یوسف عزیز!
برای ما خوابی ببین كه جهان بدون رویا میمیرد. یوسف! ما خواب ستاره نمیبینیم. خوابهای ما پر از گاوهای لاغر است و خوشههای خشك، پر از مردمانی كه نان بر سر نهادهاند و مرغان از آن میخورند...
یوسف! ما تعبیر خوابهایمان را نمیدانیم؛ ما چیزی نمیكاریم و فردا كه برادرانمان برگردند، ماییم و شرمساری و دستهای خالی؛ ماییم و قحط سال وفاداری.
یوسف! تو نیستی تا راه را نشانمان بدهی. ما میرویم و در پس هر گامی چاهی است. دنیا پر از دروغ و پیرهن پاره خونآلود است.
یوسف! قرن هاست كه به چاه افتاده ایم و سالیانیست كه كاروانیان به بهایی اندك ما را خریدهاند..
یوسف! به ما بگو كه چگونه عزیز شویم.
یوسف! دیریست كه زلیخا فریبمان میدهد و دیریست كه پیرهنمان را میدرد و ما هرگز نگفتهایم زندان دوست داشتنیتر است از آنچه مرا بدان میخوانند.
یوسف! یعقوب منتظر است؛ پیرهن ما، اما بوی عشق نمیدهد.
یوسف! برای ما خوابی ببین. جهان بدون رویا میمیرد. رویای گاوهای فربه و خوشههای سبز.
رویایِ ستارهای كه سجده میكند.
✍️#عرفان_نظرآهاری
برای ما خوابی ببین كه جهان بدون رویا میمیرد. یوسف! ما خواب ستاره نمیبینیم. خوابهای ما پر از گاوهای لاغر است و خوشههای خشك، پر از مردمانی كه نان بر سر نهادهاند و مرغان از آن میخورند...
یوسف! ما تعبیر خوابهایمان را نمیدانیم؛ ما چیزی نمیكاریم و فردا كه برادرانمان برگردند، ماییم و شرمساری و دستهای خالی؛ ماییم و قحط سال وفاداری.
یوسف! تو نیستی تا راه را نشانمان بدهی. ما میرویم و در پس هر گامی چاهی است. دنیا پر از دروغ و پیرهن پاره خونآلود است.
یوسف! قرن هاست كه به چاه افتاده ایم و سالیانیست كه كاروانیان به بهایی اندك ما را خریدهاند..
یوسف! به ما بگو كه چگونه عزیز شویم.
یوسف! دیریست كه زلیخا فریبمان میدهد و دیریست كه پیرهنمان را میدرد و ما هرگز نگفتهایم زندان دوست داشتنیتر است از آنچه مرا بدان میخوانند.
یوسف! یعقوب منتظر است؛ پیرهن ما، اما بوی عشق نمیدهد.
یوسف! برای ما خوابی ببین. جهان بدون رویا میمیرد. رویای گاوهای فربه و خوشههای سبز.
رویایِ ستارهای كه سجده میكند.
✍️#عرفان_نظرآهاری
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
حافظ خوانی دختر گلم پریا جان حسنی - کوچکترین عضو انجمن حافظدوستان مرکزی در سیمای آفتاب استان مرکزی به مناسبت شب یلدا...🌹🌹🌹
به مناسبت ۲۶ آذر ماه و سالگرد درگذشت مولانا و شب عروس و به یاد سال گذشته در قونیه تقدیم به شما عزیزان...🌹🙏
" عُرُس مولانا "
مولانا در روز یکشنبه ۲۶ آذرماه سال ۶۵۱ خورشیدی،این سرای فانی را ترک گفت.
البته این آفتاب به ظاهر غروب کرد ولی آثار گرانقدر او همچنان خورشید وار به جهانیان نور می دهد.
برای همین مولانا و یاران او را (ابنا السرور)می گفتند ،یعنی فرزندان شادی و شادمانی و دلیل این شادمانی این بوده است که می گفتند ،ما با مرگ به اصل خود باز می گردیم،این رفتن به سوی محبوب و پیوستن به معشوق و کوچیدن از سرای ناپایدار دنیا ،ماتم و عزا ندارد،به همین دلیل روز درگذشت مولانا هم روز عُرس یا عُرُس یا عروسی می گویند ،چون به معنی سور و عروسی است.
در کتاب "ولد نامه" بها ولد نوشته است که شیخ فرمود :در جنازه من دُهُل آورید و کوس با دف زنان.
مولانا سفارش کرد که برای هر یک از یارانش که از دنیا می رفتند،ابتدا آیاتی از کلام الله مجید تلاوت و قرائت کنند و بعد از آن آیین سماع را درباره آن متوفی اجرا کنند.
در کتاب مناقب العارفین شمس الدین افلاکی آمده است که چرا در تشییع پیکر در گذشتگان آیین سماع بر پا می کنی؟جواب می داد که قاریان در پیشاپیش مرده نشان می دهند که این مرده مومن بوده است و اما قوالان و سماع کنندگان هم گواهی می دهند که او هم مومن بوده و هم عاشق...
همچنین شیخ صلاح الدین زرکوب ،از یاران خالص مولانا،وصیت کرد که پیکرش با جشن و رقص و سماع تشیع کنند.
مرگ ماهست عروسیّ ابد..
سِرّ آن چیست؟هو الله احد..
مولانا..
کبوترم چو شود صید چنگ باز اجل..
از آن پس پر عنقای روح بگشایم...
مرگ به ظاهر جسم را از بین می برد ،اما به پرنده روح آسیبی نمی رساند..
به قول مولانا:
اجل قفس شکند مرغ را نیازارد..
اجل کجا و پر مرغ جاودان زکجا..
مولانا در روز یکشنبه ۲۶ آذرماه سال ۶۵۱ خورشیدی،این سرای فانی را ترک گفت.
البته این آفتاب به ظاهر غروب کرد ولی آثار گرانقدر او همچنان خورشید وار به جهانیان نور می دهد.
برای همین مولانا و یاران او را (ابنا السرور)می گفتند ،یعنی فرزندان شادی و شادمانی و دلیل این شادمانی این بوده است که می گفتند ،ما با مرگ به اصل خود باز می گردیم،این رفتن به سوی محبوب و پیوستن به معشوق و کوچیدن از سرای ناپایدار دنیا ،ماتم و عزا ندارد،به همین دلیل روز درگذشت مولانا هم روز عُرس یا عُرُس یا عروسی می گویند ،چون به معنی سور و عروسی است.
در کتاب "ولد نامه" بها ولد نوشته است که شیخ فرمود :در جنازه من دُهُل آورید و کوس با دف زنان.
مولانا سفارش کرد که برای هر یک از یارانش که از دنیا می رفتند،ابتدا آیاتی از کلام الله مجید تلاوت و قرائت کنند و بعد از آن آیین سماع را درباره آن متوفی اجرا کنند.
در کتاب مناقب العارفین شمس الدین افلاکی آمده است که چرا در تشییع پیکر در گذشتگان آیین سماع بر پا می کنی؟جواب می داد که قاریان در پیشاپیش مرده نشان می دهند که این مرده مومن بوده است و اما قوالان و سماع کنندگان هم گواهی می دهند که او هم مومن بوده و هم عاشق...
همچنین شیخ صلاح الدین زرکوب ،از یاران خالص مولانا،وصیت کرد که پیکرش با جشن و رقص و سماع تشیع کنند.
مرگ ماهست عروسیّ ابد..
سِرّ آن چیست؟هو الله احد..
مولانا..
کبوترم چو شود صید چنگ باز اجل..
از آن پس پر عنقای روح بگشایم...
مرگ به ظاهر جسم را از بین می برد ،اما به پرنده روح آسیبی نمی رساند..
به قول مولانا:
اجل قفس شکند مرغ را نیازارد..
اجل کجا و پر مرغ جاودان زکجا..
🍃🌻🍃🌻🍃🌻
🌻🍃🌻🍃🌻
🌻🍃🌻
🍃🌻
🌻
✍🏻 حضرت حافظ امروز:
ز گریه مَردُمِ چشمم نشسته در خون است
ببین که در طلبت حالِ مَردُمان چون است
به یادِ لعلِ تو و چشمِ مستِ میگونت
ز جامِ غم، می لعلی که میخورم خون است
ز مشرقِ سرِ کو آفتابِ طلعتِ تو
اگر طلوع کند، طالعم همایون است
حکایتِ لبِ شیرین، کلام فرهاد است
شِکَنجِ طُرِّهٔ لیلی مقام مجنون است
دلم بجو که قدت همچو سرو دلجوی است
سخن بگو که کلامت لطیف و موزون است
ز دورِ باده به جان، راحتی رسان ساقی
که رنجِ خاطرم از جورِ دورِ گردون است
از آن دمی که ز چشمم برفت رودِ عزیز
کنارِ دامنِ من همچو رودِ جیحون است
چگونه شاد شود اندرونِ غمگینم؟
به اختیار، که از اختیار بیرون است
ز بی خودی طلبِ یار میکند حافظ
چو مفلسی که طلبکارِ گنجِ قارون است
🌻
🍃🌻
🌻🍃🌻
🍃🌻🍃🌻
🌻🍃🌻🍃🌻
🍃🌻🍃🌻🍃🌻
🌻🍃🌻🍃🌻
🌻🍃🌻
🍃🌻
🌻
✍🏻 حضرت حافظ امروز:
ز گریه مَردُمِ چشمم نشسته در خون است
ببین که در طلبت حالِ مَردُمان چون است
به یادِ لعلِ تو و چشمِ مستِ میگونت
ز جامِ غم، می لعلی که میخورم خون است
ز مشرقِ سرِ کو آفتابِ طلعتِ تو
اگر طلوع کند، طالعم همایون است
حکایتِ لبِ شیرین، کلام فرهاد است
شِکَنجِ طُرِّهٔ لیلی مقام مجنون است
دلم بجو که قدت همچو سرو دلجوی است
سخن بگو که کلامت لطیف و موزون است
ز دورِ باده به جان، راحتی رسان ساقی
که رنجِ خاطرم از جورِ دورِ گردون است
از آن دمی که ز چشمم برفت رودِ عزیز
کنارِ دامنِ من همچو رودِ جیحون است
چگونه شاد شود اندرونِ غمگینم؟
به اختیار، که از اختیار بیرون است
ز بی خودی طلبِ یار میکند حافظ
چو مفلسی که طلبکارِ گنجِ قارون است
🌻
🍃🌻
🌻🍃🌻
🍃🌻🍃🌻
🌻🍃🌻🍃🌻
🍃🌻🍃🌻🍃🌻
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
شعر خوانی بنده در برنامه عصر شعر یلدای انجمن قائم مقام _ امروز دوشنبه ۲۷ آذر ماه در سالن آمفی تئاتر فرهنگسرای آیینه...
جای دوستانی که حضور نداشتند خالی و سبز بود...🌺🙏
پیشاپیش یلدا بر همگی مبارک...🌺🌺🌺❄❄❄
جای دوستانی که حضور نداشتند خالی و سبز بود...🌺🙏
پیشاپیش یلدا بر همگی مبارک...🌺🌺🌺❄❄❄
یلدا بیا بشکن طلسم خانه ها را
دنیای سرد پیله ی پروانه ها را
امشب تماما ماه شو بر ما نظر کن
یا مثل شمعی دور کن بیگانه ها را
وقتی گذشتی از خودت مانند عاشق
آرام کن دلشوره ی مستانه ها را
دریا شو و با خود بیاور موج و طوفان
جنگل شوو در خود بپوشان دانه ها را
امشب ستاره شوبرای مردم شهر
با مهربانی گرم کن کاشانه ها را
پر کن تمام لحظه های سرد ما را
با یک بغل آتش بسوزان شانه ها را
یلدا بیا در این هوای سرد و غمگین
آتش بزن خاموشی ویرانه ها را
# مریم صابری نسب
# درختان تبر خورده ی باغ
#یلدا مبارک
دنیای سرد پیله ی پروانه ها را
امشب تماما ماه شو بر ما نظر کن
یا مثل شمعی دور کن بیگانه ها را
وقتی گذشتی از خودت مانند عاشق
آرام کن دلشوره ی مستانه ها را
دریا شو و با خود بیاور موج و طوفان
جنگل شوو در خود بپوشان دانه ها را
امشب ستاره شوبرای مردم شهر
با مهربانی گرم کن کاشانه ها را
پر کن تمام لحظه های سرد ما را
با یک بغل آتش بسوزان شانه ها را
یلدا بیا در این هوای سرد و غمگین
آتش بزن خاموشی ویرانه ها را
# مریم صابری نسب
# درختان تبر خورده ی باغ
#یلدا مبارک
شادباش شب یلدا
@drkazzazi
پیام تبریک دکتر #میرجلال_الدین_کزازی
به مناسبت جشن باستانی یلدا🌺
تقدیم دوستان و هموندان عزیز
@bahafez_delijan
به مناسبت جشن باستانی یلدا🌺
تقدیم دوستان و هموندان عزیز
@bahafez_delijan
Forwarded from 🍂 پاییزخوانی 🍂 (paeiz rahimi)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بازنوازی قطعه «عزیزم تو گُلکمی» از ساخته های گروه کامکارها توسط گروه موسیقی (شورانگیز) دلیجان به مناسبت شب یلدا.
نوازنده کمانچه و سرپرست گروه :نیما شُکرکُردی
نوازنده سنتور: سید جواد جلالی
نوازنده بم تار :حسین باقری
نوازنده تنبک: جعفربیکی
زمستانتان گرم و سبز باد...
@paeizrahimi
نوازنده کمانچه و سرپرست گروه :نیما شُکرکُردی
نوازنده سنتور: سید جواد جلالی
نوازنده بم تار :حسین باقری
نوازنده تنبک: جعفربیکی
زمستانتان گرم و سبز باد...
@paeizrahimi
انجمن حافظدوستان مرکزی در یکشنبه ای دیگر با خواندن ، شرح و تفسیر غزلیات حضرت حافظ در خدمت شما عزیزان می باشد...
غزل شماره ۱۷۴ ادامه ابیات با مطلع:
مژده ایدل که دگر باد صبا باز آمد/
هُد هُد خوش خبر از طرف سبا باز آمد/
ساعت شروع جلسات ۴/۳۰ عصر
روز یکشنبه ۳ دی ۱۴۰۲
مکان : فرهنگسرای آیینه طبقه دوم اتاق جلسات
منتظر دیدار گل روی تک تک شما
لینک کانال تلگرامی انجمن حافظدوستان مرکزی
https://t.me/anjomanehafezarak
غزل شماره ۱۷۴ ادامه ابیات با مطلع:
مژده ایدل که دگر باد صبا باز آمد/
هُد هُد خوش خبر از طرف سبا باز آمد/
ساعت شروع جلسات ۴/۳۰ عصر
روز یکشنبه ۳ دی ۱۴۰۲
مکان : فرهنگسرای آیینه طبقه دوم اتاق جلسات
منتظر دیدار گل روی تک تک شما
لینک کانال تلگرامی انجمن حافظدوستان مرکزی
https://t.me/anjomanehafezarak
کانال انجمن حافظ دوستان مرکزی_استان مرکزی( اراک)
برنامه شب یلدا۱۴۰۲
پریا حسنی عزیز کوچکترین عضو انجمن حافظدوستان مرکزی در سیمای آفتاب استان مرکزی شب یلدا...❤❤
«به مناسبت زادروز رودکی بزرگ»
بوی جوی مولیان آید همی
یاد یار مهربان آید همی
ریگ آموی و درشتی راه او
زیر پایم پرنیان آید همی
آب جیحون از نشاط روی دوست
خنگ ما را تا میان آید همی
ای بخارا شاد باش و دیر زی
میر زی تو شادمان آید همی
میر ماه است و بخارا آسمان
ماه سوی آسمان آید همی
میر سرو است و بخارا بوستان
سرو سوی بوستان آید همی
آفرین و مدح سود آید همی
گر به گنج اندر زیان آید همی
داستان سرودن شعر بوی جوی مولیان
در کتاب گزیدهی اشعار رودکی، دکتر جعفر شعار و دکتر حسن انوری، نشر علم 1373، ص 69) راجع به این شعر آمده :
علت سرودن این شعر را چنین نوشته اند که نصر بن احمد سامانی در زمستان در بخارا اقامت میکرد و در تابستان به سمرقند یا به شهری از شهرهای خراسان میرفت.
در سالی که به هرات رفته بود، بهار و تابستان را در آنجا گذرانید و به جهت خوشی هوا و فراوانی نعمت ها، پاییز و زمستان نیز در آنجا ماند و بدین سان اقامت او چهار سال طول کشید.
سران و بزرگان که از اقامت دراز و دوری از خانواده دلتنگ شده بودند نزد رودکی آمدند و از او خواستند تا کاری کند که امیر به بخارا بازگردد.
رودکی این شعر را سرود و آنگاه در مجلس امیر حاضر شد و در پردهی عشاق آغاز به خواندن کرد.
چون به بیت «میر سرو است و بخارا …» رسید امیر چنان به هیجان آمد که بی کفش و جامهی سفر بر اسب نشست و رو به بخارا نهاد و تا آنجا هیچ توقفی نکرد (نگاه کنید به چهار مقالهی نظامی عروضی ص 49 – 53).
در طول تاریخ عدهی زیادی از شاعران از جمله امیرمعزی، سنایی، مولوی، وصافالحضره، آذر بیگدلی و جز آنها از این قصیدهی رودکی استقبال کردهاند (حافظ نیز در این غزل) به این شعر اشاره کرده است.
بوی جوی مولیان آید همی
یاد یار مهربان آید همی
ریگ آموی و درشتی راه او
زیر پایم پرنیان آید همی
آب جیحون از نشاط روی دوست
خنگ ما را تا میان آید همی
ای بخارا شاد باش و دیر زی
میر زی تو شادمان آید همی
میر ماه است و بخارا آسمان
ماه سوی آسمان آید همی
میر سرو است و بخارا بوستان
سرو سوی بوستان آید همی
آفرین و مدح سود آید همی
گر به گنج اندر زیان آید همی
داستان سرودن شعر بوی جوی مولیان
در کتاب گزیدهی اشعار رودکی، دکتر جعفر شعار و دکتر حسن انوری، نشر علم 1373، ص 69) راجع به این شعر آمده :
علت سرودن این شعر را چنین نوشته اند که نصر بن احمد سامانی در زمستان در بخارا اقامت میکرد و در تابستان به سمرقند یا به شهری از شهرهای خراسان میرفت.
در سالی که به هرات رفته بود، بهار و تابستان را در آنجا گذرانید و به جهت خوشی هوا و فراوانی نعمت ها، پاییز و زمستان نیز در آنجا ماند و بدین سان اقامت او چهار سال طول کشید.
سران و بزرگان که از اقامت دراز و دوری از خانواده دلتنگ شده بودند نزد رودکی آمدند و از او خواستند تا کاری کند که امیر به بخارا بازگردد.
رودکی این شعر را سرود و آنگاه در مجلس امیر حاضر شد و در پردهی عشاق آغاز به خواندن کرد.
چون به بیت «میر سرو است و بخارا …» رسید امیر چنان به هیجان آمد که بی کفش و جامهی سفر بر اسب نشست و رو به بخارا نهاد و تا آنجا هیچ توقفی نکرد (نگاه کنید به چهار مقالهی نظامی عروضی ص 49 – 53).
در طول تاریخ عدهی زیادی از شاعران از جمله امیرمعزی، سنایی، مولوی، وصافالحضره، آذر بیگدلی و جز آنها از این قصیدهی رودکی استقبال کردهاند (حافظ نیز در این غزل) به این شعر اشاره کرده است.
@shafiei_kadkani
ـــــــــــــــــــــــ
چند کتاب مفید
دربارهٔ حافظ
۱– در مرحلهٔ اول اهمیت، از کوچهٔ رندانِ دکتر عبدالحسین زرینکوب را برایتان توصیه میکنم که حتما بخوانید.
این کتاب از نوعی اجتهاد و تحقیق در مورد حافظ برخوردار است و استاد زرینکوب که در زمینههای مختلف اعم از نقد ادبی، مسائل اجتماعی، تاریخی، عرفانی و... صاحبنظر هستند یکتنه کار بسیار وسیعی انجام دادهاند. خیلی مفید است و حتما بخوانید.
۲– بحث در احوال و افکار حافظ از دکتر غنی که به عنوان مدخل کار مهم است و جلد اولش در مسائل تاریخی _ اجتماعی عصر حافظ است.
۳– مقدمه ای بر حافظشناسی از دکتر منوچهر مرتضوی استاد دانشگاه تبریز کتاب بسیار خوبی است که آمیخته ای از جنبه های عرفانی و ادبی است.
۴– فرهنگ اشعار حافظ ، تزِ دکتری دکتر احمدعلی رجایی است. در این کتاب مقداری اصطلاحات عرفانی را بررسی کرده است.
۵– نقشی از حافظ، اثر علی دشتی. به جنبههای سیاسی نویسنده اصلاً کاری نداریم، اما ذوق پختهٔ درخشانی داشت که به خصوص برای مبتدیان خوب است و خسته هم نمیکند.
برای حل مشکلات ابیات حافظ از قدما:
۱– لطيفهٔ غیبی، شاه محمد دارابی،
هرچند همهٔ معانی که کرده خوب نیست.
۲– جلال الدین دوانی که از حکمای برجستهٔ قرن نهم است.
از معاصرین:
۱– بانگ جرس، پرتو علوی: در این که تحقیقاتی را در عقاید و آراء حافظ جمع آوری کرده و ارائه میدهد کتاب خوبی است.
۲– دیوان حافظ، چاپ انجوی شیرازی:
از چاپهای خوب است و سه امتیاز
دارد: اول دارا بودن فهرست واژگانی، که فرکانس کلمهها را نشان میدهد؛
دوم استفادههایی را که حافظ از شاعران دیگر کرده در پاورقی نشان میدهد؛
سوم دارای مقدمهای است که هرچند شائبهٔ ژورنالیستی دارد اما خوب است.
۳– در جستجوی حافظ رحیم ذوالنور، که مرد ادیب و فاضلی است و ادعایی هم
ندارد. تنها ایراد کتاب حجم زیاد آن است. اطلاعات خوبی در باب ابيات هریک از غزلها به شما میدهد، همراه با معنی واژهها و برخی نکات دستوری و بلاغی.
۴– واژهنامهٔ غزلهای حافظ، از خدیوجم، در مقدمهٔ کتابشناسی حافظ را آورده که راهنمای خوبی است.
۵– ذهن و زبان حافظ، از بهاء الدین خرمشاهی، کتاب بسیار خوبی است و نوعی کار سیستماتیک است با ذوق خوب.
محمدرضا شفیعی کدکنی
این کیمیای هستی
جلد سوم، صص ۲۷–۲۵
#حافظ
ـــــــــــــــــــــــ
چند کتاب مفید
دربارهٔ حافظ
۱– در مرحلهٔ اول اهمیت، از کوچهٔ رندانِ دکتر عبدالحسین زرینکوب را برایتان توصیه میکنم که حتما بخوانید.
این کتاب از نوعی اجتهاد و تحقیق در مورد حافظ برخوردار است و استاد زرینکوب که در زمینههای مختلف اعم از نقد ادبی، مسائل اجتماعی، تاریخی، عرفانی و... صاحبنظر هستند یکتنه کار بسیار وسیعی انجام دادهاند. خیلی مفید است و حتما بخوانید.
۲– بحث در احوال و افکار حافظ از دکتر غنی که به عنوان مدخل کار مهم است و جلد اولش در مسائل تاریخی _ اجتماعی عصر حافظ است.
۳– مقدمه ای بر حافظشناسی از دکتر منوچهر مرتضوی استاد دانشگاه تبریز کتاب بسیار خوبی است که آمیخته ای از جنبه های عرفانی و ادبی است.
۴– فرهنگ اشعار حافظ ، تزِ دکتری دکتر احمدعلی رجایی است. در این کتاب مقداری اصطلاحات عرفانی را بررسی کرده است.
۵– نقشی از حافظ، اثر علی دشتی. به جنبههای سیاسی نویسنده اصلاً کاری نداریم، اما ذوق پختهٔ درخشانی داشت که به خصوص برای مبتدیان خوب است و خسته هم نمیکند.
برای حل مشکلات ابیات حافظ از قدما:
۱– لطيفهٔ غیبی، شاه محمد دارابی،
هرچند همهٔ معانی که کرده خوب نیست.
۲– جلال الدین دوانی که از حکمای برجستهٔ قرن نهم است.
از معاصرین:
۱– بانگ جرس، پرتو علوی: در این که تحقیقاتی را در عقاید و آراء حافظ جمع آوری کرده و ارائه میدهد کتاب خوبی است.
۲– دیوان حافظ، چاپ انجوی شیرازی:
از چاپهای خوب است و سه امتیاز
دارد: اول دارا بودن فهرست واژگانی، که فرکانس کلمهها را نشان میدهد؛
دوم استفادههایی را که حافظ از شاعران دیگر کرده در پاورقی نشان میدهد؛
سوم دارای مقدمهای است که هرچند شائبهٔ ژورنالیستی دارد اما خوب است.
۳– در جستجوی حافظ رحیم ذوالنور، که مرد ادیب و فاضلی است و ادعایی هم
ندارد. تنها ایراد کتاب حجم زیاد آن است. اطلاعات خوبی در باب ابيات هریک از غزلها به شما میدهد، همراه با معنی واژهها و برخی نکات دستوری و بلاغی.
۴– واژهنامهٔ غزلهای حافظ، از خدیوجم، در مقدمهٔ کتابشناسی حافظ را آورده که راهنمای خوبی است.
۵– ذهن و زبان حافظ، از بهاء الدین خرمشاهی، کتاب بسیار خوبی است و نوعی کار سیستماتیک است با ذوق خوب.
محمدرضا شفیعی کدکنی
این کیمیای هستی
جلد سوم، صص ۲۷–۲۵
#حافظ