Shahriyar - Kokabeye Sobh
Shahriyar
#دکلمه_قلم
📝🎤📝
▨ شعر: کوکبهٔ صبح
▨ شاعر: شهریار
▨ با صدای: #شهریار
♬ پالایش و تنظیم: شهروز
@schahrouzk
@anjoman_ghalam_ghasran
📝🎤📝
▨ شعر: کوکبهٔ صبح
▨ شاعر: شهریار
▨ با صدای: #شهریار
♬ پالایش و تنظیم: شهروز
@schahrouzk
@anjoman_ghalam_ghasran
#تکه_کتاب_قلم
📕📕📕
خشک مغزی منشأ خود فریبی است و در حکومت ، نقش بسیار بزرگی دارد و عبارت از این است که اوضاع و احوال را بر مبنای تصورات ثابت و پیش ساخته ارزیابی کنیم و علایم و قراین مخالف را نادیده بگیریم یا مردود بشماریم و به پیروی از آرزوهای خود عمل کنیم و واقعیت ها را گردن ننهيم.
عصاره خشک مغزی را یکی از مورخان در گفته ای درباره فیلیپ دوم پادشاه اسپانیا و سردستۀ تاجداران یک دنده و خشک مغز بیان کرده است:
«تجربه هیچ شکستی ایمان او را به برتری ذاتی سیاست خویش سست نمی کرد.»
📗تاریخ بی خردی!
✍باربارا تاکمن
@anjoman_ghalam_ghasran
📕📕📕
خشک مغزی منشأ خود فریبی است و در حکومت ، نقش بسیار بزرگی دارد و عبارت از این است که اوضاع و احوال را بر مبنای تصورات ثابت و پیش ساخته ارزیابی کنیم و علایم و قراین مخالف را نادیده بگیریم یا مردود بشماریم و به پیروی از آرزوهای خود عمل کنیم و واقعیت ها را گردن ننهيم.
عصاره خشک مغزی را یکی از مورخان در گفته ای درباره فیلیپ دوم پادشاه اسپانیا و سردستۀ تاجداران یک دنده و خشک مغز بیان کرده است:
«تجربه هیچ شکستی ایمان او را به برتری ذاتی سیاست خویش سست نمی کرد.»
📗تاریخ بی خردی!
✍باربارا تاکمن
@anjoman_ghalam_ghasran
#ادبیات_قلم
مانتو
ریشه کلمه “مانتو” از زبان ایتالیایی به ایرانی وارد شده است. در ایتالیا، کلمه “mantello” به معنی مانتو، پوششی بلند و بدون آستین بود که توسط مردان به صورت رسمی بر روی لباسهای خود استفاده میشد. این پوشش در دوره رنسانس محبوبیت زیادی داشت.
در دهه 1920، زنان ایتالیایی “مانتو” را به عنوان یک لباس شب و برای مراسمهای رسمی استفاده کردند.
این پوشش در طول دهههای 1930 و 1940 به عنوان یک لباس روزانه نیز مورد استفاده قرار گرفت. در این دوران،در ایران نیز، زنان از لباسهای بلند و گردنبالا برای پوشیدن در مراسمهای رسمی استفاده میکردند. در حالی که کلمه “کتا” برای این نوع لباسها مورد استفاده قرار میگرفت، با ورود مانتو به ایران، این لباسها به سرعت جایگزین شدند.
@anjoman_ghalam_ghasran
مانتو
ریشه کلمه “مانتو” از زبان ایتالیایی به ایرانی وارد شده است. در ایتالیا، کلمه “mantello” به معنی مانتو، پوششی بلند و بدون آستین بود که توسط مردان به صورت رسمی بر روی لباسهای خود استفاده میشد. این پوشش در دوره رنسانس محبوبیت زیادی داشت.
در دهه 1920، زنان ایتالیایی “مانتو” را به عنوان یک لباس شب و برای مراسمهای رسمی استفاده کردند.
این پوشش در طول دهههای 1930 و 1940 به عنوان یک لباس روزانه نیز مورد استفاده قرار گرفت. در این دوران،در ایران نیز، زنان از لباسهای بلند و گردنبالا برای پوشیدن در مراسمهای رسمی استفاده میکردند. در حالی که کلمه “کتا” برای این نوع لباسها مورد استفاده قرار میگرفت، با ورود مانتو به ایران، این لباسها به سرعت جایگزین شدند.
@anjoman_ghalam_ghasran
🔴طبق مصوبه امسال، دانشجوهای دولتی رشتههای پزشکی و پیراپزشکی بعد از فارغ التحصیلی امکان گرفتن مدرکشون رو ندارن تا مهاجرت نکنن و باید بین ۱ تا ۲ برابر طول تحصیل به دولت خدمت کنن تا دانشنامهشون آزاد بشه در صورتی که تا دو سال قبل امکان خرید مدرک بود. الان حتی صرفا برای یه سفر تفریحی اگه بخوان از کشور خارج بشن باید ۸۵۰ میلیون + ۱ تا ۳ میلیارد وثیقه بذارن
پی نوشت :
دراینکه دانش آموختگان پزشکی دانشگاه
دولتی باید در ازای هزینه های تحصیلشان
مدتی به مردم میهنشان خدمت کنند تردید
نیست ، اما آیا راه حل ریشه ای این مشکل
همین است ؟ آیا این راهکار سبب کاهش
سن مهاجرت نخبگان و افت سطح علمی
پزشکان آینده نخواهد شد؟!!!
@anjoman_ghalam_ghasran
پی نوشت :
دراینکه دانش آموختگان پزشکی دانشگاه
دولتی باید در ازای هزینه های تحصیلشان
مدتی به مردم میهنشان خدمت کنند تردید
نیست ، اما آیا راه حل ریشه ای این مشکل
همین است ؟ آیا این راهکار سبب کاهش
سن مهاجرت نخبگان و افت سطح علمی
پزشکان آینده نخواهد شد؟!!!
@anjoman_ghalam_ghasran
#قلم_زندگی
♦️ *راهکارهای ساده برای آموزش ارزش پول به کودکان:*
🔹 *پول توجیبی بدهید:*
به آنها یاد بدهید بخشی از پول را پسانداز کنند.
🔹 *از قلک استفاده کنید:*
پسانداز را با قلک به یک بازی جذاب تبدیل کنید.
🔹 *بازیهای آموزشی:*
بازیهایی مثل فروشگاهبازی یا صندوقداربازی انجام دهید.
🔹 *خرید کردن را آموزش دهید:*
هنگام خرید، از کودکان بخواهید در انتخاب محصولات کمک کنند.
🔹 *نیاز در برابر خواسته:*
تفاوت بین چیزهای ضروری و غیرضروری را به آنها یاد بدهید.
🔹 *هدف پسانداز تعیین کنید:*
مثلاً برای خرید اسباببازی مورد علاقهشان پسانداز کنند.
🔹 *کار و درآمد را توضیح دهید:*
بگویید پول در ازای کار کردن به دست میآید.
🔹 *الگوی خوبی باشید:*
با مدیریت درست پول، الگوی مناسبی برای کودکان باشید.
🔹با این راهکارهای ساده، کودکان ارزش پول و مدیریت آن را یاد میگیرند.
پی نوشت :
البته والدین گرامی عجله کنند ، تا ارزش پول
ما به صفر نرسیده این آموزش را به کودکان
عزیز خود بدهند !!!!
@anjoman_ghalam_ghasran
♦️ *راهکارهای ساده برای آموزش ارزش پول به کودکان:*
🔹 *پول توجیبی بدهید:*
به آنها یاد بدهید بخشی از پول را پسانداز کنند.
🔹 *از قلک استفاده کنید:*
پسانداز را با قلک به یک بازی جذاب تبدیل کنید.
🔹 *بازیهای آموزشی:*
بازیهایی مثل فروشگاهبازی یا صندوقداربازی انجام دهید.
🔹 *خرید کردن را آموزش دهید:*
هنگام خرید، از کودکان بخواهید در انتخاب محصولات کمک کنند.
🔹 *نیاز در برابر خواسته:*
تفاوت بین چیزهای ضروری و غیرضروری را به آنها یاد بدهید.
🔹 *هدف پسانداز تعیین کنید:*
مثلاً برای خرید اسباببازی مورد علاقهشان پسانداز کنند.
🔹 *کار و درآمد را توضیح دهید:*
بگویید پول در ازای کار کردن به دست میآید.
🔹 *الگوی خوبی باشید:*
با مدیریت درست پول، الگوی مناسبی برای کودکان باشید.
🔹با این راهکارهای ساده، کودکان ارزش پول و مدیریت آن را یاد میگیرند.
پی نوشت :
البته والدین گرامی عجله کنند ، تا ارزش پول
ما به صفر نرسیده این آموزش را به کودکان
عزیز خود بدهند !!!!
@anjoman_ghalam_ghasran
#اجتماعی_قلم
بهتر از مسئولین شهری ساعت ترافیک و محل ترافیک را میدانند.
و در ساعت مقرر در محل مورد نظر حاضر میشوند.
گلفروشهای سطح شهر تهران
@anjoman_ghalam_ghasran
بهتر از مسئولین شهری ساعت ترافیک و محل ترافیک را میدانند.
و در ساعت مقرر در محل مورد نظر حاضر میشوند.
گلفروشهای سطح شهر تهران
@anjoman_ghalam_ghasran
#غزلی_بنوشیم
🍂🍂🍂🍂
هرچند زخمِ فاصله درمانپذیر نیست
اما هنوز هم که هنوز است دیر نیست
من گشتهام تمام جهان را و هیچ جا
لبخند با لب من و تو هممسیر نیست
طوفان شعر با همهی بیقراریاش
آشفتهتر از این کلمات اخیر نیست
لعنت به ترس! ترسْ مرا از تو دور کرد
چشمم وگرنه این همه هم گوشهگیر نیست
این مرد پای خواستنم جان نمیدهد
با اینکه عاشق است، ولیکن دلیر نیست
شعرم پُر است از تو که دل برده از همه
هرچند مثل قافیهاش بینظیر نیست
✍#نفیسهسادات_موسوی
@anjoman_ghalam_ghasran
🍂🍂🍂🍂
هرچند زخمِ فاصله درمانپذیر نیست
اما هنوز هم که هنوز است دیر نیست
من گشتهام تمام جهان را و هیچ جا
لبخند با لب من و تو هممسیر نیست
طوفان شعر با همهی بیقراریاش
آشفتهتر از این کلمات اخیر نیست
لعنت به ترس! ترسْ مرا از تو دور کرد
چشمم وگرنه این همه هم گوشهگیر نیست
این مرد پای خواستنم جان نمیدهد
با اینکه عاشق است، ولیکن دلیر نیست
شعرم پُر است از تو که دل برده از همه
هرچند مثل قافیهاش بینظیر نیست
✍#نفیسهسادات_موسوی
@anjoman_ghalam_ghasran
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#شبانه_قلم
🍂🍂🍂🍂🍂
شوقِ وصال و حسرت و بیتابی و فراق
با اختصار، گوشهای از ماجرای توست
با اینکه عشق، اوجِ خودآزاریِ من است
اما دلم خوش است، جنونم به پای توست
✨شب تان دلارام و عاشقانه✨
@anjoman_ghalam_ghasran
🍂🍂🍂🍂🍂
شوقِ وصال و حسرت و بیتابی و فراق
با اختصار، گوشهای از ماجرای توست
با اینکه عشق، اوجِ خودآزاریِ من است
اما دلم خوش است، جنونم به پای توست
✨شب تان دلارام و عاشقانه✨
@anjoman_ghalam_ghasran
#صبح_قلم
🍂🍂🍂
در گوشِ دلم گفت فلک پنهانی:
حُکمی که قضا بُوَد ز من میدانی؟
در گردشِ خود اگر مرا دست بُدی
خود را برهاندمی ز سر گردانی
#خیام
🍂صبح تان به نیکی روزگارتان شاد 🍂
@anjoman_ghalam_ghasran
🍂🍂🍂
در گوشِ دلم گفت فلک پنهانی:
حُکمی که قضا بُوَد ز من میدانی؟
در گردشِ خود اگر مرا دست بُدی
خود را برهاندمی ز سر گردانی
#خیام
🍂صبح تان به نیکی روزگارتان شاد 🍂
@anjoman_ghalam_ghasran
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#تکه_کتاب_قلم
📗📗📗
در خاطرات هر کسی چیزهایی است که
به هیچ کس نمی گوید ، فقط برای دوستانش بازگو می کند
مسائلی هم هست که حتی به دوستان نمی شود گفت و آدم فقط برای خودش می تواند بازگو کند ، عینِ راز است
اما سرانجام چیزهایی هم هست که انسان حتی می ترسد برای خودش هم آشکار کند
#فئودور_داستایوفسکی
📕 یادداشت های زیرزمینی
@anjoman_ghalam_ghasran
📗📗📗
در خاطرات هر کسی چیزهایی است که
به هیچ کس نمی گوید ، فقط برای دوستانش بازگو می کند
مسائلی هم هست که حتی به دوستان نمی شود گفت و آدم فقط برای خودش می تواند بازگو کند ، عینِ راز است
اما سرانجام چیزهایی هم هست که انسان حتی می ترسد برای خودش هم آشکار کند
#فئودور_داستایوفسکی
📕 یادداشت های زیرزمینی
@anjoman_ghalam_ghasran
#قصران_شناسی_قلم
#قصران_شناسی_قلم
برشی از کتاب قصرانِ کتر حسين کریمان
قسمت ششم
حد شمالى؛
سراسر حد شمالى قصران به رشتهاى از كوههاى مازندران میپیوندد كه در قديم رويان خوانده میشده، ابن فقيه در مختصر كتاب البلدان ذكر كرده؛ كوههاى رویان به كـوههاى رى و آباديیهـاى آن پیوسته است و از سوى رى بدانجا روند.
ابن حوقل اين چنين نوشته کوههای روینج اين کوهها مابین ری و طبرستان واقعند و آنچه در سوی ری است از آن ری و آنچه سوى طبرستان است از آن طبرستان است.
در روايت مسالك اصطخرى ابن اسفنديار اين رشته را موز، ناميده و چنين نوشته است: موز نام كوهى است از حد گيلان كشيده تا به لار و قصران كه موز كوه گويند، همچنين تا به جاجرم
سيد ظهيرالدين مرعشى در تاريخ طبرستان اين سلسله كوه را ماز، نوشته و چنين گفته: ماز نام كوهى است از گيلان كشيده است تا به لار و قصران و همچنين تا به جاجرم، فروع اين سلله كوه آنچه به قصران مى پیوندد بدين قرار است: در شمال شرقى مرتفعات لاريجان واقع است، در شمال لواسان كمردشت، يازك ، كزنك، دونزا ، خاتون بارگاه، خرسنگ و كوه مرتفع كلون بسته، قرار دارد كه ازسه سوى آنها سه رودخانه جارى میشود، يكى درهی رودبار كه سرچشمههاى جاجرود از آنجاست، ديگر درهی لورا و شهرستانك كه سه چشمه رود كرج است، و سومى رود لار است كه از درهی لار میگذرد و به مازندران میرسد، و تفصيل اين مطلب بيايد از روايات پیشينيان مفهم بدين معناست كه لار جزء قصران است، چنان كه اوالياءله آملى در تاريخ رويان در ذكر واقعهی امير مسعود سربدار و توجه او به مازندران نوشته؛ امير مسعود از آنجا به ضرورت مراجعت كرده، بى توقف روى به مازندران نهاد و با پادشاه طغاتيمور جنگك پيوست و طغاتيمور ازانجاگريخته،تابستان به لارقصران پناه داد
و ظهيرالدين مرعشى در تاريخ طبرستان در ذكر بنيان گذار مسجد جامـع كهنهیآمل، كه مسجد طشته زنان مى گفتند، ذ كر كرده؛ آنچه به صحت مقرون است، كه شخصى مالكى مذهب آن مسجد را ساخته است، و اولاد بانى آن بنا هنوز در لارقصران، مى باشند.
اضافه لار به قصران در اين اقوال از نوع اضافهی تخصيصى و از مقولهی رودبار قصران، تواند بود، كه همچنانکه رودبار جزء قصران است، لار را نيز جزء قصران بابد پنداشت
ظاهرا اين معنی اين حقيقت را تواند بود كه قدما پارهاى از اين ناحيه را جزء بخش قصران و قسمت ديگر را در حساب بلوك لاريجان میدانستهاند راينو در كتاب مازندران و استرادآباد ذكر كرده؛
رودخانهی لار كه در بلوك لاريجان واقع است از شمال به كوههاى سوتك و كهو و سرخك و پيازك و ديوسياه و آلروآلرو و دماوند ، از مغرب به كلومبستك از جنوب به خرسنگ و اشتر و خاتون بارگاه و كزونك و لار كوه و لواسان فيل زمين و بستان و سياه چال محدود میشود. كوههايى كه در اين قول مذ كور آمده جز آنچه در شمال غربى رودخـانهی لار است، باقى از نظر وضع طبيعى در حد قصران افتاده است، چون آب ريز آنها بدين سو ست كه به ترتيب از شمال غرب به جنوب شرق عبارتند از كلوم بستك خرسنگ، اشتر، خاتون بارگاه، يونزا (یونجه زار)، پيازك ، كزونك، لار كوه، لواسان كوه، فيل زمين و بستان.
كوه كلوم بستك يا كلون بستك تا حدود كوه كسيل ادامه ميابد، و كوه گاجره در ملتقاى اين دو كوه از سوى جنوب واقع است از اخبار تاريخى مربوط بدين حدود نيز اين حقيقت مستنبط است كه قصران از سوى شمال شرقى با لاريجان هم مرز بوده است، وبین آن دو ناحيۀ ديگرى فاصله نبوده است
حاج محمد ميرزاى مهندس در جغرافياى مختصرى كه به سال ۱۲۹۶ هجرى قمرى براى درهی رودبار قصران واقع در مغرب لار فراهم آورده، حد شمالى آنرا چنین نوشته؛ اين رودبار از طرف شمال مايل به مشرق محدود به كوه يونزا است که حدود رودبار و لار است، و از سمت شمال مايل به مغرب محدود به كوه گاجره كه فاصله ميانة اين رودبار و لور است.
در اين قول حد رودبار قصران به يونزا میرسد كه شمالىتر از كوه لار و كوه لواسان است، و در مشرق خاتون بارگاه واقع است. به حكم وضـع طبيعى كوههاى بخش شمال غربى سرزمين لار را جزءقصران نمیتوان به حساب آورد چون آبهاى آن به شمال میرود، و به رود نورمیريزد، در جنوب اين ﻗسمت از لار شاخههاى متعدد رود لار سرچشمه مى گيرد كه پس از پيوستن به شاخههاى جنوبیتر در پهنهی لواسان و لار،به پل پلور میرسد و از آنجا به بعد رودخانه لار به نام رود هراز خوانده میشود، كه از دامنه دماوند از تنگة عميق وباريك سنگى اسك میگذرد وبه مازندران میریزد كه از لحاظ اوضاع طبيعى ديگر نمیتوان آنرا جزء قصران دانست از اين رو از سرزمين لار جز بخشى از حدود شمال غربى كه مذكور افتاد بقيه آن را جزء خاك قصران بايد محسوب داشت.
@anjoman_ghalam_ghasran
#قصران_شناسی_قلم
برشی از کتاب قصرانِ کتر حسين کریمان
قسمت ششم
حد شمالى؛
سراسر حد شمالى قصران به رشتهاى از كوههاى مازندران میپیوندد كه در قديم رويان خوانده میشده، ابن فقيه در مختصر كتاب البلدان ذكر كرده؛ كوههاى رویان به كـوههاى رى و آباديیهـاى آن پیوسته است و از سوى رى بدانجا روند.
ابن حوقل اين چنين نوشته کوههای روینج اين کوهها مابین ری و طبرستان واقعند و آنچه در سوی ری است از آن ری و آنچه سوى طبرستان است از آن طبرستان است.
در روايت مسالك اصطخرى ابن اسفنديار اين رشته را موز، ناميده و چنين نوشته است: موز نام كوهى است از حد گيلان كشيده تا به لار و قصران كه موز كوه گويند، همچنين تا به جاجرم
سيد ظهيرالدين مرعشى در تاريخ طبرستان اين سلسله كوه را ماز، نوشته و چنين گفته: ماز نام كوهى است از گيلان كشيده است تا به لار و قصران و همچنين تا به جاجرم، فروع اين سلله كوه آنچه به قصران مى پیوندد بدين قرار است: در شمال شرقى مرتفعات لاريجان واقع است، در شمال لواسان كمردشت، يازك ، كزنك، دونزا ، خاتون بارگاه، خرسنگ و كوه مرتفع كلون بسته، قرار دارد كه ازسه سوى آنها سه رودخانه جارى میشود، يكى درهی رودبار كه سرچشمههاى جاجرود از آنجاست، ديگر درهی لورا و شهرستانك كه سه چشمه رود كرج است، و سومى رود لار است كه از درهی لار میگذرد و به مازندران میرسد، و تفصيل اين مطلب بيايد از روايات پیشينيان مفهم بدين معناست كه لار جزء قصران است، چنان كه اوالياءله آملى در تاريخ رويان در ذكر واقعهی امير مسعود سربدار و توجه او به مازندران نوشته؛ امير مسعود از آنجا به ضرورت مراجعت كرده، بى توقف روى به مازندران نهاد و با پادشاه طغاتيمور جنگك پيوست و طغاتيمور ازانجاگريخته،تابستان به لارقصران پناه داد
و ظهيرالدين مرعشى در تاريخ طبرستان در ذكر بنيان گذار مسجد جامـع كهنهیآمل، كه مسجد طشته زنان مى گفتند، ذ كر كرده؛ آنچه به صحت مقرون است، كه شخصى مالكى مذهب آن مسجد را ساخته است، و اولاد بانى آن بنا هنوز در لارقصران، مى باشند.
اضافه لار به قصران در اين اقوال از نوع اضافهی تخصيصى و از مقولهی رودبار قصران، تواند بود، كه همچنانکه رودبار جزء قصران است، لار را نيز جزء قصران بابد پنداشت
ظاهرا اين معنی اين حقيقت را تواند بود كه قدما پارهاى از اين ناحيه را جزء بخش قصران و قسمت ديگر را در حساب بلوك لاريجان میدانستهاند راينو در كتاب مازندران و استرادآباد ذكر كرده؛
رودخانهی لار كه در بلوك لاريجان واقع است از شمال به كوههاى سوتك و كهو و سرخك و پيازك و ديوسياه و آلروآلرو و دماوند ، از مغرب به كلومبستك از جنوب به خرسنگ و اشتر و خاتون بارگاه و كزونك و لار كوه و لواسان فيل زمين و بستان و سياه چال محدود میشود. كوههايى كه در اين قول مذ كور آمده جز آنچه در شمال غربى رودخـانهی لار است، باقى از نظر وضع طبيعى در حد قصران افتاده است، چون آب ريز آنها بدين سو ست كه به ترتيب از شمال غرب به جنوب شرق عبارتند از كلوم بستك خرسنگ، اشتر، خاتون بارگاه، يونزا (یونجه زار)، پيازك ، كزونك، لار كوه، لواسان كوه، فيل زمين و بستان.
كوه كلوم بستك يا كلون بستك تا حدود كوه كسيل ادامه ميابد، و كوه گاجره در ملتقاى اين دو كوه از سوى جنوب واقع است از اخبار تاريخى مربوط بدين حدود نيز اين حقيقت مستنبط است كه قصران از سوى شمال شرقى با لاريجان هم مرز بوده است، وبین آن دو ناحيۀ ديگرى فاصله نبوده است
حاج محمد ميرزاى مهندس در جغرافياى مختصرى كه به سال ۱۲۹۶ هجرى قمرى براى درهی رودبار قصران واقع در مغرب لار فراهم آورده، حد شمالى آنرا چنین نوشته؛ اين رودبار از طرف شمال مايل به مشرق محدود به كوه يونزا است که حدود رودبار و لار است، و از سمت شمال مايل به مغرب محدود به كوه گاجره كه فاصله ميانة اين رودبار و لور است.
در اين قول حد رودبار قصران به يونزا میرسد كه شمالىتر از كوه لار و كوه لواسان است، و در مشرق خاتون بارگاه واقع است. به حكم وضـع طبيعى كوههاى بخش شمال غربى سرزمين لار را جزءقصران نمیتوان به حساب آورد چون آبهاى آن به شمال میرود، و به رود نورمیريزد، در جنوب اين ﻗسمت از لار شاخههاى متعدد رود لار سرچشمه مى گيرد كه پس از پيوستن به شاخههاى جنوبیتر در پهنهی لواسان و لار،به پل پلور میرسد و از آنجا به بعد رودخانه لار به نام رود هراز خوانده میشود، كه از دامنه دماوند از تنگة عميق وباريك سنگى اسك میگذرد وبه مازندران میریزد كه از لحاظ اوضاع طبيعى ديگر نمیتوان آنرا جزء قصران دانست از اين رو از سرزمين لار جز بخشى از حدود شمال غربى كه مذكور افتاد بقيه آن را جزء خاك قصران بايد محسوب داشت.
@anjoman_ghalam_ghasran
#ادبیات_قلم
واژۀ دانشنامه در فارسی بیش از هزار سال قدمت دارد. این واژۀ زیبا و خوشآهنگ در نام دانشنامۀ علایی (ابنسینا) و دانشنامۀ میسری دیده میشود.
اما واژۀ دایرةالمعارف در زبان عربی کمتر از دویست سال و در فارسی کمتر از صد سال قدمت دارد.
گویا نخستین بار بُستانی واژۀ دایرةالمعارف را در عربی و برای نامیدن دانشنامۀ خود به کار بردهاست.
شگفت آنکه بسیاری از نویسندگان و مترجمان ایرانی دایرةالمعارفِ برساخته را به دانشنامۀ دیرینهسال ترجیح میدهند و برای نمونه، Encyclopedia of Islam را بهجای آنکه به دانشنامۀ اسلام برگردانند، به دایرةالمعارف اسلام ترجمه میکنند. همچنین encyclopedic information را به اطلاعات دایرةالمعارفی برمیگردانند، حال آنکه اطلاعات دانشنامهای فارسیتر و روشنتر است.
۱۴۰۳/۱۱/۰۳
▫️فرهاد قربانزاده
@anjoman_ghalam_ghasran
واژۀ دانشنامه در فارسی بیش از هزار سال قدمت دارد. این واژۀ زیبا و خوشآهنگ در نام دانشنامۀ علایی (ابنسینا) و دانشنامۀ میسری دیده میشود.
اما واژۀ دایرةالمعارف در زبان عربی کمتر از دویست سال و در فارسی کمتر از صد سال قدمت دارد.
گویا نخستین بار بُستانی واژۀ دایرةالمعارف را در عربی و برای نامیدن دانشنامۀ خود به کار بردهاست.
شگفت آنکه بسیاری از نویسندگان و مترجمان ایرانی دایرةالمعارفِ برساخته را به دانشنامۀ دیرینهسال ترجیح میدهند و برای نمونه، Encyclopedia of Islam را بهجای آنکه به دانشنامۀ اسلام برگردانند، به دایرةالمعارف اسلام ترجمه میکنند. همچنین encyclopedic information را به اطلاعات دایرةالمعارفی برمیگردانند، حال آنکه اطلاعات دانشنامهای فارسیتر و روشنتر است.
۱۴۰۳/۱۱/۰۳
▫️فرهاد قربانزاده
@anjoman_ghalam_ghasran
#تکه_کتاب_قلم
#تیکه_کتاب
ما از لحاظ بیولوژیکی، شناختی، جسمی و معنوی برای دوست داشتن، دوست داشته شدن و تعلق داشتن برنامهریزی شدهایم. در صورت برآورده نشدن این نیازها، عملکردی را که باید داشته باشیم نداریم. درهم میشکنیم، متلاشی میشویم، بی حس میشویم، درد میکشیم، دیگران را میرنجانیم.
📕 #زندگی_با_تمام_وجود
✍ #برنه_براون
@anjoman_ghalam_ghasran
#تیکه_کتاب
ما از لحاظ بیولوژیکی، شناختی، جسمی و معنوی برای دوست داشتن، دوست داشته شدن و تعلق داشتن برنامهریزی شدهایم. در صورت برآورده نشدن این نیازها، عملکردی را که باید داشته باشیم نداریم. درهم میشکنیم، متلاشی میشویم، بی حس میشویم، درد میکشیم، دیگران را میرنجانیم.
📕 #زندگی_با_تمام_وجود
✍ #برنه_براون
@anjoman_ghalam_ghasran
#معرفی_کتاب_قلم
دیوان منوچهری دامغانی
تصحیح و تحقیق راضیه آبادیان
چاپ اول ۱۴۰۳، بنیاد موقوفات افشار
قطع وزیری، ۱۱۰۴صفحه، جلد سخت
قیمت: ۱۳۵۰۰۰۰تومان
@anjoman_ghalam_ghasran
دیوان منوچهری دامغانی
تصحیح و تحقیق راضیه آبادیان
چاپ اول ۱۴۰۳، بنیاد موقوفات افشار
قطع وزیری، ۱۱۰۴صفحه، جلد سخت
قیمت: ۱۳۵۰۰۰۰تومان
@anjoman_ghalam_ghasran
#باشاعران_قلم
عشق، شوری در نهاد ما نهاد
جان ما در بوتهٔ سودا نهاد
گفتگویی در زبان ما فکند
جستجویی در درون ما نهاد
داستان دلبران آغاز کرد
آرزویی در دل شیدا نهاد
رمزی از اسرار باده کشف کرد
راز مستان جمله بر صحرا نهاد
قصهٔ خوبان به نوعی باز گفت
کاتشی در پیر و در برنا نهاد
از خمستان جرعهای بر خاک ریخت
جنبشی در آدم و حوا نهاد
عقل مجنون در کف لیلی سپرد
جان وامق در لب عذرا نهاد
دم به دم در هر لباسی رخ نمود
لحظه لحظه جای دیگر پا نهاد
چون نبود او را معین خانهای
هر کجا جا دید، رخت آنجا نهاد
حسن را بر دیدهٔ خود جلوه داد
منتی بر عاشق شیدا نهاد
هم به چشم خود جمال خود بدید
تهمتی بر چشم نابینا نهاد
کام فرهاد و مراد ما همه
در لب شیرین شکرخا نهاد
بهر آشوب دل سوداییان
خال فتنه بر رخ زیبا نهاد
وز پی برگ و نوای بلبلان
رنگ و بویی در گل رعنا نهاد
تا تماشای وصال خود کند
نور خود در دیدهٔ بینا نهاد
تا کمال علم او ظاهر شود
این همه اسرار بر صحرا نهاد
فتنه ای انگیخت شوری درفکند
بر سرا و شهر ما چون پا نهاد
چون در آن غوغا عراقی را بدید
نام او سر دفتر غوغا نهاد
#عراقی
@anjoman_ghalam_ghasran
عشق، شوری در نهاد ما نهاد
جان ما در بوتهٔ سودا نهاد
گفتگویی در زبان ما فکند
جستجویی در درون ما نهاد
داستان دلبران آغاز کرد
آرزویی در دل شیدا نهاد
رمزی از اسرار باده کشف کرد
راز مستان جمله بر صحرا نهاد
قصهٔ خوبان به نوعی باز گفت
کاتشی در پیر و در برنا نهاد
از خمستان جرعهای بر خاک ریخت
جنبشی در آدم و حوا نهاد
عقل مجنون در کف لیلی سپرد
جان وامق در لب عذرا نهاد
دم به دم در هر لباسی رخ نمود
لحظه لحظه جای دیگر پا نهاد
چون نبود او را معین خانهای
هر کجا جا دید، رخت آنجا نهاد
حسن را بر دیدهٔ خود جلوه داد
منتی بر عاشق شیدا نهاد
هم به چشم خود جمال خود بدید
تهمتی بر چشم نابینا نهاد
کام فرهاد و مراد ما همه
در لب شیرین شکرخا نهاد
بهر آشوب دل سوداییان
خال فتنه بر رخ زیبا نهاد
وز پی برگ و نوای بلبلان
رنگ و بویی در گل رعنا نهاد
تا تماشای وصال خود کند
نور خود در دیدهٔ بینا نهاد
تا کمال علم او ظاهر شود
این همه اسرار بر صحرا نهاد
فتنه ای انگیخت شوری درفکند
بر سرا و شهر ما چون پا نهاد
چون در آن غوغا عراقی را بدید
نام او سر دفتر غوغا نهاد
#عراقی
@anjoman_ghalam_ghasran
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM