گفتارها - ا. منصوری
1.88K subscribers
219 photos
17 videos
39 files
126 links
بگویم [کنون] آنچه گفتن سزد
خــرد خـــام گفـــتارها را پــزد «فردوسی»

گفتارها و یادداشت‌هایی در: فرهنگ و طبیعت؛ فلسفه، شعر و ادب، جامعه
*راه ارتباط: @man46
Download Telegram
📍نظارت استصوابی، جنگ هشت ساله، سواد سیاسی❗️

دیشب جواد اطاعت (استاد علوم سیاسی و نمایندۀ پیشین مجلس) جمله‌ای گفت بدین مضمون:
خسارتی که شورای نگهبان با «نظارت استصوابی» به ایران وارد کرد، بیش از خسارات جنگ هشت‌سالۀ ایران-عراق بود!
=>شنبه، 7 بهمن 402، برنامۀ "شیوه" شبکۀ چهار سیما (ویژۀ انتخابات)
عبارت به همین کوتاهی بود، اما در اوج اهمیت.
با پرهیز از مبالغه در دلالات این گزاره، به گمانم این سخن دکتر اطاعت بسیار درخور درنگ است و گفتگو بین جناح‌های سیاسی و نیز آحاد شهروندان با محوریت این جمله، برای عبور ایران از این وضعیت انسدادی که در آن قرار داریم مهم و اثربخش است.
براستی چرا «نظارت استصوابی» ممکن است این اندازه خسارت‌بار باشد؟
کلیدواژه‌هایی که در پاسخ به این سؤال می‌توان فهرست کرد، مفاهیم مهم اندیشۀ سیاسی‌اند و آگاهی از جوانب اینها می‌تواند شاخصی برای سنجش سواد سیاسی یک جامعه باشد:
1- نقش نظارت استصوابی در یکدست‌سازی حاکمیت. یکدست‌سازی یا به تعبیر یکی از روحانیانِ مشتغل در نهادهای نظامی-امنیتی: «خالص‌سازیِ نظام»، یعنی بازگشت یک جامعه به روزگارانِ پیشامدرن؛ مانند بلایی که پهلوی دوم با تک‌حزبی کردن ایران (محوریت حزب رستاخیز) در یک دهۀ پیش از انقلاب 57 به سر ایران آورد، و موجبات سقوط خودش و نیز عقب‌روی جامعه را فراهم کرد.
2- نظارت استصوابی و آمریت غیردموکراتیک. اینکه یک جمع 10-12 نفر از یک طیف سیاسیِ خاص، صلاح ببینند که چه کسانی از یک جمعیت هشتاد میلیونی صلاحیت دارند در معرض انتخاب مردم قرار گیرند، بی‌شبهه پس‌روی از یک جمهوریتِ حتی نیم‌بند به حاکمیت الیگارشیک و حتی فردی است.
3-نظارت استصوابی و نهادینه کردن یأس و افسردگی سیاسی. حذف نخبگان از کلیدی‌ترین موقعیت‌های تقنین و اجرا، به این دلیل که آن نخبه با گفتمان مستقر همصدا نیست، یا در نقد سیاست‌های جاری بیانِ شفاف دارد؛ حتی از جمله این که با احترامات فائقه از مقامات عالی کشور در گفتگوهای رسمی یاد نمی‌کند، یا منتقد دخالت نیروهای نظامی در همۀ عرصه‌های سیاست و اقتصاد و فرهنگ و قضا است، نتیجه‌ای جز انسداد سیاسی و یأس عمومی، به‌ویژه افسردگی نخبگان ندارد.
اینها و بسی تبعات دیگر، موجب می‌شود تصمیم‌گیری‌ها فاقد مبنای درست علمی باشد، ذخیرۀ انسانی کشور از طریق فرار نخبگان، یا اشتغال نخبگان به زندگی شخصی و دوری از کنش مؤثر سیاسی، کشور را به فقر مزمن و قهقرا ببرد.
این همان مصیبتی است که ایرانیان امروز آن را تجربه می‌کنند و شاید دشوار نباشد درک مقایسۀ خسارات ناشی از آن با لطمات جنگ هست‌ساله.
محاسبۀ میزانِ خسارتِ این خسران به زبان کمّی و ریاضی، کار متخصصان عرصۀ اقتصادسنجی، و اقتصادسیاسی است.
اما گفتگو دربارۀ آن شایستۀ همۀ شهروندان دلسوز، و نهادهای مدنی است که به عبور ایران از این عقبۀ ورشکستگی فراگیر (زیست‌محیطی، سرمایۀ مالی، سرمایۀ انسانی، سرمایۀ اجتماعی) در اثر سوء مدیریت و «حکمرانیِ بد» می‌اندیشند.

از جمله لوازمِ چنین گفتگوهای، در کنار تقویت مهارت‌های «تفکر نقادانه»، ارتقاء «سواد سیاسی» است.
شاید استقبال از برنامه‌هایی از نوع آنچه در آگهی پایین معرفی می‌شود، گامی در جهت ارتقاء سواد سیاسی برای ایرانیان باشد. 👇
Forwarded from مدرسهٔ تردید
🔔 شروع ثبت‌نام فصل دوم دورۀ دیپلم تخصصی فلسفۀ سیاسی در مدرسۀ تردید

این دوره به‌صورت مجازی در مدرسهٔ تردید برگزار خواهد شد.

هزینۀ شرکت در هر کلاس یک میلیون و صد هزار تومان است. فلسفه‌آموزان با ثبت‌نام در دو کلاس از ۱۰ درصد تخفیف، در سه کلاس از ۱۵ درصد تخفیف و در تمام دروس دیپلم پایه از ۲۰ درصد تخفیف برخوردار خواهند شد.

تاریخ شروع دوره: ۱۰‌ بهمن ۱۴۰۲

🔹عناوین دروس
🔹طرح درس دروس
🔹جدول زمانی

لینک ثبت‌نام:
https://tardidschool.com/product/political-philosophy-diploma-2/

کانال تلگرام اختصاصی دیپلم پایۀ فلسفه

@tardidschool_poliphilo
از نشست‌های «مهارت‌های زندگی»:
🌱زنـدگـی: از معـنا تا مهــارت🌱
مروری بر مباحثِ:
-معنای زندگی (meaning of life)
- مهارتهای زندگی (life skills)
▫️ارائه: اردشیر منصوری

تا آنجا که:
زندگی، خوب یا بد، پیش‌بینی‌پذیر است، و درک و حل مشکلات کمابیش در حدود امکانات،
تا آنگاه که:
سرچشمه‌های معنابخش زندگی نخشکیدند، «زندگی» موضوعی برای مباحث فلسفی و روان‌شناختی نیست.
اما هنگام که پرسش‌های عمیق در برمی‌گیردمان و اصلِ ضرورتِ بقا زیر سؤال می‌رود؛ و آنجا که شگردهای معمول برای درک و حلّ مشکلات پیچیده دیگر پاسخ نیست و یأس فراگیر است، پای مباحثی مانند: «معنای زندگی» و «مهارت‌های زندگی» در میان می‌آید.
گفت‌وگو دراین‌باره در:
پنجشنبه،۱۲ بهمن،ساعت ۴:۳۰ تا ۷ عصر
🏠 مجموعه نوباوه:
شهرآرا،جلال آل‌احمد،خ کاردان، خ.کبیری‌پور، خ.امیرخانی، کوچه مهتاب، ک. ماه، پ ۳۴، ط اول
لینک ثبت‌نام:
http://B2n.ir/m70202
پس از ثبت نام در لینک بالا لطفاً در گروه تلگرامی زیر عضو شوید و پرسشی اگر باقی‌ست آنجا مطرح کنید:
https://t.me/+tGfGjuM32TUxM2Y0

شماره موبایل و ID تلگرام در صورت ضرورت:
۰۹۱۲۲۵۹۰۴۶۴
@aminmaghoul
〽️ «آیا انتــخابـات؟»
(سخنی با عزیزانِ "روزنه‌گشا"، با استعانت از استعاراتِ قلب-خون‌شناسی)
اردشیرمنصوری

مقدمۀ1: زبانِ این نوشته تمثیلی است. گرچه منطقاً تمثیل حجیتِ برهان را ندارد، اما تمثیل را نیز در مقامِ تقریر اثری است. مسلماً درصورت اقتضا، وظیفۀ نویسنده برای اقامۀ برهان به سودِ مدعا محفوظ است.
مقدمۀ2: نگارنده، به جلالت و فراست و فضل و ارجِ مجاهدتِ فکریِ عزیزانی که نام‌شان ذیل اعلامیۀ «روزنه‌گشایی» آمده، واقف است، حتی به همین اهتمام سیاسی در این هوای فسرده و فضای انسداد ارج می‌نهد، اما افسوسی نیز اظهار کردنی است. امید که سویۀ انتقادی این نوشته نافیِ احترام قلبی نگارنده به آن عزیزان نباشد. و اما...

یک) «نظام به یک حجامت سیاسی نیاز داشت»! این تعبیر را برخی به‌اصطلاح استراتژیست‌های جناح فکریِ تمامیت‌خواه در سال‌های اخیر، پس از حبس و حذف و مواجهۀ خونین با معترضان، بر زبان راندند. فارغ از تخفیفِ دل‌آزار این بیانِ تشبیهی، اظهارِ استعارۀ «حجامت»، پرده از نوع درکِ سیاسی استراتژیست‌های حکومتی از جامعه برمی‌دارد. جریان حاکم، درکش از جامعه مانند درک کالبدشناسانِ طبّ پیشامدرن است از بدن، یعنی زمانی که هنوز گردش خون کشف نشده بود.

دو) می‌دانیم کشفِ "درگردش بودنِ خون" برمی‌گردد به قرن هفدهم و تلاش‌های ویلیام هاروِی پزشک و مارچللو مالپیگیِ زیست‌شناس. حجامت به مثابۀ یک روش درمانی کاملاً مبتنی است بر درکی از بدن که در آن خون ثابت است و به‌تدریج به اصطلاح سمومی در آن جمع می‌شود و فَصّاد با حجامت آن کثافات را از نواحی خاصی از بدن خارج می‌کند؛ شیوه‌ای درمانی که در فیزیولوژی و پزشکی مدرن منسوخ است.

سه) اگر یک درمانگرِ سنتیِ درس‌ناخوانده در مراکز علمی جدید، که هنوز نمی‌داند آب و آتش عنصر نیستند و بدن نه از اخلاط اربعه، بلکه از بافت و سلول و مولکول تشکیل شده، و نداند خون در بدن ثابت نیست بلکه در گردش است و حامل غذا و اکسیژن، بخواهد با حجامت دست به درمان برد، کمتر جای ایراد است، تا آن که یک دانش‌آموختۀ پزشکی مدرن، با شمارۀ نظام‌پزشکی، بخواهد با «حجامت» درمان کند. شوربختانه چنین چیزی مشهود است و فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌های علوم پزشکی، تحتِ نام طب سنتی یا ایرانی یا اسلامی به شیوۀ حجامت دست به درمان می‌برند.

چهار) اکنون امور کشور و نهادهای تعیین‌کنندۀ سیاسی به دست کسانی‌ست که جامعه را پیکری می‌دانند مرکب از اخلاط اربعه که گاه مزاجش مثلاً صفراوی می‌شود! یعنی اشخاص و احزاب سیاسی ناهمسو با جناحِ حاکم را کثیفیِ خون می‌بینند که باید با «نظارت استصوابی» آنها را تشخیص داد، و چنانچه صفرا غالب شد و با سقمونیای کلاس‌های بصیرت‌افزایی مداحان و ملایان درمان نیافت، نوبت به قی و حجامت می‌رسد تا بدنِ جامعه اعتدال یابد. البته برخی مقامات که بیش از طیف سنتیِ الهیونِ سیاسی به دانش‌های مدرن علاقه، و از آن اطلاعاتی دارند، از اصطلاحات مدرن ویروس و میکروب برای وصف مخالفان استفاده کرده‌اند، اما شیوۀ درمان ایشان همان حجامت است؛ درست مانند پزشکان دارای شمارۀ نظام‌پزشکی که با طب اسلامی می‌درمانند.

پنج) اینک نازنینانی که در پاکیِ نیت‌شان تردیدی نیست، بر بالین جامعه‌ای حاضراند با بدنی ناتوان و رخی زرد. اینان می‌دانند «غلبۀ صفرا» نیست نوع این بیماری؛ این روی زرد ناشی از فقدان غذای مناسبِ اقتصادی و سیاسی و بی‌تحرکیِ اجتماعی و فرهنگی است. ناشی از رسوبِ کلسترول فسادِ در رگِ اقتصاد، و ضعف دریچه‌های مدیریتی و نفوذ بی‌سوادان در نهادهای حساس است. اینک این طبیبانِ خبیر که هر یک استادی در عرصۀ دانش سیاسی و جامعه‌شناسی و مدیریت و برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری‌ با استانداردهای روز دنیا هستند، در حکم دستیارانی برای حکیم‌باشیانی ظاهر شده‌اند که قاروره به دست و تیغ فصد در کف بر رگِ این تنِ رنجور افتاده‌اند. حیفا که دلسوزی و دانش‌شان نه مددرسانِ درمانِ بدنِ رنجور جامعه، بلکه موجب اعتمادبه‌نفسِ نابه‌جای درمانگرانِ ناکارآمدی است که گنج و دُرّ مرجان می‌برند، اما درمانی مر جانِ جامعه را از ایشان برآمدنی نیست.
27 بهمن 1402
@ardeshirmansouri
💎دورهٔ آموزشی
«آشنایی با فلسفه»

🌱به ابتکار گروه فرهنگی تلنگر🌱

🔹شیوهٔ برگزاری: آنلاین

🔘زمان: چهارشنبه‌ها- ساعت ۱۰ صبح به وقت کالیفرنیا
▫️شروع از چهارشنبه، ۶ مارس

🔸روش ثبت‌نام، به
شرح متن پوستر

@ardeshirmansouri
🌱 گزیده‌هایی از نیچه، دربارۀ سیاست‌ورزیِ آرمان‌گرایانه و ذاتِ دولت:

🔸 ... هرگز از خود به‌درستی پرسیده‌اید که برپاکردنِ هر آرمان بر رویِ زمین چه هزینه‌هایی دارد؟ چه مایه واقعیت می‌باید بد فهمیده و بدنام شود؟ چه مایه دروغ می‌باید تقدّس یابد؟ چه مایه وجدان می‌باید پریشان شود و چه مایه «خدا» هر بار قربان شود؟
برای برداشتنِ هر محراب محرابی دیگر را ویران می‌باید کرد: این است قانون! موردی را به من نشان دهید که جز این باشد.
[فریدریش ویلهلم نیچه، تبارشناسی اخلاق، ترجمۀ داریوش آشوری، ص 121]

🔹... واژۀ دولت را به کار بردم و روشن است که مرادم چیست؛ مشتی جانورانِ شکاری زرین‌موی، نژادی چیرگی‌خواه و سرور، با سازمانی جنگی و توانِ سازمان‌بخشی، بی‌هیچ دودلی، چنگالِ ترسناک خود را در مردمی چه بسا بسی در شمار افزون‌تر، اما هنوز بی‌شکل و آواره، فرو می‌برد.
باری، این است سرآغازِ «دولت» بر روی زمین. به گمانم سرانجام از شرّ آن احساسات‌بازی‌ای که سرآغازِ دولت را یک «قرارداد» می‌داند، رها شده باشیم. آن را که فرماندهی تواند، آن را که بر سرشت «سرور» است، آن را که در کار و حالت و رفتار زورگویانه به میدان می‌آید، با قرارداد چه کار! [همان، ص 109]

@ardeshirmansouri
📚 پیشنـهاد مطـالعه
(معرفی پنج متن)
اردشیر منصوری - اسفند 1402

👈 برای گذرِ سنجیدۀ ایرانیان از این پیچِ تند تاریخی-اجتماعی-سیاسی که در آن هستیم، خواندنِ چه کتاب‌هایی را می‌توان تعیین‌کننده و ضروری دانست؟
اگر بخواهیم در صحنۀ سیاست آب در هاون نکوبیم، چه دیندار باشیم و چه بی‌دین، چه چپ باشیم و چه راست، چه از جمهوریت دفاع کنیم و چه پادشاهیِ مشروطه، باید در عرصۀ مباحثات و کنش‌های سیاسی از حداقلی از سواد فلسفی-اجتماعی-سیاسی برخوردار باشیم و با چند مفهوم کلیدی آشنا. حال اگر بخواهیم فقط به اندازۀ انگشتان یک دست، متن (کتاب/ مقاله) معرفی کنیم که برای عموم شهروندان ایرانِ امروز، با تخصص‌های مختلف، از پزشک، مهندس، مدیر و مشاور گرفته تا معلم، دانشجو، سیاست‌گذار و پژوهنده، و دیگر شهروندانِ خواهان ارتقاء فرهنگ سیاسی، قابل استفاده باشند، این متون کدام‌اند؟ متن‌هایی که در عین اهمیت، حتی‌المقدور کم‌حجم و خوش‌خوان باشند.
قطعاً این فهرست پیشنهادی مبتنی بر سلیقۀ شخصی و فهم نگارنده است و دیگر اهالیِ کتاب و اندیشه می‌توانند فهرست موجز دیگری دراین‌باره پیشنهاد کنند. به گمانِ بنده این فهرست شامل یک شرطِ لازم و حداقلی بسیارتأثیرگذار، برای ارتقاء آگاهی و کنشگریِ سالم و سنجیده برای هر شهروند جهانِ جدید، به‌ویژه ایرانیان در شرایط کنونی است.

🔸 آنچه با مطالعۀ پنج متن پیشنهادی می‌یابیم:
🔺 الف) آشنایی با بنیان‌های مفاهیم کلیدی و پایه‌ مانند: تساهل(تولرانس)، تکثّر (پلورالیزم)، مرز جهان‌نگریِ شخصی با امرسیاسی (سکولاریزم)، حقوقِ بشر، و در رأس آن «آزادی» در معنای امروزین و مدرن؛
🔺ب) بلوغ فکری و نقادانه‌اندیشی، همچون موضعی بین دو وضعیتِ افراطی: 1-تسلیم و تقلیدِ آموزه‌های ازمابهتران، یا 2- عصیان علیه هر فرمان و نظمِ مستقر؛
🔺ج) آشنایی با «حلقۀ مطالعه»، به‌مثابۀ نهادِ مدنیِ مؤثر در کنشگری اجتماعیِ آگاهانه و مسئولانه، در غیابِ شرایط مناسب برای فعالیتِ مؤثرِ احزاب، اتحادیه‌ها و گروه‌های رسمیِ سیاسی و صنفی.

💢اینک فهرست
:
1- نامه‌ای درباب تساهل، جان لاک، شیرزاد گلشاهی کریم، نشرنی، چاپ اول: 1377. کتابی کوچک (134 صفحه)‌، شامل یک مقدمۀ ارزشمند حدود 40 صفحه‌ای به قلم مترجم، و حدود نود صفحه متنِ رسالۀ جان لاک، فیلسوف انگلیسیِ قرن هفده.
2- رساله درباره آزادی، جان استورات میل، جواد شیخ‌الاسلامی، انتشارات علمی‌وفرهنگی، چاپ اول: 1338، چاپ سوم 1363. حدود 300 صفحه.
3- روشنگری چیست؟ ایمانوئل کانت. ترجمۀ فارسی اصل مقاله حدود 5-6 صفحه است. نخستین ترجمۀ فارسی از این مقاله، به قلم همایون فولادپور، در مجلۀ کلک، شمارۀ 22 (دی 1370) منتشر شد. این مقاله اینک در اینترنت قابل دست‌یابی است. اما اگر علاقه‌مندان بخواهند این مقاله را در کنار چند مقالۀ مشابه به‌صورت کتاب داشته باشند، به این کتابِ حدود 130صفحه‌ای مراجعه کنند:
- روشن‌نگری چیست، نظریه‌ها و تعریف‌ها، گردآوریِ ارهارد بار، ترجمۀ سیروس آرین‌پور، انتشارات آگاه، ویراست دوم، چاپ اول: 1386.
4- اعلامیۀ جهانیِ حقوق بشر. این اعلامیه شامل سی ماده است که به گونه‌های مختلف در متون کاغذی و الکترونیک قابل دسترس است. این متن را می‌توان در قالبِ فقط دو-سه صفحه فشرد. با همۀ کوچکیِ این متن، می‌توان آن را مهم‌ترین متنِ سیاسیِ قرن بیستم، و ازجملۀ جهان‌گیرترین متونِ موردِتوافق نسبی در تاریخ گونۀ انسان دانست. صدالبته به این متن نقدها وارد کرده‌اند و همچنان می‌توان کرد، اما این از اهمیت آن به‌مثابۀ عصارۀ درک انسان‌ها از حقوق پایۀ خود و بستری برای مباحثات و گفتگوی سیاسی نمی‌کاهد. این متن نه تنها در نظامِ رسمیِ تعلیم‌وتربیت ما جایی درخور ندارد، بلکه احزاب و گروه‌های سیاسی هم آن‌قدر که باید به درک و ترویج آن اهتمام نکرده‌اند. در زبان فارسی، از جمله دو کتابی که این متن را به اضافۀ تاریخچۀ تدوین و ضمیمه‌های الحاقی در خود دارند، اینها هستند:
- درخانه اگر کس است، محمدعلی موحد، نشرکارنامه، 1382.
- حقوق بشر، مایکل فریمن، محمد کیوانفر، انتشارات هرمس و ناقد، 1387.
5- محفل‌های مطالعه و دموکراسی در سوئد، استفان لارسون، منوچهر حقیقی راد، مقاله‌ای با حدود 50 صفحه منتشر شده در مجلۀ ارغنون-20، 1381.
@ardeshirmansouri
Forwarded from خانه‌ آشنا
📌به مناسبت روز بزرگداشت حکیم نظامی گنجوی

📌 نقش زن در نظم نظامی
اردشیر منصوری

📌 سیمای زن در نگاه نظامی
سپیده موسوی

🗓زمان:
دوشنبه ۲۱ اسفند

ساعت: ۱۷:۳۰ تا ۱۹:۳۰

شیوه‌ی برگزاری: همزمان حضوری و مجازی( گوگل میت)

📍شرکت در این برنامه رایگان و از طریق ثبت‌نام است. جهت ثبت‌نام از طریق لینک زیر اقدام نمایید:
https://khanehashena.com/product/nezami-women/

☎️ ۲۲۲۲۲۳۰۰
📞 ۰۹۲۱۳۰۱۹۰۱۹

@khanehashena
www.khanehashena.com

صفحه اینستاگرام خانه آشنا:
https://plink.ir/l9NsP
📚 پیشنهاد مطالعه دربارۀ «زنان»
(به‌مناسبت روز جهانی زن)
اردشیر منصوری- 18 اسفند 1402 (8 مارس 2024)

جامعۀ ایرانی در حال تجربۀ یک پوست‌اندازی تاریخی و تحول مهم فرهنگی است و مهم‌ترین منصۀ ظهور این تحول درک از جایگاه «زنان» است. مشکلِ نقض تاریخیِ «حقِ زن» و عام‌تر از آن «حقّ بشر»، به جامعۀ ایرانی محدود نمی‌شود و تبعیض‌های نهادینه‌شدۀ متعددی در درازنای تاریخ مانع از تحقق عدالت در جوامع مختلف بوده است: تبعیض نژادی، تبعیض علیه رنگین‌پوستان، و ژرف‌تر از همه، تبعیض علیه زنان. مسئلۀ نابرابری پیچیده‌تر از آن است که ارجاع به مسلک، مذهب و آداب و سنن محلی برای تبیینِ آن کافی باشد. تقریباً در همۀ سنت، در همۀ ادیانِ بزرگ جهان و در آراء نظریه‌پردازان و حکیمان و عارفان در دوران پیشامدرن، نوعی تبعیض، به‌ویژه تبعیض علیه زن، قابل مشاهده است؛ اگرچه در کنار آموزه‌های تبعیض‌آمیز، می‌توان تجلیل و تمجید زن را نیز در این مراجع دید. حال ممکن است در نگاه کسی چون افلاطون، برابری‌خواهی برای زن بیش از نگاهِ شاگرد نامبردارش ارسطو باشد، اما چنان نیست که در نگاه افلاطون ردی از هرگونه نابربری را نتوان دید. مهم این است که مشکل را به نگاه یک فیلسوف یا پیامبر تقلیل ندهیم، مسئله، نهادینه‌شدنِ نگاه «مرد-پدر-قیّم‌سالار» در کلّ سنت است که به‌تدریج مشکلات آن آشکار می‌شود. اکنون چرخشی تاریخی، یعنی اصلاح تلقی از «زن»، هم در نگاه مردان و هم خودِ زنان در حال تحقق است.
برای گذر سنجیده از این مرحله و اجتناب از برخی تندروی‌های مخلّ و یا حساسیت‌های نابه‌جا در راهِ «رفعِ تبعیض علیه زنان»، «مطالعه» و «گفتگو» می‌تواند کمک‌کننده باشد. براین‌اساس، آیا در این زمینه کتاب، مقاله و پژوهشِ مؤثر وجود دارد؟ پاسخ خوشبختانه مثبت است. اگرچه هنوز بسیار جای کار هست، اما دست‌مان در این زمینه خالی نیست. فهرست زیر گلچین منابعی است به زبان فارسی که من دمِ دست داشته‌ام. در این زمینه منابع سودمند بسی بیش از این هستند و بی‌تردید فهرست‌های دیگر دراین‌باره می‌توان پیشنهاد کرد. اما اگر فقط به‌اندازۀ انگشتان دو دست دراین‌باره کتاب خواندنی بخواهیم، فهرست بدین قرار است:

🌱گلچین منابع فارسی در اصلاح نگرش دربارۀ «زنان»، ازمنظر: فلسفی-دینی-اجتماعی.
🔸الف) کتاب‌هایی که کاملاً به موضوع مربوط‌اند:
1- انقیاد زنان، جان استوارت میل، علاءالدین طباطبایی، هرمس، 1379. نام اصل کتاب به انگلیسی: On Liberty and Subjection of Women. این کتاب با نام دیگری نیز به فارسی ترجمه شده است (کنیزک‌کردن زنان، به ترجمۀ خسرو ریگی، انتشارات بانو، 1377).
2- زنان پرده‌پوش و نخبگان جوشن‌پوش، فاطمه مرنیسی، ترجمۀ ملیحه مغازه‌ای، نشر نی، چ دوم 1380.
3- جنسیت در آراء اخلاقی، از قرن سوم پیش از اسلام تا قرن چهارم هجری، فاطمه صادقی، نگاه معاصر، 1392.
4- قرآن و زن، آمنه ودود، اعظم پویا و معصومه آگاهی، حکمت، 1393.
5- ریشه‌های زن‌ستیزی، در ادبیات فارسی، مریم حسینی، نشر چشمه، 1387.
6- زنان در آراء فقهی (حقوق زنان در اسلام سنتی)، محمد موسوی عقیقی، ناشر: مؤلف (نشرالکترونیکی، 1398).

🔸ب) کتاب‌هایی که نه به‌تمامه، اما بخشی از آنها به موضوع مربوط است:
7- "فمینیسم در ایران" (گفتگو با نیره توحیدی و شهلا حائری)، فصلی از کتاب: ایران در جستجوی مدرنیته، رامین جهانبگلو، نشر مرکز، 1384؛ صص: 103-114.
8- ملاقات تمدن‌ها، یوسف کورباژ و امانوئل تُد، مرتضی کُتُبی، ثالث، 1389. (کتابی جالب در تحلیل تحولات فرهنگی و سیاسی در جوامع اسلامی، مبتنی بر مطالعات جمعیت‌شناسی. این پژوهش نشان داد تغییر در جوامع اسلامی موردِ مطالعه، منوط به تقدم انقلابی ذهنی بود که در آن دو عامل محدودشدن باروری زنان و افزایش سواد زنان نقش داشت).
9- "زنان چه می‌خواهند"، در کتاب: چه کسی از طرف اسلام سخن می‌گوید؟، جان اسپوزیتو و دالیا مجاهد، سهیلا ناصری، هرمس، 1390.
10- دو کتاب از جان رالز که اگرچه فصلی مستقل در آنها به زنان اختصاص ندارد، اما اشارات بسیار مهمی دربارۀ تعیضِ روا داشته‌شده علیه زنان، و راهبردهای برقراری عدالت دربارۀ آنان از منظر فلسفی طرح شده است: یک، عدالت به مثابۀ انصاف، جان راولز، عرفان ثابتی، ققنوس، 1383. دو، قانون مردمان، جان راولز، جعفر محسنی، ققنوس، 1389.
بر این فهرست می‌توان افزود ده‌ها کتاب و مقاله در مجلات معتبر را، از جمله همۀ شماره‌های مجلۀ زنـان که به همت شهلا شرکت منتشر می‌شد.

@ardeshirmansouri
240328_001
A. Mansouri- روشن‌اندیشی
⚡️فایل صوتی
🌱درآمدی به روشن‌اندیشی، و درس‌های آن🌱
(درنگی در امواج "اینلایتنمنت" به مثابۀ قلب تجربۀ مدرنیتۀ غربی، و پرسش‌های ایران امروز)

▫️ سخنرانی: اردشیر منصوری

به اهتمام گروه اندیشه‌ای «سقراط»

تقریرشده در: فروردین 1403

- آیا برای عبور از عقبه‌ای که ایرانیان امروز به لحاظ اجتماعی و سیاسی در آن‌اند، باید از چالش جدی با "سنت" دست شست و با آن مماشات کرد، یا باید با پویشی انقلابی از "سنت" گذشت و "نو" شد؟

- نیم‌نگاهی به جنبش (جنبش‌های) موسوم به روشن‌اندیشی (روشنگری) بالیده در متن تجربۀ مدرنیتۀ غربی، چه بصیرت‌هایی در این زمینه به ما می‌دهد؟
@ardeshirmansouri
🎬 تماشا و تحلیل فیلم «دایرۀ کامل» 🌱
فیلمی با مضمون: شرّ جنگ و دفع شرّ با توسل به هنر (شاعری)

▫️با حضور:
- حنیف شمیم
- اردشیر منصوری

🔸زمان: عصر جمعه
🔹مکان: مجموعه تازه تاسیس نوباوه ( شهرآرا )
💢لینک ثبت‌نام و شرایط حضور در برنامه:
https://B2n.ir/t35916

اشاره: چگونه هنر (شعر) می‌تواند به مقابله با تأثیرات منفیِ جنگ کمک کند.
ماجرای فیلم دایره کامل The Perfect Circle، «جنگ» در بوسنی است. شاعری مسن که خانواده‌اش در معرض مخاطرات جنگ است و متواری، با دو کودک یتیم در میانۀ جنگ بوسنی و هرزگوین بر می‌خورد و درگیر مراقبت از آنها می‌شود، اما به‌واقع خود نیز از مواهب این تعامل برخوردار است. فیلم نمایشی از یک دیالکتیک بینِ
خردِ هنری یک پیر، با نوجویی، رؤیاپردازی و شادابی کودکانه، در جهانی پر تنش و آسیب‌دیده از رقابت و خشونت بالغان!

فیلم برای والدین و مربیان، فضایی تأملی و یادگیرنده می‌‌آفریند تا دربارۀ چگونگی تعامل با کودکان در بحبوحۀ التهاب‌های اجتماعی و شرایط جنگی بیاندیشند و گفتگو کنند.

@ardeshirmansouri
📚منابع برای مطالعۀ دربارۀ روشنگری

در پی انتشار فایلِ گفتاری مختصر دربارۀ روشنگری/ روشن‌اندیشی، دوستانی جویای منابع برای مطالعه بیشتر در این باره شدند.
البته دربارۀ روشنگری می‌توان به منابع متعددی ارجاع داد؛ از جمله کتاب‌های اصلی متفکرانِ نظریه‌پرداز و فیلسوفانِ عصر روشنگری، همچون منتسکیو، ولتر، روسو، کانت و دیگران. اما اگر لزوماً آثار دستِ اول متفکران دوران روشنگری، که فهرستش شامل ده‌ها کتاب و نامه و رساله و مقاله می‌شود و مطالعۀ آنها مستلزم آمادگیِ فلسفی بیشتری است مورد نظر نباشد، بلکه بخواهیم از نویسندگان قابل اعتمادی که دربارۀ سیر تحول اندیشه‌های عصر روشنگری به زبانی بالنسبه ساده‌تر نوشته‌اند استفاده کنیم، منابع زیر در زبان فارسی قابل معرفی‌اند.

👈 در تنظیم این فهرست، سعی شده است تا حد ممکن سیر منطقیِ از ساده‌تر و کم‌حجم به دشوارتر و پرحجم‌ لحاظ گردد.

1️⃣- روشنگری چیست؟ (نظریه‌ها و تعریف‌ها؛ کانت، لسینگ، هردر، ...)، گردآوری ارهارد بار، سیروس آرین‌پور، انتشارات آگاه، 127 صفحه.
2️⃣- بازیابی روشنگری (به سوی تعهد رادیکال)، استفن اریک برونر، حسن مرتضوی، نشر چشمه، 286 صفحه.
3️⃣- مقدمۀ مترجم (عزت الله فولادوند) بر کتاب: فلسفۀ کانت، اشتفان کورنر، خوارزمی، کل کتاب 432 صفحه. [دراین‌باره مقدمۀ ارزشمند و مشروح حدود 50 صفحه‌ای مترجم مدِ نظر است].
4️⃣- یک انقلاب ذهنی (روشنگری رادیکال و خاستگاه‌های فکری دموکراسی مدرن)، جاناتان ایزرائیل، مزدا موحد، نشر بیدگل، 229 صفحه.
5️⃣- فلسفۀ روشنگری، ارنست کاسیرر، یدالله موقن، انتشارات نیلوفر، 543 صفحه.
6️⃣- مشروعیت عصر مدرن، هانس بلومنبرگ، زانیار ابراهیمی، پگاه روزگار نو، 650 صفحه.

گزاف نیست اگر بگوییم بدون آشنایی باسوادهای ایرانی با جریان اندیشه دوران موسوم به «روشنگری»، و تسلط درصد قابل ملاحظه‌ای از نخبگان کشور با آن جریان، عبور ایرانیان از این برهۀ تاریخی، و بازسازی مناسبات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جامعۀ ایرانی به‌آسانی میسر نخواهد بود.
@ardeshirmansouri
چرا توصیۀ انس با «سعدی» به ایرانیِ امروز
اردشیر منصوری
یکم اردیبهشت 1403

🌱 تخفیف سعدی از سوی کسانی چون دشتی و کسروی و حتی شاملو کافی بود تا انس با سعدی در برنامۀ رشد ادبی و فرهنگیِ قشری از جوانانِ دهه‌های غلبۀ ایدئولوژی در ایران (دهه‌های چهل و پنجاه و شصت) قرار نگیرد.
برای برخی از ما، جادوی بیان شریعتی که «سعدی» را با درشت‌ترین تعابیر می‌نواخت، اگر نه به‌کلی مانع و رادع برای خواندنِ سعدی، اما به تعلیق درآوردندۀ انس با او بود؛ و البته «خواندن» چیزی است و «انس» چیزی دیگر. من در دوران جوانی بیشتر با مولوی و حافظ «انس» داشتم و سعدی را فقط حسبِ مورد «می‌خواندم». اینک با تجربۀ میانسالی مایل‌ام انس با سعدی را به دوستان جوان‌تر توصیه کنم.

🌱 تا دیر نشده اشاره کنم؛ پس از حدود چهار دهه شبان-روزان زمان سپری‌کردن با این قله‌های ادب و اندیشۀ فارسی، می‌توانم بدون تردید و تعارف بگویم که کسی برایم جای حافظ را نمی‌گیرد؛ اما چرا دلدادگی به یکی از این دلبرانِ جهانِ سخن، مانع از انس با آن دیگران شود؟ واقعاً چرا باید «پایبند یکی بود و از هزار برست»؟ 😊
حافظِ عزیزِ نازنین به جای خود، اما با انس حافظ مگر می‌شود دیوار کشید به دور ذوق ادبی و دروازۀ شهر آگاهی را به روی لشگر اندیشۀ سترگِ فردوسی بست، یا با شور و غوغای غزلیات مولوی کار نداشت، یا بی‌لطف بادۀ نقد و شک خیامی روحِ تردیدکننده را سیراب کرد، یا پای از وادی‌هایِ مصائب عطار پس کشید؟ با این همه پس چرا اکنون «انس با سعدی» این اندازه به چشم من توصیه‌کردنی است؟

🌱 شرح خصایص زبانِ نثر و شعر سعدی، و ره‌آوردی که تفرج‌کنانِ بوستان و گلستان این استاد سخن خواهند یافت، باشد به جای خود، که ارباب ادب در این باره بسیار فصیح‌تر از اشاراتِ صاحب این قلم گفته‌اند و خواهند گفت؛ آنچه به سهم خود در اینجا به آن اشاره می‌کنم، «جامعیت» جهان تجربۀ وجودی در سعدی، و برخورداری از نوعی «تعادل» بهاری است که انیس با سعدی به دست خواهد آورد.
توأمانی از سیاست‌ورزی و عشق‌ورزی و اخلاق‌ورزی و معنویت و دیگردوستی، در زهدِ خشک درنغلتیدن و از اعتدال در کامجویی خارج‌نشدن، از لطفِ بیان و شوخی و گستاخیِ کنترل‌شده حظّ بردن و به هرزه‌درایی نیافتادن، اینها است میوه‌های باغستان ادبی سعدی که به گمانم ایرانیِ امروز بدان نیازمند است.
انس با سعدی نوعی استواری درون می‌آورد تا در برابر موج‌های زمانه در هم نشکنی و زیر بار مصائب زمانه خم نشوی.

🌱عطار اگر به اخلاق عارفانه می‌گراید، او را با شاهان و عرصۀ سیاست‌ کار نیست.
🌱مولوی نیز اگر به تربیت نفس مریدانِِ مستعد همت می‌گمارد، «از باد و بود و سرد عام» فراری است و از قدرت و «شهوت دنیا» می‌پرهیزد و در تماس با نهاد سیاست، از نوشتن توصیه‌نامه برای پرداخت وامی به نزدیکان فراتر نمی‌رود.
🌱فردوسی اگر اندیشۀ سیاسی به نظم می‌آورد و تحلیلِ مناسباتِ قدرتِ دادگرانه دغدغۀ اصلیش است، با اخلاق مردم کوچه کار ندارد و تیزکردنِ بازار عاشقی دون شأن او است...
🌱 اما سعدی نه خردگرایی با غلظت فردوسی است و نه نهنگ بحرپیمایی چون مولوی که هامون را ببلعد، نه تعصب دینی او را به درشت‌گوییِ کسی چون ناصر خسرو یا خاقانی کشانده است، و نه حتی چون حافظِ کم‌حرفِ گزیده‌گویی که از یک حد بیشتر به شاه و عوام نزدیک نمی‌شود، و غالباً در دو سرِ وضعیتِ مودیِ: «شکافتن سقف فلک» یا «خلوت‌گزینی» و بسندگی به «صراحی می ناب و سفینۀ غزل» قرار دارد.
سعدی در حد چشم‌گیری معتدل است؛ اگر نه به‌کلی زدوده از تعصب، اما عصبیتِ گهگاهش به لطف آمیخته است. تماسش با نهاد سیاست بیش از بسیاری دیگر شاعرانِ بزرگ است، اما کوشیده است به مداحِ ارباب قدرت تبدیل نشود و در اوج اشتغال به نصیحت ارباب قدرت، خودفروخته و آخوندِ درباری نگردد.

🌱انس با سعدی می‌تواند حداقلی و مداوم باشد. لازم نیست شش‌ماهه و یک‌ساله یک دور ختم سعدی اتفاق افتد، اگر حتی یک-دو غزل، یا یکی دو حکایت از سعدی، چاشنی تأملات شبانۀ فردی یا حتی پایان‌هفتۀ جمع کوچک دوستانه باشد، می‌توان سال‌ها سعدی خواند و همچنان چیزی برای این انسِ ادبی داشت، و التذاذ و پرورشی وجودی-روان‌شناختی را در این وانفسای اجتماعی و اقتصادی و سیاسی تجربه کرد. 🪴

«مُمسک برای مال همه‌ساله تنگدل
سعدی به روی دوست همه‌روزه خرم است»

@ardeshirmansouri
Forwarded from خانه‌ آشنا
📌عنوان دوره (بهار ۱۴۰۳):
  فسانه‌‌ تحقیق: سعدی

📌مدرس: اردشیر منصوری 

🗓زمان:
روزهای سه‌شنبه‌ ۴ و ۱۱ اردیبهشت؛ ۱ خرداد

ساعت: ۱۷:۰۰ تا ۱۹:۰۰

📌تعداد جلسات: ۳ جلسه
شیوه‌ی برگزاری: همزمان حضوری و مجازی

📌 مبلغ دوره(حضوری/مجازی): 
۳۶۰ هزارتومان

۲۰ درصد تخفیف برای دانشجویان، هنرمندان و فرهنگیان

📍ثبت‌نام از طریق لینک زیر:

https://khanehashena.com/myevents/saadi/


☎️ ۲۲۲۲۲۳۰۰
📞 ۰۹۲۱۳۰۱۹۰۱۹

@khanehashena
www.khanehashena.com

صفحه اینستاگرام خانه آشنا:
https://plink.ir/l9NsP
book: R.to Character
Mansouri
⚡️فایل صوتی (18 دقیقه)
📚معرفی کتاب:
در مسیر شخصیت
-نویسنده: دیوید بروکز
-مترجم: اصلان قودجانی
-ناشر: طرح نو
-تعداد صفحه: 440

▫️ با معرفیِ اردشیر منصوری و
به میزبانی "آموزشگاه دماوند".
21 اردیبهشت 1403

معرفی مختصرِ کتابی خوش‌خوان در: خودیابی، خودشکوفایی، و پرورش «فضیلت اخلاقی»، به جای تمرکز بر «موفقیت»!
قابل توجه مربیان و معلمان، و همۀ علاقه‌مندان به موضوع «معنای زندگی».
الهام‌بخش برای آنان که به ارتقای فضایل در خود، یا کمک به تغییر در متعلمان و متربیان می‌اندیشند.

@ardeshirmansouri
اندکی #سیاست-1
سرنوشت‌مان را کدام رقم می‌زند؛ "فضیلت" یا "بخت"؟
اردشیر منصوری - 11 خرداد 1403

🔹 یک) اندیشمند مهم اما ناخوشنام سیاسی، نیکولو ماکیاولّی گفته بود در میدان واقعیِ سیاست، آنچه رخ می‌دهد تنها به «فضیلت» سیاست‌ورزان بستگی ندارد، «بخت» هم دخیل است. ماکیاولّی نخستین‌ اندیشمندی نیست که به این بصیرت رسیده باشد، پیش از او افلاطون بزرگ نیز بدین دقیقه رسیده بود. اما ماکیاولّی این فرصت را یافته بود که آن هشدار افلاطون را در آزمایشگاهِ تاریخ مشاهده کند. به گزارش ماکیاولّی امپراتوری روم آنگاه اعتلا یافت که بیش از «بخت»، «فضیلتِ» مردانِ سیاست و شهروندانش در سرنوشت سیاسی‌اش دخیل بود، و هنگامی به زوال گرایید که عنصر بخت بر فضیلت چربید. او در ایتالیای آشفتۀ روزگار خود تأثیر عنصر «بخت» ‌را چیره شده می‌یابد. چنین است که می‌کوشد فضلیت‌های متناسب با جامعه‌ای از هم گسیخته را (که شامل صفات شیری و روباهی است) فهرست، و تقدیمِ شهریار یا آقازاده‌ای کند (سزار بورژیا، فرزند پاپ الکساندر ششم) که نجات ایتالیا را در گرو کنش سنجیدۀ او می‌دید. امیدی که، دست‌کم در کوتاه مدت، به یأس گرایید. این است حکم جامعه‌ای که به کُنش جمهور شهروندانش برای تحول مجال نمی‌هد.

🔹 دو) مباد که ایران امروز چونان ایتالیای زمان ماکیاولّی باشد. اما وقتی با ژرف‌بینی بسترهای «امید» ایرانیان امروز را برای گذر از شرایط سخت می‌‌نگری، در می‌یابی که گویی به عنصر «بخت» بیشتر چشم دارند تا «فضیلت». بدا وضع مردمی که روزنه‌های تحولش بیش از آن که به خرد و ارادۀ مردمش، و از جمله به تلاش‌های «روزنه‌گشایانش» بسته باشد، بسته به بختی است که با فعالیت «غدد لنفاوی»، یا "سنسنس سلولی" (Cellular Senescence) یا تأثیر استخر، یا نقص فنی هلی‌کوپتر، یا حکم محکومیت یک نامزد ریاست جمهوری در کشوری در آن طرف عالم مربوط است!
ادامه دارد 🔻
اندکی #سیاست_2
آرایش میدان سیاست و پرسش از ریاست بعدی؟
اردشیر منصوری - 12 خرداد 1403

فارغ یک اکثریت خاموش، متحیر و بی‌صدا، در کلان‌ترین تقسیم، جناح‌های سیاسی کشور را می‌توان در سه جریان عمده دسته‌بندی کرد، گرچه هریک از این‌ها به شقوق بیشتری قابل تقسیم‌اند.
مواضع این جریان‌ها دربارۀ مسئلۀ ریاست جمهوری چیست و چگونه می‌خواهند از آن اکثریت خاموش رأی جذب کنند؟

▪️سه جریان کلان سیاسی:
الف) جریان «اصول‌گرا» که همۀ شقوقش با نظام مستقر همراه‌اند و پرانگیزه برای مشارکت در رقابت ریاست‌جمهوری. در اینجا به تشریح آن نمی‌پردازیم.
ب) جریان «اصلاحی» که در عین نارضایتی از نظام مستقر، خواهان تحول تدریجی و خشونت‌پرهیز است، اینجا به مواضع شقوق مختلف این جریان دربارۀ ریاست جمهوری نگاهی خواهیم داشت.
ج) جریان موسوم به «براندازی»، که هیچ‌گونه مشارکت در چارچوب این نظام را مقبول نمی‌یابد و خواستش تغییر فوری نظام است، ولو با خشونت. اینجا به بررسی این گزینه نیز نمی‌پردازیم.

🔸نگاهی به شقوق جریان (ب)؛
ب-1) جریانِ «اصلاح‌گرای ساختاری»، چهرۀ شاخص: مصطفی تاجزاده. این جریان منتقد «قانون اساسی» موجود است و بر آن است که تنها رهِ رهایی کوتاه آمدنِ رهبری کلان جامعه از رویۀ جاری‌ست. با این نگاه اولاً باید نظارت استصوابی که جایی در همین قانون اساسی موجود ندارد، متوقف شود و شایستگان امکان ورود به صحنۀ رقابت «ریاست جمهوری» بیابند، ثانیاً رییس جمهورِ منتخب از تمام اختیارات قانونی برخودار باشد و این جایگاه به مدیرِ اجرایی فرامین و منویات تقلیل نیابد، و در گام سوم، برای تغییر قانون اساسی و اصلاح ساختار نظام اقدام شود. این نگاه هرچند از منظر «نظریۀ سیاسی» مترقی است و امکان ترغیبِ اکثریت خاموش برای مشارکت حداکثری را دارد، اما عملاً در شرایط کنونی تحققش قریب به محال است.

ب-2) جریان «اصلاح‌گرای معتدل»، به نمایندگیِ سیدمحمد خاتمی. این جریان همۀ تلاشش را کرد تا نقطۀ پیوند حاکمیت و مردم باشد، اما با تعمیق شکافِ دولت-ملت؛ قوت گرفتنِ مشی تمامیت‌خواهی در حاکمیت و رادیکال شدن مطالبات مردمِ ناراضی، به نظر می‌آید سرمایۀ اجتماعی‌اش از دو سو، وضعیت خوبی نداشته باشد. یعنی در اوج نجابت و پرهیز از رادیکالیسم، تا اطلاع‌ثانوی فاقدِ امکانِ اثربخشی است. این جریان دربارۀ انتخابات ریاست‌جمهوری به‌طور مشروط اعلام موضع کرده است: «اگر حاکمیت صلاحیت نامزد اصلاح‌طلب را تأیید کند به میدان می‌آییم وگرنه ریسک نمی‌کنیم و دیگر به نامزد نیابتی تن نمی‌دهیم». مشکل این جریان از یک سو فیلتر نظارت استصوابی است و از سوی دیگر امکان کسب رأی از اکثریتِ خاموش که اصلاحات معتدل را رفته‌رفته فاقد اثر یافته است.
🔻ادامه🔻
🔺ادامه🔺
ب-3) جریانی که آن را «اصلاحیِ محافظه‌کار» می‌نامیم. کنش‌گرانی را که اخیراً با نام «روزنه‌گشایی» در میدان سیاست ظاهر شدند می‌توان نمایندۀ این جریان دانست. این جریان که بر واقع‌نگریِ سیاسی تأکید دارد و بر آن ‌است که نباید سرمایۀ اجتماعی شکنندۀ سیاسی را صرفِ آرمان‌های فاقد امکانِ تحقق کرد، با برجسته‌کردنِ تفاوت بین اصول‌گرایانِ افراطی (از جمله جریان موسوم به پایداری)، با اصول‌گرایانِ میانه‌رو، اقبال به کاندیدای این شقّ دوم را برمی‌گزیند و کلید عبور از وضعیت بحرانی کنونی می‌داند. با این نگاه، باید کمک کرد چهره‌هایی مانند علی‌اکبر صالحی یا علی لاریجانی، سکان اجرایی را به دست بگیرند، تا کشور از خطر به قدرت رسیدنِ افراطیون و پوپولیست‌ها (از احمدی‌نژاد گرفته تا جلیلی و بذرپاش و زاکانی) مصون بماند. آنچه این جریان مغفول می‌گذارد یا سهل می‌انگارد، معضلی بزرگ در حکمرانی سیاسی ایران امروز است که اَمثالِ تاجزاده آن را گوشزد می‌کنند و آن این است: «با قانون اساسی کنونی و رویه‌های موجود، رئیس‌جمهوری فاقد قدرت برای سکانداری حاکمیتی است».
گویی زبان حالِ حکومت چنین است:
ای رأی‌دهندگان در هر انتخابات (شورای شهر، مجلس، ریاست‌جمهوری) یا به گزینه‌های «نزدیک‌تر به گفتمان مسلط» رأی می‌دهید، که در این صورت در مسائل کلیدی کشور مانند سیاست داخلی و خارجی (احزاب، تحریم و برجام، ...) و اقتصاد و توزیع منابع (زمین، مجوز وام، ارز، ...) و اجتماعی و فرهنگی (حجاب، روزنامه، کتاب، سینما، اینترنت، دانشگاه، اقلیت‌های دینی و قومیتی، ...) چنان می‌کنیم که می‌پسندیم؛ و یا به گزینه‌های «غیرنزدیک» رأی می‌دهید که در این صورت به قدری چوب لای چرخ منتخب‌تان می‌گذاریم و به‌وسیلۀ دولت موازی فرهنگ و سیاست و اقتصاد را در می‌نوردیم که اوضاع از آنچه مطلوب‌مان است فاصله نگیرد! باور ندارید؟ به یاد آورید شهرداری را که شکار پرستو شد، یا وزرای خارجه‌ای را که تهدید شدند به دفن با سیمان و تحدید با موشک‌نوشته‌ها!
و چنین است که «انسداد و سردی» وصف صحنۀ سیاست در ایران امروز است. آیا اراده‌ای در ارباب قدرت هست برای قدری تجدید نظر و گشودن دریچه‌ای برای رفع انسداد؟
@ardeshirmansouri
اندکی #سیاست-3

📍پارادوکس تحریم/مشارکت
اردشیر منصوری - 4 تیر 1403

اگر نه از دو منظرِ «حاکمیت» و نیز «براندازان»، بلکه از منظر دو جناحِ اصلاح‌خواه: یعنی الف) «گذرطلبان/ اصلاح‌ساختاری‌ها» و ب) «روزنه-راه‌گشایان»، به این سؤال بنگریم که: شرکت در انتخابات خدمت است یا خیانت؟ به موردی جالب برای اهالی منطق می‌رسیم و اینجا سروکلۀ یک پارادوکس سیاسی آشکار می‌شود.

سؤال دقیقاً این است: آیا (چنانکه طرفداران مشارکت می‌گویند) الف: تحریم صندوق، کمکی است غیرمستقیم به برآمدن امثال جلیلی و قالیباف که کشور را به سوی فلاکت/ تشدید فساد می‌برند، و اگر پزشکیان بیاید فساد کمتر می‌شود و افق برای تغییرات تدریجی باز؛ یا (چنانکه تحریمی‌ها می‌گویند) ب: مشارکت در انتخاباتِ غیررقابتی و ناسالم نوعی مشروعیت‌بخشیدن به ساختار حاکمیتی است که رییس جمهوری در آن کاره‌ای نیست جز تدارکاتچیِ حاکمیتی تمامیت‌خواه-غیردموکراتیک که صندوق را به مکانیزم بیعت تقلیل داده است و حتی به ریاست رسیدن فردی سالم (گیریم پزشکیان) در آن نمی‌تواند به سود آرمان‌های آزادی و عدالتخواهی باشد؟

پاسخی که طرفین، یعنی «گذرطلبان» و «روزنه‌گشایان» به این پرسش می‌دهند، شباهت جالبی دارد با یک پارادوکس مشهور مانده از یونان قدیم:
▫️در آتن دوهزاروپانصد سال پیش، مادری بود و پسری. مادر به پسر می‌گوید: «چرا به مدرسه نمی‌روی؟»
-پسر: در مدرسه یا به من «حقیقت می‌آموزند» یا «دروغ» را. و ای مادر، تو همیشه می‌گفتی «مردم غالباً دروغ می‌پسندند و خدایان حقیقت را». پس چرا به مدرسه بروم که اگر حقیقت بیاموزم مطرود مردم خواهم بود و اگر دروغ بیاموزم مطرود خدایان. پس به مدرسه رفتن درهرحال نتیجه‌ای جز مطرود شدن ندارد و این یعنی حاصل مدرسه جز ضرر نیست.
-مادر: پسرم، فرض کنیم چنین باشد؛ یعنی مردم غالباً دروغ می‌پسندند و خدایان حقیقت را. و مدرسه نیز چنانکه گفتی یا دروغ می‌آموزد یا حقیقت. ازاین‌رو معقول است که به مدرسه بروی؛ چرا که اگر حقیقت بیاموزی خدایان از تو راضی‌اند و اگر دروغ بیاموزی مردم. پس در هر حال نتیجۀ مدرسه جلب رضایت یکی از طرفین است و به‌مدرسه‌رفتن سودمند است.

ماجرای انتخابات ریاست جمهوری در 1403 ایران نیز بی‌شباهت با داستان مادر و پسر یونانی نیست. بازسازیِ دو سوی ماجرای انتخابات ریاست جمهوری پیشِ‌رو چنین است:
🔸زبانِ حال گذرطلبانِ تحریمی: چرا در انتخاباتیِ غیررقابتی در ساختار حاکمیت غیردموکراتیک شرکت کنیم که دو سرش باخت است؟ اگر پزشکیان رأی بیاورد، نظر به اذعان خودش که جز برای اجرای فرامین (برنامه‌های ابلاغی، گرچه اجرای سالم و فسادزدودۀ آن) نیامده؛ مردم را امیدی به تحقق آرمان‌های آزادی در سبک زندگی و عدالت و رفع تبعیض نیست. زیرا که در برنامه‌ها و فرامین، نه تنها ردی از آرمان‌هایی مانند آزادیِ عقیده و بیان و سبک زندگی و حتی حق دادخواهی و محاکمۀ عادلانه در دادرسی‌ها نیست، بلکه بر اساس اخبار قابل اعتنا، اموری مانند «حجاب»، «رفع حصر»، «هسته‌ای» و «رابطه با آمریکا» خط قرمز اعلام شده‌اند، و حتی هیچ نشانی از «باز بودن دست رییس‌جمهوری در انتخاب وزرا» و «عدم مداخلۀ نهادهای نظامی در اقتصاد و فرهنگ» و مانند اینها نیست، و این یعنی باختِ مردم. و اگر پزشکیان رأی نیاورد که باختش آشکار است؛ حاکمیت خواهد گفت در انتخاباتی که همۀ جناح‌ها نامزد داشتند، تغییرخواهان شکست خوردند.

🔹زبان حال روزنه-راه‌گشایان: کار درست مشارکت است؛ چرا که اگر اکثریت بیایند پای صندوق، پزشکیان رأی می‌آورد و نظر به سلامتش جلو بسیاری کژی‌ها را خواهد گرفت و راه برای ورود بهترها (نخبگان سیاسی و اقتصادی و فرهنگی) به قدرت باز می‌شود. اگر هم به هر علت اکثریت نیایند پای صندوق و کسی غیراز پزشکیان به قدرت برسد، گرچه این نتیجه بسیار نامطلوب است، اما باز کار صواب مشارکت است. زیرا به نظر می‌رسد جمهوری اسلامی حالاحالاها سرِ برافتادن ندارد، در این صورت آنها که با صندوق قهر نکردند، امکان فعالیت برای تغییر بلندمدت را چهارچوب همین نظام، بیش از کسانی خواهند داشت که با پذیرش گزینۀ تحریم برای همیشه از ایفای نقش مؤثر در چارچوب این نظام طرد شده‌اند.
👈نتیجه: بد نیست فارغ از التهاب‌های میدانِ سیاست، اهالی تأمل و دقت، محکوم‌کردنِ شتابزدۀ مخالف سیاسی را به تعلیق درآورند و از نزاع‌های انتخاباتی فرصت بسازند برای تمرین تحلیل منطقیِ مواضع گوناگون سیاسی، و گفتگو در عرصۀ عمومی.
@ardeshirmansouri
اندکی#سیاست_4
کمبود شواهد برای عبور از تردید انتخاباتی!
اردشیر منصوری - 6 تیر 1403
شرکت در انتخاباتی سالم، حق مردم است، آنچنانکه خودداری از شرکت در انتخاباتِ فاقدِمعنا. اما آیا آنچه در تبلیغات و مناظره‌های انتخاباتی ریاست‌جمهوری 1403 اظهار شد، برای رفع تردید بسنده است؟

👈ناشنیده‌ها از نامزدها، که می‌توانست شهروندانِ تغییرخواه و جویای «نفس کشیدن» را پای صندوق بیاورد:
▫️در اقتصاد: تقریباً همۀ کاندیداها در ضرورت بهبود معشیت شعار دادند؛ اما نه تنها از «برنامۀ مدون اقتصادی» متناسب با اکنونِ ایران خبری نبود، بلکه از مبارزه با موانع رونق اقتصادی، ازجمله رانت و رشوه و فسادی که مانع از توزیع عادلانۀ منابع است نیز چیزی گفته نشد که بشاید. آیا کسی گفت که چه برخوردی با مسئلۀ معافیت غیرقانونی مالیاتی نهادهایی خواهد داشت که نیمی از اقتصاد کشور را به دست دارند و زیر چتر انواع بنیادهای انقلابی-اسلامی ایجاد شده‌اند؟
▫️در حقوق اجتماعی: در اعلام برائت از ضرب‌وشتمِ شهروندان، شعارها نزدیک به هم بود، اما کسی جرأت داشت به صراحت از جمع‌کردنِ «گشت ارشاد» بگوید؟ گویا همه می‌دانند در چارچوب نظام فعلی رییس‌جمهوری در این باره کاره‌ای نیست! رییس‌کابینه که علی‌القاعده عضو مؤثر شورای امنیت ملی است، حتی اگر خود روزی از نیروهای امنیتی بوده باشد (حسن روحانی) نمی‌تواند زودتر از زمانی که نیروهای ارشد امنیتی صلاح بدانند حتی از ماجرای «اصابت موشکِ خودی به هواپیما» آگاه شود. او حتی «ماجرای گران شدن بنزین» را وقتی می‌فهمد که سیل اعتراض‌-سرکوب راه افتاده است و جان‌ها ستانده شده، چه رسد به آنکه بتواند در آن باره «نظر کارشناسی» را به اجرا در آورد.
▫️سلامت و بهداشت: هیچ یک از نامزدها نگفتند اگر فی‌المثل دوباره پاندمی رخ دهد و تصمیم «کارشناسان» واردکردنِ واکسن از مبدأ مناسب باشد، و ناگهان پیامی صادر شود که نباید واکسن از فلان مبدأ وارد گردد، او چه خواهد کرد.
▫️فضای ارتباطی و اینترنت: تقریباً هیچ نامزدی مدافع فیلترینگ نبود؛ اما تقریباً همگی دراین‌باره ساکت بودند که برای عبور از موانع «شورای فضای مجازی» که وزیر ارتباطات عملاً فقط مجری مصوبات آن نهادِ انتصابی است، چه باید کرد.
▫️سیاست: از میان نامزدها کسی از حق «آزادیِ عقیده و بیان» برای شهروندان و احزاب، و موارد نقض آن، نه تنها در جامعه بلکه حتی در فضاهای آکادمیک و حتی مدرسه‌های علمیه، سخن نگفت. کسی سخنی از حق دادرسی عادلانه برای هزاران معترض دربند (از جمله حق برخورداری از وکیل) و دفاع از «حقوق بشر» آنچنانکه در منشور ملل متحد آمده و ایران هم امضاء‌کنندۀ رسمی آن است، به زبان نیاورد. کسی حتی به اشاره از حق نخبگانِ سیاسی و احزاب قانونی برای نقد و تغییر قانون اساسیِ کشور، به‌منظور دست‌یابی به حقوق اساسیِ بری از ایدئولوژیِ توجیه‌گرِ تبعیض‌های نهادینه‌شده، و نیل به منشور وحدتبخش جامعۀ متکثر ایران سخن بر زبان نراند.

🔹بر این اساس، کدام دریچه برای خوش‌بینی؟ آیا با وجود دولت موازیِ در سایه که حتی خودی‌هایی چون رفسنجانی، لاریجانی و روحانی را برنتابید، باید به مردی سالم، خوش‌قلب و حافظ قرآن و نهج‌البلاغه، اما تکرارکنندۀ ترجیع‌بند تبعیت از فرامین و برنامه‌های ابلاغی، برای رقم‌زدن طرحی نو امید بست؟ کدام نشانه از مواضع نامزدِ عزیزانِ افق‌گشا قرینۀ لازم را در اختیار مردم مردد می‌گذارد تا باز شاهد آن نباشند که وزیر علوم‌شان پس از بیست گزینۀ ردشده، کسی باشد که حتی قدرت نصب مدیران مؤثر وزارتخانۀ متبوع خود را ندارد، چه رسد به تأمین استقلال نهاد علم و آزادی علمی و دانشگاهی. و این که کتاب‌های درسی مدارسش را نهادهای در سایۀ ایدئولوژیک ننویسند. و این که نیروهای سانسورِ قرارگاه‌های پشت پردۀ وازرت فرهنگ و ارشادش ممیزی مهوع کتاب‌ها و مطبوعات و سینمایش را تداوم نبخشند؟
📍 آیا سایۀ انسداد سیاسی موجود که بر سر فضای انتخاباتی سنگینی می‌کند مانعِ عبور از تردید انتخاباتی نیست؟

🔹توصیه- فضای انتخاباتی به‌قدری پیچیده هست که ایجاب کند طرفداران «مشارکت» یا «تحریم» به «استدلال‌های» یکدیگر بیش از «نتیجه» توجه کنند. در فضای پیچیدۀ سیاسیِ ایرانِ امروز بیش از گذشته می‌توان دو دوست را یافت که یکی رأی می‌دهد و دیگری نه. می‌توان در تحول‌خواهی تدریجی توافق داشت در عین اختلاف در این که آیا انتخاب فردی سالم اما فاقد امکانِ ساختاریِ تأثیرگذاری، بیشتر تأمین‌کنندۀ خیر عمومی و منافع بلندمدت ایرانیان است، یا به سود استمرار وضع نابه‌سامان کنونی. شتابزدگی ناستوده دراینجا استفاده از برچسب «خیانت» است؛ چه از سوی تحریمی‌ها علیه رأی‌دهندگان، و چه بالعکس.
@ardeshirmansouri