طریق های خدا
استراتژی، برنامه ریزی و روش های الهی، برای چگونه زندگی کردن به اندازه خود زندگی که دعوت و عطیه خداست مهم، حساس و نقش آفرین است.
۱- ابراهیم نه تنها از خدا وعده بودن پدر امت ها را دریافت کرد، بلکه روش
و تکنیک چگونه در خدا زیستن را نیز به فرزندانش آموخت.
پیدایش 18: 19
۲- مـوسـی نه تنها ده فرمان را از خدا دریافت کرد، بلکه طریق و تکنیک خاص اجرای آن را نیز از او درخواست کرد.
مزمور 103: 6
۳- داوود نه تنها مسح، اقتدار و عطیه های الهی را دریافت نمود، بلکه روش و تکنیک پیروزمندانه زیستن را از خدا نیز طلب کرد.
مزمور 25: 4
۴- ســلیـمان نه تنها مسح پادشاهی و پشتیبانی مالی را از پدر خود دریافت کرد، بلکه حکمت و روش پادشاهی را نیز از خدا درخواست کرد.
اول پادشاهان 1: 7-13
بیایید در کنار شنیدن کلام زنده خدا، برای نوع زندگی خود، از روح القدس روش و تکنیک اعجاز انگیز چگونگی عمل کردن به کلام خدا، در محیط بیرونی، درونی و خصوصا خانوادگی خود را از روح خدا نیز بیاموزیـم.
مسیح فرمود: روح القدس به همراه دادن قدرت «شاهد من» بودن، روش و طریق چـگونـگی «شـاهد من» بودن را نیز، به شما خواهد آموخت.
نقطه ضعف شریر هرچند که کلام خدا را خیلی خوب می داند، این است که روش ها و طریق های غیر قابل پیش بینی اجرای کلام خدا را نمی داند.
خدا این روش ها را تنها برای آنانی مکشوف می سازد که با تمام دل و جان، نفس و خاطر، و غیرت خود بخواهند آنها را اجرا کنند و مسیر زندگی خود را در ملکوت خدا، در خانواده، در کلیسا و در خدمت خود، تغییر دهند.
دوهزار سال پیش، مسیح در تپه جلجــتا سر شیطان را در پای صلیبش کوبید.
امروز فرصت زندگی در آزادی و رهایی از شرارت شریر، در پیش روی من و شماست و روش آن، در دست روح القدس میباشد.
لطفا با روش و تکنیک های بی نظیر و غافلگیر کننده روح القدس زندگی کنید تا افرادی که مسبب مشکلات، دلیل بن بست ها، و عامل درد و رنج هایتان در زندگی شده اند، را تعحب زده کنید.
کشیش جلیل سپهر
استراتژی، برنامه ریزی و روش های الهی، برای چگونه زندگی کردن به اندازه خود زندگی که دعوت و عطیه خداست مهم، حساس و نقش آفرین است.
۱- ابراهیم نه تنها از خدا وعده بودن پدر امت ها را دریافت کرد، بلکه روش
و تکنیک چگونه در خدا زیستن را نیز به فرزندانش آموخت.
پیدایش 18: 19
۲- مـوسـی نه تنها ده فرمان را از خدا دریافت کرد، بلکه طریق و تکنیک خاص اجرای آن را نیز از او درخواست کرد.
مزمور 103: 6
۳- داوود نه تنها مسح، اقتدار و عطیه های الهی را دریافت نمود، بلکه روش و تکنیک پیروزمندانه زیستن را از خدا نیز طلب کرد.
مزمور 25: 4
۴- ســلیـمان نه تنها مسح پادشاهی و پشتیبانی مالی را از پدر خود دریافت کرد، بلکه حکمت و روش پادشاهی را نیز از خدا درخواست کرد.
اول پادشاهان 1: 7-13
بیایید در کنار شنیدن کلام زنده خدا، برای نوع زندگی خود، از روح القدس روش و تکنیک اعجاز انگیز چگونگی عمل کردن به کلام خدا، در محیط بیرونی، درونی و خصوصا خانوادگی خود را از روح خدا نیز بیاموزیـم.
مسیح فرمود: روح القدس به همراه دادن قدرت «شاهد من» بودن، روش و طریق چـگونـگی «شـاهد من» بودن را نیز، به شما خواهد آموخت.
نقطه ضعف شریر هرچند که کلام خدا را خیلی خوب می داند، این است که روش ها و طریق های غیر قابل پیش بینی اجرای کلام خدا را نمی داند.
خدا این روش ها را تنها برای آنانی مکشوف می سازد که با تمام دل و جان، نفس و خاطر، و غیرت خود بخواهند آنها را اجرا کنند و مسیر زندگی خود را در ملکوت خدا، در خانواده، در کلیسا و در خدمت خود، تغییر دهند.
دوهزار سال پیش، مسیح در تپه جلجــتا سر شیطان را در پای صلیبش کوبید.
امروز فرصت زندگی در آزادی و رهایی از شرارت شریر، در پیش روی من و شماست و روش آن، در دست روح القدس میباشد.
لطفا با روش و تکنیک های بی نظیر و غافلگیر کننده روح القدس زندگی کنید تا افرادی که مسبب مشکلات، دلیل بن بست ها، و عامل درد و رنج هایتان در زندگی شده اند، را تعحب زده کنید.
کشیش جلیل سپهر
🔻♦️🔻انتظار کشیدن برای خدا، به این معنا نیست که منفعل باشیم. بلکه به این معناست که به انجام وعدهاش باور داریم و با اطمینان خاطر، اقدام لازم را انجام میدهیم.
منتظر خدا بودن، مثل وقت تلف کردن در مطب دندانپزشکی نیست. زمانی که در مطب دندانپزشکی، از ساعت ملاقاتتان گذشته باشد معمولاً مجبور میشوید مجلهای را که در آنجا موجود هست برای گذراندن وقت، بخوانید. اگر در مطب، به عنوان یک مرد بزرگسال، مجله خیاطی را که روی میز است بردارید و با دقت آن را بخوانید تا سرگرم شوید؛ نشاندهندۀ این است که بیش از حد منتظر ماندهاید. این یعنی از ساعتی که برایتان تعیین شده است، گذشته است.
اما انتظار کشیدن برای خدا، به این شکل نیست. انتظار کشیدن برای خدا، باعث پویایی زندگی میباشد چرا که امید شما مبتنی بر اعتماد کردن به وعدهها و حضور مقدس او است. نه این که منفعل باشید و گهگاه دچار شک و تردید شوید.
انتظار کشیدن برای خدا، منجر به یک عذاب درونی نمیشود. برعکس، انتظار کشیدن برای خدا، سبب آرامش درونی میشود که در نتیجه آن دست به اقدامات شجاعانه میزنید.
صبوری کردن و منتظر ماندن، خواندگی شماست.
صبر، برکتی است که به شما داده شده است. فرزندان خدا برگزیده شدهاند تا صبوری کنند، چرا که تمام این فرزندان بین «اکنون» و «هنوز نه» زندگی میکنند. این جهان توسط گناه سقوط کرده است، اما هنوز احیا نشده است.
عیسی آمده است، اما هنوز بازنگشته است که شما را با خود به خانه ابدی ببرد. اگرچه عیسی سلطنت میکند و اما ملکوت او به کمال برقرار نشده است. اگرچه گناه شکست خورده است، اما کاملاً نابود نگشته است.
اگرچه روحالقدس، عطا شده است اما شما هنوز، کاملاً به شباهت عیسی در نیامدهاید. اگرچه خداوند، کلام خود را به شما بخشیده است، اما زندگی شما کاملا متحول نشده است. اگرچه فیض، به شما عطا شده است اما کار خود را به کمال انجام نداده است.
همه منتظر آن کارهایی هستیم که خداوند در ما و برای ما شروع کرده است.
ما فقط چشم انتظار نیستیم، بلکه با اُمید چشم انتظاری میکنیم.
این امید به خدا چگونه است؟
این امید، یک چشم انتظاری مطمئن از نتیجه است که تضمین شده است. ما با ایمان به اینکه خداوند کار خود را آغاز کرده است؛ منتظر میمانیم در نتیجه هر روز با اطمینان و شهامت به زیستن ادامه میدهیم.
ما هر روز صبح با امید از خواب بلند میشویم و به آنچه که در پیش رویمان قرار گرفته است، عمل میکنیم چون نتیجه حتمی است؛ و ما میدانیم که زحمات و تلاشهای ما در راه خدا، هرگز به هدر نمیرود. با صبوری اقدام میکنیم. با صبوری کار میکنیم. با صبوری میجنگیم.
با صبوری پیروز میشویم. ما در چشم انتظاری، حقایق را اعلام میکنیم. ما با صبوری پیش میرویم.
ما با صبوری پرستش میکنیم. ما با صبوری فداکاری میکنیم.
انتظار کشیدن برای خدا، عملی است که بر اساس اطمینان از فیضی که خواهد آمد، صورت میگیرد.
برای تعمق بیشتر
رومیان 4 را بخوانید.
🔻🔻🔻
[1] پس دربارۀ آنچه ابراهیم یافت، چه میتوان گفت، او که به حسب جسم، جَد ما شمرده میشود؟ [2] اگر ابراهیم بر پایۀ اعمالْ پارسا شمرده شده بود، میتوانست فخر کند؛ امّا در نظر خدا چنین نیست. [3] زیرا کتاب چه میگوید؟ «ابراهیم به خدا ایمان آورد و این برای او پارسایی شمرده شد.» [4] امّا کسی که کار میکند، مزدش حق او شمرده میشود، نه هدیه. [5] امّا آن که کاری نمیکند، بلکه به خدایی توکل میدارد که بیدینان را پارسا میشمارد، ایمان او برایش پارسایی به شمار میآید. [6] همانگونه که داوود نیز خجسته میخوانَد کسی را که خدا او را بدون اعمالْ پارسا میشمارد، و میگوید: [7] «خوشا به حال آنان که خطایایشان آمرزیده شد و گناهانشان پوشانیده گردید. [8] خوشا به حال آن که خداوند گناه وی را به حسابش نگذارد.» [9] آیا این خوشا به حال، تنها برای ختنهشدگان است یا برای ختنهناشدگان نیز؟ زیرا گفتیم که ایمان ابراهیم برایش پارسایی شمرده شد. [10] امّا در چه وضعی چنین شد؟ آیا به هنگامی که او ختنه شده بود یا پیش از آن؟ البته پیش از ختنه شدن بود، نه پس از آن. [11] امّا نشانۀ ختنه را یافت تا مُهری باشد بر آن پارسایی که پیش از ختنهشدن و از راه ایمان نصیبش شده بود. بدینسان، او پدر همۀ کسانی است که بدون ختنه ایمان میآورند تا ایشان نیز پارسا شمرده شوند. [12] و پدر ختنهشدگان نیز هست، یعنی پدر آنان که نه تنها ختنه شدهاند، بلکه در طریق ایمان گام برمیدارند، در همان طریقی که پدر ما ابراهیم نیز پیش از آنکه ختنه شود، گام برمیداشت. [13] از راه شریعت نبود که به ابراهیم و نسل او وعده داده شد که وارث جهان خواهند شد، بلکه از راه آن پارسایی که بر پایۀ ایمان است. [14] زیرا اگر آنان که به نظام شریعت تعلق دارند وارث باشند، ایمان بیارزش میشود و وعده باطل.
منتظر خدا بودن، مثل وقت تلف کردن در مطب دندانپزشکی نیست. زمانی که در مطب دندانپزشکی، از ساعت ملاقاتتان گذشته باشد معمولاً مجبور میشوید مجلهای را که در آنجا موجود هست برای گذراندن وقت، بخوانید. اگر در مطب، به عنوان یک مرد بزرگسال، مجله خیاطی را که روی میز است بردارید و با دقت آن را بخوانید تا سرگرم شوید؛ نشاندهندۀ این است که بیش از حد منتظر ماندهاید. این یعنی از ساعتی که برایتان تعیین شده است، گذشته است.
اما انتظار کشیدن برای خدا، به این شکل نیست. انتظار کشیدن برای خدا، باعث پویایی زندگی میباشد چرا که امید شما مبتنی بر اعتماد کردن به وعدهها و حضور مقدس او است. نه این که منفعل باشید و گهگاه دچار شک و تردید شوید.
انتظار کشیدن برای خدا، منجر به یک عذاب درونی نمیشود. برعکس، انتظار کشیدن برای خدا، سبب آرامش درونی میشود که در نتیجه آن دست به اقدامات شجاعانه میزنید.
صبوری کردن و منتظر ماندن، خواندگی شماست.
صبر، برکتی است که به شما داده شده است. فرزندان خدا برگزیده شدهاند تا صبوری کنند، چرا که تمام این فرزندان بین «اکنون» و «هنوز نه» زندگی میکنند. این جهان توسط گناه سقوط کرده است، اما هنوز احیا نشده است.
عیسی آمده است، اما هنوز بازنگشته است که شما را با خود به خانه ابدی ببرد. اگرچه عیسی سلطنت میکند و اما ملکوت او به کمال برقرار نشده است. اگرچه گناه شکست خورده است، اما کاملاً نابود نگشته است.
اگرچه روحالقدس، عطا شده است اما شما هنوز، کاملاً به شباهت عیسی در نیامدهاید. اگرچه خداوند، کلام خود را به شما بخشیده است، اما زندگی شما کاملا متحول نشده است. اگرچه فیض، به شما عطا شده است اما کار خود را به کمال انجام نداده است.
همه منتظر آن کارهایی هستیم که خداوند در ما و برای ما شروع کرده است.
ما فقط چشم انتظار نیستیم، بلکه با اُمید چشم انتظاری میکنیم.
این امید به خدا چگونه است؟
این امید، یک چشم انتظاری مطمئن از نتیجه است که تضمین شده است. ما با ایمان به اینکه خداوند کار خود را آغاز کرده است؛ منتظر میمانیم در نتیجه هر روز با اطمینان و شهامت به زیستن ادامه میدهیم.
ما هر روز صبح با امید از خواب بلند میشویم و به آنچه که در پیش رویمان قرار گرفته است، عمل میکنیم چون نتیجه حتمی است؛ و ما میدانیم که زحمات و تلاشهای ما در راه خدا، هرگز به هدر نمیرود. با صبوری اقدام میکنیم. با صبوری کار میکنیم. با صبوری میجنگیم.
با صبوری پیروز میشویم. ما در چشم انتظاری، حقایق را اعلام میکنیم. ما با صبوری پیش میرویم.
ما با صبوری پرستش میکنیم. ما با صبوری فداکاری میکنیم.
انتظار کشیدن برای خدا، عملی است که بر اساس اطمینان از فیضی که خواهد آمد، صورت میگیرد.
برای تعمق بیشتر
رومیان 4 را بخوانید.
🔻🔻🔻
[1] پس دربارۀ آنچه ابراهیم یافت، چه میتوان گفت، او که به حسب جسم، جَد ما شمرده میشود؟ [2] اگر ابراهیم بر پایۀ اعمالْ پارسا شمرده شده بود، میتوانست فخر کند؛ امّا در نظر خدا چنین نیست. [3] زیرا کتاب چه میگوید؟ «ابراهیم به خدا ایمان آورد و این برای او پارسایی شمرده شد.» [4] امّا کسی که کار میکند، مزدش حق او شمرده میشود، نه هدیه. [5] امّا آن که کاری نمیکند، بلکه به خدایی توکل میدارد که بیدینان را پارسا میشمارد، ایمان او برایش پارسایی به شمار میآید. [6] همانگونه که داوود نیز خجسته میخوانَد کسی را که خدا او را بدون اعمالْ پارسا میشمارد، و میگوید: [7] «خوشا به حال آنان که خطایایشان آمرزیده شد و گناهانشان پوشانیده گردید. [8] خوشا به حال آن که خداوند گناه وی را به حسابش نگذارد.» [9] آیا این خوشا به حال، تنها برای ختنهشدگان است یا برای ختنهناشدگان نیز؟ زیرا گفتیم که ایمان ابراهیم برایش پارسایی شمرده شد. [10] امّا در چه وضعی چنین شد؟ آیا به هنگامی که او ختنه شده بود یا پیش از آن؟ البته پیش از ختنه شدن بود، نه پس از آن. [11] امّا نشانۀ ختنه را یافت تا مُهری باشد بر آن پارسایی که پیش از ختنهشدن و از راه ایمان نصیبش شده بود. بدینسان، او پدر همۀ کسانی است که بدون ختنه ایمان میآورند تا ایشان نیز پارسا شمرده شوند. [12] و پدر ختنهشدگان نیز هست، یعنی پدر آنان که نه تنها ختنه شدهاند، بلکه در طریق ایمان گام برمیدارند، در همان طریقی که پدر ما ابراهیم نیز پیش از آنکه ختنه شود، گام برمیداشت. [13] از راه شریعت نبود که به ابراهیم و نسل او وعده داده شد که وارث جهان خواهند شد، بلکه از راه آن پارسایی که بر پایۀ ایمان است. [14] زیرا اگر آنان که به نظام شریعت تعلق دارند وارث باشند، ایمان بیارزش میشود و وعده باطل.
[15] زیرا شریعت به غضب میانجامد؛ امّا جایی که شریعت نیست، تجاوز از شریعت هم نیست. [16] از همین رو، وعده بر ایمان مبتنی است تا بر پایۀ فیض باشد و تحقق آن برای تمامی نسل ابراهیم تضمین شود، یعنی نه تنها برای آنان که به نظام شریعت تعلق دارند، بلکه برای کسانی نیز که پیروِ ایمانِ ابراهیماند، که پدر همۀ ماست. [17] چنانکه نوشته شده است: «تو را پدر قومهای بسیار گردانیدهام.» و در نظر خدا چنین نیز هست، خدایی که ابراهیم به او ایمان آورد، او که مردگان را زنده میکند و نیستیها را به هستی فرا میخواند. [18] با اینکه هیچ جایی برای امید نبود، ابراهیم امیدوارانه ایمان آورد تا پدر قومهای بسیار گردد، چنانکه به او گفته شده بود که «نسل تو چنین خواهد بود.» [19] او در ایمان خود سست نشد، آنگاه که بر بدن مردۀ خویش نظر کرد، زیرا حدود صد سال داشت و رَحِم سارا نیز مرده بود. [20] امّا او به وعدۀ خدا از بیایمانی شک نکرد، بلکه در ایمانْ استوار شده، خدا را تجلیل نمود. [21] او یقین داشت که خدا قادر است به وعدۀ خود وفا کند. [22] به همین سبب، «برای او پارسایی شمرده شد.» [23] و این عبارتِ «برای او شمرده شد»، تنها در حق او نوشته نشد [24] بلکه در حق ما نیز، تا برای ما نیز شمرده شود، ما که ایمان داریم به او که خداوندمان عیسی را از مردگان برخیزانید. [25] او به خاطر گناهان ما تسلیم مرگ گردید و به جهت پارسا شمرده شدنِ ما، از مردگان برخیزانیده شد.
آمین
نویسنده : پل دیوید تریپ
آمین
نویسنده : پل دیوید تریپ
26 نامه های عاشقانه - کتاب حزقیال
دکتر ساسان توسلی
نامه های عاشقانه
👈قسمت بیست و ششم
کتاب حزقیال
👈قسمت بیست و ششم
کتاب حزقیال
غلبه بر اضطراب 15
ساسان توسلی
غلبه بر اضطراب
👈قسمت پانزدهم
دکتر ساسان توسلی
👈قسمت پانزدهم
دکتر ساسان توسلی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM