This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در جلسۀ نمایش و تحلیل فیلم « جان دار »، بخش هایی از فیلم کوتاه بسیار تحسین شدۀ دو کارگردان آن حسین امیری دوماری و پدرام پور امیری نیز به نمایش در می آید. این تیزر، تلفیقی از تصاویر این دو فیلم است.
https://www.tiwall.com/p/jandar
@amiropouria
https://www.tiwall.com/p/jandar
@amiropouria
گفت و گوی امیر پوریا و شاهین شجری کهن: نقد همه جانبهٔ فیلم « آشغال های دوست داشتنی » با اشاره هایی به توقیف چندساله و تاثیر آن
https://www.aparat.com/v/gTLpk
https://www.aparat.com/v/gTLpk
آپارات - سرویس اشتراک ویدیو
اتاق روشن 14- درباره فیلم «آشغال های دوست داشتنی»
در این قسمت امیر پوریا و شاهین شجری کهن از فیلم«آشغال های دوست داشتنی» به کارگردانی محسن امیر یوسفی گفته اند. همچنین صحبت هایی از خود امیر یوسفی درباره عنوان فیلم، خاطره ای از عباس کیارستمی و همکاری با بازیگران نقل شده است.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
حرف های امیر پوریا در مجموعه مقدماتی جشنواره شمعدونی با عنوان کلی «چگونه شهرمان را زیباتر کنیم» / سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران
@amiropouria
@amiropouria
در واپسین ساعات سالی که حتی زنده ماندن تا تهش هم می توانست موفقیت به حساب آید، سالی که خیال خوش بافتن و به کمترین خواسته های دل نرسیدن حتی در زمین #فوتبال هم خودش را یادآوری می کرد و به اصلی ترین اتفاق زندگی مان در هر تصمیمی بدل شد، به راه هایی فکر می کنم که بتواند زندگی را تحمل پذیر یا لذتبخش کند. طبعاً به بهبود شرایط و درایت #دولت مردان و بالاتر و پایین تر، امیدی ندارم و نداریم؛همان طور که ایمان به #معجزه و در انتظارش نشستن، جز تخدیر و انفعال، حاصلی نخواهد داشت.
تنها راهی که بدان باور دارم، این است که در پی راه های موفقیت از دل همین اوضاع بحرانی نباشیم. این که بدانیم #زبان_فارسی در کنار تمام قابلیت های عمیق اش، ده ها ضرب المثل مروج رفتارهای غیرانسانی و ناجوانمردانه هم دارد. این که نگوییم حالا که وضع وخیم است، من هم باید «گلیم خودم را از آب بیرون بکشم» و در هر کار و تجارتی که هستم، «تا تنور داغ است، بچسبانم» و در توجیه هر سودجویی و ولعی از «حق، دادنی نیست؛ گرفتنی ست» دَم نزنیم.
راحت تر عرض کنم: تنها راه تداوم، این است که کمتر شبیه #سیستم حاکم و جاری کشورمان باشیم. کمتر افزایش هر بهایی که در اختیارمان است را حق طبیعی خود در این وضعیت بدانیم. کمتر بخواهیم تمام آن چه نداریم، از مسیر ِ باز و جای کافی تا سرعت حرکت و حق تقدم را در #رانندگی و به زور به دست آوریم. کمتر در این #محیط_مجازی دیدن هر چیزی از زندگی آدم ها، از رابطهٔ عاطفی ای که برقرار و جلوه گر کرده اند تا سفری که رفته اند تا خطوط صورت و شکل اندام شان را به زمینهٔ اظهار نظر و #قضاوت مان بدل کنیم. بابت چند نکتهٔ مربوط به نوش و پوشش مورد تأکید و تکرار این سیستم که رعایت نمی کنیم، گمان نکنیم هیچ شباهتی به سیستم نداریم. ما با تزریق زیرجلدی، شبیه همین سیستم شده ایم: فضول، قضاوتگر و به محض این که پایش بیفتد، آماده برای منفعتطلبی و فقط به فکر سود خود بودن، حتی در ابعاد عاطفی. نگذاریم این توفیق موذیانهٔ سیستم پس از چهار دهه پروراندن و به خود شبیه ساختن ِ مردم و نسل ها، امتداد یابد. آدم تر باشیم. فقط در این صورت است که #سال_نو_مبارک معنایی خواهد داشت.
#امیر_پوریا
تنها راهی که بدان باور دارم، این است که در پی راه های موفقیت از دل همین اوضاع بحرانی نباشیم. این که بدانیم #زبان_فارسی در کنار تمام قابلیت های عمیق اش، ده ها ضرب المثل مروج رفتارهای غیرانسانی و ناجوانمردانه هم دارد. این که نگوییم حالا که وضع وخیم است، من هم باید «گلیم خودم را از آب بیرون بکشم» و در هر کار و تجارتی که هستم، «تا تنور داغ است، بچسبانم» و در توجیه هر سودجویی و ولعی از «حق، دادنی نیست؛ گرفتنی ست» دَم نزنیم.
راحت تر عرض کنم: تنها راه تداوم، این است که کمتر شبیه #سیستم حاکم و جاری کشورمان باشیم. کمتر افزایش هر بهایی که در اختیارمان است را حق طبیعی خود در این وضعیت بدانیم. کمتر بخواهیم تمام آن چه نداریم، از مسیر ِ باز و جای کافی تا سرعت حرکت و حق تقدم را در #رانندگی و به زور به دست آوریم. کمتر در این #محیط_مجازی دیدن هر چیزی از زندگی آدم ها، از رابطهٔ عاطفی ای که برقرار و جلوه گر کرده اند تا سفری که رفته اند تا خطوط صورت و شکل اندام شان را به زمینهٔ اظهار نظر و #قضاوت مان بدل کنیم. بابت چند نکتهٔ مربوط به نوش و پوشش مورد تأکید و تکرار این سیستم که رعایت نمی کنیم، گمان نکنیم هیچ شباهتی به سیستم نداریم. ما با تزریق زیرجلدی، شبیه همین سیستم شده ایم: فضول، قضاوتگر و به محض این که پایش بیفتد، آماده برای منفعتطلبی و فقط به فکر سود خود بودن، حتی در ابعاد عاطفی. نگذاریم این توفیق موذیانهٔ سیستم پس از چهار دهه پروراندن و به خود شبیه ساختن ِ مردم و نسل ها، امتداد یابد. آدم تر باشیم. فقط در این صورت است که #سال_نو_مبارک معنایی خواهد داشت.
#امیر_پوریا
آقای #محمد_مطیع بازیگر باسابقهٔ نقش های مهمی در آثار بهرام بیضایی، داریوش مهرجویی، علی حاتمی، واروژ کریم مسیحی، داریوش فرهنگ، بهروز افخمی، سیروس الوند، کامران قدکچیان، محمدرضا ورزی و غیره، در آخرین روز سال ۹۷ در سن ٧۵ سالگی در گوتنبرگ سوئد در غربت و تنهایی در منزل شخصی خود درگذشت.
@amiropouria
@amiropouria
شنبه دهم فروردین ۹۷. درست بعد از بازی پرسپولیس - استقلال. فیلمخانه راش. لینک حضور برای جلسه نمایش و نقد فیلم « بیوه ها» توسط امیر پوریا و تماشای دربی، قبل از سئانس این فیلم
www.evento.ir
www.evento.ir
Forwarded from فیلمخانهی راش
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#فیلمخانهراش
بخشی از صحبتهای امیر پوریا درمورد فیلم «widows» دهم فروردین در فیلمخانهی راش
#مرکز_فرهنگی_راش
#widows
@RashCinematheque
بخشی از صحبتهای امیر پوریا درمورد فیلم «widows» دهم فروردین در فیلمخانهی راش
#مرکز_فرهنگی_راش
#widows
@RashCinematheque
یادداشت امیر پوریا دربارهٔ مستند تلویزیون ایران علیه آقای محمدرضا شجریان
چند روز پیش که #مستند مزوّرانهٔ #از_سپیده_تا_فریاد از #شبکه_افق پخش شد، واکنش منفی حرمت گذاران به آقای #محمد_رضا_شجریان به آن فراوان بود، بی آن که انبوهی از آنها #فیلم را دیده باشند. همان گونه که مدعیان دوست داری ِ او به ندرت حتی یک چندم آثارش را شنیده اند.
حالا که تجربهٔ عصبیت زای دو نوبت تماشای فیلم را از سر گذرانده ام، عرض می کنم که ممکن است فرد خوش باور در فرآیند تماشای آن ابتدا فریب بخورد. حدود چهل دقیقه از این مستند یک ساعته، ظاهراً در ستایش کار و کارنامهٔ آقای #شجریان است. اما با آن شیوهٔ ساختاری آشنا که ابتدا از کسی تعریف هایی می کنید تا به یک «اما» برسید و بعد، هر چه رشته اید را پنبه کنید. در واقع #موسیقی او، مهارت #آوازخوانی اش، شاگردانی که پرورش داده و تعداد #آلبوم های موفق و #تصنیف های بس محبوب اش، همه در این فیلم تحسین می شود تا بعد، به بهانه ای برای طرح تمسخرآمیز اعتراض های #سیاسی او به رفتارهای دولت #احمدی_نژاد با معترضان به نتایج #انتخابات۸۸ بدل گردد. در بخش انتهایی فیلم نوع نقل قول از او در گفت و گو با شبکه های تلویزیونی فارسی زبان خارج از ایران به شکلی صورت می گیرد که انگار مرد پا به سن گذاشته ای با مقادیری از دست دادن مشاعرش به این حرف ها افتاده است!! بعدتر، گفت و گوی روزنامه ای #حمیدرضا_نوربخش مدیر کنونی #خانه_موسیقی با او، طوری نقل می شود که انگار آقای #شجریان نسبت به حرف هایش در باب این که «من صدای این #خس_و_خاشاک هستم» ندامت نامه سروده! یا در نیمهٔ اول فیلم، قطعهٔ «سپیده» (که بیشتر با ترجیع بند ترانهٔ #هوشنگ_ابتهاج یعنی «ایران ای سرای امید» می شناسیدش) به شکلی معرفی می شود که انگار به طور مستقیم به مسئولان و مسببان #انقلاب۵۷ تقدیم شده بوده و حالا خواننده اش در کهنسالی، جهت مواضع خود را عوض کرده. در حالی که هم آن زمان در استقبال از شور و وجد جامعه و هم هنگام خواندن #زبان_آتش (که با «تفنگت را زمین بگذار» به جایش می آورید) او داشته احوال مردم را ثبت و مبنای واکنش حسی/موسیقایی خود می کرده است. اما ساختهٔ موذیانهٔ #مهدی_طوسی می خواهد بگوید او همیشه از جانب حکومت بعد از انقلاب، تکریم شده و موارد #توقیف خودش و کارش هم به دولت #میرحسین_موسوی و کسانی چون #سید_محمد_خاتمی برمی گردد. فَکت تاریخی انکارناپذیری که البته نمی تواند اعتراض او به سرکوب سال هشتاد و هشت را بی اعتبار کند. / پی نوشت یک: حتی نبود قوانین درست #حقوق_مولف و حقوق فردی در ایران، نباید موجب می شود که دربارهٔ فردی حی و حاضر و در بستر بیماری، فیلمی بدون اطلاع و اجازهٔ او بسازد. / پی نوشت دو: تمام فیلم برپایهٔ گفتار متن حاوی برداشت های دلبخواهی سازنده اش که طبعاً همسو با #نگرش_رسمی است، شکل گرفته و متاسفانه این متن را بزرگمرد دوبله آقای #ناصر_طهماسب خوانده و بسیار هم با اعتقاد به مواضع سیاسی اش خوانده. منهای این، تنها کسانی که جلوی دوربین فیلم حاضر شده اند، #داریوش_پیرنیاکان از نوازندگان همراه استاد در دهه های متوالی و متاسفانه #حسین_علیزاده بوده اند که با وجود تلاش برای برخی حرف های موافق اظهارنظر سیاسی هنرمند، در نهایت حضورشان آب به آسیاب سیستمی می زند که قصد تخریب آقای شجريان را دارد.
@amiropouria
چند روز پیش که #مستند مزوّرانهٔ #از_سپیده_تا_فریاد از #شبکه_افق پخش شد، واکنش منفی حرمت گذاران به آقای #محمد_رضا_شجریان به آن فراوان بود، بی آن که انبوهی از آنها #فیلم را دیده باشند. همان گونه که مدعیان دوست داری ِ او به ندرت حتی یک چندم آثارش را شنیده اند.
حالا که تجربهٔ عصبیت زای دو نوبت تماشای فیلم را از سر گذرانده ام، عرض می کنم که ممکن است فرد خوش باور در فرآیند تماشای آن ابتدا فریب بخورد. حدود چهل دقیقه از این مستند یک ساعته، ظاهراً در ستایش کار و کارنامهٔ آقای #شجریان است. اما با آن شیوهٔ ساختاری آشنا که ابتدا از کسی تعریف هایی می کنید تا به یک «اما» برسید و بعد، هر چه رشته اید را پنبه کنید. در واقع #موسیقی او، مهارت #آوازخوانی اش، شاگردانی که پرورش داده و تعداد #آلبوم های موفق و #تصنیف های بس محبوب اش، همه در این فیلم تحسین می شود تا بعد، به بهانه ای برای طرح تمسخرآمیز اعتراض های #سیاسی او به رفتارهای دولت #احمدی_نژاد با معترضان به نتایج #انتخابات۸۸ بدل گردد. در بخش انتهایی فیلم نوع نقل قول از او در گفت و گو با شبکه های تلویزیونی فارسی زبان خارج از ایران به شکلی صورت می گیرد که انگار مرد پا به سن گذاشته ای با مقادیری از دست دادن مشاعرش به این حرف ها افتاده است!! بعدتر، گفت و گوی روزنامه ای #حمیدرضا_نوربخش مدیر کنونی #خانه_موسیقی با او، طوری نقل می شود که انگار آقای #شجریان نسبت به حرف هایش در باب این که «من صدای این #خس_و_خاشاک هستم» ندامت نامه سروده! یا در نیمهٔ اول فیلم، قطعهٔ «سپیده» (که بیشتر با ترجیع بند ترانهٔ #هوشنگ_ابتهاج یعنی «ایران ای سرای امید» می شناسیدش) به شکلی معرفی می شود که انگار به طور مستقیم به مسئولان و مسببان #انقلاب۵۷ تقدیم شده بوده و حالا خواننده اش در کهنسالی، جهت مواضع خود را عوض کرده. در حالی که هم آن زمان در استقبال از شور و وجد جامعه و هم هنگام خواندن #زبان_آتش (که با «تفنگت را زمین بگذار» به جایش می آورید) او داشته احوال مردم را ثبت و مبنای واکنش حسی/موسیقایی خود می کرده است. اما ساختهٔ موذیانهٔ #مهدی_طوسی می خواهد بگوید او همیشه از جانب حکومت بعد از انقلاب، تکریم شده و موارد #توقیف خودش و کارش هم به دولت #میرحسین_موسوی و کسانی چون #سید_محمد_خاتمی برمی گردد. فَکت تاریخی انکارناپذیری که البته نمی تواند اعتراض او به سرکوب سال هشتاد و هشت را بی اعتبار کند. / پی نوشت یک: حتی نبود قوانین درست #حقوق_مولف و حقوق فردی در ایران، نباید موجب می شود که دربارهٔ فردی حی و حاضر و در بستر بیماری، فیلمی بدون اطلاع و اجازهٔ او بسازد. / پی نوشت دو: تمام فیلم برپایهٔ گفتار متن حاوی برداشت های دلبخواهی سازنده اش که طبعاً همسو با #نگرش_رسمی است، شکل گرفته و متاسفانه این متن را بزرگمرد دوبله آقای #ناصر_طهماسب خوانده و بسیار هم با اعتقاد به مواضع سیاسی اش خوانده. منهای این، تنها کسانی که جلوی دوربین فیلم حاضر شده اند، #داریوش_پیرنیاکان از نوازندگان همراه استاد در دهه های متوالی و متاسفانه #حسین_علیزاده بوده اند که با وجود تلاش برای برخی حرف های موافق اظهارنظر سیاسی هنرمند، در نهایت حضورشان آب به آسیاب سیستمی می زند که قصد تخریب آقای شجريان را دارد.
@amiropouria
یادداشت امیر پوریا در واکنش به اعتراض بازجویانهٔ وزیر کشور نسبت به انتقادات مهران مدیری دربارهٔ عملکرد مسئولان در سیل هولناک اوایل فروردین ٩٨ در کشور
از حرف های #عبدالرضا_رحمانی_فضلی در واکنش به بخشی از خوشمزگی های مثلاً انتقادی #مهران_مدیری و از خود آن حرف های مدیری، چیزی منتشر نمی کنم چون مخاطبان پیگیر احوال #مردم_ایران دیده و شنیده اند و روشنگری برای باقی شوت ها نه مهم است و نه وظیفهٔ من. مدیری و نویسنده های متون او محاسبه می کنند و بر حسب میزان احتمال کف و سوت سطحی مخاطب سطحی نگر، می نویسند و می گویند و اگر بازار خنده ها گرمی گرفت، لفت و لیس اش را زیاد می کنند. تعابیری همچون انتقاد اجتماعی و دلنگرانی برای مردم در وصف عملکرد ایشان، شوخی بزرگی است. اما توبیخ شدن خود و برنامه شان بابت این میزان #اعتماد_به_نفس #کاذب #وزیر_کشور، شوخی بزرگ تری خواهد بود.
حضرت فضلی، وزیر وقت این کشور ِ گرفتار در چنبرهٔ بدترین اوقات، چرا گمان می کنید تمسخر عملکرد شما و رده های مختلف مسئولین در مورد #سیل ویرانگر تعطیلاتی که سیاه ترین نوروز زندگی هر ایرانی زنده در سال #نود_و_هشت را رقم زد، از مدیری شروع شده؟ چرا نمی بینید و نمی دانید که شدت تمسخر نادانی ها و دیر جنبیدن شما و امثال تان باعث فوج و خیل تمسخرهای اصیل مردم در محیط مَجازی شد؟ و چطور نمی دانید با دیدن اینها بود که نویسندگان برنامهٔ مدیری به قصد تقویت تصویر شبه اپوزیسیونی او تصمیم به گنجاندن این چند جمله در متن پلاتوهای برنامه گرفتند؟ از کِی کار ما بدینجا رسید که وزیر کشورمان از نسبت بین شهرسازی و میزان طاقت و مقاومت هر شهر و روستا در برابر باران شدید، هیچ نداند؟ چه شد که تصور می کنید بلایایی همچون سیل در کشورهایی که مثال می زنید، همپا و همتای کشور بلاکِش ما و حتی یک پنجم و یک دهم آن، تلفات و جان باختن و مال باختن و بی خانمان شدن دارد؟ چرا کار کارستان مردم در روستای #حاجی_آباد #بندر_ترکمن را نمی بینید و چرا بر سر خود که مثل بنده کچل نیست و زیاد درد نمی آید، نمی کوبید بابت این که هیچ جا هیچ تیم امداد و زیرمجموعهٔ ستاد بحران، چنین نکرد که حاجی آبادی ها کردند؟ چرا «پای کار» بودن خود و بالادستی ها را با همین شعارها و لباس هلال احمر پوشیدن، کافی می دانید و از وضعیت مرگبار مردم پلدختر که حتی نمی دانند و نمی توانند بدانند خویشان و خانواده شان زنده اند یا نه، شرم نمی کنید؟ اصلاً چرا آن شب، وقت و شرایط اش را داشتید که بنشینید پای #تلویزیون کوفتی ما و #دورهمی تماشا کنید؟
کسی که هوش لازم را ندارد تا بگوید برنامه را از تلویزیون ندیده و تکهٔ شبه اعتراضی اش را در محیط مَجازی دیده، یعنی کسی که نمی تواند اطلاعات مربوط به میزان مشغلهٔ خود در بحرانی ترین شرایط ممکن در تمام طول وزارت اش را مدیریت کند، چگونه ممکن است امری صدها بار خطیرتر همچون زیست و حیات مردمان #سیل_زده را بتواند کنترل و مدیریت یا حتی درک کند؟ چگونه ممکن است حتی کسری از آن اوضاع را درک کند و آن وقت به جای وضع مردم، برای برخورد با یک #برنامه_تلویزیونی حنجره بدراند؟ آن هم وسط جلسهٔ مثلاً #ستادبحران؟!
#امیر_پوریا
@amiropouria
از حرف های #عبدالرضا_رحمانی_فضلی در واکنش به بخشی از خوشمزگی های مثلاً انتقادی #مهران_مدیری و از خود آن حرف های مدیری، چیزی منتشر نمی کنم چون مخاطبان پیگیر احوال #مردم_ایران دیده و شنیده اند و روشنگری برای باقی شوت ها نه مهم است و نه وظیفهٔ من. مدیری و نویسنده های متون او محاسبه می کنند و بر حسب میزان احتمال کف و سوت سطحی مخاطب سطحی نگر، می نویسند و می گویند و اگر بازار خنده ها گرمی گرفت، لفت و لیس اش را زیاد می کنند. تعابیری همچون انتقاد اجتماعی و دلنگرانی برای مردم در وصف عملکرد ایشان، شوخی بزرگی است. اما توبیخ شدن خود و برنامه شان بابت این میزان #اعتماد_به_نفس #کاذب #وزیر_کشور، شوخی بزرگ تری خواهد بود.
حضرت فضلی، وزیر وقت این کشور ِ گرفتار در چنبرهٔ بدترین اوقات، چرا گمان می کنید تمسخر عملکرد شما و رده های مختلف مسئولین در مورد #سیل ویرانگر تعطیلاتی که سیاه ترین نوروز زندگی هر ایرانی زنده در سال #نود_و_هشت را رقم زد، از مدیری شروع شده؟ چرا نمی بینید و نمی دانید که شدت تمسخر نادانی ها و دیر جنبیدن شما و امثال تان باعث فوج و خیل تمسخرهای اصیل مردم در محیط مَجازی شد؟ و چطور نمی دانید با دیدن اینها بود که نویسندگان برنامهٔ مدیری به قصد تقویت تصویر شبه اپوزیسیونی او تصمیم به گنجاندن این چند جمله در متن پلاتوهای برنامه گرفتند؟ از کِی کار ما بدینجا رسید که وزیر کشورمان از نسبت بین شهرسازی و میزان طاقت و مقاومت هر شهر و روستا در برابر باران شدید، هیچ نداند؟ چه شد که تصور می کنید بلایایی همچون سیل در کشورهایی که مثال می زنید، همپا و همتای کشور بلاکِش ما و حتی یک پنجم و یک دهم آن، تلفات و جان باختن و مال باختن و بی خانمان شدن دارد؟ چرا کار کارستان مردم در روستای #حاجی_آباد #بندر_ترکمن را نمی بینید و چرا بر سر خود که مثل بنده کچل نیست و زیاد درد نمی آید، نمی کوبید بابت این که هیچ جا هیچ تیم امداد و زیرمجموعهٔ ستاد بحران، چنین نکرد که حاجی آبادی ها کردند؟ چرا «پای کار» بودن خود و بالادستی ها را با همین شعارها و لباس هلال احمر پوشیدن، کافی می دانید و از وضعیت مرگبار مردم پلدختر که حتی نمی دانند و نمی توانند بدانند خویشان و خانواده شان زنده اند یا نه، شرم نمی کنید؟ اصلاً چرا آن شب، وقت و شرایط اش را داشتید که بنشینید پای #تلویزیون کوفتی ما و #دورهمی تماشا کنید؟
کسی که هوش لازم را ندارد تا بگوید برنامه را از تلویزیون ندیده و تکهٔ شبه اعتراضی اش را در محیط مَجازی دیده، یعنی کسی که نمی تواند اطلاعات مربوط به میزان مشغلهٔ خود در بحرانی ترین شرایط ممکن در تمام طول وزارت اش را مدیریت کند، چگونه ممکن است امری صدها بار خطیرتر همچون زیست و حیات مردمان #سیل_زده را بتواند کنترل و مدیریت یا حتی درک کند؟ چگونه ممکن است حتی کسری از آن اوضاع را درک کند و آن وقت به جای وضع مردم، برای برخورد با یک #برنامه_تلویزیونی حنجره بدراند؟ آن هم وسط جلسهٔ مثلاً #ستادبحران؟!
#امیر_پوریا
@amiropouria
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
توضیح ها و تصویرهایی در باب کلاس تحلیل فیلم امیر پوریا در موسسه کارنامه/ دورۀ سی و چهارم با موضوع « دوگانه های سینمایی »/ بعد از دیدن و شنیدن، می توانید سر بزنید به:
http://karnameh.org/courses/tahlilfilm
http://karnameh.org/courses/tahlilfilm
نمایش و نقد و بررسی فیلم « آشغال های دوست داشتنی» /خانهٔ سینما / با حضور دبیر کانون فیلم خانهٔ سینما ناصر صفاریان، سازندهٔ فیلم محسن امیریوسفی و امیر پوریا/ سه شنبه ٢٠ فروردین ٩٨/ ساختمان اصلی خانهٔ سینما/ ساعت ١٨/ ورود آزاد
@amiropouria
@amiropouria
اکران عید ٩٨(١).pdf
2.9 MB
گفت و گوی امیر پوریا و هوشنگ گلمکانی در روزنامهٔ اعتماد دربارهٔ دلایل و شرایط فروش فیلم های اکران نوروز ٩٨ (با مکث بر «غلامرضا تختی» ، «متری شیش و نیم» و «رحمان ۱۴٠٠»)/ صفحهٔ اول
اکران عید ٩٨(٢).pdf
2.4 MB
گفت و گوی امیر پوریا و هوشنگ گلمکانی در روزنامهٔ اعتماد دربارهٔ دلایل و شرایط فروش فیلم های اکران نوروز ٩٨ (با مکث بر «غلامرضا تختی» ، «متری شیش و نیم» و «رحمان ۱۴٠٠»)/ صفحهٔ دوم
Amir Pouria
توضیح ها و تصویرهایی در باب کلاس تحلیل فیلم امیر پوریا در موسسه کارنامه/ دورۀ سی و چهارم با موضوع « دوگانه های سینمایی »/ بعد از دیدن و شنیدن، می توانید سر بزنید به: http://karnameh.org/courses/tahlilfilm
از اردیبهشت ماه ۹۸، دورهٔ سی و چهارم کلاس تحلیل فیلم را در موسسه کارنامه شروع می کنیم. موضوع این دوره را پیشتر معرفی کرده ام: دوگانه ها در سینما. جفت-فیلم هایی که یکی از آنها در دوران یا کشوری بر اساس آن یکی از دل دوران و فرهنگ یدیگر، بازسازی شده است. یا فیلم هایی که در مقاطع مختلف از روی یک رمان یا نمایشنامه ساخته شده اند یا زندگی یک شخصیت واقعی، محور تمام شان است. این میان، منهای نمونه های مشهور که باید تحلیل کنیم و زمانه و فرهنگ خالق هر کدام را بشناسیم، کشف ها هم کم نیستند. چیزهایی که کمتر پیش می آید از آنها آنها چیزی فراتر از اطلاعات اولیه بدانیم: این که اساساً خیلی از فیلم های مشهور و محبوب این دهه ها بر اساس سریال های تلویزیونی قدیمی شکل گرفته اند. این که همین فیلم بسیار دیده شدهٔ «آقای ریپلی بااستعداد» از روی رمانی ساخته شده که یک اقتباس فرانسوی از آن با بازی آلن دلون جوان موجود است. این که ونسان ونگوگ، شرلوک هلمز یا واندر وومن/زن شگفت انگیز، در چه دهه هایی چه طور تصویر شده اند. شاید خیلی هایمان ندیده باشیم که خالق واندر وومن در آغاز نه خود کمپانی دی. سی کامیکس، بلکه روانپزشکی به نام مارستون بوده که دربارهٔ او فیلمی هم ساخته شده. شاید خیلی هایمان تصوری از یک «بن-حور» صامت نداشته باشیم. شاید عجیب و جالب باشد که نگاه دو فیلمساز به یک داستان، یکی مارکسیست و دیگری مؤمن، یکی چپ گرا (به لحاظ سیاسی) و دیگری کاپیتالیست، چه نتایجی در پی دارد. در سینمای ایران که مدام نقدمان درگیر رد تأثیرپذیری هاست، اوضاع می تواند با چنین مطالعاتی، به کلی دگرگون شود. چه وقتی بدانیم از روی «قیصر» و «بچه های آسمان» فیلم هایی در کشورهای دیگر ساخته شده؛ چه زمانی که ببینیم چند فیلمساز فیلم شان را از روی فیلم های غیرایرانی ساخته و از آن حرف زده اند؛ اما با وجود این اشارهٔ خود، به سرقت متهم شده اند!
منهای بازی حقیر مچ گیری و فراتر از قیاس های مستقیم، این دوره می خواهد از دلایل تولید متفاوت یک فکر در دو دوره و دو فرهنگ، سر دربیاورد و آن را با تماشای خود فیلم ها و بازخوانی مقالاتی، به شرکت کنندگان دوره منتقل کند.
بعد از خواندن این چند سطر اگر خواستید، به لینک زیر سر بزنید تا برای این دوره دور هم جمع شویم:
http://karnameh.org/courses/tahlilfilm
@amiropouria
منهای بازی حقیر مچ گیری و فراتر از قیاس های مستقیم، این دوره می خواهد از دلایل تولید متفاوت یک فکر در دو دوره و دو فرهنگ، سر دربیاورد و آن را با تماشای خود فیلم ها و بازخوانی مقالاتی، به شرکت کنندگان دوره منتقل کند.
بعد از خواندن این چند سطر اگر خواستید، به لینک زیر سر بزنید تا برای این دوره دور هم جمع شویم:
http://karnameh.org/courses/tahlilfilm
@amiropouria
برنامه ویژه «اتاق روشن» با حضور امیر پوریا و مهدی میرمحمدی دربارهٔ کارنامهٔ آقای جمشید مشایخی : تنها بازیگر مشترک هر سه فیلم آغازگر جریان موج نو؛ سال های کار تلویزیونی و اوج ها و افت ها؛ صدای بازیگر و صداهای دوبلورهای او؛ سال های انتهایی و عذرخواهی ها به نمایندگی از مردم ایران
https://www.aparat.com/v/jAu1c
https://www.aparat.com/v/jAu1c
آپارات - سرویس اشتراک ویدیو
اتاق روشن 15- درباره کارنامه جمشید مشایخی
در این قسمت از برنامه اتاق روشن با مهمان برنامه امیر پوریا از کارنامه بازیگری جمشید مشایخی در سینما گفته ایم. مشایخی تنها بازیگری بود که در هر سه فیلم«خشت و آینه»( 1344)،« گاو»( 1348) و «قیصر»( 1348) از فیلم های آغاز گر موج سینمای ایران ایفای نقش کرد. مشایخی…
مباحث امیر پوریا در این جلسهٔ نمایش و نقد فیلم « طالع نحس » به خود این فیلم منحصر نمی شود و دامنه ای از مباحث مربوط به سینمای وحشت در گذر تاریخ و در دههٔ ١٩٧٠ را در بر می گیرد
@amiropouria
@amiropouria
برنامهٔ « اتاق روشن » با حضور امیر پوریا و پوریا ذوالفقاری ، نقد فیلم «متری شیش و نیم» ساختهٔ سعید روستایی با اشاراتی به تلقی نادرست رایج در ایران دربارهٔ مفهومی تحت عنوان «ژانر اجتماعی»، کار نویی که فیلم با ساختار سه پرده ای سید فیلد می کند، دلایل نادرستی ِ سکانس سوزناک ملاقات خانواده با قاچاقچی، تفاوت فیلم های نیم سطری با فیلمی گرفتار ِ انباشت ِ ایده ها
https://www.aparat.com/v/etp6f
https://www.aparat.com/v/etp6f
آپارات - سرویس اشتراک ویدیو
اتاق روشن 16 - درباره سینمای سعید روستایی و فیلم متری شیش ونیم