🌻

✍🏻 حضرت حافظ امروز:


بنال بلبل اگر با مَنَت سرِ یاریست
که ما دو عاشق زاریم و کارِ ما زاریست

در آن زمین که نسیمی وزد ز طُرِّهٔ دوست
چه جایِ دم زدنِ نافه‌های تاتاریست

بیار باده که رنگین کنیم جامهٔ زرق
که مستِ جامِ غروریم و نام هشیاریست

خیالِ زلفِ تو پختن نه کارِ هر خامیست
که زیرِ سلسله رفتن طریقِ عیّاریست

لطیفه‌ایست نهانی که عشق از او خیزد
که نام آن نه لبِ لعل و خطِ زنگاریست

جمالِ شخص، نه چشم است و زلف و عارض و خال
هزار نکته در این کار و بارِ دلداریست

قلندرانِ حقیقت به نیم جو نخرند
قبایِ اطلس آن کس که از هنر عاریست

بر آستان تو مشکل توان رسید آری
عروج بر فلکِ سروری به دشواریست

سحر کرشمهٔ چشمت به خواب می‌دیدم
زهی مراتب خوابی که بِه ز بیداریست

دلش به ناله میازار و ختم کن حافظ
که رستگاریِ جاوید در کم آزاریست


🌻

انجمن حافظ‌دوستان مرکزی در یکشنبه ای دیگر با خواندن ، شرح و تفسیر غزلیات حضرت حافظ در خدمت شما عزیزان می باشد...

غزل شماره ۱۷۵ با مطلع:

صبا به تهنیت پیر می فروش آمد/
که موسم طرب وعیش وناز ونوش آمد/



ساعت شروع جلسات ۴/۳۰ عصر
روز یکشنبه ۱۷ دی  ۱۴۰۲

مکان : فرهنگسرای آیینه طبقه دوم اتاق جلسات

منتظر دیدار گل روی تک تک شما


لینک کانال تلگرامی انجمن حافظ‌دوستان مرکزی 
https://t.me/anjomanehafezarak

انجمن حافظ‌دوستان مرکزی در یکشنبه ای دیگر با خواندن ، شرح و تفسیر غزلیات حضرت حافظ در خدمت شما عزیزان می باشد...

غزل شماره ۱۷۵  با مطلع:

صبا به تهنیت پیر می فروش آمد/
که موسم طرب وعیش وناز ونوش آمد/



ساعت شروع جلسات ۴/۳۰ عصر
روز یکشنبه ۱۷  دی  ۱۴۰۲

مکان : فرهنگسرای آیینه طبقه دوم اتاق جلسات

منتظر دیدار گل روی تک تک شما


لینک کانال تلگرامی انجمن حافظ‌دوستان مرکزی 
https://t.me/anjomanehafezarak

آیین نکوداشت میرجلال‌الدین کزازی، چهره ماندگار زبان و ادب فارسی - ایبنا
https://www.ibna.ir/news/504166/%D8%A2%DB%8C%DB%8C%D9%86-%D9%86%DA%A9%D9%88%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%AC%D9%84%D8%A7%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86-%DA%A9%D8%B2%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%DA%86%D9%87%D8%B1%D9%87-%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%A7%D8%AF%D8%A8-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C

با درود و احترام چند سه گانی قدیمی از کتاب اولم فصل بی پرنده تقدیمتان:


#سه_گانی

دست های تو قنوت...،
چشم من پر از سکوت...،
سفره ها تهی ز قوت...

🌺🌺🌺

چه بد روزگاریست
در این جمعه بازار ِ نامرد
نگاه تو تیره است ، از درد.

🌺🌺🌺

تمام کوله بار خاطراتم
سراسر خستگی ، درد
و این تفسیر یک دنیای نامرد!

🌺🌺🌺


سکوت ثانیه ها،
صدای نعره ی یک مست...،
چقدر کوچه ی بن بست!

🌺🌺🌺

خواب های کودکانه
نان گندم بود و سیب
پينه های دست مادر ، بی نصیب!

#مریم_صابری
@ maryamsaberi_3
#مجموعه شعر" فصل بی پرنده" سال ۹۰