورس و...)، ذیل یک سازوکار و قاعدهی تعریف شده توسط ما، از ظرفیت کارشناسی فلان اندیشکدهی دارای تجربه و تخصص استفاده شده و خروجی معتبرِ حاصله، توسط دستگاه موردنظر اجرایی میشه.
- مدل مشارکت: در هر راهبرد (سوتزنی، مدیریت ریسک فساد و...) سطوح مختلفی از رویکرد غیرمتمرکز (همگانی) قابل تصوره. گاهی قراره جامعهای از نخبگان و مرتبطین حوزه گمرک در شناسایی موقعیتهای ریسک نقشآفرینی کنند، گاهی کارکنان گمرک یا عموم مردم باید در سازوکار سوتزنی فعال شده و فلان قاچاق یا تخلف اداری رو گزارش کنند و گاهی هم باید فضا رو برای مطالبه عمومی فراهم کرد و از ظرفیت افکارعمومی برای پیشروی حل مسئله بهره برد. لذا برای هر سطح از این مشارکتها باید بستر و مدل مناسب تعریف کرد.
- مسئلهمحوری، مدیریت اقتضایی و انحراف مثبت: نقطه آغاز حل مسئله، تعریف راهبرد و راهحل نیست. نباید سوتزنی، مدیریت تعارض منافع، شفافیت و... رو مبدأ قرار داد و برای همه موقعیتها اونا رو تجویز کرد. گام اول، تشریح و فهم مسئلهست و بعد رسیدن به راهکار متناسب با بافت مسئله. گاهی بدون فهم دقیق مسئله، شفافیت به تنهایی چاره شما نیست، گاهی سوتزنی امکانپذیر نیست و... . همچنین نیازه ضمن آشنایی و تسلط بر راهکارهای تجربهشده، برای ظهور ایدههای نو، راه رو برای «انحراف مثبت» از کلیشههای موجود و آزمون خلاقانهی مسیرهای تازه فراهم آورد.
🔲 @ArmanGram
Telegram
آرشیو
آرمانگرام | میلاد گودرزی
🔰برنامهام در وزارت اقتصاد چیست؟ t.me/ArmanGram_archive/260 🔺به زبون ساده و مختصر؛ برای هدف «مبارزه سیستماتیک با فساد» از دو زاویه میشه رویکردِ کنش تعریف کرد. از منظر زمانِ کنش ضد فساد میشه دو رویکرد «پسنگر» و «پیشنگر» رو برشمرد. در اولی، ما یک قدم از…
🔴پ.ن:
🔺اینها رو امروز ۲۰ خرداد ۱۴۰۱ نوشتم که اولاً لطف کنید و با دادن نظر و ایده، اصلاح یا تکمیلشون کنید و ثانیاً تو بازههای زمانی مختلف در آینده، گزارش و نتیجه کار رو ازم بخواید. در پروژههایی که ذیل این رویکردها و راهبردها تعریف و شروع کردیم (مشخصاً در حوزه سوتزنی و مدیریت ریسک فساد) در هر مرحله انشاالله گزارش خواهم داد که آیا شد یا نشد و چرا؟!
🔳 @ArmanGram
🔺اینها رو امروز ۲۰ خرداد ۱۴۰۱ نوشتم که اولاً لطف کنید و با دادن نظر و ایده، اصلاح یا تکمیلشون کنید و ثانیاً تو بازههای زمانی مختلف در آینده، گزارش و نتیجه کار رو ازم بخواید. در پروژههایی که ذیل این رویکردها و راهبردها تعریف و شروع کردیم (مشخصاً در حوزه سوتزنی و مدیریت ریسک فساد) در هر مرحله انشاالله گزارش خواهم داد که آیا شد یا نشد و چرا؟!
🔳 @ArmanGram
آرمانگرام | میلاد گودرزی
🔰خندیدن و گُر گرفتن! 🔺این صوت داماد آقای شمخانی تو شهرداری لواسان رو شنیدم، چقدر خندیدم 😆 میبینی داماد؟ انگار داره جاهامون در «خندیدن» و «گُر گرفتن» عوض میشه! یه عمر شما خندیدید، ما گر گرفتیم، یه کم هم برعکس. 🔺ولی خوشم میاد جفتمون از همون اول خوب فهمیدیم…
🔰اظهار ندامت و پشیمانی. نقطه.
🔺#حسن_میرمحمدعلی، داماد آقای شمخانی، به جرم تهدید بنده (در اون صوت معروف)، به ۶ماه و ۱۵ روز حبس تعزیری و بجرم توهین به پرداخت ۱۶میلیون تومان در حق صندوق دولت محکوم شدند.
🔺نتیجه ۲سال پیگیری قضایی✌🏻. آقای قاضی مچکریم.
(البته بدلیل اظهار ندامت و پشیمانی، حبسشون یکسال تعلیق شده!)
🔲 @ArmanGram
🔺#حسن_میرمحمدعلی، داماد آقای شمخانی، به جرم تهدید بنده (در اون صوت معروف)، به ۶ماه و ۱۵ روز حبس تعزیری و بجرم توهین به پرداخت ۱۶میلیون تومان در حق صندوق دولت محکوم شدند.
🔺نتیجه ۲سال پیگیری قضایی✌🏻. آقای قاضی مچکریم.
(البته بدلیل اظهار ندامت و پشیمانی، حبسشون یکسال تعلیق شده!)
🔲 @ArmanGram
🔰مدرسه سیاستگذاری
🔺از ۸۰۰داوطلب، ۱۰۰دانشجوی ارشد و دکتری رشتههای اقتصاد و... گلچین شدهن و تو "مدرسه تابستانی سیاستگذاری اقتصادی" دور هم جمع شدن. تو کارگاههای مختلف و باحضور در معاونتها و دستگاههای تابعه وزارت اقتصاد، دارن سیاستگذاری رو کمی واقعیتر از کتابها و تئوریها تجربه میکنن.
🔺اتفاق مترقی و ضروریایه. مسیر حل مسئلههای کشور از مشارکت نخبهها و تشکلهای مردمی و وصلشدنِ ایده و انرژی و توان آکادمیک اونها به دستگاه دیوانسالاری میگذره. برای اداره کشور، باید صندلیها رو بچینیم کنار هم و دوران "بالا به پایین" رو تموم کنیم.
🔺امروز با کارگاه "مبارزه سیستماتیک با فساد" در جمعشون بودم.
#حکمرانی_مشارکتی
🔲 @ArmanGram
🔺از ۸۰۰داوطلب، ۱۰۰دانشجوی ارشد و دکتری رشتههای اقتصاد و... گلچین شدهن و تو "مدرسه تابستانی سیاستگذاری اقتصادی" دور هم جمع شدن. تو کارگاههای مختلف و باحضور در معاونتها و دستگاههای تابعه وزارت اقتصاد، دارن سیاستگذاری رو کمی واقعیتر از کتابها و تئوریها تجربه میکنن.
🔺اتفاق مترقی و ضروریایه. مسیر حل مسئلههای کشور از مشارکت نخبهها و تشکلهای مردمی و وصلشدنِ ایده و انرژی و توان آکادمیک اونها به دستگاه دیوانسالاری میگذره. برای اداره کشور، باید صندلیها رو بچینیم کنار هم و دوران "بالا به پایین" رو تموم کنیم.
🔺امروز با کارگاه "مبارزه سیستماتیک با فساد" در جمعشون بودم.
#حکمرانی_مشارکتی
🔲 @ArmanGram
آرمانگرام | میلاد گودرزی
🔰مدرسه سیاستگذاری 🔺از ۸۰۰داوطلب، ۱۰۰دانشجوی ارشد و دکتری رشتههای اقتصاد و... گلچین شدهن و تو "مدرسه تابستانی سیاستگذاری اقتصادی" دور هم جمع شدن. تو کارگاههای مختلف و باحضور در معاونتها و دستگاههای تابعه وزارت اقتصاد، دارن سیاستگذاری رو کمی واقعیتر از…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔰مبارزه «رضاخانی» با فساد!
🔺لابلای مباحث کارگاه هفتهی گذشتهمون در "مدرسه تابستانی سیاستگذاری اقتصادی"، سعی کردم دو رویکرد «پیشگیرانه» و «مچگیرانه» در مبارزه با فساد رو در قالب مثال نونواییها و آرد نون سنتی مقایسه کنم
🔲 @ArmanGram
🔺لابلای مباحث کارگاه هفتهی گذشتهمون در "مدرسه تابستانی سیاستگذاری اقتصادی"، سعی کردم دو رویکرد «پیشگیرانه» و «مچگیرانه» در مبارزه با فساد رو در قالب مثال نونواییها و آرد نون سنتی مقایسه کنم
🔲 @ArmanGram
آرمانگرام | میلاد گودرزی
🔰مبارزه «رضاخانی» با فساد! 🔺لابلای مباحث کارگاه هفتهی گذشتهمون در "مدرسه تابستانی سیاستگذاری اقتصادی"، سعی کردم دو رویکرد «پیشگیرانه» و «مچگیرانه» در مبارزه با فساد رو در قالب مثال نونواییها و آرد نون سنتی مقایسه کنم 🔲 @ArmanGram
🔰مبارزه «رضاخانی» یا مبارزه «سیستماتیک» با فساد؟!
🔺همیشه مدافع و خواهان مجازات سخت، حداکثری و بازدارنده برای مفسدین اقتصادی بودم و هستم ولی خلاصهشدن «مبارزه با فساد» در مجازات و محاکمه و دادگاه، اون هم به شکل ناکارآمد و ناقص فعلی رو انحراف در مبارزه و نوعی رفعتکلیف و از سر باز کردن ازسوی حاکمیت میدونم. مبارزه واقعی، در کنار و پیش از مجازات، «احتمال وقوع فساد» رو حداقل و بجای درمان، پیشگیری میکنه.
🔺تو ویدئو، مختصر سعی کردم دو رویکرد «پیشگیرانه» و «مچگیرانه» رو در قالب مثال نونواییها و آرد نون سنتی مقایسه کنم. درنتیجهی کاهش ارزش پول ملی، قیمت عرضه آرد یارانهای به نونواییها مثل بقیه کالاها، اختلافی نجومی با قیمت بازار آزاد و بازار کشورهای همسایه، پیدا کرده بود. قیمت آرد یارانهای، حدود یک بیستم قیمت آزاد بود و خب وقوع قاچاق و یا فروش زیرمیزی آرد به کارخونههای ماکارونی و... طبیعی بود.
🔺در مواجهه، ازطرفی ادامه دادن به روال سابق، برای ارزون نگه داشتن قیمت نون و تلاش همزمان برای کنترل قاچاق و شناسایی و برخورد با نونواییهای متخلف یک راه بود، از طرف دیگه آزاد کردن قیمت آرد و نون، مثل روغن و مرغ و تخممرغ هم یک راهکار. راهکاری که میتونست سنگک و بربری رو تا ارقام نجومی ۱۵ الی ۲۰ هزار تومن گرون کنه.
🔺برای اینکه ازطرفی روال سابق و قاچاق و سوءمصرف آرد ادامه پیدا نکنه و ازطرفی قیمت نون هم ثابت بمونه، مدتیه طرحی بصورت آزمایشی داره در کشور اجرا میشه با این ایده که آرد به قیمت آزاد به نونواییها فروخته بشه ولی قیمت نون ثابت بمونه و درعوض دولت به ازای هر تعداد نونی که نونوایی بفروشه، بهش مابهالتفاوت قیمت آزاد و یارانهای آرد رو بپردازه. اگه درست و کامل اجرا بشه، هم نون گرون نشده (مثل روغن و...)، هم جلوی قاچاق و سوءمصرفش گرفته شده (برخلاف قبل) و هم نونواها متضرر نمیشن و از همه مهمتر نه کسی مرتکب قاچاق و مبتلا به فساد میشه و نه نیازی به پلیس و بگیر و ببند و نونوا در تنور در انداختن رضاخانی هست.
🔺بنظرم این طرح رو میشه مثالی از «مبارزه سیستماتیک با فساد» دونست. عصر پنجشنبهی گذشته، در کارگاهی با همین عنوان در «مدرسه تابستانه سیاستگذاری اقتصادی» که به همت وزارت اقتصاد برگزار میشه، چند ساعتی با جمعی از دانشجوهای منتخب ارشد و دکتری حاضر در دوره، گپ زدیم و سعی کردم چارچوب مفهومی مبارزه سیستماتیک با فساد رو توضیح بدم. دانشجوها در این دوره، در قالب کارگاههای مختلف و با حضور در معاونتهای و دستگاههای تابعه وزارت اقتصاد، قراره سیاستگذاری رو از نزدیکتر لمس کنند. تجربهی نو، مترقی و ارزشمندیه.
🔲 @ArmanGram
🔺همیشه مدافع و خواهان مجازات سخت، حداکثری و بازدارنده برای مفسدین اقتصادی بودم و هستم ولی خلاصهشدن «مبارزه با فساد» در مجازات و محاکمه و دادگاه، اون هم به شکل ناکارآمد و ناقص فعلی رو انحراف در مبارزه و نوعی رفعتکلیف و از سر باز کردن ازسوی حاکمیت میدونم. مبارزه واقعی، در کنار و پیش از مجازات، «احتمال وقوع فساد» رو حداقل و بجای درمان، پیشگیری میکنه.
🔺تو ویدئو، مختصر سعی کردم دو رویکرد «پیشگیرانه» و «مچگیرانه» رو در قالب مثال نونواییها و آرد نون سنتی مقایسه کنم. درنتیجهی کاهش ارزش پول ملی، قیمت عرضه آرد یارانهای به نونواییها مثل بقیه کالاها، اختلافی نجومی با قیمت بازار آزاد و بازار کشورهای همسایه، پیدا کرده بود. قیمت آرد یارانهای، حدود یک بیستم قیمت آزاد بود و خب وقوع قاچاق و یا فروش زیرمیزی آرد به کارخونههای ماکارونی و... طبیعی بود.
🔺در مواجهه، ازطرفی ادامه دادن به روال سابق، برای ارزون نگه داشتن قیمت نون و تلاش همزمان برای کنترل قاچاق و شناسایی و برخورد با نونواییهای متخلف یک راه بود، از طرف دیگه آزاد کردن قیمت آرد و نون، مثل روغن و مرغ و تخممرغ هم یک راهکار. راهکاری که میتونست سنگک و بربری رو تا ارقام نجومی ۱۵ الی ۲۰ هزار تومن گرون کنه.
🔺برای اینکه ازطرفی روال سابق و قاچاق و سوءمصرف آرد ادامه پیدا نکنه و ازطرفی قیمت نون هم ثابت بمونه، مدتیه طرحی بصورت آزمایشی داره در کشور اجرا میشه با این ایده که آرد به قیمت آزاد به نونواییها فروخته بشه ولی قیمت نون ثابت بمونه و درعوض دولت به ازای هر تعداد نونی که نونوایی بفروشه، بهش مابهالتفاوت قیمت آزاد و یارانهای آرد رو بپردازه. اگه درست و کامل اجرا بشه، هم نون گرون نشده (مثل روغن و...)، هم جلوی قاچاق و سوءمصرفش گرفته شده (برخلاف قبل) و هم نونواها متضرر نمیشن و از همه مهمتر نه کسی مرتکب قاچاق و مبتلا به فساد میشه و نه نیازی به پلیس و بگیر و ببند و نونوا در تنور در انداختن رضاخانی هست.
🔺بنظرم این طرح رو میشه مثالی از «مبارزه سیستماتیک با فساد» دونست. عصر پنجشنبهی گذشته، در کارگاهی با همین عنوان در «مدرسه تابستانه سیاستگذاری اقتصادی» که به همت وزارت اقتصاد برگزار میشه، چند ساعتی با جمعی از دانشجوهای منتخب ارشد و دکتری حاضر در دوره، گپ زدیم و سعی کردم چارچوب مفهومی مبارزه سیستماتیک با فساد رو توضیح بدم. دانشجوها در این دوره، در قالب کارگاههای مختلف و با حضور در معاونتهای و دستگاههای تابعه وزارت اقتصاد، قراره سیاستگذاری رو از نزدیکتر لمس کنند. تجربهی نو، مترقی و ارزشمندیه.
🔲 @ArmanGram
Forwarded from نقطه مشترک
✳️ بیانیه بیش از ۲۰۰ نفر از فعالان و شخصیتهای سیاسی، فرهنگی و دانشجویی در خصوص حکم صادر شده علیه آقای وحید اشتری
جناب آقای اژهای
طبق اصل ۱۶۶ قانون اساسی، احکام دادگاهها باید مستدل و مستند به مواد قانونی باشد و مطابق اصل قانونی بودن جرایم و مجازاتها، هیچ فعل یا ترک فعلی امکان مجازات ندارد مگر آنکه به موجب قانون، جرم شناخته شده باشد. متأسفانه آنچه رأی صادر شده در محکومیت آقای وحید اشتری را بیشتر به بیانیهای سیاسی تبدیل کرده تا یک رأی حقوقی، فقدان عناصر یاد شده است. اساسا در متن رأی به فعالیتهایی از ایشان اشاره شده که هیچ کدام در منظومه قوانین جزایی کشور جرمانگاری نشدهاند و بسیاری از موارد یاد شده در رأی، گزارشی ژورنالیستی است تا حقوقی.
نگارندهی رأی، بدون ذکر مصادیق اتهامات ادعا شده و بیان شفاف عناصر مادی و معنوی جرم، بدون ارائهی استدلال حقوقی برای اثبات و انتساب جرم، صرفا به بیان برخی برچسبهای سیاسی اکتفا کرده است. لذا اثرگذاری ضابط در فرآیند نگارش این حکم مشهود است. امری که فعالیت در عرصهی مبارزه با فساد را تحتالشعاع قرار خواهد داد و اجازه نخواهد داد تا فعالین این عرصه به درستی و آزادانه بتوانند در خصوص مسائل غیرقانونی رخ داده در کشور اظهارنظر کنند.
بنابراین ضروری است جنابعالی با تأکید بر استقلال قضات از ضابطین، مطابق ماده دو قانون وظایف و اختیارات رییس قوه قضاییه، شخصا به این پرونده ورود کرده و پرونده را جهت رسیدگی مجدد به مرجع صالح ارجاع دهید و همچنین با عوامل خاطی در جریان رسیدگی به پرونده برخورد کنید.
🔻 متن کامل این بیانیه را در لینک زیر مطالعه کنید:
🖇️ http://yun.ir/dau9la
جناب آقای اژهای
طبق اصل ۱۶۶ قانون اساسی، احکام دادگاهها باید مستدل و مستند به مواد قانونی باشد و مطابق اصل قانونی بودن جرایم و مجازاتها، هیچ فعل یا ترک فعلی امکان مجازات ندارد مگر آنکه به موجب قانون، جرم شناخته شده باشد. متأسفانه آنچه رأی صادر شده در محکومیت آقای وحید اشتری را بیشتر به بیانیهای سیاسی تبدیل کرده تا یک رأی حقوقی، فقدان عناصر یاد شده است. اساسا در متن رأی به فعالیتهایی از ایشان اشاره شده که هیچ کدام در منظومه قوانین جزایی کشور جرمانگاری نشدهاند و بسیاری از موارد یاد شده در رأی، گزارشی ژورنالیستی است تا حقوقی.
نگارندهی رأی، بدون ذکر مصادیق اتهامات ادعا شده و بیان شفاف عناصر مادی و معنوی جرم، بدون ارائهی استدلال حقوقی برای اثبات و انتساب جرم، صرفا به بیان برخی برچسبهای سیاسی اکتفا کرده است. لذا اثرگذاری ضابط در فرآیند نگارش این حکم مشهود است. امری که فعالیت در عرصهی مبارزه با فساد را تحتالشعاع قرار خواهد داد و اجازه نخواهد داد تا فعالین این عرصه به درستی و آزادانه بتوانند در خصوص مسائل غیرقانونی رخ داده در کشور اظهارنظر کنند.
بنابراین ضروری است جنابعالی با تأکید بر استقلال قضات از ضابطین، مطابق ماده دو قانون وظایف و اختیارات رییس قوه قضاییه، شخصا به این پرونده ورود کرده و پرونده را جهت رسیدگی مجدد به مرجع صالح ارجاع دهید و همچنین با عوامل خاطی در جریان رسیدگی به پرونده برخورد کنید.
🔻 متن کامل این بیانیه را در لینک زیر مطالعه کنید:
🖇️ http://yun.ir/dau9la
Telegraph
بیانیه جمعی از فعالان و شخصیتهای سیاسی، فرهنگی و دانشجویی در خصوص حکم صادر شده علیه آقای وحید اشتری
بسمالله الرحمن الرحیم 🔻امروز پس از گذشت چهار دهه از انقلاب اسلامی، ثابت شده است که تحقق آرمانهای این انقلاب، تنها با پشتوانهای مردمی امکانپذیر است. مبارزه با مفاسد و بیعدالتیهای اقتصادی و سیاسی نیز بهعنوان یکی از آرمانهای انقلابی، نیازمند همت تؤامان…
🔺اگر کسی از اتهامات، تخلفات یا مفاسد یه نمایندهمجلس مطلع شد باید چیکار کنه؟ نسبت مجلس و #سوتزنی چی هست و چی باید باشه؟
🔺یکشنبه در اندیشکده حکمرانی شریف درباره این سوالها حرف میزنیم...
🔲 @ArmanGram
🔺یکشنبه در اندیشکده حکمرانی شریف درباره این سوالها حرف میزنیم...
🔲 @ArmanGram
🔰این اولین #سوتزنی واقعی در کشور است!
t.me/ArmanGram_archive/263
🔺تو سالهای اخیر عنوان سوتزنی و حمایت از گزارشگری فساد رو زیاد شنیدیم اما به جرئت میتونم بگم دستورالعمل جدید وزارت اقتصاد برای حمایت از گزارشگران فساد، «اولین» سازوکار و شبهقانون واقعی حمایت از سوتزنی در کشوره.
🔺تعیین درصدی از حجم فساد گزارششده بعنوان پاداش نقدی گزارشگر، حفظ محرمانگی هویت گزارشگر، تضمین امنیت شغلی و حمایت از وی درمقابل اقدامات تلافیجویانه احتمالی از یکسو و فرآیند شفاف رسیدگی به گزارشهای فساد ارسالی و حضور فعال گزارشگر در اون فرآیند از سوی دیگه، این دستورالعمل رو شبیه قوانین مرسوم دنیا و در کشور خودمون متمایز میکنه.
🔺تجربه سالها گزارشگری فساد خودم و ارتباطم با گزارشگران فساد و همینطور مطالعه تجربه دنیا و تلاشهای داخلی برای تدوین قانون در این حوزه رو سعی کردیم در این دستورالعمل بگنجونیم و تو این مدت ساعتها وقت برای تحلیل و بحث و اقناع صرف کنیم تا نهایتاً بتونیم از صرف یه سامانه بالاآوردن پا رو فراتر بذاریم و اولین گام محکم برای حمایت از سوتزنی در کشور رو برداریم. اگرچه نتیجهی حاصل میتونست و میتونه بهتر بشه، اما بنظرم برای شروع، قابل دفاعه.
🔺شما، چه بعنوان شهروند عادی و چه بعنوان کارمندان دستگاههای تابعه وزارت اقتصاد، درصورت اطلاع از فسادی در این دستگاهها (بانکهای دولتی، گمرک، مالیاتی، بورس، خصوصیسازی، مناطق آزاد، بیمه مرکزی، اموال تملیکی و...) میتونید گزارش اون رو روی سامانه Sootzani.MEFA.ir ارسال کنید و تحت حمایت های این دستورالعمل قرار بگیرید و درصورت اثبات اون فساد و بازگشت پول به بیتالمال، ۳درصد از حجم اون رو تا سقف ۱ میلیارد تومان پاداش بگیرید.
➕ پ.ن۱:
از وضع بد چالشها و مصائب گزارشگران و افشاگران فساد کاملاً مطلعم و خودم تو این سالها حسش کردم. اقداماتی مثل دستورالعمل جدید وزارت اقتصاد، بمعنی گل و بلبل بودن وضعیت نیست بلکه اتفاقاً تلاشهایی برای عبور از وضعیت و ساختن تجربههای موفق از مبارزه سیستماتیک و مشارکتی با فساده. امیدوارم در عمل به سرانجام برسه.
➕پ.ن۲:
میشه گفت این اولین خروجی بیرونی ماههای گذشته حضورم در کمیته سلامت اداری وزارت اقتصاده که با کمک و تلاش همکاران به این نقطه رسیده. لطفاً بخونید و برای بهبود، نقد و تحلیلش کنید. امیدوارم بزودی از خروجی دیگر کارهایی که شروع کردیم هم بنویسم.
➕گزیده مهمترین نکات دستورالعمل رو در عکسهای ضمیمه و متن کاملش رو در لینک زیر میتونید بخونید:
b2n.ir/j06388
🔲 @ArmanGram
t.me/ArmanGram_archive/263
🔺تو سالهای اخیر عنوان سوتزنی و حمایت از گزارشگری فساد رو زیاد شنیدیم اما به جرئت میتونم بگم دستورالعمل جدید وزارت اقتصاد برای حمایت از گزارشگران فساد، «اولین» سازوکار و شبهقانون واقعی حمایت از سوتزنی در کشوره.
🔺تعیین درصدی از حجم فساد گزارششده بعنوان پاداش نقدی گزارشگر، حفظ محرمانگی هویت گزارشگر، تضمین امنیت شغلی و حمایت از وی درمقابل اقدامات تلافیجویانه احتمالی از یکسو و فرآیند شفاف رسیدگی به گزارشهای فساد ارسالی و حضور فعال گزارشگر در اون فرآیند از سوی دیگه، این دستورالعمل رو شبیه قوانین مرسوم دنیا و در کشور خودمون متمایز میکنه.
🔺تجربه سالها گزارشگری فساد خودم و ارتباطم با گزارشگران فساد و همینطور مطالعه تجربه دنیا و تلاشهای داخلی برای تدوین قانون در این حوزه رو سعی کردیم در این دستورالعمل بگنجونیم و تو این مدت ساعتها وقت برای تحلیل و بحث و اقناع صرف کنیم تا نهایتاً بتونیم از صرف یه سامانه بالاآوردن پا رو فراتر بذاریم و اولین گام محکم برای حمایت از سوتزنی در کشور رو برداریم. اگرچه نتیجهی حاصل میتونست و میتونه بهتر بشه، اما بنظرم برای شروع، قابل دفاعه.
🔺شما، چه بعنوان شهروند عادی و چه بعنوان کارمندان دستگاههای تابعه وزارت اقتصاد، درصورت اطلاع از فسادی در این دستگاهها (بانکهای دولتی، گمرک، مالیاتی، بورس، خصوصیسازی، مناطق آزاد، بیمه مرکزی، اموال تملیکی و...) میتونید گزارش اون رو روی سامانه Sootzani.MEFA.ir ارسال کنید و تحت حمایت های این دستورالعمل قرار بگیرید و درصورت اثبات اون فساد و بازگشت پول به بیتالمال، ۳درصد از حجم اون رو تا سقف ۱ میلیارد تومان پاداش بگیرید.
➕ پ.ن۱:
از وضع بد چالشها و مصائب گزارشگران و افشاگران فساد کاملاً مطلعم و خودم تو این سالها حسش کردم. اقداماتی مثل دستورالعمل جدید وزارت اقتصاد، بمعنی گل و بلبل بودن وضعیت نیست بلکه اتفاقاً تلاشهایی برای عبور از وضعیت و ساختن تجربههای موفق از مبارزه سیستماتیک و مشارکتی با فساده. امیدوارم در عمل به سرانجام برسه.
➕پ.ن۲:
میشه گفت این اولین خروجی بیرونی ماههای گذشته حضورم در کمیته سلامت اداری وزارت اقتصاده که با کمک و تلاش همکاران به این نقطه رسیده. لطفاً بخونید و برای بهبود، نقد و تحلیلش کنید. امیدوارم بزودی از خروجی دیگر کارهایی که شروع کردیم هم بنویسم.
➕گزیده مهمترین نکات دستورالعمل رو در عکسهای ضمیمه و متن کاملش رو در لینک زیر میتونید بخونید:
b2n.ir/j06388
🔲 @ArmanGram
Telegram
آرشیو
Forwarded from خبرگزاری ایرنا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 تعهد وزیر به حمایت از گزارشگر فساد
میلاد گودرزی، عضو کمیته سلامت اداری وزارت اقتصاد در گفتگو با ایرنا بیان کرد:
🔹️۲ راه سایت با آدرس sootzani.mefa.ir و صندوق فیزیکی برای ارسال گزارشهای فساد وجود دارد.
🔹️ما تمام موارد حمایتی برای گزارشگر فساد را در دستورالعمل قرار دادیم و وزیر با امضای و ابلاغ آن تعهد به اجرا دارد.
🔹️ نه در این دستورالعمل و نه هیچجایی دیگر دنیا تضمین صد درصدی برای حمایت کامل از گزارشگر وجود ندارد. اما در وزارت اقتصاد سعی کردیم تا جایی که میشود از اقدامات تلافی جویانه جلوگیری کنیم
📡 @IRNA_1313
میلاد گودرزی، عضو کمیته سلامت اداری وزارت اقتصاد در گفتگو با ایرنا بیان کرد:
🔹️۲ راه سایت با آدرس sootzani.mefa.ir و صندوق فیزیکی برای ارسال گزارشهای فساد وجود دارد.
🔹️ما تمام موارد حمایتی برای گزارشگر فساد را در دستورالعمل قرار دادیم و وزیر با امضای و ابلاغ آن تعهد به اجرا دارد.
🔹️ نه در این دستورالعمل و نه هیچجایی دیگر دنیا تضمین صد درصدی برای حمایت کامل از گزارشگر وجود ندارد. اما در وزارت اقتصاد سعی کردیم تا جایی که میشود از اقدامات تلافی جویانه جلوگیری کنیم
📡 @IRNA_1313
Forwarded from خبرگزاری ایرنا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سوت زنی چیست؟ سوت زن کیست؟
میلاد گودرزی، عضو کمیته سلامت اداری وزارت اقتصاد در گفتوگو با ایرنا بیان کرد:
🔹خیلی از کشورها دنیا به این جمع بندی رسیدهاند که با اتکاء صرف به قدرت نظارتی و قضایی نمیتوانند برای پیشگیری و جلوگیری از فساد موفق باشند.
🔹در نتیجه بسترهایی برای مردم و سازمانهای مردم نهاد برای مبارزه با فساد فراهم میکنند. در کشور ما با توجه به مفاهیم دینی و حتی قانونی به مبارزه با فساد از طریق ظرفیت عمومی میرسیم.
🔹تا کنون ما سازوکاری برای سوت زنی که در دنیا مرسوم است، نداشتیم. اما اخیرا در وزارت اقتصاد دستورالعملی تدوین و ابلاغ شده که از گزارشگران فساد حمایت میکند.
📡 @IRNA_1313
میلاد گودرزی، عضو کمیته سلامت اداری وزارت اقتصاد در گفتوگو با ایرنا بیان کرد:
🔹خیلی از کشورها دنیا به این جمع بندی رسیدهاند که با اتکاء صرف به قدرت نظارتی و قضایی نمیتوانند برای پیشگیری و جلوگیری از فساد موفق باشند.
🔹در نتیجه بسترهایی برای مردم و سازمانهای مردم نهاد برای مبارزه با فساد فراهم میکنند. در کشور ما با توجه به مفاهیم دینی و حتی قانونی به مبارزه با فساد از طریق ظرفیت عمومی میرسیم.
🔹تا کنون ما سازوکاری برای سوت زنی که در دنیا مرسوم است، نداشتیم. اما اخیرا در وزارت اقتصاد دستورالعملی تدوین و ابلاغ شده که از گزارشگران فساد حمایت میکند.
📡 @IRNA_1313
عدالتخواهی و زندگیخواهی
#وحید_اشتری دیروز رفته اجرای احکام دادسرا، بهش گفتن سه چهار روز وقت داری که خودت رو معرفی کنی برای اجرای ۱۴ ماه حبس و رفتن به زندان!
آقایون مسئول و متولی؛
در این لحظه؛ در اوج ناامیدی از امکان هرگونه اصلاح ازطریق کنشگری اجتماعی، دیگه رمق حرف زدن از این رو ندارم که زندان رفتن یکی مثل اشتری که با مسالمتآمیزترین شیوهها حرف زده و انتقاد و افشاگری کرده، وسط عفو چندهزارنفری زندانیان سیاسی، چه پیامی رو منتقل میکنه و چه بلایی به سر عدالتخواهی و سرمایه اجتماعی و امید به اصلاح میاره. هم ما زبونمون مو درآورده، هم شما گوشتون پره از این حرفا.
الان فقط باهدف جلوگیری از بهم خوردن زندگی یه خانوادهست که ازتون تقاضا میکنم که به هرطریق و ابزاری، پذیرش اعاده دادرسی یا عفو، مانع اجرای این حکم بشید. بذارید دغدغهمندترین آدمای این مملکت، حداقل یه گوشهای زندگی شخصیشونو بکنن!
t.me/ArmanGram_archive/275
پ.ن: خیلی وقته که دیگه حس و حال توییت و استوری زدن ندارم؛ چرا که برای «تغییر آرام»، نه گشودگیای در بخشهای زیادی از حاکمیت دیده میشه و نه همراهی در بخشهایی از جامعه. درنتیجه یه گوشهای نشستن و تماشا کردن و حرص خوردن فعلاً تنها گزینهست. الان هم حس کردم همین یه گوشه نشستن هم داره از رفیقمون سلب میشه که دست به گوشی شدم.
@ArmanGram
#وحید_اشتری دیروز رفته اجرای احکام دادسرا، بهش گفتن سه چهار روز وقت داری که خودت رو معرفی کنی برای اجرای ۱۴ ماه حبس و رفتن به زندان!
آقایون مسئول و متولی؛
در این لحظه؛ در اوج ناامیدی از امکان هرگونه اصلاح ازطریق کنشگری اجتماعی، دیگه رمق حرف زدن از این رو ندارم که زندان رفتن یکی مثل اشتری که با مسالمتآمیزترین شیوهها حرف زده و انتقاد و افشاگری کرده، وسط عفو چندهزارنفری زندانیان سیاسی، چه پیامی رو منتقل میکنه و چه بلایی به سر عدالتخواهی و سرمایه اجتماعی و امید به اصلاح میاره. هم ما زبونمون مو درآورده، هم شما گوشتون پره از این حرفا.
الان فقط باهدف جلوگیری از بهم خوردن زندگی یه خانوادهست که ازتون تقاضا میکنم که به هرطریق و ابزاری، پذیرش اعاده دادرسی یا عفو، مانع اجرای این حکم بشید. بذارید دغدغهمندترین آدمای این مملکت، حداقل یه گوشهای زندگی شخصیشونو بکنن!
t.me/ArmanGram_archive/275
پ.ن: خیلی وقته که دیگه حس و حال توییت و استوری زدن ندارم؛ چرا که برای «تغییر آرام»، نه گشودگیای در بخشهای زیادی از حاکمیت دیده میشه و نه همراهی در بخشهایی از جامعه. درنتیجه یه گوشهای نشستن و تماشا کردن و حرص خوردن فعلاً تنها گزینهست. الان هم حس کردم همین یه گوشه نشستن هم داره از رفیقمون سلب میشه که دست به گوشی شدم.
@ArmanGram
Telegram
آرشیو
🔰آنکس که «ندارد» و نداند که ندارد!
🔹با دیدن مناظره دیشب بین آقایان درخشان و غنینژاد و بحث #اقتصاد_اسلامی، یاد دوران دانشجوییم افتادم که با هیجان خاصی کتب و مقالات #مدیریت_اسلامی رو دنبال میکردم و هرچی بیشتر میخوندم بیشتر به «هیچ» میرسیدم!
🔹جمعبندیم در باب همنشینی مدیریت و «اسلامی» (که احتمالاً قابل تعمیم به بسیاری از حوزههاست) رو مینویسم:
🔺بنظرم رویکرد «دایرةالمعارفی» به اسلام که معتقده همه علوم باجزئیات در معارف دینی وجود داره و فقط باید زحمت بکشیم و استخراجشون کنیم و یا نگاه «اسلامیکردن علوم» که میگه بریم انحرافات علوم تجربی موجود رو حذف و اسلامیزهش کنیم، از یکسو و نگاه سکولار که دین رو اساساً ضدعلم میدونه و اونا رو قابلجمع با هم نمیدونه از سوی دیگه؛ باعث تعطیلی «تلاش برای تولید علم» در بین اندیشمندان مسلمان شده. به چه معنا؟
🔺ما مسلمونها، مثل پیروان هر دین و ایدهای، آموزهها و مبانی معرفتیای داریم که اینها نه تنها «نظریه» (مثلا مدیریتی یا اقتصادی و...) نیستن که فرضیه هم نیستن بلکه «پیشفرض»هایی هستند که میتونه در دست «اندیشمند مسلمان» (مدیریت، اقتصاد و...) قرار بگیره که او ضمن ترکیب با دانش ضمنی خود، خلاقیت و... یک «فرضیه علمی» طرح کنه.
🔺بعد این فرضیه با سنجهی «شواهد تجربی» آزمون بشه و از دل اون، یک «نظریه علمی» دربیاد. حالا این نظریه توسط دیگران نقد و چکشکاری بشه، در طول سالیان متمادی توسط منتقدان و شاگردان اندیشمندِ اولیه، نسخههای دیگری از نظریه ارائه بشه، دولتها و سازمانهایی نظریه رو اجرا کرده و تجربه نگاری اونها مطالعه بشه و... تا نهایتاً یک نظریهی جوندار خلق بشه. نظریهای که مسیر طبیعی تولید رو طی کرده.
🔺البته در این نقطه هم، درست اینه که به ماحصل بگیم: نظریهی «مدیریت مسلمانان/اقتصاد مسلمانان و...»، نه «مدیریت اسلامی/اقتصاد اسلامی و...» چرا که خروجیِ حاصل، محصول ترکیب آموزههای دینی و آوردهی اندیشمند و جامعه اندیشگاهی مسلمان بوده، نه وحی خالص دارای جزئیات سیاستی!
🔺حالا؛ ما اساساً در چنین نقطهای هستیم؟ خیر! حداقل در فقره «مدیریت اسلامی» چیزی که من میفهمم اینه که این انگارهی «همه چیز در دین ما هست»، اندیشمند مسلمان رو دچار توهم/تنبلی/بینیازی کرده و درنتیجه کلاً تلاشی برای پیمودن مسیر پیشفرض » فرضیه » آزمون » نظریه » نقد و اجرا؛ صورت نمیگیره!
🔺ولی «مدیریت اسلامی/ اقتصاد اسلامی» و... لقلقه زبون خیلیهاست و تا دلتون بخواد سمینار و سخنرانی و شعار حولشون پا گرفته. محتوا اما همون آموزههای خام اولیهست (پیشفرضها) که اگرچه مترقی و ارزشمنده اما الزاماً «نظریه»ای برای حل مسئلههای روز یک دولت و ملت و یه خطمشی تجویزی نیست.
🔺از فارابی، ابنمسکویه و خواجه نظامالملک طوسی گرفته تا اساتید امروزی قائل به تعبیر «مدیریت اسلامی»، نظراتشون رو مطالعه کنید ببینید آیا میتونید «نظریه»ای (مطابق فرآیندی که عرض شد) درباره ابعاد مختلف مدیریت و حکمرانی پیدا کنید؟
🔺مشابه آنچه در نظریههای «سازمان» خوندهاید؛ مثلاً نسبت کارایی و اثربخشی و بهرهوری، چرخه حیات سازمان، طراحی ساختار سازمانی، رسمیت و کنترل و هماهنگی، فرهنگ و رفتار سازمانی و...
یا در باب «حکمرانی»؛ مثلاً نسبت اداره و سیاست، بروکراسی و دموکراسی، اصالت فرآیند یا نتیجه، اندازه دولت و خصوصیسازی، نسبت دولت و بازار و جامعهمدنی، حکمرانی مشارکتی و شبکهای، جهانشمولی یا اقتضاییگرایی و دهها مفهوم و نظریه و سالها بحث و آزمون و خطا و تجربه و مدیریت دانشی که دیگران با پیشفرض گرفتن آموزههاشون ساخته و پرداختهاند. جامعه مسلمان اما به خیال اینکه «دارد»، فقط شعار داد؛ غافل از اینکه «ندارد» و نداند که ندارد!
🔺القصه؛ بنظرم اسلام نه ضدعلم، که مملو از آموزههای غنی برای اداره و سیاست و اقتصاد و...ست. اما چیزی بنام «اقتصاد اسلامی»، «مدیریت اسلامی» و... نداریم. مسلمانانی هستیم که اندیشمندانمون باید مثل دیگر اقوام، عمر و انرژی بذارن و حول «اقتصاد مسلمانان» و «مدیریت مسلمانان» حرف تولید کنند.
🔲 @ArmanGram
🔹با دیدن مناظره دیشب بین آقایان درخشان و غنینژاد و بحث #اقتصاد_اسلامی، یاد دوران دانشجوییم افتادم که با هیجان خاصی کتب و مقالات #مدیریت_اسلامی رو دنبال میکردم و هرچی بیشتر میخوندم بیشتر به «هیچ» میرسیدم!
🔹جمعبندیم در باب همنشینی مدیریت و «اسلامی» (که احتمالاً قابل تعمیم به بسیاری از حوزههاست) رو مینویسم:
🔺بنظرم رویکرد «دایرةالمعارفی» به اسلام که معتقده همه علوم باجزئیات در معارف دینی وجود داره و فقط باید زحمت بکشیم و استخراجشون کنیم و یا نگاه «اسلامیکردن علوم» که میگه بریم انحرافات علوم تجربی موجود رو حذف و اسلامیزهش کنیم، از یکسو و نگاه سکولار که دین رو اساساً ضدعلم میدونه و اونا رو قابلجمع با هم نمیدونه از سوی دیگه؛ باعث تعطیلی «تلاش برای تولید علم» در بین اندیشمندان مسلمان شده. به چه معنا؟
🔺ما مسلمونها، مثل پیروان هر دین و ایدهای، آموزهها و مبانی معرفتیای داریم که اینها نه تنها «نظریه» (مثلا مدیریتی یا اقتصادی و...) نیستن که فرضیه هم نیستن بلکه «پیشفرض»هایی هستند که میتونه در دست «اندیشمند مسلمان» (مدیریت، اقتصاد و...) قرار بگیره که او ضمن ترکیب با دانش ضمنی خود، خلاقیت و... یک «فرضیه علمی» طرح کنه.
🔺بعد این فرضیه با سنجهی «شواهد تجربی» آزمون بشه و از دل اون، یک «نظریه علمی» دربیاد. حالا این نظریه توسط دیگران نقد و چکشکاری بشه، در طول سالیان متمادی توسط منتقدان و شاگردان اندیشمندِ اولیه، نسخههای دیگری از نظریه ارائه بشه، دولتها و سازمانهایی نظریه رو اجرا کرده و تجربه نگاری اونها مطالعه بشه و... تا نهایتاً یک نظریهی جوندار خلق بشه. نظریهای که مسیر طبیعی تولید رو طی کرده.
🔺البته در این نقطه هم، درست اینه که به ماحصل بگیم: نظریهی «مدیریت مسلمانان/اقتصاد مسلمانان و...»، نه «مدیریت اسلامی/اقتصاد اسلامی و...» چرا که خروجیِ حاصل، محصول ترکیب آموزههای دینی و آوردهی اندیشمند و جامعه اندیشگاهی مسلمان بوده، نه وحی خالص دارای جزئیات سیاستی!
🔺حالا؛ ما اساساً در چنین نقطهای هستیم؟ خیر! حداقل در فقره «مدیریت اسلامی» چیزی که من میفهمم اینه که این انگارهی «همه چیز در دین ما هست»، اندیشمند مسلمان رو دچار توهم/تنبلی/بینیازی کرده و درنتیجه کلاً تلاشی برای پیمودن مسیر پیشفرض » فرضیه » آزمون » نظریه » نقد و اجرا؛ صورت نمیگیره!
🔺ولی «مدیریت اسلامی/ اقتصاد اسلامی» و... لقلقه زبون خیلیهاست و تا دلتون بخواد سمینار و سخنرانی و شعار حولشون پا گرفته. محتوا اما همون آموزههای خام اولیهست (پیشفرضها) که اگرچه مترقی و ارزشمنده اما الزاماً «نظریه»ای برای حل مسئلههای روز یک دولت و ملت و یه خطمشی تجویزی نیست.
🔺از فارابی، ابنمسکویه و خواجه نظامالملک طوسی گرفته تا اساتید امروزی قائل به تعبیر «مدیریت اسلامی»، نظراتشون رو مطالعه کنید ببینید آیا میتونید «نظریه»ای (مطابق فرآیندی که عرض شد) درباره ابعاد مختلف مدیریت و حکمرانی پیدا کنید؟
🔺مشابه آنچه در نظریههای «سازمان» خوندهاید؛ مثلاً نسبت کارایی و اثربخشی و بهرهوری، چرخه حیات سازمان، طراحی ساختار سازمانی، رسمیت و کنترل و هماهنگی، فرهنگ و رفتار سازمانی و...
یا در باب «حکمرانی»؛ مثلاً نسبت اداره و سیاست، بروکراسی و دموکراسی، اصالت فرآیند یا نتیجه، اندازه دولت و خصوصیسازی، نسبت دولت و بازار و جامعهمدنی، حکمرانی مشارکتی و شبکهای، جهانشمولی یا اقتضاییگرایی و دهها مفهوم و نظریه و سالها بحث و آزمون و خطا و تجربه و مدیریت دانشی که دیگران با پیشفرض گرفتن آموزههاشون ساخته و پرداختهاند. جامعه مسلمان اما به خیال اینکه «دارد»، فقط شعار داد؛ غافل از اینکه «ندارد» و نداند که ندارد!
🔺القصه؛ بنظرم اسلام نه ضدعلم، که مملو از آموزههای غنی برای اداره و سیاست و اقتصاد و...ست. اما چیزی بنام «اقتصاد اسلامی»، «مدیریت اسلامی» و... نداریم. مسلمانانی هستیم که اندیشمندانمون باید مثل دیگر اقوام، عمر و انرژی بذارن و حول «اقتصاد مسلمانان» و «مدیریت مسلمانان» حرف تولید کنند.
🔲 @ArmanGram
🔰عدم احراز
t.me/ArmanGram_archive/276
🔺دلیلی برای رد کردنت نداریم، علاقهای هم به تأیید کردنت نداریم، بدون ذکر دلیل و استناد قانونی میگیم «عدم احراز صلاحیت». البته تو میتونی اعتراض کنی. اینکه نمیدونی دقیقاً به چی باید اعتراض کنی هم مشکل خودته :)
🔺با جمعی از بچههای عدالتخواه تصمیم گرفتیم در انتخابات امسال فعال بشیم. بگذریم از اینکه خیلی از رفقا ثبتنام رو نهایی نکردند و درنتیجه برای من هم فضا تقریباً از موضوعیت افتاد و قصد کنش بصورت انفرادی رو نداشتم. اما در این بین این «عدم احراز»ها قصهی تأسفبرانگیزی بود. در مرحلهی قبل، هیئت اجرایی با استناد به بند۲ ماده۳۱ قانون انتخابات (التزام عملی به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران) اعلام کرد که صلاحیتم احراز نشده. خیلی شفاف نبود که اصلاً یعنی چی ولی اعتراض کردم.
🔺حالا امروز نتیجه اعتراض و نظر هیئت مرکزی نظارت بدستم رسید: عدم احراز صلاحیت؛ بدون ذکر هیچگونه مستند قانونی و بیان ادله! (برخلاف بند الف ماده۶۳ قانون). درواقع رد صلاحیت نشدهم، یعنی قاعدتاً از نظر آقایون مشکلی، پروندهای، نقص شرایطی چیزی ندارم اما تایید هم نشدم یعنی اجازهی حضور در انتخابات رو ندارم. وسط این دو تا رو اینجوری میشه فهمید که منعی برای کاندیداتوری و حضور در انتخابات نداری ولی ما ترجیح میدیم که حضور نداشته باشی.
🔺پس از سالها کنش اجتماعی و رسانهای، با احساس بنبست در اون مسیر، علیرغم میل باطنی، سعی کردیم کوچهمون رو عوض کنیم و کوچههای دیگه مثل کار اجرایی و سیاسی رو هم تجربه کنیم؛ به امید اثرگذاری و پیشروی. اما بزرگواران اصرار زیادی دارن که بهمون بفهمونن که تو کوچههای دیگه هم براتون وضع همینه و در «انسداد» به سر میبرید. ما که عددی نیستیم، مثل خیلیهای دیگه در گوشهای از بنبست به تماشای ادارهی کشور توسط عنابستانیها مینشینیم ولی حقاً و انصافاً یه بار هم به این فکر کردید که با این رویهی «طرد حداکثری» تا کی و کجا میتونید ادامه بدید؟!
🔲 @ArmanGram
t.me/ArmanGram_archive/276
🔺دلیلی برای رد کردنت نداریم، علاقهای هم به تأیید کردنت نداریم، بدون ذکر دلیل و استناد قانونی میگیم «عدم احراز صلاحیت». البته تو میتونی اعتراض کنی. اینکه نمیدونی دقیقاً به چی باید اعتراض کنی هم مشکل خودته :)
🔺با جمعی از بچههای عدالتخواه تصمیم گرفتیم در انتخابات امسال فعال بشیم. بگذریم از اینکه خیلی از رفقا ثبتنام رو نهایی نکردند و درنتیجه برای من هم فضا تقریباً از موضوعیت افتاد و قصد کنش بصورت انفرادی رو نداشتم. اما در این بین این «عدم احراز»ها قصهی تأسفبرانگیزی بود. در مرحلهی قبل، هیئت اجرایی با استناد به بند۲ ماده۳۱ قانون انتخابات (التزام عملی به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران) اعلام کرد که صلاحیتم احراز نشده. خیلی شفاف نبود که اصلاً یعنی چی ولی اعتراض کردم.
🔺حالا امروز نتیجه اعتراض و نظر هیئت مرکزی نظارت بدستم رسید: عدم احراز صلاحیت؛ بدون ذکر هیچگونه مستند قانونی و بیان ادله! (برخلاف بند الف ماده۶۳ قانون). درواقع رد صلاحیت نشدهم، یعنی قاعدتاً از نظر آقایون مشکلی، پروندهای، نقص شرایطی چیزی ندارم اما تایید هم نشدم یعنی اجازهی حضور در انتخابات رو ندارم. وسط این دو تا رو اینجوری میشه فهمید که منعی برای کاندیداتوری و حضور در انتخابات نداری ولی ما ترجیح میدیم که حضور نداشته باشی.
🔺پس از سالها کنش اجتماعی و رسانهای، با احساس بنبست در اون مسیر، علیرغم میل باطنی، سعی کردیم کوچهمون رو عوض کنیم و کوچههای دیگه مثل کار اجرایی و سیاسی رو هم تجربه کنیم؛ به امید اثرگذاری و پیشروی. اما بزرگواران اصرار زیادی دارن که بهمون بفهمونن که تو کوچههای دیگه هم براتون وضع همینه و در «انسداد» به سر میبرید. ما که عددی نیستیم، مثل خیلیهای دیگه در گوشهای از بنبست به تماشای ادارهی کشور توسط عنابستانیها مینشینیم ولی حقاً و انصافاً یه بار هم به این فکر کردید که با این رویهی «طرد حداکثری» تا کی و کجا میتونید ادامه بدید؟!
🔲 @ArmanGram
Telegram
آرشیو
1️⃣ پست۱ از ۲
🔰معیوب است؛ کار نمیکند!
t.me/ArmanGram_archive/277
🔺دیروز مهلت سهروزهی اعتراض به رد یا عدم احراز صلاحیت داوطلبان انتخابات مجلس تموم شد؛ در اعتراض به فرآیند معیوب انتخابات و ذبح سیستماتیک مشارکت سیاسی مردم، «اعتراض»م به عدم احراز در گامهای قبلی رو ثبت نکردم و حالا نه بعنوان داوطلب انتخابات که بعنوان یک شهروند این مطلب رو مینویسم.
🔺صلاحیتم در گامهای قبلی توسط هیئت اجرایی (مرحلهی وزارت کشور و دولت) و هیئت نظارت (تعیینشده توسط شورای نگهبان) احراز نشده بود و در این مرحله میتونستم اعتراض و شکایتم رو به خود «شورای نگهبان» ببرم که اونجا مجدد بررسی بشه. در گام اول هیئت اجرایی بدلیل «عدم التزام عملی به نظام جمهوری اسلامی» صلاحیتم رو احراز نکرد. صرفنظر از اینکه اساساً «التزام عملی» یعنی چی و اینکه چه قاعدهی عقلی و شرعیای میتونه چنین شأن و اجازهای به اعضای این هیئت بده که درمورد اعتقاد و التزام دیگران حکم صادر کنه، حتی به فرض تشخیص درست این هیئت، باز هم «عدم احراز» بیمعنیه. قاعدتاً باید «رد صلاحیت» میکردند. الان معنی کارشون اینه که ما ادلهای نداریم که تو التزام عملی نداری ولی به قیافه و کارات هم نمیخوره که التزام داشته باشی، درنتیجه ما فرض رو بر این میگیریم که نداری و اگرچه «رد»ت نمیکنیم ولی از واژهی مندرآوردیِ «عدم احراز» استفاده میکنیم که همون کارکرد رو داره. وزیر کشور گفته وقت نداشتیم و ۳۰درصد از عدماحرازها بخاطر کمبود وقت بررسی بوده. معلمی رو فرض کنید که امتحان بگیره بعد بگه وقت نکردم برگهها رو تصحیح کنم درنتیجه همهتون رو انداختم! من خداروشکر جزو اینا نبودم چون برای عدم احرازم دلیل(!) ارائه کردند.
🔺در گام دوم، با توجه به این تناقضات، به مرجع بعدی یعنی «هیئت نظارت» اعتراض کردم و گفتم اگرچه این عدم احراز اساساً بیمعنیه ولی ادله و نشانههای عدم التزام بنده رو بگید. اگه فعالیتهای رسانهای و اجتماعی ضدفسادی که در این سالها داشتم از نظر فرآیند شما تفسیر به عدمالتزام شده که بهش افتخار میکنم و نوش جونم و اعتراضی ندارم؛ اگه مورد دیگهای هست بگید. پاسخ جالب بود. این مرجع هم زد «عدم احراز صلاحیت»! همین. «پس توضیحاات؟!» هیچ. یعنی نه تنها پاسخ دلیل اون عدم التزام به نظام رو نگرفتم که مجدد صلاحیتم احراز نشد بدون اینکه این بار حتی دلیل و بهونهش رو بفهمم.
🔺نقطهی انتهایی این فرآیند معیوب اینه که شکایتِ هیئت نظارت منصوب شورای نگهبان رو به خود شورا ببریم. در اخبار اومده که از ۲۱هزار داوطلب، صلاحیت ۱۰هزارنفر تأیید نشده و حدود ۹۵۰۰ نفر از اینها در ۳روز گذشته اعتراضشونو ثبت کردن و شوراینگهبان یکماه وقت داره که رسیدگی کنه. اگه شورای ۱۲ نفرهی نگهبان خودش بخواد رأساً به این اعتراضها رسیدگی کنه، با یه دودوتا چارتا؛ اگه در این یکماه دو شیفت و حتی در روزهای تعطیل کار کنه، هیچ دستورکار دیگه و پرتیای هم نداشته باشه، برای بررسی هر داوطلب معترض میتونه حدود «۳دقیقه» وقت بذاره! من هرچقدر فکر کردم دیدم آقای جنتی و ۱۱عضو محترم دیگه، در ۳دقیقه بعیده بتونن حتی گزارش نهادهای امنیتی رو ورق بزنن و باتوجه به اینکه در این فرآیند معیوب اصل بر برائت نیست و اصل بر عدم صلاحیت شهروندان برای نقشآفرینی در ادارهی کشوره، توی ۳دقیقه فقط میشه آدما رو رد کرد. اگر هم شورا بخواد بررسی اعتراضها رو مجدد به هیئت نظارت تفویض کنه (که قانوناً اجازه داره) که دیگه بدتر! قاضی و متشاکی یکی میشن!
🔺دوستان باتجربهتر گفتن باید درخواست بدی و بری حضوری با اعضای شورا مذاکره کنی! یعنی باید از فرآیند بزنی بیرون و از در پشتی وارد فرآیند بشی که خداروشکر من هیچوقت اهلش نبودم. اساساً اگه درخواست جلسه میدادم، باید میرفتم چی میگفتم؟ "به چیزی که نمیدونم چیه اعتراض دارم، لطفا اعتراضم رو بپذیرید؟/ من انقدرا هم که میگن بچهی بدی نیستم و التزام عملی دارم"؟! بعدش چی؟ بر فرض تأیید، یکماه بعد – یعنی دوسههفته مونده به انتخابات – تازه میتونستم وارد فرآیند رقابت بشم. دو سه هفته برای تهران و حومهی چندمیلیون نفری!
🔲 @ArmanGram
◀️ [ادامه متن: در پست بعدی👇]
🔰معیوب است؛ کار نمیکند!
t.me/ArmanGram_archive/277
🔺دیروز مهلت سهروزهی اعتراض به رد یا عدم احراز صلاحیت داوطلبان انتخابات مجلس تموم شد؛ در اعتراض به فرآیند معیوب انتخابات و ذبح سیستماتیک مشارکت سیاسی مردم، «اعتراض»م به عدم احراز در گامهای قبلی رو ثبت نکردم و حالا نه بعنوان داوطلب انتخابات که بعنوان یک شهروند این مطلب رو مینویسم.
🔺صلاحیتم در گامهای قبلی توسط هیئت اجرایی (مرحلهی وزارت کشور و دولت) و هیئت نظارت (تعیینشده توسط شورای نگهبان) احراز نشده بود و در این مرحله میتونستم اعتراض و شکایتم رو به خود «شورای نگهبان» ببرم که اونجا مجدد بررسی بشه. در گام اول هیئت اجرایی بدلیل «عدم التزام عملی به نظام جمهوری اسلامی» صلاحیتم رو احراز نکرد. صرفنظر از اینکه اساساً «التزام عملی» یعنی چی و اینکه چه قاعدهی عقلی و شرعیای میتونه چنین شأن و اجازهای به اعضای این هیئت بده که درمورد اعتقاد و التزام دیگران حکم صادر کنه، حتی به فرض تشخیص درست این هیئت، باز هم «عدم احراز» بیمعنیه. قاعدتاً باید «رد صلاحیت» میکردند. الان معنی کارشون اینه که ما ادلهای نداریم که تو التزام عملی نداری ولی به قیافه و کارات هم نمیخوره که التزام داشته باشی، درنتیجه ما فرض رو بر این میگیریم که نداری و اگرچه «رد»ت نمیکنیم ولی از واژهی مندرآوردیِ «عدم احراز» استفاده میکنیم که همون کارکرد رو داره. وزیر کشور گفته وقت نداشتیم و ۳۰درصد از عدماحرازها بخاطر کمبود وقت بررسی بوده. معلمی رو فرض کنید که امتحان بگیره بعد بگه وقت نکردم برگهها رو تصحیح کنم درنتیجه همهتون رو انداختم! من خداروشکر جزو اینا نبودم چون برای عدم احرازم دلیل(!) ارائه کردند.
🔺در گام دوم، با توجه به این تناقضات، به مرجع بعدی یعنی «هیئت نظارت» اعتراض کردم و گفتم اگرچه این عدم احراز اساساً بیمعنیه ولی ادله و نشانههای عدم التزام بنده رو بگید. اگه فعالیتهای رسانهای و اجتماعی ضدفسادی که در این سالها داشتم از نظر فرآیند شما تفسیر به عدمالتزام شده که بهش افتخار میکنم و نوش جونم و اعتراضی ندارم؛ اگه مورد دیگهای هست بگید. پاسخ جالب بود. این مرجع هم زد «عدم احراز صلاحیت»! همین. «پس توضیحاات؟!» هیچ. یعنی نه تنها پاسخ دلیل اون عدم التزام به نظام رو نگرفتم که مجدد صلاحیتم احراز نشد بدون اینکه این بار حتی دلیل و بهونهش رو بفهمم.
🔺نقطهی انتهایی این فرآیند معیوب اینه که شکایتِ هیئت نظارت منصوب شورای نگهبان رو به خود شورا ببریم. در اخبار اومده که از ۲۱هزار داوطلب، صلاحیت ۱۰هزارنفر تأیید نشده و حدود ۹۵۰۰ نفر از اینها در ۳روز گذشته اعتراضشونو ثبت کردن و شوراینگهبان یکماه وقت داره که رسیدگی کنه. اگه شورای ۱۲ نفرهی نگهبان خودش بخواد رأساً به این اعتراضها رسیدگی کنه، با یه دودوتا چارتا؛ اگه در این یکماه دو شیفت و حتی در روزهای تعطیل کار کنه، هیچ دستورکار دیگه و پرتیای هم نداشته باشه، برای بررسی هر داوطلب معترض میتونه حدود «۳دقیقه» وقت بذاره! من هرچقدر فکر کردم دیدم آقای جنتی و ۱۱عضو محترم دیگه، در ۳دقیقه بعیده بتونن حتی گزارش نهادهای امنیتی رو ورق بزنن و باتوجه به اینکه در این فرآیند معیوب اصل بر برائت نیست و اصل بر عدم صلاحیت شهروندان برای نقشآفرینی در ادارهی کشوره، توی ۳دقیقه فقط میشه آدما رو رد کرد. اگر هم شورا بخواد بررسی اعتراضها رو مجدد به هیئت نظارت تفویض کنه (که قانوناً اجازه داره) که دیگه بدتر! قاضی و متشاکی یکی میشن!
🔺دوستان باتجربهتر گفتن باید درخواست بدی و بری حضوری با اعضای شورا مذاکره کنی! یعنی باید از فرآیند بزنی بیرون و از در پشتی وارد فرآیند بشی که خداروشکر من هیچوقت اهلش نبودم. اساساً اگه درخواست جلسه میدادم، باید میرفتم چی میگفتم؟ "به چیزی که نمیدونم چیه اعتراض دارم، لطفا اعتراضم رو بپذیرید؟/ من انقدرا هم که میگن بچهی بدی نیستم و التزام عملی دارم"؟! بعدش چی؟ بر فرض تأیید، یکماه بعد – یعنی دوسههفته مونده به انتخابات – تازه میتونستم وارد فرآیند رقابت بشم. دو سه هفته برای تهران و حومهی چندمیلیون نفری!
🔲 @ArmanGram
◀️ [ادامه متن: در پست بعدی👇]
Telegram
آرشیو
2️⃣پست۲ از ۲
🔺القصه؛ «فرآیند معیوبه؛ کار نمیکنه!» نه که خدایی نکرده فکر کنید برای همه؛ برای برخیها کار میکنه، بد (خوب) هم کار میکنه و این یعنی «معیوب به توانِ۲». نقطه انتهایی این فرآیند معیوب «رأیگیری»ـه. حالا در این اتمسفر، تقلیل «مشارکت» در انتخابات به حضور پای صندوق رأیگیری، بدون اصلاح این فرآیند معیوب و دیگر نقائص کلان سیاسی مرتبط (مثل فقدان تحزب واقعی، بیمعنی بودن مفهوم نمایندگی در جامعه و...)، امری «گریهدار» و دعوت مردم به «مشارکت» در رأیگیری ازسوی رسانههای رسمی و سیاسیون امری «خندهدار» به نظر میرسه. مشارکت سیاسی مثل «لبخند» میمونه. شما نمیتونید با دعوت یا به زور به یکی بگید «بخند»! باید براش یه جوک تعریف کنید که در نتیجهی اون، خودش بطور طبیعی بخنده. «مشارکت کن» بیمعنیه؛ فرآیندهای معیوب رو اصلاح کنید، مردم احساس کنن واقعاً میتونن از مسیر انتخابات و مجلس و...به مطالباتشون برسن، لبخند که نه، قهقههزنان مشارکت میکنند.
🔰پ.ن۱:
دارم حرفای جدیدی میزنم؟ ابداً. هم خودمون هم دیگرانی قبل از ما سالهاست مشابه این حرفا رو درمورد مردمسالاری و انتخابات و شوراینگهبان زدهن. همین نقصها، همین انتقادها، همین نشنیدهشدنها. ما در دنیای مسئلههای حلنشده سالهاست داریم دور خودمون میچرخیم.
🔰پ.ن۲:
با همهی این داستانها؛ چی تو خودم و خودشون و وضعیت دیدم که اساساً پاشدم رفتم برای انتخابات ثبتنام کردم؟ اینو جداگونه درموردش مینویسم سرفرصت. الان درگیر پروژهی مهمتر و جذابتریام: بغل و بو کردنِ آرمانِ ۲۲ روزهم 😍
🔲 @ArmanGram
🔺القصه؛ «فرآیند معیوبه؛ کار نمیکنه!» نه که خدایی نکرده فکر کنید برای همه؛ برای برخیها کار میکنه، بد (خوب) هم کار میکنه و این یعنی «معیوب به توانِ۲». نقطه انتهایی این فرآیند معیوب «رأیگیری»ـه. حالا در این اتمسفر، تقلیل «مشارکت» در انتخابات به حضور پای صندوق رأیگیری، بدون اصلاح این فرآیند معیوب و دیگر نقائص کلان سیاسی مرتبط (مثل فقدان تحزب واقعی، بیمعنی بودن مفهوم نمایندگی در جامعه و...)، امری «گریهدار» و دعوت مردم به «مشارکت» در رأیگیری ازسوی رسانههای رسمی و سیاسیون امری «خندهدار» به نظر میرسه. مشارکت سیاسی مثل «لبخند» میمونه. شما نمیتونید با دعوت یا به زور به یکی بگید «بخند»! باید براش یه جوک تعریف کنید که در نتیجهی اون، خودش بطور طبیعی بخنده. «مشارکت کن» بیمعنیه؛ فرآیندهای معیوب رو اصلاح کنید، مردم احساس کنن واقعاً میتونن از مسیر انتخابات و مجلس و...به مطالباتشون برسن، لبخند که نه، قهقههزنان مشارکت میکنند.
🔰پ.ن۱:
دارم حرفای جدیدی میزنم؟ ابداً. هم خودمون هم دیگرانی قبل از ما سالهاست مشابه این حرفا رو درمورد مردمسالاری و انتخابات و شوراینگهبان زدهن. همین نقصها، همین انتقادها، همین نشنیدهشدنها. ما در دنیای مسئلههای حلنشده سالهاست داریم دور خودمون میچرخیم.
🔰پ.ن۲:
با همهی این داستانها؛ چی تو خودم و خودشون و وضعیت دیدم که اساساً پاشدم رفتم برای انتخابات ثبتنام کردم؟ اینو جداگونه درموردش مینویسم سرفرصت. الان درگیر پروژهی مهمتر و جذابتریام: بغل و بو کردنِ آرمانِ ۲۲ روزهم 😍
🔲 @ArmanGram