ان‌در امیدواری...
897 subscribers
624 photos
122 videos
201 files
423 links
سرگردانم بین شعر و فلسفه
دانشجوی دکتری فلسفه هنر
@faryadnaseri
Download Telegram
الناس علی دین ملوکهم یا بی‌حسی یعنی همان هیچ!

فریاد ناصری

در این چند روز اخیر و بارها پیش از این دیده‌ایم که مردم ما در مواجهه با حوادث و بلایا از خود نوعی بی‌توجهی یا بی‌اعتنایی نشان می‌دهند.

گاهی این بی‌توجهی و بی‌اعتنایی را به نترسی تعبیر کرده‌اند و گاهی نیز به رعایت نکردن احوال شهروندی، اما به گمان من این بی‌توجهی و بی‌اعتنایی نه نشانه‌ی شجاعت است و نه نشانه‌ی مردمانی بی‌تمدن بلکه نشانه‌ی بسیار تلخی است که خبر از ماجرای هولناک‌تری می‌دهد و آن ماجرا چیزی نیست جز بی‌حس شدن.

در عالم پزشکی نیز دوستان آگاه می‌دانند که اگر درد از یک مرحله‌ای بگذرد دیگر فهمیده نمی‌شود.

این تصاویری که امروز مشاهده می‌کنیم از کسانی که در کناره‌ی سیلاب‌ها می‌ایستند در لحظه‌هایی که سیلاب همه چیز را درهم می‌کوبد یا کسانی که به فاصله‌ی کمی از آن در حال راه رفتند، دقیقن در حال راه رفتن و نه دویدن و نه هراس و نه ترس.

این نشانه‌ی بی‌حس شدن ملتی است که درد در آنها از آستانه‌ی فهمیده شدن گذشته است.

شاید من نیز تا پیش از این فکر می‌کردم که اینان اغلب از فضیلت تربیت‌شدگی و شهروندی و مدنیت دورند و یا گاهی چنین می‌پنداشتم که صاحب فضیلت شجاعت و جسارت‌اند و در پی هیجان‌های رعب آور؛ اما اما اما وقتی چشم را به ماجرا چشم را به ماجرا به چسبانی ماجرا واقعیت درشت خودش را در چشم‌هایت فروخواهد کرد.

این ملت آستانه‌ی فهم درد را رد کرده است. برای همین است که می‌بینیم بی‌هیچ حس و اعتنایی در لبه‌ی هولناک بلا می‌ایستند به تماشای بلا.

و تنها و تنها و تنها در این لبه‌ی بلاست که دست به هم می‌دهند که شاید آخرین امید به ماندن باشد اما حتی به این نیز باور چندانی ندارم چراکه در میان تصاویر و فیلم‌های سیل شیراز که از دوربینی نزدیک به فاصله‌ی چند متر فیلم‌برداری شده بود صحنه‌ای را دیدم که در آن انسان واقعی باید طاقتش را از دست بدهد.

مردی به تیربرقی چنگ انداخته بود و دو تن در پشت سر او که ناگاه آب چنان نیروی کرد که آن دو تن را کند و با خود برد اما آنکه می‌نگریست در نگریستنش چگونه طاقت آورد؟

#ما_چگونه_این_شدیم_؟ #ما_نیز_مردمانی_هستیم؟
#مدنیت #تربیت_شدگی #شجاعت #فضیلت #بحران #سیل #تماشا #خلق_خو #بی_حسی #ایرانی