This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حمیدرضا صارمی معاون شهرسازی و معماری شهرداری در جلسه کمیته راهبری طرح جامع مدیریت پسماند شهر تهران مدعی شد: «سرانه تولید زباله کشور در شهرهای ایران ۷۰۰ گرم و در روستاها ۴۵۰ گرم است. در حالی که این میزان در شهرهای آلمان ۲۵۰ گرم است.»
آیا این ادعا درست است؟
#راستی_آزمایی #factcheck
@aposiran
آیا این ادعا درست است؟
#راستی_آزمایی #factcheck
@aposiran
راستیآزمایی ادعای حسینعلی شهریاری: «وضع سیستم ایمنی مردم ما نسبت به اروپاییها بهتر است.»
✍🏼 نیلوفر غلامی، همکار ارشد در موسسه ترویج جامعه باز
حسینعلی شهریاری، نماینده زاهدان، عضو ستاد ملی مبارزه با کرونا و رییس کمیسیون بهداشت مجلس گفت: «امتیازی که وضعیت فعلی واکسیناسیون در کشور ما نسبت به خیلی از کشورهای اروپایی دارد این است که، چون در کشور ما نوبت دوم واکسیناسیون در ماههای اخیر و به تازگی انجام شده، سیستم ایمنی مردم ما در وضعیت بهتری نسبت به اروپاییها قرار دارد».
آیا این ادعای درستی است؟
برای راستیآزمایی ادعای شهریاری، ابتدا باید این نکته را در نظر گرفت که واکسیناسیون کرونا در ایران با واکسنهای «سینوفارم» چینی، «اسپوتنیک وی» روسی و «آسترازنکای اهدایی کشورهای دیگر» صورت گرفته است. آمارهای پایگاه Our World in Data نشان میدهد که تا روز پنجم دیماه سال جاری ۶۰ درصد از مردم ایران دو دوز واکسن کرونا را از میان واکسنهای موجود در کشور، دریافت کردهاند.
این در حالی است که واکسیناسیون کرونا در اروپا با اثربخشترین واکسنهای تایید شده جهانی از جمله «فایزر- بیونتک»، «مدرنا»، «آسترازنکا» و «جانسون اند جانسون» انجام شده است. بررسی آمار تزریق واکسن در کشورهای اروپایی نیز نشان میدهد که در ایتالیا ۷۴ درصد، در فرانسه ۷۳ درصد، در سوئد ۷۳ درصد، در آلمان ۷۰ درصد و در انگلستان ۶۹ درصد شهروندان به صورت کامل واکسینه شدهاند و این روند برای دریافت دز سوم و چهارم ادامه دارد.
به گزارش «کمیسیون اروپا» که یکی از پنج نهاد اصلی «اتحادیه اروپا» به شمار میآید، تا اواسط دسامبر سال جاری ۷۸.۴ درصد از جمعیت بزرگسال اتحادیه اروپا به طور کامل واکسینه شدهاند. همچنین این کمیسیون قراردادهایی با تولیدکنندگان واکسن منعقد کرده تا بیش از ۴.۲ میلیارد دوز واکسن را برای شهروندان اروپایی و سایر کشورهای جهان که در آنها واکسن کمتر در دسترس هستند، تضمین کند.
کمیسیون و کشورهای اتحادیه اروپا متعهد شدهاند تا بیش از ۳ میلیارد یورو به «کواکس COVAX»، که یک ابتکار جهانی با هدف تضمین دسترسی عادلانه به واکسنهای کووید-۱۹ است، اهدا کنند.
ایران نیز تاکنون از طریق همین ساز و کار و با همکاری صندوق کودکان سازمان ملل (یونیسف)، چند محموله واکسن آسترازنکای تولید ایتالیا و کرهجنوبی را دریافت کرده است.
یک پژوهش درباره اثر بخشی هفت واکسن کرونا به عنوان دز یادآور که توسط پژوهشگران بریتانیایی انجام شده نشان میدهد واکسنهای مبتنی بر فنآوری «MRNA»، از جمله «فایزر» و «مدرنا» بیشترین ایمنی را در افراد ایجاد کردهاند. در این پژوهش نامی از واکسنهایی که در ایران تزریق میشوند، برده نشده است. بنابراین ادعای حسینعلی شهریاری مبنی بر بهتر بودن سیستم ایمنی مردم واکسینه شده در ایران نسبت به شهروندان اروپایی ادعایی اشتباه برانگیز است. قیاس وضعیت واکسینه شدهها در ایران و اروپا از اساس نادرست است چرا که شهروندان اروپایی و حتی بسیاری از کشورهای همسایه و خاورمیانه به واکسنهایی با تکنولوژی بالاتر، معتبرتر و اثر بخشتر از واکسنهای موجود در ایران دسترسی دارند.
#راستی_آزمایی #واکسن_کرونا #factcheck
@aposiran
✍🏼 نیلوفر غلامی، همکار ارشد در موسسه ترویج جامعه باز
حسینعلی شهریاری، نماینده زاهدان، عضو ستاد ملی مبارزه با کرونا و رییس کمیسیون بهداشت مجلس گفت: «امتیازی که وضعیت فعلی واکسیناسیون در کشور ما نسبت به خیلی از کشورهای اروپایی دارد این است که، چون در کشور ما نوبت دوم واکسیناسیون در ماههای اخیر و به تازگی انجام شده، سیستم ایمنی مردم ما در وضعیت بهتری نسبت به اروپاییها قرار دارد».
آیا این ادعای درستی است؟
برای راستیآزمایی ادعای شهریاری، ابتدا باید این نکته را در نظر گرفت که واکسیناسیون کرونا در ایران با واکسنهای «سینوفارم» چینی، «اسپوتنیک وی» روسی و «آسترازنکای اهدایی کشورهای دیگر» صورت گرفته است. آمارهای پایگاه Our World in Data نشان میدهد که تا روز پنجم دیماه سال جاری ۶۰ درصد از مردم ایران دو دوز واکسن کرونا را از میان واکسنهای موجود در کشور، دریافت کردهاند.
این در حالی است که واکسیناسیون کرونا در اروپا با اثربخشترین واکسنهای تایید شده جهانی از جمله «فایزر- بیونتک»، «مدرنا»، «آسترازنکا» و «جانسون اند جانسون» انجام شده است. بررسی آمار تزریق واکسن در کشورهای اروپایی نیز نشان میدهد که در ایتالیا ۷۴ درصد، در فرانسه ۷۳ درصد، در سوئد ۷۳ درصد، در آلمان ۷۰ درصد و در انگلستان ۶۹ درصد شهروندان به صورت کامل واکسینه شدهاند و این روند برای دریافت دز سوم و چهارم ادامه دارد.
به گزارش «کمیسیون اروپا» که یکی از پنج نهاد اصلی «اتحادیه اروپا» به شمار میآید، تا اواسط دسامبر سال جاری ۷۸.۴ درصد از جمعیت بزرگسال اتحادیه اروپا به طور کامل واکسینه شدهاند. همچنین این کمیسیون قراردادهایی با تولیدکنندگان واکسن منعقد کرده تا بیش از ۴.۲ میلیارد دوز واکسن را برای شهروندان اروپایی و سایر کشورهای جهان که در آنها واکسن کمتر در دسترس هستند، تضمین کند.
کمیسیون و کشورهای اتحادیه اروپا متعهد شدهاند تا بیش از ۳ میلیارد یورو به «کواکس COVAX»، که یک ابتکار جهانی با هدف تضمین دسترسی عادلانه به واکسنهای کووید-۱۹ است، اهدا کنند.
ایران نیز تاکنون از طریق همین ساز و کار و با همکاری صندوق کودکان سازمان ملل (یونیسف)، چند محموله واکسن آسترازنکای تولید ایتالیا و کرهجنوبی را دریافت کرده است.
یک پژوهش درباره اثر بخشی هفت واکسن کرونا به عنوان دز یادآور که توسط پژوهشگران بریتانیایی انجام شده نشان میدهد واکسنهای مبتنی بر فنآوری «MRNA»، از جمله «فایزر» و «مدرنا» بیشترین ایمنی را در افراد ایجاد کردهاند. در این پژوهش نامی از واکسنهایی که در ایران تزریق میشوند، برده نشده است. بنابراین ادعای حسینعلی شهریاری مبنی بر بهتر بودن سیستم ایمنی مردم واکسینه شده در ایران نسبت به شهروندان اروپایی ادعایی اشتباه برانگیز است. قیاس وضعیت واکسینه شدهها در ایران و اروپا از اساس نادرست است چرا که شهروندان اروپایی و حتی بسیاری از کشورهای همسایه و خاورمیانه به واکسنهایی با تکنولوژی بالاتر، معتبرتر و اثر بخشتر از واکسنهای موجود در ایران دسترسی دارند.
#راستی_آزمایی #واکسن_کرونا #factcheck
@aposiran
موسسه ترویج جامعه باز
راستیآزمایی ادعای حسینعلی شهریاری: «وضع سیستم ایمنی مردم ما نسبت به اروپاییها بهتر است.»
راستیآزمایی ادعای حسینعلی شهریاری: «وضع سیستم ایمنی مردم ما نسبت به اروپاییها بهتر است.» نیلوفر غلامی، همکار ارشد در موسسه ترویج جامعه
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
رئیس سازمان تجارت: از تضمین بانکی و رمز ارزها برای تجارت خارجی استفاده خواهد شد.
گفتوگوی تلویزیون ایران اینترنشنال با عبدالرضا احمدی، پژوهشگر مدیریت اقتصادی و مسئول پروژه فسادبان در «موسسه ترویج جامعه باز»
#رمز_ارز #ارز_دیجیتال
@aposiran
گفتوگوی تلویزیون ایران اینترنشنال با عبدالرضا احمدی، پژوهشگر مدیریت اقتصادی و مسئول پروژه فسادبان در «موسسه ترویج جامعه باز»
#رمز_ارز #ارز_دیجیتال
@aposiran
قاسم سلیمانی ایران را قرارگاه حسین ابن علی میدانست!
✍🏼 حامد محمدی، روزنامهنگار
#میهمان_موسسه
روحالله خمینی میگفت جنگ نعمت است. رهبر القاعده اقدام علیه آمریکا و متحدانش را «جهاد فی سبیلالله» میدانست و حرکت در این راه را برای خود و همقطارانش یک برکت میخواند.
جنگ سوریه به جمهوری اسلامی فرصت داد تا برای کشاندن نسل جوان حامیان خود به سمت آرمانهای انقلاب ریلگذاری کند. در سالهای نخست جنگ سوریه، حضور نظامی نیروهای وابسته به جمهوری اسلامی اعم از «سپاه قدس» و نیابتیها انکار میشد اما به تدریج «حضور مستشاری» را جایگزین و بحث «دفاع از حرم» و «دفاع از اسلام» را مطرح کردند. کار بجایی رسید که علی خامنهای گفت «سوریه عمق استراتژیک جمهوری اسلامی است و اگر مدافعان حرم مبارزه نمیکردند باید در کرمانشاه و همدان میجنگیدیم.»
نسلی که برای رفتن به سوریه داوطلب میشدند «مکتبیهای ناسیونالیست» بودند. دوگانهای متناقض که واقعیت عینی پیدا کرده بود و مرید قاسم سلیمانی بودند.
در بخشی از وصیتنامه سلیمانی آمده «جمهوری اسلامی، مرکز اسلام و تشیّع است…امروز قرارگاه حسینبن علی، ایران است. بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر بماند، دیگر حرمها میمانند. اگر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمیماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمّدی.»
عبدالله حاجی صادقی، نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در تعریفی میگوید: «هویت سپاه یک هویت مکتبی است و توانمندی آن، نه به میزان امکانات بلکه به میزان اتصالش به خدا است!»
برای مکتبیهای ناسیونالیست، «ایران» مقرّ اصلی شیعهگری و بلادهای اسلامی اطراف ایران (یمن، سوریه، عراق و فلسطین و حتی بیشتر افغانستان و آذربایجان و تعدادی از کشورهای آفریقایی) بخشی «جغرافیایی مقاومت» بودند.
حضور نظامی در منطقه و حمایت مالی و تسلیحاتی از شبه نظامیان برای جمهوری اسلامی ابزار باجگیری و اخاذی در فضای منطقه و بینالمللی شد. چنانکه مطرح شد قاسم سلیمانی و محمدجواد ظریف دوبال سیاست خارجی جمهوری اسلامی بودند. به بیان دیگر، سلیمانی در عمل وزیر خاورمیانهای خامنهای شد و بارها ظریف در اینباره انتقاد کرد و حتی در فایل صوتی که از او افشا شد میگفت سلیمانی «دیپلماسی» را فدای «میدان» کرد.
قاسم سلیمانی مستقیم در سیاست خارجی جمهوری اسلامی دخالت میکرد. از ملاقات با ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه تا ملاقاتهای محرمانه و نامهنگاری با نمایندگان آمریکا در عراق.
علیاکبر صالحی وزیر خارجه جمهوری اسلامی در دولت محمود احمدینژد اعتراف میکند که «سفرای ایران در برخی کشورها با هماهنگی قاسم سلیمانی انتخاب میشدند.»
مطالب #میهمان_موسسه الزاما بیانگر دیدگاه «موسسه ترویج جامعه باز» نیست.
شما هم میتوانید نظر و یادداشت کوتاهتان (حداکثر ۴۰۰ کلمه) را درباره همین موضوع و برای انتشار در همین کانال، به واتساپ موسسه به شماره ۰۰۴۹۱۷۸۹۳۸۱۹۷۱ ارسال کنید.
@aposiran
✍🏼 حامد محمدی، روزنامهنگار
#میهمان_موسسه
روحالله خمینی میگفت جنگ نعمت است. رهبر القاعده اقدام علیه آمریکا و متحدانش را «جهاد فی سبیلالله» میدانست و حرکت در این راه را برای خود و همقطارانش یک برکت میخواند.
جنگ سوریه به جمهوری اسلامی فرصت داد تا برای کشاندن نسل جوان حامیان خود به سمت آرمانهای انقلاب ریلگذاری کند. در سالهای نخست جنگ سوریه، حضور نظامی نیروهای وابسته به جمهوری اسلامی اعم از «سپاه قدس» و نیابتیها انکار میشد اما به تدریج «حضور مستشاری» را جایگزین و بحث «دفاع از حرم» و «دفاع از اسلام» را مطرح کردند. کار بجایی رسید که علی خامنهای گفت «سوریه عمق استراتژیک جمهوری اسلامی است و اگر مدافعان حرم مبارزه نمیکردند باید در کرمانشاه و همدان میجنگیدیم.»
نسلی که برای رفتن به سوریه داوطلب میشدند «مکتبیهای ناسیونالیست» بودند. دوگانهای متناقض که واقعیت عینی پیدا کرده بود و مرید قاسم سلیمانی بودند.
در بخشی از وصیتنامه سلیمانی آمده «جمهوری اسلامی، مرکز اسلام و تشیّع است…امروز قرارگاه حسینبن علی، ایران است. بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر بماند، دیگر حرمها میمانند. اگر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمیماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمّدی.»
عبدالله حاجی صادقی، نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در تعریفی میگوید: «هویت سپاه یک هویت مکتبی است و توانمندی آن، نه به میزان امکانات بلکه به میزان اتصالش به خدا است!»
برای مکتبیهای ناسیونالیست، «ایران» مقرّ اصلی شیعهگری و بلادهای اسلامی اطراف ایران (یمن، سوریه، عراق و فلسطین و حتی بیشتر افغانستان و آذربایجان و تعدادی از کشورهای آفریقایی) بخشی «جغرافیایی مقاومت» بودند.
حضور نظامی در منطقه و حمایت مالی و تسلیحاتی از شبه نظامیان برای جمهوری اسلامی ابزار باجگیری و اخاذی در فضای منطقه و بینالمللی شد. چنانکه مطرح شد قاسم سلیمانی و محمدجواد ظریف دوبال سیاست خارجی جمهوری اسلامی بودند. به بیان دیگر، سلیمانی در عمل وزیر خاورمیانهای خامنهای شد و بارها ظریف در اینباره انتقاد کرد و حتی در فایل صوتی که از او افشا شد میگفت سلیمانی «دیپلماسی» را فدای «میدان» کرد.
قاسم سلیمانی مستقیم در سیاست خارجی جمهوری اسلامی دخالت میکرد. از ملاقات با ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه تا ملاقاتهای محرمانه و نامهنگاری با نمایندگان آمریکا در عراق.
علیاکبر صالحی وزیر خارجه جمهوری اسلامی در دولت محمود احمدینژد اعتراف میکند که «سفرای ایران در برخی کشورها با هماهنگی قاسم سلیمانی انتخاب میشدند.»
مطالب #میهمان_موسسه الزاما بیانگر دیدگاه «موسسه ترویج جامعه باز» نیست.
شما هم میتوانید نظر و یادداشت کوتاهتان (حداکثر ۴۰۰ کلمه) را درباره همین موضوع و برای انتشار در همین کانال، به واتساپ موسسه به شماره ۰۰۴۹۱۷۸۹۳۸۱۹۷۱ ارسال کنید.
@aposiran
موسسه ترویج جامعه باز
قاسم سلیمانی ایران را قرارگاه حسین ابن علی میدانست! - موسسه ترویج جامعه باز
قاسم سلیمانی ایران را قرارگاه حسین ابن علی میدانست! حامد محمدی، روزنامهنگار روحالله خمینی میگفت جنگ نعمت است.
📢 بخش فرصتهای پژوهشی در وبسایت «موسسه ترویج جامعه باز» به روز شد. برای کسب اطلاعات بیشتر به لینک زیر بروید. اگر فکر میکنید این فرصتها ممکن است به دیگران کمک کنند، آنها را به اشتراک بگذارید:
https://fa.opensocietyalliance.org/researchopportunities/
@aposiran
https://fa.opensocietyalliance.org/researchopportunities/
@aposiran
بررسی ادعای ابراهیم رئیسی مبنی بر تشکیل دولت سیزدهم «به دور از فامیلبازی»
✍🏼 یوحنا نجدی
ابراهیم رئيسی، رئيس جمهوری اسلامی روز ۹ دی ماه در جریان سفر به قم، با انتقاد از آنچه که «هجمه به دولت» خواند، گفت که «متأسفانه نقاط قوت این دولت را با عملیات روانی، نقاط ضعف جلوه میدهند».
به گزارش خبرگزاری تسنیم، او به عنوان مثالی در این خصوص گفت که «این دولت به دور از فامیلبازی تشکیل شده اما تلاش میکنند طور دیگری آن را به مردم معرفی کنند».
آیا ادعای او درست است؟ و دولت سیزدهم، «به دور از فامیلبازی» تشکیل شده است؟
جستجویی کوتاه در انتصابهای اخیر از زمان روی کار آمدن دولت جدید، خلاف ادعای ابراهیم رئیسی را نشان میدهد. انتصابهای فامیلی آنچنان گسترده بوده که حتی مجلس شورای اسلامی، با اکثریتی همسو با دولت نیز در این باره به دولت «تذکر کتبی» داده است. از این رو، سخنان رئیس جمهوری اسلامی درباره تشکیل دولت سیزدهم «به دور از فامیلبازی»، ادعایی نادرست است.
به عنوان مثال، مسعود فیاضی، برادر داماد علیرضا زاکانی، شهردار تهران، از سوی ابراهیم رئیسی به عنوان وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش به مجلس معرفی شد اما موفق به کسب رأی اعتماد نشد.
غلامحسین اسماعیلی، رئیس دفتر رئیسجمهور هم آبان ماه گذشته با صدور حکمی، محمدمهدی رحیمی، باجناق فریدالدین حدادعادل را به سمت «مدیرکل روابط عمومی» در دفتر ابراهیم رئیسی، منصوب کرد. فریدالدین حدادعادل، فرزند غلامعلی حدادعادل است که یکی از نزدیکترین افراد به رهبر جمهوری اسلامی به شمار میرود.
میثم نیلی هم برادر داماد ابراهیم رئیسی است که با حکم وزیر ارشاد، به عضویت در هیات امنای بنیاد سینمایی فارابی درآمد. او همزمان، مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی است.
روزنامه شرق چاپ تهران در شماره روز ۱۱ آبان ماه نوشت که «تنها چند ساعت» پس از ستایش لاله افتخاری، از روش مدیریتی ابراهیم رئیسی، فرزندش بهعنوان مدیرعامل مؤسسه صندوق حمایت و بازنشستگی کارکنان فولاد انتخاب شد.
لاله افتخاری عضو اصولگرا و پیشین مجلس شورای اسلامی، گفته بود که «روش رئیسی برای اداره کشور سیره ائمه معصومین(ع) است».
بر پایه این گزارش، از زمان روی کار آمدن ابراهیم رئیسی، «فقط ۱۸۰ انتصاب در حوزه معاونان وزرا، استانداران، مدیران سازمانهای بزرگ دولتی، مشاوران و رؤسای دانشگاههای مهم در دولت سیزدهم انجام شده است». در میان منصوبشدگان در دولت جدید، «سوابق ۸۴ نفر از این افراد به لحاظ ارتباط با مسئولیت جدید و سطح سمت، مجهول است».
روزنامه جمهوری اسلامی نیز در شماره روز ۱۷ آبان ماه خود، نوشت که از ۱۳ انتصابی که وزیر جهاد کشاورزی انجام داده، «سه مورد از آنها فامیلی است». وزارت کشاورزی، چندی بعد با صدور بیانیهای، تایید کرد که یکی از این افراد، «از نزدیکان و اشخاص مورد اعتماد وزیر» است.
ماجرای انتصابهای فامیلی در دولت ابراهیم رئیسی آنچنان بالا گرفت که مجلس شورای اسلامی، علیرغم همسویی سیاسی با دولت، نسبت به این موضوع اعتراض کرد. در جلسه روز ۲۳ آبان ماه، تذکر کتبی ۳۵ عضو این مجلس به رئیس جمهور قرائت شد که در آن، با انتقاد از «بیتوجهی به شایستهسالاری در دستگاههای دولتی»، خواستار «جلوگیری از انتصابات فامیلی» شدند.
انتصابهای فامیلی، علاوه بر دولت، در سایر نهادها بویژه در شهرداری تهران هم صورت گرفته است. از جمله، در یک مورد پس از طرح گسترده انتقادات، علیرضا زاکانی مجبور شد حکم مشاورهای را که برای داماد خودش صادر کرده بود، لغو کند. این اما پایان داستان نبود چرا که یوسف نوری، وزیر آموزش و پرورش، روز ۱۸ دی ماه طی حکمی «مهدی فیاضی»، داماد زاکانی را به عنوان «رئیس مرکز امور بینالملل و مدارس خارج از کشور»، منصوب کرد.
در نتیجه، سخنان ابراهیم رئیسی مبنی بر اینکه دولت او «به دور از فامیلبازی» تشکیل شده، ادعایی نادرست است. نگاهی کوتاه به فهرست بلند انتصابها از زمان روی کارآمدن دولت سیزدهم تاکنون، به روشنی، نادرستی ادعای او را نشان میدهد؛ انتصابهایی حتی در درون دفتر او.
لینک یادداشت در وبسایت رادیوفردا
#راستی_آزمایی #دولت_سیزدهم #ابراهیم_رئیسی
@aposiran
✍🏼 یوحنا نجدی
ابراهیم رئيسی، رئيس جمهوری اسلامی روز ۹ دی ماه در جریان سفر به قم، با انتقاد از آنچه که «هجمه به دولت» خواند، گفت که «متأسفانه نقاط قوت این دولت را با عملیات روانی، نقاط ضعف جلوه میدهند».
به گزارش خبرگزاری تسنیم، او به عنوان مثالی در این خصوص گفت که «این دولت به دور از فامیلبازی تشکیل شده اما تلاش میکنند طور دیگری آن را به مردم معرفی کنند».
آیا ادعای او درست است؟ و دولت سیزدهم، «به دور از فامیلبازی» تشکیل شده است؟
جستجویی کوتاه در انتصابهای اخیر از زمان روی کار آمدن دولت جدید، خلاف ادعای ابراهیم رئیسی را نشان میدهد. انتصابهای فامیلی آنچنان گسترده بوده که حتی مجلس شورای اسلامی، با اکثریتی همسو با دولت نیز در این باره به دولت «تذکر کتبی» داده است. از این رو، سخنان رئیس جمهوری اسلامی درباره تشکیل دولت سیزدهم «به دور از فامیلبازی»، ادعایی نادرست است.
به عنوان مثال، مسعود فیاضی، برادر داماد علیرضا زاکانی، شهردار تهران، از سوی ابراهیم رئیسی به عنوان وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش به مجلس معرفی شد اما موفق به کسب رأی اعتماد نشد.
غلامحسین اسماعیلی، رئیس دفتر رئیسجمهور هم آبان ماه گذشته با صدور حکمی، محمدمهدی رحیمی، باجناق فریدالدین حدادعادل را به سمت «مدیرکل روابط عمومی» در دفتر ابراهیم رئیسی، منصوب کرد. فریدالدین حدادعادل، فرزند غلامعلی حدادعادل است که یکی از نزدیکترین افراد به رهبر جمهوری اسلامی به شمار میرود.
میثم نیلی هم برادر داماد ابراهیم رئیسی است که با حکم وزیر ارشاد، به عضویت در هیات امنای بنیاد سینمایی فارابی درآمد. او همزمان، مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی است.
روزنامه شرق چاپ تهران در شماره روز ۱۱ آبان ماه نوشت که «تنها چند ساعت» پس از ستایش لاله افتخاری، از روش مدیریتی ابراهیم رئیسی، فرزندش بهعنوان مدیرعامل مؤسسه صندوق حمایت و بازنشستگی کارکنان فولاد انتخاب شد.
لاله افتخاری عضو اصولگرا و پیشین مجلس شورای اسلامی، گفته بود که «روش رئیسی برای اداره کشور سیره ائمه معصومین(ع) است».
بر پایه این گزارش، از زمان روی کار آمدن ابراهیم رئیسی، «فقط ۱۸۰ انتصاب در حوزه معاونان وزرا، استانداران، مدیران سازمانهای بزرگ دولتی، مشاوران و رؤسای دانشگاههای مهم در دولت سیزدهم انجام شده است». در میان منصوبشدگان در دولت جدید، «سوابق ۸۴ نفر از این افراد به لحاظ ارتباط با مسئولیت جدید و سطح سمت، مجهول است».
روزنامه جمهوری اسلامی نیز در شماره روز ۱۷ آبان ماه خود، نوشت که از ۱۳ انتصابی که وزیر جهاد کشاورزی انجام داده، «سه مورد از آنها فامیلی است». وزارت کشاورزی، چندی بعد با صدور بیانیهای، تایید کرد که یکی از این افراد، «از نزدیکان و اشخاص مورد اعتماد وزیر» است.
ماجرای انتصابهای فامیلی در دولت ابراهیم رئیسی آنچنان بالا گرفت که مجلس شورای اسلامی، علیرغم همسویی سیاسی با دولت، نسبت به این موضوع اعتراض کرد. در جلسه روز ۲۳ آبان ماه، تذکر کتبی ۳۵ عضو این مجلس به رئیس جمهور قرائت شد که در آن، با انتقاد از «بیتوجهی به شایستهسالاری در دستگاههای دولتی»، خواستار «جلوگیری از انتصابات فامیلی» شدند.
انتصابهای فامیلی، علاوه بر دولت، در سایر نهادها بویژه در شهرداری تهران هم صورت گرفته است. از جمله، در یک مورد پس از طرح گسترده انتقادات، علیرضا زاکانی مجبور شد حکم مشاورهای را که برای داماد خودش صادر کرده بود، لغو کند. این اما پایان داستان نبود چرا که یوسف نوری، وزیر آموزش و پرورش، روز ۱۸ دی ماه طی حکمی «مهدی فیاضی»، داماد زاکانی را به عنوان «رئیس مرکز امور بینالملل و مدارس خارج از کشور»، منصوب کرد.
در نتیجه، سخنان ابراهیم رئیسی مبنی بر اینکه دولت او «به دور از فامیلبازی» تشکیل شده، ادعایی نادرست است. نگاهی کوتاه به فهرست بلند انتصابها از زمان روی کارآمدن دولت سیزدهم تاکنون، به روشنی، نادرستی ادعای او را نشان میدهد؛ انتصابهایی حتی در درون دفتر او.
لینک یادداشت در وبسایت رادیوفردا
#راستی_آزمایی #دولت_سیزدهم #ابراهیم_رئیسی
@aposiran
موسسه ترویج جامعه باز
بررسی ادعای ابراهیم رئیسی مبنی بر تشکیل دولت سیزدهم «به دور از فامیلبازی» -
بررسی ادعای ابراهیم رئیسی مبنی بر تشکیل دولت سیزدهم «به دور از فامیلبازی» یوحنا نجدیابراهیم رئيسی، رئيس جمهوری اسلامی روز ۹ دی ماه در جریان
راستیآزمایی ادعای حسین سلامی: «فقط ما مشکل نداریم، آمریکا هم در مشکلات اقتصادی گرفتار شده»
✍🏼 نیلوفر غلامی، همکار ارشد در موسسه ترویج جامعه باز
حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران روز ۲۰ دیماه در مراسمی که به مناسبت بزرگداشت شهدای عرفه برگزار شد، گفت: «مشکلات وجود دارد، اما فقط ما نیستیم که مشکل داریم؛ آمریکا امروز در مشکلات اقتصادی گرفتار شده و در پیشبرد اهداف سیاسی خود، فرسوده است و فرار آن از افغانستان و شکست در عینالاسد را دیدیم.»
آیا ادعای فرمانده کل سپاه پاسداران مبنی بر گرفتاری آمریکا در مشکلات اقتصادی، درست است؟
بررسی آمارهای جهانی نشان میدهد که اقتصاد آمریکا در سالهای ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ در صدر جدول قویترین اقتصادهای دنیا قرار دارد و تولید ناخالص داخلی ایالات متحده آمریکا در سال ۲۰۲۱ با رقم ۲۰٫۴۹ تریلیون دلار حتی از چین نیز پیشی گرفته است.
در میان شاخصهای اقتصاد کلان، تولید ناخالص داخلی از اهمیت ویژهای برخوردار است و بهعنوان مهمترین شاخص عملکرد اقتصادی در تجزیه و تحلیلها و ارزیابیها مورد استفاده قرار میگیرد. از این رو رایجترین شاخصی است که برای اندازهگیری رفاه یک جامعه و مقایسه آن با سایر جوامع توسط اقتصاددانان به کار گرفته میشود.
آمارهای دیگر اقتصادی حاکی از آن هستند که تا پایان نوامبر ۲۰۲۱ نرخ تورم در آمریکا ۶٫۸ درصد است. همچنین نرخ بیکاری در این کشور تا پایان دسامبر ۲۰۲۱ برابر با ۳٫۹ درصد است.
برای درک بهتر شرایط باید همین شاخصها را برای ایران هم بررسی کرد. گزارش بانک جهانی نشان میدهد در سال ۲۰۲۰ تولید ناخالص داخلی ایران حدود ۱۹۱٫۷ میلیارد دلار بوده است. طبق این گزارش، تولید ناخالص داخلی ترکیه و عربستان، سه برابر و امارات و اسرائیل بیش از دو برابر ایران بوده است و اقتصاد ایران آنچنان پسرفت داشته، که حجم آن در سال ۲۰۲۰ به سطح سال ۲۰۰۴ رسیده است.
رقم تولید ناخالص داخلی برای سال ۲۰۲۱ بر اساس محاسبات «واقعی» و نه محاسبات «اسمی» که صندوق بینالمللی پول براساس «نرخ آزاد دلار» انجام داده است، حدود ۴۱۰ میلیارد دلار است. اگر سرانه تولید ناخالص داخلی را مد نظر قرار دهیم، تمام کشورهای همسایه ایران به غیر از پاکستان و افغانستان وضعیت بهتری نسبت به ایران دارند.
همچنین به گزارش بانک جهانی، تا پایان دسامبر سال ۲۰۲۱ نرخ تورم سالانه ایران برابر با ۳۵٫۲ درصد است. نرخ بیکاری در ایران نیز تا پایان سپتامبر ۲۰۲۱ برابر با ۹٫۶ درصد اعلام شده است.
از منظر شاخص آزادی اقتصادی که برای اندازهگیری میزان آزادی اقتصادی در کشورهای جهان ایجاد شدهاست، ایالات متحده آمریکا در رتبه ۲۰ جهان و در زمره آزادترین کشورهاست در حالیکه ایران در رتبه ۱۶۸ از بین ۱۸۴ کشور و در زمره محدودترین اقتصادهای جهان قرار دارد.
بررسی شاخص دیگری به نام مالکیت خصوصی نیز حاکی از اختلاف بسیار زیاد بین دو کشور است. مطابق با آمار سال ۲۰۲۰ این شاخص برای ایالات متحده آمریکا ۸۲ است که باعث شده این کشور در رتبه ۲۵ دنیا قرار داشته باشد، در صورتیکه ایران با عدد ۳۷ در رتبه ۱۵۹ قرار دارد. هرچه این شاخص به ۱۰۰ نزدیکتر باشد نشان دهنده این است که حق مالکیت خصوصی در آن کشور وضعیت بهتری دارد.
وضعیت اقتصادی ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی از هیچ نظر قابل مقایسه با کشوری دموکراتیک همچون ایالات متحده آمریکا نیست. حکمرانی ولایی کشور را به جایی رسانده که ریال ایران با از دست دادن ۶۰۰ درصدی ارزش خود، در حال حاضر بیارزشترین واحد پولی در جهان به شمار میرود و وضعیت اقتصادی موجود را تنها میتوان با کشورهای جنگ زده همچون سوریه و افغانستان و یا ونزوئلا مقایسه کرد.
بنابراین ادعای حسین سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مبنی بر اینکه «فقط ما مشکل نداریم، آمریکا هم در مشکلات اقتصادی گرفتار شده» ادعایی اشتباه برانگیز و در جهت گمراهکردن افکار عمومی است تا ناکارآمدی در اجرای حکمرانی خوب برای کشور را توجیه کند.
#راستی_آزمایی #اقتصاد #factcheck
@aposiran
✍🏼 نیلوفر غلامی، همکار ارشد در موسسه ترویج جامعه باز
حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران روز ۲۰ دیماه در مراسمی که به مناسبت بزرگداشت شهدای عرفه برگزار شد، گفت: «مشکلات وجود دارد، اما فقط ما نیستیم که مشکل داریم؛ آمریکا امروز در مشکلات اقتصادی گرفتار شده و در پیشبرد اهداف سیاسی خود، فرسوده است و فرار آن از افغانستان و شکست در عینالاسد را دیدیم.»
آیا ادعای فرمانده کل سپاه پاسداران مبنی بر گرفتاری آمریکا در مشکلات اقتصادی، درست است؟
بررسی آمارهای جهانی نشان میدهد که اقتصاد آمریکا در سالهای ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ در صدر جدول قویترین اقتصادهای دنیا قرار دارد و تولید ناخالص داخلی ایالات متحده آمریکا در سال ۲۰۲۱ با رقم ۲۰٫۴۹ تریلیون دلار حتی از چین نیز پیشی گرفته است.
در میان شاخصهای اقتصاد کلان، تولید ناخالص داخلی از اهمیت ویژهای برخوردار است و بهعنوان مهمترین شاخص عملکرد اقتصادی در تجزیه و تحلیلها و ارزیابیها مورد استفاده قرار میگیرد. از این رو رایجترین شاخصی است که برای اندازهگیری رفاه یک جامعه و مقایسه آن با سایر جوامع توسط اقتصاددانان به کار گرفته میشود.
آمارهای دیگر اقتصادی حاکی از آن هستند که تا پایان نوامبر ۲۰۲۱ نرخ تورم در آمریکا ۶٫۸ درصد است. همچنین نرخ بیکاری در این کشور تا پایان دسامبر ۲۰۲۱ برابر با ۳٫۹ درصد است.
برای درک بهتر شرایط باید همین شاخصها را برای ایران هم بررسی کرد. گزارش بانک جهانی نشان میدهد در سال ۲۰۲۰ تولید ناخالص داخلی ایران حدود ۱۹۱٫۷ میلیارد دلار بوده است. طبق این گزارش، تولید ناخالص داخلی ترکیه و عربستان، سه برابر و امارات و اسرائیل بیش از دو برابر ایران بوده است و اقتصاد ایران آنچنان پسرفت داشته، که حجم آن در سال ۲۰۲۰ به سطح سال ۲۰۰۴ رسیده است.
رقم تولید ناخالص داخلی برای سال ۲۰۲۱ بر اساس محاسبات «واقعی» و نه محاسبات «اسمی» که صندوق بینالمللی پول براساس «نرخ آزاد دلار» انجام داده است، حدود ۴۱۰ میلیارد دلار است. اگر سرانه تولید ناخالص داخلی را مد نظر قرار دهیم، تمام کشورهای همسایه ایران به غیر از پاکستان و افغانستان وضعیت بهتری نسبت به ایران دارند.
همچنین به گزارش بانک جهانی، تا پایان دسامبر سال ۲۰۲۱ نرخ تورم سالانه ایران برابر با ۳۵٫۲ درصد است. نرخ بیکاری در ایران نیز تا پایان سپتامبر ۲۰۲۱ برابر با ۹٫۶ درصد اعلام شده است.
از منظر شاخص آزادی اقتصادی که برای اندازهگیری میزان آزادی اقتصادی در کشورهای جهان ایجاد شدهاست، ایالات متحده آمریکا در رتبه ۲۰ جهان و در زمره آزادترین کشورهاست در حالیکه ایران در رتبه ۱۶۸ از بین ۱۸۴ کشور و در زمره محدودترین اقتصادهای جهان قرار دارد.
بررسی شاخص دیگری به نام مالکیت خصوصی نیز حاکی از اختلاف بسیار زیاد بین دو کشور است. مطابق با آمار سال ۲۰۲۰ این شاخص برای ایالات متحده آمریکا ۸۲ است که باعث شده این کشور در رتبه ۲۵ دنیا قرار داشته باشد، در صورتیکه ایران با عدد ۳۷ در رتبه ۱۵۹ قرار دارد. هرچه این شاخص به ۱۰۰ نزدیکتر باشد نشان دهنده این است که حق مالکیت خصوصی در آن کشور وضعیت بهتری دارد.
وضعیت اقتصادی ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی از هیچ نظر قابل مقایسه با کشوری دموکراتیک همچون ایالات متحده آمریکا نیست. حکمرانی ولایی کشور را به جایی رسانده که ریال ایران با از دست دادن ۶۰۰ درصدی ارزش خود، در حال حاضر بیارزشترین واحد پولی در جهان به شمار میرود و وضعیت اقتصادی موجود را تنها میتوان با کشورهای جنگ زده همچون سوریه و افغانستان و یا ونزوئلا مقایسه کرد.
بنابراین ادعای حسین سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مبنی بر اینکه «فقط ما مشکل نداریم، آمریکا هم در مشکلات اقتصادی گرفتار شده» ادعایی اشتباه برانگیز و در جهت گمراهکردن افکار عمومی است تا ناکارآمدی در اجرای حکمرانی خوب برای کشور را توجیه کند.
#راستی_آزمایی #اقتصاد #factcheck
@aposiran
موسسه ترویج جامعه باز
راستیآزمایی ادعای حسین سلامی: «فقط ما مشکل نداریم، آمریکا هم در مشکلات اقتصادی گرفتار شده»
راستیآزمایی ادعای حسین سلامی: «فقط ما مشکل نداریم، آمریکا هم در مشکلات اقتصادی گرفتار شده» نیلوفر غلامی، همکار ارشد در موسسه ترویج جامعه باز
«افزایش قیمت شکر برای حفظ سلامت مردم است»؛ آیا این ادعا درست است؟
✍🏼 یوحنا نجدی
دبیر انجمن صنفی کارخانههای قند و شکر روز ۱۴ دی ماه در گفتوگو با وبسایت تجارتنیوز، با حمایت از لغو معافیت مالیاتی شکر پیشبینی کرد که تا پایان امسال و با احتساب ۹ درصد مالیات، قیمت هر کیلو شکر «حدود هزار تومان گران شود».
بهمن دانایی گفت که «وزارت بهداشت از تصمیم دولت برای حذف معافیت مالیاتی شکر، حمایت میکند» چرا که شکر «برای مردم زیانبار است» و مصرف کمتر آن، «در کنترل دیابت و امثالهم اثرگذار است».
آیا ادعای او درست است؟ و بهای شکر به دلیل حفظ سلامتی مردم و کاهش ابتلا به بیماریهایی همچون دیابت، افزایش یافته است؟
آمارهای رسمی منتشر شده از سوی دولت ایران نشان میدهد که گرانی مواد غذایی اصلی، تنها به شکر محدود نیست بلکه هر روز رکوردهای تازهای از گرانی، به ثبت میرسد؛ نتیجه آن، فهرست بلندبالایی از اقلام اصلی خوراکی است که از سفره ایرانیان حذف میشود. از این رو، ادعای دبیر انجمن صنفی کارخانههای قند و شکر ایران مبنی بر اینکه «افزایش قیمت شکر برای حفظ سلامت مردم است»، ادعایی «گمراه کننده» است.
در یکی از جدیدترین گزارشها در این خصوص، مرکز آمار ایران در آبان ماه گذشته اعلام کرده که بهای مواد غذایی اصلی در کشور طی یکسال گذشته نسبت به دوره مشابه قبلی، به طور میانگین ۶۱ درصد افزایش یافته است. این رقم، رکورد جدیدی در تورم اقلام خوراکی محسوب میشود.
قیمت هر کیلوگرم مرغ و گوشت قرمز در یکسال گذشته به ترتیب دو برابر و ۳۰ درصد افزایش یافته و به طور کلی، از سال ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۸ مصرف گوشت ایرانیان حدود ۴۰ درصد کاهش یافته است.
به طور مشخص درباره شکر، براساس جدیدترین آمار وزارت صنعت، معدن و تجارت درباره تغییر بهای کالاهای اساسی، قیمت شکر در آبان ماه سال جاری نسبت به این ماه در سال گذشته ۷۶.۱ درصد افزایش یافته است.
بسیاری از رسانههای جمهوری اسلامی، این گزارش را با عنوانهایی همچون «شکر رکورد گرانی را شکست»، منتشر کردهاند.
در همین خصوص، دبیر اتحادیه بنکداران در اوایل آذرماه گذشته در گفتگو با وبسایت تجارتنیوز گفت که «افزایش قیمت قند و شکر باعث شده که این کالاها روی دست کارخانهها بماند».
قاسمعلی حسنی با بیان اینکه «قند و شکر در کارخانهها فراوان است»، افزود که «در بازار تقاضای چندانی برای خرید این دو قلم وجود ندارد» و «کسی به آن نگاه هم نمیکند».
او در تیرماه گذشته نیز گفته بود که قیمت مصوب دولتی برای شکر، از ابتدای سال جاری «بیش از ۹۰ درصد افزایش یافته است».
کاوه زرگران، عضو هیئت نمایندگان و رئیس کمیسیون کشاورزی و صنایع تبدیلی اتاق بازرگانی تهران نیز میگوید که در فاصلهٔ سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹ مصرف قند و شکر توسط خانوارهای ایرانی ۳۳ درصد کاهش یافته است.
به این ترتیب، شکر نیز به فهرست اقلامی اضافه شده که آرام آرام از سفره خانوارهای ایرانی رخت میبندد.
مقامهای جمهوری اسلامی اما اغلب با فرار از زیر بار مسوولیت، دیگر نهادها را مسوول رسیدگی به افزایش بیرویه مواد غذایی، معرفی میکنند.
در تازهترین موارد از اینگونه اظهارنظرها، محمدجعفر منتظری، دادستان کل کشور، روز ۱۷ آبان مدعی شد که «گرانیهای اخیر پشت پردههایی دارد» و «پشت پردههای گرانیها را دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی باید دنبال کنند».
از این رو، سخنان بهمن دانایی، دبیر انجمن صنفی کارخانههای قند و شکر ایران مبنی بر اینکه «افزایش قیمت شکر برای حفظ سلامت مردم است»، ادعایی «گمراه کننده» است. دلیل گرانی شکر، نگرانی دولت از وضعیت سلامت مردم نیست؛ چنین استدلالی زمانی پذیرفتنی است که بهای دیگر کالاهای اساسی و مواد غذایی مردم، افزایش نیافته باشد. آمارهای رسمی، حاکی از تورم و گرانی فزایندهای در جمهوری اسلامی است که شکر نیز جزیی از آنها است.
لینک یادداشت در وبسایت رادیوفردا
#راستی_آزمایی #تورم
@aposiran
✍🏼 یوحنا نجدی
دبیر انجمن صنفی کارخانههای قند و شکر روز ۱۴ دی ماه در گفتوگو با وبسایت تجارتنیوز، با حمایت از لغو معافیت مالیاتی شکر پیشبینی کرد که تا پایان امسال و با احتساب ۹ درصد مالیات، قیمت هر کیلو شکر «حدود هزار تومان گران شود».
بهمن دانایی گفت که «وزارت بهداشت از تصمیم دولت برای حذف معافیت مالیاتی شکر، حمایت میکند» چرا که شکر «برای مردم زیانبار است» و مصرف کمتر آن، «در کنترل دیابت و امثالهم اثرگذار است».
آیا ادعای او درست است؟ و بهای شکر به دلیل حفظ سلامتی مردم و کاهش ابتلا به بیماریهایی همچون دیابت، افزایش یافته است؟
آمارهای رسمی منتشر شده از سوی دولت ایران نشان میدهد که گرانی مواد غذایی اصلی، تنها به شکر محدود نیست بلکه هر روز رکوردهای تازهای از گرانی، به ثبت میرسد؛ نتیجه آن، فهرست بلندبالایی از اقلام اصلی خوراکی است که از سفره ایرانیان حذف میشود. از این رو، ادعای دبیر انجمن صنفی کارخانههای قند و شکر ایران مبنی بر اینکه «افزایش قیمت شکر برای حفظ سلامت مردم است»، ادعایی «گمراه کننده» است.
در یکی از جدیدترین گزارشها در این خصوص، مرکز آمار ایران در آبان ماه گذشته اعلام کرده که بهای مواد غذایی اصلی در کشور طی یکسال گذشته نسبت به دوره مشابه قبلی، به طور میانگین ۶۱ درصد افزایش یافته است. این رقم، رکورد جدیدی در تورم اقلام خوراکی محسوب میشود.
قیمت هر کیلوگرم مرغ و گوشت قرمز در یکسال گذشته به ترتیب دو برابر و ۳۰ درصد افزایش یافته و به طور کلی، از سال ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۸ مصرف گوشت ایرانیان حدود ۴۰ درصد کاهش یافته است.
به طور مشخص درباره شکر، براساس جدیدترین آمار وزارت صنعت، معدن و تجارت درباره تغییر بهای کالاهای اساسی، قیمت شکر در آبان ماه سال جاری نسبت به این ماه در سال گذشته ۷۶.۱ درصد افزایش یافته است.
بسیاری از رسانههای جمهوری اسلامی، این گزارش را با عنوانهایی همچون «شکر رکورد گرانی را شکست»، منتشر کردهاند.
در همین خصوص، دبیر اتحادیه بنکداران در اوایل آذرماه گذشته در گفتگو با وبسایت تجارتنیوز گفت که «افزایش قیمت قند و شکر باعث شده که این کالاها روی دست کارخانهها بماند».
قاسمعلی حسنی با بیان اینکه «قند و شکر در کارخانهها فراوان است»، افزود که «در بازار تقاضای چندانی برای خرید این دو قلم وجود ندارد» و «کسی به آن نگاه هم نمیکند».
او در تیرماه گذشته نیز گفته بود که قیمت مصوب دولتی برای شکر، از ابتدای سال جاری «بیش از ۹۰ درصد افزایش یافته است».
کاوه زرگران، عضو هیئت نمایندگان و رئیس کمیسیون کشاورزی و صنایع تبدیلی اتاق بازرگانی تهران نیز میگوید که در فاصلهٔ سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹ مصرف قند و شکر توسط خانوارهای ایرانی ۳۳ درصد کاهش یافته است.
به این ترتیب، شکر نیز به فهرست اقلامی اضافه شده که آرام آرام از سفره خانوارهای ایرانی رخت میبندد.
مقامهای جمهوری اسلامی اما اغلب با فرار از زیر بار مسوولیت، دیگر نهادها را مسوول رسیدگی به افزایش بیرویه مواد غذایی، معرفی میکنند.
در تازهترین موارد از اینگونه اظهارنظرها، محمدجعفر منتظری، دادستان کل کشور، روز ۱۷ آبان مدعی شد که «گرانیهای اخیر پشت پردههایی دارد» و «پشت پردههای گرانیها را دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی باید دنبال کنند».
از این رو، سخنان بهمن دانایی، دبیر انجمن صنفی کارخانههای قند و شکر ایران مبنی بر اینکه «افزایش قیمت شکر برای حفظ سلامت مردم است»، ادعایی «گمراه کننده» است. دلیل گرانی شکر، نگرانی دولت از وضعیت سلامت مردم نیست؛ چنین استدلالی زمانی پذیرفتنی است که بهای دیگر کالاهای اساسی و مواد غذایی مردم، افزایش نیافته باشد. آمارهای رسمی، حاکی از تورم و گرانی فزایندهای در جمهوری اسلامی است که شکر نیز جزیی از آنها است.
لینک یادداشت در وبسایت رادیوفردا
#راستی_آزمایی #تورم
@aposiran
موسسه ترویج جامعه باز
«افزایش قیمت شکر برای حفظ سلامت مردم است»؛ آیا این ادعا درست است؟ -
«افزایش قیمت شکر برای حفظ سلامت مردم است»؛ آیا این ادعا درست است؟یوحنا نجدی دبیر انجمن صنفی کارخانههای قند و شکر روز ۱۴ دی ماه در گفتوگو با
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گفتگوی رضا احمدی، پژوهشگر مدیریت اقتصادی و مسئول پروژه فسادبان در «موسسه ترویج جامعه باز» در برنامه چشمانداز تلویزیون ایران اینترنشنال: صنایع خودروسازی در ایران عملا بنگاههایی برای خالی کردن جیب مردم هستند.
برنامه کامل را اینجا ببینید.
#خودروسازی #حکمرانی_خوب
@aposiran
برنامه کامل را اینجا ببینید.
#خودروسازی #حکمرانی_خوب
@aposiran
به آزار و اذیت نویسندگان و روزنامهنگاران پایان دهید
تنها چند روز پس از درگذشت بکتاش آبتین، فیلمساز و نویسنده زندانی، به علت فقدان دسترسی به امکانات پزشکی، منابع خبری از فشار دستگاههای امنیتی جمهوری اسلامی بر روزنامهنگاران شبکه «ایران اینترنشنال» خبر میدهند.
«موسسه ترویج جامعه باز»، ضمن محکوم کردن اقدامات جمهوری اسلامی، خواستار پایان دادن فوری به آزار و اذیت روزنامهنگاران، نویسندگان و هنرمندان است. ما از جامعه جهانی نیز میخواهیم تا بیش از گذشته، وضعیت نقض گسترده حقوق بشر و فشار سیستماتیک جمهوری اسلامی بر روشنفکران و اهالی قلم در ایران را مورد توجه قرار دهد.
موسسه ترویج جامعه باز
۱۵ ژانویه ۲۰۲۲
#آزادی_بیان
@aposiran
تنها چند روز پس از درگذشت بکتاش آبتین، فیلمساز و نویسنده زندانی، به علت فقدان دسترسی به امکانات پزشکی، منابع خبری از فشار دستگاههای امنیتی جمهوری اسلامی بر روزنامهنگاران شبکه «ایران اینترنشنال» خبر میدهند.
«موسسه ترویج جامعه باز»، ضمن محکوم کردن اقدامات جمهوری اسلامی، خواستار پایان دادن فوری به آزار و اذیت روزنامهنگاران، نویسندگان و هنرمندان است. ما از جامعه جهانی نیز میخواهیم تا بیش از گذشته، وضعیت نقض گسترده حقوق بشر و فشار سیستماتیک جمهوری اسلامی بر روشنفکران و اهالی قلم در ایران را مورد توجه قرار دهد.
موسسه ترویج جامعه باز
۱۵ ژانویه ۲۰۲۲
#آزادی_بیان
@aposiran
دروغهای نظام درباره هواپیمای اوکراینی؛ مرزهایی که جابهجا شدند
✍🏼 یوحنا نجدی
با گذشت دو سال از شلیک دو موشک پدافند سپاه پاسداران به پرواز پیاس ۷۵۲ هواپیمایی اوکراین و جانباختن تمامی ۱۷۶ سرنشین آن، حالا ابعاد جدیدی از دروغگویی مقامهای جمهوری اسلامی درباره آن روشن شده است؛ دروغهایی که به طرز غریبی، شگفتا همچنان گفته و منتشر میشوند.
«غیرممکن و جنگ روانی است»
نخستین بازیگر این داستان، علی عابدزاده، رئیس وقت سازمان هواپیمایی کشوری ایران است که ساقط شدن هواپیما در اثر برخورد موشک را «از نظر علمی غیرممکن» و «شایعاتی غیرمنطقی» توصیف کرد. او حتی پا فراتر نهاد و گفت که «آمریکا به خاطر ضرر هنگفت شرکت بوئینگ طی ماههای اخیر، چنین ادعاهایی را مطرح میکند».
او البته بعدها به سبب پیشقدم شدن در پاشیدن خاک بر چشمان حقیقت، از سوی سپاهیان مورد حمایت قرار گرفت: «عزیزان ما در سازمان هواپیمایی کشوری این خبر را بر اساس دانستههای خودشان رد میکردند».
ابوالفضل شکارچی، سخنگوی ارشد نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، عصر روز واقعه، از «شایعه» اصابت موشک به هواپیمای مسافربری اوکراین به عنوان «توطئهای دیگر در جنگ روانی» یاد کرد و گفت: «کاملاً دروغ محض است؛ هیچ کارشناس نظامی و سیاسی این موضوع را تأیید نمیکند».
یادداشت کامل را اینجا بخوانید.
لینک یادداشت در وبسایت رادیوفردا
#هواپیمای_اوکراینی
@aposiran
✍🏼 یوحنا نجدی
با گذشت دو سال از شلیک دو موشک پدافند سپاه پاسداران به پرواز پیاس ۷۵۲ هواپیمایی اوکراین و جانباختن تمامی ۱۷۶ سرنشین آن، حالا ابعاد جدیدی از دروغگویی مقامهای جمهوری اسلامی درباره آن روشن شده است؛ دروغهایی که به طرز غریبی، شگفتا همچنان گفته و منتشر میشوند.
«غیرممکن و جنگ روانی است»
نخستین بازیگر این داستان، علی عابدزاده، رئیس وقت سازمان هواپیمایی کشوری ایران است که ساقط شدن هواپیما در اثر برخورد موشک را «از نظر علمی غیرممکن» و «شایعاتی غیرمنطقی» توصیف کرد. او حتی پا فراتر نهاد و گفت که «آمریکا به خاطر ضرر هنگفت شرکت بوئینگ طی ماههای اخیر، چنین ادعاهایی را مطرح میکند».
او البته بعدها به سبب پیشقدم شدن در پاشیدن خاک بر چشمان حقیقت، از سوی سپاهیان مورد حمایت قرار گرفت: «عزیزان ما در سازمان هواپیمایی کشوری این خبر را بر اساس دانستههای خودشان رد میکردند».
ابوالفضل شکارچی، سخنگوی ارشد نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، عصر روز واقعه، از «شایعه» اصابت موشک به هواپیمای مسافربری اوکراین به عنوان «توطئهای دیگر در جنگ روانی» یاد کرد و گفت: «کاملاً دروغ محض است؛ هیچ کارشناس نظامی و سیاسی این موضوع را تأیید نمیکند».
یادداشت کامل را اینجا بخوانید.
لینک یادداشت در وبسایت رادیوفردا
#هواپیمای_اوکراینی
@aposiran
موسسه ترویج جامعه باز
دروغهای نظام درباره هواپیمای اوکراینی؛ مرزهایی که جابهجا شدند - موسسه ترویج جامعه باز
دروغهای نظام درباره هواپیمای اوکراینی؛ مرزهایی که جابهجا شدند یوحنا نجدیبا گذشت دو سال از شلیک دو موشک پدافند سپاه پاسداران به پرواز پیاس
راستیآزمایی ادعای حسن رحیمپور ازغدی: «قبل انقلاب روحانیت جرات حرکت در خیابان را نداشت»
✍🏼 نیلوفر غلامی، همکار ارشد در «موسسه ترویج جامعه باز»
حسن رحیمپور ازغدی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، گفت: «برخیها میگویند از وقتی انقلاب شد روحانیت احترامش کم شد، اصلاً چنین نیست قبل انقلاب روحانیت جرأت حرکت در خیابان را نداشت و اصل اسلام محترم نبود چه برسد به روحانیت. برخی طلبهها میگویند به ما بی احترامی میکنند به ما فحش میدهند خوب خیلی از انبیا را مورد تمسخر قرار دادند. تو باید به وظیفهات عمل کنی حتی اگر فحش دهند ما نباید فقط به فکر خودمان باشیم.».
آیا ادعای رحیمپور ازغدی درست است؟
به موجب اصل اول قانون اساسی مشروطه که در سال ۱۲۸۵ به تصویب مجلس شورای ملی رسید و تا پیش از انقلاب ۵۷ قانون رسمی نظام پادشاهی مشروطه ایران بود، مذهب رسمی ایران اسلام اعلام شد و پادشاه ایران باید دارا و مروج این مذهب میبود.
درست است که در دوره پهلوی اول روحانیت توانایی مداخله در امور کشور را نداشت اما وظایف سنتی و دینی خود را آزادانه انجام میداد و حوزه علمیه قم نیز در زمان رضاشاه فعالیت خود را از سر گرفت. در زمان پهلوی دوم اما دست روحانیت بازتر از گذشته شد و مرجعیت شیعه از نجف به ایران منتقل شد. حتی محمدرضاشاه پهلوی رابطه خوبی با حسین بروجردی مرجع تقلید شیعیان داشت و در زمان تصدی وی بر حوزه علمیه قم جمعیت طلاب ساکن در قم بالغ بر شش هزار نفر شد.
به اعتراف رسانههای جمهوری اسلامی در زمان پیروزی انقلاب ۵۷، در ایران حدود ۲۵۰۰۰ مسجد وجود داشت و ۴۰۰۰ مسجد نیز در اختیار شهروندان اهل تسنن بود. این آمار به درستی نشان میدهد که حکومت مستقر مشکلی با دین نداشت. تصاویر بسیاری از محمدرضاشاه پهلوی به عنوان شخص اول کشور همراه با روحانیون در دیدارهای گوناگون، مراسم مذهبی و حتی حرم امام هشتم شیعیان در مشهد وجود دارد که نشان میدهد دروازه مذهب به روی مردم باز بود.
رابطه حاکمیت و روحانیت به گونهای بود که روحالله خمینی به روحانیونی که با شاه همراهی و برای او دعا میکردند، لقب «آخوند درباری» داده بود و آنان را فاسدانی میدانست که «سازمان امنیت معمم کرده». حتی به عنوان نمونه غلامحسین دانشی، روحانی و نماینده مردم آبادان در مجلس شورای ملی و از مجریان برنامههای مذهبی رادیو و تلویزیون که با فرمان خمینی مبنی بر تعطیلی مجلس شورای ملی مخالفت کرده و آنرا یاوهگویی و خرابکاری دانسته بود، بلافاصله پس از پیروزی انقلاب ۵۷ به جرم فساد فیالارض، محاربه با خدا و خلق خدا به اعدام محکوم شد و ۲۲ اسفند همان سال اعدام شد.
ادعای حسن رحیمپور ازغدی مبنی بر محترم نبودن اسلام و جرات نداشتن روحانیون برای حرکت در خیابانها قبل از انقلاب اسلامی در ایران، تماما نادرست است و برعکس در آن زمان مردم احترام ویژهای برای روحانیت قائل بودند. اما بخش دیگر صحبتهای وی از قول طلبهها مبنی بر بیاحترامی به آنان از سوی برخی شهروندان ادعای اشتباه برانگیزی است. پس از ۴۳ سال حکمرانی همهجانبه روحانیت بر تمامی ابعاد زندگی شهروندان که بر اساس گزارشهای رسمی کارنامهای مملو از فساد و نقض حقوق بشر است، اعتراض شهروندان نه از باب بیاحترامی بلکه از باب ناکارآمدی حکمرانی مذهبی است.
#راستی_آزمایی #factcheck
@aposiran
✍🏼 نیلوفر غلامی، همکار ارشد در «موسسه ترویج جامعه باز»
حسن رحیمپور ازغدی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، گفت: «برخیها میگویند از وقتی انقلاب شد روحانیت احترامش کم شد، اصلاً چنین نیست قبل انقلاب روحانیت جرأت حرکت در خیابان را نداشت و اصل اسلام محترم نبود چه برسد به روحانیت. برخی طلبهها میگویند به ما بی احترامی میکنند به ما فحش میدهند خوب خیلی از انبیا را مورد تمسخر قرار دادند. تو باید به وظیفهات عمل کنی حتی اگر فحش دهند ما نباید فقط به فکر خودمان باشیم.».
آیا ادعای رحیمپور ازغدی درست است؟
به موجب اصل اول قانون اساسی مشروطه که در سال ۱۲۸۵ به تصویب مجلس شورای ملی رسید و تا پیش از انقلاب ۵۷ قانون رسمی نظام پادشاهی مشروطه ایران بود، مذهب رسمی ایران اسلام اعلام شد و پادشاه ایران باید دارا و مروج این مذهب میبود.
درست است که در دوره پهلوی اول روحانیت توانایی مداخله در امور کشور را نداشت اما وظایف سنتی و دینی خود را آزادانه انجام میداد و حوزه علمیه قم نیز در زمان رضاشاه فعالیت خود را از سر گرفت. در زمان پهلوی دوم اما دست روحانیت بازتر از گذشته شد و مرجعیت شیعه از نجف به ایران منتقل شد. حتی محمدرضاشاه پهلوی رابطه خوبی با حسین بروجردی مرجع تقلید شیعیان داشت و در زمان تصدی وی بر حوزه علمیه قم جمعیت طلاب ساکن در قم بالغ بر شش هزار نفر شد.
به اعتراف رسانههای جمهوری اسلامی در زمان پیروزی انقلاب ۵۷، در ایران حدود ۲۵۰۰۰ مسجد وجود داشت و ۴۰۰۰ مسجد نیز در اختیار شهروندان اهل تسنن بود. این آمار به درستی نشان میدهد که حکومت مستقر مشکلی با دین نداشت. تصاویر بسیاری از محمدرضاشاه پهلوی به عنوان شخص اول کشور همراه با روحانیون در دیدارهای گوناگون، مراسم مذهبی و حتی حرم امام هشتم شیعیان در مشهد وجود دارد که نشان میدهد دروازه مذهب به روی مردم باز بود.
رابطه حاکمیت و روحانیت به گونهای بود که روحالله خمینی به روحانیونی که با شاه همراهی و برای او دعا میکردند، لقب «آخوند درباری» داده بود و آنان را فاسدانی میدانست که «سازمان امنیت معمم کرده». حتی به عنوان نمونه غلامحسین دانشی، روحانی و نماینده مردم آبادان در مجلس شورای ملی و از مجریان برنامههای مذهبی رادیو و تلویزیون که با فرمان خمینی مبنی بر تعطیلی مجلس شورای ملی مخالفت کرده و آنرا یاوهگویی و خرابکاری دانسته بود، بلافاصله پس از پیروزی انقلاب ۵۷ به جرم فساد فیالارض، محاربه با خدا و خلق خدا به اعدام محکوم شد و ۲۲ اسفند همان سال اعدام شد.
ادعای حسن رحیمپور ازغدی مبنی بر محترم نبودن اسلام و جرات نداشتن روحانیون برای حرکت در خیابانها قبل از انقلاب اسلامی در ایران، تماما نادرست است و برعکس در آن زمان مردم احترام ویژهای برای روحانیت قائل بودند. اما بخش دیگر صحبتهای وی از قول طلبهها مبنی بر بیاحترامی به آنان از سوی برخی شهروندان ادعای اشتباه برانگیزی است. پس از ۴۳ سال حکمرانی همهجانبه روحانیت بر تمامی ابعاد زندگی شهروندان که بر اساس گزارشهای رسمی کارنامهای مملو از فساد و نقض حقوق بشر است، اعتراض شهروندان نه از باب بیاحترامی بلکه از باب ناکارآمدی حکمرانی مذهبی است.
#راستی_آزمایی #factcheck
@aposiran
موسسه ترویج جامعه باز
راستیآزمایی ادعای حسن رحیمپور ازغدی: «قبل انقلاب روحانیت جرات حرکت در خیابان را نداشت»
راستیآزمایی ادعای حسن رحیمپور ازغدی: «قبل انقلاب روحانیت جرات حرکت در خیابان را نداشت» نیلوفر غلامی، همکار ارشد در موسسه ترویج جامعه بازحسن
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
رئیس بانک مرکزی از تصویب ریال دیجیتال در آینده نزدیک خبر داد
ایجاد رمز ارز ملی چه معنایی برای جمهوری اسلامی دارد؟
گفتوگوی تلویزیون ایران اینترنشنال با رضا احمدی، پژوهشگر مدیریت اقتصادی و مسئول پروژه فسادبان در «موسسه ترویج جامعه باز»
#ارز_دیجیتال #رمز_ارز
@aposiran
ایجاد رمز ارز ملی چه معنایی برای جمهوری اسلامی دارد؟
گفتوگوی تلویزیون ایران اینترنشنال با رضا احمدی، پژوهشگر مدیریت اقتصادی و مسئول پروژه فسادبان در «موسسه ترویج جامعه باز»
#ارز_دیجیتال #رمز_ارز
@aposiran
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نقش چین در بازار خودروسازی ایران
گفتوگوی تلویزیون ایران اینترنشنال با رضا احمدی، پژوهشگر مدیریت اقتصادی و مسئول پروژه فسادبان در «موسسه ترویج جامعه باز»
#خودروسازی #حکمرانی_خوب
@aposiran
گفتوگوی تلویزیون ایران اینترنشنال با رضا احمدی، پژوهشگر مدیریت اقتصادی و مسئول پروژه فسادبان در «موسسه ترویج جامعه باز»
#خودروسازی #حکمرانی_خوب
@aposiran
بررسی ادعای عضو مجلس درباره «هدیه ۶ میلیاردی وزیر کار»
✍🏼 یوحنا نجدی
یک عضو مجلس شورای اسلامی در واکنش به هدیه میلیاردی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی گفت: «این عددها عدد سنگینی نیست که کل معادلات را به هم بریزد. یک بخشی از آن حساسیتهای فضای رسانه است».
سیدجواد حسینیکیا، روز ۲۳ دی ۱۴۰۰ در گفتگو با وبسایت انتخاب، افزود: «این ۶ میلیارد به کجای این یک سال بر میخورد؟»
اشاره او به هدیه ۶ میلیاردی حجت عبدالملکی به برنامه «میدون» در تلویزیون دولتی جمهوری اسلامی است. عبدالملکی، خود تا چندی پیش به عنوان یکی از داوران در این برنامه حضور داشته است.
آیا ادعای این عضو مجلس شورای اسلامی درست است؟ و هدیه «۶ میلیارد تومان»، تنها «حساسیتهای رسانهای» است و رقم «سنگینی» محسوب نمیشود؟
نگاهی به شرایط فقر و معیشتی و به طور مشخص، حقوقهای عقبافتاده بسیاری از کارگران در شهرهای مختلف ایران نشان میدهد که این ۶ میلیارد تومان، چه رقم سنگینی است و میتوانست مطالبات و حقوق عقبافتاده بسیاری از کارگران را تامین کند. از این رو، سخنان حسینیکیا، ادعایی گمراهکننده در جهت توجیه این هدیه میلیاردی است.
این رقم، البته «عدد سنگینی» نیست اما نه نسبت به سفرههای آبرفته مردم ایران؛ بلکه در مقایسه با رقمهای چندهزار میلیاردی فساد و رانتخواری در جمهوری اسلامی.
از جمله یکی از جدیدترین موارد از اعتراضهای کارگری در ایران، دهها کارگر شهرداری خرمشهر روز ۲۸ دیماه در مقابل ساختمان فرمانداری و ساختمان شورای این شهر دست به تجمع زدند. به گزارش خبرگزاری ایلنا، این کارگران «بیش از ۴ ماه است حقوق دریافت نکردهاند».
چند روز پیش از آن نیز کارگران پروژه تونل آزادراه منجیل در اعتراض به عدم دریافت مطالبات معوقه خود، در محوطه کارگاه و محل فعالیت پیمانکار اصلی، دست به اعتراض زدند. حدود ۲۰۰ کارگر این پروژه، بین ۲ تا ۴ ماه از حقوق خود را دریافت نکردهاند.
هدیه ۶ میلیاردی وزیر کار به برنامه «میدون»، تقریبا ۱۲ برابر یک ماه حقوق همه این ۲۰۰ کارگر در پروژه تونل آزادراه منجیل است.
بسیاری از کارگران نیز از سالها پیش، حقوق و مطالبات عقبافتاده خود را پیگیری میکنند؛ تلاشهایی که همچنان بینتیجه مانده است. به عنوان مثال، دستکم ۵۰ نفر از کارگران «رنگین نخ» در سمنان از ۹ سال پیش تاکنون هنوز بخش زیادی از مطالبات خود را دریافت نکردهاند. فعالیت این کارخانه در سال ۱۳۹۲ به دلیل مشکلات مالی متوقف شد. مجموع مطالبات این کارگران، یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان است؛ یعنی یکپنجم هدیه وزیر کار به برنامه «میدون».
کارگران مجموعه شهرداری اندیمشک در استان خوزستان نیز ۸ ماه حقوق عقبافتاده دارند و به تازگی، حقوق اردیبهشتماه خود را دریافت کردهاند. به گفته این کارگران، شهردار اندیمشک میگوید که برای پرداخت حقوق این کارگران، منابع مالی کافی ندارد.
این کارگران میگویند: «گرانی امانمان را بریده است».
خبرگزاری حقوق بشری «هرانا» نیز به تازگی گزارش داده که حدود ۱۰۰ نفر از کارگران بازنشسته مجتمع کشت و صنعت هفت تپه از سال گذشته تاکنون، مطالبات سنواتی و مرخصی ذخیره خود را دریافت نکردهاند.
از این رو، سخنان سیدجواد حسینیکیا، عضو مجلس شورای اسلامی مبنی بر اینکه «هدیه ۶ میلیاردی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی به برنامه میدون، عدد سنگینی نیست» ادعایی گمراه کننده است. همین رقم، به عنوان مثال میتوانست حقوق و مطالبات عقبافتاده بسیاری از کارگران شاغل و بازنشسته را تامین کند.
کارگران البته تنها یکی از اصناف و گروههایی هستند که طی ماههای اخیر در اعتراض به مشکلات معیشتی و اقتصادی خود در شهرهای مختلف ایران دست به تجمع زدهاند؛ به این فهرست میتوان معلمان و فرهنگیان، پرستاران، مستمریبگیران، بازنشستگان و کارمندان ادارات دولتی را نیز اضافه کرد که مطالبات و حقوق پایمالشده آنها بسیار کمتر از هدیه ۶ میلیاردی وزیر کار در دولت ابراهیم رئیسی است.
لینک یادداشت در وبسایت رادیوفردا
#راستی_آزمایی #factcheck
@aposiran
✍🏼 یوحنا نجدی
یک عضو مجلس شورای اسلامی در واکنش به هدیه میلیاردی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی گفت: «این عددها عدد سنگینی نیست که کل معادلات را به هم بریزد. یک بخشی از آن حساسیتهای فضای رسانه است».
سیدجواد حسینیکیا، روز ۲۳ دی ۱۴۰۰ در گفتگو با وبسایت انتخاب، افزود: «این ۶ میلیارد به کجای این یک سال بر میخورد؟»
اشاره او به هدیه ۶ میلیاردی حجت عبدالملکی به برنامه «میدون» در تلویزیون دولتی جمهوری اسلامی است. عبدالملکی، خود تا چندی پیش به عنوان یکی از داوران در این برنامه حضور داشته است.
آیا ادعای این عضو مجلس شورای اسلامی درست است؟ و هدیه «۶ میلیارد تومان»، تنها «حساسیتهای رسانهای» است و رقم «سنگینی» محسوب نمیشود؟
نگاهی به شرایط فقر و معیشتی و به طور مشخص، حقوقهای عقبافتاده بسیاری از کارگران در شهرهای مختلف ایران نشان میدهد که این ۶ میلیارد تومان، چه رقم سنگینی است و میتوانست مطالبات و حقوق عقبافتاده بسیاری از کارگران را تامین کند. از این رو، سخنان حسینیکیا، ادعایی گمراهکننده در جهت توجیه این هدیه میلیاردی است.
این رقم، البته «عدد سنگینی» نیست اما نه نسبت به سفرههای آبرفته مردم ایران؛ بلکه در مقایسه با رقمهای چندهزار میلیاردی فساد و رانتخواری در جمهوری اسلامی.
از جمله یکی از جدیدترین موارد از اعتراضهای کارگری در ایران، دهها کارگر شهرداری خرمشهر روز ۲۸ دیماه در مقابل ساختمان فرمانداری و ساختمان شورای این شهر دست به تجمع زدند. به گزارش خبرگزاری ایلنا، این کارگران «بیش از ۴ ماه است حقوق دریافت نکردهاند».
چند روز پیش از آن نیز کارگران پروژه تونل آزادراه منجیل در اعتراض به عدم دریافت مطالبات معوقه خود، در محوطه کارگاه و محل فعالیت پیمانکار اصلی، دست به اعتراض زدند. حدود ۲۰۰ کارگر این پروژه، بین ۲ تا ۴ ماه از حقوق خود را دریافت نکردهاند.
هدیه ۶ میلیاردی وزیر کار به برنامه «میدون»، تقریبا ۱۲ برابر یک ماه حقوق همه این ۲۰۰ کارگر در پروژه تونل آزادراه منجیل است.
بسیاری از کارگران نیز از سالها پیش، حقوق و مطالبات عقبافتاده خود را پیگیری میکنند؛ تلاشهایی که همچنان بینتیجه مانده است. به عنوان مثال، دستکم ۵۰ نفر از کارگران «رنگین نخ» در سمنان از ۹ سال پیش تاکنون هنوز بخش زیادی از مطالبات خود را دریافت نکردهاند. فعالیت این کارخانه در سال ۱۳۹۲ به دلیل مشکلات مالی متوقف شد. مجموع مطالبات این کارگران، یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان است؛ یعنی یکپنجم هدیه وزیر کار به برنامه «میدون».
کارگران مجموعه شهرداری اندیمشک در استان خوزستان نیز ۸ ماه حقوق عقبافتاده دارند و به تازگی، حقوق اردیبهشتماه خود را دریافت کردهاند. به گفته این کارگران، شهردار اندیمشک میگوید که برای پرداخت حقوق این کارگران، منابع مالی کافی ندارد.
این کارگران میگویند: «گرانی امانمان را بریده است».
خبرگزاری حقوق بشری «هرانا» نیز به تازگی گزارش داده که حدود ۱۰۰ نفر از کارگران بازنشسته مجتمع کشت و صنعت هفت تپه از سال گذشته تاکنون، مطالبات سنواتی و مرخصی ذخیره خود را دریافت نکردهاند.
از این رو، سخنان سیدجواد حسینیکیا، عضو مجلس شورای اسلامی مبنی بر اینکه «هدیه ۶ میلیاردی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی به برنامه میدون، عدد سنگینی نیست» ادعایی گمراه کننده است. همین رقم، به عنوان مثال میتوانست حقوق و مطالبات عقبافتاده بسیاری از کارگران شاغل و بازنشسته را تامین کند.
کارگران البته تنها یکی از اصناف و گروههایی هستند که طی ماههای اخیر در اعتراض به مشکلات معیشتی و اقتصادی خود در شهرهای مختلف ایران دست به تجمع زدهاند؛ به این فهرست میتوان معلمان و فرهنگیان، پرستاران، مستمریبگیران، بازنشستگان و کارمندان ادارات دولتی را نیز اضافه کرد که مطالبات و حقوق پایمالشده آنها بسیار کمتر از هدیه ۶ میلیاردی وزیر کار در دولت ابراهیم رئیسی است.
لینک یادداشت در وبسایت رادیوفردا
#راستی_آزمایی #factcheck
@aposiran
راستیآزمایی ادعای محمد دادکان: «استقلال و پرسپولیس قبل از انقلاب حرفهای بودند»
✍🏼 نیلوفر غلامی، همکار ارشد در «موسسه ترویج جامعه باز»
محمد دادکان، رئیس اسبق فدراسیون فوتبال روز ۲۴ دیماه ۱۴۰۰ در گفتگوی زنده با برنامه تلویزیونی ورزشگاه با اشاره به ماجرای حذف استقلال و پرسپولیس تهران از لیگ قهرمانان آسیا گفت: «پرسپولیس و استقلال پیش از انقلاب حرفهای بودند و همه چیز داشتند، آمدیم و همه چیز را از این دو تیم گرفتیم و دست و پایشان را بستیم».
آیا ادعای محمد دادکان درست است؟
باشگاه فوتبال استقلال تهران یا تاج را «پرویز خسروانی» در روز تولد ۲۳ سالگیاش در سال ۱۳۲۴ تاسیس کرد. باشگاه پرسپولیس نیز توسط علی عبدُه، مشتزن و بوکسور ایرانی در دی ماه ۱۳۴۲ تاسیس شد. هر دو باشگاه در کارنامه خود دوران درخشان و پر افتخاری را چه در فوتبال ایران و چه در آسیا ثبت کردهاند.
بعد از انحلال لیگ کشوری در شهریور ۱۳۵۷ که یک دهه به طول انجامید، هر دو باشگاه تحت فشار انقلابیون قرار گرفتند، برای نمونه، کاخ مرکزی باشگاه تاج (استقلال کنونی) و موزه آن توسط انقلابیون به سردستگی ابراهیم میرزایی در سال ۱۳۵۷ مورد سرقت قرار گرفت. همچنین انقلابیون قصد مصادره باشگاه تاج را داشتند که با مقاومت تنی چند از بازیکنان سرشناس آن از جمله ناصر حجازی، حسن روشن، منصور پورحیدری و جمعی از هواداران این تیم موفق به این کار نشدند، اما بسیاری از اماکن ورزشی این باشگاه به سازمان تربیت بدنی و تبلیغات اسلامی واگذار شدند و نام این باشگاه در فروردین ۱۳۵۸ به استقلال تغییر پیدا کرد.
باشگاه فوتبال پرسپولیس نیز در سال ۶۵ مصادره و تحت مالکیت بنياد مستضعفان قرار گرفت. از اولین اقدامات مالک جدید می توان به تغییر نام این باشگاه به «پیروزی» اشاره کرد. این باشگاه با فشار مدیران انقلابیاش تعدادی از بازیکنان مخالف تغییر نام باشگاه را به بهانه حاضر نشدن در بازی با تیم هما در جام باشگاههای تهران، کنار گذاشت. اما اعتراض بازیکنان به تغییر نام این باشگاه در همان زمان و به کارگیری نام «پرسپولیس» توسط هوادارانش موجب شد، سرانجام در سال ۱۳۹۱ نام این باشگاه به طور رسمی دوباره به «پرسپولیس» تغییر یابد.
فوتبال زنان
باشگاه تاج (استقلال کنونی) اولین تیم دختران را در ایران تشکیل داد. اولین مسابقه فوتبال زنان در ایران نیز بین دو تیم تاج و دیهیم (از تیمهای پایه تاج) در دو نیمه ۳۰ دقیقهای در ۲ بهمن ۱۳۴۹ برگزار شد. بعد از ابتکار تیم تاج، تیمهای دیگر از جمله دیهیم و عقاب و پرسپولیس تیمهای زنان خود را تشکیل دادند.
فدراسیون فوتبال نیز بعد از این اقدام به تشکیل تیم فوتبال زنان در ایران رای داد و به این ترتیب نخستین تیم ملی فوتبال زنان در ایران تاسیس شد. اما با پیروزی انقلاب ۵۷ و روی کار آمدن جمهوری اسلامی، تا دو دهه بعد از انقلاب، فوتبال زنان در ایران به دست فراموشی سپرده شد.
هر دو باشگاه ورزشی تاج و پرسپولیس در دوران حکمرانی شاهنشاهی پهلوی دارای ورزشگاهها و باشگاههای متعددی در سراسر کشور بودند. برای نمونه باشگاه تاج دارای ۵ باشگاه و دو فروشگاه ورزشی در تهران و ۶۶ باشگاه در شهرستانها بود. تاج همچنین در کشورهای ترکیه و قطر نیز دارای باشگاهها و داراییهایی از جمله یک ملک دو هزار متری بود که با انقلاب ۵۷ این اماکن از مالکیت باشگاه خارج شدند.
ادامه راستیآزمایی ادعای محمد دادکان را اینجا بخوانید.
#راستی_آزمایی #استقلال #پرسپولیس #factcheck
@aposiran
✍🏼 نیلوفر غلامی، همکار ارشد در «موسسه ترویج جامعه باز»
محمد دادکان، رئیس اسبق فدراسیون فوتبال روز ۲۴ دیماه ۱۴۰۰ در گفتگوی زنده با برنامه تلویزیونی ورزشگاه با اشاره به ماجرای حذف استقلال و پرسپولیس تهران از لیگ قهرمانان آسیا گفت: «پرسپولیس و استقلال پیش از انقلاب حرفهای بودند و همه چیز داشتند، آمدیم و همه چیز را از این دو تیم گرفتیم و دست و پایشان را بستیم».
آیا ادعای محمد دادکان درست است؟
باشگاه فوتبال استقلال تهران یا تاج را «پرویز خسروانی» در روز تولد ۲۳ سالگیاش در سال ۱۳۲۴ تاسیس کرد. باشگاه پرسپولیس نیز توسط علی عبدُه، مشتزن و بوکسور ایرانی در دی ماه ۱۳۴۲ تاسیس شد. هر دو باشگاه در کارنامه خود دوران درخشان و پر افتخاری را چه در فوتبال ایران و چه در آسیا ثبت کردهاند.
بعد از انحلال لیگ کشوری در شهریور ۱۳۵۷ که یک دهه به طول انجامید، هر دو باشگاه تحت فشار انقلابیون قرار گرفتند، برای نمونه، کاخ مرکزی باشگاه تاج (استقلال کنونی) و موزه آن توسط انقلابیون به سردستگی ابراهیم میرزایی در سال ۱۳۵۷ مورد سرقت قرار گرفت. همچنین انقلابیون قصد مصادره باشگاه تاج را داشتند که با مقاومت تنی چند از بازیکنان سرشناس آن از جمله ناصر حجازی، حسن روشن، منصور پورحیدری و جمعی از هواداران این تیم موفق به این کار نشدند، اما بسیاری از اماکن ورزشی این باشگاه به سازمان تربیت بدنی و تبلیغات اسلامی واگذار شدند و نام این باشگاه در فروردین ۱۳۵۸ به استقلال تغییر پیدا کرد.
باشگاه فوتبال پرسپولیس نیز در سال ۶۵ مصادره و تحت مالکیت بنياد مستضعفان قرار گرفت. از اولین اقدامات مالک جدید می توان به تغییر نام این باشگاه به «پیروزی» اشاره کرد. این باشگاه با فشار مدیران انقلابیاش تعدادی از بازیکنان مخالف تغییر نام باشگاه را به بهانه حاضر نشدن در بازی با تیم هما در جام باشگاههای تهران، کنار گذاشت. اما اعتراض بازیکنان به تغییر نام این باشگاه در همان زمان و به کارگیری نام «پرسپولیس» توسط هوادارانش موجب شد، سرانجام در سال ۱۳۹۱ نام این باشگاه به طور رسمی دوباره به «پرسپولیس» تغییر یابد.
فوتبال زنان
باشگاه تاج (استقلال کنونی) اولین تیم دختران را در ایران تشکیل داد. اولین مسابقه فوتبال زنان در ایران نیز بین دو تیم تاج و دیهیم (از تیمهای پایه تاج) در دو نیمه ۳۰ دقیقهای در ۲ بهمن ۱۳۴۹ برگزار شد. بعد از ابتکار تیم تاج، تیمهای دیگر از جمله دیهیم و عقاب و پرسپولیس تیمهای زنان خود را تشکیل دادند.
فدراسیون فوتبال نیز بعد از این اقدام به تشکیل تیم فوتبال زنان در ایران رای داد و به این ترتیب نخستین تیم ملی فوتبال زنان در ایران تاسیس شد. اما با پیروزی انقلاب ۵۷ و روی کار آمدن جمهوری اسلامی، تا دو دهه بعد از انقلاب، فوتبال زنان در ایران به دست فراموشی سپرده شد.
هر دو باشگاه ورزشی تاج و پرسپولیس در دوران حکمرانی شاهنشاهی پهلوی دارای ورزشگاهها و باشگاههای متعددی در سراسر کشور بودند. برای نمونه باشگاه تاج دارای ۵ باشگاه و دو فروشگاه ورزشی در تهران و ۶۶ باشگاه در شهرستانها بود. تاج همچنین در کشورهای ترکیه و قطر نیز دارای باشگاهها و داراییهایی از جمله یک ملک دو هزار متری بود که با انقلاب ۵۷ این اماکن از مالکیت باشگاه خارج شدند.
ادامه راستیآزمایی ادعای محمد دادکان را اینجا بخوانید.
#راستی_آزمایی #استقلال #پرسپولیس #factcheck
@aposiran
موسسه ترویج جامعه باز
راستیآزمایی ادعای محمد دادکان: «استقلال و پرسپولیس قبل از انقلاب حرفهای بودند» -
راستیآزمایی ادعای محمد دادکان: «استقلال و پرسپولیس قبل از انقلاب حرفهای بودند» نیلوفر غلامی، همکار ارشد در موسسه ترویج جامعه باز
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
غلامحسین محسنی اژهای، رییس قوه قضاییه گفته که نظام جمهوری اسلامی باید «متولی» حقوق بشر باشد. آیا ادعای او درست است؟ جمهوری اسلامی شایسته این است که متولی حقوق بشر باشد؟
ویدیوی با کیفیت را در کانال یوتیوب «موسسه ترویج جامعه باز» ببینید.
#راستی_آزمایی #حقوق_بشر
@aposiran
ویدیوی با کیفیت را در کانال یوتیوب «موسسه ترویج جامعه باز» ببینید.
#راستی_آزمایی #حقوق_بشر
@aposiran