گفتارها - ا. منصوری
1.88K subscribers
219 photos
17 videos
39 files
126 links
بگویم [کنون] آنچه گفتن سزد
خــرد خـــام گفـــتارها را پــزد «فردوسی»

گفتارها و یادداشت‌هایی در: فرهنگ و طبیعت؛ فلسفه، شعر و ادب، جامعه
*راه ارتباط: @man46
Download Telegram
🔺ادامه🔺
ب-3) جریانی که آن را «اصلاحیِ محافظه‌کار» می‌نامیم. کنش‌گرانی را که اخیراً با نام «روزنه‌گشایی» در میدان سیاست ظاهر شدند می‌توان نمایندۀ این جریان دانست. این جریان که بر واقع‌نگریِ سیاسی تأکید دارد و بر آن ‌است که نباید سرمایۀ اجتماعی شکنندۀ سیاسی را صرفِ آرمان‌های فاقد امکانِ تحقق کرد، با برجسته‌کردنِ تفاوت بین اصول‌گرایانِ افراطی (از جمله جریان موسوم به پایداری)، با اصول‌گرایانِ میانه‌رو، اقبال به کاندیدای این شقّ دوم را برمی‌گزیند و کلید عبور از وضعیت بحرانی کنونی می‌داند. با این نگاه، باید کمک کرد چهره‌هایی مانند علی‌اکبر صالحی یا علی لاریجانی، سکان اجرایی را به دست بگیرند، تا کشور از خطر به قدرت رسیدنِ افراطیون و پوپولیست‌ها (از احمدی‌نژاد گرفته تا جلیلی و بذرپاش و زاکانی) مصون بماند. آنچه این جریان مغفول می‌گذارد یا سهل می‌انگارد، معضلی بزرگ در حکمرانی سیاسی ایران امروز است که اَمثالِ تاجزاده آن را گوشزد می‌کنند و آن این است: «با قانون اساسی کنونی و رویه‌های موجود، رئیس‌جمهوری فاقد قدرت برای سکانداری حاکمیتی است».
گویی زبان حالِ حکومت چنین است:
ای رأی‌دهندگان در هر انتخابات (شورای شهر، مجلس، ریاست‌جمهوری) یا به گزینه‌های «نزدیک‌تر به گفتمان مسلط» رأی می‌دهید، که در این صورت در مسائل کلیدی کشور مانند سیاست داخلی و خارجی (احزاب، تحریم و برجام، ...) و اقتصاد و توزیع منابع (زمین، مجوز وام، ارز، ...) و اجتماعی و فرهنگی (حجاب، روزنامه، کتاب، سینما، اینترنت، دانشگاه، اقلیت‌های دینی و قومیتی، ...) چنان می‌کنیم که می‌پسندیم؛ و یا به گزینه‌های «غیرنزدیک» رأی می‌دهید که در این صورت به قدری چوب لای چرخ منتخب‌تان می‌گذاریم و به‌وسیلۀ دولت موازی فرهنگ و سیاست و اقتصاد را در می‌نوردیم که اوضاع از آنچه مطلوب‌مان است فاصله نگیرد! باور ندارید؟ به یاد آورید شهرداری را که شکار پرستو شد، یا وزرای خارجه‌ای را که تهدید شدند به دفن با سیمان و تحدید با موشک‌نوشته‌ها!
و چنین است که «انسداد و سردی» وصف صحنۀ سیاست در ایران امروز است. آیا اراده‌ای در ارباب قدرت هست برای قدری تجدید نظر و گشودن دریچه‌ای برای رفع انسداد؟
@ardeshirmansouri
اندکی #سیاست-3

📍پارادوکس تحریم/مشارکت
اردشیر منصوری - 4 تیر 1403

اگر نه از دو منظرِ «حاکمیت» و نیز «براندازان»، بلکه از منظر دو جناحِ اصلاح‌خواه: یعنی الف) «گذرطلبان/ اصلاح‌ساختاری‌ها» و ب) «روزنه-راه‌گشایان»، به این سؤال بنگریم که: شرکت در انتخابات خدمت است یا خیانت؟ به موردی جالب برای اهالی منطق می‌رسیم و اینجا سروکلۀ یک پارادوکس سیاسی آشکار می‌شود.

سؤال دقیقاً این است: آیا (چنانکه طرفداران مشارکت می‌گویند) الف: تحریم صندوق، کمکی است غیرمستقیم به برآمدن امثال جلیلی و قالیباف که کشور را به سوی فلاکت/ تشدید فساد می‌برند، و اگر پزشکیان بیاید فساد کمتر می‌شود و افق برای تغییرات تدریجی باز؛ یا (چنانکه تحریمی‌ها می‌گویند) ب: مشارکت در انتخاباتِ غیررقابتی و ناسالم نوعی مشروعیت‌بخشیدن به ساختار حاکمیتی است که رییس جمهوری در آن کاره‌ای نیست جز تدارکاتچیِ حاکمیتی تمامیت‌خواه-غیردموکراتیک که صندوق را به مکانیزم بیعت تقلیل داده است و حتی به ریاست رسیدن فردی سالم (گیریم پزشکیان) در آن نمی‌تواند به سود آرمان‌های آزادی و عدالتخواهی باشد؟

پاسخی که طرفین، یعنی «گذرطلبان» و «روزنه‌گشایان» به این پرسش می‌دهند، شباهت جالبی دارد با یک پارادوکس مشهور مانده از یونان قدیم:
▫️در آتن دوهزاروپانصد سال پیش، مادری بود و پسری. مادر به پسر می‌گوید: «چرا به مدرسه نمی‌روی؟»
-پسر: در مدرسه یا به من «حقیقت می‌آموزند» یا «دروغ» را. و ای مادر، تو همیشه می‌گفتی «مردم غالباً دروغ می‌پسندند و خدایان حقیقت را». پس چرا به مدرسه بروم که اگر حقیقت بیاموزم مطرود مردم خواهم بود و اگر دروغ بیاموزم مطرود خدایان. پس به مدرسه رفتن درهرحال نتیجه‌ای جز مطرود شدن ندارد و این یعنی حاصل مدرسه جز ضرر نیست.
-مادر: پسرم، فرض کنیم چنین باشد؛ یعنی مردم غالباً دروغ می‌پسندند و خدایان حقیقت را. و مدرسه نیز چنانکه گفتی یا دروغ می‌آموزد یا حقیقت. ازاین‌رو معقول است که به مدرسه بروی؛ چرا که اگر حقیقت بیاموزی خدایان از تو راضی‌اند و اگر دروغ بیاموزی مردم. پس در هر حال نتیجۀ مدرسه جلب رضایت یکی از طرفین است و به‌مدرسه‌رفتن سودمند است.

ماجرای انتخابات ریاست جمهوری در 1403 ایران نیز بی‌شباهت با داستان مادر و پسر یونانی نیست. بازسازیِ دو سوی ماجرای انتخابات ریاست جمهوری پیشِ‌رو چنین است:
🔸زبانِ حال گذرطلبانِ تحریمی: چرا در انتخاباتیِ غیررقابتی در ساختار حاکمیت غیردموکراتیک شرکت کنیم که دو سرش باخت است؟ اگر پزشکیان رأی بیاورد، نظر به اذعان خودش که جز برای اجرای فرامین (برنامه‌های ابلاغی، گرچه اجرای سالم و فسادزدودۀ آن) نیامده؛ مردم را امیدی به تحقق آرمان‌های آزادی در سبک زندگی و عدالت و رفع تبعیض نیست. زیرا که در برنامه‌ها و فرامین، نه تنها ردی از آرمان‌هایی مانند آزادیِ عقیده و بیان و سبک زندگی و حتی حق دادخواهی و محاکمۀ عادلانه در دادرسی‌ها نیست، بلکه بر اساس اخبار قابل اعتنا، اموری مانند «حجاب»، «رفع حصر»، «هسته‌ای» و «رابطه با آمریکا» خط قرمز اعلام شده‌اند، و حتی هیچ نشانی از «باز بودن دست رییس‌جمهوری در انتخاب وزرا» و «عدم مداخلۀ نهادهای نظامی در اقتصاد و فرهنگ» و مانند اینها نیست، و این یعنی باختِ مردم. و اگر پزشکیان رأی نیاورد که باختش آشکار است؛ حاکمیت خواهد گفت در انتخاباتی که همۀ جناح‌ها نامزد داشتند، تغییرخواهان شکست خوردند.

🔹زبان حال روزنه-راه‌گشایان: کار درست مشارکت است؛ چرا که اگر اکثریت بیایند پای صندوق، پزشکیان رأی می‌آورد و نظر به سلامتش جلو بسیاری کژی‌ها را خواهد گرفت و راه برای ورود بهترها (نخبگان سیاسی و اقتصادی و فرهنگی) به قدرت باز می‌شود. اگر هم به هر علت اکثریت نیایند پای صندوق و کسی غیراز پزشکیان به قدرت برسد، گرچه این نتیجه بسیار نامطلوب است، اما باز کار صواب مشارکت است. زیرا به نظر می‌رسد جمهوری اسلامی حالاحالاها سرِ برافتادن ندارد، در این صورت آنها که با صندوق قهر نکردند، امکان فعالیت برای تغییر بلندمدت را چهارچوب همین نظام، بیش از کسانی خواهند داشت که با پذیرش گزینۀ تحریم برای همیشه از ایفای نقش مؤثر در چارچوب این نظام طرد شده‌اند.
👈نتیجه: بد نیست فارغ از التهاب‌های میدانِ سیاست، اهالی تأمل و دقت، محکوم‌کردنِ شتابزدۀ مخالف سیاسی را به تعلیق درآورند و از نزاع‌های انتخاباتی فرصت بسازند برای تمرین تحلیل منطقیِ مواضع گوناگون سیاسی، و گفتگو در عرصۀ عمومی.
@ardeshirmansouri
اندکی#سیاست_4
کمبود شواهد برای عبور از تردید انتخاباتی!
اردشیر منصوری - 6 تیر 1403
شرکت در انتخاباتی سالم، حق مردم است، آنچنانکه خودداری از شرکت در انتخاباتِ فاقدِمعنا. اما آیا آنچه در تبلیغات و مناظره‌های انتخاباتی ریاست‌جمهوری 1403 اظهار شد، برای رفع تردید بسنده است؟

👈ناشنیده‌ها از نامزدها، که می‌توانست شهروندانِ تغییرخواه و جویای «نفس کشیدن» را پای صندوق بیاورد:
▫️در اقتصاد: تقریباً همۀ کاندیداها در ضرورت بهبود معشیت شعار دادند؛ اما نه تنها از «برنامۀ مدون اقتصادی» متناسب با اکنونِ ایران خبری نبود، بلکه از مبارزه با موانع رونق اقتصادی، ازجمله رانت و رشوه و فسادی که مانع از توزیع عادلانۀ منابع است نیز چیزی گفته نشد که بشاید. آیا کسی گفت که چه برخوردی با مسئلۀ معافیت غیرقانونی مالیاتی نهادهایی خواهد داشت که نیمی از اقتصاد کشور را به دست دارند و زیر چتر انواع بنیادهای انقلابی-اسلامی ایجاد شده‌اند؟
▫️در حقوق اجتماعی: در اعلام برائت از ضرب‌وشتمِ شهروندان، شعارها نزدیک به هم بود، اما کسی جرأت داشت به صراحت از جمع‌کردنِ «گشت ارشاد» بگوید؟ گویا همه می‌دانند در چارچوب نظام فعلی رییس‌جمهوری در این باره کاره‌ای نیست! رییس‌کابینه که علی‌القاعده عضو مؤثر شورای امنیت ملی است، حتی اگر خود روزی از نیروهای امنیتی بوده باشد (حسن روحانی) نمی‌تواند زودتر از زمانی که نیروهای ارشد امنیتی صلاح بدانند حتی از ماجرای «اصابت موشکِ خودی به هواپیما» آگاه شود. او حتی «ماجرای گران شدن بنزین» را وقتی می‌فهمد که سیل اعتراض‌-سرکوب راه افتاده است و جان‌ها ستانده شده، چه رسد به آنکه بتواند در آن باره «نظر کارشناسی» را به اجرا در آورد.
▫️سلامت و بهداشت: هیچ یک از نامزدها نگفتند اگر فی‌المثل دوباره پاندمی رخ دهد و تصمیم «کارشناسان» واردکردنِ واکسن از مبدأ مناسب باشد، و ناگهان پیامی صادر شود که نباید واکسن از فلان مبدأ وارد گردد، او چه خواهد کرد.
▫️فضای ارتباطی و اینترنت: تقریباً هیچ نامزدی مدافع فیلترینگ نبود؛ اما تقریباً همگی دراین‌باره ساکت بودند که برای عبور از موانع «شورای فضای مجازی» که وزیر ارتباطات عملاً فقط مجری مصوبات آن نهادِ انتصابی است، چه باید کرد.
▫️سیاست: از میان نامزدها کسی از حق «آزادیِ عقیده و بیان» برای شهروندان و احزاب، و موارد نقض آن، نه تنها در جامعه بلکه حتی در فضاهای آکادمیک و حتی مدرسه‌های علمیه، سخن نگفت. کسی سخنی از حق دادرسی عادلانه برای هزاران معترض دربند (از جمله حق برخورداری از وکیل) و دفاع از «حقوق بشر» آنچنانکه در منشور ملل متحد آمده و ایران هم امضاء‌کنندۀ رسمی آن است، به زبان نیاورد. کسی حتی به اشاره از حق نخبگانِ سیاسی و احزاب قانونی برای نقد و تغییر قانون اساسیِ کشور، به‌منظور دست‌یابی به حقوق اساسیِ بری از ایدئولوژیِ توجیه‌گرِ تبعیض‌های نهادینه‌شده، و نیل به منشور وحدتبخش جامعۀ متکثر ایران سخن بر زبان نراند.

🔹بر این اساس، کدام دریچه برای خوش‌بینی؟ آیا با وجود دولت موازیِ در سایه که حتی خودی‌هایی چون رفسنجانی، لاریجانی و روحانی را برنتابید، باید به مردی سالم، خوش‌قلب و حافظ قرآن و نهج‌البلاغه، اما تکرارکنندۀ ترجیع‌بند تبعیت از فرامین و برنامه‌های ابلاغی، برای رقم‌زدن طرحی نو امید بست؟ کدام نشانه از مواضع نامزدِ عزیزانِ افق‌گشا قرینۀ لازم را در اختیار مردم مردد می‌گذارد تا باز شاهد آن نباشند که وزیر علوم‌شان پس از بیست گزینۀ ردشده، کسی باشد که حتی قدرت نصب مدیران مؤثر وزارتخانۀ متبوع خود را ندارد، چه رسد به تأمین استقلال نهاد علم و آزادی علمی و دانشگاهی. و این که کتاب‌های درسی مدارسش را نهادهای در سایۀ ایدئولوژیک ننویسند. و این که نیروهای سانسورِ قرارگاه‌های پشت پردۀ وازرت فرهنگ و ارشادش ممیزی مهوع کتاب‌ها و مطبوعات و سینمایش را تداوم نبخشند؟
📍 آیا سایۀ انسداد سیاسی موجود که بر سر فضای انتخاباتی سنگینی می‌کند مانعِ عبور از تردید انتخاباتی نیست؟

🔹توصیه- فضای انتخاباتی به‌قدری پیچیده هست که ایجاب کند طرفداران «مشارکت» یا «تحریم» به «استدلال‌های» یکدیگر بیش از «نتیجه» توجه کنند. در فضای پیچیدۀ سیاسیِ ایرانِ امروز بیش از گذشته می‌توان دو دوست را یافت که یکی رأی می‌دهد و دیگری نه. می‌توان در تحول‌خواهی تدریجی توافق داشت در عین اختلاف در این که آیا انتخاب فردی سالم اما فاقد امکانِ ساختاریِ تأثیرگذاری، بیشتر تأمین‌کنندۀ خیر عمومی و منافع بلندمدت ایرانیان است، یا به سود استمرار وضع نابه‌سامان کنونی. شتابزدگی ناستوده دراینجا استفاده از برچسب «خیانت» است؛ چه از سوی تحریمی‌ها علیه رأی‌دهندگان، و چه بالعکس.
@ardeshirmansouri
اندکی #سیاست_5
🌱 ملاحظاتِ پایانی انتخاباتی؛ خلق معنا، بصیرت‌ها
اردشیر منصوری- 7 تیر 1403

با قدردانی از گرامیانی که در این فضای فروبستۀ سیاسی، به قصد اندکی گشایش، در این انتخابات آستین بالا زدند. با وجود «بی‌معناشدنِ نهاد انتخابات» با این «نظارت استصوابی»، هنوز انگیزه‌بخش‌ترین رخداد برای فراخواندن به امر سیاسی «انتخابات» است. با وجود «بی‌معناشدنِ نهاد انتخابات» در شرایطی که «منتصبان و نهادهای غیرانتخابی» در همۀ امور اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دست‌شان گشاده‌تر از نهادهای قانونیِ منتخب است، حتی تردید در قرب و بعد به صندوق، برای گفتگو دربارۀ امر سیاسی فضا می‌سازد. بنابراین‌ جا دارد حتی تحریمیان ‌کلیت صندوق و انتخابات را مسکوت نگذارند. گاه حتی «رأی ندادن» می‌تواند معنایی فراتر از بی‌التفاتی به امر خطیر انتخابات داشته باشد: «اعتراض به مجموعۀ روندهایی که صندوق را از کارکرد اصیل انداخته است». روی دیگرِ سکۀ صندوقی که برقدرتان آن را به سازوکار «بیعت» تقلیل داده‌اند، این است که بی‌قدرتان آن را به مکانیزم نقد و اعتراض خشونت‌پرهیز تبدیل کنند.
و اما
💢 بصیرت‌های این انتخابات

▫️ الف) بصیرت‌هایی برای حاکمان:
1-اگر نامزدی همچون پزشکیان رأی بیاورد، حکومت می‌تواند درکی از سر بصارت از خود نشان دهد: یکی این که بفهمد معنایی را که در بسیاری آراء سلبی به این نامزد محترم هست، یعنی «نه» به تحریم، فساد، تبعیض و تحمیل یک سبک زندگیِ خاص متعصبانه و غیرروادارانه؛ و دوم بپرهیزد از چوب‌انداختن لای چرخ رییس‌جمهوری که به مدد اصلاح‌طلبان و قشری معترض از مردم روی کار آمد. کاش حکومت، واقعاً چنانکه عزیزان روزنه‌گشا با آن خوش‌بینی پای کار انتخابات آمدند، «صدای تحول‌خواهی مردم» را تا دیرتر نشده بشنود و از برآمدنِ یک نیروی متمایل به تغییر و اصلاح نهراسد.
2- اگر به هر دلیل اکثریت پای کار نیامدند و کسی جز پزشکیان مقیم پاستور شد، آقایان مست غرور نشوند و روی‌کار آمدن نیروی نزدیک‌تر به خود، بدون رأی اکثریتِ معترض را حماسه تلقی نکنند. کاش حکومت از تجربۀ سیاسیِ تاریخ بشریت درس بگیرد که همواره در «حکمرانی یک‌دست»، و در جناح‌هایی که با فرآیندهای غیررقابتی به قدرت می‌رسند امکان رخنۀ فساد بیشتر است. کاش فهمیده شود که خشونت و سرکوب، به رغم ظاهرِ اقتدارآور، موریانۀ مخربِ ستون‌های حاکمیت‌اند نه نیروی ثبات و دوام بلندمدت.

▫️ب)
بصیرت‌هایی برای عزیزان جریان اصلاحی:
1- اگر نامزد منتخب‌شان (جناب پزشکیان) روی کار آمد؛ باید آمادۀ جهادی در سه جبهۀ بسیار دشوار باشند: اول، جبهۀ «سهم‌خواهی» خودی‌هایی که هرگز در هیچ جریان سیاسی کم نیستند؛ دوم، جبهۀ «اقتدارگرایانی» که سنگ‌اندازی به منتخب منتسب به اصلاح‌خواهی را رسالت خود می‌دانند؛ سوم، جبهۀ «رشدنایافتگی مزمن فرهنگی» که به سبب تسلط قرن‌ها فرهنگِ سیاسی استبدادی و (به قول مرحوم رضاقلی) اقتصادسیاسیِ غارتی-غنیمتی در این سرزمین ریشه‌دوانده است.
با نگاه‌های غیرمتساهل، غیرتکثرگرا، غیرعلمی، و ایدئولوژی‌زده که حتی در جریان موسوم به اصلاحات نشانه‌های آن هست، امکانی برای پیروزی در این جبهه متصور نیست. دوستان بدانند اگر برای مثال وزیر آموزش‌وپروش‌شان از وزیران این وزارت در دوران خاتمی قوی‌تر نباشد، باخته‌اند. همچنین اگر وزیر خارجه‌شان گرچه به قوتِ وزیر خارجۀ روحانی در تسلط به زبان دیپلماسی بین‌المللی باشد، بسیار نیازمند پرورش بینش و مهارت است تا در بزنگاه‌های موضع‌گیری‌های حساس، ضرورت‌های جلب حمایت «هستۀ سخت قدرت» او را به ورطۀ لاپوشانیِ ستم و سفیدشویی سرکوب متمایل نکند. کیست که نداند حفظ تعادل در راه باریک سیاست در ایران چه اندازه دشوار است.
به زبان پزشکیان و ظریفِ مأنوس به آموزه‌های دینی-عربی، عرض می‌شود: چه نیکو است در صورت وصول به قدرت؛ در هنگامه‌هایی مانند «ربوده/کورشدن معترضان»، «استیصال خانواده‌های ایشان» و یا مشاهدۀ دست‌درازی باندهای قدرت به طبیعت و منابع ملی، عزیزان، این سرخط‌های نهج‌البلاغۀ محبوب‌شان را به یاد آورند: «فی تغلب الاحوال عُلِم جواهر الرجال» و «من ضاق علیه العدل فالجور علیه اضیق».
2- اما اگر نامزد منظورشان روی کار نیامد، جا دارد به تجدیدنظری جدی بیندیشند: تجدیدنظر در ارتباط با طیف گستردۀ نخبگان فکری، از منتقدان سرشناسی که عادت به طاووسی ندارند، تا جوانان دانشور گمنامی که جدی گرفته نشده‌اند. دریابند که کار سیاسی نباید فقط به برهۀ حساس صندوق گره بخورد. بپذیرند که در شأن یک جناح سیاسی نیست که بی‌برنامگی در اقتصاد و سیاست را به «تصادف پیش‌نشدۀ هلی‌کوپتر یک رییس» گره بزند. برای مصونیت از غافلگیری در برهه‌های رقابت‌های نفس‌گیر سیاسی و توانِ بسیج نیروی رأی مردم در ایرانِ ملتهب و مستعدِ گذار پیچیده، به ارتقاء نگرش معنادار در رهبران جریان‌های سیاسی و نیز ترمیم مناسب تشکیلاتی نیاز است.
@ardeshirmansouri
برای مرحلۀ اول انتخابات
سه گفت‌وشنود انتخاباتی (طنز آمیخته با جِدّ)
اردشیر
منصوری - 10 تیر 1403

1️⃣ ا
🚺دکتر خوش‌خیالیان: حمد و سپاس خدای رحمان را. دیدید می‌گفتید «بابا اینها نام هر کس را که بخواهند از صندوق در می‌آورند»! اگر وضع نظام آن قدر بد بود که شما می‌گفتید؛ چهار- پنج تا می‌گذاشتند روی رأی «جلیلی» و او را برندۀ دور اول انتخاب می‌کردند...
🚼مهندس بدبینیان: چقدر تو ساده‌ای. خب، اینها از 88 درس گرفته‌اند. او خلاف بزرگه را نخواستند دور اول انجام بدهند. از کجا معلوم ایت کار را نگذاشتند برای مرحلۀ دوم؟ البته از نظر ما که کلاً، چه جلیلی و چه پزشکیان، نظام کسی را به پاستور می‌فرسته که ضامن بقای خودش باشه.
🚹شهروند حیرانیان: عجب روزگاری شده؟ نمی‌شه که در شش‌وبشِ دور دوم بمونیم که اگه اثبات شد تخلفی در کار نیست اون وقت تصمیم بگیریم برای رأی دادن یا ندادن. یعنی رأی مردم خوانده می‌شه؟ کسی هست دربارۀ مکانیزم‌های تخلف/تقلب/ سلامت انتخابات در ایران اطلاعاتی درستی به مردم بده؟

2️⃣اا
🚼مهندس بدبینیان: خلاصه گفته باشم، هر وقت وسوسه شدین برین رأی بدین یادتون باشه حتی اگر تقلب نکنند، و پزشکیان از صندوق در بیاد، چه تضمینی هست که دولت سایۀ جلیلیون که حالا دیگه یک پشتوانۀ 9 میلیونی هم دارند و این بار نسبت به قبل احساس قوت بیشتری خواهند کرد، چوب لای چرخ دولت پزشکیان نگذارند و بلای آبان 98 را که به سر دولت روحانی و مردم معترض آورده بودند تکرار نکنند؟ مگر چند بار باید از یک سوراخ گزیده شد؟ بپرهیزید از خطای شناختیِ سوگیریِ خوش‌بینانه‌نگری!
🚺دکتر خوش‌خیالیان: خوبه که آدم یک مختصر عقلانیتی را برای مخالفش در نظر بگیره. از کجا معلوم که نظام حتی برای حفظ خودش هم که شده، از سه سال به قهقرا رفتنِ مملکت در دولت رییسی درس نگرفته باشه و جلوی تندروی‌ها را نگیره؟ اینهایی که در برابر دشمن خارجی آمادۀ نرمش قهرمانانه هستند، شاید حالا که یک «نه»ی بی‌سابقۀ 60 درصدی دریافت کردند، آمادۀ نرمش قهرمانانۀ داخلی هم باشند! چرا باید فرصت را از دست داد؟ گاهی وقت‌ها این قدر بدبینی نشانۀ تعمیم ناروا و مغالطۀ استقراء ناقصه!
🚹شهروند حیرانیان: عجب وضعیتی! یعنی ممکنه عقلانیتی در حاکمیت پیدا شده باشه و دست از لجبازی با مردم ورداره و اجازه بده بد یا خوب یک دولت منتخب مردم یه چهار/هشت سال بدون ترس از نهادهای غیرانتخابی آنچه در چنته داره برای یک زندگی معمولی نشون بده؟ پس چرا هیچ نشانه‌ای در کار نیست؟ چرا همچنان صدر اخبار شنبۀ اعلامِ نتایج «پناه بردنِ حاکمیت به محافظان حرم» بود، به جای چیزی از جنس «صدای "نه" شما را شنیدیم». مثلاً پذیرش نمایندگان قشرهای آسیب‌دیده از فقر (کارگران و معلمان از معیشت حداقلی بازمانده) یا خانوادۀ معترضانِ جفا دیده؛ یا حداقل خانوادۀ ایثارگران نابراندازِ اما منتقد، که در عین پایبندی به مبانی ایدئولوژیک نظام، به حکمرانیِ بد معترض‌اند.

3️⃣ااا
🚺دکتر خوش‌بینیان: خلاصه یادتون باشه در سوئیس زندگی نمی‌کنیم. از ما گفتن بود، اگر قهر کردید و احمدی‌نژادیسم دوم روی کار آمد و مملکت را به فنا داد؛ نگید نگفته بودید.
🚼مهندس بدبینیان: عجیب است که نمی‌خواهید از بلای هر 9 روز یک بحران دولت دوم خاتمی و دولت دوم روحانی پند بگیرید و دوباره به سیستم اعتماد می‌کنید؟ از ما گفتن، اگر جلوی جدی شدن «نه»ی معنی‌دار مردم را گرفتید و مانع از تغییر بزرگ شدید و دوباره «گشت ارشاد» و «تداوم تحریم» پیش آمد و مردم برای همیشه از اسم «اصلاح» با هر پسوندی (طلبی/خواهی/گری/...) بیزار شدند، نگید نگفته بودیم.
🚹شهروند حیرانیان: جنابان دکتر و مهندس؛ بفرمایید چه کنیم؟ اگه رأی ندیم، فردا همۀ بدبختی‌های ناکارآمدی محصول تکرار احمدی‌نژادیسم جدید، را می‌کوبید بر فرق ما. اگر رأی بدهیم و جلیلیون با فعال کردنِ ماشۀ «دولت در سایه» مانع رفع تحریم شدند یا از دیواری بالا رفتند و حصار دور مملکت را بلندتر کردند، آن وقت پزشکیانیون سالمِ اما بی‌قدرت، برای حفظ کیان اسلام، استراتژی «بیست‌وپنج سال سکوت مولا» را در پیش بگیرند چه خاکی بر سر مبارک‌مان بریزیم؟

و این گفت‌وشنود همچنان ادامه دارد... زنده‌باد گفتگو
#سیاست
@ardeshirmansouri
⭕️ در شرح دشواری یک تصمیم - بخش یک
(برای تردید در برزخ دو مرحلۀ یک انتخابات)
اردشیر منصوری – 11 تیر 1403

1- یادآوری یک قاعده: در شرایط پیچیده، تصمیم همواره بر محور «هزینه-فایده» گرفته می‌شود. بعید است بتوان عملی نشان داد که «صد» فایده داشته باشد و «صفر» هزینه (البته عکسش ممکن است؛ می‌توان «صد» هزینه داد با «صفر» فایده). پس باید از خیالِ فایدۀ مطلق و به‌کلی فارغ از هزینه بیرون آمد.

2- پرسش از موقعیت کنونی. آیا ممکن است رأی به پزشکیان، برای حکومتی که معترضان قبولش ندارند، مشروعیت بیاورد، که این برای معترضان و منتقدان «هزینه» محسوب می‌شود؟ - بله.
اما آیا از این «بله» نتیجه می‌شود که منتقدان حکومت باید در هر شرایطی از رأی بپرهیزند؟ - پاسخ: نه لزوماً.
باید دید در ازای پرداخت این «هزینه» چه مقدار «فایده» ممکن است نصیب رأی‌دهندگان شود، یا در صورت خودداری از رأی چه هزینه‌های گزافی ممکن است تحمیل گردد.
دشواری کار اینجاست که نمی‌توان چندان با عدد نشان داد درصدِ مشروعیتی که نظامِ منقودًالیه از یک رأی به پزشکیان دریافت می‌کند چقدر است و میزانِ فایده‌ای که با روی‌کارآمدنِ او نصیب مردم معترض و دادخواه می‌شود چقدر. یا از آن سو، نمی‌توان با دقیقاً نشان داد میزان ضرر ناشی از برآمدن جلیلی (متأثر از رأی‌ندادن به پزشکیان) چقدر است و میزان مشروعیت‌زدایی از نظام منقودً‌الیه که لابد برای منتقدان-معترضان «فایده» تلقی می‌شود چقدر.
▫️ خب، چه باید کرد؟ یک کار مهم: رصد و گفتگو.
در پرتو مشورت و گفتگوی منطقی بتوان تصمیمی با سنجیدگی بیشتر، و اگرچه نه به‌کلی مبری از خطا گرفت.

3- تحلیل وضعیت. در هشتم تیر 1403 یک رویداد ترکیبی بروز کرد: «60درصد "نه"ی اعتراضی به نظامِ مورد انتقاد به‌علاوۀ جلوانداختن پزشکیان (گزینه‌ای که بر اساس قرائن غیرقابل انکار به «معترضان» نزدیک‌تر است، گرچه در میزان این نزدیکی می‌توان بحث کرد). بر این اساس اکنون چه باید کرد؟
3-1) این قدر معلوم است که: اگر تردیدیان به قصد صیانت از «نه»ی مهم و ارزشمند خود به میدان نیایند، با سرریز شدن حداقل دوسوم رأی قالیباف به سبد جلیلی، ایران در چهار تا هشت سال آینده دورانی شبیه فاجعۀ احمدی‌نژاد (حال یا کمی بدتر یا کمی بهتر) را شاهد خواهد بود.
👈 در این وضعیت، منتقدانِ تحریمی باید به این سؤال پاسخ دهند که نظر به عزم و انسجام نظام مستقر برای سرکوب، در صورت برآمدنِ دولت جلیلی، «نه» خود را چگونه حفظ و اثربخش خواهند کرد.
3-2) اما اگر بخشی از تردیدیان، (شاید حدود دو ملیون)، به سود پزشکیان به میدان بیایند، و پزشکیان روانۀ پاستور شود، البته اولین سودبرنده حاکمیت است (شک نیست که حکومت با پزشکیان نفسی تازه خواهد کرد) اما آیا منتقدان-معترضان نیز نفس تازه نخواهند کرد برای ادامۀ مبارزۀ دادخواهانه و کسب حقوق ضایع شده؟ آیا با فرض آدم‌هایی متفاوت با گزینه‌های دولت مفروض جلیلی در دولت پزشکیان، جامعۀ مدنی ایران قوی‌تر نخواهد شد برای فرهنگ‌سازی و زمینه‌سازیِ تحول از فرهنگ استبدادی به دموکراسی؟ سؤال به‌جدّ گشوده است و پاسخ آنی (آری یا نه) به آن آسان نیست.
👈آنچه باید مشوّقان رأی به پزشکیان بدان پاسخ دهند: اگر با وجود ریاست پزشکیان همچنان دولت در سایه تمایلاتِ جبهۀ جلیلی را بر دولت پزشکیان تحمیل کرد و فلاکتِ تحریم و فیلتر و رانت و فساد (گیریم به خلاف خواست قلبی دولت پاکدست پزشکیان) ادامه یافت، آنها چه پاسخی به مردم خواهند داد؟

4- چاره چیست؟ برای ما که دست‌مان از جناب پزشکیان و حلقۀ اصلی ستادش کوتاه است، تعقیب مناظره‌ها و بیانیه‌ها در روزهای پیش‌ِرو، و گفتگو با دوستانِ منطقی و منصف دربارۀ ردیابی نشانه‌های زیر در موضع‌گیری‌ها ممکن است.
به گمانم اگر بتوان به صداقت پزشکیان به‌قدر معقول اعتماد کرد، آنگاه چنانچه در وعده‌هایش نشان‌های زیر مشاهده شود، می‌توان «رأی دادن» در مرحلۀ دوم را چندان ناصواب ندانست.
👈نکته: پیداست که سقف انتظارات تحول‌خواهان بسی بیش از این است، و اینها که در پایین فهرست می‌شود مطالبات حداقلی برای دوران گذار از وضعیت انسداد است.
🔻ادامه🔻
🔺ادامه🔺
دشواریِ یک تصمیم - بخش دو
... بر اساس آنچه گفته شد، حال ببینیم مشاهدۀ چه نشانه‌ها و شاخص‌ها می‌تواند در تصمیم دخیل باشد.
5- شاخص‌ها و نشانه‌های قابل رصد:
5-1) زنان؛ اگرچه پوشش مطلوب پزشکیان به عنوان یک شخص ممکن است بیش از آن چیزی باشد که طبقاتی از جامعه و طیف وسیعی از نسل جدید می‌پسندد، اما به عنوان یک رییس‌جمهوری باید بتواند در برابر تحمیل حجاب با ضرب و شتم و مصادرۀ پول و ماشین مردم بایستد. می‌توان از او پذیرفت که بگوید «پوشش» تابع عرف است و پیشنهاد ارشادی-ترویجی در تعیین حدود آن در صلاحیت نهادهای تعلیم‌تربیت و متخصصان امور اجتماعی و اخلاقی، و نه نیروهای مسلح و نظامی و شبه‌نظامی؛ و نقض حقوق شهروندان را خلاف عقل و به زیان دین و ملت می‌داند و با همۀ توان در برابر آن می‌ایستد.

5-2) فسادستیزی؛ به عنوان رییس جمهوری، خود را مسئول عالیِ رصد روندهای شومِ: رشوه و رانت و باندبازی در نظام اداری و مالی کشور بداند و در حد اختیارات و مسئولیت‌های قانونی در برابر این پدیده بایستد. وعده دهد از همۀ توان موجود، از کارشناسان و متخصصان اخلاق حرفه‌ای کشور تا وزارت دادگستری و وزارت اطلاعات و دیگر دستگاه‌های مرتبط برای برخورد با آن استفاده ‌کند.

5-3) حق اطلاع و ارتباط (اینترنت)؛ مظهر بارز تضییع حق شهروندان اکنون پدیدۀ عجیب فیلترینگ از یک سو و فروش فسادآمیز فیلترشکن از سوی دیگر است. بگوید چگونه می‌خواهد با این پدیده که متکی به مافیاهای مستظهر به باندهای قدرت و ثروت است بایستد.

5-4) محیط زیست. به گونه‌های مختلفی همچون زمین‌خواری و تجاوز به حریم‌های رود، دریا، کوه و جنگل، تا توسعۀ نسنجیدۀ شهری و روستایی اکوسیستم ایران را به مرز فروپاشی نزدیک کرده‌اند. اولویتِ مطالعات تاب‌آوری زیست‌محیطی به عنوان شرط لازم همۀ برنامه‌های توسعه باید از ارزش‌های بنیادین نامزدی باشد که با شعار نجات ایران به میدان آمده است.

5-5) نهاد علم/ سرمایۀ علمی. در کنارِ بحران‌های مستقیم اقتصادی (تورم و استغال و تولید، ...)، مسئلۀ فرارمغزها و انزوا و یأس نخبگان علمی از بنیادی‌ترین تهدیدهای ایران امروز است که در اثر حکمرانی بد در سال‌های اخیر بروز کرده. همچنین نقض «آزادی آکادمیک» و «استقلال دانشگاهی»، مهم‌ترین نهاد پیش‌برندۀ جوامع جدید (نهاد علم) را در ایران فلج کرده است. باید دید آیا پزشکیان که خود عضو جامعۀ دانشگاهی کشور است، این بار به عنوان مقام عالی مدیریت اجرایی کشور، اولاً برای برگرداندنِ حثیتِ علمی و حفظ آزادی و استقلال نهاد علم، و ثانیاً برای احقاقِ حقوق صدها استاد و دانشجوی محروم شده از فعالیت علمی و دانشگاهی، چقدر حساسیت و عزم دارد؟

🌱 کاملاً قابل درک است که تحول‌طلبان بدون دریافت نشانه‌های قوی دربارۀ این شاخص‌ها نخواهند بار دیگر ریسک‌کنند و وارد بازی مشروعیت‌بخشی بدون دست‌آورد شوند. اما در صورت دریافت این نشانه‌ها در اظهارات و وعده‌های پزشکیان، که به واقع خواسته‌هایی افراطی نیستند و از جنس اصلاح تدریجی روندها برای بقای جامعۀ ایرانی در یک وضعیت بحرانی است، تصمیم برای تقرب به صندوق می‌تواند کمتر از حالتِ سکوت و مشاهدۀ استقرار جلیلی در پاستور پشیمانی بعدی داشته باشد.

با احترام به جایگاه تردید و درنگ و گفتگوی بیشتر

@ardeshirmansouri
بازنمایی‌های عاشورا
A.Mansouri-1403
⚡️فایل صوتی
🌱بازنمایی‌های عاشورا و پیامدهای فرهنگی-اخلاقی آن🌱
▫️سخنران: اردشیر منصوری
▪️اراک؛ تیرماه 1403، به لطف خانوادۀ محترم معتمدی

-آیا بازآفرینی‌های واقعۀ عاشورا می‌تواند برای جامعۀ ایرانی امروز، که روند سکولارشدن را تجربه می‌کند، همچنان کارکرد فرهنگی داشته باشد؟
-بهره‌گیری از "نظریه‌های اخلاقی" اندیشمندانی چون زگزبسکی و نیز نیبر، برای تدارک مبانی نظری فهم بازآفرینی‌های میراث‌های به‌جامانده از سنن و مناسک آیینی، در خدمت اخلاق و فرهنگ.
@ardeshirmansouri
📌 سروش مولانا با همکاری خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار می‌کند:

مولانا؛ رسول آفتاب
بخش اول: مولانا و قوم ناهموار
بخش دوم: نگاه آفتاب؛ آغازی دوباره
با حضور و سخنرانی:
محمدنوید بازرگان- اردشیر منصوری-امیر مازیار

شنبه ۶ مردادماه ۱۴۰۳
ساعت ۱۷ تا ۱۹
خانه اندیشمندان علوم انسانی


💢حضور برای عموم آزاد و رایگان است.
لطفا به دوستان خود اطلاع‌رسانی کنید.

#سروش_مولانا
#خانه_اندیشمندان_علوم_انسانی

@sorooshemewlana
@iranianhht
@sokhanranihaa
@sokhanranihaa
🔊فایل صوتی

مرزهای اخلاقی در قانون‌گذاری
👤 گفتگوی
#اردشیر_منصوری
عضو هیأت مدیره انجمن ایرانی اخلاق در علوم و فناوری
مدرس دانشگاه

#یاسر_روستایی حسین‌آبادی
عضو هیأت علمی دانشگاه

به همت انجمن علمی ایرانی حقوق اساسی
با همکاری موسسه فرهنگی صدانت

📎 برای مشاهده فیلم این جلسه این‌جا کلیک کنید


.
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @ardeshirmansouri
🆑 #کانال‌سخنرانی‌ها
🌹
🗻قلۀ پیرزن کلوم- خط‌الرأس مهرچال- تیرماه ۱۴۰۳

🌨 شوق‌آور است مشاهدۀ برفچال‌های مانده از زمستانِ گذشته، در چند قدمی قله‌ای بالای 3800 متر، در دل تابستانی داغ؛ و آن خطِ نقاب‌‌برفیِ جا خوش‌کرده بر ستیغ.

🍃تحمل‌پذیر می‌کند زندگی را (رنج‌های ناشی از سیاست بیمار، توسعۀ نامتوازن، تخریب طبیعت، و جامعۀ رنجور از تبعیض و تنش را)، تن سپردن به گردبادک‌های متناوبِ مخصوص قله و تیغه‌های آن بالاها.

🌿قدردانستنی است، این که در حاشیۀ تهرانِ التهاب و ازدحام، می‌توان در بازۀ میان صدر و ذیل یک روز، به خلوت کوهستانی پناه برد و خانۀخاطر از غبار ملال تکاند.
@ardeshirmansouri
📌سلسله‌نشست‌های "با من بخوان"
عنوان رویدادهایی‌ست که نخستین پنحشنبه‌ی هر ماه با مشارکت سروش مولانا و دارالاکرام در عظیمیه کرج برگزار خواهد شد.
با لمس پوستر می‌توانید عناوین و اساتید ارائه دهنده را ملاحظه فرمایید.

💢علاقمندان برای ثبت‌نام در هر یک از نشست‌ها می‌توانند به شناسه @sorooshemowlana از طریق تلگرام پیام ارسال کنند.

#سروش_مولانا
#دارالاکرام
#دوستی

@sorooshemewlana
Forwarded from خانه‌ آشنا
💠💠
فسانه تحقیق: حافظ
اردشیر منصوری

سه‌شنبه‌ها ۳، ۱۰ و ۱۷ مهر
ساعت ۱۷

دربارۀ حافظ تا کنون فهم‌های بسیار متنوع عرضه شده و همچنان خواهد شد. در سه نشستِ پیش‌رو از زنجیرۀ «فسانۀ تحقیق» که به حافظ اختصاص می‌یابد، ممکن است نکاتی شاذ بازگفته شود. پس، شکیبایی در مواجهه با نکاتِ نامعمول، تأمل، سکوت و درنگی بیش از معمول، شرط همراهی با دوره است. این دوره برای دوستانی قابل استفاده خواهد بود که با اهم دیدگاه‌های تا کنون ارائه شده دربارۀ حافظ، از جمله کسروی و شاملو و حصوری، تا زرین‌کوب و خرمشاهی و آشوری آشنایی داشته‌اند و از خوانش نقادانۀ متن استقبال می‌کنند.

شرایط شرکت در دوره:
۱. به همراه داشتن یک جلد دیوان حافظ: فقط یکی از سه نسخۀ:  قزوینی-غنی،  خانلری،  نیساری (کتاب کاغذی با چاپ معتبر)

۲. حضور در محل کلاس: ۱۰ دقیقه پیش از زمان شروع. با پوزش؛ از پذیرش دوستان، پس از شروع کلاس معذوریم.

ثبت‌نام:

https://khanehashena.com/myevents/hafez-2/


☎️ ۲۲۲۲۲۳۰۰
📞 ۰۹۲۱۳۰۱۹۰۱۹
@Khaneashena

🏡 میرداماد، مصدق جنوبی، کوچه تابان ، پلاک ۱۱، واحد ۲، موسسه فرهنگی «خانۀ آشنا»

صفحۀ اینستاگرام خانۀ آشنا:
instagram.com/khanehashena
خیام، مولوی، اگزیستانس
A. Mansouri/05-1403
⚡️فایل صوتی
▫️درآمدی بر دغدغه‌های اگزیستانس در خیام و مولوی

✔️سخنران: اردشیر منصوری
به میزبانیِ گروه فرهنگیِ سقراط
- مرداد 1403

لینک ارائۀ کامل (سخنرانی+پرسش و پاسخ) صوتی-تصویری در محیط یوتیوب:
https://www.youtube.com/watch?v=ocaP85UdLKs

@ardeshirmansouri
📝 درنگی دیگرگونه در نسبتِ دین و اخلاق
(در نجوایی با آن اسطورۀ دلسوختۀ)
اردشیر منصوری
۵ مهر ۱۴۰۳

علی شریعتی، آن که در دلبری از ما نوجوانان آخرِ دهۀ پنجاه بی‌رقیب بود، آن با خوانش سنتی-فقیهانه از دین مخالف، اما دل‌داده به خوانشی آزاد و عرفانی از دین. آن گشاده‌دستانه تصرف‌کننده در اندیشۀ غربیان، از مارکس و هایدگر گرفته تا داستایوسکی و دیگران، اما گاه مغفول‌گذارندۀ دقایق آراء آنان. آن خسته از خوانش شریعت‌مدارانه از دین، اما داعیه‌دار خوانشی رهایی‌بخش از آن. آن مایل به تلفیقِ ابوذر با فانون، و حسین با مارکس و مولوی و اقبال با کرکه‌گور و سارتر، یک بار هم جمله‌ای از رمان‌نویسِ معترضِ روس چشمش را عمیقاً گرفته بود. جذابیت ایدۀ داستایوفسکی دربارۀ «خداباوری به مثابۀ بنیانِ اخلاق و رهایی» چنان برایش گیرا بود که چونان گزیده‌ای وحیانی و مقدس تلقی‌اش کرد و از دلبستگی‌اش به آن ایده، در قالب یک دعا رونمایی کرد:
«خدایا: این آیه را که بر زبان داستایوسکی رانده‌ای، بر دلهای روشنفکران فرود آر که: "اگر خدا نباشد، همه چیز مجاز است". جهان فاقد معنی، و زندگی فاقد هدف، و انسان پوچ است، و انسانِ فاقدِ معنی، فاقد مسئولیت نیز هست.» [علی شریعتی، فلسفۀ نیایش]

سال‌ها گذشت بر ما تا از اسطورۀ شریعتی فرا رویم. اما این سابقاً اسطوره، به‌کلی رخ در نقاب فراموشی پنهان نکرده است؛ و هم امروز نیز وقتی می‌خواهیم مجالی برای فوَران اعتراض‌های ذهن خسته از نگرش‌های ایدئولوژی- مذهبی بیابیم، شریعتی آن کسی است که گرچه به عتاب و اعتراض، فرا می‌خوانیمش تا به شکوِه بازگوییم:
کجایی ای مرد، تا ببینی آیه‌ای ناسخ آمده است برای نسخ آن آیه که از داستایوفسکی از تو دلبری کرده بود.
🌱 آیۀ ناسخ این است:
«اگر خدا باشد، همه چیز مجاز است»!

ای برادر! کجایی تا ببینی تنها به نام «او» است که می‌توان «تقیه» کرد، زبان به «مباهته» گشود، خطی قاطع بین «مؤمن» و «کافر» کشید و با برچسب «محارب» و «باغی» و «اصحاب فتنه»، یا «تائب» یا «بصیر»؛ جان ستاند یا حبس کرد یا عفو کرد یا به صدر نشاند.
امروز در این کویری که تو، برای رهایی انسان، به نهضتی در آن، امید بسته بودی، کافی است یک معادله حل شود.
معادله‌ای که یک طرفش این آیات الهی باشد:
1) إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ مَا يُرِيدُ (مائده-1)
2) لَا يُسْأَلُ عَمَّا يَفْعَلُ وَهُمْ يُسْأَلُونَ (انبیا-23)
3) إِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ (حج- 18)
و طرف دیگرِ معادله این ادعای اهل ایمان که: نائبانِ پیامبر و جانشینانش، مصادیق «خليفة الله» بر روی زمین‌اند. بماند آن که تعبیر «خلیفة الله» هرگز در قرآن نیامده است، اما حضور قرائن و مفردات این ترکیب در قرآن، جوازی شده است برای برساخت این تعبیر. و چنین است که با فهمی از «خدا» و انتصاب به «او» همه چیز مجاز شده است.

ای کویری‌مردِ دلسوخته، ای زبانِ زینبِ علی در کام، ای که همواره نگرانِ به مسلخ رفتن حقیقت به وسیلۀ مصلحت بودی، اینک «اخلاق» را در مسلخِ «امر الوهی» ببین.


@ardeshirmansouri